شنگول العلما

اینجا دفترچه خاطرات نیست کتاب است. وبلاگ دوم صوتهای مذهبی آدرسش اینه: arefanehha.blog.ir

شنگول العلما

اینجا دفترچه خاطرات نیست کتاب است. وبلاگ دوم صوتهای مذهبی آدرسش اینه: arefanehha.blog.ir

نظرات موافق تشویقند و نظرات مخالف افزایش دانش من یا شما.


در مطلب زیر قانتات را گفتم که دو مدل ترجمه کنیم دو مدل زندگی کاملا متفاوت تولید می‌کند. حالا دو کلمه دیگرمی‌خواهم بگویم.
آیاتش را ننوشتم فقط آدرس دادم برای تحقیق. شاید یه کم پیچیده به نظر بیاد. و در حوصله همه نگنجد. اما شاید به شما کمک کند  تصورتون از دو کلمه در قرآن عوض شود و بگویید عجب. چه نکات پنهانی 
مطلبی که در اینجا گفته می‌شود فقط و فقط یک نظریه است ممکن است درست باشد و ممکن است کاملا و بالکل اشتباه باشد. و این نظریه را باید یک مرجع تقلید و نه حتی یک روحانی معمولی بررسی کند. نه من که اصلا درسش را هم نخوانده‌ام.
نظر من این است که امام زمان(عج) می‌آیند و بر اساس قرآن حرف می‌زنند اما ما چون از قرآن فاصله داریم فکر می‌کنیم علم جدیدی است.
امام زمان(عج) چند کلمه را معنی می‌کنند و سیستم بهزیستی بالکل عوض می‌شود. 
فرض کنیم دور از جان شما و من، اجاق یا بخاری یا شومینه‌ی من کور است و بچه‌دار نمی‌شوم. چه خاکی باید توی سرم بریزم؟ خاک جواب نمی‌دهد باید بتن با قدرت مقاومت بالا به سرم بریزم.
یا باید بروم مثلا زن دوم بگیرم که لینچان و بروسلی با هم می‌آیند و مرا از وسط به دو نیم تقسیم می‌کنند و زندگی می‌پاشد به در و دیوار در این زمان یا باید بروم توی یکی از این روستاها یک زنی که چهل و پنج تا بچه دارد و فقیر است از او خواهش کنم بچه چهل و پنجمش را به من بدهد، که کلی دردسر دارد. یا باید بروم مراحل هزینه‌بر درمان ناباروری را طی کنم یا باید بروم بهزیستی. فرض کنیم من گزینه بهزیستی را انتخاب کردم.
بهزیستی بروم می‌گوید تو باید مقداری از اموال یا نصف مالت را به نام یتیم کنی. من می‌گویم اگر بچه خودم هم بود و به من می‌گفت نصف اموالت را به نام من کن آنچنان می‌زدم توی گوشش که اسم و فامیل من و خودش و مادرش و همسایه‌ها را تا ده خانه آن طرف‌تر، همه با هم یادش برود.
حالا فرض کن یواشکی ساندویچ مغز خر را که توسط همسرم تهیه شده است، خوردم و راضی شدم اموالی را که ندارم بزنم به نامش. محرمیت فرزند را چه کار کنم؟ دختر آوردن راحت‌تر از پسر است. باید صیغه‌ی دختر را به پدرم بخوانم البت اگر پدرم زنده باشد. دختر می‌شود نامادری من و این‌گونه با من محرم می‌شود. اما اگر پسر بخواهیم چه خاکی به سر کنیم. اگر صیغه‌ی پسر را با فرض اینکه پدرزن فوت شده به مادر زن بخوانیم که به دختر مادرزن که همسر من است محرم بشود باز هم محرم نمی شود چرا؟ برای اینکه طبق یکی از آیات سوره نساء باید رابطه زناشویی بامادرزن شوهر فوت شده برقرار شود تا محرمیت با همسر من ایجاد شود. پس باید دنبال راه دیگر بگردیم. خلاصه یک دردسر و کار پیچیده و خر اندر خر و شیر اندر شیری است که نگو.
و من سراغ ندارم که ائمه از این قانون‌های محرمیت استفاده کرده باشند. شما سراغ دارید بگویید.
ما چند کلمه از قرآن را درست ترجمه کنیم تمام این مشکلات حل می‌شود.
و آن کلمه ما ملکت ایمانکم است. در اکثر ترجمه‌ها زیر این عبارت نوشته شده کنیز یا غلام یا برده و کلا خودشان را راحت کرده‌اند اما این معنی قدیم بوده. الان معنی دیگر می‌دهد.
بالاخره وقتی یک عبارتی چندین بار در قرآن تکرار می‌شود یک مقدار انسان باید شک کند. نکند چیز دیگری هم منظور بوده است؟


ما یعنی آنچه ملکت یعنی مالکیت و اَیمان یعنی دست‌ها. معنی‌اش می‌شود آنچه از دستهایشان را مالک شده‌اید. یعنی خدمتکار خانواده یا خدمتکار خانه‌زاد و نه هر خدمتکاری. خدمتکاری که کلا توی زندگی ما است و در جای دیگری خانه و زندگی ندارد.

در آیه 36 نساء توصیه شده همین طور که به یتیم کمک می‌شود به ما ملکت ایمانکم هم کمک شود. 

شاید تفاوت یتیم و ما ملکت ایمانکم این باشد که یتیم مثلا پدر ندارد اما مادر دارد. یا بالاخره یک از والدین را دارد و ما ملکت ایمانکم نه پدر دارد و نه مادر و نه هیچ کس را. شاید یتیم در حوزه نزدیکان ماست و ما ملکت ایمانکم خارج از نزدیکان ماست. ما در قرآن (32 نور) برای غلام کلمه عبد و برای کنیز کلمه امه را داریم. پس شاید ما ملکت ایمانکم چیز دیگر باشد.

حالا ممکن است یتیمی که پدر دارد معلوم نیست کجاست و ول کرده هم باز شامل ما ملکت ایمانکم شود. پس ما ملکت ایمانکم می‌شود یتیم بی‌خانواده. نه یتیم با خانواده.
 پس به بیشتر  یتیم‌های در بهزیستی می‌شود گفت ما ملکت ایمانکم. یتیم را می‌آوری در خانه و دست‌هایش در اختیار تو است و با این ترجمه اصلا هم نیاز به محرمیت خواندن نیست. ما در قرآن ما ملکت ایمانکم داریم، ما ملکت ایمانهم داریم که خانه‌زاد زن است در خدمت مرد و ما ملکت ایمانهن داریم که یعنی خانه‌زاد مرد و در خدمت زن است. .(که البته بعضی معتقدند منظور غلام است و نه کنیز. و بعضی همه را کنیز می‌گویند) که طبق آیه 55 احزاب لازم نیست زن شوهردار در مقابل خانه‌زاد مذکر حجاب را رعایت کند. (البته طبق بعضی روایات این محرمیت وجود ندارد و در این مورد بین علما اختلاف نظر هست. که ما فرض می‌کنیم محرمیت وجود دارد.) 
یعنی من یک یتیم پسر را از بهزیستی بیاورم و بزرگ کنم با همسرم من محرم است مثل فرزندش و برادرش نه مثل همسرش. و بعد از فوت من هم شاید بتواند با همسر من ازدواج کند شاید. اما در زمان زنده بودن من محرم است. حالا دیگه بانو با آستین حلقه نیایید جلوی او. فقط در حجاب سختگیری نکنید. و مثلا بدون روسری.
 نمونه‌اش هم جریان زلیخا و یوسف(ع) که یوسف(ع) به عنوان پسر زلیخا با او محرم بود اما زلیخا خلاف شرع می‌خواست که گناه بود و آن ماجراهایش. البته یوسف(ع) هم غلام بود هم پسر و مربوط به دوره مصر غیرمسلمان.
قسمت سخت کار اینجاست که اگر شوهر، خانه‌زاد دختر بیاورد، با مرد محرم است. مرد می‌تواند دختر خانه‌زاد را به عنوان دخترش فرض کند و می‌تواند در آینده و بلوغ کامل او را  به عنوان همسر خود در نظر بگیرد.
 یا باید وقتی بزرگ شد، با او ازدواج کند و او را نگه دارد یا او را شوهر بدهد طبق 33 نور.  قسمت دشوار همین است که فرهنگ و ایمان قوی می‌خواهد.
یک نمونه موفق هم داشتیم. ازدواج داوود برره با یاسمن‌گل‌بانو در سریال پاورچین. نخند. مسخره هم خودتی. مثال دیگه‌ای نداشتم خب.

ممکن است یکی بگوید در این قانون خیلی می‌شود خلاف کرد مثلا سوء استفاده جنسی یا بیگاری کشیدن از یتیم یا حمل مواد مخدر توسط یتیم و زن دوم و . .....

هر قانونی ما داشته باشیم راه سوء استفاده و دورزدن دارد. مثلا ازدواج دایم و زن دوم. مثلا ربا یک معامله سوری و یکی پشت پرده. یعنی شرعی ربا بخوریم و مثلا روزه در گرما نخواهیم برویم مسافرت. مثلا احتکار کنیم چون هدف تنظیم قیمت بازار است و اینکه برای فصل دیگر کم نیاید. و ...... 
ضمانت اجرای درست قانون این است که اخلاق و ایمان را بالا ببریم تا قانون درست اجرا شود. ما چی کار می‌کنیم؟ شصت تا قانون دیگر به آن قانون اول اضافه می‌کنیم تا قانون درست اجرا شود در آخر هم باز یک راه آن وسط مستا پیدا می‌شود و قانون دوباره دور زده می شود. قانون بد نیست اما اخلاق ضمانت اجراست. 
و الان هم همین طور است هی مجلس قانون تصویب می‌کند باز هی خلاف می‌شود. امام زمان(عج) اخلاق و تقوا را بالا می‌برد تا قانون اجرا شود.
شاید در این زمان قابل اجرا باشد شاید فقط مخصوص دوران امام زمان(عج) باشد. تشخیصش با عالمان است. لااقل این است که نصف اموال را که باید به نام یتیم کنند بردارند که هیچ کس این‌گونه طرف یتیم نمی‌رود طبق آیه 28 روم.
آیه 33 نور می‌گوید با ملکت ایمانکم وارد مکاتبه بشوید(قرارداد پیمانی) و بعد از مدتی مال بهشون بدید و کمکشون زندگی تشکیل بدن.
به ازدواجشون کمک کنید.
اما این فرهنگ جا بیفتد بهزیستی خالی می‌شود معیار گرفتن فرزند ایمان است نه پول. یتیم می‌آید در خانه‌ی ما. هم کارهای دم دستی ما را می‌کند. هم کار یاد می‌گیرد، هم ما هوایش را داریم. خرج تحصیلش می‌دهیم خانواده‌اش می‌شویم و ازدواجش را حل می‌کنیم. تمکن مالی متوسط می‌خواهد نه خیلی بالا.
مشکلاتی که حل می‌شود این است که یتیمان خانواده دارند. و به جای اینکه یک جوان بی‌پول دنبال ازدواج موقت باشد می‌رود با این طبقه که توقعات کمتر و خوراک و مسکن و پوشاک و ... کمتر لازم دارند ازدواج می‌کنند طبق آیه سه نساء. که در این آیه نوشته شده یا یک زن آزاد بگیرید یا اگر توانایی خرج و مخارج آن‌ها را ندارید زن از طبقه پایین‌تر بگیرید. یعنی همین یتیمان خانه‌زاد.

و یک سوال هم خودم دارم. در یک آیه کلمه (ما) قبل از ملکت ایمانکم وجود ندارد. آن آیه در حوزه خانواده است که می‌گوید ملکت ایمانکم و فرزندانتان قبل از ورود به داخل اتاق در بزنند. آیه 58 نور. شاید در این نیامدن (ما) در اینجا یعنی حوزه خانوداه اسراری باشد که تعاریف جدیدی را باز کند که نمی‌دانم و باید تحقیق شود.

حالا ممکن است این نظریه بالکل اشتباه باشد یا درست باشد که باید بررسی شود.
دومین چیزی که فکرکنم امام زمان(عج) تفسیر کند کلمه‌ی زکات است. این همه در قرآن در مورد زکات گفته شده و یک آیه خمس. خب وقتی این همه در مورد زکات گفته شده شاید به پول‌های توی بانک و چیزهای دیگری هم تعلق بگیرد. مثلا گفته‌اند زکات به نقدین(طلا و نقره) تعلق می‌گیرد. خب قبلا نقدین طلا و نقره بوده. چون بانک نبوده. الان نقدین ممکن است به پول توی بانک هم تعلق بگیرد. و برخی از علمای شیعه زکات سرمایه را مستحب دانسته‌اند. و شافعی و مالکی و .... فکر کنم می‌گویند سرمایه زکات دارد.
در حدیث است زکات جوری تعیین شده که همه‌ی فقرا را پوشش می‌دهد اگر نمی‌داد خداوند زکات را بیشتر قرار می‌داد. 
الان با این نه چیز پوشش می‌دهد آیا؟
بعضی زکات را در نه چیز می‌دانند بعضی دیگر بیشتر.
 زکات جوری تنظیم شده که مال از یک حدی بالاتر نمی‌رود و آن وقت چه بسیارند فقیرانی که به آن‌ها کمک می‌شود. و امام زمان(عج) می‌آیند زکات را ترجمه می‌کنند و اخلاق را بالا می‌برند که زکات اجرا شود.
هر دو نظریه ممکن است اشتباه باشد ممکن است درست باشد. باید فقیه با دانش بالا نظر بدهد. 

  • شنگول العلما