سیل بلا هست یا نیست؟
احوال ما در هر بلا راضی ز دوست، خوف و رجا
خود را قضاوت میکنم نی هر کـسی را هر کجا
هم حسن فاعل بایدت هم حسن فعل اندر جهان
با کار نیک و نیک کار محسن شو و مخلص بیا
در خـود نـظـر کـن ابـتـدا سـبحـانه سبحــانه
رو سوی آن مشکـلگشـا آنـگـه کـه آیـد بأسنا
باسنا یعنی (ناگواریها(قرایتی)، سختیها(رضایی)، مجازات(مکارم)، عذاب(المیزان))
بلا که میآد واکنش ما چی باشه؟ سیل و زلزله و غیره بلا هست، نیست، چی هست؟
واکنش ما چی باشه؟ چی بگیم؟
این شعر بالا خیلی مختصر و مفید جواب همهی سوال ها رو در زمینه بلا داده است. این شعر رو یکی از شاعران بزرگ و گل و باحال و با شخصیت گفته. خدا خیرش بده از شاعران معاصر است. همه با هم برای این شاعر دست به دعا برداریم و بخواهیم که عاقبت به خیر شود. انشاءالله.
در همین جا متذکر میشوم شاعرش خودمم.^_^ ^o^
چون این سوال یک سوال حساسه و جوابش طولانیه. جواب رو در ادامه مطلب میذارم.
در دسته بندی کلی: دو نوع احسان و حُسن داریم: حسن فاعلی و حسن فعلی.
حسن فاعلی یعنی نیت الهی داشتن و انسان خوب بودن. رعایت صداقت و حلال و حجاب و نماز و خمس و زکات و ...
حسن فعلی یعنی فعل و کار را برای خدا، درست انجام دادن. عمل خوب(صالح) را خوب و درست انجام بدیم(اتقان) هم برای خدا باشد و هم متخصص در عمل باشیم و هم کمکاری نکنیم.
النّبیّ «ص»: إذا عمل أحدکم عملا فلیتقن. پیامبر «ص»: چون کسى از شما به کارى دست زند، باید درست و محکم کار کند.(الحیاة با ترجمه احمد آرام، ج5، ص:43)
الَّذی خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَیاةَ لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً وَ هُوَ الْعَزیزُ الْغَفُورُ (ملک2)
همان که مرگ و زندگى را پدید آورد تا شما را بیازماید که کدامتان نیکوتر کارمیکنید، و اوست ارجمند آمرزنده. (ملک2)
هدف خلقت عمل احسن ذکر شده. احسان یعنی کار نیکو (قربتا الی الله و صالح) و نیکو کار کردن(درست و کامل) است.
پس احسان یعنی هم حسن فاعلی و هم حسن فعلی داشتن.
ذیل این آیه در تفسیر نمونه آمده است:
امام صادق(ع): لیس یعنی اکثر عملا و لکن اصوبکم عملا و...
منظور این نیست که کدام یک بیشتر عمل میکنید منظور این است که کدامیک صحیحتر عمل میکنید.(حسن فعلی) و عمل صحیح آن است که توام با خداپرستی و نیت پاک باشد. و عمل خالص صالح عملی است که نمیخواهی احدی جز خدا تو را به خاطر آن بستاید.(حسن فاعلی)(تفسیرنمونه)
سزاوار نیست مرد با ایمان موجبات خوارى و ذلت خود را فراهم نماید. عرض شد چگونه آدمى باعث خوارى خود مىشود؟ فرمود به کارى دست میزند که قدرت و طاقت انجام آن را ندارد.(کافیج5،ص64)
مثلا کسی که آدم خوبی هست ولی مدیریت بلد نیست و مدیریت میکنه حسن فعلی نداره. کسی که آدم خوبیه و مقاوم سازی ساختمان برای خانوادهاش نمیکنه یا در بستر رود خانه میسازه و زلزله و سیل خرابش میکنه حسن فعلی نداره. کسی که مقاومسازی میکنه ولی آدم خوبی نیست. حسن فاعلی نداره.
محسن یعنی اولا کسی که برای خدا کار نیک انجام میدهد و ثانیا کار را نیکو (کامل و درست) انجام می دهد. برای همین در آیات بسیار زیادی محسنین و اینکه خدا آنها را دوست دارد ذکر شده است. فَآتاهُمُ اللَّهُ ثَوابَ الدُّنْیا وَ حُسْنَ ثَوابِ الْآخِرَةِ وَ اللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنینَ (آلعمران148) پس خداوند، پاداش این دنیا، و پاداش نیک آخرت را به آنان عطا کرد، و خداوند نیکوکاران را دوست دارد. (آلعمران148)
کسانی که حسن فعلی یا حسن فاعلی ندارند بلا سرشون میآد.
در آیه زیر مثال حسن فاعلی زده میشود: حسن فاعلی ندارند. از خدا غافل میشوند، سیل میآد باغ رو خراب میکنه.
فَأَعْرَضُوا فَأَرْسَلْنا عَلَیْهِمْ سَیْلَ الْعَرِمِ وَ بَدَّلْناهُمْ بِجَنَّتَیْهِمْ جَنَّتَیْنِ ذَواتَیْ أُکُلٍ خَمْطٍ وَ أَثْلٍ وَ شَیْءٍ مِنْ سِدْرٍ قَلیلٍ (سبا16) پس (از خدا) روى گردانیدند، و بر آن سیل ویرانگر را روانه کردیم، و دو باغستان آنها را به دو باغ که میوههاى تلخ و شورهگز و اندکی از درخت سدر تبدیل کردیم. (سبا16)
حسن فاعلی ندارند و گناه در بینشون زیاد شده، بلاهای مختلف میآد.
فَأَرْسَلْنا عَلَیْهِمُ الطُّوفانَ وَ الْجَرادَ وَ الْقُمَّلَ وَ الضَّفادِعَ وَ الدَّمَ آیاتٍ مُفَصَّلاتٍ فَاسْتَکْبَرُوا وَ کانُوا قَوْماً مُجْرِمینَ (اعراف133) پس بر آنان طوفان و ملخ و آفت گیاهی و قورباغهها و خون را به صورت نشانههایى آشکار فرستادیم و باز سرکشى کردند و گروهى بدکار بودند. (اعراف133)
کسانی که حسن فاعلی یا فعلی یا هر دو را ندارند و هیچ بلایی سرشون نمیآد چی؟ مثل بعضی از افراد بیدین در جامعه یا بعضی کشورهای خارجی.
کسانی که هیچ بلایی سرشون نمیآد باید نگران باشند نکند خدا ما را رها کرده و دچار استدراج شدیم.
دکتر به مریضی که امید بهبودی دارد دارو و پرهیز غذایی میدهد. به مریضی که امید بهبودی ندارد میگوید هر چه می خواهی بخور. لذاست که عالمان از بلا احساس خشنودی میکنند.
اگر با من نبودش هیچ میلی
چرا ظرف مرا بشکست لیلی
وَ لا یَحْسَبَنَّ الَّذینَ کَفَرُوا أَنَّما نُمْلی لَهُمْ خَیْرٌ لِأَنْفُسِهِمْ إِنَّما نُمْلی لَهُمْ لِیَزْدادُوا إِثْماً وَ لَهُمْ عَذابٌ مُهینٌ (آل عمران178) و البته نباید کسانى که کافر شدهاند تصور کنند اینکه به ایشان مهلت مىدهیم براى آنان نیکوست؛ ما فقط به ایشان مهلت مىدهیم تا بر گناه[خود] بیفزایند، و[آن گاه] عذابى خفتآور خواهند داشت. (آلعمران187)
کسانی که حسن فعلی و حسن فاعلی دارند و بلا سرشون میآد چی؟
یعنی مسولی در زیرساختها کوتاهی میکنه و بلا مثلا سیل و زلزله میآد یا عدهی زیادی در شهر گناه میکنند و عدهای نمیکنند و بلا میآید چی؟
آن عدهی بیگناهی که بلا سرشان میآید چی؟
بلا دو نوع است. بلای ترفیعی و بلای تنبیهی.
بلای ترفیعی یعنی شخص گناهکار نیست بلا میآد تا ساخته بشه و ترفیع پیدا کنه. مثلا بلاهایی که سر حضرت یوسف(ع) میآد در چاه و غیره میافته برای ساخته شدن شخصیتش هست که به درجه بالاتراز معنویت و پیامبری برسه. مثل آهنی که برای تبدیل شدن به شمشیر باید حرارت و ضربه چکش رو تحمل کنه.
لذا یک دسته از روایات داریم خدا چون کسی را بیشتر دوست داره بیشتر بلا بهش میده. چرا؟ تا از آهن تبدیل به شمشیر بشه با ضربههای چکش.
هر که در این بزم مقربتر است
جام بلا بیشترش میدهند
پرسیدند: در دنیا گرفتارى چه کس از همه فزونتر است؟ فرمود: پیامبران و سپس هر که در این بزم مقربتر است. مؤمن را بقدر ایمانش بلا مىدهند، هر کس ایمانش کامل و عملش نیکو است گرفتاریش سخت و دشوار است و هر که ایمانى ضعیف و عملى اندک دارد گرفتاریش کمتر است.(تحف العقول-ترجمه جنتى، متن، ص: 69) این میشود رجا نسبت به بلای ترفیعی.
اما یک دستهی دوم از روایات گرفتاریها را از گناه میداند: یعنی بلاهای تنبیهی:
اگر نقض پیمان در میان مردم رایج گردد، دشمنان بر آنها مسلط مىشوند و اگر به یک دیگر ستم روا دارند، قتل در میانشان گسترش یابد و اگر زکات ندهند، باران کم مىبارد و اگر زنا شیوع یابد، به مرگ ناگهانى گرفتار مىشوند و هر قومى در مکیال و میزان خیانت کنند، گرفتار قحطى مىگردند.( ارشاد القلوب-ترجمه سلگى، ج1، ص: 188)
اما در بلاهای تنبیهی هم یک نوع ترفیع وجود دارد چون لااقل گناهان ما پاک میشوند:
پیغمبر اکرم صلّى اللَّه علیه و آله روزى به اصحاب و همراهانش فرمود: کدام یک از شما سلامتى را دوست دارد و مایل است که مریض نشود عرض کردند تمام ما یا رسول اللَّه چنین هستیم سپس فرمود: آیا مایلید مانند الاغى گمشده باشید؟ آیا شما دوست ندارید از آنان باشید که مرضشان کفاره گناهشان باشد؟ سوگند بپروردگارى که جانم در دست قدرت اوست براى مرد درجه ایست در بهشت که به یچ عملى از اعمال به آن نمیرسد مگر به صبر و شکیبائى در بلا و بزرگى پاداش و جزا در برابر بلائى بزرگ و همانا خدا هر گاه بندهاى را دوست دارد او را گرفتار بلاى بزرگى میکند پس اگر به آن بلا خوشنود و شکیبا بود خوشنودى خدا براى اوست و اگر در مقابل آن بلا و گرفتارى خشمگین و غضبناک بود غضب و خشم خدا براى اوست. (ارشاد القلوب-ترجمه رضایى، ج1، ص: 105)
پس ما نظر قطعی در مورد بلا نمیتوانیم بدهیم. شاید بلای ترفیعی باشد، شاید بلای تنبیهی باشد، شاید حسن فاعلی نباشد، شاید حسن فعلی نباشد. چون نمیدانیم همه را در نظر میگیریم. دیگران را قضاوت نمی کنیم، در خود نظر میکنیم و هم خوف و هم رجا داریم.
کسی که بگوید صد در صد سیل و زلزله عذاب نیست و خطای انسانی است فکر اشتباهی است. کسی هم که بگوید صد در صد عذاب است باز هم فکر اشتباهی است.
آنچه مسلم است این است که صد در صد آزمایش است.
اگر فقط خوف را در نظر بگیریم ناامید میشویم. اگر فقط رجا در نظر بگیریم به گناهان قبلی خود ادامه می دهیم.
از یک طرف خوف داریم در اعمال خود نظر میکنیم که چه گناهی کردیم که این بلا سرمان آمده. و تضرع میکنیم به درگاه خدا.
فَلَوْ لا إِذْ جاءَهُمْ بَأْسُنا تَضَرَّعُوا وَ لکِنْ قَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَ زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطانُ ما کانُوا یَعْمَلُونَ (انعام43) پس چرا هنگامى که ناگواریهای ما به آنان رسید تضرّع نکردند؟ ولى[حقیقت این است که] دلهایشان سخت شده، و شیطان آنچه را انجام مىدادند برایشان آراسته است. (انعام43)
از یک طرف رجا و امید داریم شاید خدا ما را دوست دارد که بلا میدهد و به واسطه این بلا گناهان پاک میشوند.
آنچه مسلم است این است که همه آزمایش است. فقر آزمایش است ثروت هم آزمایش است. سلامتی آزمایش است و بیماری هم آزمایش است. غنی بر فقیر برتری ندارد چون هر دو در حال آزمایشند هر که بهتر عمل کند او بهتر است.
کُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ وَ نَبْلُوکُمْ بِالشَّرِّ وَ الْخَیْرِ فِتْنَةً وَ إِلَیْنا تُرْجَعُونَ (انبیا35) هر نفسى چشنده مرگ است، و شما را از راه آزمایش به بد و نیک خواهیم آزمود، و به سوى ما بازگردانیده مىشوید. (انبیا35)
گاهی با خیر مثل سلامتی و ثروت و ... وگاهی با شر مثل فقر و خسارت مالی و مرگ عزیز و ... آزمایش میشویم.
یک سری کوییز داریم آزمایش هر روزه. مثل اینکه از صبح با کنترل گوش و چشم و .... آزمایش میشویم. یک سری امتحان نهایی (آزمایش سنگین) داریم مثل مرگ عزیز، تصادف، خسارت مالی و جنگ و....
وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرینَ (بقره155) و قطعاً شما را به چیزى از[قبیلِ] ترس و گرسنگى، و کاهشى در اموال و جانها و محصولات مىآزماییم؛ و مژده ده شکیبایان را (بقره155)
و همچنین بلاها آزمایشی است برای دیگران که آیا کمک میکنند یا نه.
آیا از آنچه دوست داریم میگذریم و انفاق میکنیم یا از وسایلی که نیاز نداریم.
لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ شَیْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلیمٌ (آلعمران92) هرگز به نیکوکارى نخواهید رسید تا از آنچه دوست دارید انفاق کنید؛ و از هر چه انفاق کنید قطعاً خدا بدان داناست. (آلعمران92)
پس نتیجه نهایی: مسول مقصر را مجازات میکنیم، زیرساختها را درست میکنیم.(حسن فعلی) در اعمال خود (حجاب و نماز و خمس و ....) و گناهان نظر میکنیم(حسن فاعلی)، قضاوت نکردن دیگران، خوف و رجا داشتن و راضی بودن و صبر کردن و تضرع و مراجعه مدام به درگاه الهی و کمک کردن به هم.
- ۹۸/۰۱/۲۶