شنگول العلما

اینجا دفترچه خاطرات نیست کتاب است. وبلاگ دوم صوتهای مذهبی آدرسش اینه: arefanehha.blog.ir

شنگول العلما

اینجا دفترچه خاطرات نیست کتاب است. وبلاگ دوم صوتهای مذهبی آدرسش اینه: arefanehha.blog.ir

نظرات موافق تشویقند و نظرات مخالف افزایش دانش من یا شما.

شراب توحید در قرآن

يكشنبه, ۱۸ خرداد ۱۳۹۹، ۱۲:۰۴ ب.ظ


این نوشته رو خیلی قبل نوشتم کمی به روزش کردم. الان با این اوضاع جهان قابل باورتر شده است. این نوشته مال آخرهای کتاب نامعلوم چاپ بود. کتاب رو دو قسمت کردم، قسمت ازدواجی و قسمت متفرقه. قسمت ازدواجی رو فعلا ببینیم کسی حاضر می شود بچاپدcool

با خوشحالی تمام نزد استادالعلما رفتم و درحالی که بال‌بال می‌زدم گفتم: استاد استاد مژده دهید.
استاد: چه شده است؟ آب اینجا نداریم. تف‌هایت را جمع کن و قورت ده آنگاه سخن بگویindecision
من: استاد من بابا شده‌ام. 
استاد: راست می‌گویی؟! شیعه تولید شده. مرحبا. 
تنی چند از مریدان اطراف ما بودند که استاد رو به آنان گفت: دست دست.laugh
و مریدان همه کف و سوت و هورا کشیدند. 
البت چون هورای آنان خرس‌وار بود، استاد مدل عکس‌های بیمارستان گفت: هیس. 
و همگان هیس را رعایت کردند.frown
استاد: حال بگوی چون شد که چون شد؟
من: هیچ. من به یک نفر که چند دکترا داشت گفتم: قولوا لا إله إلّا اللَّه تفلحوا(کنزل‌العمال،ح35541) ما تمام مشکلاتمان را با توحید حل می‌کنیم. او به من گفت: برو بابا. آنجا بود که فهمید بابا شده‌ام. البته مکانی را که باید بروم بیان ننمود و من هم نپرسیدم. laugh
استاد سرش را کج کرد گفت: باز ما را سرکار گذاشتی. ما را شاسخین گیر آوردی. 
من: استاد شوخی نماییدم حال دلتان بلبلی شود. فقط این شاسخین که گفتین یعنی چه؟
استاد: شاس یعنی شاسی اتول و خین یعنی خون. یعنی شاسی اتولی که خون آمده باشد. 
من: و بعد چه ربطی داشت.
استادالعلما هم خندید و گفت: هیچ. گفتم ما هم تو را سرکار بگذاریم، همه با هم کار داشته باشیم. laugh
 هر دو خندیدم.
استاد: آیا توانستی حرفت در مورد توحید را اثبات کنی؟
من: استاد! درجواب دادن زاییدم. 
استاد: واقعاً زاییدی؟
من: آری و بعد دچار افسردگی پس از زایمان شدم. indecisionاز این رو او را نزد شما آوردم تا با او مباحثه‌ای داشته باشید.
استاد: باشد. چون زایمان صورت گرفته است، با او مباحثه می‌نمایم.
استاد و دکتر‌پور سر یک میز نشستند.
استاد: بسم الله.
دکتر‌پور: اوکی. من شروع می‌کنم. بهتر است ابتدا من یک سابقه از خودم بنمایم. من تا کنون چندین اختراع کاربردی صنعتی در خارج از کشور به مرحله‌ی تولید رسانده‌ام. 
استاد: خب کار اشتباهی کردید. 
دکتر‌پور: جان؟
استادالعلما: خب اگر آنجایی که تولید کرده‌اید مربوط به دشمنان ما و طاغوت است و این کار به قدرت آنان اضافه می‌کند، شما کار اشتباهی کردید. مگر آن‌ها دستاوردهای مهم و علمی خود را رایگان در اختیار ما می‌گذارند که شما می‌گذارید؟ یک وقتی است طرف مقابل برادر دینی شماست انفاق علمی کنید. اما وقتی طرف مقابل طاغوت است، به جای صادر کردن علم صنعتی، علم اسلامی یعنی تفکر اسلامی را صادر کنید. همان کاری که آن‌ها با ما می‌کنند. علم و تکنولوژی را نزد خود نگه می‌دارند و فرهنگ و تفکر غربی را رایگان در اختیار ما می‌گذارند.
دکترپور: خب من با این کار برای خودم اعتبار و رتبه‌ی علمی کسب کرده‌ام. و از سوی اساتید زیادی حمایت می‌شوم.
استاد: ما این مشکل را با توحید حل می‌کنیم. توحید در عزّت. عزت و اعتبار فقط نزد خداست. شما توان علمی غیر را باید بالا ببرید یا توان علمی کسانی که در راه خدا قدم بر می‌دارند؟ الَّذینَ یَتَّخِذُونَ الْکافِرینَ أَوْلِیاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنینَ أَ یَبْتَغُونَ عِنْدَهُمُ الْعِزَّةَ فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمیعاً (نساء139) همانان که غیر از مؤمنان، کافران رادوستان‏[خود]مى‏ گیرند. آیا سربلندى را نزد آنان مى ‏جویند؟ [این خیالى خام است،] چرا که عزّت، همه از آنِ خداست. (نساء139)
دکترپور: خب اینجا بستر مناسب نیست و امکانات کم است!
استاد: خب برو ایجاد کن. عمه‌ی من که نمی‌تواند بیاید تولید بستر مناسب کند. او در آشپزخانه خیلی کار دارد. شمایان که دکترید با هم جمع شوید و به جای جمع کردن مال، آن در راه اسلام و تولید خرج کنید. یک عده‌ای می‌روند و جانشان را به خطر می‌اندازند و با گروه‌های تکفیری مبارزه می‌کنند، شما هم مالتان را به خطر بیاندازید و قدرت اسلام را بالا ببرید. جاهَدُوا فی‏ سَبیلِ اللَّهِ بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ و اگر لازم شد چون شهیدان، جانتان را هم در راه خدا بگذارید. مثل احمدی‌روشن‌ها و ... الَّذینَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فی‏ سَبیلِ اللَّهِ بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّهِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْفائِزُونَ(توبه20) کسانى که ایمان آورده و هجرت کرده و در راه خدا با مال و جانشان به جهاد پرداخته‌اند نزد خدا مقامى هر چه والاتر دارند و اینان همان رستگارانند. (توبه20)
نکته‌ی آیه را دقت بنما. جاهَدُوا فی‏ سَبیلِ اللَّهِ بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ جهاد با مال و جان است. جهاد فقط جانی نیست. مالی و جانی است. 
دکترپور: خب از این موضوع بگذریم. من در اقتصاد بسیار مطالعه داشته‌ام. ما برای گسترش تجارت ناچاریم با قلدریکا ارتباط داشته باشیم. تحریم‌های مختلف ارتباط ما را با جهان قطع خواهد کرد و ما .....
استاد: ما این مشکل را با توحید حل می‌کنیم. توحید در تحریم. یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنَّمَا الْمُشْرِکُونَ نَجَسٌ فَلا یَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرامَ بَعْدَ عامِهِمْ هذا وَ إِنْ خِفْتُمْ عَیْلَةً فَسَوْفَ یُغْنیکُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ إِنْ شاءَ إِنَّ اللَّهَ عَلیمٌ حَکیمٌ (توبه28) اى کسانى که ایمان آورده ‏اید، حقیقت این است که مشرکان ناپاکند، پس نباید از سال آینده به مسجد الحرام نزدیک شوند، و اگر[در این قطع رابطه‏] از فقر بیمناکید، پس به زودى خدا اگر بخواهد شما را به فضل خویش بى ‏نیاز مى ‏گرداند، که خدا داناى حکیم است. (توبه28) اگر مقابل مستکبر ایستادن منجر به فقر شود خب خداوند که هست. او ما را از فضلش بی‌نیاز می‌کند.

ادامه در ادامه 

 

 

اما ادامه مطلب
دکترپور: ببینید شما از اقتصاد چیزی نمی‌دانید و با تولیدکننده‌ها و مشکلات آن‌ها و ... آشنا نیستید. 
استاد: ما این مشکل را با توحید حل می‌کنیم. توحید در فتح برکات . وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى‏ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ‏ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ وَ لکِنْ کَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُونَ (اعراف96) و اگر مردم شهرها ایمان آورده و به تقوا گراییده بودند، قطعاً برکاتى از آسمان و زمین برایشان مى‏ گشودیم، ولى تکذیب کردند؛ پس به‏[کیفر] دستاوردشان‏[گریبان‏] آنان را گرفتیم. (اعراف96) بالاخره اگر خدا همه کاره است ما ایمان و تقوا داشته باشیم، برکت از آسمان (باران، امداد غیبی، ابداع، ابتکار، اختراع و تثبیت با فرشته‌ها و...) یا برکت از زمین (کشاورزی، مبادله با طلا یا غیره به جای دلار، دور زدن تحریم و مهندسی معکوس و ...) برایمان می‌فرستد. این برکت یا از داخل می‌جوشد یا یک طوری که نیاز به کمک گرفتن از طاغوت یا ظالم نباشد، از بیرون می‌رسد. «برکات به موهبت‌های ثابت و پایدار گفته می‌شود، در مقابل چیزهای گذرا. در معنای برکت کثرت، خیر و افزایش وجود دارد و شامل برکات مادی و معنوی می شود.»(تفسیرنور)
برای دریافت الطاف و برکات اجتماعی خداوند، ایمان و تقوای فردی کافی نیست، باید اکثریت جامعه اهل ایمان و تقوا باشند. أَهْلَ الْقُرى‏ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا (تفسیرنور)
دکترپور: این اصلاً مصداق خارجی ندارد و امکان‌پذیر نیست.
استاد: انرژی هسته‌ای و موشک نقطه‌زن و ..... یک سری انسان‌های موحد مجاهد دور هم جمع شدند و مشکل را حل کردند. توحید و عمل جهادی کنار هم. تو هر چقدر هم در علوم مختلف تحصیل کنی بدون قرآن فایده ندارد. تفاوت قرآن با کتب دیگر این است که جریان را معمولی تعریف نمی‌کند. موحدانه تعریف می‌کند. ما در کتاب علمی می‌خوانیم خورشید به آب میتابد و آب بخار می‌شود و بادها، ابرها را حرکت می‌دهند و سامانه بارشی داریم. و قابل پیش‌بینی است. و از راه بارور کردن‌ ابرها سعی شود تا جاهایی که بارندگی کم است، این کمبود را جبران کنیم.
اما ما در قرآن می‌خوانیم خدا نور خورشید را به آب می تاباند. خدا به بادها فرمان می‌دهد تا ابرها را حرکت دهند و اگر تقوا داشته باشیم خدا باران به اندازه نازل می‌کند. این یعنی توحید. یعنی همه چیز در دست خداست و او رب العالمین است، که ابتدای سوره حمد در نماز تکرار می‌کنیم. چرا همه تمرکز روی بارور کردن ابرهاست. خب تمرکز را بگذاریم روی تقوا تا خود به خود درست شود. چرا همه تمرکز روی ارتباط خارجی است خب توحید و تقوا را درست کنیم تا توان داخلی کار کند.
وَ أَرْسَلْنَا الرِّیاحَ لَواقِحَ فَأَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَسْقَیْناکُمُوهُ وَ ما أَنْتُمْ لَهُ بِخازِنینَ (22حجر) و بادها را باردارکننده فرستادیم و از آسمان، آبى نازل کردیم، پس شما را بدان سیراب نمودیم، و شما خزانه‏دار آن نیستید. (حجر22)
 وَ أَنْ لَوِ اسْتَقامُوا عَلَى الطَّریقَةِ لَأَسْقَیْناهُمْ ماءً غَدَقاً (جن16) و اگر[مردم‏] در راه درست، پایدارى ورزند، قطعاً آب گوارایى به ایشان نوشانیم. (جن16)
دکترپور: در چه موردهای دیگری توحید راه دارد؟
استاد: در همه‌ی موارد. مثلا توحید در ترس. اگر می‌خواهی ببینی یک نفر عالم واقعی است یا نه. ببین توحید در ترس دارد یا نه. اگر هم از خدا می‌ترسد و هم از مقابله با ناحق، توحید در ترس ندارد.....إِنَّما یَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ إِنَّ اللَّهَ عَزیزٌ غَفُورٌ (بقره28) ... از بندگان خدا تنها دانایانند که از او مى‏ترسند. آرى، خدا ارجمندِ آمرزنده است. (بقره28) تعریف عالم یعنی آیه‌ی بالا. نه به مدرک حوزه است نه دانشگاه. عالم، توحید در ترس دارد.
یا مثلا توحید در رزق. یعنی رزق دست خداست نگران نباش. خدا بر خود واجب کرده که رزق جنبده را بدهد. تو فقط کمی بجنب. زور بی‌خود و حرص بی‌خود هم برای پول بیشتر نزن. اگر بچه بیاید دچار مشکل می‌شوم. اگر گرانی‌ها زیاد شود چه کار کنم. اگر هوای مدیر نالایقم را نداشته باشم و اخراج شوم چه کار کنم. این حرف‌ها یعنی توحید در رزق نداریم. یعنی فکر می‌کنیم خدا توان رزق دادن افراد بیشتر را ندارد یا رازق ما، مدیر است. وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِی الْأَرْضِ إِلاَّ عَلَى اللَّهِ رِزْقُها وَ یَعْلَمُ مُسْتَقَرَّها وَ مُسْتَوْدَعَها کُلٌّ فی‏ کِتابٍ مُبینٍ (هود6) و هیچ جنبنده‏اى در زمین نیست مگر[اینکه‏] روزیش بر عهده خداست، و[او] قرارگاه و محلّ مُردنش را مى‏داند. همه‏[اینها] در کتابى روشن‏[ثبت‏] است. (هود6) توحید که قوی باشد، دیگر غصه‌ی از دست دادن امور دنیوی را نداری. و از به دست آوردن امور دنیوی هم خوشحالی خیلی زیاد نمی‌کنی. 
لِکَیْلا تَأْسَوْا عَلى‏ ما فاتَکُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاکُمْ وَ اللَّهُ لا یُحِبُّ کُلَّ مُخْتالٍ فَخُورٍ (حدید23) تا بر آنچه از دست شما رفته اندوهگین نشوید و به‏[سبب‏] آنچه به شما داده است شادمانى زیاد نکنید، و خدا هیچ متکبر خیال‌پرداز فخرفروشى را دوست ندارد (حدید23)
فرعون می‌خواهد حضرت موسی(ع) را بکشد. خداوند او را در بغل فرعون می‌گذارد تا خود، او را بزرگ کند. آمریکا می‌خواهد مقاومت اسلامی را نابود کند. امام حسین(ع) را در بغل آمریکا می‌گذارد تا او را بزرگ کند. آمریکا صدام را می‌کشد و پیاده‌روی اربعین با آن عظمت رونق می‌گیرد. امام حسین(ع) نماد مقاومت در برابر ظلم، نمایان‌تر و وحدت بیشتر می‌شود.
اصلا خداوند جهان را خلق کرد که انسان به توحید در قدرت و علم برسد که بفهمد قدرت دست خداست. و خدا به همه چیز احاطه علمی دارد.
اللَّهُ الَّذی خَلَقَ سَبْعَ سَماواتٍ وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ یَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَیْنَهُنَّ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَلى‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدیرٌ وَ أَنَّ اللَّهَ قَدْ أَحاطَ بِکُلِّ شَیْ‏ءٍ عِلْماً (طلاق12) خدا همان کسى است که هفت آسمان و همانند آنها هفت زمین آفرید. فرمان‏[خدا] در میان آن‌ها فرود مى‏آید، تا بدانید که خدا بر هر چیزى تواناست، و به راستى دانش وى هر چیزى را در بر گرفته است. (طلاق12)
عن أبان بن عثمان عن أبی عبد اللّه (ع) قال: جاء إلیه رجل فقال له: بأبی أنت و امّی عظنی موعظة، فقال علیه السّلام: إن کان اللّه تبارک و تعالى قد تکفّل بالرزق فاهتمامک لماذا؟ و إن کان الرزق مقسوما فالحرص لماذا؟ و إن کان الحساب حقّا فالجمع لماذا؟ و إن کان الخلف من اللّه حقّا فالبخل لماذا؟ و إن کانت العقوبة من اللّه النار فالمعصیة لماذا؟ و إن کان الموت حقّا فالفرح لماذا؟ و إن کان العرض على اللّه حقّا فالمکر لماذا؟ و إن کان الممرّ على الصراط حقّا فالعُجب لماذا؟ و إن کان کلّ شی‏ء بقضاء و قدر فالحزن لماذا؟ و إن کانت الدّنیا فانیة فالطمأنینة إلیها لماذا؟  مردى خدمت حضرت صادق(ع) عرض کرد: پدر و مادرم به قربانت مرا موعظه کن، فرمود: اگر خداى تبارک و تعالی (پربرکت و برتر) ضامن روزى است، تلاش بیش از حد (غصه خوردن) چرا؟ اگر روزى تقسیم شده است، حرص و آز چرا؟ اگر حساب قیامت حق است، جمع مال چرا؟ اگر خدا عوض انفاق را مى ‏دهد، بخل چرا؟ اگر عقاب نافرمانی از خدا آتش است، گناه چرا؟ اگر مرگ حق است، فرح و شادى بسیار (به امور باطل یا زودگذر) چرا؟ اگر عرضه‌ی اعمال بر خدا صحیح است، نیرنگ چرا؟ (أَ لَمْ یَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ یَرى‏ (علق14)) اگر عبور از صراط حق است، خودپسندى چرا؟ اگر هر چیزى به قضاء و قدر است، اندوه چرا؟ و اگر دنیا فانی است اعتماد (دلبستن و سکون) بر آن چرا؟ (امالی صدوق،جلد1،ص7)
هر چه توحید بالاتر رود خوف و حزن پایین‌تر می‌آید. چون کار را دست خدا می‌دانیم و خداوند، هم حکیم است و بیهوده کار نمی‌کند. هم کریم است و بخل ندارد. هم قدیر است و ناتوان نیست. هم علیم است و جهل ندارد.
و هرچه توحید بالاتر رود، اخلاص و کار برای رضای خدا بیشتر می‌شود.
 این کاری است که قرآن می‌کند. قرآن ما را به بقای بعد از فنا می‌رساند. ما با قرآن غرق در عرفان نمی‌شویم. غواص می‌شویم و پس از معرف برمی‌گردیم و جامعه را نجات می‌دهیم. قرآن مبارز مجاهد شب‌زنده‌دار تولید می‌کند. اکنون معنای قولوا لا إله إلّا اللَّه تفلحوا مشخص شد. قولوا یعنی با تمام اعمال و رفتار و قلب بگوییم لا إله إلّا اللَّه تا رستگار شویم. البته در حدیثی از امام رضا(ع) آمده است که: پدرم از پدرش و او از اجدادش و آنان از پیامبر(ص) نقل کرده‌‌اند که جبرئیل از خداوند شنیده که خداوند فرموده: لا إله إلّا اللَّه حصن و قلعه من است و هر کس داخل این قلعه شود از عذاب من در امان است. آنگاه فرمودند: البته توحید شروطی دارد و من (که امام حاضر هستم) شرط آن هستم. (تفسیر نور ذیل سوره توحید) یعنی توحید با ولایت. 
دکترپور: این سخنان که می‌گویی خوب است اما یک دلیل روشن‌تر می‌خواهم.
استاد: دلیل از این روشن‌تر که قرآن و عترت که از طرف خدا هستند این حرف‌ها را می‌گویند. .... وَ مَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ قیلاً (نساء122) .... و چه کسى در سخن، از خدا راستگوتر است؟ (نساء122)

 

  • شنگول العلما