شنگول العلما

اینجا دفترچه خاطرات نیست کتاب است. وبلاگ دوم صوتهای مذهبی آدرسش اینه: arefanehha.blog.ir

شنگول العلما

اینجا دفترچه خاطرات نیست کتاب است. وبلاگ دوم صوتهای مذهبی آدرسش اینه: arefanehha.blog.ir

نظرات موافق تشویقند و نظرات مخالف افزایش دانش من یا شما.

۱۴
خرداد

تقریبا حدود بیست سالی هست که وبلاگ می نویسم.

فضای وبلاگ و بلاگ بیان متفاوت هست. بلاگ بیان (اینجا) همه از من بهتر و عالم تر و فرهیخته تر.

اما وبلاگ همه سنین و همه مدل تفکر توشه و انسان های عادی و معمولی اش بیشتره.

از این حدودا بیست سال نوشتن، تقریبا پانزده سال رو به شکل زیر نوشتم. این متن مال حدودا ده سال پیش هست. اسمم به جای شنگول العلما ، آقای جوگیر بود. و چون مجرد بودم اکثر طنزها با ازدواج و خواستگاری و اینها می ساختم و گنجاندن یک نکته تفسیری کوتاه در اون طنز. و همیشه پر از شکلک. اما شکلک ها عادی خود بلاگفا.

به یاد گذشته ها و پیش زمینه متن بعد که در مورد ذکر یونسیه هست. 


همین طور که نشسته بودم یه پیامک اشتباهی برام اومد
پیامک این بود: به عجیجم بگو قهر بسه بیا خونه.indecision
به دلیل اهمیت بنیان خانواده، عجیج اگه این متن رو می‌خونی برو خونه نگرانت شدن.frown
این‌قدر این پیام رو کپی کنید تا برسه به دست عجیج.
بعد از دقایقی دوباره یه پیامک دیگه اومد بهش گفتی؟
من: سعیم رو کردم. به قول خانه سبز قهر کردین ولی حرف بزنین
او: تو دیگه چی می‌گی مشنگ؟!indecision
من: من مشنگ، دوست عجیج نیستم. من آقای جوگیر هستم.
او: جدی! شما جوگیر العلما حکیم البلاگفا هستین؟
من: البته من کوچکتر از اونی هستم که بزرگتر باشم اما من آقای جوگیر هستم.angel
او: ببخشید اشتباهی گرفتم. زندگیمون به هم ریخته. داشتیم زندگیمون رو می‌کردیم و اشتباهی هم نکردیم، نمی‌دونم چرا خدا بر ما غضب کرده.
من: خدا بر کسی غضب نمی‌کنه شما خودتون مورد غضب واقع شدین.
او: یعنی چی؟
من: در سوره حمد بعد از صِراطَ الَّذینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ طبق روال آیه باید گفته می‌شد غیر الغضبت علیهم ولااضللتهم. اما گفته شده غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَ لاَ الضَّالِّینَ چرا؟ چون از جانب خدا فقط نعمت می‌رسه پس گفته شده انعمت علیهم. اما غضب، کیفر اعمال خودمون هست و غضب ابتدایی نیست. لذا گفته شده مَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَ لاَ الضَّالِّینَ. نعمت ابتدایی و پاداشی هست اما غضب ابتدایی نیست و فقط کیفری هست.
او: آقوی جوگیر خواهرم خیلی دلش می‌خواد باهاتون صحبت کنه. الان بهتون زنگ می‌زنه
دریم دیم دریم دیم دریم دیم.
صدای زنگ موبایلمه نخندیدن.laugh
من: سلام.
خواهرش: سلام.
بعد، یه سکوت سنگین بینمون برقرار شد. با خودم گفتم لابد حرفاش یاد رفته. برای اینکه با افکارش بیشتر آشنا بشم گفتم: راستش من دوست دارم با افکار دخترای امروزی بیشتر آشنا بشم. یه سوال بپرسم؟
خواهرش: بفرمایید.
من: فرض کنید من اومدم خواستگاریتون بعد....
چی شد.
چرا این‌ جوری تندتند نفس می‌کشی.
گفتم فرض کن. فقط یه فرض هست
آروم باش.
می‌گم آروم باش. ای بابا
کسی اونجا نیست به اورژرانش خبر بده
نفس بکش.
بیـــــــــــــب
 ای بابا اینم مرُد.frown
تحمل شوق وصال منو نداشت. laughبرای شادی آن مرحومه در مورد سوره حمد یه نکته می‌گم ثوابش برسه به روحش.
در سوره حمد از اولش تا نستعین فَاذْکُرُونی‏   هست و از اهدنا تا آخر  أَذْکُرْکُم‏. ‏
فَاذْکُرُونی‏ أَذْکُرْکُمْ‏ وَ اشْکُرُوا لی‏ وَ لا تَکْفُرُونِ ( بقره152) پس مرا یاد کنید، تا شما را یاد کنم؛ و شکرانه ‏ام را به جاى آرید؛ و با من ناسپاسى نکنید. (152)
 

 

 

  • شنگول العلما
۳۰
ارديبهشت

 نمی شه برای همه زندگی ها نسخه واحد پیچید.

 مثالها ممکن است برای یک زندگی قابل اجرا باشد برای زندگی دیگر قابل اجرا نباشد.
مثلا کسی که تسلیم یک حدیثی (از احادیث حق شخصی نه حق الناس و ....) از پیامبر ص نمی شود. نمی شه به زور مجبورش کرد طبق حدیث عمل کند.

چون حقیقت عبودیت که در حدیث عنوان بصری آمده در طرف مقابل نیست. در نتیجه گاهی فقط باید گذشت کرد.

 

اَلْمَسْأَلَةُ مِفْتَاحُ اَلْفَقْر
نیاز از کسی خواستن، کلید تنگدستى است.
غرر الحکم و درر الکلم، ج 1، ص 473

نقطه مقابل حدیث  بالا چشم به دست خالق داشتنه که بهش می گن توکل. توکل رو نمی شه به کسی داد. انسان باید روی خودش کار کنه تا توکل رو ملکه کنه. یعنی علم توکل تبدیل بشه به ملکه توکل.

عَلِیُّ بْنُ اَلْحُسَیْنِ عَلَیْهِمَا اَلسَّلاَمُ : رَأَیْتُ اَلْخَیْرَ کُلَّهُ قَدِ اِجْتَمَعَ فِی قَطْعِ  اَلطَّمَعِ عَمَّا فِی أَیْدِی اَلنَّاسِ . الکافی ج ۲، ص ۳۲۰
 على بن الحسین علیهما السّلام فرمود: من تمامى خیر و سعادت را دیدم گرد آمده در اینکه باید طمع از هر چه در دست مردم است برید.

اینکه چشم انسان به دست خلق باشد حتی پدر و مادر خود یا پدر و مادر همسر یا .... یعنی هنوز قطع طمع نشده؟
چرا پدر همسر که پولداره به ما کمک نمی کنه؟ یعنی چشمت به دست خلقه.
چرا من حالم بد هست مادر همسر یا ....بهم سر نمی زنن یعنی قطع طمع انجام نشده.

قدیم ها کارت بانکی پدرم دستم بود بدون گفتن از کارتش برمی داشتم می نوشتم بعد پول به دستم می امد می دادم و پدر هم‌می دانست.
این یک نوع فرهنگ دیگه هست با بالایی قاطی نشه. بعضیا این زمینه براشون فراهمه بعضی هم نیست اما کلا قطع طمع اصله
قطع طمع رو از پول تو جیبی نگرفتن یاد گرفتم. معرق کاری می کردم به جای پول تو جیبی و می فروختم.

رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ : مَلْعُونٌ مَنْ أَلْقَى کَلَّهُ عَلَى اَلنَّاسِ.
رسول خدا صلّى اللّه علیه و اله فرمود: کسى که بار خود را بر دوش مردم بیفکند، ملعون است. (الکافی ج ۵، ص ۷۲)
خانم ها بدانند که مرد آژانس نیست. خانم خونه می تونه جوری تنظیم کنه که با تاکسی و اتوبوس بره برگرده می تونه هم یه جوری بره خانه ی مادرش که کلا مرد آژانسش بشه.
بره برسونه بعد شب هم دیر بشه بره بیاره. یا یه جوری از اسنپ استفاده کنه که همسر بگه خرجش بالاست خودم می برم می ارم.

چرا از یک پدر و مادر دلسوز و فداکار یک فرزند پرتوقع لوس پررو بیرون می آد؟
مادر دلسوزی که هر چی فرزند می خواد براش می اره و فراهم می کنه و خیلی بهش رسیدگی می کنه یک مادر دلسوز تربیت نمی کنه یک مادر پرتوقع تربیت می کنه که دستور می ده و بقیه باید به حرفش گوش کنن.

پدری که آژانس فرزندش می شه فرزند ازدواج کنه توقع داره شوهرش آژانسش بشه.

از بزرگترین کمک های پدر و مادر به فرزند کمک نکردن هست در چهارچوب خاص.
قدیما چرا فرزندان زیاد بودند و خوب هم تربیت می شدند چون دیگه کسی در همه جا بهشون کمک نمی کرد خودشون روی پای خود ایستادن رو یاد می گرفتن.

بریم حدیث ببینیم:
حدیث آمده است نقل به مضمون: پیامبر(ص): من بهشت را برای شما تضمین می‌کنم به شرط اینکه چیزی از کسی نخواهید و هیچ‌گاه سوال نکنید. ... و این چنین شد که از آن به بعد حتی سر سفره اگر کسی به آب نزدیکتر بود از او درخواست نمی‌کرد و خود بلند می‌شد و آب می‌نوشید.
([1]  من لا یحضره الفقیه- ترجمه غفارى، ج‏2، ص: 382


اینکه پدر به فرزند بگوید موبایلم رو بیار یا خانم چای بیار اشتباه است. چون این دستور است.
مردی که همسر پر توقع و دستور ده دارد در دست زن اسیر است اسیر و همچنین برعکسش.

مسولیت دادن به فرزند یک کار درست است و دستور دادن کار نادرست.
 یک دایره می شه کشید مسولیت های خانه را بنویسیم نان خریدن، ظرف شستن و غیره دایره بچرخه روی هر کی افتاد مسولیت با اوست. مسولیت چرخشی.
البته مسولیت متناسب با جنس اولویته. و کنارش تنوع.

از این احادیث شاید بشه گفت سوال و درخواست هم باعث فقر مادی و هم فقر معنوی می شه.
سوال فقط به معنای درخواست پول نیست. سوال به معنای تقاضا هست.
پیاده کردن سوال می شه انداختن بار خود بر دوش دیگران.
تمرین سوال نکردن و دستور ندادن باید داشته باشیم.

اینکه زن بره سر کار بعد بچه داری رو بندازه گردن مادرش. این یعنی بار انداختن روی دوش دیگران.
حالا کسی شرایط خاص داره بحثش جداست.

حدیث ببینیم:
در یکی از مسافرتها در منزلی فرود آمدیم. همه متفرق شدند برای اینکه تجدید وضویی کنند و آماده نماز بشوند. دیدیم که پیغمبر اکرم بعد از آنکه از مرکب پایین آمد، طرفی را گرفت و رفت. مقداری که دور شد، ناگهان برگشت. اصحاب با خود فکر می کنند که پیغمبر اکرم برای ما چه بازگشت؟ آیا از تصمیم اینکه امروز اینجا بمانیم منصرف شده است؟ همه منتظرند ببینند آیا فرمان می دهند که حرکت کنید برویم. ولی می بینند پیامبر چیزی نمی گوید. تا به مرکبش می رسد. بعد، از آن خورجین یا توبره روی آن، زانو بند شتر را در می آورد، زانوی شترش را می بندد و دوباره به همان طرف راه می افتد. اصحاب با تعجب گفتند: پیامبر برای چنین کاری آمدی؟ ! این که کار کوچکی بود! اگر از آنجا صدا می زد: آی فلان کس! برو زانوی شتر مرا ببند، همه با سر می دویدند. گفتند: یا رسول الله! می خواستید به ما امر بفرمایید. به هر کدام ما امر می فرمودید، با کمال افتخار این کار را انجام می داد. ببینید سخن، در چه موقع و در چه محل و چقدر عالی است! فرمود: «لا یستعن احدکم من غیره و لو بقضمة من سواک » تا می توانید در کارها از دیگران کمک نگیرید و لو برای خواستن یک مسواک. آن کاری را که خودت می توانی انجام بدهی، خودت انجام بده.

 نمی گوید کمک نگیر و از دیگران استمداد نکن و لو در کاری که نمی توانی انجام بدهی، نه، آنجا جای استمداد است. مجموعه آثار شهید مطهری جلد ۱۶.

پیامبر ص کارهای همسران رو تقسیم کردند بیرون از منزل با مرد درون منزل با زن.
حالا زن یک جوری وقت کشی کند با خانه مادر رفتن با تلفن با شبکه اجتماعی با حتی درس خواندن زیادی که مقداری بار داخل خانه بیفتد روی دوش مرد هر روز و پیوسته این یعنی تقسیم پیامبر ص رو قبول نکردن.

اینکه حضرت علی ع عدس پاک می کردن یعنی مرد  کار خانه از دستش بر می آد انجام دهد اما علی ع را فرض کنیم از جنگ برگشته بگوییم خب عدس مسولیت شما بود این هم عدس های امروز.

یک فرهنگ اینه که زن و شوهر بدوند دنبال دنیا که بچه ها راحت باشن در اینده.
یک فرهنگ اینه که مرد کار کند و زن هم قناعت کند.
خداوند مثل پازل خانواده را در هم گیر انداخته. یکی فعالیت اصلی اش کار بیرون خانه و یکی حسن التبعل و با تربیت فرزند بهشت زیرپایش.


ابووائل می گوید : روزی من و ابوذر به زیارت سلمان رفتیم و برای ناهار نزد او ماندیم .
موقع غذا که شد ، سلمان مقداری نان جو و نمک برایمان آورد و به ما تعارف کرد که بخوریم .
ابوذر گفت : اگر با این نان و نمک مقداری سعتر - گیاهی خوشبو - می بود ، بهتر بود و ما بیشتر لذت می بردیم .
سلمان از نزد ما بلند شد و بیرون رفت و بعد از چند لحظه با مقداری ازهمان سبزی که ابوذر خواسته بود ، برگشت .
وقتی غذا تمام شد ، ابوذر گفت : خدا را شکر که به ما قناعت بخشید !
سلمان گفت : ای ابوذر ! اگر به روزی خود قانع بودی ، آفتابه من به رهن نمی رفت .
معلوم شد سلمان برای این که به درخواست ما جامه عمل بپوشاند ، آفتابه خودرا نزد سبزی فروش به رهن گذاشته و مقداری سبزی برای ما تهیه کرده بودتا بعدا پول آن را بدهد . (1)
1 ) بحارالانوار ، ج 22 ، ص 384

در کنار حدیث بالا، تحمیل نکردن زهد و .... در نظر بگیریم.

به مرد می گویند به زندگی وسعت دهد در حد توان 

به زن هم می گویند قناعت کند در حد توان.

حالا این محتوا رو بریزیم در سطح وسیعتر یعنی حکومت داری با رعایت حدود و شرایطش. که البته ظرایف زیاد دارد و تفاوت ها رو هم با دقت باید لحاظ کنیم که کلا بحثی دیگر است.

  • شنگول العلما
۱۵
ارديبهشت

چاه صعود همان چاهی است که در زندگی هر کس چیده شده تا عزیز مصر شود.
برای هر کسی متفاوت است.
چاه صعود حضرت یوسف ع چاه برادرانش بود.
دقت کنیم که در ته چاه وحی امد.
فَلَمَّا ذَهَبُوا بِهِ وَأَجْمَعُوا أَن یَجْعَلُوهُ فِی غَیَابَتِ الْجُبِّ وَأَوْحَیْنَا إِلَیْهِ لَتُنَبِّئَنَّهُم بِأَمْرِهِمْ هَٰذَا وَهُمْ لَا یَشْعُرُونَ
 پس چون او را با خود بردند و همگی تصمیم گرفتند که او را در مخفی گاه چاه قرار دهند (تصمیم خود را عملی کردند) و ما به او (در همان چاه) وحی کردیم که در آینده آنها را از این کارشان خبر خواهی داد در حالی که آنها (تو را) نشناسند.
سوره یوسف آیه 15
نکته چهار تفسیر نور:
 4- امداد الهی، در لحظه های حساس به سراغ اولیای خدا میآید. فی غیابت الجُبّ و اوحینا الیه

یکی چاه صعودش همسر بداخلاق غرغروست
یکی بچه با شیطنت بسیار انچنان که دقیقا در اوج خواب ساعت سه بیدار می شود هر شب.
یکی چاه صعودش بیماری سخت است.
یکی مجردی
یکی والدین پیر یا بداخلاق
یکی فقر است و .....
چاه صعود هر کس متفاوت است با درجات مختلف.

مهم این است که به چاه صعود نگاه صعودی کنیم، نه سقوطی.
یعنی همان خدایی که در ابتدای سوره حمد می گوید رب العالمین است در سجده می گوید ربی الااعلی است. ربی یعنی رب من.
کار از دست خدا در نمی رود همیشه تحت ربوبیت رب هستیم. توحید ربوبی.
پس ما کجا بودیم؟ در چاه صعود. برای بالا امدن طناب می خواییم.
طناب قرآن و عترت است:
وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا وَلَا تَفَرَّقُوا وَاذْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُم بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَکُنتُمْ عَلَىٰ شَفَا حُفْرَةٍ مِّنَ النَّارِ فَأَنقَذَکُم مِّنْهَا کَذَٰلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمْ آیَاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ
 و همگی به ریسمان خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید و نعمت خدا را بر خود یاد کنید، آنگاه که دشمنان یکدیگر بودید، پس خداوند میان دلهایتان الفت انداخت و در سایه نعمت او برادران یکدیگر شدید، و بر لب پرتگاهی از آتش بودید، پس شما را از آن نجات داد. این گونه خداوند آیات خود را برای شما بیان میکند، شاید هدایت شوید.
سوره آل عمران آیه 103

حبل قران و عترت است
یک سر طناب متصل به اسمان یک سر طناب در دست ما.

وقتی بالا امدیم دستگیری کنیم همه با هم بالا رویم این رمز کلمه جمیعا در ایه بالاست. همه با هم نه همه بی هم.
از بین خصوصیات سه تا در نظرم مهم تر امد.
شاید افراد دیگر خصوصیات دیگری را گویند اما نبود اینها در اطرافم مشکل ایجاد کرده اینها را می گویم:
اگر طناب را با استقامت و شکر و توکل بگیریم چاه ما چاه صعود می شود.
اگر کم صبری و ناشکری و تکیه بر خلق باشد چاه ما چاه سقوط می شود.
چرا می گویم اکثریت و شاید همه برای خود چاهی داریم؟
لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِی أَحْسَنِ تَقْوِیمٍ
 همانا ما انسان را در بهترین قوام و نظام آفریدیم
سوره التین آیه 4
ثُمَّ رَدَدْنَاهُ أَسْفَلَ سَافِلِینَ
 سپس او را به پایینترین مرحله بازگرداندیم
سوره التین آیه 5
إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فَلَهُمْ أَجْرٌ غَیْرُ مَمْنُونٍ
 مگر کسانی که ایمان آوردند و کارهای نیک انجام دادند که برای آنان پاداشی قطع ناشدنی و همیشگی است
سوره التین آیه 6

سه خصوصیت رو در ایات مرور کنیم:
استقامت. آیه ای که ایت الله حق شناس بسیار می خواند:
وَأَن لَّوِ اسْتَقَامُوا عَلَى الطَّرِیقَةِ لَأَسْقَیْنَاهُم مَّاءً غَدَقًا
 و اگر بر طریق (حق) استقامت کنند، آنان را با آبی فراوان سیراب میکنیم،
سوره الجن آیه 16
شکر:
وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّکُمْ لَئِن شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ وَلَئِن کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِی لَشَدِیدٌ
 و (نیز به یاد آور) هنگامی که پروردگارتان اعلام فرمود: همانا اگر شکر کنید، قطعا شما را می افزایم، و اگر کفران کنید البته عذاب من سخت است
سوره ابراهیم آیه 7
توکل:
وَیَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ وَمَن یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْرًا
 و او را از جایی که گمان ندارد روزی میدهد و هر کس بر خدا توکل کند، او برایش کافی است همانا خداوند کار خود را محقق میسازد. همانا خداوند برای هر چیز اندازه ای قرار داده است
سوره الطلاق آیه 3
توکل را دست کم نگیریم خیلی مهم است بلد باشیم بی اسباب یا بااسباب توکل کنیم.
توکل بی اسباب مثل جنگ بدر.

حضرت علی ع از قرآن فقط توکل را انتخاب کردند این یعنی توکل خیلی مهم است:

در جامع الاخبار شعیری این حدیث به امیر مونان علیه السلام نسبت داده شده :
وَ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ
قَرَأْتُ التَّوْرَاةَ وَ الْإِنْجِیلَ وَ الزَّبُورَ وَ الْفُرْقَانَ فَخَیَّرْتُ مِنْ کُلِّ کِتَابٍ کَلِمَةً مِنَ التَّوْرَاةِ مَنْ صَمَتَ نَجَا وَ مِنَ الْإِنْجِیلِ مَنْ قَنِعَ شَبِعَ وَ مِنَ الزَّبُورِ مَنْ تَرَکَ الشَّهَوَاتِ فَقَدْ سَلِمَ عَنِ الْآفَاتِ وَ مِنَ الْفُرْقَانِ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُه .(جامع الأخبار(للشعیری)، ص: ۱۸۴)
امیر مومنان ع فرمود: تورات، انجیل، زبور، و فرقان را خواندم و از هر کتاب جمله را انتخاب نمودم از تورات هر کس سکوت کند نجات یابد و از انجیل هر کس قناعت کند سیر می شود و از زبور هر کس شهوات نفسانی را ترک کند از آفت ها سالم می ماند و از قرآن هر کس بر خداوند توکل کند خداوند او را کفایت می کند

پایان حدیث.

اگر به جای توکل یعنی به جای اینکه بگویی به فضل و رحمت خدا  می شود، بگویی من می توانم مدل این روانشناسان غربی. می توانمت می شود عُجب. ان وقت استاد استاد ما که اسمش را نگویم ناگهان طناب را ول می کند می رود ته چاه. استادی که سالها تدریس علوم دینی می کرد.

این بستگی به ما دارد که از چاهمان برای صعود استفاده کنیم یا سقوط.
با غرغر کردن و ناشکری و تکیه بر خلق چاهمون رو خراب نکنیم. ما در محضر خداییم و در تحت ربوبیت یک رب اعلی.

سبحان ربی الاعلی و بحمده.
مربی هندسه تدریس هندسه می کند مربی ورزش تدریس ورزش
ربی الاعلی مربی خصوصی ای است که تدریس علو و بالا آمدن به سمت خودش به سمت عشق را می کند. شما تحت برنامه اید در تمام حوادث و لحظات.
هیچ کس تنها نیست همراه اول و آخر خدا.

حالا که اینها را گفتم فلسفه ریاضت معلوم می شود ریاضت یعنی به خود سختی دادن.
دستان ریاضت کشیده می تواند طناب را بگیرد و استقامت کند.
گاهی روزگار ریاضت می دهد گاهی عالِم خود برای خود برنامه ریاضتی می چیند.
مثلا زهد یا اربعین گیری سلوکی.

خود را سختی دهیم و فرزند را به تناسب.
سختی کشیدن مهم است.
تا تقی به توقی خورد نگوید طلاق. بایستد صبر کنند.
سر کار بی صبری نکند و غرغر.
در جمهوری اسلامی سختی دید منافق نشود.
البته مادران دلسوز معمولا کمی مانع می شوند مگر مادر عاقل. عاقل به عقل انسان کامل.
از جمله دستورات افزایش رزق خواندن سوره واقعه است.
در حدیث دیگری امده است عثمان بن عفان به عنوان عیادت وارد بر عبدالله بن مسعود شد در همان بیماری که با آن از دنیا رفت ، پرسید: از چه ناراحتی ؟ گفت : از گناهانم ، گفت : چه میل داری ؟ گفت : رحمت پروردگارم  گفت : اگر موافق باشی طبیب برای تو بیاوریم ؟ گفت : طبیب بیمارم کرده ، گفت : اگر مایل باشی دستور دهم عطای تو را از بیت المال بیاورند، گفت : آن روز که نیازمند بودم به من ندادی و امروز که بی نیازم به من می دهی ؟
گفت : مانعی ندارد برای دخترانت باشد، گفت : آنها هم نیازی ندارند، چرا که من سفارش کردم سوره ((واقعه )) را بخوانند، من از رسول خدا (صلی اللّه علیه و آله ) شنیدم که می فرماید: من قراء سورة الواقعة کل لیلة لم تصبه فاقة ابدا: ((هر کس سوره واقعه را هر شب بخواند هرگز فقیر نخواهد شد)).
و به همین دلیل در روایت دیگری سوره واقعه سوره ((غنی )) نامیده شده است .
روشن است که تنها نمی توان با لقلقه زبان اینهمه برکات را در اختیار گرفت ، بلکه باید به دنبال تلاوت فکر و اندیشه ، و به دنبال آن حرکت و عمل باشد.(تفسیر نمونه جلد 23 صفحه 196)

اما وسط همین سوره یک ایه مهم است. یکی از دلایل جهنمی شدن:
إِنَّهُمْ کَانُوا قَبْلَ ذَٰلِکَ مُتْرَفِینَ
 البتّه آنان پیش از این (در دنیا) نازپرورده و خوشگذران بودند.
سوره الواقعه آیه 45

 از یک طرف این سوره برای فقیر نشدن از یک طرف وسطش این آیه هست.
 نتیجه می شود:
حکمت ۲۸۹:
لاَ یُکْثِرُ إِذَا وَجَدَ، و آنچه را مى‌یافت زیاده روى نداشت


در رفاه هم باشیم با زهد و ساده زیستی باید سختی بکشیم و سختی دهیم که دستمان قدرت گرفتن طناب چاه را داشته باشد.
 آب زیاد در چاه خوردن باعث می شود ته چاه بمانیم. ان ها که سختی نخوردن اب را کشیدند توانستند تا اخر کنار طالوت بمانند.
فَلَمَّا فَصَلَ طَالُوتُ بِالْجُنُودِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ مُبْتَلِیکُم بِنَهَرٍ فَمَن شَرِبَ مِنْهُ فَلَیْسَ مِنِّی وَمَن لَّمْ یَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّی إِلَّا مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِیَدِهِ فَشَرِبُوا مِنْهُ إِلَّا قَلِیلًا مِّنْهُمْ فَلَمَّا جَاوَزَهُ هُوَ وَالَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ قَالُوا لَا طَاقَةَ لَنَا الْیَوْمَ بِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالَ الَّذِینَ یَظُنُّونَ أَنَّهُم مُّلَاقُو اللَّهِ کَم مِّن فِئَةٍ قَلِیلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً کَثِیرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِینَ
 پس هنگامی که طالوت، سپاهیان را با خود بیرون برد، به آنها گفت: خداوند شما را به یک نهر آب آزمایش میکند، پس هر که از آن بنوشد از من نیست و هر کس از آن نخورد از من هست، مگر آنکه بادست، مشتی برگیرد (و بیاشامد.) پس (همین که به نهر آب رسیدند،) جز اندکی همه از آن نوشیدند، سپس هنگامی که او و یاوران با ایمان او از آن نهر گذشتند، (و دشمن را دیدند) گفتند: امروز ما توانایی مقابله با جالوت و سپاهیان او را نداریم امّا آنها که اعتقاد داشتند خدا را ملاقات خواهند کرد (و به روز قیامت ایمان داشتند) گفتند: چه بسا گروهی اندک که با اذن خدا بر گروهی بسیار پیروز شدند و خداوند با صابران (و استقامتکنندگان) است
سوره البقره آیه 249

دستان ریاضت نکشیده طناب را بگیرد سختی بکشد ول می کند.
و این می شود فلسفه ورزش کردن و ورزش دادن فرزند و مسولیت دادن به فرزند از سنین پایین و ریاضت دادن به تناسب.
نماز شب هم خودش ریاضت است و ....
ریاضت باید شرعی باشد‌.
این مطالب را این روزها بهش می گویند تاب اوری.
باید برویم به سمت افزایش تاب اوری.
و علت بعضی یا بیشتر طلاق ها تاب اوری پایین است افراد قهرقهرو و زودرنج.
توصیه ایت الله مجتهدی تهرانی این بود مرنج و مرنجان. اگر خود را کسی ندانی نمی رنجی وقتی فکر کنی مهمی می رنجی.
ان نفسی که با خود خود تو شکار پشه ای.

بعضی  فکر می کنند در جمهوری اسلامی خیلی دارند سختی می کشند.
آیا برای اسلام زندان رفتی یا شکنجه شده ای یا جبهه رفتی؟ اردوی جهادی رفتی؟
سختی را هم که می کشیم برای خود می کشیم. برای زنده نگه داشتن اسلام چقدر سختی کشیدیم؟ با مال و جان برایش خرج کرده ایم؟ از سرزنش ها نترسیده ایم؟
خطاب این جملات به خودم است.
لَّا یَسْتَوِی الْقَاعِدُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ غَیْرُ أُولِی الضَّرَرِ وَالْمُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِینَ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ عَلَى الْقَاعِدِینَ دَرَجَةً وَکُلًّا وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنَىٰ وَفَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِینَ عَلَى الْقَاعِدِینَ أَجْرًا عَظِیمًا
 مؤمنانی که بدون عذر و ضرر (مثل بیماری و معلولیّت) از جهاد بازنشسته اند، با مجاهدانی که با اموال و جانهای خویش در راه خدا جهاد میکنند، یکسان نیستند. خداوند، جهادگران با اموال و جانشان را بر وانشستگان (از جنگ) به درجه ای برتری داده است خداوند همه مؤمنان را وعده ی (پاداش) نیکتر داده است، ولی خداوند مجاهدان را بر وانشستگان، با پاداش بزرگی برتری داده است
سوره النساء آیه 95

حالا راز یکی از وجوه افراد در فتنه مشخص شد. از جمله افرادی که در فتنه حجاب و دیگر فتنه ها پای ثابتند مترفین هستند.
وَمَا أَرْسَلْنَا فِی قَرْیَةٍ مِّن نَّذِیرٍ إِلَّا قَالَ مُتْرَفُوهَا إِنَّا بِمَا أُرْسِلْتُم بِهِ کَافِرُونَ
 و ما در هیچ دیاری هشدار دهنده ای نفرستادیم مگر آن که افراد خوشگذر آنان گفتند: حتماً ما به آن چه بدان فرستاده شده اید کافریم
سوره سبأ آیه 34
مقابل فتنه گران، سختی کشیده ها هستند.
ان هایی که زیر چکش های حوادث شمشیر تیز شده اند.

می فهمند  که این انقلاب بعد از سال ها سال با خون هزاران شهید رسیده به اینجا.
افق نگاه از سی یا چهل سال پیش ، فراتر می برند و می رسد به سالها پیش، از  قبل میرزا کوچک خان و امثالهم و می رسد تا عالمان سر به دار و امامان معصوم.

  • شنگول العلما
۰۱
ارديبهشت

 دو تا نوجوون یکی دختر و یکی پسر اطرافم بودند که یکی مشکل نماز داشت و یکی مشکل نماز و حجاب.
به پسر بی نماز چندین بار  با فواصل منظم  با خنده گفتم نماز بخوان.
اما باز نمی خواند. مثلا می گفتم تو جای پدربزرگ منی دیگه الان سن شما زیاده باید نماز بخوانی و بعد در کنارش می گفتم. اصلا تبلتت رو بیار سرچ کنیم نگاه کن کسی که نماز نخوانه کافر هست. (البته تبصره و توضیح و...دارد که بماند)

چهار نکته:
تذکر با فاصله
 تذکر با خنده
تذکر از جنس ترساندن و هشدار (تارک نماز کافره)
دیدن نمازخواندن اطرافیان.
البته من رو هم دوست داشت. چون باهاش وقتی کوچیک بازی می کردم.
در ضمن فهمیدم بلد نیست نماز بخوانه که گفتم روی کاغذ بنویسه و بالاخره به لطف خدا نمازخوان شد. تا چه حد نمی دونم اما تاثیراتی گذاشت.
تذکر با خنده رو اسمش بذاریم قول لین و نرم:فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَّیِّنًا لَّعَلَّهُ یَتَذَکَّرُ أَوْ یَخْشَىٰ
 اما بنرمی با او سخن بگویید؛ شاید متذکّر شود، یا (از خدا) بترسد
سوره طه آیه 44
ترساندن یا هشدار دادن رو اسمش بذاریم نذیر:
وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَىٰ قَوْمِهِ إِنِّی لَکُمْ نَذِیرٌ مُّبِینٌ
 ما نوح را بسوی قومش فرستادیم (؛نخستین بار به آنها گفت): من برای شما بیم دهنده ای آشکارم
سوره هود آیه 25
دیدن نماز اطرافیان اسمش بذاریم:
 حضرت صادق علیه السّلام فرمود:مردم با غیر زبان و با اعمال خود بمذهب حق دعوت نمائید باید مردم از شما ورع و پرهیزگارى و درستى و راستى و کوشش و جدیت ببینند. بحار ج ۶۷ ص ۳۰۹

صمیمت رو هم ایه زیر:
فَبِمَا رَحْمَةٍ مِّنَ اللَّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ کُنتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لَانفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ ....
 به (برکت) رحمت الهی، در برابر آنان  (مردم) نرم (و مهربان) شدی و اگر خشن و سنگدل بودی، از اطراف تو، پراکنده میشدند. ..
سوره آل عمران آیه 159

اما آن دختر نوجوانی که حجاب نامناسب داشت:
برای تحقیق پیش من اومد و تحقیق در مورد عدالت بود.
مطالب علمی خودم در چند پاراگراف بهش دادم. حجاب در قران و خمر یعنی روسری  و .... بهش گفتم.
اما تاثیری که باید داشته باشد، نداشت.
چون علم خالی به درد نمی خورد.
علم مقدمه است.
علت اثر نکردن این بود:
ماهواره: حضور بی حجاب های ماهواره که فارسی حرف می زنند یعنی بی حجابی یک امر عادی هست در کنار پخش ناامیدی و مخلوط کردن حق و باطل.... در برنامه هاشون و کارتن ها و شبکه مجازی و ...
و ندیدن نماز درست و حسابی از اطرافیان.
و نترسیدن از عذاب.

با خودم گفتم اصلا چرا حجابش را درست کنم. اگر نمازش را درست کنم حجابش درست می شود اما باز هم مشکل اطرافیان نزدیک او همچنان باقی بود و ماهواره و ....

نمی دونم چند درصد اما فکر می کنم درصد زیادی بی حجابی براشون  داره عادی می شه.
نظر شخصی است.
درصدی هم بی حجاب می شوند برای مخالفت با نظام. دیگه واقعا احمقه کسی که بدونه خدا می گه حجاب و به خاطر مقابل با نظام بی حجاب بشه.
و دلایل دیگر هم وجود داره البته.

پس با حجاب کردن اطرافیان چند مرحله زیر رو می تونه داشته باشه:
اثبات علمی قرآنی از زاویه ای که مخالف است. چون دلایل مخالفت متفاوت هست.
نماز خوان کردن
تذکر نرم همراه با ترساندن و هشدار
قطع ارتباط با فضای سمی (اینستا یا ماهواره و ....)
و دیدن حجاب و نماز خوب اطرافیان.
صمیمیت. و صمیمیت در قالب بازی برای نوجوان بیشتر جواب می ده.

شاید بشه گفت یکی از کارهای اصلی پدر و مادر بازی کردن با بچه هاست. هر سنی متناسب با همون سن.

قدیم ها ما همه اش توی کوچه در حال بازی بودیم و در همون بازی تعامل و همکاری صبر و مقاومت و رقابت و .... رو یاد می گرفتیم.
الان همه پای تبلت.

این مراحل کار اساسی برای اطرافیان هست که به ذهن من رسید.
اما علت عدم موفقیت چون بعضی جاهاش خارج از دسترس ماست. مثل قطع ماهواره.
اما اگر جذب خوب اتفاق بیفته جذب از طریق شخص جذاب 

(شهدا) و سخن جذاب یا مسجد و ...آن وقت این جذب منجر به قطع ماهواره و ....بشه خوبه.

قرآن برای دعوت سه روش رو پیشنهاد می ده:
در ایه کلمه رب هست. همه اکثرا الله رو قبول دارند اما رب که یعنی مالک مدبر یعنی آنکه برای انسان با دین برنامه دارد به تمامه قبول ندارند.
ادْعُ إِلَىٰ سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُم بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِیلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ
 (ای پیامبر مردم را) با حکمت (و گفتار استوار و منطقی) و پند نیکو، به راه پروردگارت بخوان و (با مخالفان) به شیوه ای که نیکوتر است جدال و گفتگو کن، همانا پروردگارت به کسی که از راه او منحرف شده آگاهتر است و (همچنین) او هدایت یافتگان را بهتر میشناسد.
سوره النحل آیه 125
حکمت و موعظه و جدال احسن سه روش دعوت هست.
تفسیر المیزان این گونه توضیح می ده:
دقت در این معانی به دست می دهد که مراد از حکمت (و خدا داناتر است ) حجتی است که حق را نتیجه دهد آنهم طوری نتیجه دهد که هیچ شک و وهن و ابهامی در آن نماند، و موعظه عبارت از بیانی است که نفس  شنونده را نرم ، و قلبش را به دقت در آورد، و آن بیانی خواهد بود که آنچه مایه صلاح حال شنونده است از مطالب عبرت آور که آثار پسندیده و ثنای جمیل دیگر آن را در پی دارد دارا باشد.
و جدال عبارت است از: دلیلی که صرفا برای منصرف نمودن خصم از آنچه که بر سر آن نزاع می کند بکار برود ، بدون اینکه خاصیت روشنگری حق را داشته باشد، بلکه عبارت است اینکه آنچه را که خصم خودش به تنهایی و یا او و همه مردم قبول دارند بگیریم و با همان ادعایش را رد کنیم.

یک نمونه جدال احسن مثلا می تونه این باشه که با مبانی خودش،  قانعش کنیم.
مثلا کسی که می اد می گه همه چی داغونه ما چقدر بدبختیم و ماهواره و فضای مجازی پرش کرده می شه گفت:
آیا می دونی قدرت خرید ایرانی ها در جهان در چه رتبه ای هست؟

  • شنگول العلما
۲۳
فروردين


فقر ممدوح اون فقری است که موجب تقرب به خدا می شود و فقر مذموم آن فقری است که موجب دوری از خدا می شود.
ثروت هم همین طوره. ثروت ممدوح داریم که باعث تقرب می شود با انفاق و .... و ثروتی که باعث دوری از خدا و غفلت می شود.
مثلا اگر با تقوا ثروت زیاد شد اسمش فتح برکات هست:
وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَىٰ آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَیْهِم بَرَکَاتٍ مِّنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَٰکِن کَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُم بِمَا کَانُوا یَکْسِبُونَ
  و اگر مردم شهرها ایمان آورده و به تقوا گراییده بودند، قطعاً برکاتی از آسمان و زمین برایشان میگشودیم، ولی تکذیب کردند؛ پس به (کیفر) دستاوردشان (گریبان) آنان را گرفتیم.
سوره اعراف آیه 96

اگر با وجود گناه و غفلت از یاد خدا، ثروت و علم و ...زیاد شد اسمش فتح ابواب است:
فَلَمَّا نَسُوا مَا ذُکِّرُوا بِهِ فَتَحْنَا عَلَیْهِمْ أَبْوَابَ کُلِّ شَیْءٍ حَتَّىٰ إِذَا فَرِحُوا بِمَا أُوتُوا أَخَذْنَاهُم بَغْتَةً فَإِذَا هُم مُّبْلِسُونَ
  پس چون آنچه را که بدان پند داده شده بودند فراموش کردند، درهای هر چیزی (از نعمتها) را بر آنان گشودیم، تا هنگامی که به آنچه داده شده بودند شاد گردیدند؛ ناگهان (گریبان) آنان را گرفتیم، و یکباره نومید شدند.
سوره انعام آیه 44

فتح برکات (لَفَتَحْنَا عَلَیْهِم بَرَکَاتٍ مِّنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ)
و فتح ابواب (فَتَحْنَا عَلَیْهِمْ أَبْوَابَ کُلِّ شَیْءٍ )
خیلی فرق دارد.
قبلا گفتم تذکر مجدد می دم:
فقر به معنای تنبلی و سربار دیگران شدن و گدایی و .... منظور این مطلب نیست که قطعا چنین فقری مذموم است.پیامبر گرامى(صلى الله علیه وآله) رسیده: «کَادَ الفَقرُ اَنْ یَکُونَ کُفراً»؛ (نزدیک است که فقر به کفر بیانجامد) کافی ج۲ص۳۰۷.
این یک مدل مذموم بود.


این را همه می دانیم نظام اسلامی باید قدرت برای مبارزه با کفار داشته باشد طبق ایه (۶۰ انفال) و به قدرت تکیه نکند و فقط به خدا تکیه کند طبق ایه ( ۲۵توبه)و محرومیت زدایی وظیفه همه ی ماست طبق ایه (۲۷۳ بقره)
 و مال عامل قیام است طبق آیه (۵ نساء) آیاتش رو می تونید ببینید.

جاهل بلد نیست از فقرش استفاده کند. می زنه به جدول و ریشه اش به حب دنیا بر می گردد.
گاهی می زنه به دین، و با خدا جر و بحث می کند. گاهی می زنه به اطرافیان مثلا گیر دادن به شوهر تلاشگرش. گاهی می زنه به حکومت دینی و افراد صالح و پخش ناامیدی و قضاوت نادرست، بدون مراجعه به اولوالامر اهل استنباط (ایه ۸۳ نساء)  و ....
بالاخره یکی رو پیدا می کند تقصیر را گردنش بیندازد و اصلا نگاه به خود ندارد
 در سلوک اصل اول نگاه به خود و معرفت النفس هست. در سلوک اکثر علما مثلا علامه طباطبایی و ملاحسین قلی همدانی و .... تمرکز اصلی روی معرفت النفس است‌.

بپردازیم به سالک:
سالک آن کسی است که بلد است از نعمت فقر استفاده کند.
 یکی از فقرش استفاده می کند مقرب می شود یکی از همان مدل فقر دارد بلد نیست استفاده کند از خدا دور می شود.
البته هر کس هر درجه ای از فقر را نمی تواند تحمل کند. یکی می تواند هفتاد درصد تحمل کند یکی چهل درصد و ....
عماد بن ابى الاحوص گوید: حضرت صادق علیه السّلام فرمود: خداوند متعال ایمان را بر هفت سهم قرار داده و آنها عبارتند از نیکى، صدق، یقین، رضا، وفاء، علم، و حلم، بعد از این، آن‌ها را بین مردم تقسیم کرد، و هر کس این هفت سهم را داشته باشد کامل می باشد.
بعضى از آن هفت سهم یک سهم دارند و گروهى دو سهم و بعضى هم سه سهم و یا بیشتر، بعد از آن فرمود: بر کسى که یک سهم دارد دو سهم را بر او تحمیل نکنید، و یا آن کس که دو سهم دارد سه سهم بر او تحمیل نمی شود زیرا آن‌ها نمی توانند تحمل کنند و همین طور است تا هفت سهم‏.
(ایمان و کفر-ترجمه الإیمان و الکفر بحار الانوار ج‏1ص: 443)

گاهی خانواده همه، درجات بالایی دارند مثل خانواده حضرت علی ع و حضرت زهرا س. اما گاهی خانواده هم درجه نیستند لذا مرد نباید فقر  و زهد و ....را تحمیل کند به خانواده اش. اصولا تحمیل مستحب اشتباه است:
جابر گوید: امام باقر علیه السّلام فرمود:
عده‌اى خدمت امام سجّاد علیه السّلام شرف‌یاب شدند و در خانه حضرت فرش و بالش بود، آنها عرض کردند: اى پسر پیامبر خدا! ما در خانه تو وسایلى مى‌بینیم که آن را مکروه مى‌دانیم.
امام سجّاد علیه السّلام فرمود: به‌راستى که ما با زنان ازدواج مى‌کنیم و مهریه آنان را به خودشان مى‌پردازیم، آنان هرچه که بخواهند مى‌خرند، چیزى از آنها از آن ما نیست.
ترجمه فروع کافی ؛ ج 8 , ص 483

حالا حدیث بالا را در کنار خطبه زیر ۲۰۹ که ساده زیستی برای ائمه عدل را واجب دانسته کنار هم دیدن، قضاوت کردن را سخت می کند.

إنَّ اللّه َ تعالى فَرَضَ على أئمّةِ العَدلِ أن یُقَدِّروا أنْفُسَهُمْ بِضَعَفَةِ النّاسِ ، کَیْ لا یَتَبیَّغَ بالفقیرِ فَقْرُهُ .[نهج البلاغة: الخطبة209.]
امام على علیه السلام :خداوند بر پیشوایان عادل واجب کرده است که خود را با مردم ناتوان همسان کنند، تا تنگدستىِ فقیر، او را برنیاشوبد.
خیلی راحت قضاوت می کنیم. بدون دانستن زیر و زبر و راه صحیح نقد کردن.
دوگانه ی سختی است هم ساده زیست بودن و هم تحمیل نکردن زهد به خانواده.
و هم قضاوت صحیح پیشوایان عدل.
من که بارها خودم در این دو گانه گیر کردم.
خانواده خواسته ای دارد مثلا رفتن به فلان رستوران یا سفر یا ....از نظر من خلاف زهد است و بدون من هم نمی روند.
آدم های عادی باورشان نمی آید که نان و پیتزا در کام زاهد فرقی نمی کند فکر می کنند ادا در می آورد.

سالک همه چیز را توحیدی می بیند. توحید ربوبی را درون یک نفر نشاندن و حال رضا را در او به مقام رضا تبدیل کردن مجاهدت بسیار می طلبد. برای همین تحمیل هر درجه ای از فقر برای هر کسی مناسب نیست. در عین اینکه فقر را خداوند با حساب و کتاب می دهد.
گناه کنیم یک جور فقر می دهد. اهل تقوا باشیم یک جور دیگر فقر می دهد.
سبحان ربی الاعلی و بحمده. رب اعلی یعنی مربی ای که تمرین می دهد با حوادث که شما را بالا اورد.

وَلَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرِّزْقَ لِعِبَادِهِ لَبَغَوْا فِی الْأَرْضِ وَلَٰکِن یُنَزِّلُ بِقَدَرٍ مَّا یَشَاءُ إِنَّهُ بِعِبَادِهِ خَبِیرٌ بَصِیرٌ
  و اگر خدا روزی را بر بندگانش فراخ گرداند، مسلماً در زمین سر به عصیان برمیدارند، لیکن آنچه را بخواهد به اندازه ای (که مصلحت است) فرو میفرستد. به راستی که او به (حال) بندگانش آگاهِ بیناست.
سوره الشوری آیه 2727

و روایتی در تایید آیه:
گزیده حدیث:
 ..... به راستى که از جملۀ بندگان مؤمن من،کسى است که بابى از عبادت را مى‌خواهد،من او را از آن بازمى‌دارم،تا عجبى در او داخل نشود،و او را به فساد نکشاند و همانا از جملۀ بندگان مؤمن من،کسى است که ایمانش به صلاح نمى‌آید مگر به فقر و نادارى و اگر او را بى‌نیاز نمایم همان او را فاسد کند و به راستى که از جملۀ بندگان مؤمن من،کسى است که ایمانش به صلاح نمى‌آید مگر به ثروتمندى و اگر او را فقیر نمایم همان او را فاسد کند و همانا از جملۀ بندگان مؤمن من،کسى است که ایمانش به صلاح نمى‌آید،مگر به بیمارى و اگر جسم او را تندرست کنم،همان او را فاسد مى‌کند و به راستى که از جملۀ بندگان مؤمن من،کسى است که ایمانش به صلاح نمى‌آید مگر به تندرستى و اگر او را بیمار کنم همان او را فاسد مى‌کند.به راستى که من بندگانم را با دانش خویش تدبیر مى‌کنم،زیرا که از دلهاى آنها آگاهم،پس به راستى که من دانا و آگاهم.
جلد ۱، صفحه ۵۶۹ توحید صدوق ترجمه جعفری.

سالک چگونه از فقرش استفاده می کند که با فقر بالا می رود:

در حدیث زیر از شروط عزلت، دوست داشتن فقر است چرا؟

 مصباح الشریعه و ده شرط عزلت:
حضرت صادق علیه السّلام فرمود: شخص گوشه‌نشین و گمنام در قلعه محکم خدا متحصن و در پناه لطف او نگهبانى و نگهدارى شده‌اى خوشا بحال کسى که در نهان و آشکار فقط با خدا ارتباط دارد و این حالت ارزنده به ۱۰ خصلت نیاز دارد: فهمیدن و شناختن حق و باطل - و دوست داشتن فقر و کم چیزى - برگزیدن زحمت(سختی) و زهد - غنیمت شمردن خلوت با او - تفکر و اندیشیدن پایان - کم دانستن عبادات خویش در عین کوشا بودن - خود بین نبودن و بدون کوچکترین غفلتى در یاد خدا بودن زیرا غفلت از یاد خدا دام و شکارگاه شیطان و سرچشمه هر رقم گرفتارى و باعث هر گونه حجاب و محرومیت از فیض است - و خالى کردن خانه از هر چه فعلا نیاز و احتیاجى باو نیست......
مصباح الشریعه باب بیست و چهارم.
این حدیث بالا رو واقعا دوست دارم.

چرا دوست داشتن فقر در حدیث بالا از شروط عزلت است؟
شما در عزلت با خودت تنها می شوی.
از شروط مهم عزلت کنترل خواطر است و کسی که نگران رزق است و رزاقیت خداوند در جانش ننشسته نمی تواند خواطر را کنترل کند.إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِینُ
  خداست که خود روزی بخش نیرومند استوار است.
سوره الذاریات آیه 58
و تعبیر به این سه اسم (رزاق و قوه و متین) برای این است که بر انحصار روزی دادن در خدای تعالی دلالت کند، و بفهماند که خدا در رساندن رزق به روزی خواران - با همه کثرتی که دارند - ناتوان و ضعیف نمی شود.(تفسیر المیزان)

شیطان چه کار می کند؟ تو را از فقر می ترساند؟

الشَّیْطَانُ یَعِدُکُمُ الْفَقْرَ وَیَأْمُرُکُم بِالْفَحْشَاءِ وَاللَّهُ یَعِدُکُم مَّغْفِرَةً مِّنْهُ وَفَضْلًا وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ
  شیطان شما را از تهیدستی بیم میدهد و شما را به زشتی وامیدارد؛ و(لی) خداوند از جانب خود به شما وعده آمرزش و بخشش میدهد، و خداوند گشایشگر داناست.
سوره البقره آیه 268
این نگرانی به شکل های مختلف است؟
آینده ی بچه ام چی می شه؟ مریض شدم چی می شه؟ پیر شدم چی می شه؟ و خیلی چی می شه های دیگه

حالا کسی که فقر را دوست دارد و تکیه بر الله با هزار اسم جوشن کبیر کرده از چه بترسد؟ تلاش با توکل که باشد هر چه شد خوب است. تلاش بی توکل هم غفلت می اورد تکیه به خود می اورد.
دمی با دوست در خلوت به از صد سال در عشرت
من ازادی نمی خواهم که با یوسف به زندانم

 

سالک فقرش را با تفکر در مرگ و قبر و زمان کَندن، تبدیل می کند به زهد.
زهد یعنی بی رغبتی.
لِّکَیْلَا تَأْسَوْا عَلَىٰ مَا فَاتَکُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاکُمْ وَاللَّهُ لَا یُحِبُّ کُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ
  تا بر آنچه از دست شما رفته اندوهگین نشوید و به (سبب) آنچه به شما داده است شادمانی نکنید، و خدا هیچ خودپسند فخرفروشی را دوست ندارد:
سوره الحدید آیه 23
یعنی وقتی فکر می کند دنیا یک روز یا چند ساعت است:
 قَالَ کَمْ لَبِثْتُمْ فِی الْأَرْضِ عَدَدَ سِنِینَ
  میفرماید: (چه مدت به عدد سالها در زمین ماندید؟)
سوره المومنون آیه 112
قَالُوا لَبِثْنَا یَوْمًا أَوْ بَعْضَ یَوْمٍ فَاسْأَلِ الْعَادِّینَ
  میگویند: (یک روز یا پاره ای از یک روز ماندیم. از شمارگران (خود) بپرس.)
سوره المومنون آیه 113

و اخرت یک روزش، پنجاه هزار سال است:
تَعْرُجُ الْمَلَائِکَةُ وَالرُّوحُ إِلَیْهِ فِی یَوْمٍ کَانَ مِقْدَارُهُ خَمْسِینَ أَلْفَ سَنَةٍ
  فرشتگان و روح، در روزی که مقدارش پنجاه هزار سال است به سوی (او) بالا میروند..
سوره المعارج آیه 4

چه فرقی می کند دنیا چگونه بگذرد با فقر یا ثروت.
خواجه در ابریشم و ما در گلیم
عاقبت ای دل همه یکسر گلیم
مهم این است که با خدا بگذرد.
برای همین در دستورات سلوکی آیت الله قاضی و .... یاد مرگ یا رفتن به قبرستان است.

سالک از فقر می رسد به زهد.
اینکه از ثروت برسیم به زهد هم می شود اما سخت تر است چون معمولا ثروت سه حالت زیر را ایجاد می کند. مجالست با دنیا این حالات را می آورد:
حفظ الموجود، حزن المفقود، طلب المطلوب.
که ریشه اش از حب دنیا ست.
جلوس با اهل دنیا محبتش را هم می اورد.

درجه اول: اگر انسان حب دنیا مثلاً میل شدید به داشتن خانه‌ی راحت یا شاسی‌بلند یا مبل و ... داشته باشد و نتواند تهیه کند، زندگی کوفتش می‌شود.  و مخ اطرافیان را در فرقان می‌کند و با آن دور دور می‌کند.
درجه دوم: بعضی دیگر با اینکه میل به رفاه دارند اما تحمّل و صبر می‌کنند. این مقام صبر است. درواقع از یک طرف تلخی صبر را تحمل می‌کنند و از طرف دیگر لذت صبر را هم می‌برند. چون می‌دانند خداوند به صابران اجر می‌دهد. مخلوطی از تلخی و لذت.
درجه سوم: این‌ها مقام بالایی دارند. حب دنیا را در خود کشته‌اند. نمی‌تواند به خانه وسیع یا اتومبیل و یا ریاست و ... برسد، هیچ میل و اشتهایی هم ندارد. یا اگر هم می‌رسد باز ساده‌زیست است و زاهد و بی‌رغبت. این‌ها دایم در لذتند بدون غم دنیا. چون تنها غم آن‌ها آخرت است.
 در کلام زیر حضرت علی(ع) نمی‌فرماید: یصبر ما لایجد. (بر چیزی که نمی‌یابد صبر می‌کند.) بلکه می فرماید: لایشتهی ما لایجد. به چیزی که ندارد اشتها و میل ندارد.
 کَانَ خَارِجاً مِنْ سُلْطَانِ بَطْنِهِ فَلاَ یَشْتَهِی مَا لاَ یَجِدُ وَ لاَ یُکْثِرُ إِذَا وَجَدَ.
او از چیرگى شکم خویش آزاد بود، پس نه به آن چه نداشت، گرایش و خواهشى داشت، و نه در مصرف آن چه مى‏یافت، به زیاده ‏روى می‌پرداخت. (حکمت ۲۸۹)

#####################################

  • شنگول العلما
۱۴
فروردين

فقر بهتر است یا ثروت؟
یه سری آدم راه افتادن توی فضای مجازی هر کی در مورد حجاب حرف می زنه می گن چی؟
جمله زیر و با آب و تاب و اضافه کردن ملات زیاد و  کلی چیز دیگه می گن:
چطور در مورد حجاب نگران شدی در مورد فقر و بیکاری و ... نگران نشدی؟
 خب لایشعرون عزیز، بی حجابی گناهه. گناه هم برکت رو می بره. حجاب درست بشه در رفع فقر موثره. پس ما که می گیم حجاب درست بشه درواقع داریم با فقر مبارزه می کنیم.
 اصل جواب در مطلب ایا به بدحجاب تذکر بدیم گفته شده این  نگاه از زاویه متفاوت بود‌.
ایه ای هم که می گه حجاب و فقر به هم ربط داره ایه زیر هست.
تقوا یعنی پرهیز. پرهیز از چی؟ از مخالفت با امر خدا. یکی از اوامر خدا هم می شه حجاب است.
حالا تقوا خیلی چیزها رو شامل می شه که در اینجا بحث ما نیست.
وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَىٰ آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَیْهِم بَرَکَاتٍ مِّنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَٰکِن کَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُم بِمَا کَانُوا یَکْسِبُونَ
 و اگر اهل شهرها و آبادیها، ایمان می آوردند و تقوا پیشه میکردند، برکات آسمان و زمین را بر آنها میگشودیم؛ ولی (آنها حق را) تکذیب کردند؛ ما هم آنان را به کیفر اعمالشان مجازات کردیم
سوره اعراف آیه 96
پس بی حجابی مانع نزول برکات می شه.
برکات رو فقط مادی نبینیم. مادی و معنوی.
گناه گناه است این استدلال مسخره که می گوید به جای حجاب برید سراغ فساد کلان، در همه چیز می شه به کار برد. به جای برخورد با محتکر  برید سراغ فساد بزرگ و به جای قتل های کوچک بریم سراغ قتل های بزرگ و ...  به جای، به جای، از استدلال های مسخره است. جوابش اینه هر چیز به جای خود مهم است و همه چیز به هم ربط دارد.
قبلا هم گفته شد یکی از ویژگی های منافق ارکسهم است. ارکسهم یعنی واژگونی. یکی از برداشتها را شاید بتوان این گفت ارکسهم یعنی شکم و شهوت بالا عقل پایین.
انقلاب اسلامی توحیدی با انقلاب اسلامی شکمی شهوتی فرق دارد.

نپرداختن به حجاب نفاق را بالا می رود. انواع نفاق. نه فقط نفاق ضد نظام.
فَمَا لَکُمْ فِی الْمُنَافِقِینَ فِئَتَیْنِ وَاللَّهُ أَرْکَسَهُم بِمَا کَسَبُوا أَتُرِیدُونَ أَن تَهْدُوا مَنْ أَضَلَّ اللَّهُ وَمَن یُضْلِلِ اللَّهُ فَلَن تَجِدَ لَهُ سَبِیلًا
 چرا درباره ی منافقانی که خداوند به خاطر اعمالشان، آنان را سرنگون کرده دو دسته شده اید؟ آیا میخواهید کسانی را که خداوند گمراه کرده، به راه آورید؟ (مگر نمیدانید) هر که را خداوند گمراه کند، هرگز راهی برای نجاتش نخواهی یافت؟
سوره النساء آیه 88

وحدت حول ثروت و دنیا و ...به درد نمی خوره. چرا؟
چون دنیا کثرت هست و وحدت حول کثرت، هم به در نمی خوره، هم امکان پذیر نیست.
یَا صَاحِبَیِ السِّجْنِ أَأَرْبَابٌ مُّتَفَرِّقُونَ خَیْرٌ أَمِ اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ
 ای دوستان زندانی من آیا خدایان پراکنده بهترند، یا خداوند یکتای پیروز؟
سوره یوسف آیه 39

طبق ایه بالا وحدت باید حول واحد باشد. وحدت حول توحید اصله.
پس پیامبر ص که می اد اول می گه لااله الله دوم مبارزه با طاغوت که جلوی توحید وایساده.
وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِی کُلِّ أُمَّةٍ رَّسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ فَمِنْهُم مَّنْ هَدَى اللَّهُ وَمِنْهُم مَّنْ حَقَّتْ عَلَیْهِ الضَّلَالَةُ فَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الْمُکَذِّبِینَ
 ما در هر امتی رسولی برانگیختیم که: خدای یکتا را بپرستید؛ و از طاغوت اجتناب کنید خداوند گروهی را هدایت کرد؛ و گروهی ضلالت و گمراهی دامانشان را گرفت؛ پس در روی زمین بگردید و ببینید عاقبت تکذیبکنندگان چگونه بود
سوره النحل آیه 36

باز هم یه عده  لایشعرون دیگه هستن که هی می گن شما چرا از اسلام فقط استکبارستیزیش رو گرفتین؟ خب برای اینکه جزء اولین کارها و مهم ترینش طبق ایه بالا استکبارستیزی هست.
آیا شما از ایه زیر اقتصاد مقاومتی و استکبارستیزی دریاقت می کنی یا اقتصاد سازشی از نوع سکوت مقابل ظلم:
إِن تَمْسَسْکُمْ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ وَإِن تُصِبْکُمْ سَیِّئَةٌ یَفْرَحُوا بِهَا وَإِن تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا لَا یَضُرُّکُمْ کَیْدُهُمْ شَیْئًا إِنَّ اللَّهَ بِمَا یَعْمَلُونَ مُحِیطٌ
 اگر نیکی به شما برسد، آنها را ناراحت میکند؛ و اگر حادثه ناگواری برای شما رخ دهد، خوشحال میشوند. (امّا) اگر (در برابرشان) استقامت و پرهیزگاری پیشه کنید، نقشه های (خائنانه) آنان، به شما زیانی نمیرساند؛ خداوند به آنچه انجام میدهند، احاطه دارد.
سوره آل عمران آیه 120
چقدر این تکه ایه إِن تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا لَا یَضُرُّکُمْ کَیْدُهُمْ زیباست.
کید رو با صبر و تقوا خنثی می کنن.
حتی در هر مقطعی و با هر منطقی با کافران وارد گفتگو شدیم باز اصل بر بازسازی برای اقتصاد مقاومتی است که برسیم به ایه نفی سبیل:
... الَّذِینَ  وَلَن یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْکَافِرِینَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلًا
 ....و خداوند هرگز راهی برای سلطه ی کفّار بر مسلمانان قرار نداده است
سوره النساء آیه 141
یعنی اقتصاد تولیدی و دانش بنیانی و ... اصله، نه اقتصاد مذاکره ای و خام فروشی و ...
اقتصاد توحیدی اصله نه اقتصاد کثرتی.
همه چیز باید وصل به توحید شود
اقتصاد توحیدی خوف توحیدی حزن توحیدی و ....
استکبارستیزی برای گسترش توحید و عدالت توحیدی است.
و حضرت مهدی عج سازمان ملل توحیدی و حقوق بشر توحیدی را می ایند تعریف می کنند ان شاءالله.
توحید درون فطرت کاشته شده. فقط کافی هست حجاب ها برداشته شود بصر تیز شود
لَّقَدْ کُنتَ فِی غَفْلَةٍ مِّنْ هَٰذَا فَکَشَفْنَا عَنکَ غِطَاءَکَ فَبَصَرُکَ الْیَوْمَ حَدِیدٌ
 (به او گفته میشود:) همانا از این صحنه در غفلتی (عمیق) بودی، پس ما پرده (غفلت) تو را کنار زدیم و امروز چشمت تیزبین شده است
سوره ق آیه 22

طاغوت هم اهل کثرته هم وحدتش حول کثرته. چون وحدتش حول کثرته خداوند می گه یه وقت فکر نکنی وحدتشون وحدته  تَحْسَبُهُمْ جَمِیعًا وَقُلُوبُهُمْ شَتَّىٰ  وحدتشون الکیه.
لَا یُقَاتِلُونَکُمْ جَمِیعًا إِلَّا فِی قُرًى مُّحَصَّنَةٍ أَوْ مِن وَرَاءِ جُدُرٍ بَأْسُهُم بَیْنَهُمْ شَدِیدٌ تَحْسَبُهُمْ جَمِیعًا وَقُلُوبُهُمْ شَتَّىٰ ذَٰلِکَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَّا یَعْقِلُونَ
 آنها هرگز با شما بصورت گروهی نمیجنگند جز در دژهای محکم یا از پشت دیوارها پیکارشان در میان خودشان شدید است، (امّا در برابر شما ضعیف) آنها را متّحد میپنداری، در حالی که دلهایشان پراکنده است؛ این به خاطر آن است که آنها قومی هستند که تعقّل نمیکنند
سوره الحشر آیه 14
ما به واحدی تکیه کردیم که همه است:
وَلِلَّهِ جُنُودُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَکَانَ اللَّهُ عَزِیزًا حَکِیمًا
 لشکریان آسمانها و زمین تنها از آن خداست؛ و خداوند شکستناپذیر و حکیم است
سوره الفتح آیه 7
خدا همه است.

یا این آیه زیر که جنگ موحد و جنگ متکثر رو نشان می ده مهمه:
وَلَا تَهِنُوا فِی ابْتِغَاءِ الْقَوْمِ إِن تَکُونُوا تَأْلَمُونَ فَإِنَّهُمْ یَأْلَمُونَ کَمَا تَأْلَمُونَ وَتَرْجُونَ مِنَ اللَّهِ مَا لَا یَرْجُونَ وَکَانَ اللَّهُ عَلِیمًا حَکِیمًا
 و در راه تعقیب دشمن، (هرگز) سست نشوید (زیرا) اگر شما درد و رنج میبینید، آنها نیز همانند شما درد و رنج میبینند؛ ولی شما امیدی از خدا دارید که آنها ندارند؛ و خداوند، دانا و حکیم است
سوره النساء آیه 104
تفاوتش همینه موحد درد می کشد چون عاشق است اونها درد می کشند ولی بی دلیل یا مثلا برای مال که روزی به فنا می رود.
اینکه ما صبر می کنیم با اونا صبر می کنند خیلی فرق می کنه.

وحدت حول کثرت مثلا چی؟
مثلا اگر ازدواج به خاطر کثرت (پول و جمال) باشه، به هیچکدومش نمی رسیم.
رَوَى هِشَامُ بْنُ اَلْحَکَمِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: «إِذَا تَزَوَّجَ اَلرَّجُلُ اَلْمَرْأَةَ لِمَالِهَا أَوْ جَمَالِهَا لَمْ یُرْزَقْ ذَلِکَ فَإِنْ تَزَوَّجَهَا لِدِینِهَا رَزَقَهُ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ جَمَالَهَا وَ مَالَهَا » . من لا یحضره الفقیه ج ۳، ص ۳۹۲
هشام بن حکم گوید: امام صادق علیه السّلام فرمود: هر گاه مردى زنى را براى مال یا جمالش به همسرى اختیار کند بهره‌اى نصیبش نخواهد شد، و اگر براى دینش به همسرى اختیار کند، خداوند عزّ و جلّ‌ جمال و مال نیز نصیب او خواهد کرد.

پس علت جلز و ولز برخی در جمهوری اسلامی معلوم شد. با جمهوری اسلامی پیوند برقرار کردند به خاطر مال و جمال در نتیجه یا نمی رسند یا می رسند به صورت معیشت ضنک.
وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنکًا وَنَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَعْمَىٰ
 و هر کس از یاد من روی گردان شود، زندگی (سخت و) تنگی خواهد داشت؛ و روز قیامت، او را نابینا محشور میکنیم
سوره طه آیه 124

  • شنگول العلما
۰۶
فروردين

اول اخرش را بگویم بعد اولش را بگویم:
در جشن حجاب در مرکز اسلامی، خانم ها یکی یکی بغلش می کردند و گریه می کردند.
تصمیم گرفته بود از این به بعد باحجاب شود  پس گریه چرا؟
این صحنه ما را یاد شب های عملیات در جبهه می اندازد.
چون با حجاب شود مبارزه اش متفاوت می شود.
ممکن است با حجاب سر کار راهش ندهند. در ادارات بهش بیشتر گیر دهدند و تاکسی سوارش نکند و ..... این وضعیت حجاب در بعضی کشورهای خارجی است.(خاطره مبلغ خارج از کشور استاد مجتهدزاده)
بترسیم از روزی که ما این چنین شویم یعنی جای منکر و معروف عوض شود.
به جای امر به معروف، نهی از معروف باب شود.
الْمُنَافِقُونَ وَالْمُنَافِقَاتُ بَعْضُهُم مِّن بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمُنکَرِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمَعْرُوفِ ....
 مردان منافق و زنان منافق، همه از یک گروهند آنها امر به منکر، و نهی از معروف میکنند؛ .....
سوره التوبه آیه 67
این کاری است که شبکه های ماهواره ای و دشمنان ما می کنند و تابعان اونها در داخل و خارج، جزء اونها هستند. اگر در دل هم راضی باشند جزء اونها حساب می شوند.

 نهج البلاغه:
وَ قَالَ علیه‌السلام اَلرَّاضِی بِفِعْلِ قَوْمٍ کَالدَّاخِلِ فِیهِ مَعَهُمْ وَ عَلَى کُلِّ دَاخِلٍ فِی بَاطِلٍ إِثْمَانِ إِثْمُ اَلْعَمَلِ بِهِ وَ إِثْمُ اَلرِّضَى بِهِ
و درود خدا بر او، فرمود: آن کس که از کار مردمى خشنود باشد، چونان کسى است که همراه آنان بوده و هر کس که به باطلى روى آورد، دو گناه بر عهده او باشد، گناه کردار باطل، و گناه خشنودى به کار باطل. حکمت ۱۵۴.


وای به روزی که کسی بترسد چادر میراث مادرش حضرت زهرا س  را بپوشد.
پس خطر، جدی است این یک بعدش است حالا ابعاد دیگر را هم خواهم گفت.
حالا که اخرش را گفتم اولش را بگویم‌
آیا کسی عالمی سراغ دارد که گفته باشد حجاب یک امر مستحبی است؟
ما واژه خمر به معنای روسری و مقنعه در ۳۱ نور داریم و جلباب به معنی پوشش بلند در آیه ۵۹ احزاب داریم و روایات و.... که همه می گویند حجاب واجب است.
امر به معروف و نهی از منکر هم در امور مستحب نیست در امور واجب است.
نماز یک امر فردی واجب است. با این حال چون واجب است اگر بدانیم کسی نماز نمی خواند باید بهش تذکر بدیم.
حجاب که  هم امر اجتماعی و هم امر واجب است.
کارهایی که در نماز انجام می دیم تمرین ملکه شدن آن کار است و به کار گیری ان در زندگی معمولی. مثلا از مستحبات نماز بانوان کافی ۳ ص ۳۳۵ (جمعت بین قدمیها) هست یعنی در زندگی عادی هم همین طور باشند.
و یا مثل دختران شعیب راه بروند
فَجَاءَتْهُ إِحْدَاهُمَا تَمْشِی عَلَى اسْتِحْیَاءٍ ...
 ناگهان یکی از آن دو (زن) به سراغ او آمد در حالی که با نهایت حیا گام برمیداشت، ...
سوره القصص آیه 25

تا حالا کسی پیدا شده بگوید حجاب بانوان در نماز مستحب است؟
آیا می شود روزه خواری حرام باشد حجاب خواری حرام نباشد؟

بریم سراغ قرآن:
جریان اصحاب سبت (اصحاب شنبه) رو می دونید؟
وَاسْأَلْهُمْ عَنِ الْقَرْیَةِ الَّتِی کَانَتْ حَاضِرَةَ الْبَحْرِ إِذْ یَعْدُونَ فِی السَّبْتِ إِذْ تَأْتِیهِمْ حِیتَانُهُمْ یَوْمَ سَبْتِهِمْ شُرَّعًا وَیَوْمَ لَا یَسْبِتُونَ لَا تَأْتِیهِمْ کَذَٰلِکَ نَبْلُوهُم بِمَا کَانُوا یَفْسُقُونَ
 و (ای پیامبر) از آنان درباره ی (مردم) آن آبادی که کنار دریا بود سؤال کن آنگاه که (به قانون الهی ،) در روز شنبه تجاوز میکردند، هنگامی که روز تعطیلی (شنبه)، ماهیها (به روی آب در) کناره های دریا به نزد آنان می آمدند، و(لی) روزی که تعطیل نبودند، ماهیان آشکار نمیشدند. ما این گونه آنان را به خاطر تجاوز و فسقشان آزمایش میکردیم
سوره اعراف آیه 163

اصحاب‌شنبه روز شنبه نباید ماهی گیری می کردند اما این قانون را دور می زدند.
تفسیر نور اینگونه توضیح می ده:
  گروهی از بنی اسرائیل (مردم ایله) که در ساحل دریا زندگی میکردند، به فرمان خدا در روزهای شنبه صید ماهی برای آنها ممنوع بود

امّا در همان روز، ماهی های دلخواه آنان، حیتانهم جلوه گری بیشتری میکردند، شرّعاً و مردم را بیشتر وسوسه میکردند که این خود آزمایش الهی بود. این قوم، قانون الهی را مزوّرانه شکستند و با ساختن حوضچه های ساحلی و بستن راه فرار و خروج ماهی هایی که روزهای شنبه به آن وارد میشدند، روز یکشنبه به راحتی آنها را صید میکردند و ادّعا میکردند که از فرمان الهی تخلّف نکرده و روز شنبه صید نکرده اند.

در مقابل این فرمان دو گروه تشکیل نشد سه گروه تشکیل شد.

تفسیر نمونه این گونه سه گروه را توضیح می دهد:
((گروه اول )) که اکثریت را تشکیل می دادند، به مخالفت با این فرمان الهی برخاستند.
((گروه دوم )) که قاعدتا اقلیت کوچکی بودند، در برابر گروه اول به وظیفه امر به معروف و نهی از منکر قیام کردند.
((گروه سوم ))، ساکتان و بی طرفان بودند، که نه همگامی با گناهکاران داشتند و نه وظیفه نهی از منکر را انجام می دادند.

پس چی شد؟

بی تفاوت ها می گن ولشون کن بذار گناه کنن، نصیحت فایده نداره.
اما تذکر دهنده ها چی گفتن؟مَعْذِرَةً إِلَىٰ رَبِّکُمْ وَلَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ.
پس ما هم باید همین جمله را بگوییم.
وَإِذْ قَالَتْ أُمَّةٌ مِّنْهُمْ لِمَ تَعِظُونَ قَوْمًا اللَّهُ مُهْلِکُهُمْ أَوْ مُعَذِّبُهُمْ عَذَابًا شَدِیدًا قَالُوا مَعْذِرَةً إِلَىٰ رَبِّکُمْ وَلَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ
 و (به یاد آور) زمانی که گروهی از آنان (بنی اسرائیل، به گروه دیگر که نهی از منکر میکردند) گفتند: چرا شما قومی را موعظه میکنید که خدا هلاک کننده ی ایشان است، یا عذاب کننده ی آنان بر عذابی سخت است؟ گفتند: برای آنکه عذری باشد نزد پروردگارتان و شاید آنها نیز تقوا پیشه کنند.
سوره اعراف آیه 164


خب حالا اون اصحاب سبت (اصحاب شنبه) که نهی از منکر رو کنار گذاشتن چی شد؟
فَلَمَّا نَسُوا مَا ذُکِّرُوا بِهِ أَنجَیْنَا الَّذِینَ یَنْهَوْنَ عَنِ السُّوءِ وَأَخَذْنَا الَّذِینَ ظَلَمُوا بِعَذَابٍ بَئِیسٍ بِمَا کَانُوا یَفْسُقُونَ
 پس چون تذکّری را که به آنان داده شده بود فراموش کردند، کسانی را که نهی از منکر میکردند نجات دادیم و ستمگران را به سزای نافرمانی که همواره انجام میدادند، به عذابی سخت گرفتیم
سوره اعراف آیه 165

حالا عذاب انواع مختلف داره شخصی و اجتماعی، طبیعی و مصنوعی و ....

این شاهد قرآنی بود بریم سراغ شاهد روایی:

بریم سراغ استاد مطهری ببینیم در مجموعه اثار جلد ۲۷ ص ۷۳۹ چی گفتن. گزیده اش اینه:
شما اگر می خواهید بفهمید که مقام امر به معروف و نهی از منکر در اسلام چیست، این روایتی را که در کافی است و از روایات بسیار معروف و قطعی و مسلم ماست و در تمام کتب فقهی و حدیثی معتبر آمده است و مفصلترین حدیث در این باب است مطالعه کنید. من قسمتهایی از آن را برای شما می خوانم، چون همه اش مفصل است. یک قسمتش که اول حدیث هم هست این است که فرمود: در آخر الزمان، مردم ریاکاری پیدا می شوند که دائما آیه قرآن و دعا می خوانند «و یتنسکون» اظهار مقدس مآبی می کنند «حدثاء سفهاء» یک مردم تازه به دوران رسیده احمقی هم هستند. تنها چیزی که این مقدس مآب ها به آن اعتنا ندارند، امر به معروف و نهی از منکر است. «لا یوجبون امرا بمعروف و لا نهیا عن منکر الا اذا امنوا الضرر» اینها تا مطمئن نشوند که امر به معروف و نهی از منکر کوچکترین ضرری به ایشان نمی زند، به آن تن نمی دهند. «یطلبون لانفسهم الرخص و المعاذیر» دائم دنبال این هستند که یک راه فراری برای امر به معروف
صفحه ۳۰۸
و نهی از منکر پیدا کنند، یک عذری بتراشند که خوب، دیگر نمی شود، دیگر ممکن نیست. «یقبلون علی الصلوة و الصیام و ما لا یکلفهم فی نفس و لا مال» دنبال آن عبادتهایی هستند که نه به جان، نه به مال و نه به حیثیتشان ضرر می زند (مثل نماز و روزه) اما اگر وظیفه ای ضرری به جایی می زند، دیگر آن را قبول ندارند. تا آنجا که می فرماید اگر نماز هم به کار یا حیثیت یا جانشان ضرر می زد، آن را رها می کردند: «کما رفضوا اسمی الفرائض و اشرفها» همان طور که عالیترین و شریفترین فریضه ها را رها کردند، نماز را هم رها می کردند. آن عالیترین و شریفترین فریضه ها کدام است؟ «ان الامر بالمعروف و النهی عن المنکر فریضة بها تقام الفرائض» [امر به معروف و نهی از منکر]فریضه بزرگی است که سایر فرایض به وسیله آن بپا می شود. باید امر به معروف و نهی از منکر باشد تا نمازی باشد، تا زکاتی باشد، تا حجی باشد، تا خمسی باشد، تا معاملاتی باشد، تا قانونی باشد، تا اخلاقی باشد. باز قسمتی از حدیث را حذف می کنم. فرمود: «ان الامر بالمعروف و النهی عن المنکر سبیل الانبیاء» همانا امر به معروف و نهی از منکر راه همه پیامبران است «منهاج الصلحاء، بها تقام الفرائض و تامن المذاهب و تحل المکاسب و ترد المظالم و تعمر الارض» (6)[شیوه همه صالحان است]، واجبات خدا به این وسیله بپا داشته می شود، راهها به این وسیله امن می گردد، کسبها به این وسیله حلال و مظالم به این وسیله باز می گردد، زمین به این وسیله آباد می شود.

و گزیده قسمت دوم:
اگر در مقابل اسرائیل ناتوانی، ریشه اش را از چند صد سال پیش پیدا کن که امر به معروف و نهی از منکر را از میان بردی، در نتیجه دشمن بر تو مسلط شد. «و یستقیم الامر» بدین وسیله است که کارها همه بر روی اساس استواری قرار می گیرد. «فانکروا بقلوبکم و الفظوا بالسنتکم و صکوا بها جباههم و لا تخافوا فی الله لومة لائم، فان اتعظوا و الی الحق رجعوا فلا سبیل علیهم:

انما السبیل علی الذین یظلمون الناس و یبغون فی الارض بغیر الحق اولئک لهم عذاب الیم (۴۲شوری)
پس، با دل‌هایتان منکر و کار بد را انکار کنید و زشت بدانید، و با زبان‌هاى خود این مطلب را بگویید، و به شدّت بر روى آن‌ها بزنید، و در راه خدا از سرزنش هیچ سرزنش کننده‌اى مترسید. پس اگر پند گرفتند و به حقّ‌ بازگشتند دیگر اجازۀ آزار آنها را ندارید (و راهى نیست) بلکه:

ایراد و مجازات بر کسانی است که به مردم ستم میکنند و در زمین بناحق ظلم روا میدارند؛ برای آنان عذاب دردناکی است.


متن های عربی بالا که استاد گفته اند مربوط به یک حدیث قدسی است از امام باقر علیه السلام کافی ج ۵  ص ۵۵ است.


ادامه حرف استاد مطهری:
یک فریضه ای که در اسلام چنین مقام و ارزشی را دارد، آیا می شود احتمال داد که در باره اش گفته اند اگر یک روزی دیدی اتفاقا، تصادفا، یک نیرویی، یک قدرتی داری انجام بده و اگر قدرت نداری دیگر تکلیف ساقط است؟ این «تکلیف ساقط است» یعنی اسلام ساقط است، چون امر به معروفی که اسلام برای ما معرفی می کند به منزله پایه خیمه اسلام است. چطور ممکن است که خود اسلام بگوید اگر تصادفا دیدی می توانی اسلام را نگه داری، نگه دار، اگر تصادفا دیدی نمی توانی، دیگر نمی خواهد، خیالت راحت باشد؟!
در مورد احتمال اثر هم همین طور است. بنده بروم در اتاقم بنشینم، بگویم من که احتمال اثر نمی دهم. تو حق نداری احتمال اثر بدهی یا ندهی. تو که اصلا مطالعه نداری، تو که از اوضاع خبر نداری، جریانات را نمی دانی، تو که نمی دانی راه امر به معروف و نهی از منکر چیست، تو که روانشناسی نمی دانی که برای نفوذ در بشر از چه راهی باید با روح او مواجه شود، تو که جامعه شناسی نمی دانی، تو که چیزی نمی دانی، حق نداری بگویی من احتمال اثر می دهم یا احتمال اثر نمی دهم. این است که دو رکن این اصل اساسی، قدرت و آگاهی است، و هر دو را هم باید تحصیل کرد و به دست آورد، غیر از این نمی شود.

پایان حرف استاد مطهری.

 

ترجمه متن کامل حدیث اینه کمی حدیث طولانیه:
فروع کافی جلد ۵، صفحه ۱۳۴
 جابر گوید: امام باقر علیه السّلام فرمود: در آخر الزمان گروهى به وجود مى‌آیند که در بین خود از فرقه‌اى پیروى مى‌کنند که ریاکار، قارى قرآن، اهل انجام عبادات، داراى حالتى زهدگونه، تازه به دوران رسیده و سفیه و نادان‌اند. امر به معروف و نهى از منکر را واجب نمى‌دانند مگر در صورتى که از ضررى در امان باشند، براى خودشان رخصت و بهانه مى‌جویند، و از لغزش‌هاى علما و بد عملى آن‌ها پیروى مى‌کنند. به نماز و روزه و چیزهایى که به جاه و مال‌شان لطمه‌اى نزند روى مى‌آورند، و اگر نماز و دیگر کارهایى را که انجام مى‌دهند نیز به مال و جان‌شان ضررى برساند، آن را هم همانند فریضه‌ها و واجبات بزرگ دیگرى که ترک کردند، رها مى‌کنند. در واقع امر به معروف و نهى از منکر فریضه و واجب عظیم و بزرگى است که فرایض و واجبات، تنها با آنها برپا مى‌شود. این‌جاست که غضب الهى بر این افراد تمام و کامل مى‌شود و همه را به کیفر خود گرفتار مى‌کند و نیکان را نیز در سرزمین بدکاران، و کوچک‌ها را در سرزمین بزرگان هلاک و نابود مى‌کند. امر به معروف و نهى از منکر در حقیقت راه انبیا، روش روشن صالحان، و فریضه‌اى است بزرگ که فرایض با آن زنده و پابرجا مى‌شود و مسلک‌هاى دین با آن‌ها (از بدعت‌ها) در امان مى‌ماند، تجارت‌ها حلال مى‌شود، آن‌چه به ستم گرفته شده باز مى‌گردد و زمین آباد مى‌شود و از دشمنان انتقام گرفته مى‌شود و امور (دین و دنیا) به راه راست کشیده مى‌شود. پس، با دل‌هایتان منکر و کار بد را انکار کنید و زشت بدانید، و با زبان‌هاى خود این مطلب را بگویید، و به شدّت بر روى آن‌ها بزنید، و در راه خدا از سرزنش هیچ سرزنش کننده‌اى مترسید. پس اگر پند گرفتند و به حقّ‌ بازگشتند دیگر اجازۀ آزار آنها را ندارید (و راهى نیست) بلکه:«ترجمه آیه: ایراد و مجازات تنها در مورد کسانى است که به مردم ستم مى‌کنند، و در زمین به ناحق طلب و درخواست مى‌کنند؛ عذابى دردناک براى اینان خواهد بود.»

در چنین موردى با بدنهایتان به جهاد با آنها بپردازید، و با دل‌هایتان بر آنان خشم بگیرید، بدون این که در پى تسلط بر آنان باشید، و یا مالى را به ستم بگیرید یا بخواهید با ستمگرى (و بدون عدالت) بر آنان پیروز شوید؛ این کار را بکنید تا به دستور الهى بازگردند و مشغول اطاعت و فرمانبردارى از او شوند. خداى عزّ و جلّ‌ به شعیب پیامبر علیه السّلام وحى کرد:«من یکصد هزار نفر از قوم تو را عذاب مى‌کنم، چهل هزار نفر از بدهایشان و شصت هزار نفر از بهترین‌هایشان را. شعیب علیه السّلام عرض کرد: اى پروردگار من! اینان اشرارند، ولى نیکان به چه سبب‌؟ خداوند عزّ و جلّ‌ به او وحى فرمود: با معصیت‌کاران کنار آمدند و به خاطر خشم و غضب من، خشمگین نشدند.

پایان حدیث.
حالا که جایگاه امر به معروف و نهی از منکر جا افتاد وظیفه ما در قبال حجاب بیشتر جا افتاد. هر منکر دیگه هم همین طوره نه فقط حجاب.

ما مکلف به وظیفه هستیم نتیجه با خداست.
اما چرا حجاب این قدر مهمه و بهترین روش چیست؟
 در مورد حجاب در مطالب قبل نوشتم اکنون از زاویه دیگر می خواهم بگویم.
شهوت مثل اتش و پنبه هست. نمی شه گفت خب حالا فقط بیرون ماندن مو.
کم تعداد ترین ایمان آورندگان به خدا مال کدوم‌ پیامبر است؟ حضرت لوط که قومش گرفتار گناه شهوت بودند.

همان طور که قبلا روند این چنین بود که  از  شلوار رسیدیم به ساپورت بعد مانتو جلو باز و شلوار پاره و .‌‌‌‌...
همین طور از برداشتن روسری می رسیم به قسمت های دیگر.

چرا این جوری می شه؟

چون شیطان خطوات داره یعنی گام به گام جلو می ره.

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ وَمَن یَتَّبِعْ خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ فَإِنَّهُ یَأْمُرُ بِالْفَحْشَاءِ وَالْمُنکَرِ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَرَحْمَتُهُ مَا زَکَىٰ مِنکُم مِّنْ أَحَدٍ أَبَدًا وَلَٰکِنَّ اللَّهَ یُزَکِّی مَن یَشَاءُ وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ
 ای کسانی که ایمان آورده اید گام های شیطان را پیروی نکنید و هر کس پیرو گام های شیطان شود پس به درستی که او به فحشا و منکر فرمان میدهد و اگر فضل و رحمت خداوند بر شما نبود، هرگز هیچ یک از شما پاک نمیشد ولی خداوند هر کس را بخواهد پاک میسازد و خداوند شنوا و داناست
سوره النور آیه 21

شیطان یهو نمی اد به یه چادری بگه شلوار پاره بپوش. گام به گام جلو می ره. اول مانتو گشاد بعد تنگ و ...‌
می شه گفت پوشش بد باشه اما دست به هم نزنید؟ نمی شه دیگه. پس می ریم به سمت دوستی های دختر و پسر.
واژه اخدان در ۲۵ نساء و ۵ مائده به معنی دوستی های دختر و پسر آمده است.
و اخدان جمع هست نه مفرد یعنی به یک دوست اکتفا نمی شود می کشد به دوستی ها. یعنی متلاشی شدن خانواده.
وقتی فردی عفیف باشد با ازدواج احساس ازادی می کند.
وقتی فردی اهل اخدان و دوستی های دختر و پسر باشد با ازدواج احساس اسارت می کند چون محدود به یکی شده.
وقتی اهل دوستی ها شد یعنی بی میلی نسبت به جنس مخالف. ان وقت باید کلی قرص دارو و مصرف کند تا دچار میل شود.
  بدبختی ای که الان دامن غربی ها را گرفته.

یا دچار افراط و آزار زن ها می شن یا دچار تفریط و بی میلی به زن ها‌می شوند.
شهوت که از کنترل در رفت رفته. همه چیز پیش می اید. آن ها آموزش جلوگیری از بچه دار شدن را در دبستان می دهند.
اگر شما در خارج نخواهید بچه تان از این آموزش ها ببیند ممکن است بچه را از شما بگیرند و بدهند به یک خانواده موفق همجنسگرا. من فکر کنم شعور الاغ و کلاغ هم به این می رسد که خانواده از مرد و زن تشکیل شده.

افتضاحات دیگه ای هم وجود داره مثل حضور همجنسگرا سر کلاس برای کشف استعداد همجنسگرایی.

خطوات یعنی همین. عده ای را از چادر می رساند به شلوار پاره عده ای دیگر را از آزاد بودن و رعایت نشدن حریم زن و مرد می رساند به همجنسگرایی و ..‌.

حجاب یک امر عادی نیست یک تبلیغ است.

################################

  • شنگول العلما
۱۲
اسفند

مومن انقلابی یا مومن مجاهد یعنی چی؟

یُحِبُّهُمْ وَیُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ یعنی مومن ولایت پذیر (قُلْ إِن کُنتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ اللَّهُ  آل عمران آیه 31)
أَعِزَّةٍ عَلَى الْکَافِرِینَ یُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَلَا یَخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ یعنی انقلابی.

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا مَن یَرْتَدَّ مِنکُمْ عَن دِینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَیُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْکَافِرِینَ یُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَلَا یَخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ ذَٰلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتِیهِ مَن یَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ
 ای کسانی که ایمان آورده اید هر کس از شما، از آیین خود بازگردد، (به خدا زیانی نمیرساند؛) خداوند جمعیّتی را می آورد که آنها را دوست دارد و آنان (نیز) او را دوست دارند، در برابر مؤمنان متواضع، و در برابر کافران سرسخت و نیرومندند؛ آنها در راه خدا جهاد میکنند، و از سرزنش هیچ ملامتگری هراسی ندارند. این، فضل خداست که به هر کس بخواهد (و شایسته ببیند) میدهد؛ و (فضل) خدا وسیع، و خداوند داناست
سوره المائده آیه 54

آیه بعد:
بَعَثْنَا فِی کُلِّ أُمَّةٍ رَّسُولًا یعنی ولایت پذیری.
أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ یعنی مومن
وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ یعنی انقلابی

وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِی کُلِّ أُمَّةٍ رَّسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ فَمِنْهُم مَّنْ هَدَى اللَّهُ وَمِنْهُم مَّنْ حَقَّتْ عَلَیْهِ الضَّلَالَةُ فَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الْمُکَذِّبِینَ
 ما در هر امتی رسولی برانگیختیم که: خدای یکتا را بپرستید؛ و از طاغوت اجتناب کنید خداوند گروهی را هدایت کرد؛ و گروهی ضلالت و گمراهی دامانشان را گرفت؛ پس در روی زمین بگردید و ببینید عاقبت تکذیبکنندگان چگونه بود
سوره النحل آیه 36
و
 آیه بعد
مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِینَ مَعَهُ یعنی ولایتپذیری
أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ یعنی انقلابی
رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُکَّعًا سُجَّدًا یعنی مومن.
مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُکَّعًا سُجَّدًا یَبْتَغُونَ فَضْلًا مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا سِیمَاهُمْ فِی وُجُوهِهِم مِّنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَٰلِکَ مَثَلُهُمْ فِی التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِی الْإِنجِیلِ .....
 محمّد (ص) فرستاده خداست؛ و کسانی که با او هستند در برابر کفّار سرسخت و شدید، و در میان خود مهربانند؛ پیوسته آنها را در حال رکوع و سجود میبینی در حالی که همواره فضل خدا و رضای او را میطلبند؛ نشانه آنها در صورتشان از اثر سجده نمایان است؛ این توصیف آنان در تورات و توصیف آنان در انجیل است، .....
سوره الفتح آیه 29

آیه بعد
لَٰکِنِ الرَّسُولُ وَالَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ یعنی مومن ولایت پذیر
جَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ یعنی انقلابی.

لَٰکِنِ الرَّسُولُ وَالَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ جَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ وَأُولَٰئِکَ لَهُمُ الْخَیْرَاتُ وَأُولَٰئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ
 ولی پیامبر و کسانی که با او ایمان آوردند، با اموال و جانهایشان جهاد کردند؛ و همه نیکیها برای آنهاست؛ و آنها همان رستگارانند
سوره التوبه آیه 88

آیه بعد
إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ یعنی مومن ولایتپذیر
ثُمَّ لَمْ یَرْتَابُوا وَجَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ یعنی انقلابی.

إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ یَرْتَابُوا وَجَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ أُولَٰئِکَ هُمُ الصَّادِقُونَ
 مؤمنان واقعی تنها کسانی هستند که به خدا و رسولش ایمان آورده اند، سپس هرگز شکّ و تردیدی به خود راه نداده و با اموال و جانهای خود در راه خدا جهاد کرده اند؛ آنها راستگویانند.
سوره الحجرات آیه 15

اینه تعریف مومن انقلابی.

طرف مخالفش هم هست. یعنی عده ای هستند ولایت ناپذیر و دوم اینکه همتشون حفظ اموال و انفس است.
مومن انقلابی اموال و انفس  هر دو رو خرج اسلام می کنه. اما جبهه مخالف هدفش حفظ اموال و انفس است.
فَرِحَ الْمُخَلَّفُونَ بِمَقْعَدِهِمْ خِلَافَ رَسُولِ اللَّهِ وَکَرِهُوا أَن یُجَاهِدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَقَالُوا لَا تَنفِرُوا فِی الْحَرِّ قُلْ نَارُ جَهَنَّمَ أَشَدُّ حَرًّا لَّوْ کَانُوا یَفْقَهُونَ
 تخلّف جویان (از جنگ تبوک،) از مخالفت با رسول خدا خوشحال شدند؛ و کراهت داشتند که با اموال و جانهای خود، در راه خدا جهاد کنند؛ و (به یکدیگر و به مؤمنان) گفتند: در این گرما، (بسوی میدان) حرکت نکنید (به آنان) بگو: آتش دوزخ از این هم گرمتر است اگر میدانستند
سوره التوبه آیه 81
مومن انقلابی این ویژگی رو داره که با گرانی و ارزانی و سختی و آسانی و ....ایمانش شل و سفت نمی شه و همواره محکم ایستاده.
و دنبال جهاد است نه حفظ خود و خودهاشون وَطَائِفَةٌ قَدْ أَهَمَّتْهُمْ أَنفُسُهُمْ
سوره آل عمران آیه 154

مسخره شدن همیشه بوده:

وَلَقَدِ اسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِّن قَبْلِکَ فَحَاقَ بِالَّذِینَ سَخِرُوا مِنْهُم مَّا کَانُوا بِهِ یَسْتَهْزِئُونَ
 (با این حال، نگران نباش) جمعی از پیامبران پیش از تو را استهزا کردند؛ امّا سرانجام، آنچه را مسخره میکردند، دامانشان را میگرفت؛ (و عذاب الهی بر آنها فرود آمد).
سوره انعام آیه 10

مثلا می گن نگاه کن اینا که دور رهبر الهی جمع شدن یک مشت امل هستند:

فَقَالَ الْمَلَأُ الَّذِینَ کَفَرُوا مِن قَوْمِهِ مَا نَرَاکَ إِلَّا بَشَرًا مِّثْلَنَا وَمَا نَرَاکَ اتَّبَعَکَ إِلَّا الَّذِینَ هُمْ أَرَاذِلُنَا بَادِیَ الرَّأْیِ وَمَا نَرَىٰ لَکُمْ عَلَیْنَا مِن فَضْلٍ بَلْ نَظُنُّکُمْ کَاذِبِینَ
 اشراف کافر قومش (در پاسخ او) گفتند: ما تو را جز بشری همچون خودمان نمیبینیم و کسانی را که از تو پیروی کرده اند، جز گروهی اراذل ساده لوح، مشاهده نمیکنیم؛ و برای شما فضیلتی نسبت به خود نمیبینیم؛ بلکه شما را دروغگو تصور میکنیم
سوره هود آیه 27
زهد یعنی بی رغبتی
بی رغبت به دنیا چه فرقی براش می کنه قیمت سکه و ارز و .... چی باشه. البته ممکنه نگران ایمان های ضعیف بشه. اما برای خودش نگرانی نداره.
لِّکَیْلَا تَأْسَوْا عَلَىٰ مَا فَاتَکُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاکُمْ وَاللَّهُ لَا یُحِبُّ کُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ
 این بخاطر آن است که برای آنچه از دست داده اید تأسف نخورید، و به آنچه به شما داده است دلبسته و شادمان نباشید؛ و خداوند هیچ متکبّر فخرفروشی را دوست ندارد
سوره الحدید آیه 23

خطبه 114  نهج البلاغه. پند دادن مردم

وَ اِعْلَمُوا أَنَّ مَا نَقَصَ مِنَ اَلدُّنْیَا وَ زَادَ فِی اَلْآخِرَةِ خَیْرٌ مِمَّا نَقَصَ مِنَ اَلْآخِرَةِ وَ زَادَ فِی اَلدُّنْیَا
 آگاه باشید، هر گاه از دنیاى شما کاهش یابد و به آخرت افزوده گردد بهتر از آن است که از پاداش آخرت شما کاسته و بر دنیاى شما افزوده شود

فَکَمْ مِنْ مَنْقُوصٍ رَابِحٍ وَ مَزِیدٍ خَاسِرٍ
 چه بسا کاهش یافته‌ هایى که سود آور است، و افزایش داشته‌هایى که زیان آور بود

در همین خطبه آمده
قَدْ تَکَفَّلَ لَکُمْ بِالرِّزْقِ
خداوند روزى شما را ضمانت کرده

وَ أُمِرْتُمْ بِالْعَمَلِ
و شما را به کار و تلاش امر فرموده

فَلاَ یَکُونَنَّ اَلْمَضْمُونُ لَکُمْ طَلَبُهُ أَوْلَى بِکُمْ مِنَ اَلْمَفْرُوضِ عَلَیْکُمْ عَمَلُهُ
 پس نباید روزى تضمین شده را بر آنچه که واجب شده مقدّم دارید

و اما یکی دیگه از چیزهایی که مومن انقلابی به خاطرش مسخره می شود عقل منور هست.
مایده عقلست نی نان و شوی
نور عقلست ای پسر جان را غذی

نیست غیر نور آدم را خورش
از جز آن جان نیابد پرورش

عقل دو عقلست اول مکسبی
که در آموزی چو در مکتب صبی

از کتاب و اوستاد و فکر و ذکر
از معانی وز علوم خوب و بکر

عقل تو افزون شود بر دیگران
لیک تو باشی ز حفظ آن گران

لوح حافظ باشی اندر دور و گشت
لوح محفوظ اوست کو زین در گذشت

عقل دیگر بخشش یزدان بود
چشمهٔ آن در میان جان بود

چون ز سینه آب دانش جوش کرد
نه شود گنده نه دیرینه نه زرد

ور ره نبعش بود بسته چه غم
کو همی‌جوشد ز خانه دم به دم

عقل تحصیلی مثال جویها
کان رود در خانه‌ای از کویها

راه آبش بسته شد شد بی‌نوا
از درون خویشتن جو چشمه را

#####################

  • شنگول العلما
۲۷
بهمن

 در مطلب قبل مفصل گفته شد که طبق آیه ۲۵ حدید باید مردم قیام  به عدل کنند چون هدف رشد مردم هست. لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ.
وقتی فقط حکومت همه کار بکند، درونش رشد نیست. و هدف رشد مردم است.

 اما از این طرف داریم چی؟
...ولَٰکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَشْکُرُونَ بقره ۲۴۳
.... وَلَٰکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ یوسف ۴۰
.... وَلَٰکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یُؤْمِنُونَ رعد ۱
و .....
پس ما از یک طرف داریم قیام به عدل ناس و از این طرف هم داریم اکثریت ناس اهل شکر و ایمان و آگاهی نیستند و ...
پس حالا که اکثریت مردم این جوری هستند پس چی کار کنیم؟

قران برای کی نازل شده؟ ناس
شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِی أُنزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِّلنَّاسِ وَبَیِّنَاتٍ مِّنَ الْهُدَىٰ وَالْفُرْقَانِ ....
 (روزه در) ماه رمضان، ماهی است که قرآن در آن نازل شده است (و قرآن کتابی است که) هدایتگر مردم همراه با دلائل روشنِ هدایت و وسیله تشخیص حق از باطل است، ...
سوره البقره آیه 185
اما چه کسانی ازش استفاده می کنند؟ متقین.
ذَٰلِکَ الْکِتَابُ لَا رَیْبَ فِیهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِینَ
 آن کتاب (با عظمت که) در (حقّانیت) آن هیچ تردیدی راه ندارد، راهنمای پرهیزگاران است
سوره البقره آیه 2
قران برای ناس آمده اما متقین استفاده می کنند
هَٰذَا بَیَانٌ لِّلنَّاسِ وَهُدًى وَمَوْعِظَةٌ لِّلْمُتَّقِینَ
 این (قرآن) برای همه ی مردم بیانی روشنگر، ولی برای متّقین (وسیله ی) هدایت و پندآموزی است
سوره آل عمران آیه 138

رسول برای کی آمده است؟ ناس
..... وَأَرْسَلْنَاکَ لِلنَّاسِ رَسُولًا وَکَفَىٰ بِاللَّهِ شَهِیدًا
 ....و (ای پیامبر) ما تو را به رسالت برای مردم فرستادیم و گواهی خدا در اینباره کافی است
سوره النساء آیه 79
اما چه کسانی از وجود پیامبر ص بهرمند می شوند؟ تابعین ( ولایت پذیرها)

قُلْ إِن کُنتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ اللَّهُ وَیَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ
 (ای پیامبر) بگو: اگر خداوند را دوست میدارید، پس مرا پیروی کنید، تا خدا نیز شما را دوست بدارد و گناهانتان را بر شما ببخشد و خداوند بسیار بخشنده و مهربان است
سوره آل عمران آیه 31

و همین مومنین تابع رهبر الهی گرچه اندک باشند کافی هستند طبق آیه زیر:
یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ حَسْبُکَ اللَّهُ وَمَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ
 ای پیامبر برای تو (حمایت) خداوند و پیروان با ایمانت کافی است (و نیازی به حمایت گرفتن از دیگران نداری).
سوره انفال آیه 64
خب پس از بین ناس یه عده ای هستند که مومن هستند و همین مومنین کافی  هستند.
پس خداوند کارش رو با ناس پیش نمی بره کارش را با مومنین تابع رهبر الهی پیش می بره.

چطوری خداوند با عده کم کارش رو پیش می بره؟
هر کدوم از مومنین تا ده برابر آدم عادی حساب می شوند و حتی بیشتر.... با چی ؟ مثلا با صبر تا ده برابر می شه.

یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِینَ عَلَى الْقِتَالِ إِن یَکُن مِّنکُمْ عِشْرُونَ صَابِرُونَ یَغْلِبُوا مِائَتَیْنِ وَإِن یَکُن مِّنکُم مِّائَةٌ یَغْلِبُوا أَلْفًا مِّنَ الَّذِینَ کَفَرُوا بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَّا یَفْقَهُونَ
 ای پیامبر مؤمنان را بر پیکار (با کفّار) تشویق کن، اگر بیست نفر از شما پایدار باشند، بر دویست نفر پیروز میشوند و اگر از شما صد نفر (مقاوم) باشند، بر هزار نفر از کافران غلبه مییابند، زیرا آنان گروهی هستند که (آثار ایمان را) نمیفهمند.
سوره انفال آیه 65

البته با بالاتر از صبر و شکر کار انقلاب ( خروج از ظلمات طاغوت و رفتن به سمت نور توحید) پیش می رود یعنی  باید صبار(بسیار صبور) و شکور (بسیار شکرگزار) بود.
صبار و شکور باهم و نه صبر و ناله. تا می گی چه خبر ناله نمی کنند.
وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَىٰ بِآیَاتِنَا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَکَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَذَکِّرْهُم بِأَیَّامِ اللَّهِ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَآیَاتٍ لِّکُلِّ صَبَّارٍ شَکُورٍ
 همانا موسی را همراه معجزاتی (به سوی مردم) فرستادیم (و به او گفتیم:) قومت را از تاریکیها به سوی نور خارج ساز و روزهای (نزول قهر یا لطف) خدا را به آنان یادآوری کن، همانا در این (یادآوری) برای کسانی که صبر و مقاومت و سپاس فراوان داشته باشند نشانه هایی از قدرت الهی است
سوره ابراهیم آیه 5

گاهی یک نفر خودش یک امت است که مفسران البته تحلیل های مختلفی بر این ایه نوشته اند
إِنَّ إِبْرَاهِیمَ کَانَ أُمَّةً قَانِتًا لِّلَّهِ حَنِیفًا وَلَمْ یَکُ مِنَ الْمُشْرِکِینَ
 همانا ابراهیم (به تنهایی) یک امت بود، در برابر خدا خاضع و فرمان بر و حق گرا بود، و از مشرکان نبود.
سوره النحل آیه 120

مومنین مجاهد رو کم نبینیم
مومن مجاهد ممکنه عالم باشه مثلا آیت الله بهجت و اون همه دگرگونی ها که ایجاد کردند.
گاهی ممکنه سپاهی باشه مثلا حاج قاسم که  یک منطقه وسیع را نجات می دهد
گاهی ممکنه از بین مردم باشه مثلا شهید صدرزاده یک محله را دگرگون می کند
گاهی ممکنه مسول باشه مثلا شهید بهشتی
 و....
پس جای مشخصی نداره هر جا باشه وظیفه اش رو درست انجام می ده و دگرگونی های زیادی ایجاد می کند.
مومن مجاهد جهان رو دو قسمت نمی کنه مسولین و مردم. بلکه هر جا بود همونجا تمام تلاشش رو می کنه در جهت ولایت و جهان اطرافش رو تغییر می ده.
البته این افراد، متقین نیستند بلکه امامان میانی یا امام المتقین هستند.
وَالَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّیَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْیُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَامًا
 و کسانی که میگویند: پروردگارا از همسران و فرزندانمان مایه روشنی چشم ما قرارده، و ما را برای پرهیزگاران پیشوا گردان
سوره الفرقان آیه 74
از خانواده شروع کردن بعد رسیدن به امام شدن در جامعه.
محوریت خانواده که قبلا گفته شد.

#####################

  • شنگول العلما
۱۹
بهمن

انقلاب اسلامی جذاب و زیبا و مبانی محکم قرانی داره و قابلیت تبلیغ و صادرات.
و در کشورهای مختلف هم نفوذ کرده. ما فقط ریزش ها رو می بینیم در حالی که رویش ها و مسلمان شدن ها هم وجود داره.
چون یک عارف بزرگ (امام خمینی ره) که درونش انقلاب اتفاق افتاده این انقلاب را به وجود آورده.
از انقلاب درونی شروع کرده و به انقلاب بیرونی رسیده این را از کتابهای بسیار عمیقش می توان فهمید.
پیامبران صلوات الله علیهم هم این گونه بودند. پیامبر ص از عبادت در غار حراء و انقلاب درونی به انقلاب بیرونی رسید.
هر مفهوم انقلابی بیرونی یک معادل انقلاب درونی و عرفانی داره.
مثلا:
امام خمینی ره از کشتن فرعون نفس رسیده به بیرون کردن فرعون شاه.
آیه زیر در عرفان آیه یقظه و بیداری است و امام ره از آیه بیداری درونی (یقظه) رسیده به بیداری اسلامی. ابتدا از ایه برای یقظه درونی استفاده کرده و بعد برای یقظه جهان.
نشسته فکر نکن. بلند شو وایسا (تقوموا) حرکت کن و سپس فکر کن ثم تتفکروا.
مثل بقیه نبود که فقط فکر کنند. یا نشسته فکر کنند.
قُلْ إِنَّمَا أَعِظُکُم بِوَاحِدَةٍ أَن تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَىٰ وَفُرَادَىٰ ثُمَّ تَتَفَکَّرُوا مَا بِصَاحِبِکُم مِّن جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلَّا نَذِیرٌ لَّکُم بَیْنَ یَدَیْ عَذَابٍ شَدِیدٍ
 بگو: شما را تنها به یک چیز اندرز میدهم، و آن اینکه: دو نفر دو نفر یا یک نفر یک نفر برای خدا قیام کنید، سپس بیندیشید این دوست و همنشین شما (= محمّد) هیچ گونه جنونی ندارد؛ او فقط بیمدهنده شما در برابر عذاب شدید (الهی) است
سوره سبأ آیه 46

 اما جمهوری اسلامی مشکل داره. که مربوط به جمهوری اش است نه اسلامی اش.
همان طور که هر کشوری و جمهوری ای مشکلاتی داره.
اصلا کشور بدون مشکل نداریم. این را از اعتراضات انگلیس و فرانسه و ....می توان فهمید وقتی مدعیان مشکل دارند یعنی کشور بی مشکل نداریم.
إِن یَمْسَسْکُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِّثْلُهُ وَتِلْکَ الْأَیَّامُ نُدَاوِلُهَا بَیْنَ النَّاسِ وَلِیَعْلَمَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَیَتَّخِذَ مِنکُمْ شُهَدَاءَ وَاللَّهُ لَا یُحِبُّ الظَّالِمِینَ
  اگر به شما آسیبی رسیده، آن قوم را نیز آسیبی نظیر آن رسید؛ و ما این روزها(ی شکست و پیروزی) را میان مردم به نوبت میگردانیم (تا آنان پند گیرند) و خداوند کسانی را که (واقعاً) ایمان آورده اند معلوم بدارد، و از میان شما گواهانی بگیرد، و خداوند ستمکاران را دوست نمیدارد..
سوره آل عمران آیه 140

حالا مشکل داریم از کرات دیگر قرار نیست کسی بیاید و مشکلات را حل کند.

 آیا ما باید بریم سراغ دیگران که حل کنند یا مومنین؟
..... هُوَ الَّذِی أَیَّدَکَ بِنَصْرِهِ وَبِالْمُؤْمِنِینَ
  .... همو بود که تو را با یاری خود و مؤمنان نیرومند گردانید.
سوره انفال آیه 62

اما نه هر مومنی. مومن تابع رهبر الهی.
یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ حَسْبُکَ اللَّهُ وَمَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ
  ای پیامبر، خدا و کسانی از مؤمنان که پیرو تواند تو را بس است.
سوره انفال آیه 64
پروژه ای به اسم (آنفولانزای نیویورکی) در کنگره آمریکا به تصویب رسید. این پروژه نوعی تنفرزایی را دنبال می کند. سیاه نمایی و ناامیدسازی مردم نسبت به مسولین و حکومت و اسلام و ....
مردم را ناامید کن آن وقت هر کاری می خواهی بکن.
صاحب فیس بوک، اینستا و واتس آپ را می خرد و با کمک هوش مصنوعی در فضای مجازی مشغول سیاه نمایی، بزرگنمایی ضعف و ....می شود.
خداوند روی ناامیدی حساس است پس اگر تو هم  کمک‌ به تولید ناامیدی می کنی ایه زیر را هم ببین.
.... وَلَا تَیْأَسُوا مِن رَّوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لَا یَیْأَسُ مِن رَّوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْکَافِرُونَ
 ..... حق این است که جز گروه کافران از رحمت خداوندی مأ یوس نمیشوند.
سوره یوسف آیه 87

حل مشکل بر اساس قرآن نه اینکه بریم سراغ براندازی.
کل جمهوری ام که فساد بردارد که این طور نیست و مکتب حاج قاسم تازه احیا شده آن وقت هم باز چون مبانی انقلاب درست است
نهایتش شروع از صفر  است دیگر.
مثل امام سجاد ع که شروع از صفر کرد. که هزاران برده رو می گیره آموزش می ده ازاد می کنه برای امامان بعدی انقلاب.
مثلا امام سجاد ع نمی گه خب پدرمو کشتن اکثرا هم مخالف و یاری نداریم. پس ولشون کن.
اگر ولش کن بگیم می شیم  مثل صاحب حوت.
فَاصْبِرْ لِحُکْمِ رَبِّکَ وَلَا تَکُن کَصَاحِبِ الْحُوتِ إِذْ نَادَىٰ وَهُوَ مَکْظُومٌ
 پس برای (تحقّق) فرمان پروردگارت صبر کن و همانند (یونس) صاحب ماهی مباش آن گاه که با دلی پر اندوه ندا در داد.
سوره القلم آیه 48
برگردیم به دوران شاه هم نداریم
قَدِ افْتَرَیْنَا عَلَى اللَّهِ کَذِبًا إِنْ عُدْنَا فِی مِلَّتِکُم بَعْدَ إِذْ نَجَّانَا اللَّهُ مِنْهَا ....
 (شعیب به مخالفان گفت:) اگر پس از آنکه خداوند ما را از آیین شما نجات داد، دوباره به آن برگردیم بیگمان بر خدا دروغ بسته ایم، ....
سوره اعراف آیه 89
پس براندازی و ولش کن و برگردیم به قبل  نداریم چون انقلاب اسلامی درسته و جمهوری مشکل داره.
اگر مشکل هست در یک قسمتی در هم بسته است. تو بدو به طرف در بسته مثل یوسف علیه السلام خدا در رو باز می کنه.
در باز باشد تو هم بدوی به طرفش هنر نکردی. این را همه بلدند.
مثل تهرانی مقدم و شهریاری و ....باشیم.
منتها باید بدوی به سمتش. بشینیم بگیم دربسته است هیچ اتفاقی رخ نمی ده. همون تقوموا .....ثم تتفکروا
مثلا جمهوری اسلامی قوانین اضافی دارد و قانون زدایی باید شروع شود چرا؟
چون قانون تولید عنوان مجرمانه می کند.
در حالی که هر فقهی نباید قانون شود که مجرم تولید کند.
این فضیلت نیست که با کمک قانون های زیاد یک حکومت خوب داشته باشیم چرا؟
نمی گویم قانون بد است می گویم فضیلت نیست. یعنی درونش رشد نیست.
هر قانونی بالاخره یه راه دور زدن ممکن است پیدا کند. رشد آن است که بدون قانون یا با قانون بر اساس تقوا کار جلو رود.
قانون، کنترل گر بیرونی و تقوا، کنترل گر درونی است. در تقوا و کار برای رضای خدا رشد است نه در قانون مداری.
البته اگر قانون مداری از ترس قانون نباشد از ترس خدا باشد فضیلت است.
پس شهروند و مسول قانون مدار به خاطر قانون، درونش رشد نیست. بلکه بر اساس تقوا و رضای خدا رشد دارد و ثواب دارد و گرنه مباح می شود و بی ثواب.
در قیامت قسمت خالی کارنامه ما قسمت اعمال مباح است. مثلا غذا خوردن اگر مباح باشد آن طرف کارنامه خالی است اگر برای رضای خدا باشد آن طرف ثواب دارد.
پس قانون خوب باید باشد زیادی نباید باشد و عمل به قانون بر اساس تقوا و رضای خدا رشد دارد.
فقط دنبال مسول خوب نیستیم مسول هم باید رشد کند.
حالا
پهلوی و آمریکا و فلان اروپایی که نمی تونن بیان برای ما قوانین اضافی رو حذف کنن و قوانین بهتر بذارن. خودمون باید بکنیم.
 و یا مثلا دولت باید کوچک تر شود کوچک شود و مردمی را توضیح می دم.
و یا مثلا خصوصی سازی طبق اصل چهل و چهار خوب است. اما طبق اصل چهل و چهار. نه طبق هوای نفس.

خصوصی سازی به معنای مردمی سازی نیست.
خصوصی سازی در بعضی موارد  خاص و نه همه ی موارد. و تعاون تقدم دارد (تعاون قرانی و نه فقط سرمایه خالی) و خصوصی سازی یک نیروی کمکی باشد و اول مشکل کارخانه را بفهمیم و بفهمیم از کجا داریم آسیب می بینیم و ضوابط دیگر بعد واگذاری و نظارت. نه واگذاری خالی خالی. بدون پیش و پس و ....
وگرنه چی می شه؟
خصوصی سازی طبق هوای نفس و ....می شه چرخاندن ثروت بین اغنیا. دُولَةً بَیْنَ الْأَغْنِیَاءِ.خب اینکه منظور قانون نبود:
مَّا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَىٰ رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرَىٰ فَلِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِی الْقُرْبَىٰ وَالْیَتَامَىٰ وَالْمَسَاکِینِ وَابْنِ السَّبِیلِ کَیْ لَا یَکُونَ دُولَةً بَیْنَ الْأَغْنِیَاءِ مِنکُمْ وَمَا آتَاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاکُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ
  آنچه خدا از (دارایی) ساکنان آن قریه ها عاید پیامبرش گردانید، از آن خدا و از آن پیامبر (او) و متعلق به خویشاوندان نزدیک (وی) و یتیمان و بینوایان و درراه ماندگان است، تا میان توانگران شما دست به دست نگردد. و آنچه را فرستاده (او) به شما داد، آن را بگیرید و از آنچه شما را باز داشت، بازایستید و از خدا پروا بدارید که خدا سخت کیفر است.
سوره الحشر آیه 7
 پس منظور از مردمی سازی خصوصی سازی نیست. خصوصی سازی یک اصل با ضوابط و شرایط خاص در بعضی موارد خاص و کمکی با تقدم تعاون و ....
حالا قرآن سیستم نظارتی امر به معروف و نهی از منکر را هم دیده است که اجرای قانون خوب، درست انجام شود.
وگرنه چی می شه شرارکم بینتون بالا  می اد و دعاتون مستجاب نمی شه: مسول شر که می اد بالا نتیجه ی چیه؟ نتیجه ترک امر به معروف و نهی از منکر.
خودت رو جدا از حکومت ندان همه مسول هم هستیم.

نامه 47 - وصیت امام علیه السلام به فرزندانش پس ازضربت ابن ملجم‏
وَ عَلَیْکُمْ بِالتَّوَاصُلِ وَ اَلتَّبَاذُلِ وَ إِیَّاکُمْ وَ اَلتَّدَابُرَ وَ اَلتَّقَاطُعَ لاَ تَتْرُکُوا اَلْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ اَلنَّهْیَ عَنِ اَلْمُنْکَرِ فَیُوَلَّى عَلَیْکُمْ شِرَارُکُمْ ثُمَّ تَدْعُونَ فَلاَ یُسْتَجَابُ لَکُمْ
بر شما باد به پیوستن با یکدیگر، و بخشش همدیگر، مبادا از هم روى گردانید، و پیوند دوستى را از بین ببرید. امر به معروف و نهى از منکر را ترک نکنید که بدهاى شما بر شما مسلّط‍‌ مى‌گردند، آنگاه هر چه خدا را بخوانید جواب ندهد.

سیستم امر به معروف و نهی از منکر
یعنی مردم بر مردم و مردم بر حکومت و حکومت بر مردم و همه بر هم نظارت کنیم.

ضد انقلاب از اجرای ناقص این قانون نتیجه می گیرد براندازی.
غرب زده نتیجه می گیرد رابطه آمریکا.
ناامید نتیجه می گیرد قانون را کنار بگذاریم جدایی دین از سیاست. ما چقدر بدبختیم همه چی داغونه.
و مومن انقلابی می گه اصلاح و اجرای درست.
جهان بینی غلط نتیجه می شود عمل غلط.
جهان بینی درست نتیجه می دهد عمل درست.

حالا چرا بعضی از نظام کلا بدشون می آد؟
چون فقط مشکلات کشور رو می بینن و خوبی هاش رو نمی بینن. و همه مشکلات خودشون رو می اندازند گردن نظام. و ندیدن عیب های خود.
وقتی یک نفر دائم برای خودش تصویرسازی منفی کند خب از آن چیز بدش می اید.
مثلا کسی که کارش فقط تصحیح نسخه است یا ساده تر بگیم معلمی که فقط دیکته تصحیح می کند ذهنش بعد از مدتی که مدام این کار را انجام دهد غلط بین می شود. یعنی کل دیکته را نمی بیند که مثلا هفده شده فقط ان سه غلط را می بیند این مدل ذهن ها هم به خود و هم به جامعه خیلی ضربه می زنند.

مثلا چطوری؟
تشییع حاج قاسم نمی بینه فوتی های تشییع رو می بینه.
زدن عین الاسد رو نمی بینه هواپیمای اوکراینی می بینه(که البته توضیح داره با آیه بماند)
گرانی پیاز رو می بینه برقراری ارتباط با بانکهای خارجی بدون سوئیفت نمی بینه
و بگیر برو بالا.
مدیر بالادستیش بده می گه بیا اینم نظام. خب آقا همه کارمندا با هم جمع بشین مدیر رو عوض کنین رهبر که نباید بیاد مدیر شما رو عوض کنه و ....

 آقاجون وقتی ما در جنگ دو ابر قدرت در اوکراین، پهباد مال ده سال پیش می فروشیم به روسیه  و یا مقاومت گنبد آهنین می شکنه و کشتی انگلیسی می گیریم و ... یعنی یه چیزایی حالیمونه.
همه دنباله نقطه زن هستند. چرا؟ چون مردم عادی کشته بشن بدنامی داره. ما برای رضای خدا اونها ترس از بدنامی.
پس ما قدرت جمهوری اسلامی رو می بینیم
از پهباد و موقعیت خاص در منطقه از لحاظ حمل و نقل جهانی (راه ابریشم) و معادن و .... نقص هم می بینیم می گیم تلاش برای اصلاح طبق قرآن.
ضد انقلاب فقط نقص رو می بینه می گه براندازی و غربگرا فقط نقص و خودتحقیری می بینه می گه رابطه با آمریکا.
یعنی دقیقا مدل من می دونستم کارتن گالیورند بعضی ها.

البته نکته اصلی مومن مجاهد، توکل است.
ما بر نقطه زن و دیگر قدرتهایمان تکیه کنیم می خوریم زمین چرا؟ چون تکیه فقط خداست و اسباب رو باید فقط  در حد اسباب دید.
  با خدا  و بدون قدرت در جنگ بدر پیروزیم. با تکیه بر قدرت بدون توکل در جنگ حنین شکست را دارد.
لَقَدْ نَصَرَکُمُ اللَّهُ فِی مَوَاطِنَ کَثِیرَةٍ وَیَوْمَ حُنَیْنٍ إِذْ أَعْجَبَتْکُمْ کَثْرَتُکُمْ فَلَمْ تُغْنِ عَنکُمْ شَیْئًا وَضَاقَتْ عَلَیْکُمُ الْأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ ثُمَّ وَلَّیْتُم مُّدْبِرِینَ
  قطعاً خداوند شما را در مواضع بسیاری یاری کرده است، و (نیز) در روز (حنین)؛ آن هنگام که شمار زیادتان شما را به شگفت آورده بود، ولی به هیچ وجه از شما دفع (خطر) نکرد، و زمین با همه فراخی بر شما تنگ گردید، سپس در حالی که پشت (به دشمن) کرده بودید برگشتید..
سوره التوبه آیه 25
پس توکل و توحید و صدق و حضور با تمام بضاعت است که می شود صحرای طبس. و شن بساط یک حمله نظامی آمریکا را می چیند.

جایی که یک مورد لنگ بزند نصرت نمی اید و عادی پیش می رود. مثلا توکل نباشد یا با تمام توان و امکانات جلو نیاییم یا استقامت و صبر نباشد.
فَلَمَّا رَأَى اَللَّهُ صِدْقَنَا أَنْزَلَ بِعَدُوِّنَا اَلْکَبْتَ
پس آنگاه که خدا، راستى و اخلاص ما را دید، خوارى و ذلّت را بر دشمنان ما نازل
وَ أَنْزَلَ عَلَیْنَا اَلنَّصْرَ
و پیروزى را به ما عنایت فرمود(خطبه۵۶)
صحرای طبس سنت الهی را نشان می دهد و تکرارپذیر است در اقتصاد و .....
چرا؟
سُنَّةَ اللَّهِ الَّتِی قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلُ وَلَن تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِیلًا
 این سنّت الهی است که در گذشته نیز بوده است؛ و هرگز برای سنّت الهی تغییر و تبدیلی نخواهی یافت
سوره الفتح آیه 23

حالا اصلاح کنیم جمهوری اسلامی  رو به این معنی نیست که بشیم ژاپن اسلامی یا مثلا دموکراسی اسلامی یا جمهوری اسلامی رحمانی و یا جمهوری اسلامی غربی و یا جمهوری آمریکایی..‌.بلکه جمهوری اسلامی قرانی.
مبانی انقلاب از کجا می اد؟ از قران:
إِنَّا أَنزَلْنَا إِلَیْکَ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ لِتَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ بِمَا أَرَاکَ اللَّهُ وَلَا تَکُن لِّلْخَائِنِینَ خَصِیمًا
 ما این کتاب را بحق بر تو نازل کردیم؛ تا به آنچه خداوند به تو آموخته، در میان مردم حکم کنی؛ و از کسانی مباش که از خائنان حمایت نمایی
سوره النساء آیه 105

حالا که کمی از جمهوری و حکومت گفتم برویم سراغ جمهوری مردمی که کمتر گفته شده و اصل بحث است:
چهار تا طراحی قران رو می خوام بگم
طرح خانواده، طرح صله رحم، طرح همسایه
 و طرح مسجد.
از این چهار طرح می خواهم نتیجه بگیرم سرمایه گذاری اصلی قران روی مردم است و حکومت مردمی.
اکثرا فکر می کنیم هدف اینه که مردم یه حکومت خوب تشکیل بدهند
یعنی انتخابات رو قوی شرکت کنند و بعد حکومت بیاد و تمام مشکلات رو حل کنه. این فکر کاملا غلطه. الان آیاتش رو نشون می دم عجله ننما.

#################

  • شنگول العلما