العفو و الستر فی الفتنة ماذا، ماذا فازا
ماذا فازا یعنی فاز تو چیست؟
آیا فاز تو قرآن است؟ یا فاز تو حزب سیاسی و میل و هوس توست؟
وقتی میخواهی از یک چهره مذهبی سیاسی سینمایی و ... انتقاد کنی فاز تو چیست؟
شاید این مقاله یکی از مهمترین مقالههایی باشد که تا حالا نوشتهام. شاید شما با خواندنش حوادث مختلف و افراد مختلفی به ذهنتان خطور کند. ولی من هیچ تطبیقی را به هیچ کس نمیدهم. اگر متن طولانی است در چند نوبت بخوانید چون باید فرضهای مختلف راکنار هم میگفتم کمی تا قسمتی طولانی شد. متن طولانی هست اما من خودم خیلی گلم این به اون در.
برای اینکه در انواع فتنه و قضاوت گیج نزنیم و تا حدودی بفهمیم چه موضعی درست است این مقاله را نوشتم.
ببینیم چقدر انتقاد و قضاوت کردن کار حساسی است و چطور با فرستادن (فوروارد) یک فیلم کوتاه، قسمت زیادی از عبادات انسان نابود میشود. و خاک برسرمان میشود. خاک در حد یک کمپرسی خاک مرغوب اصل کوههای زاگرس.
متخصص متعهد متقی در زمینه و حوزه خودش میتواند نقد کند با رعایت نکات زیر نه بدون رعایت نکات زیر. هر کسی که به فضای مجازی دسترسی دارد از هر کسی و هرجایی اشکالی میبیند یک نقدی هم میکند. یا با فرستادن فیلم و عکس افشای خطا میکند.
وقتی یقهی قاضی در قیامت بیش از همه گیر است. یقهی نقدکننده هم که دارد نوعی قضاوت میکند بیش از همه گیر است.
روز قیامت بر قاضى عادل ساعتى بگذرد که آرزو کند هرگز میان دو تن درباره خرمائى قضاوت نکرده بود.( نهج الفصاحة مجموعه کلمات قصار حضرت رسول ص 653 )
قاضى چهار گونه است: یکى آن که بى علم حکم به حق کند این در آتش است (زیرا اگرچه به حق حکم داده اما چون نمى دانسته حق است یا باطل حق حکومت نداشته) دیگر کسى که بى علم به باطل حکم دهد، این هم در دوزخ است، سوم آن که با علم حکم به باطل کند، او هم اهل جهنم است، چهارم قاضى عالم حقگو تنها او در بهشت است.( نصایح ص 192)
بنابراین شما برای قضاوت کردن و نقد دیگران باید علاوه برمتخصص بودن در آن حوزه، با مدارک معتبر حق را از باطل تشخیص دهید، بعد قضاوت کنید.
فرق آدامس و پاستیل از نوع موزی را نمیداند سیاستها کلی نظام را نقد میکند. عجب.
همین طوری روی هوا میگوید فلانی برج نامشروع دارد با این حال فلان مقام هم دارد. اول تو در محل قضاوت هستی یا نه؟ مدارک داری یا نه؟ تشخیص دادی حق را یا نه؟
حقش نیست با ته تفنگ لوک خوششانس بزنم وسط فرق سرت؟
چرا این همه حساسیت؟ چون مومن آبرویش را از توی جوب آب نیاورده. چون خدا روی آبروی مومن حساس است.
امام باقر (ع) فرمود: او در روى کعبه، سپاس خدا را که تو را ارجمند و شریف و بزرگوار ساخته و پناهگاه مردم نموده و وسیله امنیت، و به خدا که حرمت مؤمن بزرگتر از حرمت تو است. (آداب معاشرت-ترجمه ج16 بحار الانوارج1ص 150)
حالا که قرار است در مورد یک چیزی که حرمتی بالاتر از کعبه دارد قضاوت کنیم پس نکات زیر را هم دقت بنماییم:
آیا اشتباه بوده یا فساد؟ برنامهریزی شده بوده یا اتفاقی؟ آدم با تقوایی بوده یا نه؟ تحریف از موضع بوده یا از روی جهالت؟ کارگزارش اشتباه کرده است آیا قصور در انتخاب بوده یا بعد از رسیدن به پست حب مال او را آدم بدی کرده؟ سوابق قبلی را نگاه کن؟ به موضوع اشراف کامل داری یا نه؟ مدرک معتبر داری یا نه؟ گناه خصوصی بوده یا عمومی؟ خطای تکرار شدنی بوده یا فقط یکبار از دستش در رفته؟ بیت المال بوده یا حق الناس یا حق الله یا حق النفس؟ توبه کرده یا نه؟ مرجع رسیدگی برویم اطلاع دهیم یا در فضای عمومی یا در فضای علمی یا خصوصی؟ خودش هست جواب بدهد یا یک طرفه نقد میکنیم؟ موضع بگیریم یا نه بگذاریم آبرویش حفظ شود و همه فراموش کنند؟ زمان خطا هشیار بوده یا در آن زمان حواسش جمع نبوده؟
حالا که فرضهای مختلف را گفتم ببینیم دین چه میگوید کجا برخورد قاطع کنیم کجا ستار باشیم، کجا عفو کنیم و.....
خیانت برنامهریزی شده: وقتی اشتباه برنامهریزی شده و خیانت در بیتالمال از طرف برخی کارگزاران وجود دارد، حضرت علی(ع) با شدت هر چه تمام برخورد میکند. در قسمتی از نامه 51 نهج البلاغه به مالک آمده است: اگر یکی از آنان دست به خیانت زد و گزارش جاسوسان تو هم آن خیانت را تاییدکرد به همین مقدار گواهی قناعت کرده او را با تازیانه کیفر کن و آنچه از اموال که در اختیار دارد از او باز پس گیر، سپس او را خوار دار. و خیانتکار بشمار و طوق بدنامی به گردنش بیفکن.(گزارش میرسد جاسوس هم تایید میکند.)
متاسفانه ما گاهی اوقات با همهی خطاها این طور برخورد میکنیم. چون فکر میکنیم عدالت حضرت علی(ع) فقط این شکلی بوده است.
امر به معروف از نهی منکر: گاهی اوقات سکوت گناه است و باید امر به معروف از نهی منکر انجام شود. هم یک گروه متخصص برای این کار گذاشته شود و هم همهی مردم مراقب هم باشند. وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (آلعمران104) و باید از میان شما، گروهى، [مردم را] به نیکى دعوت کنند و به کار شایسته وادارند و از زشتى بازدارند، و آنان همان رستگارانند. (آل عمران104)
النبی(ص): لتأمرنّ بالمعروف و لتنهنّ عن المنکر، او لیسلّطنّ اللَّه شرارکم على خیارکم، فیدعو خیارکم فلا یستجاب لهم. پیامبر(ص): باید امر به معروف و نهى از منکر کنید، و گر نه خدا بدها (شرارکم) شما را بر نیکانتان مسلط مىکند. و چون چنین شود، هر چه نیکان دعا کنند دعایشان مستجاب نمىشود.( الحیاة با ترجمه احمد آرام، ج1، ص: 422)
حالا ببینیم چقدر حوزه و نحوهی برخورد میتواند وسیعتر باشد.
قاعده احسان: در تفسیر نور ذیل آیه 91 توبه آمده است: از آنان که بدون قصور و کوتاهی و با داشتن انگیزه خوب، زیانی سر زند مواخذه نمیشوند و تاوانی نمیپردازند ...ما عَلَى الْمُحْسِنینَ مِنْ سَبیلٍ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحیمٌ (توبه91)
مثلا کارمند امینی که هنگام جابهجایی پول بانک، گرفتار سارقین شود، یا باربری که هنگام حمل بار، دچار حادثه شود. پس هرگونه اقدام اصلاحی که با انگیزه نیک و بیغرضانه انجام شود و حوادث و زیانهای پیشبینی نشده پیش آید، نباید تاوان پرداخت شود. در فقه نیز این قاعده به نام احسان و نفی حرج میباشد.(تفسیر نور)
قاعده ماستمالی وعذرتراشی:
وقتی بدون برنامهریزی یک آدم خوبی چرت و پرتی میگوید خودت را بزن به نشنیدن، مقداری ماست تهیه کن خطایش را ماستمالی کن. اصلا هم لازم نیست یوگوماست شهین باشد. دست شما در انتخاب ماست باز است.
وقتی دارد خطایش را توجیه میکند تو هم بگو باشد. سالها او را میشناسیم و میدانیم آدم خوبی است.
وقتی میدانی همسرت یا یکی از شیعیان آدم خوبی است یهو از زبانش یک شوخی نابهجا در میرود، ماستمالی کن. مسلسل سرزنش را بر ندار تیربارانش کن. خودش فهمیده اشتباه کرده است.
باب نهى از شتاب در اظهار نظر درباره شیعیان و زدودن گناهانشان:
الخصال الْأَرْبَعُمِائَةِ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع اطْلُبْ لِأَخِیکَ عُذْراً فَإِنْ لَمْ تَجِدْ لَهُ عُذْراً فَالْتَمِسْ لَهُ عُذْراً. حضرت امیرالمؤمنین(ع) فرمود: براى برادرت (اگر کار خلافى کرد) عذرى بجو و اگر نیافتى با تلاش بیشتر عذرى برایش بساز (بحار الأنوار، ج65، ص: 200) یا بجو یا بساز.
عمر صابرى گوید: خدمت حضرت صادق(ع) عرض کردم من گاهى مشاهده مىکنم که اصحاب ما مرتکب گناهان بزرگ مىگردند، فرمود: اى عمر به دوستان خداوند شماتت نکن، اگر دوست ما گناهى از وى سر مىزند و مستحق عذاب مىگردد، خداوند او را مبتلا مىکند. بدن او بیمار مىگردد و این موجب غفران او مىشود، و اگر بدنش مبتلا شد در مالش نقصان پدید مىآید، و اگر این هم نشد گرفتار مصیبت فرزندان مىگردد و اگر آن هم نشد در گرفتارىهاى روزگار سختى مشاهده مىکند تا هنگام مرگ گناهى نداشته باشد و خداوند از وى راضى گردد و او را وارد بهشت کند. در حدیث دیگرى آمده اگر مبتلا به فرزند و خانواده نشد خداوند او را به همسایگان بد گرفتار مىکند تا او را رنج دهند و اگر این هم نشد به مصیبتهاى دنیائى گرفتار مىشود. (بحار الأنوار ج65 ص200 )
ادامه در ادامه
و اما ادامه مطلب
قاعده تشیع الفاحشه:
این قاعده یک مقدار رعب آور است. لطفا با آب قند به مطالعه بپردازید.
إِنَّ الَّذینَ یُحِبُّونَ أَنْ تَشیعَ الْفاحِشَةُ فِی الَّذینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذابٌ أَلیمٌ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ (نور19) کسانى که دوست دارند که زشتکارى در میان آنان که ایمان آورده اند، شیوع پیدا کند، براى آنان در دنیا و آخرت عذابى پر درد خواهد بود، و خدا[ست که] مىداند و شما نمىدانید. (نور19) دو نکته را دقت میدهم: کلمه یحبون که یعنی میل خود را هم کنترل کن و دوم عذاب الیم در دنیا و در آخرت.
روایات اکثرا ذیل آیه نوزده نور.
زارت تا یک عکس و فیلم از گناه یک نفر به دستت میرسد برای همه نفرست. مقداری از این مخ استفاده کن. ثواب دارد.
در روایتی از امام علی بن موسی الرضا(ع) می خوانیم: المذیع بالسیئة مخذول والمستتر بالسیئة مغفور له. آنکس که گناه را نشر دهد مخذول و مطرود است و آنکس که گناه را پنهان میدارد مشمول آمرزش الهی است. (تفسیر نمونه جلد14ص446)
یکهو دیدی همون گناهی رو که فیلمش را فرستادی تا اذهان عمومی را آگاه کنی، دقیقا همون رو پای خودت هم مینویسند.
در حدیثی از پیامبر اسلام (ص) می خوانیم: من اذاع فاحشة کان کمبتدئها. کسی که کار زشتی را نشر دهد همانند کسی است که آن را در آغاز انجام داده است. (تفسیر نمونه جلد14ص446)
ستار باشم. یا ستار العیوب!
الباقر: یَجِبُ لِلْمُؤْمِنِ عَلَی الْمُؤْمِنِ أَنْ یَسْتُرَ عَلَیْهِ سَبْعِینَ کَبِیرَهًًْ. امام باقر: مؤمن باید هفتاد گناه کبیرهی برادر مؤمنش را بپوشاند. (تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۰، ص۱۹۸- الکافی، ج۲، ص۲۰۷ )
أمیرالمؤمنین: مَنْ قَالَ فِی مُؤْمِنٍ مَا رَأَتْ عَیْنَاهُ وَ سَمِعَتْ أُذُنَاهُ مَا یَشِینُهُ وَ یَهْدِمُ مُرُوَّتَهُ فَهُوَ مِنَ الَّذِینَ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِنَّ الَّذِینَ یُحِبُّونَ أَنْ تَشِیعَ الْفاحِشَةُ فِی الَّذِینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ. امام علی: هرکس دربارهی مؤمنی مطلبی را که با چشم دیده یا با گوش خود شنیده بگوید که به آن وسیله از او عیبجویی کند و به شخصیّت او زیان برساند، چنین کسی از جملهی آنهایی است که خداوند دربارهی آنان فرموده است: إِنَّ الَّذِینَ یُحِبُّونَ أَن تَشِیعَ الْفَاحِشَةُ فِی الَّذِینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ.(تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۰، ص۱۹۶/ بحارالأنوار، ج۷۲، ص۳۶۵/ وسایل الشیعهًْ، ج۱۷، ص۲۱۱/ جامع الأخبار، ص۱۴۷/ کشف الریبهًْ، ص۹۱)
الکاظم:مُحَمَّدِبْنِالْفُضَیْلِ عَنْ أَبِیالْحَسَنِالْأَوَّلِ: قَالَ قُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ الرَّجُلُ مِنْ إِخْوَانِی یَبْلُغُنِی عَنْهُ الشَّیْءُ الَّذِی أَکْرَهُهُ فَأَسْأَلُهُ عَنْ ذَلِکَ فَیُنْکِرُ ذَلِکَ وَ قَدْ أَخْبَرَنِی عَنْهُ قَوْمٌ ثِقَاتٌ فَقَالَ لِی یَا مُحَمَّدُ کَذِّبْ سَمْعَکَ وَ بَصَرَکَ عَنْ أَخِیکَ فَإِنْ شَهِدَ عِنْدَکَ خَمْسُونَ قَسَامَهًًْ وَ قَالَ لَکَ قَوْلًا فَصَدِّقْهُ وَ کَذِّبْهُمْ لَا تُذِیعَنَّ عَلَیْهِ شَیْئاً تَشِینُهُ بِهِ وَ تَهْدِمُ بِهِ مُرُوءَتَهُ فَتَکُونَ مِنَ الَّذِینَ قَالَ اللَّهُ فِی کِتَابِهِ إِنَّ الَّذِینَ یُحِبُّونَ أَنْ تَشِیعَ الْفاحِشَةُ فِی الَّذِینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ.
امام کاظم: محمّدبنفضیل گوید: به امام کاظم عرض کردم: فدایت شوم! دربارهی یکی از برادرانم خبرهایی به من میرسد که برایش بد است، و از او میپرسم و منکر میشود با اینکه افراد موثّقی به من خبر دادهاند. فرمود: ای محمّد! گوش و چشمت را نسبت به برادرت دروغ شمار و اگر پنجاه عادل هم نزد تو گواهی دهند و خودش چیز دیگری بگوید، او را راستگو بشمار و همه را دروغگو به حساب بیاور، و چیزی که او را زشت کند و آبرویش را ببرد، فاش نکن، که اگر فاش کنی از آنهایی میباشی که خدای عزّوجلّْ میفرماید: إِنَّ الَّذِینَ یُحِبُّونَ أَن تَشِیعَ الْفَاحِشَةُ فِی الَّذِینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ.(تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۰، ص۱۹۶/ الکافی، ج۸، ص۱۴۷/ وسایل الشیعهًْ، ج۱۲، ص۲۹۵/ بحارالأنوار، ج۷۲، ص۲۱۴/ أعلام الدین، ص۴۰۵/ ثواب الأعمال، ص۲۴۷/ نورالثقلین/ البرهان)
اشاعه ی فحشا، گاهی با زبان و قلم است که عمل زشت مردم را افشا کند و گاهی با تشویق دیگران به گناه و قرار دادن امکانات گناه در اختیار آنان
امام صادق علیه السلام فرمود: کسی که آن چه را درباره ی مؤمنی بشنود، برای دیگران بازگو کند، جزء مصادیق این آیه است(تفسیر نور)
در حدیث میخوانیم: کسی که کار زشتی را شایع کند، مانند کسی است که آن را مرتکب شده است( تفسیر کنزالدقائق )
توبیخ کمیل برای ضعف مدیریت: کمیل که از اصحاب خاص و نزدیک حضرت علی(ع) و دعای کمیل از ایشان هست، یک اشتباه نظامی انجام میدهد و منطقهای حساس را بدون اجازه رها میکند و منجر به غارتگری دشمن میشود. حضرت علی(ع) نامهای توبیخآمیز که نامه 91 نهج البلاغه است را به ایشان مینویسد. اما این نامه که اکنون در دست ماست آیا آن زمان نامه خصوصی بوده یا عمومی؟ یعنی این نامه در فضای مجازی اعلام شد یا نه؟ خصوصی به کمیل گفته شد و بعدا در اختیار ما قرار گرفت.
این جای تحقیق دارد. اینکه هر اشتباهی باید جار زده شود این طور نیست .
کمیل که انسان بسیار خوب و والایی است در مدیریت اشتباه بزرگی میکند، خصوصی تذکر میدهیم و سر پستش هم میماند. خُذِ الْعَفْوَ وَ أْمُرْ بِالْعُرْفِ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْجاهِلینَ (اعراف199) گذشت پیشه کن، و به[کار] پسندیده فرمان ده، و از نادانان رُخ برتاب. (اعراف199) البته اینکه نامه خصوصی بوده و ماندن سر پست باید تحقیق شود که من به شنیده از عالم اکتفا کردم و سند بررسی نکردم.
آیا کمیل شیوهاش این است که با امام هماهنگ نکند یا سهلانگاری بوده است؟ آیا ضعف مدیریتی باز تکرار خواهد شد یا فقط این بار بوده؟ آیا این فرد جایگزین دارد یا نه با کمبود نیرو مومن متخصص در این زمینه مواجهیم؟ پس این چنین نیست که تا اشتباه حتی بزرگ رخ داد بزنیم طرف را بترکانیم.
عفو استراتژیک:
یا به خاطر کمبود امکانات مقابله نمیکنیم یا به خاطر اینکه اول باید افکار عمومی با خیانت آنها آشنا بشوند و روشنگری صورت گیرد بعد مقابله انجام شود. نمیشود با یک آدم معروف خیانتکار که بعضی از افکار عمومی موافقش هستند برخورد تند کرد.
جوش زیرپوستی را نباید دست زد بدتر میشود. اگر دست زدیم درمان نمیشود فقط جایش قرمز میشود. باید جوش بیرون بزند همه بفهمند بعد مقابله کنیم و جوش را بترکانیم. اما در این مدت به دقت زیرنظر باشد و بخشش باشد. شاید هم برگشت.
با وجود اینکه یک عده حق براشون عرضه شده اما مخالفند. باید عفو استراتژیک داشته باشیم تا زمانش فرا برسه.
وَدَّ کَثیرٌ مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ لَوْ یَرُدُّونَکُمْ مِنْ بَعْدِ إیمانِکُمْ کُفَّاراً حَسَداً مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِهِمْ مِنْ بَعْدِ ما تَبَیَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ فَاعْفُوا وَ اصْفَحُوا حَتَّى یَأْتِیَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ إِنَّ اللَّهَ عَلى کُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ (بقره109)بسیارى از اهل کتاب پس از اینکه حق برایشان آشکار شد، از روى حسدى که در وجودشان بود، آرزو مىکردند که شما را، بعد از ایمانتان، کافر گردانند. پس عفو کنید و درگذرید، تا خدا فرمان خویش را بیاورد، که خدا بر هر کارى تواناست. (بقره109)
افرادی که در فتنه هستند متفاوتند. یکی حرفهای و برنامهریز، یکی جوگیر. جو گرفتتش. با جو گرفتگان خیلی سخت نگیریم.
گاهی برخورد شدید با یک آدم مخالف معروف باعث میشود این آدم برود جزء ضدانقلاب. پس چه کار کنیم؟ نزدیک خودمان یک پست به او میدهیم و مراقبش هم هستیم. از این رو سعی میکنیم او را در دایره وحدت حفظ کنیم.
قاعدهی برادر دینی بعد از توبه:
یک نفر که هیچ پیمانی حالیش نیست. نه پیمان رعایت میکند و نه خویشاوندی سرش میشود. بعد از توبه و اقامه نماز و زکات میشود برادرمان. برادر دینی. از چه چیز به چه چیز تبدیل میشود. از هیچ به برادر.
لا یَرْقُبُونَ فی مُؤْمِنٍ إِلاًّ وَ لا ذِمَّةً وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُعْتَدُونَ (توبه10) فَإِنْ تابُوا وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّکاةَ فَإِخْوانُکُمْ فِی الدِّینِ وَ نُفَصِّلُ الْآیاتِ لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ (توبه11) در باره هیچ مؤمنى مراعات خویشاوندى و پیمانى را نمىکنند، و ایشان همان تجاوزکارانند. (توبه10) پس اگر توبه کنند و نماز برپا دارند و زکات دهند، در این صورت برادران دینى شما مىباشند، و ما آیات[خود] را براى گروهى که مىدانند به تفصیل بیان مىکنیم. (توبه11)
مراقب موضعگیری و حرف زدنمان باشیم.
اهل سنت برادر دینی ماست البته اختلاف هم داریم و برادر شیعی نیست اما برادر دینی هست. با برادرت شیعیت صمیمانه باش. با برادر دینیات با عدالت برخورد کن.
حوزه صمیمت و حوزه رفتار خوب فرق دارد. وجلسه مباحثه هم داریم.
اهل سنت که عصمت را قبول ندارد برادر ما میشود. پس مخالف ولایت فقیه هم برادر ماست. ولی فقیه که از معصوم پایینتر است. مخالفانی که اقدام عملی نمیکنند بیاحترامی نمیکنند و..... البته این مخالف رهبر الهی جامعه اسلامی حق گرفتن پست حساس ندارد چون مملکت را شیع (جَعَلَ أَهْلَها شِیَعاً) و طبقه طبقه میکند. یک جایی که لازم است حرف آخر زده شود و همه عمل کنند، ایشان با پست حساسش مخالفت میکند و مملکت دو دسته میشود.
و البته مخالف اصل ولایتفقیه داریم، مخالف ولایت مطلقه داریم(ولایت مقیده) و .... که هر کدام رفتار متناسب با خود را میطلبد.
کار دشمن شیع (گروه) کردن است. تقسیمبندی به کرد و لر و ... تقسیم بندی به اهل سنت و شیعه و تقسیم بندی به موافق ولی فقیه و مخالف آن. اگر بخواهیم همه را گروه گروه کنیم پس وحدت چه میشود؟ البته روشنگری، بیان اصول و .... همچنان هست. و با اقدام عملی علیه امنیت و اصول برخورد میشود. با جریانساز مخالفت با رهبر الهی جامعه اسلامی مقابله میشود.
دو برنامه فرعون برای تضعیف: گروه گروه کردن، رواج بیحیایی.
إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلا فِی الْأَرْضِ وَ جَعَلَ أَهْلَها شِیَعاً یَسْتَضْعِفُ طائِفَةً مِنْهُمْ یُذَبِّحُ أَبْناءَهُمْ وَ یَسْتَحْیی نِساءَهُمْ إِنَّهُ کانَ مِنَ الْمُفْسِدینَ (قصص4) فرعون در سرزمین[مصر] سر برافراشت، و مردمِ آن را طبقه طبقه ساخت؛ طبقهاى از آنان را زبون مىداشت: پسرانشان را سر مىبرید، و زنانشان را[براى بهرهکشى] زنده بر جاى مىگذاشت، که وى از فسادکاران بود. (قصص4)
تحریف از موضع هدفمند:
کسی که آیه یا آیات را هدفمند از موضع خودش خارج میکند باید سریع پاسخش را داد. از خود دین علیه دین استفاده میکند.
مثلا میگوید از فلان آیه درس دوستی میگیریم. در صورتی که آیات قبل و بعدش هم ببینیم درس دوستی نمیگیریم. یا اگر درس دوستی میگیریم این آیه با این شرایط پیش آمده تطبیق ندارد.
و در اینجا باید سریع روشنگری شود. یا مثلا میگوید دین گفته عقل. عقل میگوید منفعت پس الان رابطه با همه و از جمله طاغوت.
در قرآن کفر نسبت به طاغوت در آیت الکرسی داریم در جهان یزید داریم و ....آن وقت بعضیها میگویند دهکده جهانی داریم و ما باید طبق قرارداهای بینالمللی به خاطر فلان منفعت با همه رابطه داشته باشیم و این را شاید تدریس هم بکند برای مریدان یا در روزنامه تریبون داشته باشد. با کلمات شیک و دلایل به ظاهر منطقی،خط جریان فکری دومی را کنار خط فکر حاکم جامعه اسلامی ترویج میکند.
این دو تا خط و دو قطبی خطرناک است.
هم وحدت را میشکند، هم جریان منحرف خود را گسترش میدهد.
قُلْ هَلْ أُنَبِّئُکُمْ بِشَرٍّ مِنْ ذلِکَ مَثُوبَةً عِنْدَ اللَّهِ مَنْ لَعَنَهُ اللَّهُ وَ غَضِبَ عَلَیْهِ وَ جَعَلَ مِنْهُمُ الْقِرَدَةَ وَ الْخَنازیرَ وَ عَبَدَ الطَّاغُوتَ أُولئِکَ شَرٌّ مَکاناً وَ أَضَلُّ عَنْ سَواءِ السَّبیلِ (مائده60) بگو: «آیا شما را به بدتر از[صاحبانِ] این کیفر در پیشگاه خدا، خبر دهم؟ همانان که خدا لعنتشان کرده و بر آنان خشم گرفته و از آنان بوزینگان و خوکان پدید آورده، و آنان که طاغوت را پرستش (اطاعت، بندگی) کرده اند. اینانند که از نظر منزلت، بدتر، و از راه راست گمراهترند.» (مائده60)
در قصاص حیات است:
اگر فکر کنیم کلا بخشیدن و قصاص نکردن خیلی خوب است و فاز روشنفکری و عفو گرفتیم کاملا در اشتباهیم. چون قرآن میگوید در قصاص حیات است. گاهی یک قاتل را ببخشیم به نفع جامعه است، گاهی یک قاتل را قصاص کنیم به نفع جامعه است. باید ببینیم کدام به نفع جامعه است. باید ببینیم متنبه شده است یا نه. اصل بخشش نیست. وَ لَکُمْ فِی الْقِصاصِ حَیاةٌ یا أُولِی الْأَلْبابِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ (بقره179) و اى خردمندان، شما را در قصاص زندگانى است، باشد که به تقوا گرایید. (بقره179) تقوا در این آیه یعنی تقوای در قصاص.
حالا بسم الله این موارد را در نظر بگیر بعد قضاوت کن، بعد نقد کن، بعد فیلم خطای یک نفر را برای همه بفرست.
به خاطر تمام لایک ها باید جواب بدهی.
بزرگترین هنر مردان خدا، هنر تطبیق است الان با این شرایط پیشآمده کدام آیه یا حدیث را استفاده کنم. داد بزنم، سکوت کنم و موضع نگیرم، نقد کنم یا ....
مردان خدا را دنبال کنید لایک کنیم نه هر روشنفکرنمایی را.
حالا میفهمیم رهبری یک جامعه با این همه حوادث مختلف و افراد مختلف با ویژگیهای متفاوت چقدر سخت است.
حالا معنی دعای زیر را بهتر میفهمیم:
(رب لا تکلنى الى نفسى طرفة عین ابدا لا اقل من ذلک و لا اکثر)
خدایا مرا یک چشم بهم زدن، بخود وامگذار نه کمتر و نه بیشتر
- ۹۹/۰۲/۲۰
http://emametarid.blog.ir/