شنگول العلما

اینجا دفترچه خاطرات نیست کتاب است. وبلاگ دوم صوتهای مذهبی آدرسش اینه: arefanehha.blog.ir

شنگول العلما

اینجا دفترچه خاطرات نیست کتاب است. وبلاگ دوم صوتهای مذهبی آدرسش اینه: arefanehha.blog.ir

نظرات موافق تشویقند و نظرات مخالف افزایش دانش من یا شما.

۱۸
خرداد


این نوشته رو خیلی قبل نوشتم کمی به روزش کردم. الان با این اوضاع جهان قابل باورتر شده است. این نوشته مال آخرهای کتاب نامعلوم چاپ بود. کتاب رو دو قسمت کردم، قسمت ازدواجی و قسمت متفرقه. قسمت ازدواجی رو فعلا ببینیم کسی حاضر می شود بچاپدcool

با خوشحالی تمام نزد استادالعلما رفتم و درحالی که بال‌بال می‌زدم گفتم: استاد استاد مژده دهید.
استاد: چه شده است؟ آب اینجا نداریم. تف‌هایت را جمع کن و قورت ده آنگاه سخن بگویindecision
من: استاد من بابا شده‌ام. 
استاد: راست می‌گویی؟! شیعه تولید شده. مرحبا. 
تنی چند از مریدان اطراف ما بودند که استاد رو به آنان گفت: دست دست.laugh
و مریدان همه کف و سوت و هورا کشیدند. 
البت چون هورای آنان خرس‌وار بود، استاد مدل عکس‌های بیمارستان گفت: هیس. 
و همگان هیس را رعایت کردند.frown
استاد: حال بگوی چون شد که چون شد؟
من: هیچ. من به یک نفر که چند دکترا داشت گفتم: قولوا لا إله إلّا اللَّه تفلحوا(کنزل‌العمال،ح35541) ما تمام مشکلاتمان را با توحید حل می‌کنیم. او به من گفت: برو بابا. آنجا بود که فهمید بابا شده‌ام. البته مکانی را که باید بروم بیان ننمود و من هم نپرسیدم. laugh
استاد سرش را کج کرد گفت: باز ما را سرکار گذاشتی. ما را شاسخین گیر آوردی. 
من: استاد شوخی نماییدم حال دلتان بلبلی شود. فقط این شاسخین که گفتین یعنی چه؟
استاد: شاس یعنی شاسی اتول و خین یعنی خون. یعنی شاسی اتولی که خون آمده باشد. 
من: و بعد چه ربطی داشت.
استادالعلما هم خندید و گفت: هیچ. گفتم ما هم تو را سرکار بگذاریم، همه با هم کار داشته باشیم. laugh
 هر دو خندیدم.
استاد: آیا توانستی حرفت در مورد توحید را اثبات کنی؟
من: استاد! درجواب دادن زاییدم. 
استاد: واقعاً زاییدی؟
من: آری و بعد دچار افسردگی پس از زایمان شدم. indecisionاز این رو او را نزد شما آوردم تا با او مباحثه‌ای داشته باشید.
استاد: باشد. چون زایمان صورت گرفته است، با او مباحثه می‌نمایم.
استاد و دکتر‌پور سر یک میز نشستند.
استاد: بسم الله.
دکتر‌پور: اوکی. من شروع می‌کنم. بهتر است ابتدا من یک سابقه از خودم بنمایم. من تا کنون چندین اختراع کاربردی صنعتی در خارج از کشور به مرحله‌ی تولید رسانده‌ام. 
استاد: خب کار اشتباهی کردید. 
دکتر‌پور: جان؟
استادالعلما: خب اگر آنجایی که تولید کرده‌اید مربوط به دشمنان ما و طاغوت است و این کار به قدرت آنان اضافه می‌کند، شما کار اشتباهی کردید. مگر آن‌ها دستاوردهای مهم و علمی خود را رایگان در اختیار ما می‌گذارند که شما می‌گذارید؟ یک وقتی است طرف مقابل برادر دینی شماست انفاق علمی کنید. اما وقتی طرف مقابل طاغوت است، به جای صادر کردن علم صنعتی، علم اسلامی یعنی تفکر اسلامی را صادر کنید. همان کاری که آن‌ها با ما می‌کنند. علم و تکنولوژی را نزد خود نگه می‌دارند و فرهنگ و تفکر غربی را رایگان در اختیار ما می‌گذارند.
دکترپور: خب من با این کار برای خودم اعتبار و رتبه‌ی علمی کسب کرده‌ام. و از سوی اساتید زیادی حمایت می‌شوم.
استاد: ما این مشکل را با توحید حل می‌کنیم. توحید در عزّت. عزت و اعتبار فقط نزد خداست. شما توان علمی غیر را باید بالا ببرید یا توان علمی کسانی که در راه خدا قدم بر می‌دارند؟ الَّذینَ یَتَّخِذُونَ الْکافِرینَ أَوْلِیاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنینَ أَ یَبْتَغُونَ عِنْدَهُمُ الْعِزَّةَ فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمیعاً (نساء139) همانان که غیر از مؤمنان، کافران رادوستان‏[خود]مى‏ گیرند. آیا سربلندى را نزد آنان مى ‏جویند؟ [این خیالى خام است،] چرا که عزّت، همه از آنِ خداست. (نساء139)
دکترپور: خب اینجا بستر مناسب نیست و امکانات کم است!
استاد: خب برو ایجاد کن. عمه‌ی من که نمی‌تواند بیاید تولید بستر مناسب کند. او در آشپزخانه خیلی کار دارد. شمایان که دکترید با هم جمع شوید و به جای جمع کردن مال، آن در راه اسلام و تولید خرج کنید. یک عده‌ای می‌روند و جانشان را به خطر می‌اندازند و با گروه‌های تکفیری مبارزه می‌کنند، شما هم مالتان را به خطر بیاندازید و قدرت اسلام را بالا ببرید. جاهَدُوا فی‏ سَبیلِ اللَّهِ بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ و اگر لازم شد چون شهیدان، جانتان را هم در راه خدا بگذارید. مثل احمدی‌روشن‌ها و ... الَّذینَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فی‏ سَبیلِ اللَّهِ بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّهِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْفائِزُونَ(توبه20) کسانى که ایمان آورده و هجرت کرده و در راه خدا با مال و جانشان به جهاد پرداخته‌اند نزد خدا مقامى هر چه والاتر دارند و اینان همان رستگارانند. (توبه20)
نکته‌ی آیه را دقت بنما. جاهَدُوا فی‏ سَبیلِ اللَّهِ بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ جهاد با مال و جان است. جهاد فقط جانی نیست. مالی و جانی است. 
دکترپور: خب از این موضوع بگذریم. من در اقتصاد بسیار مطالعه داشته‌ام. ما برای گسترش تجارت ناچاریم با قلدریکا ارتباط داشته باشیم. تحریم‌های مختلف ارتباط ما را با جهان قطع خواهد کرد و ما .....
استاد: ما این مشکل را با توحید حل می‌کنیم. توحید در تحریم. یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنَّمَا الْمُشْرِکُونَ نَجَسٌ فَلا یَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرامَ بَعْدَ عامِهِمْ هذا وَ إِنْ خِفْتُمْ عَیْلَةً فَسَوْفَ یُغْنیکُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ إِنْ شاءَ إِنَّ اللَّهَ عَلیمٌ حَکیمٌ (توبه28) اى کسانى که ایمان آورده ‏اید، حقیقت این است که مشرکان ناپاکند، پس نباید از سال آینده به مسجد الحرام نزدیک شوند، و اگر[در این قطع رابطه‏] از فقر بیمناکید، پس به زودى خدا اگر بخواهد شما را به فضل خویش بى ‏نیاز مى ‏گرداند، که خدا داناى حکیم است. (توبه28) اگر مقابل مستکبر ایستادن منجر به فقر شود خب خداوند که هست. او ما را از فضلش بی‌نیاز می‌کند.

ادامه در ادامه 

 

  • شنگول العلما
۰۸
خرداد


ماذا رازا یعنی راز آن چیست؟ cool
این تسلط من به لغات عربی واقعا عجیبه. خدایا ممنونم بابت این همه تسلط.indecision
در این مقال به اینکه چه کسی داعش را به وجود آورد نمی‌پردازیم به این می‌پردازیم چطور به وجود آمد؟ مسلما کسی که خود را وسط جمعیت می‌ترکاند دارای ایدوئولوژی است و به امیدی این کار را می‌کند. البته امید باطل.‌

وحدت و حل اختلاف حول قاضی است یا قانون؟
حول هیچ‌کدام.
حول قاضی‌ای است که در دستش قانون است. وگرنه هر وکیلی از قانونی که به نفع موکلش است استفاده می‌کند.
حالا وحدت حول رهبر الهی است یا حول دین؟
حول هیچ‌کدام. حول رهبر الهی است که در دستش دین است.
و محور اصلی رهبر الهی است نه دین. پیامبر(ص) با قرآن نیامده است. بلکه قرآن با پیامبر(ص) آمده است. 
الر کِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَیْکَ لِتُخْرِجَ‏ النَّاسَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلى‏ صِراطِ الْعَزیزِ الْحَمیدِ (ابراهیم1) الف، لام، راء. کتابى است که آن را به سوى تو فرود آوردیم تا مردم را به اذن پروردگارشان از تاریکی‌ها به سوى روشنایى بیرون آورى: به سوى راه آن شکست ناپذیر ستوده. (ابراهیم1)
در این آیه لِتُخْرِجَ هست نه لیخرج. قرار نیست کتاب ما را به سمت نور ببرد. بلکه قرار است پیامبر خدا با کتاب خدا، ما را به سمت نور ببرد.
اگر قرآن به تنهایی کافی بود خداوند قرآن را، تورات را و ... را از آسمان می‌فرستاد تا همه عمل کنیم. اما خداوند کنار اسم خودش، اسم رسول را در جای‌جای قرآن می‌آورد أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُول  که یعنی چه؟ یعنی باید رهبر و امام کنار کتاب باشد بگوید معنی آیات چیست؟ این آیه را به تنهایی نبینید. آن آیه را به تنهایی هم می شود دید. الان با این شرایط سیاسی اقتصادی فرهنگی.... کدام آیه عمل شود. صلح باشد یا مقاومت یا جنگ و اجرای احکام مختلف و حد و قصاص و.. 
چرا دین ما دین خاتم است چون ادامه رهبریت الهی در کنار کتاب هست.
داعش می‌گوید لااله‌الاالله و روی پرچمش هم نوشته است. آل‌سعود هم می‌گوید لااله‌الاالله روی پرچمش هم نوشته است. ما هم می‌گوییم لااله‌الاالله و روی پرچمان نوشته است. حرف یکی است اما حرکت از زمین تا آسمان فرق می‌کند.
حالا معنای حدیث زیر معلوم می‌شود.
لااله‌الاالله شرط دارد. انا من شروطها یعنی من امام زنده (امام رضا(ع)) شرط آن هستم. در این حدیث گفته نشده ولایت علی بن ابیطالب من شروطها. بلکه گفته شده انا من شروطها. از حضرت علی(ع) شروع شده است الان من امام رضا(ع) شرط آن هستم.
 لااله‌الاالله بدون امام و رهبر الهی زنده سر از داعش در زمان حال و شمر که حافظ قرآن بود، قاتل امام حسین(ع) در زمان گذشته در می‌آورد.
 .....و فرمود شنیدم از پدرم موسى بن جعفر که می‌فرمود شنیدم از پدرم جعفر بن محمد که می‌فرمود شنیدم از پدرم محمد بن على که می‌فرمود شنیدم از پدرم على بن الحسین که می‌فرمود شنیدم از پدرم حسین بن على بن ابى طالب علیهم السلام که می‌فرمود شنیدم از پدرم امیر المؤمنین على بن ابى طالب که می‌فرمود شنیدم از رسول خدا (ص) که می‌فرمود شنیدم از جبرئیل که می‌فرمود شنیدم از خداى جل جلاله که می‌فرمود لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ حصار من ‌است پس هر که در حصار من داخل شود از عذاب من ایمن باشد» اسحق گفت که چون حیوان سوارى آن حضرت گذشت ما را آواز داد که «با شروط آن و من از جمله شروط آنم‏. (عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج‏2، ص: 135)
 باید یک رهبر الهی کنار کتاب باشد. یا خود معصوم کنار کتاب باشد. یا رهبری متصل به قرآن و معصومین(اهل بیت)
تو بگو رهبرت چه کسی هست تا بگویم پیروز می‌شوی یا نه؟ هُمُ الْغالِبُونَ. حزب الله غالبه. 
چرا انقلاب مصر به پیروزی نهایی نرسید؟ چون ولی و رهبر نداشت.
وَ مَنْ یَتَوَلَ‏ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغالِبُونَ (مائده56) و هر کس خدا و پیامبر او و کسانى را که ایمان آورده‏ اند ولىّ خود بداند[پیروز است، چرا که‏] حزب خدا همان پیروزمندانند. (مائده56)
حزب الله باید هر سه ولایت را قبول کند تا غالب شود.
ولایت الله و رسول و الذین آمنوا
مصداق کامل الَّذینَ آمَنُوا در آیه قبل به حضرت علی(ع) اشاره شده است که در حال رکوع زکات دادند. تا برسد به امام زمان(عج) و آل محمد(ص).
و در آیه بعد از آیه بالا هم ویژگی دوم حزب الله بیان می‌شود. کسانی که دین را هزوا و لعبا می‌گیرند از اهل کتاب و همچنین کفار به عنوان ولی انتخاب نکنید. نکنید یعنی نکنید. 
الان داعش یا آل‌سعود، اهل کتاب و کفاری که نسبت به دین ما موضع گرفته‌اند به عنوان ولی انتخاب کردند و از آن‌ها اسلحه و امکانات می‌گیرند.
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الَّذینَ اتَّخَذُوا دینَکُمْ هُزُواً وَ لَعِباً مِنَ الَّذینَ أُوتُوا الْکِتابَ مِنْ قَبْلِکُمْ وَ الْکُفَّارَ أَوْلِیاءَ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنینَ (مائده57) اى کسانى که ایمان آورده ‏اید، کسانى را که دین شما را به ریشخند و بازى گرفته ‏اند[چه‏] از کسانى که پیش از شما به آنان کتاب داده شده و[چه از] کافران، اولیاء‏[خود] مگیرید، و اگر ایمان دارید از خدا پروا دارید. (مائده57)
پس عوامل شکلگیری داعشی می‌شود:
یک: پرواز با یک بال قرآن بدون اهل بیت علیهم السلام
دو: پذیرش ولایت کفر 
این می‌شود که هم نماز می‌خواند و هم قرآن، هم به مسلمان حمله می‌کند.

ادامه در ادامه

  • شنگول العلما
۲۵
ارديبهشت

 مطالبی که گفته می‌شود فقط تمثیل است. وگرنه همه می‌دانیم که: 
...لَیْسَ کَمِثْلِهِ‏ شَیْ‏ءٌ وَ هُوَ السَّمیعُ الْبَصیرُ (شوری11) ...چیزى مانند او نیست و اوست شنواى بینا. (شوری11)
بعضی‌ها می‌گویند اعتماد به نفس.
روی خودت کار کن. فقط به خودت تکیه کن. تو می‌تونی. اعتماد به نفس خودت را بالا ببر. البته توکل هم بکن. و بگو ان شاءالله به یاری خدا. 
اعتماد به نفس و توکل با هم. اگر اعتماد به نفس بدون توکل باشد که بدجور زمین می‌خوریم اما اگر اعتماد به نفس و توکل باشد، خداوند در اینجا با اسم نصیر ظاهر می‌شود. 
نصیر یعنی چه؟ یعنی مثلا نوجوانی که می‌خواهد تحصیل کند و پدر هم کمکش می‌کند. در اینجا پدر نصیر نوجوان است. مقداری خود نوجوان می‌رود مقداری هم پدر کمک می‌کند.
اما وقتی شما احساس کنید که نوجوان نیستید و کودک هستید خداوند با چه اسمی ظاهر می‌شود؟
من در این عالم به این بزرگی با امتحان‌های مختلف، خودم نمی‌توانم راه بروم. من یک دانه پشه هم نمی‌توانم از خودم دور کنم. دنیا چاله چوله زیاد دارد من زمین می‌خورم خدایا کمکم کن.
اگر تمام کروناهای جهان را روی هم جمع کنند چند گرم بیشتر نمی‌شود. تمام جهان با هم در تلاشند چند گرم کرونا را که سلامتی را از آنان ربوده کنترل کنند، نمی‌توانند. و تا خدا نخواهد هرگز توانایی مهار نخواهند داشت.
یا أَیُّهَا النَّاسُ ضُرِبَ مَثَلٌ فَاسْتَمِعُوا لَهُ إِنَّ الَّذینَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَنْ یَخْلُقُوا ذُباباً وَ لَوِ اجْتَمَعُوا لَهُ وَ إِنْ یَسْلُبْهُمُ الذُّبابُ شَیْئاً لا یَسْتَنْقِذُوهُ مِنْهُ ضَعُفَ الطَّالِبُ وَ الْمَطْلُوبُ‏ (حج73) اى مردم، مَثَلى زده شد. پس بدان گوش فرا دهید: کسانى را که جز خدا می‌خوانید هرگز[حتى‏] مگسى نمی‏آفرینند، هر چند براى‏[آفریدن‏] آن اجتماع کنند، و اگر آن مگس چیزى از آنان برُباید نمی‌توانند آن را بازپس گیرند. طالب و مطلوب هر دو ناتوانند. (حج73)
وقتی کودک بگوید من خودم می‌توانم، خودم تلاش کردم به اینجا رسیدم. خودش با خودش باید تنها برود: فَإِذا مَسَّ الْإِنْسانَ ضُرٌّ دَعانا ثُمَّ إِذا خَوَّلْناهُ نِعْمَةً مِنَّا قالَ إِنَّما أُوتیتُهُ‏ عَلى‏ عِلْمٍ بَلْ هِیَ فِتْنَةٌ وَ لکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لا یَعْلَمُونَ (زمر49) و چون انسان را آسیبى رسد، ما را فرا می‌خواند؛ سپس چون نعمتى از جانب خود به او عطا کنیم می‌گوید: «تنها آن را به دانش خود یافته‏ام». نه چنان است، بلکه آن آزمایشى است، ولى بیشترشان نمی‏دانند. (زمر49)
باید حواسمان باشد با بستنی دنیا گول نخوریم. بگویند این بستنی را بگیر خودت راه برو. فقط بغل ....إِیَّاکَ‏ نَسْتَعینُ‏ (حمد5)
وقتی کودک بگوید من از این پایین با قد کوتاهم نمی‌توانم درست ببینم. پدرجان تو که از بالا همه چیز را می‌بینی و می‌دانی، کمکم کن. ا ِنَّ اللَّهَ عَلى‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدیرٌ (بقره20) کمکش می‌کنند.
حتی اگر در بغل پدر چیزی هم می‌خواهیم بگذاریم خود پدر برایمان بخرد. توکل یعنی من خواسته‌ای دارم و خدا را وکیل می‌کنم تا به خواسته‌‌ام برسم. و «ولی» قرار دادن خدا شاید یعنی من همه چیز را به تو می‌سپارم. خواسته‌ای ندارم. خواسته‌ی من خواسته‌ی توست. این یعنی مقام تسلیم. ناآرامی نکن تسلیم در بغل پدر بمان.
وَ مَنْ أَحْسَنُ دیناً مِمَّنْ أَسْلَمَ‏ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ وَ اتَّبَعَ مِلَّةَ إِبْراهیمَ حَنیفاً وَ اتَّخَذَ اللَّهُ إِبْراهیمَ خَلیلاً (نساء125) و دینِ چه کسى بهتر است از آن کس که خود را تسلیم خدا کرده و نیکوکار است و از آیین ابراهیم حق‏گرا پیروى نموده است؟ و خدا ابراهیم را دوست گرفت. (نساء125) 
وقتی کودک بگوید من خودم نمی‌توانم راه بروم. خب بغلش می‌کنند. وقتی بگوید من نمی‌دانم و تو می‌دانی. خب خودشان برایت بهترین را انتخاب می‌کنند.
وقتی بگوییم انا عبدک الضعیف. وقتی بدانیم ضَعُفَ الطَّالِبُ وَ الْمَطْلُوبُ خب خداوند با اسم «ولی» ظاهر می‌شود و بغلت می‌کند. اللَّهُ وَلِیُّ الَّذینَ آمَنُوا...
البته بچه‌ی بد را بغل نمی‌کنند. مگر اینکه توبه کند. اگر هم خیلی بچه‌ی خوبی باشی به صورت ویژه بغلت می‌کنند. بغلی با محبت بیشتر. این یعنی معیت خاصه. مثلا صابر یا محسن یا... از معیت عامه گذر می‌کند و می‌رسد به معیت خاصه.... وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ‏ الْمُحْسِنینَ (عنکبوت69).... إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرینَ‏ (عنکبوت153)
 آن وقت سرعت راه رفتن من دیگر به اندازه‌ی یک کودک نیست. سرعت راه رفتن من به اندازه پدر است، چون من در بغل پدرم هستم. و با سرعت بالا به سمت کمال(منزل) حرکت می‌کنم.
حالا اگر من در بغل پدر گریه بکنم چه می‌شود؟ 

  • شنگول العلما
۲۰
ارديبهشت


ماذا فازا یعنی فاز تو چیست؟ smiley
آیا فاز تو قرآن است؟ یا فاز تو حزب سیاسی و میل و هوس توست؟
وقتی می‌خواهی از یک چهره مذهبی سیاسی سینمایی و ... انتقاد کنی فاز تو چیست؟
شاید این مقاله یکی از مهم‌ترین مقاله‌هایی باشد که تا حالا نوشته‌ام. شاید شما با خواندنش حوادث مختلف و افراد مختلفی به ذهنتان خطور کند. ولی من هیچ تطبیقی را به هیچ کس نمی‌دهم. اگر متن طولانی است در چند نوبت بخوانید چون باید فرض‌های مختلف راکنار هم می‌گفتم کمی تا قسمتی طولانی شد. متن طولانی هست اما من خودم خیلی گلم این به اون در. laugh
برای اینکه در انواع فتنه و قضاوت گیج نزنیم و تا حدودی بفهمیم چه موضعی درست است این مقاله را نوشتم.
ببینیم چقدر انتقاد و قضاوت کردن کار حساسی است و چطور با فرستادن (فوروارد) یک فیلم کوتاه، قسمت زیادی از عبادات انسان نابود می‌شود. و خاک برسرمان می‌شود. خاک در حد یک کمپرسی خاک مرغوب اصل کوه‌های زاگرس.cool
متخصص متعهد متقی در زمینه و حوزه خودش می‌تواند نقد کند با رعایت نکات زیر نه بدون رعایت نکات زیر. هر کسی که به فضای مجازی دسترسی دارد از هر کسی و هرجایی اشکالی می‌بیند یک نقدی هم می‌کند. یا با فرستادن فیلم و عکس افشای خطا می‌کند.
وقتی یقه‌ی قاضی در قیامت بیش از همه گیر است. یقه‌ی نقدکننده هم که دارد نوعی قضاوت می‌کند بیش از همه گیر است.
روز قیامت بر قاضى عادل ساعتى بگذرد که آرزو کند هرگز میان دو تن درباره خرمائى قضاوت نکرده بود.( نهج الفصاحة مجموعه کلمات قصار حضرت رسول ص 653 ) 
 قاضى چهار گونه است: یکى آن که بى ‏علم حکم به حق کند این در آتش است (زیرا اگرچه به حق حکم داده اما چون نمى ‏دانسته حق است یا باطل حق حکومت نداشته) دیگر کسى که بى ‏علم به باطل حکم دهد، این هم در دوزخ است، سوم آن که با علم حکم به باطل کند، او هم اهل جهنم است، چهارم قاضى عالم حقگو تنها او در بهشت است.( نصایح ص 192)   
بنابراین شما برای قضاوت کردن و نقد دیگران باید علاوه برمتخصص بودن در آن حوزه، با مدارک معتبر حق را از باطل تشخیص دهید، بعد قضاوت کنید.
فرق آدامس و پاستیل از نوع موزی را نمی‌داند سیاست‌ها کلی نظام را نقد می‌کند. عجب.indecision
همین طوری روی هوا می‌گوید فلانی برج نامشروع دارد با این حال فلان مقام هم دارد. اول تو در محل قضاوت هستی یا نه؟ مدارک داری یا نه؟ تشخیص دادی حق را یا نه؟
حقش نیست با ته تفنگ لوک‌ خوش‌شانس بزنم وسط فرق سرت؟indecision
چرا این همه حساسیت؟ چون مومن آبرویش را از توی جوب آب نیاورده. چون خدا روی آبروی مومن حساس است.
امام باقر (ع) فرمود: او در روى کعبه، سپاس خدا را که تو را ارجمند و شریف و بزرگوار ساخته و پناهگاه مردم نموده و وسیله امنیت، و به خدا که حرمت مؤمن بزرگتر از حرمت تو است. (آداب معاشرت-ترجمه ج16 بحار الانوارج‏1ص 150)
حالا که قرار است در مورد یک چیزی که حرمتی بالاتر از کعبه دارد قضاوت کنیم پس نکات زیر را هم دقت بنماییم:
آیا اشتباه بوده یا فساد؟ برنامه‌ریزی شده بوده یا اتفاقی؟ آدم با تقوایی بوده یا نه؟ تحریف از موضع بوده یا از روی جهالت؟ کارگزارش اشتباه کرده است آیا قصور در انتخاب بوده یا بعد از رسیدن به پست حب مال او را آدم بدی کرده؟ سوابق قبلی را نگاه کن؟ به موضوع اشراف کامل داری یا نه؟ مدرک معتبر داری یا نه؟ گناه خصوصی بوده یا عمومی؟ خطای تکرار شدنی بوده یا فقط یکبار از دستش در رفته؟ بیت المال بوده یا حق الناس یا حق الله یا حق النفس؟ توبه کرده یا نه؟ مرجع رسیدگی برویم اطلاع دهیم یا در فضای عمومی یا در فضای علمی یا خصوصی؟ خودش هست جواب بدهد یا یک طرفه نقد می‌کنیم؟ موضع بگیریم یا نه بگذاریم آبرویش حفظ شود و همه فراموش کنند؟ زمان خطا هشیار بوده یا در آن زمان حواسش جمع نبوده؟ 
حالا که فرض‌های مختلف را گفتم ببینیم دین چه می‌گوید کجا برخورد قاطع کنیم کجا ستار باشیم، کجا عفو کنیم و.....


خیانت برنامه‌ریزی شده: وقتی اشتباه برنامه‌ریزی شده و خیانت در بیت‌المال از طرف برخی کارگزاران وجود دارد، حضرت علی(ع) با شدت هر چه تمام برخورد می‌کند. در قسمتی از نامه 51 نهج البلاغه به مالک آمده است: اگر یکی از آنان دست به خیانت زد و گزارش جاسوسان تو  هم آن خیانت را تاییدکرد به همین مقدار گواهی قناعت کرده او را با تازیانه کیفر کن و آنچه از اموال که در اختیار دارد از او باز پس گیر، سپس او را خوار دار. و خیانتکار بشمار و طوق بدنامی به گردنش بیفکن.(گزارش می‌رسد جاسوس هم تایید می‌کند.)
متاسفانه ما گاهی اوقات با همه‌ی خطاها این طور برخورد می‌کنیم. چون فکر می‌کنیم عدالت حضرت علی(ع) فقط این شکلی بوده است.


امر به معروف از نهی منکر: گاهی اوقات سکوت گناه است و باید امر به معروف از نهی منکر انجام شود. هم یک گروه متخصص برای این کار گذاشته شود و هم همه‌ی مردم مراقب هم باشند. وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (آل‌عمران104) و باید از میان شما، گروهى، [مردم را] به نیکى دعوت کنند و به کار شایسته وادارند و از زشتى بازدارند، و آنان همان رستگارانند. (آل عمران104)
النبی(ص): لتأمرنّ بالمعروف و لتنهنّ عن المنکر، او لیسلّطنّ اللَّه شرارکم على خیارکم، فیدعو خیارکم فلا یستجاب لهم. پیامبر(ص): باید امر به معروف و نهى از منکر کنید، و گر نه خدا بدها (شرارکم) شما را بر نیکانتان مسلط مى‏کند. و چون چنین شود، هر چه نیکان دعا کنند دعایشان مستجاب نمى‏شود.( الحیاة با ترجمه احمد آرام، ج‏1، ص: 422)


حالا ببینیم چقدر حوزه و نحوه‌ی برخورد می‌تواند وسیع‌تر باشد.
قاعده احسان: در تفسیر نور ذیل آیه 91 توبه آمده است: از آنان که بدون قصور و کوتاهی و با داشتن انگیزه خوب، زیانی سر زند مواخذه نمی‌شوند و تاوانی نمی‌پردازند ...ما عَلَى الْمُحْسِنینَ مِنْ سَبیلٍ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحیمٌ (توبه91)
مثلا کارمند امینی که هنگام جابه‌جایی پول بانک، گرفتار سارقین شود، یا باربری که هنگام حمل بار، دچار حادثه شود. پس هرگونه اقدام اصلاحی که با انگیزه نیک و بی‌غرضانه انجام شود و حوادث و زیان‌های پیش‌بینی نشده پیش آید، نباید تاوان پرداخت شود. در فقه نیز این قاعده به نام احسان و نفی حرج می‌باشد.(تفسیر نور)


قاعده ماست‌مالی وعذرتراشی: 
وقتی بدون برنامه‌ریزی یک آدم خوبی چرت و پرتی می‌گوید خودت را بزن به نشنیدن، مقداری ماست تهیه کن خطایش را ماست‌مالی کن. اصلا هم لازم نیست یوگوماست شهین باشد. دست شما در انتخاب ماست باز است. 
وقتی دارد خطایش را توجیه می‌کند تو هم بگو باشد. سال‌ها او را می‌شناسیم و می‌دانیم آدم خوبی است.
وقتی می‌دانی همسرت یا یکی از شیعیان آدم خوبی است یهو از زبانش یک شوخی نابه‌جا در می‌رود، ماست‌مالی کن. مسلسل سرزنش را بر ندار تیربارانش کن. خودش فهمیده اشتباه کرده است.
باب نهى از شتاب در اظهار نظر درباره شیعیان و زدودن گناهانشان:‏                        
الخصال الْأَرْبَعُمِائَةِ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع اطْلُبْ لِأَخِیکَ عُذْراً فَإِنْ لَمْ تَجِدْ لَهُ عُذْراً فَالْتَمِسْ لَهُ عُذْراً. حضرت امیرالمؤمنین(ع) فرمود: براى برادرت (اگر کار خلافى کرد) عذرى بجو و اگر نیافتى با تلاش بیشتر عذرى برایش بساز (بحار الأنوار، ج‏65، ص: 200) یا بجو یا بساز.
عمر صابرى گوید: خدمت حضرت صادق(ع) عرض کردم من گاهى مشاهده مى‏کنم که اصحاب ما مرتکب گناهان بزرگ مى‏گردند، فرمود: اى عمر به دوستان خداوند شماتت نکن، اگر دوست ما گناهى از وى سر مى‏زند و مستحق عذاب مى‏گردد، خداوند او را مبتلا مى‏کند. بدن او بیمار مى‏گردد و این موجب غفران او مى‏شود، و اگر بدنش مبتلا شد در مالش نقصان پدید مى‏آید، و اگر این هم نشد گرفتار مصیبت فرزندان مى‏گردد و اگر آن هم نشد در گرفتارى‏هاى روزگار سختى مشاهده مى‏کند تا هنگام مرگ گناهى نداشته باشد و خداوند از وى راضى گردد و او را وارد بهشت کند. در حدیث دیگرى آمده اگر مبتلا به فرزند و خانواده نشد خداوند او را به همسایگان بد گرفتار مى‏کند تا او را رنج دهند و اگر این هم نشد به مصیبت‏هاى دنیائى گرفتار مى‏شود. (بحار الأنوار ج‏65 ص200 )  

ادامه در ادامه

  • شنگول العلما
۱۱
ارديبهشت


عجب اسمی شد عنوان. چشمم کف پام چه هنرمندم ما شاءالله laugh.

ان‌شاءالله خودمم بتونم به آنچه خودم می‌گم عمل کنم ان‌شاءالله. 
دو تا ان شاءالله گذاشتم محکم کاری کنم.
چطور استیون نمی دونم چی چی مثلث داشته باشه من نداشته باشم؟ منم مثلث دارم چه مثلثی. laugh
ببینیم چقدر مهندسی شده گفته شده که در این ماه قرآن بخوانیم. و مثلث سه ضلعی روزه واقعی و کامل، تقوا و قرآن چیست؟ و البته وسط این مثلث هم نقطه ای پاک تولید می شه به اسم قلب.

تفاوت مثلث من با بقیه مثلث ها اینه که وسطش نقطه هم داره. دیگه خیلی ابتکار به خرج دادم تا همین حد که در پوست خودتون نمی گنجید بسه.​surprise​​​​

عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِذَا صُمْتَ فَلْیَصُمْ سَمْعُکَ وَ بَصَرُکَ وَ شَعْرُکَ وَ جِلْدُکَ وَ عَدَّدَ أَشْیَاءَ غَیْرَ هَذَا وَ قَالَ لَا یَکُونُ یَوْمُ صَوْمِکَ کَیَوْمِ فِطْرِک. 
ابو عبد اللَّه صادق (ع) گفت: هر گاه روزه گرفتى، باید گوش و چشم و مو و پوست و همه اعضایت روزه بگیرد. ابو عبد اللَّه گفت: باید روز روزه ‏ات مانند روزهاى دیگر نباشد. (الکافی،ج‏4،ص:87)
اگر به روزه دقت کنیم می‌بینیم که جنبه‌ی سلبی و نفی دارد. نخور،نبین، نشنو، نگو و....
 روزه شکم درواقع نخور است و وقت افطار پرخوری نکن، روزه زبان هر حرفی را نزن، روزه چشم هر چیزی را نبین و روزه پوست پوشش مناسب، روزه دست هرچیزی را (فیلم و عکس نامناسب) را در فضای مجازی نفرست، خبر بی‌پایه و شایعه نفرست و ..... پس روزه تمرین پرهیز است. پرهیز یعنی همان تقوا از ریشه وقی. پرهیز از گناه و پرهیز از ترک واجب. برای همین آخر آیه مربوط به روزه گفته شده است لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ.
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ‏ کَما کُتِبَ عَلَى الَّذینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ (بقره183) اى کسانى که ایمان آورده ‏اید، روزه بر شما مقرر شده است، همان گونه که بر کسانى که پیش از شما[بودند] مقرر شده بود، باشد که پرهیزگارى(تقوا پیشه) کنید. (بقره183)
طبق آیه بالا یعنی اگر روزه واقعی و با تمام جوارح بگیریم آن وقت گوهر تقوا درون جان ما می‌نشیند. آن وقت که خالی شدیم از گناه، نوبت پر کردن آن از ثواب است. با چه پرش کنیم؟ با قرآن. 
و حالا می‌رسیم به اولین آیات سوره بقره که می‌گوید این کتاب برای همه هست اما تنها انسان با تقوا از هدایت آن بهره می‌برد. ذلِکَ الْکِتابُ لا رَیْبَ‏ فیهِ هُدىً لِلْمُتَّقینَ (بقره2) این است کتابى که در[حقانیت‏] آن هیچ تردیدى نیست؛ [و] مایه هدایت تقواپیشگان است (بقره2)
حالا معلوم شد چرا قرآن در این ماه نازل شده است و چرا خواندن قرآن در این ماه تا این حد ثواب دارد.... وَ مَنْ تَلَا فِیهِ آیَةً مِنَ الْقُرْآنِ کَانَ لَهُ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ خَتَمَ الْقُرْآنَ فِی غَیْرِهِ مِنَ الشُّهُور...و هر کس در این ماه آیه ‏اى از قرآن بخواند اجر کسى که قرآن را در ماه هاى دیگر ختم کند خواهد داشت.
(عیون أخبار الرضا علیه السلام ج‏1 ص296 ) 
 چون روزه منجر به تقویت گوهر پرهیز یا همان تقوا و تقوا منجر به فهم و هدایت توسط قرآن می‌شود.
تقوای اعضا و جوراح مثل گوش و چشم و .... باعث طهارت و تقوای قلب می‌شود. و طهارت قلب باعث تقوا و طهارت عقل می‌شود. و حالا می‌شود قرآن خواند.
طهارت عقل یعنی فهم درست یعنی پرهیز از تبعیت هوس و وهم و خیال و آرزوی باطل و... 
مرکز فهم قلب هست نه عقل.
 ما أَصابَ مِنْ مُصیبَةٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ مَنْ یُؤْمِنْ بِاللَّهِ یَهْدِ قَلْبَهُ‏ وَ اللَّهُ بِکُلِّ شَیْ‏ءٍ عَلیمٌ (تغابن11) هیچ مصیبتى جز به اذن خدا نرسد، و کسى که به خدا بگرود، دلش را به راه آورَد، و خدا[ست که‏] به هر چیزى داناست. (تغابن11) یهد قلبه نه یهد عقله.
اگر اعتقاد به خدا در مرحله عقل بماند و وارد مرحله قلب نشود آن وقت اسمش می‌شود اسلام نه ایمان.
 قالَتِ الْأَعْرابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَ لکِنْ قُولُوا أَسْلَمْنا وَ لَمَّا یَدْخُلِ الْإیمانُ فی‏ قُلُوبِکُمْ وَ إِنْ تُطیعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لا یَلِتْکُمْ مِنْ أَعْمالِکُمْ شَیْئاً إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحیمٌ (حجرات14) [برخى از] بادیه‏ نشینان گفتند: «ایمان آوردیم.» بگو: «ایمان نیاورده ‏اید، لیکن بگویید: اسلام آوردیم.» و هنوز در دلهاى شما ایمان داخل نشده است. و اگر خدا و پیامبرِ او را فرمان برید از[ارزشِ‏] کرده‏ هایتان چیزى کم نمى ‏کند. خدا آمرزنده مهربان است.» (حجرات14) 
طبق آخر آیه یعنی وَ إِنْ تُطیعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ.... می توان نتیجه گرفت اگر می خواهیم ببینیم چقدر قلبمان سالمه، ببینیم چقدر اطاعت پذیریمان نسبت به خدا و پیامبر (ص) بالاست.
 احکام را کامل اجرا می کنیم یا کج و کوج، چقدر سختمان است و چقدر خوشمان می آید، چقدر با کراهت انجام می دهیم یا با شوق. 
مثلا می گوییم وای دوباره روزه، وای حجاب فلان طور، وای خمس چقدر سخته و... 
یا می گوییم به به روزه، به به خمس و کمک به اسلام، به به حدیث عمربن حنظله و مراجعه به فقها، به به قانتات بودن نسبت به همسر، به به انفاق مال و نفقه به همسر و... 

تقوا البته درجات دارد و بالاترین درجات آن را در خطبه متقین نهج البلاغه می توان دید. 

علت اینکه در فتنه‌ها ممکن است چند نوع برخورد ببینیم برای این است که مرکز گرایشها یعنی قلب فرق می‌کند. آن‌هایی هم که به فتنه دامن می‌زنند ممکن است نماز و قرآن بخوانند و استدلال عقلی هم داشته باشند اما مهم قلب است.

ادامه در ادامه.... 

  • شنگول العلما
۲۰
فروردين

از دیدن این نماهنگ واقعا به هیجان اومدم. 

رمز موفقیت شهدا در این نماهنگ ببینید و پخش کنید. 

و بعد آیه 45 و 46 سوره ص رو بخونید آیات رو ننوشتم که خودتون برید در قرآن نگاه کنید. 

آخیش یه نفر این رمز موفقیت رو خیلی باحال گفت. 

 

 



مدت زمان: 2 دقیقه 57 ثانیه

 

در ادامه مطلب این گونه سجده کنیم سجده این چنین انسان را بالا می برد. 

  • شنگول العلما
۰۷
فروردين

نسخه معنوی نجات از کرونا با کمک آیات و روایات:

ضمن رعایت نسخه بهداشتی، نسخه معنوی نجات از بلای بیماری واگیردار و... این است: 

منشاء مادی بیماری کرونا یا خفاش است یا تقویت ویروس خفاشی در آزمایشگاه، اما منشاء معنوی کرونا چیست؟ 

در قسمتی از حدیثی از امام صادق ع آمده است: 
... لَمْ تَظْهَرِ اَلْفَاحِشَةُ فِی قَوْمٍ قَطُّ حَتَّى یُعْلِنُوهَا إِلاَّ ظَهَرَ فِیهِمُ اَلطَّاعُونُ وَ اَلْأَوْجَاعُ اَلَّتِی لَمْ تَکُنْ فِی أَسْلاَفِهِمُ اَلَّذِینَ مَضَوْا ... 
.. : هرگز در مردمى فحشا  پیدا نشود که آن را آشکارا و علنی انجام دهند جز اینکه در ایشان طاعون و بیماری هایی که در گذشتگان آنها سابقه نداشته پدیدار گردد، ... 
اصول کافی، جلد 2، ص 373

فحشاء به معنی هر عمل بسیار زشت است و انحصار به اعمال منافی عفت ندارد زیرا در اصل به معنی ((تجاوز از حد)) است که هر گناهی را شامل می شود. تفسیر نمونه ، جلد 3، صفحه 120

طبق حدیث بالا وقتی فحشاء  علنی شد، نتیجه اش گسترش بیماری طاعون و پیدایش بیماری جدید است.

ما به جای اینکه بعد از فحشاء استغفار کنیم و فحشا را تکرار نکنیم آن را علنی انجام می دهیم. و حتی بعضی به فحشاء افتخار هم می کنند. 

وَالَّذِینَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنفُسَهُمْ ذَکَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَمَن یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ وَلَمْ یُصِرُّوا عَلَىٰ مَا فَعَلُوا وَهُمْ یَعْلَمُونَ
 (افراد با تقوا) کسانی هستند که هرگاه کار زشتی انجام دهند و یا به خویشتن ستم کنند، خدا را یاد کرده و برای گناهان خود استغفار میکنند. و جز خدا کیست که گناهان را ببخشد؟ و (متّقین) چون به زشتی گناه آگاهند بر انجام آنچه کرده اند، پافشاری و اصرار ندارند.
سوره آل عمران آیه 135
 
چه چیز از فحشاء جلوگیری می کند؟  قرآن و نماز و ذکر خدا. 

اتْلُ مَا أُوحِیَ إِلَیْکَ مِنَ الْکِتَابِ وَأَقِمِ الصَّلَاةَ إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَىٰ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنکَرِ وَلَذِکْرُ اللَّهِ أَکْبَرُ وَاللَّهُ یَعْلَمُ مَا تَصْنَعُونَ
 آنچه را از کتاب (آسمانی قرآن) به تو وحی شده تلاوت کن و نماز را بپا دار، که همانا نماز (انسان را) از فحشا و منکر بازمیدارد و البتّه یاد خدا بزرگتر است و خداوند آنچه را انجام میدهید میداند.
سوره العنکبوت آیه 45

طبق آنچه گفته شد: فحشای علنی نتیجه می دهد بیماری جدید و بلای جدید. 
راه نجات چیست: استغفار از گناه و دوم قرآن و نماز و ذکر خدا که فحشا کنترل شود که بلا رفع شود. 

حالا با این نتیجه گیری حدیث زیر را بخوانیم که راه نجات از بلا را می گوید:
اگر امکان حضور در مسجد در برخی مناطق نیست یا نداریم لااقل نماز اول وقت و تلاوت و فهم و عمل به قرآن  را جدی بگیریم تا از بلا نجات یابیم. و البته بعضی از مساجد امروزه پایگاه تولید ماسک و پخش مواد ضدعفونی و کمک به نیازمند و آسیب دیدگان مالی بیماری و.. است و مثل دوران دفاع مقدس سنگر است. 

إِذَا أَنْزَلَ اللَّهُ عَاهَةً مِنَ السَّمَاءِ عُوفِی مِنْهَا حَمَلَةُ الْقُرْآنِ وَ رُعَاةُ الشَّمْسِ أَی الْحَافِظُونَ لِأَوْقَاتِ الصَّلَوَاتِ وَ عُمَّارُ الْمَسَاجِدِ»

؛ «هنگامی که خداوند سبحان، از آسمان آفت نازل کرد حاملین قرآن، رعایت کنندگان خورشید، یعنی کسانی که اوقات نماز را مراعات کنند، و مساجد را آباد می سازند از این آفت در امانند. 
مستدرک ‏الوسائل، ج 3، ص 149 

 ان شاءالله با رعایت نسخه مادی بهداشتی و نسخه معنوی با هم زمینه رفع بلا یا درمان و بالاتر ظهور ولی عصر عج را فراهم کنیم. 

  • شنگول العلما
۲۹
اسفند


وقتی بهمون می گن عارف رو نام ببرید! میگیم آیت الله قاضی آیت الله بهجت. در صورتی که بعضی از شهدا هم عارف هستند چطوری؟ همان طور که حضرت داوود با جنگ عارف شد. 
حضرت داوود جالوت رو کشت بهش چی دادند؟ ملک و حکمت و علم. 

 فَهَزَمُوهُم بِإِذْنِ اللَّهِ وَقَتَلَ دَاوُودُ جَالُوتَ وَآتَاهُ اللَّهُ الْمُلْکَ وَالْحِکْمَةَ وَعَلَّمَهُ مِمَّا یَشَاءُ.... 
  پس آنان را به اذن خدا شکست دادند، و داوود، جالوت را کشت، و خداوند به او پادشاهی و حکمت ارزانی داشت، و از آنچه میخواست به او آموخت... 
سوره البقره آیه 251
پس علم و حکمت رو فقط از طریق درس و مدرسه نمی دهند. لذاست که شهدا حکمت و علم در کارشون دیده می شه. 
چه خوب بود وقتی کتاب خاطرات شهدا نوشته می شود یک فقیه آخر هر خاطره بنویسد این خاطره عمل به این آیه و یا حدیث هست. 
یا مثلا دیدن عجایب در ندیدن است. 
پیامبر اکرم(ص) می‌فرماید: «غُضُّوا أَبْصَارَکُمْ تَرَوْنَ‏ الْعَجَائِب»؛[1] ‏چشمان خود را (از نامحرم و محرمات) فرو بندید تا عجایب را ببینید. 
خداوند چیزهایی را در چیزهایی قرار می دهد و ما دنبال آنها در جایی دیگر می گردیم. 

یکی از خصوصیات شهید هادی این بود که مراحل امر به معروف و نهی از منکر رو به ترتیب اجرا می کرد. قلبی رفتاری بعد زبانی بعد عملی

ما ها معمولا سر و ته اجرا می کنیم. یعنی اول وارد دعوا می شیم بعد که فنون بروسلی رو کامل اجرا کردیم می شینیم توی کلانتری با آرامش صحبت می کنیم.
  من که مثلا خیلی باحالم اگر کسی بهم ناسزا بگه وارد دعوا نمی شم اما چیزیش نمی گم رد می شم می رم. اما تفاوت شهید هادی اینه که ولش نمی کنه می ره دنبالش که از جهنم بیارتش بهشت. یعنی الگوش پیامبر ص است. 
لَقَدْ جَاءَکُمْ رَسُولٌ مِّنْ أَنفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُم بِالْمُؤْمِنِینَ رَءُوفٌ رَّحِیمٌ
  قطعاً، برای شما پیامبری از خودتان آمد که بر او دشوار است شما در رنج بیفتید، به (هدایت) شما حریص، و نسبت به مؤمنان، دلسوز مهربان است.
سوره التوبه آیه 128
اگر کسی بهش ناسزا می ده دلش می سوزه که چرا داره برای خودش جهنم می خره.

دو خاطره از شهید هادی به انتخاب من

  • شنگول العلما
۱۹
اسفند

مستند عابدان کهنز رو جستجو کنید کاملش رو می تونید ببینید. 

این مستند نحوه تبدیل یک محله بد به محله خوب و تولید جوون حزب الهی رو توضیح می ده. و از مسجد این محله چندین مدافع حرم تولید شده. به این می گن مسجد. 

یه قسمت کوتاه رو به انتخاب من ببینید. 

شهید مصطفی صدرزاده معروف به سید ابراهیم 

روحیه دعا و شوخی و تلاش

دریافت

  • شنگول العلما
۱۲
اسفند


استاد گوشه‌ی سالن نشسته بود، من با خوشحالی تمام وارد شدم و گفتم: استاد مبارک است. قابله می‌گوید همسرتان دوقلو زاییده.laugh
استاد: راست می‌گویی؟!
من: کاسه‌ات را بیاور ماست می‌گوری؟
استاد: من در این وضعیت با شما شوخی دارم؟indecision
من: نه. فقط گفتم فضا عوض شود. این قدر خوشحال شدم، انگار خودم زاییدم.laugh
استاد: متوجه کلماتی هم که استفاده می‌کنی هستی که؟!
من: استاد شادی را در قالب کلمات آوردن سخت است. دیگر ناچارا مجبور شدم شادی‌ام را در قالب زاییدن بریزم.laugh
 استاد: بعد آن وقت، این می‌گوری یعنی چی؟
من: می‌گوری درواقع گوری است که در آن می‌گورانیم.
استاد: من دیگر حرفی ندارم.indecision
من: استاد بی‌خیالی طی کن.
استاد: بی‌ادب این چه مدل حرف زدن جلوی خوانندگان است!
من: البته منظور از بی‌خیالی همان بدون خیال مخرب بودن است.... وَ اللَّهُ لا یُحِبُّ کُلَّ مُخْتالٍ‏ فَخُورٍ (حدید23)... و خدا هیچ خودپسند خیال‌پرداز فخرفروشى را دوست ندارد: (حدید23) و منظور از طی کردن همان طی الارض است.cool
در همین هنگام یک نفر در زد و تلگرافی را به دست استاد داد و رفت.
استاد همین‌طور که راه می‌رفت تلگراف را می‌خواند و رو به من گفت: گویا اقوام نزدیک،  همگی می‌خواهند بیایند خانه‌ی ما.
و آنچنان حواسش به نوشته رفت که با سر داخل در شد و سر استاد خون آمد. من دستمالی روی سرشان گذاشتم و گفتم: استاد نگرانید؟
استاد: آری.
من: نگران نباشید من خودم درب را چک کردم درب سالم است.laugh
استاد بلند خندید و گفت: آفرین. همین روحیه و ادبیات خوب است. خدا را شکر. رنج زخم که گناهان را بریزد. مهمان که حبیب خداست. فرزند هم که یا نعمت است یا رحمت.
من: یعنی می‌گویید خدا را شکر که سر قسط آید و زن زاید و مهمان برسد، عمه آید ز قم و خاله ز کاشان برسد؟ آن هم در این گرانی‌ها.
استاد: آری. این ادبیات قرآن است.
من: چه سان؟!
استاد: ادبیات این‌ روزها را نگاه کنی از ادبیات قرآن فاصله دارد. ادبیات این روزها ادبیات غُرُناست. غُر پشت غر. مثلا به فردی می‌گویی چطوری؟ می‌گوید: آقا بازار خراب اندر خراب است. و بعد از سه ساعت که از خرابی بازار می‌گوید سوار اسب شاسی‌بلندش می‌شود و می‌رود.
به دیگری می‌رسی می‌گویی چه خبر؟ می‌گوید آقا  چه بگویم. طلا فلان‌قدر گران شده، همه چی داغون. فشارش با طلا مدام بالا و پایین می‌شود.frown
هی غر هی غر. چرا نمک شوره؟ چرا تاس‌ها مو ندارند؟  همه چی مشکوکه من چقدر بدبختم همه جا دزدیه من چرا بی‌تختم؟ 
من: ادبیات قرآن چیست؟
 استاد: ادبیات قرآن با شکر شروع می‌شود. الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِ‏ الْعالَمینَ‏ (2) این آیه را برای قشنگی درابتدای سوره حمد که واجب است در همه‌ی نمازها آن را بخوانیم نگذاشتند. برای این است که ادبیاتت این باشد. الکی نگفته‌اند در همه نمازها واجب است سوره حمد را بخوانیم. برای این است که ادبیات حرف زدن و ادبیات فکرت، سوره حمد باشد.
 چطوری؟ الحمدلله. بازار چطور است؟ الحمدلله. بالاخره یا عدل خدا شامل حال ما می‌شود یا فضل خدا. آلودگی داشته باشیم عدل، پاک باشیم فضل. در هر صورت سبحان الله. در هر صورت الحمدلله رب العالمین. رب العالمین یعنی جهان تحت مدیریت خداست. کار از دست خدا درنرفته و نمی‌رود.
البته ما دعا می‌کنیم فضل خدا شامل حال ما شود. اللهم عاملنا بفضلک و لا تعاملنا بعدلک. (شرح اصول الکافی،صالح مازندرانی،ج10ص215.) و البته سعی می‌کنیم از گناه فاصله بگیریم که فضل خدا شامل حال ما شود. اما همه چیز تحت مدیریت خداست.
حضرت زینب(س) در مورد حادثه عاشورا فرمود: در کربلا جز زیبایی ندیدم ما رأیت الاّ جمیلا (بحارج45ص116) این حرف یعنی الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِ‏ الْعالَمینَ‏ (حمد2). مدیریت و ربوبیت عالم(رب العالمین) دست خداست و خدا هر کار ‌می‌کند خوب است. چون مدیریت خدا بر اساس رحمانیت و رحیمیت است. برای همین بلافاصله می‌گوییم: الرَّحْمنِ الرَّحیمِ (حمد3)
برای همین خداوند وقتی از جهنم صحبت می‌کند می‌فرماید: به‌به جهنم. نعمت جهنم را قدر بدانید. یُرْسَلُ عَلَیْکُما شُواظٌ مِنْ نارٍ وَ نُحاسٌ‏ فَلا تَنْتَصِرانِ (رحمن35) فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکُما تُکَذِّبانِ‏ (رحمن36) بر سَرِ شما شراره‏هایى از[نوع‏] تفته آهن و مس فروفرستاده خواهد شد، و[از کسى‏] یارى نتوانید طلبید. (رحمن35) پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید؟ (رحمن36)
رحمانیت خداوند جهنم را ایجاد کرده است و بسیاری از ما از ترس جهنم گناه نمی‌کنیم و وارد بهشت می‌شویم. کسانی هم که وارد جهنم می‌شوند، آن هم عدل خداست. هم گناه نکردن خوب است هم اجرای عدل خوب است گرچه برای افراد جهنمی عذاب است. کلا هر کار خدا می‌کند، خوب است. 
البته وقتی بلاهای پشت سرهم بر سر ما می‌آید ما باید در اعمال خود بازنگری کنیم. 

 

  • شنگول العلما