بعضی قواعد قرآنی امضای سندهای بین المللی
سندهای بین المللی در قرآن
از آنجا که قرآن روشنگر همه چیزهایی است که به سعادت بشر بستگی دارد....وَ نَزَّلْنا عَلَیْکَ الْکِتابَ تِبْیاناً لِکُلِّ شَیْءٍ وَ هُدىً وَ رَحْمَةً وَ بُشْرى لِلْمُسْلِمینَ (نحل89) .....و این کتاب را که روشنگر هر چیزى است و براى مسلمانان رهنمود و رحمت و بشارتگرى است، بر تو نازل کردیم. (نحل89)
به خوبی میتوان با کمک قواعد قرآنی برای سندهای بینالمللی تصمیم گرفت. ما با کمک شاخصها باید تشخیص دهیم با سند بینالمللی چه کار کنیم. مذاکره کنیم، نکنیم. چطوری مذاکره کنیم؟ با کی و چه زمانی.
سیاست را از فلان متفکر غربی نباید آموخت. سیاست را باید از قرآنهای ناطق (معصومین) و خود قرآن آموخت.
قاعدهی نفی سبیل:
اولین و مهم ترین قاعده
در آخر آیهی 141 نساء عبارت ... وَ لَنْ یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْکافِرینَ عَلَى الْمُؤْمِنینَ سَبیلاً(نساء141) .... و خداوند هرگز بر[زیانِ] مؤمنان، براى کافران راه[تسلّطى] قرار نداده است. (نساء141) آمده است.
فقها در مسائل مختلف فقهی برای اثبات عدم تسلط کفار بر مؤمنین، به جملهی بالا استناد میکنند. البته رفت و آمد و کسب اطلاع و آموزش دیدن و تبادلات فرهنگی و اقتصادی اگر سبب تسلط کفّار و ذلّت مؤمنان نباشد مانعی ندارد.(تفسیر نور)
سبیل به اصطلاح از قبیل نکره در سیاق نفی است و معنی عموم را میرساند(تفسیر نمونه)
هر طرح، برنامه، رفت و آمد و قراردادی که راه نفوذ کفار بر مسلمانان را باز کند حرام است پس مسلمانان باید در تمام جهات سیاسی، نظامی، اقتصادی و فرهنگی از استقلال کامل برخوردار باشند. لن یجعل الله للکافرین(نکته6 تفسیرنور)
قاعدهی حل اختلاف توسط طاغوت ممنوع: الَمْ تَرَ إِلَى الَّذینَ یَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُوا بِما أُنْزِلَ إِلَیْکَ وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ یُریدُونَ أَنْ یَتَحاکَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ وَ قَدْ أُمِرُوا أَنْ یَکْفُرُوا بِهِ وَ یُریدُ الشَّیْطانُ أَنْ یُضِلَّهُمْ ضَلالاً بَعیداً (نساء60) آیا ندیدهاى کسانى را که میپندارند به آنچه به سوى تو نازل شده و[به] آنچه پیش از تو نازل گردیده، ایمان آوردهاند[با این همه] میخواهند داورىِ میان خود را به سوى طاغوت ببرند، با آنکه قطعاً فرمان یافتهاند که بدان کفر ورزند، و[لى] شیطان میخواهد آنان را به گمراهىِ دورى دراندازد. (نساء60)
عمر بن حنظله گوید: از امام صادق علیه السلام پرسیدم: دو نفر از خودمان راجع به وام یا میراثى نزاع دارند و نزد سلطان و قاضیان وقت به محاکمه میروند، این عمل جایز است؟ فرمود: کسى که در موضوعى حق یا باطل نزد آنها به محاکمه رود چنانست که نزد طغیانگر به محاکمه رفته باشد و آنچه طغیانگر برایش حکم کند اگر چه حق مسلم او باشد چنان است که مال حرامى را میگیرد زیرا آن را به حکم طغیانگر گرفته است در صورتى که خدا امر فرموده است به او کافر باشند خداى تعالى فرماید یُریدُونَ أَنْ یَتَحاکَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ وَ قَدْ أُمِرُوا أَنْ یَکْفُرُوا... میخواهند به طغیانگر محاکمه برند در صورتى که مأمور بودند به او کافر شوند.
عرض کردم: پس چه کنند؟ فرمود: نظر کنند به شخصى از خود شما که حدیث ما را روایت کند و در حلال و حرام ما نظر افکند و احکام ما را بفهمد، به حکمیت او راضى شوند همانا من او را حاکم شما قرار دادم؛ اگر طبق دستور ما حکم داد و یکى از آنها از او نپذیرفت همانا حکم خدا را سبک شمرده و ما را رد کرده است. و آنکه ما را رد کند خدا را رد کرده و این در مرز شرک به خدا است. گفتم: اگر هر کدام از آن دو یکى از اصحابمان را (از شیعیان) انتخاب کرده، به نظارت او در حق خویش راضى شد و آن دو در حکم اختلاف کردند و منشأ اختلافشان، اختلاف حدیث شما بود، فرمود: حکم درست آن است که عادلتر و فقیهتر و راستگوتر در حدیث و پرهیزکارتر آنها صادر کند و به حکم آن دیگر اعتنا نشود ....( اصول کافى،ترجمه مصطفوى، ج1، ص: 87)
یک جوری قرارداد ببند که اگر به اختلاف خوردی مجبور نشوی بروی پیش دادگاه طاغوت.
تضمینی که باید به دادگاه طاغوت مراجعه شود چه فایده دارد.
قاعده ارتباط خارجی با قسط و و نیکی و نه محبت:
اگر قرار است با کشوری کافر رابطه داشته باشیم چند ویژگی باید داشته باشد.
با دین شما کاری نداشته باشند و نخواهند شما را از دیارتان بیرون کنند و پشتیبانی از بیرون راندن شما هم نکند.
لا یَنْهاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذینَ لَمْ یُقاتِلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَ لَمْ یُخْرِجُوکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا إِلَیْهِمْ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطینَ (ممتحنه8)
[امّا] خدا شما را از کسانى که در[کار] دین با شما نجنگیده و شما را از دیارتان بیرون نکردهاند، باز نمىدارد که با آنان نیکى کنید و با ایشان عدالت ورزید، زیرا خدا دادگران را دوست مىدارد. (ممتحنه8)
إِنَّما یَنْهاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذینَ قاتَلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَ أَخْرَجُوکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ وَ ظاهَرُوا عَلى إِخْراجِکُمْ أَنْ تَوَلَّوْهُمْ وَ مَنْ یَتَوَلَّهُمْ فَأُولئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ (ممتحنه9) فقط خدا شما را از دوستى با کسانى باز مىدارد که در[کار] دین با شما جنگ کرده و شما را از خانههایتان بیرون رانده و در بیرونراندنتان با یکدیگر همپشتى کردهاند. و هر کس آنان را به دوستى گیرد، آنان همان ستمگرانند. (ممتحنه9)
الان شبکه های مختلف ماهواره ای ضد ایران مال کدوم کشورهاست؟ روسیه و چین؟ یا آمریکا و انگلیس و ....
شبکه ماهواره ای با دین ما کار دارد مثلا سگ به جای بچه. عادی سازی مجری بی حجاب و اخبار کذب تقویت شایعه و تغییر نظام و ....
خب اون کشوری که با شبکه های ماهواره ای این کار را می کند به سمتش نرو.
چرا گفته شد با قسط و نیکی و نه با محبت با کافر تعامل کنیم؟ چون محبت ولایت می اورد ما سه وجه ولایت داریم
ولایت محبت، ولایت نصرت، ولایت سرپرستی
اینها به هم متصلند یعنی محبت می کشاند به سمت نصرت و نصرت می کشد به سمت سرپرستی.
قاعدهی شاورهم فی الامر:
کلمه الامر در شاورهم فیالامر مفهوم وسیعی دارد و همهی کارها را شامل میشود ولی مسلّم است پیامبر(ص) در احکام الهی با مردم مشورت نمیکرد بلکه در آنها صرفاً تابع وحی بود. پس مشورت تنها در طرز اجرای دستورات و پیاده کردن احکام بود نه در قانونگذاری.(تفسیر نمونه)
مثلا شما نمیتوانید تعریف خانواده را عوض کنید. خانواده یک مدل است ازدواج مرد با زن. حالا غرب یا شرق هر تعریف دیگری داشته باشد.
مثلا در سند بیست سی در تعریف خانواده همجنسگرا هم جزء خانواده امده.
اصلا تعریف خانواده چیزی نیست که قابل مذاکره یا امضای سند باشد. وقتی تعریف متفاوت شد برنامهها هم طبق آن تعریف میشود.
پس ما باید بدانیم چه اموری قابل مذاکره است چه اموری قابل مذاکره نیست. فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلیظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَ شاوِرْهُمْ فِی الْأَمْرِ فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَوَکِّلینَ (آلعمران159)
پس به[برکتِ] رحمت الهى، با آنان نرمخو[و پُر مِهر] شدى، و اگر تندخو و سختدل بودى قطعاً از پیرامون تو پراکنده مىشدند. پس، از آنان درگذر و برایشان آمرزش بخواه، و در کار[ها] با آنان مشورت کن، و چون تصمیم گرفتى بر خدا توکل کن، زیرا خداوند توکل کنندگان را دوست مىدارد. (آلعمران159)
قاعده ولایت و امر جامع: وقتی یک نفر در جایگاه رهبر و ولی فقیه هست اطاعت واجب است.
فصل الخطاب یعنی این.
اقای ایکس یه چیز بگه اقای ایگرگ یه چیز مردم هر کی طبق تحلیل خودش عمل کنه اصلا کشوری می ماند؟ یک نفر در موارد حساس حکومتی حرف اخر را می زند و ان رهبر است.
در امور حکومتی حتی مرجع تقلید باید تابع رهبر باشد. اگر قرار است تبعیت نباشد ابتدا خبرگان عزل کند با دلیل؛ بعد تبعیت نباشد.
هر کسی در این جایگاه است در امور حکومتی اطاعت واجب است. رهبر انجایی که احساس کند خلاف مسیر انقلاب دارد حرکت می شود رای خود را می گوید چون رهبر انقلاب است.
إِنَّمَا ٱلۡمُؤۡمِنُونَ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ بِٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦ وَإِذَا کَانُواْ مَعَهُۥ عَلَىٰٓ أَمۡرࣲ جَامِعࣲ لَّمۡ یَذۡهَبُواْ حَتَّىٰ یَسۡتَـٔۡذِنُوهُۚ إِنَّ ٱلَّذِینَ یَسۡتَـٔۡذِنُونَکَ أُوْلَـٰٓئِکَ ٱلَّذِینَ یُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦۚ فَإِذَا ٱسۡتَـٔۡذَنُوکَ لِبَعۡضِ شَأۡنِهِمۡ فَأۡذَن لِّمَن شِئۡتَ مِنۡهُمۡ وَٱسۡتَغۡفِرۡ لَهُمُ ٱللَّهَۚ إِنَّ ٱللَّهَ غَفُورࣱ رَّحِیمࣱ
مؤمنان واقعى کسانى هستند که به خدا و رسولش ایمان آوردهاند و هنگامى که در کار مهمّى با او باشند، بىاجازۀ او جایى نمىروند؛ کسانى که از تو اجازه مىگیرند، براستى به خدا و پیامبرش ایمان آوردهاند! در این صورت، هر گاه براى بعضى کارهاى مهمّ خود از تو اجازه بخواهند، به هر یک از آنان که مىخواهى (و صلاح مىبینى) اجازه ده، و برایشان از خدا آمرزش بخواه که خداوند آمرزنده و مهربان است!(۶۲ نور)
منظور از "امر جامع" هر کار مهمى است که اجتماع مردم در آن لازم است و تعاون و همکاریشان ضرورت دارد، خواه مساله مهم مشورتى باشد، خواه مطلبى پیرامون جهاد و مبارزه با دشمن، و خواه نماز جمعه در شرائط فوق العاده، و مانند آن، بنا بر این اگر مىبینیم بعضى از مفسران آن را به خصوص مشورت، یا خصوص مساله جهاد، یا خصوص نماز جمعه یا نماز عید تفسیر کردهاند باید گفت: بخشى از معنى آیه را منعکس ساختهاند، و شان نزولهاى گذشته نیز مصداقهایى از این حکم کلى هستند.(تفسیر نمونه)
الان همین سوریه که گرفته شد، چون رییس جمهور داشت اما ولی فقیه نداشت.
ولی فقیه مثل امام خمینی ره حکم جهاد می دهد بسیج می اید و تحولات عظیم ایجاد می کند یا مثل ایت الله سیستانی با یک حکم جهاد داعش را بیرون می کند.
کسایی که دنبال عوض کردند رهبر و کشور بی ولی فقیه هستند این نتیجه اش می شود سوریه.
دومین مورد نیروی پای کار رهبر. نیروی پای کار رهبر اسمش الذین معه هست. اسمش رکن الشدید است.
مُّحَمَّدࣱ رَّسُولُ ٱللَّهِۚ وَٱلَّذِینَ مَعَهُۥٓ أَشِدَّآءُ عَلَى ٱلۡکُفَّارِ رُحَمَآءُ بَیۡنَهُمۡۖ تَرَىٰهُمۡ رُکَّعࣰا سُجَّدࣰا یَبۡتَغُونَ فَضۡلࣰا مِّنَ ٱللَّهِ وَرِضۡوَٰنࣰاۖ سِیمَاهُمۡ فِی وُجُوهِهِم مِّنۡ أَثَرِ ٱلسُّجُودِۚ ...۲۹ فتح
قَالَ لَوۡ أَنَّ لِی بِکُمۡ قُوَّةً أَوۡ ءَاوِیٓ إِلَىٰ رُکۡنࣲ شَدِیدࣲ
گفت: (افسوس!) اى کاش در برابر شما قدرتى داشتم؛ یا تکیهگاه و پشتیبان محکمى در اختیار من بود! (آن گاه مىدانستم با شما زشتسیرتان ددمنش چه کنم!) ۸۰ هود
پس راه نجات سوریه چیه؟ تشکیل حزب الله سوری از جوانان سوری. ما هم کمکی.
می گویند چرا رهبر انقلاب خیلی مثبت نگر است؟
چون قرآن این جوریه. چون شما ضعف ها را می گی به عنوان زنهار مدل انقلابی و نه مدل مرجفون بعد امید می دی. این خیلی مهمه. روایت ضعف مرجفون تولید ناامیدی می کند و تغییر نظام. روایت زنهار انقلابی تولید امر به معروف و نهی از منکر و حفظ نظام.
وَکُلࣰّا نَّقُصُّ عَلَیۡکَ مِنۡ أَنۢبَآءِ ٱلرُّسُلِ مَا نُثَبِّتُ بِهِۦ فُؤَادَکَۚ وَجَآءَکَ فِی هَٰذِهِ ٱلۡحَقُّ وَمَوۡعِظَةࣱ وَذِکۡرَىٰ لِلۡمُؤۡمِنِینَ
ما از هر یک از سرگذشتهاى انبیا براى تو بازگو کردیم، تا به وسیلۀ آن، قلبت را آرامش بخشیم؛ و ارادهات قوىّ گردد. و در این (اخبار و سرگذشتها،) براى تو حقّ، و براى مؤمنان موعظه و تذکّر آمده است۱۲۰ هود
قسمت نثبت فوادک انبیا را می گیم نه هر قسمتی.
قسمت نثبت فواد اتفاق کشور را بگو.
یعنی ضعف ها را تذکر بده و بعد امیدآفرینی کن. روزنامه حوادث نباش.
آخر هر پاراگرافی از تاریخ چی اومده؟
وَٱلۡعَٰقِبَةُ لِلۡمُتَّقِینَ.
اخر همه اش اینه: وَٱلۡعَٰقِبَةُ لِلۡمُتَّقِینَ
قَالَ مُوسَىٰ لِقَوۡمِهِ ٱسۡتَعِینُواْ بِٱللَّهِ وَٱصۡبِرُوٓاْۖ إِنَّ ٱلۡأَرۡضَ لِلَّهِ یُورِثُهَا مَن یَشَآءُ مِنۡ عِبَادِهِۦۖ وَٱلۡعَٰقِبَةُ لِلۡمُتَّقِینَ
موسى به قوم خود گفت: «از خدا یارى جویید، و استقامت پیشه کنید، که زمین از آن خداست، و آن را به هر کس از بندگانش که بخواهد، واگذار مىکند؛ و سرانجام (نیک) براى پرهیزکاران است!»۱۲۸ اعراف
زندگی ات، شخصیتت، شغلت، مصیبت هایت و ....را همین طور تحلیل کن. خودگویی منفی منفعلانه نکن. خودگویی در عین دیدن ضعف، تولید امید و فعالیت و پویایی کند.
##########
##########
قاعدهی امضا به خاطر امضای اکثریت ممنوع:
یک قرارداد بین المللی را همهی کشورهای جهان امضا کردهاند، خب بکنند. اگر مخالف قرآن باشد، تمام کرات جهان هم امضا کنند ما نباید امضا کنیم. چون حق، با رای اکثریت باطل نمیشود و باطل هم با رای اکثریت حق نمیشود.
وَ إِنْ تُطِعْ أَکْثَرَ مَنْ فِی الْأَرْضِ یُضِلُّوکَ عَنْ سَبیلِ اللَّهِ إِنْ یَتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ وَ إِنْ هُمْ إِلاَّ یَخْرُصُونَ (انعام116) و اگر از بیشتر کسانى که در[این سر]زمین مىباشند پیروى کنى، تو را از راه خدا گمراه مىکنند. آنان جز از گمانِ[خود] پیروى نمىکنند و جز به حدس و تخمین نمىپردازند. (انعام116)
قاعدهی نبذ پیمان یا سند:
وَ إِمَّا تَخافَنَ مِنْ قَوْمٍ خِیانَةً فَانْبِذْ إِلَیْهِمْ عَلى سَواءٍ إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ الْخائِنینَ (انفال58) و اگر از گروهى بیمِ خیانت دارى[پیمانشان را] به سویشان بینداز[تا طرفین] به طور یکسان[بدانند که پیمان گسسته است]، زیرا خدا خائنان را دوست نمىدارد. (انفال58)
نبذ به معنای افکندن است. مراد از افکندن پیمان به طرف دشمن، این است که قبلا به آنان اعلام کنید و سپس پیمان را لغو کنید تا غافلگیر نشوند . شما هم ناجوانمردی نکرده باشید.
به کلمه تخافن در این آیه دقت کنیم. در این آیه گفته نشده اگر آنان خیانت کردند شما هم پیمان را لغو کنید بلکه گفته شده:
اگر شواهد و قرائنی بر توطئه و خیانت دشمن وجود دارد برای پیشگیری باید در لغو پیمان پیشدستی کنید.(تفسیر نور)
نکتهی سوم تفسیر نور: تشخیص شواهد و تصمیم برای الغای قراردادها و بیاعتباری تعهدات از اختیارات رهبر جامعه اسلامی است. فانبذ الیهم (مخاطب شخص پیامبر است نه امت اسلامی)
وقتی رهبر انقلاب در یک مقطعی می گوید برجام رو نبذ کن، نبذ کن. نبذ به معنای عقب نشینی گام به گام نیست نبذ یعنی پرت کن به سمتش.
قرارداد با دشمن بر مبنای بیاعتمادی و نه اعتماد:
تضمین درست بگیر امضا تضمین نیست.
اول شما به تعهدت عمل کن بعد ما، نه برعکس.
اگر به واژه (ود) در قرآن بنگریم، آرزوهای دشمن را در مورد خود مییابیم:
او میخواهد از سلاح و سرمایه خود غافل شویم ... وَدَّ الَّذینَ کَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُونَ عَنْ أَسْلِحَتِکُمْ وَ أَمْتِعَتِکُم..(102نساء)
او از ما سازش و نرمش میخواهد وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ فَیُدْهِنُونَ (قلم9) دوست دارند که نرمى کنى تا نرمى نمایند. (قلم9)
او برای ما رنج و فشار و زحمت میخواهد وَدُّوا ما عَنِتُّمْ ..(118آلعمران)
او برای ما ارتداد و بازگشت از دین میخواهد... وَدَّ کَثیرٌ مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ لَوْ یَرُدُّونَکُمْ مِنْ بَعْدِ إیمانِکُمْ کُفَّارا...(109بقره)
خب وظیفه ما چیست آنان را به آرزویشان نرسانیم. و همواره هوشیار باشیم. هوشیاری در تمام حالات. نسبت به تمام پیامهایی که در فضای مجازی دریافت میکنیم هوشیار باشیم، در تمام قراردادها و تمام کلمات موجود در قرارداد هوشیار باشیم، هر لحظه احتمال حمله بدهیم. حالا که میدانی آرزوی آنها چیست هوشیار باش.
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا خُذُوا حِذْرَکُمْ فَانْفِرُوا ثُباتٍ أَوِ انْفِرُوا جَمیعاً (نساء71) اى کسانى که ایمان آوردهاید، [در برابر دشمن] آماده باشید[ اسلحه خود را برگیرید] و گروه گروه[دستههای پراکنده به جهاد] بیرون روید یا به طور جمعى روانه شوید. (نساء71)
هم در جنگ نرم و هم در جنگ سخت.
قاعده ضربه متقابل و ضربه چند برابر:
ذَٰلِکَۖ وَمَنۡ عَاقَبَ بِمِثۡلِ مَا عُوقِبَ بِهِۦ ثُمَّ بُغِیَ عَلَیۡهِ لَیَنصُرَنَّهُ ٱللَّهُۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَعَفُوٌّ غَفُورࣱ
(آرى،) مطلب چنین است! و هر کس به همان مقدار که به او ستم شده مجازات کند، سپس مورد تعدّى قرار گیرد، خدا او را یارى خواهد کرد؛ یقیناً خداوند بخشنده و آمرزنده است!۶۰ حج
مثلا می گوید تو هسته ای نداشته باش.
خودت چرا داری؟ چون زورت زیاده یا سفید تری توهسته ای داشته باشی ما نه. چرا؟
سند نداشتن موشک فلان امضا نکن. اول تو بگو خودت چرا داری؟
یه جوری بجنگ که پشتیبانیش از هم کار بیفته.
این یعنی ضربه چند برابری.
فَإِمَّا تَثۡقَفَنَّهُمۡ فِی ٱلۡحَرۡبِ فَشَرِّدۡ بِهِم مَّنۡ خَلۡفَهُمۡ لَعَلَّهُمۡ یَذَّکَّرُونَ
اگر آنها را در (میدان) جنگ بیابى، آن چنان به آنها حمله کن که جمعیّتهایى که پشت سر آنها هستند، پراکنده شوند؛ شاید متذکّر گردند (و عبرت گیرند)!۵۷ انفال
قاعده مذاکره مبارزه ای نه مذاکره سازشی:
وَمَن یُوَلِّهِمۡ یَوۡمَئِذࣲ دُبُرَهُۥٓ إِلَّا مُتَحَرِّفࣰا لِّقِتَالٍ أَوۡ مُتَحَیِّزًا إِلَىٰ فِئَةࣲ فَقَدۡ بَآءَ بِغَضَبࣲ مِّنَ ٱللَّهِ وَمَأۡوَىٰهُ جَهَنَّمُۖ وَبِئۡسَ ٱلۡمَصِیرُ
و هر کس در آن هنگام به آنها پشت کند - مگر آنکه هدفش کنارهگیرى از میدان براى حمله مجدد، و یا به قصد پیوستن به گروهى (از مجاهدان) بوده باشد - (چنین کسى) به غضب خدا گرفتار خواهد شد؛ و جایگاه او جهنم، و چه بد جایگاهى است!۱۶ انفال
وسط کشتی تایم استراحت برای برنامه حمله مجدد هست نه برای کناره گیری از کشتی.
با کافر حربی صلح نداریم. اتش بس داریم اما صلح نداریم. اتش بس برای جمع کردن نیرو برای حمله مجدد. کافر حربی با کافر معمولی فرق دارد.
قاعده مذاکره و تضمین:
سر یک موضوع خاص مذاکره بشه با تضمین.
نه سر چند موضوع.
در ایه امده یهود و نصاری مذاکره می کنند برای مذاکره. برجام یک برای برجام دو و برجام سه و ....
وَلَن تَرۡضَىٰ عَنکَ ٱلۡیَهُودُ وَلَا ٱلنَّصَٰرَىٰ حَتَّىٰ تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمۡۗ قُلۡ إِنَّ هُدَى ٱللَّهِ هُوَ ٱلۡهُدَىٰۗ وَلَئِنِ ٱتَّبَعۡتَ أَهۡوَآءَهُم بَعۡدَ ٱلَّذِی جَآءَکَ مِنَ ٱلۡعِلۡمِۙ مَا لَکَ مِنَ ٱللَّهِ مِن وَلِیࣲّ وَلَا نَصِیرٍ
هرگز یهود و نصارى از تو راضى نخواهند شد، (تا به طور کامل، تسلیم خواستههاى آنها شوى، و) از آیین (تحریف یافتۀ) آنان، پیروى کنى. بگو: «هدایت، تنها هدایت الهى است!» و اگر از هوى و هوسهاى آنان پیروى کنى، بعد از آنکه آگاه شدهاى، هیچ سرپرست و یاورى از سوى خدا براى تو نخواهد بود۱۲۰ بقره
لن ترضی یعنی سر هسته ای مذاکره میشه وصل می کنه به موشک
می گه موشک فلان نداشته باش
بعد می گه از فلان منطقه بیرون برو
بعد وصل می کنه به حقوق بشر و همجنسگراها.
قاعده عدم مذاکره و مبارزه با سرشاخه:
با همه می شه مذاکره کرد جز با پیمان شکن.
وَإِن نَّکَثُوٓاْ أَیۡمَٰنَهُم مِّنۢ بَعۡدِ عَهۡدِهِمۡ وَطَعَنُواْ فِی دِینِکُمۡ فَقَٰتِلُوٓاْ أَئِمَّةَ ٱلۡکُفۡرِۙ إِنَّهُمۡ لَآ أَیۡمَٰنَ لَهُمۡ لَعَلَّهُمۡ یَنتَهُونَ
و اگر پیمانهاى خود را پس از عهد خویش بشکنند، و آیین شما را مورد طعن قرار دهند، با پیشوایان کفر پیکار کنید؛ چرا که آنها پیمانى ندارند؛ شاید (با شدّت عمل) دست بردارند!۱۲ توبه
با سرشاخه باید مبارزه کرد: أَئِمَّةَ ٱلۡکُفۡرِۙ
قاعده مذاکره از نوع القای سستی وسط جنگ ممنوع:
وَلَا تَهِنُواْ وَلَا تَحۡزَنُواْ وَأَنتُمُ ٱلۡأَعۡلَوۡنَ إِن کُنتُم مُّؤۡمِنِینَ
و سست نشوید! و غمگین نگردید! و شما برترید اگر ایمان داشته باشید!۱۳۹ ال عمران
إِن یَمۡسَسۡکُمۡ قَرۡحࣱ فَقَدۡ مَسَّ ٱلۡقَوۡمَ قَرۡحࣱ مِّثۡلُهُۥۚ وَتِلۡکَ ٱلۡأَیَّامُ نُدَاوِلُهَا بَیۡنَ ٱلنَّاسِ وَلِیَعۡلَمَ ٱللَّهُ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَیَتَّخِذَ مِنکُمۡ شُهَدَآءَۗ وَٱللَّهُ لَا یُحِبُّ ٱلظَّـٰلِمِینَ
اگر (در میدان احد،) به شما جراحتى رسید (و ضربهاى وارد شد)، به آن جمعیّت نیز (در میدان بدر)، جراحتى همانند آن وارد گردید. و ما این روزها (ى پیروزى و شکست) را در میان مردم مىگردانیم؛ (- و این خاصیّت زندگى دنیاست -) تا خدا، افرادى را که ایمان آوردهاند، بداند (و شناخته شوند)؛ و خداوند از میان شما، شاهدانى بگیرد. و خدا ظالمان را دوست نمىدارد ۱۴۰ ال عمران
قبل از وعده صادق سه، وسط جنگ سوریه، یهو ادم نباید در مورد فلان قرارداد اختلافی حرف بزنه یه عده هم کف و سوت بزنن.
هر حرف پیام داره. برای جبهه مقاومت و برای جبهه کفر.
قاعده نترسیدن از تحریم:
یَـٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ إِنَّمَا ٱلۡمُشۡرِکُونَ نَجَسࣱ فَلَا یَقۡرَبُواْ ٱلۡمَسۡجِدَ ٱلۡحَرَامَ بَعۡدَ عَامِهِمۡ هَٰذَاۚ وَإِنۡ خِفۡتُمۡ عَیۡلَةࣰ فَسَوۡفَ یُغۡنِیکُمُ ٱللَّهُ مِن فَضۡلِهِۦٓ إِن شَآءَۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَلِیمٌ حَکِیمࣱ
اى کسانى که ایمان آوردهاید! مشرکان ناپاکند؛ پس نباید بعد از امسال، نزدیک مسجد الحرام شوند! و اگر از فقر(قطع داد و ستد) مىترسید، خداوند هر گاه بخواهد، شما را به کرمش بىنیاز مىسازد؛ (و از راه دیگر جبران مىکند؛) خداوند دانا و حکیم است28 توبه
نکات دوازده و سیزده از تفسیر نور:
قطع رابطه اقتصادى با کفّار، به خاطر مکتب، نگران نباشیم. «یُغْنِیکُمُ اَللّٰهُ» بیش از زرنگى و مدیریّت و سرمایه و...، فضل الهى در غناى مردم نقش دارد. «یُغْنِیکُمُ اَللّٰهُ مِنْ فَضْلِهِ»
قاعده راه خروج با تقوا:
وقتی می گوییم از تحریم نترس راه خروج هم هست.
در حدیثى از ابو ذر غفارى نقل شده که پیامبر ص فرمود:انى لا علم آیة لو اخذ بها الناس لکفتهم: وَ مَنْ یَتَّقِ اَللّٰهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً... فما زال یقولها و یعیدها :" من آیهاى را مىشناسم که اگر تمام انسانها دست به دامن آن زنند براى حل مشکلات آنها کافى است، پس آیه" وَ مَنْ یَتَّقِ اَللّٰهَ " را تلاوت فرمود و بارها آن را تکرار کرد" .
تقوای سیاسی تقوای فرهنگی تقوای عبادی و .....
اهل القری یعنی همه با هم نه همه بی هم.
وَلَوۡ أَنَّ أَهۡلَ ٱلۡقُرَىٰٓ ءَامَنُواْ وَٱتَّقَوۡاْ لَفَتَحۡنَا عَلَیۡهِم بَرَکَٰتࣲ مِّنَ ٱلسَّمَآءِ وَٱلۡأَرۡضِ وَلَٰکِن کَذَّبُواْ فَأَخَذۡنَٰهُم بِمَا کَانُواْ یَکۡسِبُونَ
و اگر اهل شهرها و آبادیها، ایمان مىآوردند و تقوا پیشه مىکردند، برکات آسمان و زمین را بر آنها مىگشودیم؛ ولى (آنها حق را) تکذیب کردند؛ ما هم آنان را به کیفر اعمالشان مجازات کردیم.۹۶ اعراف
قاعده حمایت از مستضعفین عالم:
بعضی موارد هست که جنگ داخلیه. و دخالت در امور یک کشور محسوب می شه اما بعضی موارد رویارویی حق و باطل است. مثل فلسطین و اشغاییل.
وَمَا لَکُمۡ لَا تُقَٰتِلُونَ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ وَٱلۡمُسۡتَضۡعَفِینَ مِنَ ٱلرِّجَالِ وَٱلنِّسَآءِ وَٱلۡوِلۡدَٰنِ ٱلَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَآ أَخۡرِجۡنَا مِنۡ هَٰذِهِ ٱلۡقَرۡیَةِ ٱلظَّالِمِ أَهۡلُهَا وَٱجۡعَل لَّنَا مِن لَّدُنکَ وَلِیࣰّا وَٱجۡعَل لَّنَا مِن لَّدُنکَ نَصِیرًا
چرا در راه خدا، و (در راه) مردان و زنان و کودکانى که (به دست ستمگران) تضعیف شدهاند، پیکار نمىکنید؟! همان افراد (ستمدیدهاى) که مىگویند: پروردگارا! ما را از این شهر (مکه)، که اهلش ستمگرند، بیرون ببر! و از طرف خود، براى ما سرپرستى قرار ده! و از جانب خود، یار و یاورى براى ما تعیین فرما! 75 نساء
قاعده بطانه:
بطانه به لباس زیر گفته میشود که به بطن و شکم میچسبد. این کلمه کنایه از محرم اسرار است.
قرارداد نباید جوری باشد که به اسرار ما تسلط پیدا کنند. ایا در قرار داد اف ای تی اف اسرار مالی ما در اختیار بیگانه می رود؟ تحقیق کنیم.
در پستهای حساس مراقب بطانه و نفوذی باشیم.
وفاق ملی درست است اما هر کس در هر پستی نمی شود ، هر کسی بطانه نمی شود.
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا بِطانَةً مِنْ دُونِکُمْ لا یَأْلُونَکُمْ خَبالاً وَدُّوا ما عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتِ الْبَغْضاءُ مِنْ أَفْواهِهِمْ وَ ما تُخْفی صُدُورُهُمْ أَکْبَرُ قَدْ بَیَّنَّا لَکُمُ الْآیاتِ إِنْ کُنْتُمْ تَعْقِلُونَ (آلعمران118) اى کسانى که ایمان آوردهاید، از غیر خودتان، [دوست و] همراز مگیرید. [آنان] از هیچ نابکارى در حق شما کوتاهى نمىورزند. آرزو دارند که در رنج بیفتید. دشمنى از لحن و سخنشان آشکار است؛ و آنچه سینههایشان نهان مىدارد، بزرگتر است. در حقیقت، ما نشانهها[ى دشمنى آنان] را براى شما بیان کردیم، اگر تعقل کنید. (آلعمران118)
قاعده توحید و تولید به جای تکیه به بیگانه:
بالاخره اگر از در صلح وارد شدند و نشانههای خیانت وجود ندارد، از در صلح وارد شو.
وَ إِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَها وَ تَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمیعُ الْعَلیمُ (61) و اگر به صلح گراییدند، تو[نیز] بدان گراى و بر خدا توکّل نما که او شنواى داناست. (61)
اما در صورت خیانت روی کمک یک کشور کافر دیگه حساب باز نکن. روی کمک خدا و روی کمک مؤمنین حساب باز کن.
وَ إِنْ یُریدُوا أَنْ یَخْدَعُوکَ فَإِنَّ حَسْبَکَ اللَّهُ هُوَ الَّذی أَیَّدَکَ بِنَصْرِهِ وَ بِالْمُؤْمِنینَ (انفال62) و اگر بخواهند تو را بفریبند، [یارى] خدا براى تو بس است. همو بود که تو را با یارى خود و مؤمنان نیرومند گردانید. (انفال62)
تمرکز روی نصر مؤمنین یعنی تمرکز روی تولید. نه اینکه تمرکز روی مذاکره مجدد با فریبکار. یا کشور واسطه غیراسلامی دیگر.
از همین قاعده و هم از قاعده نفی سبیل و دیگر، همه می رسیم به دلار زدایی. رفتن به سمت مبادله با پول ملی و .....
قاعدهی ربی الاعلی:
قواعد را باید بیاوریم در دستگاه رب العالمین و ربی الاعلی بنویسیم چرا؟ چون او سبحان است. از خطا پاک است. سبحان ربی الاعلی و بحمده.
یعنی سند بالادستی باید طبق برنامه ربی الاعلی (مربی و مالک برتر) باشد. برنامه ربی الاعلی چیست؟ قرآن و عترت.
فرعون حرف عجیبی نمیزد. میگفت سندهای بالادستی را من مینویسم. فَقالَ أَنَا رَبُّکُمُ الْأَعْلى (نازعات24) و گفت: «پروردگار بزرگتر شما مَنَم!» (نازعات24) فرعون خودش بتپرست بود. نمیگفت من خدا هستم میگفت برنامهها را من تعیین میکنم. أَنَا رَبُّکُمُ الْأَعْلى
ما میگوییم برنامه را باید کسی بدهد که بر مبنای تقوا عمل میکند. کسی که بر اساس هوا عمل میکند چرا باید برنامه دهد؟
أَ فَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ وَ أَضَلَّهُ اللَّهُ عَلى عِلْمٍ وَ خَتَمَ عَلى سَمْعِهِ وَ قَلْبِهِ وَ جَعَلَ عَلى بَصَرِهِ غِشاوَةً فَمَنْ یَهْدیهِ مِنْ بَعْدِ اللَّهِ أَ فَلا تَذَکَّرُونَ (جاثیه23) پس آیا دیدى کسى را که هوس خویش را معبود خود قرار داده و خدا او را دانسته گمراه گردانیده و بر گوش او و دلش مُهر زده و بر دیدهاش پرده نهاده است؟ آیا پس از خدا چه کسى او را هدایت خواهد کرد؟ آیا پند نمىگیرید؟ (جاثیه23)
- ۰۳/۰۹/۲۳
احسنت
حقیقتا عالی بود
مثل همیشه و همه جا قرآن کریم راهگشا و هدایتگره، از شما واقعا ممنونم