شنگول العلما

اینجا دفترچه خاطرات نیست کتاب است. وبلاگ دوم صوتهای مذهبی آدرسش اینه: arefanehha.blog.ir

شنگول العلما

اینجا دفترچه خاطرات نیست کتاب است. وبلاگ دوم صوتهای مذهبی آدرسش اینه: arefanehha.blog.ir

نظرات موافق تشویقند و نظرات مخالف افزایش دانش من یا شما.

زوج درمانی سلوکی

سه شنبه, ۱۸ مهر ۱۴۰۲، ۱۱:۱۷ ب.ظ

 

بعضی ها ممکنه فکر کنند سلوک یعنی اینکه فقط بری یه گوشه، عرفان و ذکر.
بعضیا می رن باشگاه بدنسازی که بعد لباس تنگ بپوشند و به بقیه بگن نگاه چه بازویی هایی دارم، نه اینکه می رن باشگاه برای آمادگی برای دوره ظهور یا برای اینکه بار از دوش بقیه بردارن مثل شهید ابراهیم هادی.
بعضیا می رن سلوک که بگن نگاه ما چه اصطلاحات پیچیده ای بلدیم.
یا می رن دنبال سلوک به قصد کرامت و علوم غریبه و .... اینها مثل همون بدنسازی هستند که می خوان خودشون رو نشون بده.
به فکر خود نازله هستند.
اما سالک می خواهد مرآت (آینه) شود که خدا را نشان دهد. خلیفه الله شود.
سلوک بر همه لازم است برای زندگی کردن و سیر به سمت کمال. حالا مراتب عالیش برای خواص و مراتب پایینش برای همه.
فرق سالک با غیر سالک در چیست؟
سالک و غیر سالک در ظاهر ممکن است یک کار انجام دهند اما سالک چندین برابر افراد عادی بالا می رود چرا؟
چون او مراقبه ۲۴ ساعته دارد.
مراقبه افراد عادی یک ساعت در روز هست مثلا موقع گناه، یاد خدا می افتند و گناه نمی کنند. 
اماسالک همان کار را انجام می دهد و گناه نمی کند مثل غیرسالک اما مراقبه سالک ۲۴ ساعته است. 
یعنی در ۲۴ ساعتی که مراقبه دارد ساعاتی که گناه پیش می اد، گناه نمی کند.
لذا توبه سالک چندین برابر افراد عادی بالا برنده هست. چون پشتش مراقبه دائم هست.
از خواب و غذا خوردن و تفریح گرفته تا کار و نماز و عبادات و ..‌. همه برای خداست. 
سالک چون خود را دائم در محضر خدا می بیند تمام اعمالش جهت پیدا می کند.
به همین ترتیب نماز. نماز سالک با نماز غیرسالک فرق می کند. 
نماز سالک بیشتر او را بالا می برد تا غیرسالک. و حضور قلبش هم بیشتر است.
متن زیر از آیت الله بهجت ره است. ایشان درواقع می گویند برای حضور قلب در نماز باید سالک شویم. باید مراقبه ۲۴ ساعته داشته باشیم. این معنی تقریبا در سوره معارج هم آمده است. بعد از مداومت از نماز مراقباتی در سوره معارج مطرح می شود و می رسد به حافظون نماز. بعد از دائمون یک سری مراقبات ، بعد حافظون.
متن ایت الله بهجت ره:
یکی از عوامل حضور قلب این است که: در تمام بیست و چهار ساعت، باید حواسّ (باصره، سامعه و...) خود را کنترل کنیم؛ زیرا برای تحصیل حضور قلب، باید مقدماتی را فراهم کرد! باید در طول روز، گوش، چشم و هم چنین سایر اعضا و جوارح خود را کنترل کنیم!

مراقبه ۲۴ ساعته رو از کلمه (الا)در ۵۶ ذاریات می شود فهمید.
وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ
  و جن و انس را نیافریدم جز برای آنکه مرا بپرستند..
سوره الذاریات آیه 56
الا مهم است از این الا ۲۴ ساعت در می اد. و چون هدف خلقت مطرح شده لذا از این جهت گفته شد که سلوک برای همه است.

سالک در باشگاه عزلت تمرین می کند تا اینکه در همه حال، عمل درست رو انجام بدیم. هر چه (سبحا طویلا) بیشتر (تبتل) بیشتر اشاره به ایات هفت و هشت مزمل.

در باشگاه عزلت خواص، وزنه ها سنگین تر است و وزنه های عوام سبک تر.
ماه رمضان تمرینه برای اینکه در ماه های دیگه هم این جوری باشیم و نه فقط ماه رمضان. 
رفتن به مسجد برای این است که تمام زمین رو مسجد بگیریم و ....
تمرین در عزلت اولش ریاضت نفس است سخت است. 
سخت تلخ نیست سخت شیرین است.
بعد عشق هم می اد و از حالت ریاضت خارج می شود. نماز، اولش ریاضت نفس است بعد عشق هم  می اد ان شاءالله. اما ممکنه سالها طول بکشه.

در کلاس سلوک ثبت نام کنیم. از بیت نفس بیرون بزنیم اگر بمریم و در مراحل ابتدایی سلوک هم باشیم، باز می گن سالک مرده است و ما را بالاتر می برند ان شاءالله. (برای درک این معنی مراجعه شود به آیه ۱۰۰ نساء)

مباحث زوج درمانی بهترش در قرآن و روایات و .... موجود هست. اما بهش به عنوان درس زوج درمانی نگاه نشده یا کم نگاه شده.
 این‌ مطالب اکثرا قبلا در سلوک بیان شده اما حالا از زاویه زوج درمانی بیان می شود.
ممکن است عمل کردن به این متن چند ماه یا چند سال طول بکشه. یا تا اخر عمر. چون نیاز به تمرین دارد جوری که به قلب بنشیند.
آیا من خودم به این حرفهایی که اینجا می زنم عمل کردم؟ نه. منم در حال تمرینم. هی زمین می خورم و بلند می شوم. و شاید از شما هم ضعیف تر.
بعضی از مطالب تکراری هست اما برای اینکه یکجا جمع بشه مجدد گفته می شه اما بعضا با آیات جدید.
این متن خیلی طولانی شد. شاید اندازه یک کتاب جیبی شده. اما همه رو در یک پست نمی نویسم برای اینکه فرصت تفکر داشته باشیم. بعدا در یک پست همه رو با هم یکجا می ذارم ان شاءالله. برای اینکه یکجا با نظم باشند.
 پنج دستور سلوکی مکتب اخلاق توحیدی علامه طباطبایی که استاد فیاض بخش شرح داده اند، عبارتند از: اول نماز و دوم دایم الوضو بودن سوم انس منظم با قرآن چهارم نماز شب و پنجم سجده طولانی.
بالاخره اولینش نماز است. و دو دستور اخر دستور سالکی هست که مقداری جلو رفته است.

اما چرا نماز خیلی مهمه؟
چون در سلوک، نماز اصله. اگر سلککم رو به معنی سلوک بگیریم. از چهار تا چیزی که انسان را در سقر می اندازد اولینش نمازگزار نبودن است. 

قران پر از بسته های سلوکی است بعضی را خواهیم دید. بسته سلوکی سقر را بینیم. کاهایی که نباید بکنیم:
مَا سَلَکَکُمْ فِی سَقَرَ
چه چیز شما را روانه سقر کرد.
سوره المدثر آیه 42
قَالُوا لَمْ نَکُ مِنَ الْمُصَلِّینَ
گویند: ما از نمازگزاران نبودیم
سوره المدثر آیه 43
نماز گزار (الْمُصَلِّینَ) تعریف دارد.
تعریفش در سوره معارج است.
سه مورد دیگه رو خیلی مختصر ببینیم.
وَلَمْ نَکُ نُطْعِمُ الْمِسْکِینَ
و افراد مسکین را اطعام نمیکردیم
سوره المدثر آیه 44
مثلا یعنی خمس و زکات واجب رو ندهیم. و مثلا شاید پولدارها زکات مستحب ندهند و به جای یتیم نوازی بروند سگ نوازی و ماشین بازی و ویلابازی و ....
وَکُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخَائِضِینَ
و با اهل باطل در سخنان باطل فرو میرفتیم
سوره المدثر آیه 45
مثلا عضو کانال مجازی هست می بینه چرت می گه اما (لفت نمی ده) ترک نمی کنه. می شینه پای تحلیل شبکه های ماهواره ای یا فلان دکتر بی تقوای دانشگاهی و ...‌
مثلا اینستای فلان بازیگر رو دنبال می کنه و آنچنان در اغتشاشات تحریک می شه که می ره بسیجی ترور کنه. که نمونه اش رو دیدیم.
وَکُنَّا نُکَذِّبُ بِیَوْمِ الدِّینِ
و پیوسته روز جزا را تکذیب میکردیم
سوره المدثر آیه 46
تکدیب نظری داریم و تکذیب عملی.
نمونه تکذیب عملی، مسلمانی است که معاد را قبول دارد اما انچنان خودش را مشغول می کند که به مرگ فکر نکند.
اگر به مرگ‌ فکر کنه خب باید به نمازهاش و اعمالش و .... فکر کنه. پس چی کار می کنه؟ سراغ انواع سرگرمی ها می ره. مثلا وقت بیکاریش مشغول بازی موبایلی و یا اهنگ یا انواع تفریح و .... می شه که یهو به مرگ فکر نکنه.
اصلا طراحی های مختلف انواع بازیهای برخط ( آن لاین) و ...‌‌برای همینه. چون از مرگ می ترسند. از تنها شدن با خودشون می ترسند. ان قدر خودشون رو مشغول می کنند که به اینها فکر نکنند.
توی قبرستان موقع دفن جنازه، فکر نمی کنه خودش یه روزی باید بره. داره به ست کردن عینک آفتابی با کفشش فکر می کنه.
این سبک زندگی یعنی نمازنخواندن و خمس و زکات واجب و (زکات مستحب رو ندادن = سگ نوازی به جای یتیم نوازی و ماشین بازی و .....) و دنبال تحلیل های ماهواره ای و منافقین بودن و دایم مشغول سرگرمی بودن و به مرگ فکر نکردن انسان را می برد به سمت سقر.

اما سقر کجاست؟
و در مجمع البیان ، در ذیل آیه ((لها سبعة ابواب)) گفته است : در معنای این آیه دو قول است ، یکی روایتی است که از علی ، امیر المؤ منین (علیه السلام ) نقل شده که فرمود: جهنم که هفت در دارد بدین جهت است که هفت طبقه دارد، هر طبقه روی طبقه دیگر قرار گرفته . آنگاه برای مجسم کردن مطلب ، دستهای خود را روی هم گذاشت ، و فرمود: همین طور روی همند و خدای تعالی بهشت را همکف زمین قرار داده و آتش دوزخ را روی هم ، که از همه پایینتر ((جهنم )) است ، و طبقه دوم آن ((لظی )) و سومش ((حطمة )) و چهارمش ((سقر))و پنجمش ((جحیم )) و ششمش ((سعیر)) و هفتمش ((هاویه)) است و در روایت کلبی طبقه زیرین را هاویه و طبقه بالاتر از همه را ((جهنم)) دانسته .
پس یک نمازنخوان که سلوکش به سمت سقر است تغییر دادنش خیلی سخته.

حالا که ایات بالا را دیدیم آیات تعریف مصلین هم ببینیم. تقریبا نقطه مقابل آیات بالا:
نمازنخوان توی مشکل، داد و بیدادش بالاست. یه ذره زندگی فقیرانه بشه روی مخ همسر پیاده روی می کنه (جزوعا) الا نمازگزار.
رزق وسیع بشه به جای خیرات بیشتر، مسافرت های تفریحی بیش از حد می شه(منوعا) الا نمازگزار:
حالا تعریف نماز گزار یا همون مصلین رو ببینیم:
إِنَّ الْإِنسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا
به راستی که انسان سخت آزمند (و بیتاب) خلق شده است.
سوره المعارج آیه 19
إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا
چون صدمه ای به او رسد عجز و لابه کند..
سوره المعارج آیه 20
وَإِذَا مَسَّهُ الْخَیْرُ مَنُوعًا
و چون خیری به او رسد بخل ورزد..
سوره المعارج آیه 21
إِلَّا الْمُصَلِّینَ
غیر از نمازگزاران:
سوره المعارج آیه 22
از اینجا به بعد تعریف مصلین است:
الَّذِینَ هُمْ عَلَىٰ صَلَاتِهِمْ دَائِمُونَ
همان کسانی که بر نمازشان پایداری میکنند.
سوره المعارج آیه 23
وَالَّذِینَ فِی أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ مَّعْلُومٌ
و همانان که در اموالشان حقی معلوم است،
سوره المعارج آیه 24
لِّلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ
برای سائل و محروم.
سوره المعارج آیه 25
که در اینجا حق معلوم برای سائل و محروم به انفاق مستحب اشاره دارد.
از امام باقرعلیه السلام نیز درباره این آیه پرسیدند، فرمود: حق معلوم غیر از زکات است(تفسیر نور)
وَالَّذِینَ یُصَدِّقُونَ بِیَوْمِ الدِّینِ
و کسانی که روز جزا را باور دارند.
سوره المعارج آیه 26
تکدیب عملی ایات سقر توضیح داده شد. اینجا در مورد تصدیق قیامت آمده است.
پس تصدیق هم می شه تصدیق نظری و عملی.
نمونه تصدیق عملی مثلا شهید آوینی. تعبیر خود شهید اینه زندگی مرگ آگاهانه. 
مرگ از جهت فنا برای دل نبستن. مرگ از جهت بقا برای پویایی و فعالیت مرگ از جهت لقا برای عاشق شدن.
آیت الله بهجت پشت کنکوری عمل می کرد.
پست کنکور قیامت خودش را حس می کرد لذا عباداتش با کیفیت و فراوان
 و درس و بحث و فعالیتش هم به اون شکل.
خودمون رو پشت کنکور قیامت ببینیم. پشت کنکوری از تمام دقایق استفاده می کند. وقتش رو با با کتاب های الکی (مثلا حرف مردم پثلا فیلم بی خود) تلف نمی کنه و ...
بقیه آیات رو هم ببینیم تا بشه اصل مطلب رو بیان کرد:
وَالَّذِینَ هُم مِّنْ عَذَابِ رَبِّهِم مُّشْفِقُونَ
و آنها که از عذاب پروردگارشان بیمناکند،
سوره المعارج آیه 27
إِنَّ عَذَابَ رَبِّهِمْ غَیْرُ مَأْمُونٍ
چرا که هیچ کس از عذاب پروردگارش در امان نیست،
سوره المعارج آیه 28
مراقبات خوفی مقدم بر مراقبات شوقی.

وَالَّذِینَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ
و آنها که دامان خویش را (از بیعفّتی) حفظ میکنند،
سوره المعارج آیه 29
إِلَّا عَلَىٰ أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَیْرُ مَلُومِینَ
مگر بر همسران یا ملک یمین هایشان که در این صورت، در خور ملامت نیستند.
سوره المعارج آیه 30
فَمَنِ ابْتَغَىٰ وَرَاءَ ذَٰلِکَ فَأُولَٰئِکَ هُمُ الْعَادُونَ
پس کسانی که جز این را طلب کنند، اینان همان تجاوزگرانند.
سوره المعارج آیه 31
(کنترل شهوت و عفت ورزی)

وَالَّذِینَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ
و آنان که رعایتکننده امانتها و قراردادهای خویشند.
سوره المعارج آیه 32
ازدواج چیه؟ میثاق (۲۱ نساء) همسر و فرزند چیه؟ امانت (حدیث عنوان بصری)
همه چیز امانت است: بدن، روح، مال و .....
تا مراحل بالاتر نفی افعال با توحید افعالی در قیام نماز و نفی صفات با توحید صفاتی در رکوع و .....
تفسیر نمونه: حدیث معروف امام باقر (علیه السلام ) و امام صادق (علیه السلام ) در تفسیر آیه ((ان الله یامرکم ان تؤ دوا الامانات الی اهلها)) صریحا آمده است که ولایت و حکومت را به اهلش واگذارید.

پس امانت از امانت های عادی تا امانت های بالاتر، جمهوری اسلامی را شامل می شود.

وَالَّذِینَ هُم بِشَهَادَاتِهِمْ قَائِمُونَ
و آنان که به (ادای) شهادتهای خود قیام میکنند.
سوره المعارج آیه 33
هم شهادتهای معمولی شامل می شود هم آن شهادت اولی و (قالوا بلی) در ایه ۱۷۲ اعراف می تواند باشد.
و قائم بودن بر فطرت الهی.

وَالَّذِینَ هُمْ عَلَىٰ صَلَاتِهِمْ یُحَافِظُونَ
و آنان که بر نمازشان مراقبت دارند.
سوره المعارج آیه 34
از نماز دایم و مداومت بر نماز شروع شد پس از بیان کارهایی دوباره رسیدیم به نماز این بار به حفاظت از نماز.از مداومت نماز رسیدیم به حفاظت از نماز. (دائمون و حافظون)
أُولَٰئِکَ فِی جَنَّاتٍ مُّکْرَمُونَ
اینان در بهشتها گرامی داشته میشوند.
سوره المعارج آیه 35

پس مثلا کسی که خیانت می کند یعنی چی؟ یعنی به مرحله حفاظت از نماز نرسیده است. و نمازگزار (=مصلین) نیست.

در تفسیر نور آمده:شاید مراد از عبارتِ علی صلاتهم دائمون، ترک نکردن و مراد از علی صلاتهم یحافظون جدّی گرفتن نماز باشد.
خب پس شاید بتوان گفت:
از جسم نماز (مداومت)برسیم به روح نماز (محافظت) که بینش مراقبات سوره معارج رو باید انجام بدیم. مراقباتی مثل حق معلوم برای سایل و محروم و تصدیق قیامت و ....

 

############

و اما نگاه از زاویه دیگر: نماز و اعمالمون رو حفظ کنیم یعنی این ثوابی که انجام دادیم با آتش گناه نسوزونیمش.

اول ای جان دفع شر موش کن/ وانگهان در جمع گندم جوش کن

بشنو از اخبار آن صدر الصدور /لا صلوة تم الا بالحضور

گر نه موشی دزد در انبار ماست /گندم اعمال چل ساله کجاست

ریزه‌ریزه صدق هر روزه چرا/ جمع می‌ناید درین انبار ما

و اما بعد؛

در ابتدای سوره مومنون هم تقریبا چنین چیزی آمده است آنجا از خشوع در نماز شروع شده و بعد از بیان کارهایی دوباره رسیده  به حفاظت از نماز:
تا حالا دو بسته معرفی شد بسته اهل سقر و بسته تعریف نمازگزار (مصلین)حالا بسته تعریف مومنون. قران بسته های دیگری هم دارد مثلا بسته عباد الرحمن یا بسته متقین که اول سوره بقره آمده و یا بسته اولوالباب که در ایه ۱۹۰ ال عمران آمده و  .... 
البته ما بسته (مومنون حقا) هم داریم. 
مومنون حقا در ابتدای سوره انفال با مومنون حقا در آخر سوره انفال فرق دارد.

این شما و این بسته های مختلف. بفرمایید بسته های سلوکی قرانی.
می خواهیم نمازگزار باشیم مراجعه شود به بسته مصلین در سوره معارج و یکی یکی عمل کنیم.
می خواهیم عبادالرحمن باشیم مراجعه شود به بسته اش که  در ایه ۶۳ سوره فرقان شروع شده و یکی یکی روی خود پیاده کنیم.
مغز متفکر رتبه تک رقمی کنکور نیست مغز متفکر را قران در بسته اولوالباب شرح داده است.
می خواهیم مومنون باشیم مراجعه شود به بسته زیر و مومنون حقا هم مراجعه شود به ابتدا و انتهای انفال:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ
به نام خداوند بخشاینده مهربان قطعا مؤمنان رستگار شدند.
سوره المومنون آیه 1
از اینجا به بعد تعریف مومنون.
الَّذِینَ هُمْ فِی صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ
همان کسانی که در نمازشان خشوع دارند.
سوره المومنون آیه 2
وَالَّذِینَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ
و آنان که از بیهوده روی گردانند.
سوره المومنون آیه 3
وَالَّذِینَ هُمْ لِلزَّکَاةِ فَاعِلُونَ
و همان کسانی که زکات میپردازند.
سوره المومنون آیه 4
وَالَّذِینَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ
و آنان که دامان خود را (از گناه) حفظ میکنند.
سوره المومنون آیه 5
إِلَّا عَلَىٰ أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَیْرُ مَلُومِینَ
مگر در مورد همسرانشان یا ملک یمین هایشان، که در این صورت بر آنان نکوهشی نیست.
سوره المومنون آیه 6
فَمَنِ ابْتَغَىٰ وَرَاءَ ذَٰلِکَ فَأُولَٰئِکَ هُمُ الْعَادُونَ
پس هر کس فراتر از این طلب کند، پس آنانند که متجاوزند.
سوره المومنون آیه 7
وَالَّذِینَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ
و (مؤمنان رستگار) کسانی هستند که امانت ها و پیمان های خود را رعایت میکنند.
سوره المومنون آیه 8

وَالَّذِینَ هُمْ عَلَىٰ صَلَوَاتِهِمْ یُحَافِظُونَ
و آنان بر نمازهای خود مواظبت دارند.
سوره المومنون آیه 9
أُولَٰئِکَ هُمُ الْوَارِثُونَ
آنان وارثانند.
سوره المومنون آیه 10
الَّذِینَ یَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ
کسانی که بهشت برین را ارث میبرند و در آن جاودانه خواهند ماند.
سوره المومنون آیه 11
انجا جنات بود اینجا فردوس.
در سوره معارج از مداومت بر نماز رسیده به حفاظت از نماز و در سوره مومنون از خشوع در نماز رسیده شده به حفاظت از نماز.

اگر سه ایه زیر را کنار هم ببینیم
الَّذِینَ هُمْ عَلَىٰ صَلَاتِهِمْ دَائِمُونَ (۲۳معارج)
....وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِکْرِی(۱۴طه)
وَلَذِکْرُ اللَّهِ أَکْبَرُ ....
و البتّه یاد خدا بزرگتر است...
سوره العنکبوت آیه 45
به این نتیجه می رسیم یعنی سالک دائم الذکر باشد. و بالاترین ذکر، ذکر قلبی است که بعدا بیشتر توضیح داده می شود. بعد برسد به حفاظت از ذکر.
بیان دیگر: دائم در محضر حق بودن با حضور قلب.(مراقبه)
پس با این بیان بانوان که در ایامی نماز ندارند چی کار کنند؟ از مداومت بر ذکر برسند به حفاظت از ذکر. حالا بالاترین جلوه ذکر البته نماز است.
مستحب است بانوان در دورانی که نماز ندارند در زمان نماز، به اندازه وقت نماز، سر سجاده ذکر بگویند.

رسیدن از مداومت بر ذکر به حفاظت از ذکر یعنی چی؟ یعنی ملکه شدن ذکر. ملکه باشد سر بزنگاه با ذکر، (تَذَکَّرُوا)حملات شیطان را دفع می کنیم یعنی ایه زیر:
إِنَّ الَّذِینَ اتَّقَوْا إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِّنَ الشَّیْطَانِ تَذَکَّرُوا فَإِذَا هُم مُّبْصِرُونَ
همانا کسانی که تقوا پیشه کرده اند، هرگاه وسوسه های) شیطانی به آنان نزدیک شود، متوجّه میشوند (و خدا را یاد میکنند)، آنگاه بینا میگردند.
سوره اعراف آیه 201
ذکری که ملکه شده، می اد و بصیرت می دهد. اما شرط دارد، تقوا. تقوا یعنی خود نگه داری از گناه و خودنگه داری از ترک واجب.
تقوا یعنی لباس پاک.
یَا بَنِی آدَمَ قَدْ أَنزَلْنَا عَلَیْکُمْ لِبَاسًا یُوَارِی سَوْآتِکُمْ وَرِیشًا وَلِبَاسُ التَّقْوَىٰ ذَٰلِکَ خَیْرٌ ذَٰلِکَ مِنْ آیَاتِ اللَّهِ لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُونَ
ای فرزندان آدم همانا بر شما لباسی فرو فرستادیم تا هم زشتی (برهنگی) شما را بپوشاند و هم زیوری باشد، و(لی) لباس تقوا همانا بهتر است آن، از نشانه های خداست، باشد که آنان پند گیرند (و متذکّر شوند).
سوره اعراف آیه 26
لباس ظاهر مقدمه لباس باطن و تقواست.
روی لباس پاک لکه گناه بیاد انسان متوجه می شود اما روی لباس کثیف لکه گناه بیاد متوجه نمی شویم
 
 رابطه نماز و تقوا دوطرفه هست:
نماز باعث افزایش تقوا: ...وَأَقِمِ الصَّلَاةَ إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَىٰ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنکَرِ وَلَذِکْرُ اللَّهِ أَکْبَرُ ....
سوره العنکبوت آیه 45
یا حدیث:
در حدیثی از امام صادق (علیه السلام ) می خوانیم : اول ما یحاسب به العبد الصلوة فان قبلت قبل سائر عمله ، و ان ردت رد علیه سائر عمله : ((نخستین چیزی که در قیامت از بندگان حساب می شود نماز است اگر مقبول افتاد سائر اعمالشان قبول می شود، و اگر مردود شد سائر اعمال نیز مردود می شود))تفسیر نمونه ج۱۶ ص۲۹۳

رعایت تقوا در طول روز باعث افزایش حضور قلب در نماز:
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَقْرَبُوا الصَّلَاةَ وَأَنتُمْ سُکَارَىٰ حَتَّىٰ تَعْلَمُوا مَا تَقُولُونَ ....
ای کسانی که ایمان آورده اید، در حال مستی به نماز نزدیک نشوید تا زمانی که بدانید چه میگویید؛ ....
سوره النساء آیه 43
سکاری به معنی مستی را تفسیر باطنی بکنیم:
در حال مستی شراب، مستی از دنیا، مستی شهوت و ... نماز نماز نمی شود.
و روایت زیر:
لإمامُ الصّادقُ علیه السلام : إنَّ العبدَ إذا صَلّى لِوَقتِها و حافَظَ علَیها ارتَفَعَت بَیضاءَ نَقِیَّةً تَقولُ : حَفِظتَنی حَفِظَکَ اللّه ُ، و إذا لَم یُصَلِّها لِوَقتِها و لَم یُحافِظْ علَیها رَجَعَت سَوداءَ مُظلِمَةً تقولُ : ضَیَّعتَنی ضَیَّعَکَ اللّه ُ ! .[بحار الأنوار : 83/9/2 .]
امام صادق علیه السلام : هرگاه بنده نماز را به وقت بخواند و آن را پاس بدارد ، آن نماز به گونه اى سپید و پاکیزه به درگاه خدا بالا مى رود و مى گوید : مرا حفظ کردى ، خداوند تو را حفظ کند . اما اگر نماز را به وقت نخواند و آن را پاس ندارد به گونه اى سیاه و تاریک [به طرف خودش] برگردد و گوید : مرا ضایع کردى ، خدا تو را ضایع کند .


حتی ولایت و زکات در نماز بیان شده است.
إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلَاةَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاةَ وَهُمْ رَاکِعُونَ
ولی و سرپرست شما، تنها خداوند و پیامبرش و ایمان آورندگانی هستند که نماز را برپا میدارند و در حال رکوع، زکات میدهند.
سوره المائده آیه 55
رکوع حالتی است بین خالق و مخلوق. نه چشم کامل می بیند و نه اینکه نمی بیند. زکات در رکوع بیان شد و نه در سجده و نه در قیام. این مهم است.

در آن بالاترین مقامی که انسان می تواند برسد و پیامبر ص رسید چی به پیامبر ص دادند؟ نماز.
پس ما می خواهیم عروج پیدا کنیم باید مدام نمازمون بهتر بشه. این جوری می شه که امام خمینی (ره) هم آداب الصلاه دارند و هم اسرار الصلاه و دیگران. چون می دانند چه اهمیتی دارد و همه چیز در نماز هست. دعا هست قرآن هست، ذکر هست و ...‌.

بسته متقین که در ابتدای سوره بقره آمده بعد از ایمان به غیب چی امده؟
 اقامه نماز.
البته بسته (هم المتقون) هم داریم در ایه ۱۷۷ بقره آمده است که مرتبه بالاتری از تقواست.
مرتبه بالاتر متقین در خطبه متقین نهج البلاغه هم آمده است.

پس اگر کسی هم نماز می خواند هم اخلاقش با خانواده بد بود یا هم مسجد می رفت هم فلان گناه رو انجام می داد جواب چی بدیم؟ او در مرحله مداومت بر نماز است هنوز به مرحله حفاظت از نماز نرسیده.
او هنوز جزء مصلین نشده است. مصلین تعریفش در سوره معارج آمده است. و گرنه حافظ نماز این کارهای گناه و خلاف را نمی کند. شاید باید بر مراقبات خوفی اش بعد از مداومت از نماز بیافزاید. شاید تصدیق عملی قیامتش مشکل دارد. شاید زکات مستحب یا واجبش مشکل دارد.

پس می بینیم که اساس سلوک با نماز است.
پس اساس زوج درمانی می شه سیر در مراتب نماز. یعنی دو نفر وقتی لیلی و مجنون می شوند که بتوانند نمازهای خوب اقامه کنند. از مداومت بر نماز برسند به حفاظت از نماز.
اگر دقت کرده باشیم وسط هر دو مورد آیات سوره معارج و ایات سوره مومنون کنترل شهوت و خیانت نکردن مطرح شده بود.

پس کسی که می گه من با ازدواج ایمانم بیشتر نشده دلیلش چیه؟ نمازش هیچ تغییری نکرده است.

تمرینی که بعد از مطلب آمده برای تثبیت است. برای ملکه شدن. ملکه که شد با مرگ نمی پره. توی دعوا نمی پره. توی اضطراب و غضب و ترس نمی پره و توی مواجهه با گناه نمی پره و .... تمرین ها نظر شخصی است.
شما می توانید تمرین های خودتون رو متناسب با روحتون پیدا کنید.
نماز اول وقت ملکه شده باشد سالک هر جا باشد در سفر ، در خطر ، در هر جا باشد به فکر نماز است.
همه ی قرارهاش رو با نماز برنامه ریزی می کند و ...‌.
 این یک نمونه ملکه است. 
حالا وضو ملکه شود، نمازشب ملکه شود و ذکرها و ....
فکر و ذکر من مربوط به من است.
شما باید فکر خودتون رو در ذکر خودتون بریزید و تمرین مناسب روحتون رو به دست بیارید ان شاءالله.
به مراحل بالاتر رسیدیم لازم باشد خداوند خودش استاد می فرستد ان شاءالله. فعلا به چیزهایی که بلدیم درست عمل کنیم.

مثلا کنترل خشم ملکه شده باشه توی تصادف زود دست به فحش نمی شویم.
توی اوج دعوای زن و شوهری یهو تهمت و بی احترامی ای نمی کنیم که نشود جمعش کرد.
مثلا توحید افعالی ملکه با توحید افعالی غیرملکه رو در داستان زیر ببینیم:
علامه طباطبایی(ره) نقل می‌کند:
یک روز در مدرسه داخل حجره نشسته بودیم و مرحوم قاضی درباره توحید افعالی صحبت می‌کرد. ایشان گرم سخن گفتن درباره توحید افعالی و توجیه کردن آن بود که ناگهان صدای وحشتناکی همراه با گرد و غبار فضای حجره را گرفت. تمام شاگردان و از جمله من، برای فرار به طرف در حجره هجوم بردیم تا فرار کنیم. بعد مشخص شد اتفاقی نیفتاده و قسمتی از سقف خراب شده است، خرابی سقف از بالای سر مرحوم قاضی بود، ولی ایشان هیچ حرکتی نکرده و سر جای خود نشسته بود. برگشتیم و دوباره نشستیم، آقا فرمود: «بیایید ای موحدان به توحید افعالی!» همه شاگردان غافلگیر شدند و ماندند که چه جوابی دهند. مدتی نشستیم تا ایشان فرمایشاتش را به پایان رساند.

ملکه کردن در سلوک رو می گن تبدیل حال به مقام.
باید مدام سعی کنیم حال ها را تبدیل به مقام کنیم.
علامه بحرالعلوم می گن: تا هر حالی مقامی شود قلیل عمل با دوام، بهتر از کثیر عمل بدون دوام است.
الإمامُ الباقرُ علیه السلام : أحَبُّ الأعمالِ إلَى اللّه ِ عَزَّ و جلَّ ما داوَمَ عَلَیهِ العَبدُ ، و إن قَلَّ .[بحار الأنوار : 71/219/25.]
امام باقر علیه السلام : محبوبترین عمل در پیشگاه خداوند عزّ و جلّ عملى است که آدمى بر آن مداومت ورزد، هرچند اندک باشد.


شروع قواعد:
قاعده صفر: قاعده ابن الوقت.
سالک با هر چیزی سلوک می کند. با کار، با فرزند، با اجتماع، با ثروت، با فقر، با زندان، با ازادی، با ازدواج، با طلاق و....
با همسر بد (فرعون) سلوک می کند می شود اسیه (س)
 با همسر خوب سلوک می کند می شود حضرت زهرا(س) و علی ع. 
با بی همسری سلوک می کند می شود حضرت مریم س.
اگر با فقر سلوک کند می شود فقر ممدوح (حساب اسان و توکل زیاد و ....)نتواند با فقر سلوک کند می شود فقر مذموم (سربار شدن و ناشکری و کفرگویی و ضدنظام اسلامی شدن و ...‌)
با ثروت درست سلوک کند (کار خیر و انفاق و محرومیت زدایی و ..‌) می شود ثروت ممدوح و برکت.
نتواند با ثروت سلوک کند می شود ثروت مذموم و مثلا غنی مترف و سگ بازی و تفاخر با پول و .‌‌..‌
با زن و فرزند هم می شود سلوک کرد.
حتی با زندان هم می شود سلوک کرد.
محلی برای عبادت و خلوت یا محلی برای همنشینی با دزدان و ....
دمی با دوست در خلوت به از صد سال در عشرت
من آزادی نمی‌خواهم که با یوسف به زندانم
سالک با هر آنچه دارد در زمان حال سلوک می کند و در حال زندگی می کند و به خدا نزدیک می شود. ما یا در اینده زندگی می کنیم یا در گذشته. اگر فلان انتخاب رو نمی کردم، اگر کنکور قبول شم، اگر کارم درست شد، اگر خونه ام اون جوری شد، اگر بچه ام بزرگ شد و .....
 ان وقت راحت می شوم و با فکر ازاد می روم سمت عبادت. این اشتباهه این زندگی در اینده است. با همین امکانات فعلی و در حال باید سلوک کرد قربة الی الله. این یعنی ابن الوقت بودن.
صوفی ابن الوقت باشد ای رفیق 
 نیست فردا گفتن از شرط طریق
این یعنی زندگی در زمان صفر که بعضی دانشمندان و ...‌ هم درباره اش نوشته اند.
زندگی در زمان صفر سالک با زندگی در زمان صفر غربی فرق می کند. آن ها منظورشون از زندگی در حال یعنی مشغول هوس و حال و هول بشو به قیامت و قبر هم فکر نکن. (ایات تکذیب عملی قیامت و سقر که بیان شد) برای همین روی نوشابه می نویسند: live the moment now
در لحظه زندگی کن.
اما زندگی در زمان صفر سالک یعنی خوف و حزن معنوی داشته باش. خوف از اعمال گناه و حزن اینکه اعمالت خالص بود و هست یا نه؟ داشته باش و.... اما خوف و حزن مادی نداشته باش.
أَلَا إِنَّ أَوْلِیَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ
آگاه باشید (دوستان و) اولیای خدا، نه ترسی دارند و نه غمگین میشوند
سوره یونس آیه 62
اولیای الهی در حال زندگی می کنند. در زمان نماز در نمازند. توی نماز فکرشون توی بازار نیست و..‌‌..
هی نگران رزق و کم و زیادش نیستند هی به بهونه اینده بچه، کنز نمی کنند و .‌.....
تمرین: تمرین زندگی در زمان صفر، حضور قلب در نماز است. هر جای نماز متوجه حواس پرتی خود شدیم همان جا توقف کنیم و به زمان حال و حضور در محضر معشوق برگردیم. 
اگر جلوی آمدن فکر پراکنده در نماز را نتوانستیم بگیریم جلوی ادامه را بگیریم. یعنی توی نماز رفتیم در بازار و فهمیدیم، توقف کنیم. این را فکر کنم ایت الله بهجت هم گفته اند عباراتش خاطرم نیست. هرجا متوجه شدیم توقف و ادامه ندادن آن فکر پراکنده.

خود تکبیرة الاحرام نماز، یک نوع زندگی در زمان صفر است. دست از پایین می اد می ره بالا. یعنی هر آنچه جلوی من بود فکرهای مزاحم و اشتغال به غیر خدا ، همه رو می اندازم پشت سرم حالا مشغول الله ای می شود که اکبر است.
وقتی الله اکبر است دیگه نگران چی باشم.
پس ذکر الله اکبر از این زاویه، زندگی در حال می شود. زوایای دیگر هم دارد همه اذکار دارند اما می توان فعلا به این زاویه ذکر را گفت و بعدا زوایای دیگر. زوایای دیگر مثل أَکْبَرُ مِنْ أَنْ یُوصَفَ و ...

قاعده اول: (قاعده اصلاح هدف ازدواج)
هدف از ازدواج رسیدن به ارامش نیست. خیلی ها اطراف ما هستند ازدواج کردند و به ارامش هم نرسیدند. البته آرامش هم توش هست. اما سکینه توش هست. سکینه یعنی مُسکن. یعنی ارامش موقت. اما اطمینان فقط با ذکر خداست.
الَّذِینَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِکْرِ اللَّهِ أَلَا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ
آنها کسانی هستند که ایمان آورده اند، و دلهایشان به یاد خدا مطمئن (و آرام) است؛ آگاه باشید، تنها با یاد خدا دلها آرامش مییابد
سوره الرعد آیه 28
آرامش ازدواج و ارامش ذکر خدا یک جنس نیست یکیش سکینه هست یکیش اطمینان.
سالک در مراحل بالا که همه چیز را ذکر الله می کند.
با همه چیز ارام می گیرد. ان وقتی که جانش بتواند بگوید: وَلِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ فَأَیْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ وَاسِعٌ عَلِیمٌ
مشرق و مغرب، از آن خداست و به هر سو رو کنید، خدا آنجاست خداوند بی نیاز و داناست
سوره البقره آیه 115
که سالها زحمت دارد.
هدف ازدواج فقط ارضای نیاز زناشویی نیست. اینم توش هست. اگر هدف باشه خب در ازدواج موقت هم این نیاز برآروده می شه. چرا ازدواج دائم کنیم؟
هدف ازدواج برآوردن نیاز متقابل هم نیست چون کم کاری یک طرف، منجر به عدم براورده شدن نیاز طرف مقابل می شه.
هدف بچه هم نیست بچه اولش قشنگه بعد نمی خوابه، اذیت می کنه، از در و دیوار بالا می ره و ....
وقتی ما خودمون الگوی خوبی برای بچه نیستیم این بچه به کی نگاه کنه خوب بشه؟
البته فرزند برای یاری امام زمان عج هم جزء اهداف هست. اما فقط این نیست.
هدف ازدواج رسیدن به مال و جمال نیست.
جمال تکراری می شه حتی اگر طرف مقابل زیبای خفته باشه. مال هم با یک مریضی و تصادف می پره
هدف ازدواج رهایی از تنهایی هم نیست؟ ممکن است تازه مسولیت ها و مشکلات زیادی برای انسان پیش بیاد که ادم احساس تنهایی بیشتر بکند. مثلا مرد باید مشکل اجاره خانه را حل کند. زن باید بچه خردسال را نگه دارد در حالی که شوهر رفته سر کار و یک لحظه نمی تونه ولش کنه بره دستشویی چون به خودش آسیب می زنه و ..‌‌‌.
هدف ازدواج چیست؟
هدف ازدواج عبد بودن و قرب به خدا و ریاضت نفس و خودسازی است.
در ازدواج ثوابهای زیادی خفته است. ثواب زیاد یعنی گام قرب به خدا را می توان بلندتر برداشت.
به ثواب زیاد فقط به عنوان ثواب زیاد نگاه نکنیم. به عنوان گام بلند قرب نگاه کنیم گام بلند سلوکی.
عبد به این نگاه نمی کند ازدواج سخته یا اسان. به این نگاه می کند مولا چی می خواد. معشوق چی می خواد. اگر خدا ازدواج دوست دارد ازدواج می کند. حجاب دوست دارد حجاب و .... هر چه او بخواهد.
رَکعَتانِ یُصَلّیهِما مُتَزَوِّجٌ أفضَلُ مِن سَبعینَ رَکعَةً یُصَلِّیها غیرُ مُتَزَوِّجٍ .[بحار الأنوار : 103/219/15 .]
امام صادق علیه السلام : دو رکعت نمازى که ازدواج کرده مى خواند ، برتر از هفتاد رکعت نمازى است که فرد عزب بخواند.
رسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله : المُتَزَوِّجُ النائمُ أفضَلُ عِندَ اللّه ِ مِنَ الصائمِ القائمِ العَزَبِ .[بحار الأنوار : 103/221/25 .]
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : ازدواج کرده خفته ، نزد خدا فضیلت دارد بر ازدواج نکرده روزه گیر شب زنده دار.
اما هدف دوم ریاضت نفس است.
وقتی هدف ازدواج ریاضت نفس است یعنی امادگی ذهنی برای سختی کشیدن.
دیگه مجرد بهانه نمی اره من ازدواج نمی کنم چون سخته. یا متاهل نمی گوید من خانه بابام راحت تر بودم. چون هدفش ریاضت نفس است.
ریاضت نفس از آیه زیر:
عَلَیْکُمْ أَنفُسَکُمْ یعنی ریاضت نفس یعنی خودسازی
این ایه در مکتب ملاحسین قلی همدانی و بزرگان دیگر، اصل است و ساعت ها توضیح دارد.
این آیه سیر است از من نازله به من های بالاتر.
از من حیوانی أَهَمَّتْهُمْ أَنفُسُهُمْ (۱۵۴آل عمران) به من روحانی فَأَنسَاهُمْ أَنفُسَهُم (۱۹حشر)
قدم اول ازدواج این است : به فکر دیگران بودن و قدمی از من خودخواه بیرون گذاشتن.
ازدواج یعنی آشکار شدن نقص های انسان و رفتن به سمت من های بالاتر.
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا عَلَیْکُمْ أَنفُسَکُمْ لَا یَضُرُّکُم مَّن ضَلَّ إِذَا اهْتَدَیْتُمْ إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُکُمْ جَمِیعًا فَیُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ
ای کسانی که ایمان آورده اید به خودتان بپردازید اگر شما هدایت یافته اید، گمراهی کسانی که گمراه شده اند، به شما زیانی نمیرساند. بازگشت همه شما به سوی خداست؛ و شما را از آنچه عمل میکردید، آگاه میسازد.
سوره المائده آیه 105

ما اگر فقط با هدف ارامش یا شهوت و رهایی از تنهایی و برآورده شدن نیازها یا .... وارد ازدواج بشیم هی جلو می ریم هی ناراضی تر می شیم. و از خدا هم دورتر می شیم.
اما اگر با هدف ریاضت نفس و عبد بودن و قرب به خدا بریم در ازدواج، این قرب اور است.

در ایه زیر اول صبر امده بعد نماز. شاید بتوان گفت صبر قبل از نماز یعنی هوش هیجانی EQ مهم تر از هوش فکر   IQ  است.
صبر را باید افزایش دهیم با ریاضت نفس.
روزه از جلوه های صبر تمریتی دینی برای افزایش صبر و ریاضت شرعی است. 
مثلا نماز جعفر طیار که کش دار است تمرینی است برای افزایش صبر و ....
ریاضت نفس های دیگر مثل کار سخت، ورزش سخت و  ....
 ابتدا نماز با اینکه سخت است بخوانیم. یعنی ریاضت نفس. بعد عشق هم می اید:
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ
ای کسانی که ایمان آورده اید، از شکیبایی و نماز یاری جویید؛ زیرا خدا با شکیبایان است.
سوره البقره آیه 153
 خدا با صابرین است. اینکه خدا با صابرین است مقدم بر مصلین مهم است‌
این اهمیت ریاضت نفس است.
صبر و غرغر به درد نمی خورد. صبر و شکر.
کلمه صبار شکور در چه آیاتی آمده؟
این قسمت آیه زیر عینا در چند آیه آمده:
إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَآیَاتٍ لِّکُلِّ صَبَّارٍ شَکُورٍ
صبارشکور یعنی خیلی صبر کننده و خیلی شکر کننده.
صبار و شکور صیغه مبالغه است.
 آیه :۵ ابراهیم. ۳۱ لقمان. ۱۹سبا. ۳۳ شوری.

فرزندپروری هم با ریاضت نفس باید باشد بعد عشق هم می اید:
پدر و مادر، امام علی (ع) و حضرت زهرا(س) غذا پهن کردند ولی به مسکین و یتیم و اسیر می دهند. یعنی آشنا کردن فرزند با صبر. یعنی بزرگ کردن فرزند بر اساس ریاضت نفس.
وَیُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَىٰ حُبِّهِ مِسْکِینًا وَیَتِیمًا وَأَسِیرًا
سوره انسان آیه 8
عبد که در نماز می گوید ایاک نعبد و ایاک نستعین کاری ندارد کاری سخت است یا اسان. هر چه رضای مولا باشد انجام می اهد.
و اشهد ان محمدا عبده و رسوله. عبد قبل از رسول.
عبد معراج می رود أَسْرَىٰ بِعَبْدِهِ و نه رسول. قبل از کار اجتماعی باید عبد بود. اسری یعنی سیر داد. برای سیر به سمت خدا باید عبد بود‌.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ سُبْحَانَ الَّذِی أَسْرَىٰ بِعَبْدِهِ لَیْلًا مِّنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِی بَارَکْنَا حَوْلَهُ لِنُرِیَهُ مِنْ آیَاتِنَا إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ
به نام خداوند رحمتگر مهربان. منزّه است آن (خدایی) که بنده اش را شبانگاهی از مسجد الحرام به سوی مسجد الاقصی - که پیرامون آن را برکت داده ایم - سیر داد، تا از نشانه های خود به او بنمایانیم، که او همان شنوای بیناست.
سوره اسراء آیه 1
عبد اختیار ندارد نمی گوید به نظر من به نظر من، این را می خواهم اونو می خواهم.
می گوید مولا چی می خواد؟ انتظارش چیست؟
وَمَا کَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَن یَکُونَ لَهُمُ الْخِیَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَمَن یَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا مُّبِینًا
هیچ مرد و زن با ایمانی حق ندارد هنگامی که خدا و پیامبرش امری را لازم بدانند، اختیاری (در برابر فرمان خدا) داشته باشد؛ و هر کس نافرمانی خدا و رسولش را کند، به گمراهی آشکاری گرفتار شده است
سوره احزاب آیه 36
تمرین: تمرینش این است که هدف خلقت را
وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ
و جن و انس را نیافریدم مگر برای آنکه مرا عبادت کنند.
سوره الذاریات آیه 56
بریزیم در ایه حمد که در نماز هر روز چندین بار می خوانیم:
إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ
(خدایا) تنها ترا میپرستیم و تنها از تو یاری میجوئیم
سوره الفاتحه آیه 5
هر دو آیه درونش عبد و عبودیت است.
و تمرین دیگر و بهتر نماز امام زمان عج است، که این ایه سوره حمد صد بار تکرار می شود صد بار گفته می شود که هدف را گم نکنیم.
یا صدتاش رو با یک معنی بگیم یا اگر نتوانستیم
سی تا ش به نیت هدف خلقت عبودیت است، سی تا ش به نیت نعبد یعنی کل زمین و اسمان و تمام عالم عبدیم.
...وَلِلَّهِ جُنُودُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ...(۴فتح)
و
سی تاش به نیت ایاک‌نستعین یعنی هب لی کمال الانقطاع... و معانی دیگر که در کتاب های اداب الصلا ة و تفسیر آمده است. (نظر شخصی)
ریختن معنی در قالب ذکر و فهماندن به قلب کار سالک است. سالک از تکرار خسته نمی شود. اگر خسته شد یعنی روی خودش کار نکرده.

قاعده دوم: (اصلاح نیت، اخلاص، بی توقعی)
انسان باید یک جوری کار کند که بتونه اول هر کاری یک بسم الله بگوید. مقام بسم الله واقعا عالی است من که خودم دوست دارم روزی بتوانم این کار را انجام دهم. موقع درس خواندن اول هر صفحه بسم الله اول کار بسم الله اول غذا بسم الله و ....
قَالَ اللهُ تَبارَکَ و تَعالی کُلُّ أَمرٍ ذِی بَالٍ لا یُذکَرُ بسم الله فیه فَهُوَ أبتَرُ؛[1] خداوند متعال می فرماید: هر کار مهمی که در آن «بسم الله» ذکر نشود، بی فرجام است.»(تفسیر منصوب به امام حسن عسگری ع)
اصلاح نیت، کار را اسان و لذت بخش می کند حتی کار سخت. من اگر برم سر کار با بسم الله یعنی به نیت اینکه جهاد است تا اینکه برم سر کار فکر کنم حمال زن و بچه هستم خیلی تفاوت دارد.
حتی در خود کار، اگر شما کار کنید برای پول که پول برای زن و فرزند باشد ثواب دارد اما خیلی نه.
در خود کار هم برای خدا کار کنیم. اون وقت حقوقمون رو ندادند یا کم دادند ضرر نکردیم چون کار برای خدا بوده. پس در کار هم باید برای خدا کار کنیم.
یا بانو ظرف بشوید با بسم الله و بداند نظر رحمت خدا در کار خانه است با اینکه فکر کند خدمتکار است خیلی تفاوت دارد.
مرد نفقه دهد و نیت نذر کند. زن غذا بپزد و نیت نذر کند. نذر معصوم یا پیامبران. مثلا نذر حضرت داوود ع یا غیره هم می شود.
یعنی جداگانه ادم وقت بگذارد در محاسبت النفس ببیند در کجاها فراموش کرده بسم الله بگوید هر روز. تا به مقام بسم الله برسد.

همان طوز که 
به کلمه (الا ) در ایه زیر دقت کنیم یعنی اگر یک ساعت از ۲۴ ساعت هم برای خدا نباشد ضرر کردیم که قبلا گفته شد:
وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ
من جنّ و انس را نیافریدم جز برای اینکه عبادتم کنند
سوره الذاریات آیه 56
این الا خیلی مهم است و این اساس مراقبه است.
طعام دهم لوجه الله. خرید کنم لوجه الله. محبت کنم لوجه الله و..‌‌‌...
إِنَّمَا نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِیدُ مِنکُمْ جَزَاءً وَلَا شُکُورًا
(و میگویند:) ما شما را بخاطر خدا اطعام میکنیم، و هیچ پاداش و سپاسی از شما نمیخواهیم
سوره انسان آیه 9
لوجه الله باشد توقع نیست. شیوه عبادت احرار است نه شیوه عبادت تجار یا بردگان( با توجه به حدیث سه مدل عبادت امام علی ع)
من محبت می کنم که محبت ببینم نیست. من محبت می کنم برای خدا لوجه الله‌
این کار باقی است.
کُلُّ مَنْ عَلَیْهَا فَانٍ
همه کسانی که روی آن (=زمین) هستند فانی میشوند،
سوره الرحمن آیه 26
وَیَبْقَىٰ وَجْهُ رَبِّکَ ذُو الْجَلَالِ وَالْإِکْرَامِ
و تنها ذات ذوالجلال و گرامی پروردگارت باقی میماند
سوره الرحمن آیه27
باقی فقط کار لوجه الله است. همه می رود.
این مدل زندگی یعنی دایم در نماز بودن.

تمرین: تمرینش در هر روز محاسبه نفس است و جاهایی که بسم الله فراموش شده به خود تذکر دهیم. قبل از خواب معمولا انجام‌ می شود.

تمرین دوم:
این ایه و ایه بعدش رو قبل از ورود به نماز خوبه بخوانیم و هی نیت صاف کنیم با تامل.
قُلْ إِنَّ صَلَاتِی وَنُسُکِی وَمَحْیَایَ وَمَمَاتِی لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ
بگو: (در حقیقت، نماز من و (سایر) عبادات من و زندگی و مرگ من، برای خدا، پروردگار جهانیان است.)
سوره انعام آیه 162
در لحظه خواندن این ایه به اعمالمون فکر کنیم ببین برای خدا بوده؟ کارهای بعدی برای خدا هست؟


قاعده سوم: (قاعده پازل یا قاعده سُخْرِیًّا) 
أَهُمْ یَقْسِمُونَ رَحْمَتَ رَبِّکَ نَحْنُ قَسَمْنَا بَیْنَهُم مَّعِیشَتَهُمْ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَرَفَعْنَا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ لِّیَتَّخِذَ بَعْضُهُم بَعْضًا سُخْرِیًّا وَرَحْمَتُ رَبِّکَ خَیْرٌ مِّمَّا یَجْمَعُونَ
آیا آنانند که رحمت پروردگارت را تقسیم میکنند؟ ما (وسایل) معاش آنان را در زندگی دنیا میانشان تقسیم کرده ایم، و برخی از آنان را از (نظر) درجات، بالاتر از بعضی (دیگر) قرار داده ایم تا بعضی از آنها بعضی (دیگر) را در خدمت گیرند، و رحمت پروردگار تو از آنچه آنان میاندوزند بهتر است.
سوره الزخرف آیه 32
دکتر به رفتگر احتیاج داره و رفتگر هم به دکتر احتیاج داره.
خانواده هم مثل پازل به هم مرتبطند. مرد مسئولیت مالی، زن خانه داری، فرزند، بزرگ شد مراقبت از پدر و مادر و .....
حالا بعضی وقتها می خواهیم این حالت پازلی را بهم بزنیم. مثلا زن می خواد کار کنه که مستقل باشه و دستش در جیب خودش باشه. از اون طرف مرد هم خدمتکار بیاره که به زن نیاز نباشه. این بهم زدن قاعده پازلی هست.
خانواده مثل پازل در هم چفت می شوند تا تصویر خدا را بسازند.
زن نخواهد مرد شود و همچنین برعکس.
وَلَا تَتَمَنَّوْا مَا فَضَّلَ اللَّهُ بِهِ بَعْضَکُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ لِّلرِّجَالِ نَصِیبٌ مِّمَّا اکْتَسَبُوا وَلِلنِّسَاءِ نَصِیبٌ مِّمَّا اکْتَسَبْنَ وَاسْأَلُوا اللَّهَ مِن فَضْلِهِ إِنَّ اللَّهَ کَانَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمًا
برتریهایی را که خداوند برای بعضی از شما بر بعضی دیگر قرار داده آرزو نکنید (این تفاوتهای طبیعی و حقوقی، برای حفظ نظام زندگی شما، و بر طبق عدالت است ولی با این حال،) مردان نصیبی از آنچه به دست می آورند دارند، و زنان نیز نصیبی؛ (و نباید حقوق هیچیک پایمال گردد). و از فضل (و رحمت و برکت) خدا، برای رفع تنگناها طلب کنید و خداوند به هر چیز داناست
سوره النساء آیه 32

مرد عقل بیشتر زن احساسات بیشتر . ساختمان هم آجر می خواد هم سیمان. مرد آجر زن سیمان.
در بحث فرزند: مرد نقش پدری و بیشتر مدیریت و عقلی(فلان کار را به دلیل الف انجام نده) و زن نقش مادری و بیشتر احساسی. ( من دوست ندارم فلان کار را انجام دهی)
مرد تثبیت احساس زن و زن تثبیت اقتدار مرد.
خب دیگه متن طولانی شد بریم یه چایی، شربتی بخوریم. بقیه اش رو روزهای آینده مطالعه کنیم. چایی رو با شربت نخوریم. چایی جدا شربت جدا ^_^.
^_^ ^0^ #############

##############################

 

قاعده چهارم: (قاعده فخلع نعلیک)
در کنار قاعده پازل که خانواده باید تصویر خدا را بسازند و همه به هم نیاز دارند و وظایفی دارند. در عین حال باید بریم به سمت فخلع نعلیک.
توی اهنگ هایی که می گویند من بدون تو می میرم یعنی دارد یک حرف اشتباه رو وارد مخ ما می کند.
آهنگ ها گاهی از این طرف غش می کنند: من بدون تو می میرم. گاهی از اون طرف غش می کنند. برو دیگه دوستت ندارم.
قسمت زیادی از تصورات اشتباه ما رو فیلم ها و اهنگ ها وارد مخ ما می کنند. این قدر چپ و راست اهنگ گوش دادن چرا؟ 
می ره توی طبیعت به جای گوش دادن به صدای اب و پرنده و سکوت ارامش بخش، آهنگ دیس دیس می ذاره باصدای بلند. گوش ما رو هم آزار می ده.
خب این آهنگ که توی اتاقت هم می تونی گوش بدی.
جا دارد بگویم خیلی بی شعوری لااقل برای گوش خودت بذار.
ما باید بریم به سمت ایاک نستعین، به سمت الهی هب لی کمال الانقطاع الیک، به سمت اشد حبا لله. به سمت فاخلع نعلیک، به سمت دوست داشتن بدون تعلق.
دوست داشتن بدون تعلق یعنی چی؟ یعنی اگر همین الان گفتند فرشته مرگ امده. بگوییم برویم.
دوست داشتن بدون تعلق یعنی بیت زیر:
به جهان خرم از انم که جهان خرم از اوست
عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
در ذیل فاخلع نعلیک در تفسیر نور آمده:
در حدیثی میخوانیم که مراد از کندن دو کفش، دل کندن از دو نگرانی است: یکی نگرانی از وضع همسر در آن سرما و دیگری، نگرانی از شرّ فرعون(25) بعضی نیز آن را اشاره به همسر و فرزند و یا حبّ دنیا و آخرت دانسته اند. در تورات کنونی نیز عبارت فاخلع نعلیک به همین تعبیر آمده است(26)
25) تفسیر نورالثقلین
26) تورات، سِفر خروج، فصل سوّم

حالا این مطالب به معنی این نیست که حرف عاشقانه نزنیم. حرف عاشقانه بزنیم غلو هم در صنعت عشق تا حدودی می توان کرد اما در عین اینکه پر از توحید هستیم و خالی از شرک. شرک خفی. ابراز محبت به جلوه جمال الهی کار درستی است و باید هم باشد.

تمرین: تمرکز روی ایاک نستعین سوره حمد در نماز.
من فاخلع نعلیک را می ریزم در وحده لا شریک له در تشهد نماز برای تثبیت قلب‌.
البته بهتر این است آیه ۱۰۶ سوره یوسف (ع) و روایات ذیلش رو در وحده لاشریک له بریزیم.

قاعده پنجم: (عشق کامل فقط مخصوص خدا)
یک حب داریم یک اشد حب. اشد حب مخصوص خداست. خداوند کمال مطلق است.
وَمِنَ النَّاسِ مَن یَتَّخِذُ مِن دُونِ اللَّهِ أَندَادًا یُحِبُّونَهُمْ کَحُبِّ اللَّهِ وَالَّذِینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِّلَّهِ ....
و بعضی از مردم کسانی هستند که معبودهایی غیر از خداوند برای خود برمیگزینند و آنها را همچون دوست داشتن خدا، دوست میدارند. امّا آنان که ایمان دارند، عشقشان به خدا شدیدتر است ....
سوره البقره آیه 165
همه نقص دارند. ما با انسان کامل ازدواج نمی کنیم. با یک انسان ناقص ازدواج می کنیم و خودمون هم ناقصیم و با ازدواج نقص ها رو می شود‌.
توی فیلم های رمانتیک دو نفر به هم می رسند و فیلم تمام می شود در حالی که فیلم تازه شروع می شود.

تمرین: آیت الله قاضی ره به شاگردان خود دستور می دادند این دعا را در قنوت نماز هایشان بخوانند: « اللهم ارزقنی حبّک و حبّ ما تحبه، و حبّ من یحبّک، والعمل الذی یبلغنی إلی حبّک واجعل حبّک احبّ الاشیاء إلی. »

قاعده ششم: (قوه شناسی و عدالت در قوه) شناخت قوه و عمل متناسب با ان قوه را باید یاد بگیریم.
دوم تمرین برای ملکه کردن عمل، تا در زمان‌ مناسب عمل مناسب انجام بدهیم.
خیلی وقتها مشکل ندانستن نیست مشکل اینه که می دونیم ولی نمی تونیم انجامش بدیم. یا در زمان مناسب واکنش مناسب داشته باشیم.


اکثر اختلاف ها با قوه شناسی و عمل متناسب در قوه حل می شود.
ممکنه مجردها فکر کنند اختلافهای بنیادین منجر به طلاق می شود اما باید بدانیم اختلاف های الکی و مسخره هم منجر به طلاق می شود.
مثلا: مرد بگوید ساعت سه بریم پارک من الان یک کار واجب شغلی دارم. زن بگوید ساعت دو بریم بقیه اقوام در پارک منتظر ما هستند.
مرد بگوید اذن خروج دست منه. زن بگوید منتظر گذاشتن دیگران حق الناسه.
مرد داد. زن جیغ. زن قهر و خروج با گریه پیش مادرش.
خانواده زن: این ظالم باهات چی کار کرده. بی احترامی.
این بی احترامی اون بی احترامی.
حرمت شکسته می شود دل شکسته می شود. طلاق.
به همین سادگی.

حالا ساعت دو بریم یا سه اختلاف. مادر همسر گفت الف یا ب اختلاف. من جلوی بقیه آبرو دارم تیپ الف یا ب اختلاف. انتقاد کوچک و عدم تحمل قهر و اختلاف و .....
اوایل ازدواج این طوریه قدم به قدم یه اختلاف کوچیک پیش می اد. می تونه بزرگ بشه می تونه با قوه شناسی و در نطفه خفه بشه. 
میدان ازدواج، یک میدان امتحان تازه با موانع جدید و وسیع است. که همه فکر می کنند بلدند. اما به عمل کار براید به سخندانی نیست.


بریم سراغ قوا:
نراقی پدر قوای انسان را به سه قوه تقسیم کرده نراقی پسر قوه ها را به چهار قوه تقسیم کرده منم که دو زار سواد ندارم قوا رو به پنج قوه تقسیم کردم.

قوه ای که من اضاف کردم قوه قلبیه هست. یعنی از تقسیمات دیگر بزرگان اینو برداشتم به این تقسیم بندی اضاف کردم.
پس من شرح خودم را می گذارم با فهم خودم.

قوه ها اینها هستند:
قوه غضب و قوه شهوت و قوه عقل و قوه شهوت و قوه قلب.
هر قوه ای یک حالت اعتدال داره یک کم کاری و یک پرکاری. ما وظیفه داریم که قوا را در اعتدال و عدالت نگه داریم تا درست عمل کنیم.
قوه غصب برای دفع خطر است. بیش فعالی این قوه نتیجه می دهد دعواهای زیاد و عصبی بودن. کم کاری می شود ترس. عدالت و اعتدال می شود شجاعت.

قوه شهوت برای جذب منافع است. اعتدالش عفت. بیش فعالی نتیجه می دهد دنباله روی انواع شهوت شکم و چشم و ... و کم کاری نتیجه می دهد بی میلی و تنبلی در کار.
قوه خیال اعتدالش ارزوی قابل دست رس و امید است. کم کاری نتیجه می دهد بدون امید بودن.
پر کاری قوه خیال می شود آرزوی دراز و وهمی و خواطر مزاحم و فخرفروشی و ...
قوه عقل اعتدالش حکمت است. بیش فعالی می شود افتادن در محاسبات دنیوی بدون دیدن آخرت. و اینکه نتواند توکل کند.
کم کاری اش نتیجه می دهد عدم کنترل دیگر قوا.
قوه عقل درست باشد دیگر قوا را کنترل می کند که کم کاری و پرکاری نکنند.
قوه قلب اعتدالش ایمان است. بیش فعالی غلبه احساسات. کم کاری بی احساسی و کفر و شرک.
قوه عقل با عبادت مناسب تبدیل می شود به ملکه و قوه قلب. و ان وقت گوش قلب و چشم قلب و .... باز می شود.
هدف ما چیست؟ اوردن قلب سالم برای خدا:
یَوْمَ لَا یَنفَعُ مَالٌ وَلَا بَنُونَ
روزی که مال و فرزندان برای انسان نفعی ندارند.
سوره الشعراء آیه 88
إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ
مگر کسی که با روح و قلب پاک به سوی خدا آید.
سوره الشعراء آیه 89

قاعده هفتم:( عمل از ظاهر به باطن)
برای درست کار کردن قوا دو حالت وجود دارد که باید در نظر بگیریم. حالت طمانینه و امنیت(جسمی و روحی)
و حالت اضطراب و پریشانی.(جسمی و روحی)
همیشه از پایین به بالا باید درست عمل کنیم از ظاهر به باطن یعنی از جسم به روح.

مثال ساده: یک نفر نیاز به دستشویی داره سر کلاس نمی تواند درس را درست بفهمد. چون در حالت اضطراب جسمی است.
یا مثلا کسی که خوابش می اد عقلش درست کار نمی کنه در حالت اضطراب است. چُرت مناسب حالت امنیت به انسان می دهد عقلش درست کار می کند:
ثُمَّ أَنزَلَ عَلَیْکُم مِّن بَعْدِ الْغَمِّ أَمَنَةً نُّعَاسًا یَغْشَىٰ طَائِفَةً مِّنکُمْ وَطَائِفَةٌ قَدْ أَهَمَّتْهُمْ أَنفُسُهُمْ یَظُنُّونَ بِاللَّهِ غَیْرَ الْحَقِّ ظَنَّ الْجَاهِلِیَّةِ یَقُولُونَ هَل لَّنَا مِنَ الْأَمْرِ مِن شَیْءٍ قُلْ إِنَّ الْأَمْرَ کُلَّهُ لِلَّهِ .....
سپس (خداوند) به دنبال آن غم، امنیتی (به گونه ی) خوابی سبک بر شما فرو فرستاد که گروهی از شما را فراگرفت (و با آن، خستگی و اضطراب از تن شما بیرون رفت این آرامش برای کسانی بود که از فرار خود در اُحد ناراحت و تائب بودند)، ولی گروه دیگر که همّتشان (حفظ) جان خودشان بود و به (وعده های) خدا همچون دوران جاهلیّت گمان ناحق داشتند، (به طعنه) میگفتند: آیا چیزی از امر (نصرت الهی) با ماست؟ بگو: براستی که امر (پیروزی) همه اش بدست خداست ...
سوره آل عمران آیه 154

برای حضور قلب در نماز باید طمانینه در سجده باشد (آرام بودن بدن) و دل خالی از کینه. طمانینه جسمی و امنیت روحی.
کسی که قبل از نماز دعوا کرده باشد (پریشانی روحی) در نماز کلا به جای عبادت در حال دعواست و یهو می بیند نماز تمام شد.

دستوراتی که به سالک می دهند برای رسیدن به حالت طمانینه و امنیت و اطمینان قلبی است. ان وقت می توان بهترین عمل را در زمان مناسب انجام دهد.

وقتی مرد از سر کار وارد خانه می شود طبق (پست قبل) همسر بهتره چه کار کند؟ استقبال.
چرا؟
مرد در بیرون قوه غضبش بر اثر درگیری ها و ترافیک و .... فعال است. و در حالت اضطراب جسمی است مثلا نیاز به اب خوردن یا دستشویی دارد حالا به محض ورود، زن شروع به انتقاد کند که بچه ها اذیت کردند و .....
قوه غضبی که فعال بوده فعال تر می شود دعوا می شود.
حالا اگر بگذاریم مرد وارد شود ابی بخورد، استراحتی کند، و وارد حالت طمانینه و امنیت شود می توان مشکل را مطرح کرد. در حالت امنیت عقل کار می کند و در حالت اضطراب غضب.

حالا مثال زنانه: زن در حالت اذیت های ماهانه است. مرد بیاید یک مسیله چالشی زندگی را مطرح کند.
چون زن در حالت قوه غضب است و اضطراب، چی می شه؟ دعوا. بیشترین دعواها مال این دوران است. لذا باید ذکر و توجه به خدا بیشتر شود که جبران پرکاری غضب بشود. و روح بر جسم غلبه کند و ان را در حال تعادل نگه دارد و از ان طرف مرد رعایت کند و مراقب باشد در زمان فعال بودن قوه غضب وارد بحث و گفتگوی چالشی و .... نشود.


امام حسن ع ابتدا فرد را از قوه غضب وارد حالت طمانینه می کنند. بعد از آن، قوه عقلش را فعال می کنند.
روایت:
در احوالات امام حسن(علیه السلام) آمده که روزى مردى از شام که تحت تأثیر تبلیغات بنى امیه قرار گرفته بود، در کوچه هاى مدینه به حضرت رسید و بدون تأمل، شروع به دشنام دادن و ناسزا گفتن به حضرت کرد.حضرت سکوت کرده، تا خوب عقده هایش خالى شد، سپس فرمودند: «من فکر مى کنم تو در این شهر غریب باشى و امر بر تو مشتبه شده؛ اگر منزل ندارى، منزل ما متعلق به تو است، اگر بدهکارى من قبول مى کنم که بدهى تو را بدهم، اگر گرسنه اى تو را سیر مى کنم». چنان حضرت با او برخورد کردند که اصلا در فکرش خطور نمى کرد. چنان مجذوب شد که گفت: یابن رسول الله اگر قبل از این ملاقات به من مى گفتند، بدترین افراد زیر این آسمان کیست؟ تو را و پدرت را معرفى مى کردم؛ ولى الان به عنوان نیک ترین افراد معرفى مى کنم، او چنان شیفته اخلاق آن حضرت شد که تا در مدینه بود، در منزل حضرت و سر سفره آن حضرت بود.(منتهی الآمال محدث قمی)


بیشترین ضربه منجر به طلاق مربوط به قوه غضب است. نکته بسیار مهم در حدیث زیر کلمه ایمان است. ایمان را فاسد می کند ایمان را. ایمان را.
قالَ رَسُولُ الله ـ صَلَّی الله عَلَیهِ وَ آلِهِ ـ : الغَضَبُ یُفسِدُ الایمانَ‏‎ ‎‏کَما یُفسِدُ الصَّبِر العَسَلَ وَ کَما یُفسِدُ الخَلُّ العَسَلَ».‏‎از علیّ بن ابی طالب (علیهما السلام) نقل شده که پیامبر خدا (صلّی اللّه علیه و آله) فرمودند: «غضب ایمان را فاسد می کند، آنچنانکه صَبِر (عُصارۀ درختی است که تلخ می باشد) عسل را، و آنچنانکه سِرکه عسل را». (مستدرک الوسائل، ج 12، ص 7)

حالا اگر کسی آنچنان خودسازی اساسی کرده باشد که همیشه قوه قلب و امنیت فعال باشد. مرد از بیرون هم که می اید، انتقاد می شنود چون قوه قلب فعال است درست عمل می کند و قوا در تعادل است یا زن در اذیت های جسمی اش باز درست عمل می کند و قوا در تعادل است.
چطوری به دست می اید با قلب خالص خالص
قَالَ رَبِّ بِمَا أَغْوَیْتَنِی لَأُزَیِّنَنَّ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَلَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ
گفت: پروردگارا چون مرا گمراه ساختی، من (نعمتهای مادّی را) در زمین در نظر آنها زینت میدهم، و همگی را گمراه خواهم ساخت،
سوره الحجر آیه 39
إِلَّا عِبَادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ
مگر بندگان مخلصت را.
سوره الحجر آیه 40
و چگونه می توان رسید.
با علم خوب و ریختنش در عبادت خوب.
وَاعْبُدْ رَبَّکَ حَتَّىٰ یَأْتِیَکَ الْیَقِینُ
و پروردگارت را پرستش کن تا آنکه یقینی تو را فرارسد.
سوره الحجر آیه 99

این گونه می شود که امام خمینی ره در هواپیما بعد از رفتن شاه و اوضاع به هم ریخته کشور کاملا ارام است.
و این دستور کلی است اما دستور جزئی و کامل تر برای درمان غضب و حرص و خسیسی و ...‌ مراجعه شود به کتاب جنود عقل و جهل امام خمینی یا معراج السعاده و...

این توضیح مختصر قوا بود.
پس ما چهار وظیفه داریم:
اول: بدانیم در زمان های مختلف در چه قوه ای هستیم و ضعف ما در کدام قوه است.

دوم: انچنان روی خودمان کار کنیم که همواره در حالت امنیت باشیم و قوه قلب و ایمان فعال باشد که درست عمل کنیم.

سوم: همسر در چه قوه ای است و آن قوه را به تعادل برسانیم. نه اینکه پرکار و کم کاری ان قوه را رقم بزنیم.
(چطوری به دست می اد؟ درک طرف مقابل و خود را جای او گذاشتن)

چهارم: از ظاهر به باطن شروع کنیم اول اضطراب جسمی بعد پریشانی روحی را برطرف کنیم و بعد صبحت.

قاعده هفتم: (شیطان شناسی)
حالا که قوا را شناختیم ببینیم شیطان چه کار می کند؟
کار شیطان این است که از ضعف قوای ما استفاده می کند می رود ان قوه را تحریک می کند. و در صورتی که دفعش نکنیم هی مرحله به مرحله تسلطش بر ما بیشتر می شود.

روشهای شیطان این گونه است که:
گام به گام انسان را به سوی خود میکشاند. خطوات الشّیطان(۲۱نور)
گاهی مطلبی را القا میکند، نظیر کسی که از دور سنگی پرتاب میکند. القی الشّیطان..(۵۲حج)
گاهی تحریک می کند، سیخونک می زند، نزغ می کند
نَزغ، به معنای ورود در کاری به قصد افساد و تحریک است (۲۰۰ اعراف)
گاهی تماس میگیرد ولی نفوذی ندارد. مسّهم طائف من الشّیطان(۲۰۱اعراف)
گاهی در دل نفوذ میکند. یوسوس فی صدور النّاس(۵ناس)
گاهی با صوت و .... است
وَاسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُم بِصَوْتِکَ وَأَجْلِبْ عَلَیْهِم بِخَیْلِکَ وَرَجِلِکَ وَشَارِکْهُمْ فِی الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ وَعِدْهُمْ وَمَا یَعِدُهُمُ الشَّیْطَانُ إِلَّا غُرُورًا
هر کدام از آنها را میتوانی با صدایت تحریک کن و لشکر سواره و پیاده ات را بر آنها گسیل دار و در ثروت و فرزندانشان شرکت جوی و آنان را با وعده ها سرگرم کن -ولی شیطان، جز فریب و دروغ، وعده ای به آنها نمیدهد-
سوره اسراء آیه 64
گاهی همزات است(۹۷ مومنون)
گاهی تزئین (۱۴ آل عمران)
گاهی در دل نفوذ میکند و همانجا میماند. فهو له قرین(۳۶زخرف)
گاهی انسان برادر شیطان میشود. اخوان الشّیاطین(۲۷اسرا)
وگاهی مرید شیطان میشود وشیطان بر او تسلّط کامل مییابد. استحوذ علیهم الشّیطان(۱۹مجادله)
گاهی انسان می رود تحت ولایت شیطان و شیطان بهش وحی می کند
نکته ۶ تفسیر نور:وسوسه های شیاطین، تنها در اولیای آنان نافذ است، نه در اولیای خدا. لیوحون الی أولیائهم(۱۲۱انعام)

اما چند راه حل کلی:
قلب خالص در قاعده قبلی گفته شد.
یکی از راه های تحصیل قلب خالص یاد مرگ است:
إِنَّا أَخْلَصْنَاهُم بِخَالِصَةٍ ذِکْرَى الدَّارِ
ما آنان را با موهبت ویژهای - که یادآوری آن سرای بود - خالص گردانیدیم.
سوره ص آیه 46

خلوص و یاد مرگ و شکر گزاری و توکل و سجده و دعا
شرح:
قَالَ فَبِمَا أَغْوَیْتَنِی لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَکَ الْمُسْتَقِیمَ
گفت: اکنون که مرا گمراه ساختی، من بر سر راه مستقیم تو، در برابر آنها کمین می کنم
سوره اعراف آیه 16
ثُمَّ لَآتِیَنَّهُم مِّن بَیْنِ أَیْدِیهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَیْمَانِهِمْ وَعَن شَمَائِلِهِمْ وَلَا تَجِدُ أَکْثَرَهُمْ شَاکِرِینَ
سپس از پیش رو و از پشت سر، و از طرف راست و از طرف چپ آنها، به سراغشان میروم؛ و بیشتر آنها را شکرگزار نخواهی یافت
سوره اعراف آیه 17
یک راه حل کلی در خود آیه هست شکرگزاری.
وقتی شما داری به خاطر همسر با همه ی خوبی ها و بدی هایش شکر خدا را می کنی شیطان چطوری کینه اش را در دل شما بکارد؟ 

راه حل کلی دوم در زمان حملات شیطان سجده و دعا:
در حدیث میخوانیم: شیطان که سوگند خورد از چهار طرف در کمین انسان باشد تا او را منحرف یا متوقّف کند، فرشتگان از روی دلسوزی گفتند: پروردگارا این انسان چگونه رها خواهد شد؟ خداوند فرمود: دو راه از بالای سر و پایین باز است و هرگاه انسان دستی به دعا بر دارد، یا صورت بر خاک نهد، گناهان هفتاد ساله اش را میبخشایم (تفسیر کبیر فخر رازی)

امام باقر علیه السلام فرمود: ورود ابلیس بر انسان از پیشِ رو بدین شکل است که امر آخرت را برای انسان ساده و سبک جلوه میدهد، و از پشت سر به این است که ثروت اندوزی و بخل و توجّه به اولاد و وارث را تلقین میکند و از طرف راست با ایجاد شبهه، دین را متزلزل و تباه میسازد و از طرف چپ، لذّات و شهوات و منکرات را غالب میکند. (تفسیر کنز الدقایق)

پس ما دو راه حل کلی دعا و سجده (آسمان و زمین)را در حملات شیطان باید یادمان باشد.
اگر همسر یک حرف زمخت سنگین به ما زد و یا مثلا خواهرشوهر یا ..‌‌‌‌... یک راه حل سجده است.
وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّکَ یَضِیقُ صَدْرُکَ بِمَا یَقُولُونَ
(ای پیامبر) البته ما میدانیم که سینه ات بواسطه آنچه میگویند، تنگ میشود.
سوره الحجر آیه 97
فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَکُن مِّنَ السَّاجِدِینَ
پس (برای تقویت خود) پروردگارت را با سپاس و ستایش به پاکی یاد کن و از سجدهکنندهگان باش
سوره الحجر آیه 98
ما هم همین کار را بکنیم مثل پیامبر ص.
برویم در سجده.

یک اسم کلی برای همه انتخاب کنیم: تحریک.
تحریک می تواند به صورت مسهم، نزغ، یوسوس، همزات و استحوذ، یوحون و ... باشه. که سوار بر ضعف قوه می شود.
فرق این لغات دقیقا چیه؟ باید تحقیق کنیم. فقط حدودا شدت و ضعف بعضی مشخصه و طریقه نفوذ. مثلا وحی شدیدترین حالته.

قاعده هشتم: (جلوگیری از ادامه در ابتدای کار)
نکته مهم اینه که ما در مراحل ابتدایی تشخیص بدیم و جلویش را بگیریم. وگرنه هی پیشرفت می کنه:
إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى اللَّهِ لِلَّذِینَ یَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهَالَةٍ ثُمَّ یَتُوبُونَ مِن قَرِیبٍ فَأُولَٰئِکَ یَتُوبُ اللَّهُ عَلَیْهِمْ وَکَانَ اللَّهُ عَلِیمًا حَکِیمًا
پذیرش توبه از سوی خدا، تنها برای کسانی است که کار بدی را از روی جهالت انجام میدهند، سپس زود توبه میکنند. خداوند، توبه چنین اشخاصی را میپذیرد؛ و خدا دانا و حکیم است
سوره النساء آیه 17
دیگه تا احساس می کنی داره حمله می کنه سریع برو سراغ دعا و سجده. همون اول. همون اول. وگرنه گام به گام از نزغ شروع می شه می ره تا ولایت بعد یک گناه بزرگ اتفاق می افتد.
احساس حمله بهت دست داد با دعا و سجده دفع کن. دعا برای کسی که اذیتت کرده هم می تواند باشد مثل مالک اشتر و نحوه برخوردش با فرد توهین کننده.

و اما راه حل کلی دیگر توکل است که در آخر ایه زیر امده است:
إِنَّمَا النَّجْوَىٰ مِنَ الشَّیْطَانِ لِیَحْزُنَ الَّذِینَ آمَنُوا وَلَیْسَ بِضَارِّهِمْ شَیْئًا إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَعَلَى اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ
چنان نجوایی صرفاً از (القاآت) شیطان است، تا کسانی را که ایمان آورده اند دلتنگ گرداند، و(لی) جز به فرمان خدا هیچ آسیبی به آنها نمیرساند، و مؤمنان باید بر خدا اعتماد کنند..
سوره المجادله آیه 10
آخرش آمده مومنون. مومنون خوب توکل می کنند.

قاعده نهم: (تقصیر شیطانه)
به نظر می رسه نزغ، بیشتر مربوط به روابط بین ادم ها است شاید. شاهد:
نَّزَغَ الشَّیْطَانُ بَیْنِی وَبَیْنَ إِخْوَتِی سوره یوسف آیه 100
حضرت یوسف ع تقصیر را انداخت گردن شیطان. این خودش مهمه.
ما هم در اختلاف زناشویی بندازیم گردن شیطان.
این نزع است مال او نیست.
وقتی هم به خودمان حمله کرد با خود بگوییم این نزغ است به من ربطی ندارد.
گاهی که یک فکر بد اعتقادی، بهت حمله می کنه و خودت هم می دانی این فکر خیلی مسخره هست.
اگر مسخره نیست اول رد با دلیل دوم با خودت بگو این تحریک شیطانه مال من نیست .

تمرین: ریختن این معنی در اعوذ بالله من الشیطان الرجیم.
فطرت انسان پاک و توحیدی است. ....فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا ....
سوره الروم آیه 30.
ذکر لاحول و لاقوة الا بالله العلی العظیم خودش خیلی در دور کردن شیطان موثر ایت.

قاعده دهم:(خودش بد نیست یا قاعده خاکستر) خود شخص بد نیست عملش بد است. با توجه به کلمه سیئه در ایات زیر.
ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ السَّیِّئَةَ نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا یَصِفُونَ
بدی را به بهترین راه و روش دفع کن ما به آنچه توصیف میکنند آگاهتریم
سوره المومنون آیه 96
اگر کلمه مسی ء می امد یعنی خودش بد است. این قاعده سوم تقریبا همان دوم است‌ اما با ظرافت بیشتر. به فرزند نگوییم خیلی بدی بگوییم کارت بد بود. و همچنین همسر
پس چی شد؟
نزغ، کار شیطان است و عملش بد است نه خودش.
این تفکر چه فایده ای دارد؟
باعث می شود اگر همسر به ما ازار رساند ازش متنفر نشیم بلکه دلمان برایش بسوزد.
وقتی یک نفر توی اشغالها می گردد چه حسی داریم؟
بیچاره آشغال می خورد.
کسی هم که گناه می کند بیچاره دارد آشغال گناه وارد روحش می کند. بیچاره گرفتار نزغ شده و مربوط به عملش هست و نه خودش.
اگر فحشی دادی چیزی رد و بدل شد بگو این مال سطح احساساتش است و نه عمق احساساتش. این مال نزغ است این مربوط به عملش است و نه خود خودش.

اما ایه شاهد دیگر آیه زیر است:
لَقَدْ جَاءَکُمْ رَسُولٌ مِّنْ أَنفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُم بِالْمُؤْمِنِینَ رَءُوفٌ رَّحِیمٌ
به یقین، رسولی از خود شما بسویتان آمد که رنجهای شما بر او سخت است؛ و اصرار بر هدایت شما دارد؛ و نسبت به مؤمنان، رئوف و مهربان است
سوره التوبه آیه 128
حالا خواهرشوهر به شما ظلم کرد. چی بگیم؟ بیچاره گرفتار نزع است عملش بد است قلبش پاک است.
حریص به خواهر شوهر.
تمرین: متخلق به اخلاق پیامبر بشیم که برای ما اسوه است. به ما ظلم شد دلمان برای ان ها بسوزد بیچاره آشغال گناه می خورد.
خود ایه را مدام با خود تکرار کنیم.
یا این قسمت  آیه زیر:
....وَلْیَعْفُوا وَلْیَصْفَحُوا أَلَا تُحِبُّونَ أَن یَغْفِرَ اللَّهُ لَکُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ.... و باید عفو کنند و گذشت نمایند.. مگر دوست ندارید که خدا بر شما ببخشاید؟ و خدا آمرزنده مهربان است.
سوره النور آیه 22
یصفحوا برو صفحه بعد هی بهش فکر نکن.

خیلی کار سختیه، به ادم ظلم بشه و انتقام نگیره که هیچ ، دل ادم هم براش بسوزه.
برای اینکه بدونیم چنین کاری توصیه شده حدیث زیر را ببینیم:پیامبر صلی الله علیه و آله : اَلا اَدُلُّکُمْ عَلى خَیْرِ اَخْلاقِ الدُّنْیا وَ الآْخِرَةِ؟ تَصِلُ مَنْ قَطَعَکَ وَ تُعْطى مَنْ حَرَمَکَ وَ تَعْفو عَمَّنْ ظَلَمَکَ؛
آیا شما را به بهترین اخلاق دنیا و آخرت راهنمایى نکنم؟ رابطه با کسى است که با توقطع رابطه کرده، بخشش به کسى که از تو دریغ نموده و عفو کسى که به تو ظلم کرده است. [کافى، ج 2، ص 107]

ما باید نزغشناس بشیم.
هدف ما چیست؟ صمیمی شدن با همسر. راهش چیست. ایات زیر:
این ایات زیر کار هر کسی نیست کار کسانی هستند که صبر دارند و نزغشناس هستند.
وَلَا تَسْتَوِی الْحَسَنَةُ وَلَا السَّیِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِی بَیْنَکَ وَبَیْنَهُ عَدَاوَةٌ کَأَنَّهُ وَلِیٌّ حَمِیمٌ
و نیکی با بدی یکسان نیست؛ (بدی دیگران را) با شیوه ی بهتر (که نیکی است) دفع کن، که این هنگام آن کس که میان تو و او دشمنی است همچون دوست گرم میشود (و عداوتش نسبت به تو تمام میشود).
سوره فصلت آیه 34
وَمَا یُلَقَّاهَا إِلَّا الَّذِینَ صَبَرُوا وَمَا یُلَقَّاهَا إِلَّا ذُو حَظٍّ عَظِیمٍ
و این (خصلت و برخورد نیکو) را جز کسانی که اهل صبر و شکیبایی هستند دریافت نمیکنند، و این را جز کسی که دارای بهره ی بزرگی (از کمالات باشد) نخواهد یافت
سوره فصلت آیه 35
وَإِمَّا یَنزَغَنَّکَ مِنَ الشَّیْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ
و اگر انگیزه و وسوسه ای از طرف شیطان تو را تحریک کند پس به خداوند پناه ببر که او خود شنوای آگاه است
سوره فصلت آیه 36

ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ در ایه بالا یعنی بهترین عکس العمل. احسن یعنی بهترین کار.
اکثرا بهترین کار نیکی کردن و گاهی حل تعارض و انتقاد مناسب و ....که در اصول گفتگو بیان می شود.
چرا اسم این قاعده را خاکستر گذاشتم؟
به روی سر پیامبر ص خاکستر می ریختند پیامبر ص دلش می سوخت که دارد ان کافر به خود ظلم می کند. آشعال گناه وارد روحش می کند. ان فرد کافر بود. داستان معروف است و همه بلدند. و پیامبر (ص) با مریض شدن و اشغال نریختنش عیادتش رفتند و مسلمان شد.
همسر که مسلمان است اگر به روی ما خاکستر ریخت مثل پیامبر ص دلسوزش باشیم.
یه عده هستند نمی تونن همون اول این جوری باشند یعنی همسر ظلم می کنه،‌ خواهر شوهر یا برادرزن و .... ظلم می کنه نمی تونن دلشون بسوزه و حریص علیکم باشند و ریوف و رحیم باشند چی کار کنند؟
صبر رو بالا ببرند با روزه و ... کارهای سخت و ... که قبلا بیان شد.

 

قاعده یازدهم : (نقش بازی مثبت) خودمون رو بزنیم به صبر. ادای صبور ها رو در بیاریم تا صبور شویم.
این دو رویی نیست. چرا؟
چون صفت خوب در فطرت ما هست. ما با وانمود کردن، با نقش بازی کردن،‌ فطرت رو بیدار می کنیم و بالاخره آن صفت درون ما می نشیند.
عنه علیه السلام : إنْ لَم تَکُن حَلیما فَتَحَلَّمْ ؛ فإنَّهُ قَلَّ مَن تَشبَّهَ بقَومٍ إلّا أوْشَکَ أنْ یکونَ مِنهُم . [ نهج البلاغة : الحکمة 207 . ]
امام على علیه السلام : اگر بردبار نیستى، وانمود کن که بردبارى؛ زیرا کمتر کسى است که خود را شبیه گروهى کند و بزودى یکى از آنان نشود .
اما شاهد قرانی:
.....وَعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ فَإِن کَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسَىٰ أَن تَکْرَهُوا شَیْئًا وَیَجْعَلَ اللَّهُ فِیهِ خَیْرًا کَثِیرًا
.... و با آنان، بطور معروف رفتار کنید و اگر از آنها، کراهت داشتید، (فوراً تصمیم به جدایی نگیرید) چه بسا چیزی خوشایند شما نباشد، و خداوند خیر فراوانی در آن قرار میدهد
سوره النساء آیه 19
اگر از همسرتون کراهت داشتید چی کار کنید؟
معاشرت به معروف. یعنی قهر نکن. یعنی داد نزن. یعنی محبت هایی را که می کردی قطع نکن.
وانمود کن که همه چیز عادی است خودت را بزن به صبر. کم کم همه چیز درست می شود و قوه غضب که فرو نشست و وارد حالت طمانینه شدی دوباره همه چیز خوب می شود.
حالا اگر به جای معاشرت با معروف، قهر کنیم چی می شه؟ هی نزغ بیشتر و بیشتر می شه و شیطان تسلطش بیشتر می شود و بعد خارج شدن زن از خانه و بعد دخالت بقیه و ..‌‌‌


تمرین: ذکر ان الله مع الصابرین.
این یعنی معیت خاصه خداوند. ان قدر این ذکر را بگوییم تا غضب فرو بنشیند.
همسر دارد داد می زند و ما در ذهن می گوییم ان الله مع الصابرین.
اگر نتوانستیم غضب را در همان ابتدا خاموش کنیم راهکار: تغییر حالت، نفس عمیق و دراز کشیدن و چسیبیدن به زمین.
موقع صحبت در فاصله یک متری ننشینیم. کم کم هی جلو بیاییم و صحبت کنیم، دست طرف مقابل را بگیریم و صحبت کنیم. ( شاهد: اهمیت معانقه)
تکرار ایه زیر در ذهن:
الَّذِینَ یُنفِقُونَ فِی السَّرَّاءِ وَالضَّرَّاءِ وَالْکَاظِمِینَ الْغَیْظَ وَالْعَافِینَ عَنِ النَّاسِ وَاللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ
همانها که در توانگری و تنگدستی، انفاق میکنند؛ و خشم خود را فرو میبرند؛ و از خطای مردم درمیگذرند؛ و خدا نیکوکاران را دوست دارد.
سوره آل عمران آیه 134
صلوات فرستادن توصیه آیت الله بهجت ره. راهکار بیشتر در کتاب جنود عقل و جهل امام ره
در صلوات توحید هست اللهم
نبوت هست صل علی محمد
معاد هست زنده بودن شهید
امامت هست و آل محمد
عدل هست و عجل فرجهم
################
بقیه متن در پست های بعد چون ادامه اش
طولانیه^_^. 

 

  • شنگول العلما

نظرات  (۶)

  • شاگرد بنّا
  • سلام برادرجان
    بالاخره دست‌رنجِ کنکاش شما در قرآن رو خوندم. یه خطی به نظرم یه مطلبی تکرار شده بود که دوباره نگاه کردم به چشمم نیومد بهت آدرس بدم. ببخشید.
    در مورد زناشویی و ازدواج من خیلی حرفا دارم ولی هر وقت گفتم و نوشتم صد تا برداشت سوء ازش شده جز جانِ مطلب!
    آخریش این بود که همین دیشب کسی ازم پرسید چطور با ام‌یحیی همیشه گل و بلبلید و دعوایی ندارید و به هم بی‌احترامی نمی‌کنید؟ گفتم سعی می‌کنیم تقوا رو رعایت کنیم. خندید و گفت نه جدی می‌گم! مهریه‌ش سنگینه یا چی؟ گفتم مهریه‌ش و دادم، خونۀ مشهد مالِ ایشونه و قبل از عقدِ رسمی هم به نامش زدم. ما قرارمون و گذاشتیم به تقوا و رشد. زورمون و می‌زنیم تقوا رو رعایت کنیم.
    این بار نخندید و گفت این‌که کلیه! همه زور می‌زنن تقوا رو رعایت کنن! همۀ بندگان خدا!
    گفتم به حرف نه به عمل! ببین ما هم با هم تفاوت سلیقه و گاهی عقیده داریم، ما هم از دست هم گاهی عصبانی میشیم، ما هم گاهی به چالش و مشکل می‌خوریم، سر تربیتِ بچه‌ها هم ممکنه با هم هم‌نگاه نباشیم، اما قرار بر سعی کردنه. سعی. یعنی واقعا زور می‌زنیم تقوا باشه. تقوا که باشه و سعی کنی نگهش داری موقع داد کشیدن یا توقع کردن یه استغفرالله می‌گی و می‌سپاری به خدا. تقوا که باشه دنبال حقت نیستی، دنبال تکلیفتی. تقوا که باشه رضای خدا رو به رضای نفس و دل خنک شدن ترجیح میدی. تقوای خدا که باشه زنت بد باشه نیت می‌کنی به جبران گناهات بهش خدمت کنی، خوب هم باشه نیت می‌کنی به شکرانۀ این نعمت با خدمت کردنش خدا رو راضی کنی.
    این نگاه‌ها الآن برای خیلیا عجیبه... مسأله اینه!
    مسأله همونجاست که شما کامنت می‌ذاری برای رضای خدا ازدواج کردی و بقیه هر چیزی می‌نویسن جز رضای خدا!
    این میشه که پست شما سخت درک می‌شه یا درک نمیشه یا بد درک میشه و علیهش کامنت میذارن! سلوک به سواد و مدرک و شغل نیست که! به معرفته!
    پاسخ:
    سلام بر برادر عزیزم
    جزاکم الله خیرا.
    به نظرم خاطرات تربیت فرزنداتون قابلیت کتاب شدن داره. ^_^.
    این نظر شما من رو یاد شعری انداخت که قبلا گفته بودم و در وبلاگ گذاشته بودم:
    من از کجا غم از کجا برخیز در عشقش بیا
    هر کس کند تقوا رهش یجعل برایش مخرجا
    این آیه را عالَم همه گفتا پیمبر بس بود
    هر کس کند تقوا رهش یجعل برایش مخرجا
     یوسف معاذ الله گو درهای پی در پی گشا
    با ذکر یونس کنج غم تسبیح گوی ننجنا
    موسی سیهدین گو و رو در پشت دریای بلا
    آهن چو مومی دست ما آتش گلستان پیش ما
    بنگر محمد (ص) را به غار گفتا خدا در جنب ما
    در جمع جمع دشمنان قالوا خدایم حسبنا
    گفتا علی (ع)  در خطبه ای از متقین از کیمیا
    با متقین از پله ها بالا برو سوی لقا
    محسن بیا بی خویش شو از خود جدا با او رها
    هر کس کند تقوا رهش یجعل برایش مخرجا
    واقعا سلوک به معرفته چقدر شهید داریم که با یک شغل معمولی از عالمان سبقت گرفتند.
    در پناه امام زمان عج عاقبت بخیر باشید.

    سلام.
    خداقوت و دست‌مریزاد به حضرتعالی اعلی‌الله مقامک و قلمک و قدمک و قلبک :)

    تقریباً یک واحد از پنج واحد متن را خواندم، ان‌شاءالله بقیه‌اش بماند برای ترم‌های بعد. البته به شرط حیات :))
    پاسخ:
    سلام بر جناب مرآت
    عاقبت بخیر و سلامت باشید.
    باعث خوشحالیه حضورتون و توجهتون.
    دعاهاتون چندبرابر برای خودتون مستجاب ان شاءالله.^_^.
  • هیپنو تیک
  • منطقیه...
    می خونمش چون خیلی جالب بود
    نه فوراً
    ولی حتماً ×_×
    پاسخ:
    محبت دارید.
    ان شاء الله که مطالعه اش برای خواننده مفید باشه^_^
  • هیپنو تیک
  • چند سال طول کشید نوشتنش؟
    پاسخ:
    فهمیدنش حدود پنج سال، نوشتنش چند ساعت ^_^.
  • شاگرد بنّا
  • سلام برادرِ قرآنی :)
    سرِ وقت و حوصله میام که با دقت بخونم.
    پاسخ:
    سلام بر برادر مجاهد جهادی.
    عاقبتتون بخیر 
    زنجیره کارهاتون متصل به امام زمان ان شاءالله
    التماس دعا
  • هیپنو تیک
  • طولانی ترین پستی بود که در تموم عمرم دیده بودم
    پاسخ:
    توصیه من به خودم ^_^
    کم گوی و گزیده گوی چون در

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">