شنگول العلما

اینجا دفترچه خاطرات نیست کتاب است. وبلاگ دوم صوتهای مذهبی آدرسش اینه: arefanehha.blog.ir

شنگول العلما

اینجا دفترچه خاطرات نیست کتاب است. وبلاگ دوم صوتهای مذهبی آدرسش اینه: arefanehha.blog.ir

نظرات موافق تشویقند و نظرات مخالف افزایش دانش من یا شما.

برداشت کاملا ذوقی آیات سلیمانی

چهارشنبه, ۱۸ دی ۱۳۹۸، ۰۱:۳۸ ب.ظ


متن زیر یک برداشت آزاد و کاملا ذوقی از آیات سوره نمل و ... است. 
سردار سلیمانی پیش داعش رفت و گفت: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ. 
إِنَّهُ مِنْ سُلَیْمانَ وَ إِنَّهُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ (النمل30) [نامه‏] از طرف سلیمان است و[مضمون آن‏] این است: به نام خداوند رحمتگر مهربان. (النمل30)
سردار گفت: بیایید تحت یک فرماندهی با شیطان بزرگ مبارزه کنیم و مسلمان واقعی باشیم. نه مسلمان قلدریکایی.
أَلاَّ تَعْلُوا عَلَیَّ وَ أْتُونی‏ مُسْلِمینَ (نمل31) بر من برتری نجویید و به سوی من آیید در حالی که مسلمان[تسلیم حق‏] هستید (نمل31)
رئیس قلدریکا متوجه قدرت او شد، رو به اشراف اشغائیل گفت: من بدون شما آب هم نمی‌خورم. شما به من بگویید چه کار کنم؟
قالَتْ یا أَیُّهَا الْمَلَأُ أَفْتُونی‏ فی‏ أَمْری ما کُنْتُ قاطِعَةً أَمْراً حَتَّى تَشْهَدُونِ (نمل32) گفت: «اى اشراف ‏[و ای بزرگان] در کارم به من نظر دهید که بى‏حضور شما[تا به حال‏] کارى را فیصله نداده‏ام.» (نمل32)
بزرگان اشغائیل گفتند: ما موشک‌های قدرتمند و تجهیزات نظامی قوی داریم. اما تصمیم نهایی با توست.
قالُوا نَحْنُ أُولُوا قُوَّةٍ وَ أُولُوا بَأْسٍ شَدیدٍ وَ الْأَمْرُ إِلَیْکِ فَانْظُری ما ذا تَأْمُرینَ (نمل33)گفتند: «ما سخت نیرومند و دلاوریم، و[لى‏] اختیار کار با توست، بنگر چه دستور مى‏دهى؟» (نمل33)
رئیس قلدریکا تصمیم خود را عملی کرد. شروع به کار رسانه‌ای و اسلام‌هراسی کرد. و گفت: سردار سلیمانی برای ما خطرناک است. 
قالَتْ إِنَّ الْمُلُوکَ إِذا دَخَلُوا قَرْیَةً أَفْسَدُوها وَ جَعَلُوا أَعِزَّةَ أَهْلِها أَذِلَّةً وَ کَذلِکَ یَفْعَلُونَ (نمل34) [ملکه‏] گفت: «پادشاهان چون به شهرى درآیند، آن را تباه و عزیزانش را خوار مى‏گردانند، و این گونه مى‏کنند.» (نمل34)
با این ترفند کلی سلاح به گاوهای شیرده فروخت. 


سعی کرد خودش مستقیم وارد جنگ نشود و به جایش یک هدیه آورد. اسم آن هدیه برجام بود. می‌خواست ما مشغول هدیه باشیم و با داعشش  و منطقه هم کاری نداشته باشیم.
وَ إِنِّی مُرْسِلَةٌ إِلَیْهِمْ بِهَدِیَّةٍ فَناظِرَةٌ بِمَ یَرْجِعُ الْمُرْسَلُونَ (نمل35) «و[اینک‏] من هدیه‌ای به سویشان مى‏فرستم و مى‏نگرم که فرستادگان‏[من‏] با چه چیز بازمى‏گردند.» (نمل35)
سردار گفت: مرا می‌خواهید با مال دنیا فریب دهید. منطقه مال ماست شما از آن طرف دنیا آمده‌اید این طرف و دارید ظلم می‌کنید. مگر ما مثل شما هستیم که مال دنیا برایمان همه چیز باشد.
فَلَمَّا جاءَ سُلَیْمانَ قالَ أَ تُمِدُّونَنِ بِمالٍ فَما آتانِیَ اللَّهُ خَیْرٌ مِمَّا آتاکُمْ بَلْ أَنْتُمْ بِهَدِیَّتِکُمْ تَفْرَحُونَ (نمل36) و چون‏[فرستاده‏] نزد سلیمان آمد، [سلیمان‏] گفت: «آیا مرا به مالى کمک مى‏دهید؟ آنچه خدا به من عطا کرده، بهتر است از آنچه به شما داده‏است. [نه،] بلکه شما به هدیه خود شادمانى مى‏نمایید. (نمل36)
او سپاهی درست کرد عجیب. سپاهی که در آن لبنانی و عراقی و سوری و افغانی کنار هم می‌جنگند. و حکومت داعش را پایان داد.
ارْجِعْ إِلَیْهِمْ فَلَنَأْتِیَنَّهُمْ بِجُنُودٍ لا قِبَلَ لَهُمْ بِها وَ لَنُخْرِجَنَّهُمْ مِنْها أَذِلَّةً وَ هُمْ صاغِرُونَ (نمل37) به سوى آنان بازگرد که قطعاً سپاهیانى بر[سرِ] ایشان مى‏آوریم که در برابر آنها تاب ایستادگى نداشته باشند و از آن‏[دیار] به خوارى و زبونى بیرونشان مى‏کنیم.» (نمل37)
بعد سردار با خود گفت این جهاد اصغر است. جهاد اکبر این است که در دل همه استکبار ستیزی بکارم. خدا که فهمید نیت او چیست گفت: این کار من است. اصلا هم لازم به پول خرج کردن نیست چون فایده ندارد. وَ أَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِهِمْ لَوْ أَنْفَقْتَ‏ ما فِی الْأَرْضِ جَمیعاً ما أَلَّفْتَ بَیْنَ قُلُوبِهِمْ وَ لکِنَّ اللَّهَ أَلَّفَ بَیْنَهُمْ إِنَّهُ عَزیزٌ حَکیمٌ (انفال63) و میان دلهایشان الفت انداخت، که اگر آنچه در روى زمین است همه را خرج مى‏کردى نمى‏توانستى میان دلهایشان الفت برقرار کنى، ولى خدا بود که میان آنان الفت انداخت، چرا که او تواناى حکیم است. (انفال63)
من محبتت را در دل همه می‌کارم. از تو ایمان و عمل صالح از من کاشتن محبت در دل همه. إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَیَجْعَلُ‏ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا (مریم96) کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته کرده‏اند، به زودى‏[خداى‏] رحمان براى آنان محبتى‏[در دلها] قرار مى‏دهد. (مریم96)
او شهید شد و از قبل زنده‌تر شد.

 

 

  • شنگول العلما