شنگول العلما

اینجا دفترچه خاطرات نیست کتاب است. وبلاگ دوم صوتهای مذهبی آدرسش اینه: arefanehha.blog.ir

شنگول العلما

اینجا دفترچه خاطرات نیست کتاب است. وبلاگ دوم صوتهای مذهبی آدرسش اینه: arefanehha.blog.ir

نظرات موافق تشویقند و نظرات مخالف افزایش دانش من یا شما.

۳ مطلب در تیر ۱۴۰۲ ثبت شده است

۳۰
تیر

 

اول معنای تفسیر و تاویل و جری و تطبیق رو ببینیم.
تفسیر» از ریشه «فَسَرَ الأَمْرَ» به معناى أوْضحه و کشف عنه (آشکار نمودن) گرفته شده، از این رو در تعریف تفسیر گفته اند: تفسیر برگرفتنِ نقاب از چهره اَلفاظِ مشکله است. همچنین «تأویل»، از ریشه «اَوْل» گرفته شده، لذا تأویل به معنى اِرجاع دادن مى باشد، و زمانی به کار مى رود که گفتار یا کردارى مایه شبهه، و یا موجب حیرت و سرگردانى شده باشد. لذا تأویل گر در جهت رفع شبهه اقدام نموده، ظاهر شبهه انگیزِ آن گفتار یا کردار را به جایگاه اصلى خود (وجه صحیح آن) باز مى گرداند.


جَرْی‌ و انطباق‌ (تطبیق‌)، اصطلاحی‌ در دانش‌ تفسیر برگرفته‌ از روایات‌ امامان‌ شیعه‌. «جَرْی‌» در لغت‌ به‌ معنای‌ جریان‌ داشتن‌ و جاری‌ شدن‌ است‌ (ابن‌فارس‌؛ ابن‌منظور، ذیل‌ مادّه‌) و به‌ عنوان‌ اصطلاحی‌ قرآنی‌، نخستین‌بار در تفسیرالمیزان‌ به‌ کار رفته‌ است‌.این‌ اصطلاح‌، برگرفته‌ از نصوص‌ و روایاتی‌ است‌ که‌ در زمینه ‌ همگانی‌ و همیشگی‌ بودن‌ آیات‌ قرآن‌ وارد شده‌ و تعبیر جَرْی‌ در آنها به‌ کار رفته‌ است‌ (برای‌ نمونه‌ رجوع کنید به صفار قمی‌، ص‌ 196؛ عیاشی‌، ج‌ 1، ص‌ 85؛ نیز رجوع کنید به طباطبائی‌، 1390ـ 1394، ج‌ 1، ص‌ 42، ج‌ 3، ص‌ 73). اصطلاحِ جَرْی‌ بدین‌ معناست‌ که‌ گستره ‌ شمول‌ قرآن‌ از نظر انطباق‌ بر مصادیق‌، بسیار وسیع‌ است‌ و به‌ موارد نزول‌ آیات‌ اختصاص‌ ندارد، بلکه‌ در هر موردی‌ که‌ با مورد نزول‌ از نظر ملاک‌ و مناط‌ یکسان‌ باشد، جاری‌ می‌شود. لذا بنیاد و پیشینه ‌ این‌ اصطلاح‌ را می‌توان‌ حتی‌ در این‌ تعبیر مفسران‌ و اصولیان‌ شیعه‌ و اهل‌سنّت‌ یافت‌ که‌ عمومیت‌ الفاظ‌ را بر سبب‌ خاص‌ نزول‌ آیه‌ مقدّم‌ می‌دانند ( رجوع کند به طباطبائی‌، 1390ـ 1394، ج‌ 1، ص‌ 42؛ اوسی‌، ص‌ 218؛ نیز رجوع کنید به طباطبائی‌، 1350 ش‌، ص‌ 42). بر این‌ اساس‌ جَرْی‌، همانند کاربرد متداول‌ مَثَلها، منطبق‌ ساختن‌ آیه‌ بر بعضی‌ از مصادیق‌ خارج‌ از موردِ نزول‌ است‌ (طباطبائی‌، 1390ـ1394، ج‌ 3، ص‌ 67؛ اوسی‌، ص‌ 219)

اول از همه ایات رو انسان به خودش تطبیق دهد.
مثلا تا می گن منافق به ذهنمون خارج نشینان طاغوتی نیاد. شاید من هم درجاتی از نفاق داشته باشم.
إِنَّ الْمُنَافِقِینَ یُخَادِعُونَ اللَّهَ وَهُوَ خَادِعُهُمْ وَإِذَا قَامُوا إِلَى الصَّلَاةِ قَامُوا کُسَالَىٰ یُرَاءُونَ النَّاسَ وَلَا یَذْکُرُونَ اللَّهَ إِلَّا قَلِیلًا
 همانا منافقان با خدا مکر و حیله میکنند در حالی که خداوند (به کیفر عملشان) با آنان مکر میکند. و هرگاه به نماز برخیزند با کسالت برخیزند، آن هم برای خودنمایی به مردم و خدا را جز اندکی یاد نمیکنند.
سوره النساء آیه 142

مثلا از نشانه های نفاق نماز با کسالت هست. از نشانه های نفاق ذکر قلیل هست. ذکر قلیل مثلا تمام روز مشغول دنیا بودن و فقط موقع نماز یاد خدا کردن، آن هم بدون حضور قلب درست و حسابی‌. در حالی برای رهایی از حالت نفاق باید ذکر کثیر داشت. (مراقبه)
یا مثلا نمونه ذکر قلیل در علم روانشانسی به جای قرآن و معراج السعاده و.... بریم سراغ فلان غربگرا
در سیاست به جای سوره ممتحنه و ...بریم سراغ چرچیل و ....
 در سلوک به جای ایت الله قاضی و ملاحسینقلی همدانی بریم سراغ بودا و یوگا و ....
 در انقلاب به جای رفتن سراغ انقلاب موسی ع و پیامبر ص  و ...بریم سراغ انقلاب فرانسه و ....
اینها همه یعنی ذکر قلیل.
ذکر کثیر یعنی ریختن معارف در همه ابعاد و حوادث زندگی. ذکر قلیل یعنی معارف فقط به درد گوشه عزلت و اینها می خورد.

البته عبرت گرفتن و بررسی علوم مختلف از شرق و غرب اشکال نداره اما برای کسی که میزان دستش هست یعنی با قرآن و حدیث و ... قوی شده بعد برود ان علوم دیگر را بررسی کند، جواب دهد و ....
ذهن خالی برود سراغ غرب، غربگرا می شه برود سراغ شرق، شرقگرا می شه. در حالی که ما می گیم نه غربی و نه شرقی.
باید ذهن پر باشد از معارف بعدش غرب و شرق را بررسی کنیم. حتی سراغ علوم فنی و مهندسی و .... را هم با ذهن پر باید رفت که به علت و معلول از جنس بیگ بنگ نرسیم. به علت و معلول از جنس حرکت جوهری ملاصدرا برسیم.
وَیَوْمَ نَبْعَثُ فِی کُلِّ أُمَّةٍ شَهِیدًا عَلَیْهِم مِّنْ أَنفُسِهِمْ وَجِئْنَا بِکَ شَهِیدًا عَلَىٰ هَٰؤُلَاءِ وَنَزَّلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ تِبْیَانًا لِّکُلِّ شَیْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَىٰ لِلْمُسْلِمِینَ
 و (یاد کن) روزی را که در هر امّتی، شاهدی بر آنان از خودشان برانگیزیم و تو را بر آنان گواه آوریم و بر تو این کتاب را نازل کردیم که روشنگر هر چیز است و مایه ی هدایت و رحمت و بشارت برای مسلمانان است
سوره النحل آیه 89
 
نکته چهار تفسیر نور: قرآن کتابی جامع برای بیان همه نیازهای جامعه است تبیاناً لکلّ شیء
 
اما یک عده هستند این رو قبول ندارند وقتی می گیم فلان پروفسور گفته، می گن به به و چه چه. وَإِذَا ذُکِرَ الَّذِینَ مِن دُونِهِ إِذَا هُمْ یَسْتَبْشِرُونَ.
وقتی می گیم بهترش رو قرآن و حدیث گفته اشْمَأَزَّتْ قُلُوبُ می گن برو بابا ولمون کن.
وَإِذَا ذُکِرَ اللَّهُ وَحْدَهُ اشْمَأَزَّتْ قُلُوبُ الَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ وَإِذَا ذُکِرَ الَّذِینَ مِن دُونِهِ إِذَا هُمْ یَسْتَبْشِرُونَ
 و هرگاه خداوند به تنهایی یاد شود، دلهای کسانی که به آخرت ایمان ندارند متنفّر میشود، ولی هرگاه از غیر او یاد شود، بیدرنگ شادمان میشوند.
سوره الزمر آیه 45


اما بحث اصلی.
 بحث در حدیث زیر هست. تفسیر المیزان ج ۵ص۷:
امت اسلام شبیه ترین امت ها به بنی اسرائیل است ، رسول خدا (صلی الله علیه و آله ) نیز فرموده است : (( بنی اسرائیل داخل سوراخ هیچ سوسماری نشدند مگر آن که شما نیز داخل آن خواهید شد ))

حالا بنشینیم انقلاب حضرت موسی ع را بررسی کنیم تطبیق دهیم به انقلاب خودمان و نقاط ضعف و راه حل را در بیاریم.
من چند تطبیق می دهم که از نگاه خودم هست. ممکنه نگاه های دیگری هم باشد در کنارش. و البته نگاه های غلط هم هست.


توضیح زیر قبلا ذیل ایه ۷۸ نساء در مطالب قبل گفته شد. اما تکرار می کنم ذیل آیه ۱۳۱ اعراف.
که تکرار در سلوک برای نشاندن در قلب لازمه. سالک از تکرار و مرور معارف خسته نمی شود. چون معارف زبانی به درد نمی خورد معارف باید قلبی بشود.

مشکل که پیش می اد می گن این مال آخونداست، مال نظامه، مال رهبری، مال حزب اللهی و بسیج و ... است
گشایش پیش می اد می گن ببین این مال تعامل با غربه یا اینو پایه هاش رو شاه گذاشت و .....
گرفتاری پیش می اد. اما برای چی؟لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُونَ.

وَلَقَدْ أَخَذْنَا آلَ فِرْعَوْنَ بِالسِّنِینَ وَنَقْصٍ مِّنَ الثَّمَرَاتِ لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُونَ
 و ما نزدیکان فرعون (و قوم او) را به خشکسالی و کمبود میوه ها گرفتار کردیم، شاید متذکر گردند
سوره اعراف آیه 130
به تنها دلیلی که توجه نمی کنیم. لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُونَ. همه اش دنبال یک مقصر خاص و اشکالات مدیریتی و .... هستیم. باشه. دنبال آن ها هم باش. علت های ظاهری را پیگیر باش اما علت باطنی و اصلی لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُونَ را هم پی بگیریم.

فَإِذَا جَاءَتْهُمُ الْحَسَنَةُ قَالُوا لَنَا هَٰذِهِ وَإِن تُصِبْهُمْ سَیِّئَةٌ یَطَّیَّرُوا بِمُوسَىٰ وَمَن مَّعَهُ أَلَا إِنَّمَا طَائِرُهُمْ عِندَ اللَّهِ وَلَٰکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لَا یَعْلَمُونَ
 (اما آنها نه تنها پند نگرفتند، بلکه) هنگامی که نیکی (و نعمت) به آنها میرسید، میگفتند: بخاطر خود ماست ولی موقعی که بدی (و بلا) به آنها میرسید، میگفتند: از شومی موسی و کسان اوست آگاه باشید سرچشمه همه اینها، نزد خداست؛ ولی بیشتر آنها نمیدانند
سوره اعراف آیه 131
 تفسیر المیزان:
حال یا به زبان حالشان و یا با زبان ظاهرشان و این اقوال و اعتراض ها از فردی مسلمان ، نوظهور نیست ، برای اینکه موسی (علیه السلام ) هم با اعتراض هائی نظیر آن از ناحیه بنی اسرائیل روبرو شده بود و قرآن کریم آن را چنین حکایت می کند: (( فاذا جاءتهم الحسنة قالوا لنا هذه و ان تصبهم سیئه یطیروا بموسی و من معه الا انما طائرهم عند الله و لکن اکثرهم لا یعلمون )) ، و این منطق غلط، از سایر امت ها در مورد پیامبرانشان نیز روایت شده ، پس امت اسلام هم در پیمودن این روش نادرست و رفتار غلط با پیامبرشان از سایر امت ها کوتاه نیامدند و قرآن کریم هم درباره تشابه همه امت ها فرموده : (( تشابهت قلوبهم )) .
و امت اسلام شبیه ترین امت ها به بنی اسرائیل است ، رسول خدا (صلی الله علیه و آله ) نیز فرموده است : (( بنی اسرائیل داخل سوراخ هیچ سوسماری نشدند مگر آن که شما نیز داخل آن خواهید شد )) .پایان.


مشکلات انقلاب حضرت موسی ع مشکلات انقلاب ما هم هست. برای همین در جای جای قرآن داستان حضرت موسی ع امده است.

#############

  • شنگول العلما
۱۷
تیر

این متن و مراحلش،  نظریه شخصی است و ممکنه دیگران نظرات دیگه ای داشته باشند.
ترتیب مراحل دقیقا این طور نیست ممکنه کمی پس و پیش باشه. و ممکن کسی روی خودش کار کرده باشه و بعضی مراحل براش پیش نیاد و پرش داشته باشه.

مرحله اول به دل نشستن عشق هست.
در دوران خواستگاری و نامزدی و اینها، طرف مقابل به دل می نشیند.
و این به دل نشستن و عشق و عاشقی هم آسان به نظر می رسه (که عشق آسان نمود اول)
تصور ابتدایی ما از عشق همون تصور از فیلم و رمان هست که وقتی دو نفر بهم رسیدند دیگه پایان فیلمه و یک عمر کنار هم خوشبخت زندگی می کنند. اما( که عشق اسان نمود اول ولی افتاد مشکلها)

اتفاقی یک نفر به دل یک نفر دیگه نمی نشینه.
به دل نشستن هم با زیبایی فرق می کنه.
ممکنه یکی خیلی زیبا باشه به دل ادم هم ننشینه. ممکنه زیبایی معمولی داشته باشه به دل بشینه.
عشق هایی کز پی رنگی بود
عشق نبود عاقبت ننگی بود
اما روند به دل نشستن به صورت معمول این طوری هست:
الْخَبِیثَاتُ لِلْخَبِیثِینَ وَالْخَبِیثُونَ لِلْخَبِیثَاتِ وَالطَّیِّبَاتُ لِلطَّیِّبِینَ وَالطَّیِّبُونَ لِلطَّیِّبَاتِ أُولَٰئِکَ مُبَرَّءُونَ مِمَّا یَقُولُونَ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ کَرِیمٌ
 زنان ناپاک از آن مردان ناپاکند، و مردان ناپاک نیز به زنان ناپاک تعلّق دارند؛ و زنان پاک از آن مردان پاک، و مردان پاک از آن زنان پاکند اینان از نسبتهای ناروایی که (ناپاکان) به آنان میدهند مبرّا هستند؛ و برای آنان آمرزش (الهی) و روزی پرارزشی است
سوره النور آیه 26

اکثرا این طوریه اما ازمایش الهی برای افراد، متفاوت هست و ممکن است ازمایش های خاص شویم با همسران متفاوت.

عقل طبیعی ایمانی می شه حدیث زیر:
أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: قُلْتُ لَهُ مَا اَلْعَقْلُ قَالَ مَا عُبِدَ بِهِ اَلرَّحْمَنُ وَ اُکْتُسِبَ بِهِ اَلْجِنَانُ..‌‌..
شخصى از امام ششم علیه السلام پرسید عقل چیست‌؟ فرمود چیزیست که بوسیله آن خدا پرستش شود و بهشت بدست آید.....
الکافی  ,  جلد۱  ,  صفحه۱۱  

اما حکمت خداوند گاهی اقتضا می کند که:
إِذَا أَرَادَ اللَّهُ أَمْراً سَلَبَ الْعِبَادَ عُقُولَهُمْ فَأَنْفَذَ أَمْرَهُ وَ تَمَّتْ إِرَادَتُهُ فَإِذَا أَنْفَذَ أَمْرَهُ رَدَّ إِلَى کُلِّ ذِی عَقْلٍ عَقْلَهُ فَیَقُولُ کَیْفَ ذَا وَ مِنْ أَیْنَ ذَا»
آن‌گاه که خدا انجام کارى را خواهد، خرد را از بندگانش بردارد و کارش را عملى سازد و خواسته‌اش به اتمام رسد و وقتی کارش را به انجام رسانید خرد هر صاحب خرد را به او برگرداند، پس او خواهد گفت: چگونه این طور شد؟ و از کجا شد؟».
ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول عن آل الرسول(ص)، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ص 442، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1404ق.

اما فقط این شکلی هم نیست این مدلی هم ممکنه باشه البته:
کَم مِن عَقلٍ أسیرٍ تَحتَ هَوى أمیرٍ ! [نهج البلاغة : الحکمة 211 ]
امام على علیه السلام : بسا خردى که اسیر هوسى چیره است.

عقل اسیر هوا می شود. و تصمیم گیرنده هوای نفس.

زن زندگی ازادی فکر می کند به دل نشستن فقط با زیبایی های ظاهری ممکن است.  اون به دل نشستن نیست. فتنه و فریب هست. به دل نشستن مجموع جسم و روح با هم هست با اصالت روح و راهش هم ایه زیر:
إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَٰنُ وُدًّا
 مسلّماً کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند، خداوند رحمان محبّتی برای آنان در دلها قرار میدهد
سوره مریم آیه 96
همسر خوب می خوایم باید میزان ایمان و عمل صالح بالا برود.

مرحله تنهایی:
شب اول ازدواج من این طوری بود که دندونم درد گرفته بود دستم تا ارنج توی دهنم بود و حتی تا کتف. و دنبال اون دندون بی شعور می گشتم.
 ببعی در حیاط یک کله بع بع می کرد و خانواده رو صدا می زد.
یه خواهر کوچولو
اسمش آبجی ببعو
مامان باباش مهربون
خونش چه خوش رنگ و بو
همسر من هم از فراق خانواده گریان بود^_^
اما شب اول ازدواج حضرت علی ع و حضرت زهرا س چطور بود؟
وقتی در شب ازدواج، حضرت علی(ع) حضرت زهرا(س) را نگران و گریان می بیند و علت را جویا می شود، حضرت در پاسخ می فرماید: «تَفَکرتُ فِی حَالی و أمْری عِندَ ذَهابِ عُمرِی و نُزُولی فِی قَبرِی فَشَبَّهتُ دُخُولی فِی فِراشِی بِمَنزِلِی کدُخُولِی إلَی لَحَدِی وَ قَبرِی فَأُشِدُک اللهَ إنْ قُمتَ إلی الصَّلاةِ فَنَعبُدُ اللهَ تَعالَی هَذِه اللَّیلَةُ...؛ در پیرامون حال و رفتار خویش فکر کردم، به یاد پایان عمر خویش و منزلگاه دیگر به نام قبر افتادم که امروز از خانه پدر به خانه شما منتقل شدم و روزی دیگر از اینجا به طرف قبر و قیامت خواهم رفت؛ در این آغازین لحظه های زندگی تو را به خدا سوگند می دهم بیا به نماز بایستیم تا با هم در این شب خدا را عبادت کنیم».[7]
غایة المرام، البازلی شافعی، ص 295؛ احقاق الحق، همان، ج 4، ص 481.
ازدواج آغاز تنهایی است.
آغاز مسولیت های جدید و میدان ازمایش وسیع و جدید.
 
مرحله بعد، مرحله بیرون ریزی صفات بد خود انسان و همسرش هست. اما از انجا که معمولا بدی رو در دیگران بهتر می بینیم به بدی های خودمون کمتر توجه می کنیم. بیشتر می ریم توی نخ بدی های دیگران و همسر و ....

....واللَّهُ مُخْرِجٌ مَّا کُنتُمْ تَکْتُمُونَ
 ....و خداوند آنچه را مخفی میداشتید، آشکار میسازد.
سوره البقره آیه 72

خداوند با فتنه ی اخیر بی حجاب ها را بیرون ریخت.

یعنی یک سری بی حجاب بالقوه وجود داشتند و این فتنه باعث برون ریزی این ها و بالفعل شدنشان شد.

در ازدواج هم که میدان وسیع تری است( مادر همسر، خواهر و برادر همسر و خود همسر با تربیت متفاوت و فامیل همسر و هزاران جوایز نقدی دیگر وجود دارد)
 با انواع امتحان و حوادث روزگار خصوصیات بد انسان و همسرش بیرون می ریزد. قبل از ازدواج ادم فکر می کند چقدر خوب و باتقواست. بعد از ازدواج متوجه می شود این همه خصوصیات بد در من بود و نمی دانستم.

بعضی صبر ندارند و به جای اصلاح زود به طلاق می رسند و این علت بعضی طلاق های زودرس هست.

اوائل ازدواج معمولا مقداری عقب گرد داریم. این عقب گرد برای دودیدن و پریدن است و نه برای سر جای خود ماندن.
برای پریدن از نهر اب اول باید کمی عقب گرد کرد و بعد دوید. شما با ازدواج باید از روی خود بپرید.
عاشقی گر زین سر و گر زان سر است
عاقبت ما را بدان سر رهبر است
بعضی وقتها یک همسر از روی خود می پرد و دیگری نمی پرد و اینجا کار کمی سخت می شود. یک نفر می افتد در سیکل صبر و اگر خوب صبر کند می رسد به رضا و ....
و اگر نکند دعوا می شود. اما بالاخره کار سخت است.

پس مرحله بعد می رسد به ذکر یونسیه.
وَذَا النُّونِ إِذ ذَّهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَن لَّن نَّقْدِرَ عَلَیْهِ فَنَادَىٰ فِی الظُّلُمَاتِ أَن لَّا إِلَٰهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنتُ مِنَ الظَّالِمِینَ
 و ذاالنون ( یونس) را (به یاد آور) در آن هنگام که خشمگین (از میان قوم خود) رفت؛ و چنین میپنداشت که ما بر او تنگ نخواهیم گرفت؛ (امّا موقعی که در کام نهنگ فرو رفت،) در آن ظلمتها(ی متراکم) صدا زد: (خداوندا) جز تو معبودی نیست منزّهی تو من از ستمکاران بودم
سوره انبیاء آیه 87

زود ازدواج رو رها نکن. یونس ع ترک اولی داشت زود قومش را ترک کرد. در این ظلمات مشکلات ازدواج ذکر یونسیه بگوییم.
و آنگاه مشغول عیوب خویش شویم.

طُوبی لِمَن شَغَلَهُ عَیبُهُ عَن عُیوبِ الناس.».
(ابن ابی الحدید، ج 20، ص 296)
خوشا به حال کسی که توجه به عیبش او را از توجه به عیبهای مردم باز دارد.

مرحله بعد اصلاح همسر:
البته باید برای اصلاح همسر تلاش کرد اما معمولا خیلی کم اتفاق می افتد. بیشتر باید پذیرش باشد و کمتر نق زدن و و بیشتر شکر کردن.
حالت ناشکری با فکر کردن به نداشته ها به وجود می اید. و حالت شکر با فکر کردن به داشته ها. (این جمله مهم است) تفکر در داشته ها رو می گم.
 ##################

  • شنگول العلما
۰۳
تیر

بنا رو بسته بودم که کاری که نتونم برم مسجد قبول نکنم.
سر هر کاری می رفتم اول می گفتم من وسط کار می رم مسجد شما قبول می کنی؟ می گفتن نه.
اذیت هم شدم
انتقاد هم‌ می شد که با یک فرزند، بیکاری فرض ندارد هر کاری شد برو.
اما بالاخره بعد از مدتها صبر، بین اون همه ادم رفتم پیش یه تابلوسازی که حافظ قرآن بود و رشته علوم قرانی خوانده بود.
عجیب بود واقعا.
کارگری پیش یک تابلوساز حافظ قرآن. ^_^.
من که هنوز باور نمی شه.
و با هم وسط کار مسجد می رفتیم.
دیگه نگران نماز نبودم بالای داربست هم که بودیم اگر مسجد در دسترس نبود، باز نماز اول وقت سرجاش بود.
خوانندگان وبلاگ فکر می کنند من استاد محسن هستم در حالی که من اوس محسن هستم^_^.
البته هنوز هم حب دنیای بقیه و گاهی خودم برای مسجدم مزاحمت ایجاد می کنه.  

وقتی به چیزی شناخته شدیم پذیرش بیشتر می شه. ذَٰلِکَ أَدْنَىٰ أَن یُعْرَفْنَ فَلَا یُؤْذَیْنَ....
کسی به عفت و پاکدامنی شناخته شد توی عروسی بهش نمی گن  پاشو برقص. چون شناخته شده هست.
اما کسی که پاکدامن هست و کمی شل می زنه بهش پیشنهاد می شه.
یکبار برخورد خشنی کردم با کسی که خواننده زن گذاشته بود دیگه کسی جلوی من خواننده زن نمی ذاره. درواقع جراتش رو ندارن^_^.
در مواردی هم شل زدم اون ها هم شل برخورد می کنند.
وقتی وسط مهمونی می گم من با اجازه رفتم مسجد. می گن این این جوریه دیگه یه مقداری کم داره.
درواقع من بدون مسجد کم دارم. خدا رو کم دارم. نماز در مسجد نباشد راه نفسم بسته می شود. هوای روحانی ام کم می شود.

خانه می خوایم بخریم یا اجاره کنیم چی مهمه؟ میزان دسترسی به مسجد.  
و مسجدش هم خوب باشه.
پیش فرض نماز، مسجد هست. ایاک اعبد نیست ایاک نعبد هست یعنی فعل جمع است. یعنی نماز در مسجد اصله. (یکی از وجوه ایه)

انچه انقلاب را به پیروزی رساند شبکه سازی مردمی در مسجد بود. و آنچه حفظ می کند هم همان است هیچ تغییری نکرده است.
اعلامیه امام خودش پا نداشت همه جا برود. می امد در مساجد و همه جا می رفت.
این ایه را زیاد شنیدیم همان ایه ای که پیامبر ص پیر کرد و ما را هم پیر می کند:
فَاسْتَقِمْ کَمَا أُمِرْتَ وَمَن تَابَ مَعَکَ وَلَا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ
 پس (ای پیامبر) همان گونه که مأمور شده ای، استوار باش و (نیز) هر کس که با تو، به سوی خدا آمده است، و سرکشی نکنید که او به آنچه میکنید بیناست
سوره هود آیه 112
اون مدلی که امر شده (نه دلبخواهی) و همه با هم نه همه بی هم استقامت کنید.
چند ایه بعد از این ایه در مورد نماز است.
یعنی چی؟ کسی که توی نماز شل بزنه نمی تونه مقابل کفار محکم بایسته.
امام خمینی ره که شاه را بیرون کرد و مقابل  امریکا محکم ایستاد و مقابل صدام و نخست وزیر روسیه هیبت امام می گیرتش.
 برای این است که فَاسْتَقِمْ کَمَا أُمِرْتَ را با چند ایه بعدش دید. چند ایه بعد در مورد نماز است. برای همین امام خمینی ره اداب الصلاه و اسرار الصلاه نوشت.

نکته سوم از تفسیر نور:
 3- نماز، قوّت قلب مؤمنان است چون در آیات گذشته، فرمان به استقامت و عدم اعتماد به ظالمان مطرح شد و این امور نیاز به روحیّه ی بالا دارد، لذا در این آیه (۱۱۴هود)، خداوند امر به تقویت روح با اهرم نماز میفرماید. فاستقم.. و اقم الصلاة.

کارکرد اول مسجد اقامه نماز و افزایش ایمان
با نماز و دعا و سخنرانی و .... است. اما مسجد عالی مسجدی مدل مسجد مستند عابدان کهنز هست.
مسجد، بسیجش محله را مراقبت می کند.
کلاسهای تابستانی اش یا ورزشی اش، بچه ها را می اورد پای کار.
امام جماعتش مشکلات مختلف را حل می کند. مشکلات خانوادگی و مشکلات مالی با خمس و زکات و صندوق مسجد و ....
جلوی مسجد مغازه  باشد بهتر است که از اجاره اش تامین هزینه ها انجام شود.

به جای اینکه روی تک تک افراد اداره و کارخونه و .... کار کنیم که درست کار کنند مسجد و نمازخونه اش را قوی کنیم.

گاهی فکر می کنم به جای اینکه بریم صدها کتاب روانشناسی بخوانیم که فرزند خوب تحویل جامعه بدیم یک کار مهم انجام بدیم کاری کنیم که نمازخوان شود.
نمازخوان نه.
اقامه کننده نماز مدل اداب الصلاه.
درواقع کاری کنیم مسجدی شود.
وَأْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلَاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَیْهَا لَا نَسْأَلُکَ رِزْقًا نَّحْنُ نَرْزُقُکَ وَالْعَاقِبَةُ لِلتَّقْوَىٰ
 و خانواده ات را به نماز فرمان ده و بر آن پایدار باش ما از تو روزی نمیخواهیم، (بلکه) ما تو را روزی میدهیم، و سرانجام (نیکو) برای (اهل) تقوا است
سوره طه آیه 132
نماز مثل اسپرین می مونه. خودش درد رو تشخیص می ده می ره درمانش می کنه.
کدوم ایه می گه نماز اسپرین است ایه زیر:

 وَأَقِمِ الصَّلَاةَ طَرَفَیِ النَّهَارِ وَزُلَفًا مِّنَ اللَّیْلِ إِنَّ الْحَسَنَاتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئَاتِ ذَٰلِکَ ذِکْرَىٰ لِلذَّاکِرِینَ
 و نماز را در دو طرف روز و اوایل شب بپادار، (زیرا) بدرستی که کارهای نیکو (همچون نماز)، بدیها را محو میکند، این (فرمان)، تذکّری است برای اهل ذکر.
سوره هود آیه 114
یعنی نماز یه مدل حسنه ای است که مثل اسپرین می ره درد رو (سیئات) تشخیص می ده درمان می کنه.

##################

  • شنگول العلما