رفاقت و مومن حقیقی
خب دیگه الان فضا فضای رفاقت هست. (یعنی از اول هم باید بود.) یعنی از رقابت رفتیم توی رفاقت. رفاقت یعنی چی؟
یعنی کارهای خوب رو تحسین کنیم کارهای بد هم نقد کنیم. ممکنه بگیم این که خیلی تغییری نکرد.
خب همیشه باید با هم همین جوری رفیق باشیم دیگه.
وقتی به اهل سنت که با هم اختلافات اساسی داریم می گیم برادر. برادران اهل سنت. باید به طریق اولی بتونیم بگیم برادران غربگرا برادران فلان.
امام صادق علیه السلام در روایتی که در کتاب شریف کافی و همچنین تحف العقول آمده، فرمودند: به عیادت مریضهای اهل تسنن بروید! امانت آنها را ادا کنید! به نفع آنان در دادگاه شهادت دهید! در تشییع جنازه مردگان آنها حضور پیدا کنید! در مساجد آنها نماز بگذارید! تا بگویند که فلانی جعفری است بگویند فلانی شیعی است که این گونه عمل میکند و این من را خوشنود میسازد!
پس با این توصیف بعد از قرآن و پیامبر اسلام (ص)، امام صادق (ع) را به حقیقت میتوان اولین منادی وحدت نامید.
وقتی با اهل سنت که مخالف امام معصوم است دستور وحدت داده شده است با مخالف ولی فقیه به طریق اولی دستور وحدت داده شده است. البته باب گفتگو و تبادل نظر باز است.
بالاخره رییس جمهور ما مسلمان هست شیعه هست امام خمینی و رهبر انقلاب را قبول دارد برادر پزشکیان است. در ظاهر که این جور است.
اما چگونه مخالفان خود را دوست داشته باشیم؟
ذاتش خوب است چون مسلمان است، چون انسان است روح خدا در او دمیده شده فلان عملش بد است.
من همسرم را دوست دارم اما فلان عملش را نه.
من همکارم را دوست دارم اما فلان اعمالش بدش است.
ٱدۡفَعۡ بِٱلَّتِی هِیَ أَحۡسَنُ ٱلسَّیِّئَةَۚ نَحۡنُ أَعۡلَمُ بِمَا یَصِفُونَ
بدى را با بهترین شیوه دفع کن؛ ما به آنچه که وصف مى کنند، داناتریم۹۶ مومنون
در ایه آمده بدی، نیامده بدکار. عملش را دفع کن نه خودش را.
تکراری است اما تکرار در دین برای تثبیت لازم است
اگر مدام فقط به عمل بد فرد فکر کنیم مثلا عمل بد همسر و دوست و .... ازش بدمون می اد. اما اگر مدام با خود بگوییم ذاتش خوب است عملش بد است هیچ وقت به تنفر بی خودی نمی رسیم و دوستش هم داریم.
کسی که دست در سطل زباله می کند فحشش می دهی یا دلت می سوزد؟
خیلی ها دست در سطل زباله گناه می کنند باید جایگاهشان را نشان دهیم تا به خود بیایند
اما اگر کسی گناهان زیاد مداوم انجام دهد گناه ملکه می شود و ذاتش خراب می شود و در جهنم خالد.
این مطالب گفته شد برای آموزش رفاقت و دوست داشتن و نقد کردن کنارش.
با تنفر نقد نکنیم با مهربانی و دلسوزی نقد کنیم.
چون کسی را دوست داریم نقدش کنیم نه چون مخالف ماست یا از او بدمان می آید.
همه حرف در ایه زیر امده است:
لَقَدۡ جَآءَکُمۡ رَسُولࣱ مِّنۡ أَنفُسِکُمۡ عَزِیزٌ عَلَیۡهِ مَا عَنِتُّمۡ حَرِیصٌ عَلَیۡکُم بِٱلۡمُؤۡمِنِینَ رَءُوفࣱ رَّحِیمࣱ
یقیناً پیامبرى از جنس خودتان به سویتان آمد که به رنج و مشقت افتادنتان بر او دشوار است، اشتیاق شدیدى به [هدایتِ ] شما دارد، و نسبت به مؤمنان رئوف و مهربان است ۱۲۸ توبه.
نکات تفسیر نور۰:
رسول خدا برخاسته از میان خود مردم است. «مِنْ أَنْفُسِکُمْ»
رسول خدا صلى الله علیه و آله غمخوار امّت است. «عَزِیزٌ عَلَیْهِ مٰا عَنِتُّمْ»
رهبران اسلامى باید در سختىها و گرفتارىها با مردم همدل و همراه باشند. «عَزِیزٌ عَلَیْهِ مٰا عَنِتُّمْ»
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله در هدایت و ارشاد مردم، سر از پا نمىشناسد. «حَرِیصٌ عَلَیْکُمْ»
از عوامل تأثیر کلام در دیگران، خیرخواهى، دلسوزى، مهربانى، بىتوقّعى و تواضع است. «عَزِیزٌ عَلَیْهِ، حَرِیصٌ عَلَیْکُمْ، رَؤُفٌ رَحِیمٌ»
رهبر اسلامى تنها بر مؤمنان رئوف و رحیم است، نه بر همهکس، بلکه بر دشمن شدید و غلیظ است. «بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُفٌ رَحِیمٌ»
در انتخابات ما به کاندیداها رای ندادیم به خودمون رای دادیم. هر عده ای از مردم شبیه یک کاندید بودند.
هر کسی به خودش رای داد.
امام على علیه السلام: اَلنّاسُ بِاُمَرائِهِمْ اَشْبَهُ مِنْهُمْ بِآبائِهِمْ؛
مردم، به دولتمردان خود شبیه ترند تا به پدرانشان. [تحف العقول، ص208]
این حدیث در انتخابات جلوه ی دیگری کرد حدیث رو از دو زاویه می شه می دید.(نظر شخصی)
چون دولتمردان فلان جور (جهان بینی ایکس) هستند مردم هم فلان جور (جهان بینی ایکس) می شوند.
یا از این زاویه، چون مردم فلان جورند. (جهان بینی ایکس را) از توشون یک دولتمرد فلان جور (جهان بینی ایکس)بیرون می اد.
خلاصه شاید بشه گفت رابطه دوطرفه هست.
اگر رییس جمهورمون الان فلان شخص است عده ای از مردم شبیه رییس جمهور فکر می کنند.
آمریکا و دیگر کشورها هم همین طور. حتما یه عده ای ترامپی فکر می کنند یه عده بایدنی یه عده هم مدل های دیگر.
پس برای تغییر باید چی کار کرد؟ جهان بینی رو تغییر داد.
یا مردم دوباره به این نتیجه برسند این جهان بینی جواب نمی دهد.
جهان بینی خیلی مهم است تغییرش هم خیلی خیلی سخت است. ممکن است کسی شهید مطهری پدرش باشد یا نوه امام خمینی ره باشد یا بهترین شاگرد امام خمینی ره که کتاب ولایت فقیه هم نوشته باشد اما جهان بینی اش یا عملش درست نباشد. خدا به ما رحم کند.
همه دنبال عدالتیم اما عدالت هایی که ارایه شد چطور بود؟
عدالت محور سیاه نما، عدالت محور غربگرا، عدالت محور مبارزه با فاسد، عدالت محور دروننگر امید دهنده. همه می گفتند عدالت. اما این عدالت می رفت در درون کاندیدا یا درون ما و بروزش به شکل های مختلف بود.
قُلۡ کُلࣱّ یَعۡمَلُ عَلَىٰ شَاکِلَتِهِۦ فَرَبُّکُمۡ أَعۡلَمُ بِمَنۡ هُوَ أَهۡدَىٰ سَبِیلࣰا
بگو: هر کس بر پایۀ خلق و خوى و عادت هاى اکتسابى خود عمل مى کند، پس پروردگارتان به کسى که راه یافته تر است، داناتر است اسرا ۸۴
این جملات در مورد عدالت با جهان بینی های متفاوت است:
نگاه یک: ما باید عدالت رو برقرار کنید اما نگاه کنیم الان کجاییم هیچ جا. تقصیر کیه؟ قبلیا. عدالت محور خودتحقیر.
نگاه دو: ما باید عدالت رو برقرار کنیم روابطمون رو گسترش بدیم با جهان. مخصوصا با غرب تعامل کنیم وضع مردم بهتر شود عدالت برقرار شود.
عدالت محور غربگرا
نگاه سه: ما باید عدالت رو برقرار کنیم اما یک عده نمی ذارن باید با فساد مبارزه کنیم. عدالت محور ضد فساد
نگاه چهار: ما باید عدالت رو برقرار کنیم. با تکیه بر خود مثل هسته ای و با توکل به خدا باید دستاوردها رو ببینیم این جوانان ما خیلی کار از دستشان می آید. عدالت محور درونگرا امیددهنده
همه عدالت ها شاید بشه گفت درست هست. اما شرایط دارد و درصد دارد و اولویت دارد.
روح قالب قرانی استقامت، نگاه به درون و مومنین، توکل به خدا.
روح از یک ایه در نمی ارد. روح از مطالعه کل قران تفسیر خواندن و روایات خواندن و مانوس بودن در می اد.
تعامل با غرب وجود دارد اما روح قران نیست. تعامل با کافر غیر محارب پیمان نشکن که صد عن سبیل الله نمی کند باشد.
ابروی بعضی را باید برد در بیت المال و فاسد متجاهر آبروی بعضی را نباید برد چون تفکرش طرفدار دارد باید سپرد به دادگاه. ابروی بعضی را هم باید حفظ کرد در گناهان شخصی.
جایی که غرور غالب می شود کمی باید خوف ایجاد کرد همیشه هم امید نباید باشد.
و .....
این می شود کار اساسی.
روح غالب را فهمید و گفت و موارد دیگر را با درصد پایین تر با شناخت زمان ومکان به کار برد.
اهمیت امید از ایه زیر به خوبی می شود فهمید که ناامیدی در حد کفر بیان شده است:
یَٰبَنِیَّ ٱذۡهَبُواْ فَتَحَسَّسُواْ مِن یُوسُفَ وَأَخِیهِ وَلَا تَاْیۡـَٔسُواْ مِن رَّوۡحِ ٱللَّهِۖ إِنَّهُۥ لَا یَاْیۡـَٔسُ مِن رَّوۡحِ ٱللَّهِ إِلَّا ٱلۡقَوۡمُ ٱلۡکَٰفِرُونَ
اى پسرانم! بروید آن گاه از یوسف و برادرش جستجو کنید و از رحمت خدا مأیوس نباشید؛ زیرا جز مردم کافر از رحمت خدا مأیوس نمى شوند.۸۷ یوسف.
عدالت یعنی اعتدال. بفهمی چه درصدی بهچی بدی.
جای جای قران تذکر ندادند رابطه با کافر برقرار شود جابه جا تذکر داده مراقب باشید ولایتشون رو نپذیرید. ولایت دوستی ولایت نصرت ولایت سرپرستی.
دوستی می شود نصرت و نصرت می شود سرپرستی ان وقت شاه برای کارهایش از طاغوت اجازه می گرفت. اگر این کار را بکنید شما هیچ پیوندی با خدا ندارید. هیچ پیوندی هیچ پیوندی.فَلَیۡسَ مِنَ ٱللَّهِ فِی شَیۡءٍ
لَّا یَتَّخِذِ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ ٱلۡکَٰفِرِینَ أَوۡلِیَآءَ مِن دُونِ ٱلۡمُؤۡمِنِینَۖ وَمَن یَفۡعَلۡ ذَٰلِکَ فَلَیۡسَ مِنَ ٱللَّهِ فِی شَیۡءٍ إِلَّآ أَن تَتَّقُواْ مِنۡهُمۡ تُقَىٰةࣰۗ وَیُحَذِّرُکُمُ ٱللَّهُ نَفۡسَهُۥۗ وَإِلَى ٱللَّهِ ٱلۡمَصِیرُ
مؤمنان نباید کافران را به جاى اهل ایمان، سرپرست و دوست بگیرند؛ و هر کس چنین کند در هیچ پیوند و رابطه اى با خدا نیست، مگر آنکه بخواهید [به سبب دفع خطرى که متوجه شماست] از آنان تقیّه کنید؛ خدا شما را از [عذاب] خود بر حذر مى دارد، و بازگشت [همه] به سوى خداست۲۸ آل عمران.
یک نفر ادم روایی باشد احتمالا همه اش ذهنش سمت تقیه می رود. چون جو غالب امامان معصوم این بود.
و ممکن است مثلا غربگرا هم بشود.
در حالی که ایات تقیه خیلی کم است. و تقیه تغییر روش مبارزه است نه اینکه مبارزه را کنار بگذاریم.
یک نفر قرانی باشد همه اش مبارزه و جهادی می شود. قران مفاهیم ومعارف را در غالب جنگها ریخته و برای ما شرح داده است. جنگ حنین (تذکر غرور بی جا و تکیه نکردن به اسباب و تجهیزات) جنگ بدر (کمی امکانات و نفرات و پیروزی) جنگ احزاب (جمع شدن همه علیه ما و پیروزی) جنگ احد ( عدم توجه به ولایت و حرف ولی ) و ....
نتیجه: روح قرانی، تولید جهادی می کند.
خداوندی که رزاق است. هو نشانه حصر
إِنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلرَّزَّاقُ ذُو ٱلۡقُوَّةِ ٱلۡمَتِینُ
بى تردید خدا خود روزى دهنده و صاحب قدرت استوار است ۵۸ ذاریات
همه قدرت هم از اوست
أَنَّ ٱلۡقُوَّةَ لِلَّهِ جَمِیعࣰا...۱۶۵ بقره
و همه ی عزت هم از ان اوست
ٱلَّذِینَ یَتَّخِذُونَ ٱلۡکَٰفِرِینَ أَوۡلِیَآءَ مِن دُونِ ٱلۡمُؤۡمِنِینَۚ أَیَبۡتَغُونَ عِندَهُمُ ٱلۡعِزَّةَ فَإِنَّ ٱلۡعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِیعࣰا
همان کسانى که کافران را به جاى مؤمنانْ سرپرست و دوست خود مى گیرند؛ آیا عزت و قدرت را نزد آنان مى طلبند؟ یقیناً همۀ عزت و قدرت فقط براى خداست. نساء ۴
این چنین خدایی دوست دارد رزق رو از واسطه و دست کافر بگیریم یا دوست دارد کریمانه از خودش بگیریم؟
دوست دارد رزق کارمندی باشد (کارمندی منظور روحیه کارمندی هست نه خود کارمندی، کارمندی یکنواخت و کارمندی پویا، دو مدل کارمندی هست.) و زیردستی یا دوست دارد رزق کریمانه باشد. خودت اقای خودت باشی؟
رزق کریمانه دوست دارد خب.
من سالها پیش که خواستگاری می رفتم همه می گفتند کارمند باش و بیمه، و منم نبودم. و جواب رد می دادند.
اون دخترها یه فرصت استثنایی که من باشم رو از دست دادن. لگدی به بخت خودشون زدن که سوباسا به توپ نزده بود. البته الان همسر من یه احساسی شبیه آسیه س در کنار فرعون داره O_o
اما من می گم جهان بینی که درست باشه با ادم بدی مثل من هم می شه احساس خوشبختی کرد،^_^
اما اگر جهان بینی غلط باشد با ادم خوبی مثل من هم نمی شود خوشبخت شد.
منو ول کنید خوبم یا بد، جهان بینی رو درست کنیم.
مثلا یک نفر فکر کند بر همسر بد صبر می کند ثواب حضرت اسیه برای خانم ها یا حضرت ایوب برای آقایان می برد از سختی لذت هم می برد.
اما اگر فکر کند دارد می سوزد و می سازد لذت نمی برد و تحملش روزی به پایان می رسد.
حدیث صبر:قَالَ اَلنَّبِیُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ : مَنْ صَبَرَ عَلَى سُوءِ خُلُقِ اِمْرَأَتِهِ أَعْطَاهُ اَللَّهُ مِنَ اَلْأَجْرِ مَا أَعْطَى أَیُّوبَ عَلَیْهِ السَّلاَمُ عَلَى بَلاَئِهِ وَ مَنْ صَبَرَتْ عَلَى سُوءِ خُلُقِ زَوْجِهَا أَعْطَاهَا اَللَّهُ مِثْلَ ثَوَابِ آسِیَةَ بِنْتِ مُزَاحِمٍ .
مکارم الأخلاق / ترجمه احمدزاده ; ج ۱ ص ۴۵۴
پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و سلّم:هرکس اخلاق بد زن خود را تحمل کند،خداوند پاداشى همانند پاداش مصایب ایوب را به او خواهد بخشید و هرزنى که اخلاق بد شوهرش را تحمل کند خداوند پاداشى همانند پاداش آسیه دختر مزاحم به او عطا خواهد کرد.
این اگر جهان بینی شود و دایم در پس ذهن باشد جواب می دهد نباشد روزی صبر تمام می شود و طلاق می شود.
طلاق جمهوری اسلامی همین است. جهان بینی غلطش منجر به طلاق شده است.
اما برای رزق کریمانه قران راه ارایه داده است.
برای رزق کریمانه انتخاب مدیر خوب یک قسمت جسمانی اش است. یکی از راه های دریافت رزق کریم مومن حقیقی شدن است.
چگونه میشود مومن حقیقی شد؟
چهار ایه پشت سر هم زیر را ببینیم.
آیات رزق کریم زیادند اما چگونه می توان مومن حقیقی شد؟
یَسۡـَٔلُونَکَ عَنِ ٱلۡأَنفَالِۖ قُلِ ٱلۡأَنفَالُ لِلَّهِ وَٱلرَّسُولِۖ فَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَأَصۡلِحُواْ ذَاتَ بَیۡنِکُمۡۖ وَأَطِیعُواْ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥٓ إِن کُنتُم مُّؤۡمِنِینَ
از تو دربارۀ انفال [یعنى غنایم جنگى و هر گونه مالى که مالک معینى ندارد] مى پرسند، [که مالک آنها کیست و چگونه باید تقسیم شود؟] بگو: [مالکیّتِ حقیقىِ ] انفال ویژۀ خدا و پیامبر است، پس اگر مؤمن هستید [نسبت به انفال] از خدا پروا کنید و [اختلاف و نزاع] بین خود را [دربارۀ آن] اصلاح نمایید، و از خدا و پیامبرش اطاعت کنید
کدهای آیه:تقوا، اصلاح اختلاف، اطاعت از خدا، ولایت
إِنَّمَا ٱلۡمُؤۡمِنُونَ ٱلَّذِینَ إِذَا ذُکِرَ ٱللَّهُ وَجِلَتۡ قُلُوبُهُمۡ وَإِذَا تُلِیَتۡ عَلَیۡهِمۡ ءَایَٰتُهُۥ زَادَتۡهُمۡ إِیمَٰنࣰا وَعَلَىٰ رَبِّهِمۡ یَتَوَکَّلُونَ
مؤمنان، فقط کسانى هستند که چون یاد خدا شود، دل هایشان ترسان مى شود، و هنگامى که آیات او بر آنان خوانده شود بر ایمانشان مى افزاید، و بر پروردگارشان توکل مى کنند
کدهای ایه:لرزش قلب با ذکر خدا، زیاد شدن ایمان با آیه توکل
ٱلَّذِینَ یُقِیمُونَ ٱلصَّلَوٰةَ وَمِمَّا رَزَقۡنَٰهُمۡ یُنفِقُونَ
هم آنان که نماز را برپا مى دارند و ازآنچه به آنان روزى داده ایم، انفاق مى کنند
کدهای ایه: نماز ، انفاق
نتیجه:مومن حقیقی شدن و رزق کریم.
أُوْلَـٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ حَقࣰّاۚ لَّهُمۡ دَرَجَٰتٌ عِندَ رَبِّهِمۡ وَمَغۡفِرَةࣱ وَرِزۡقࣱ کَرِیمࣱ
مؤمنان واقعى و حقیقى فقط آنانند، براى ایشان نزد پروردگارشان درجاتى بالا و آمرزش و رزق نیکو و فراوانى است.۴ انفال
کدهای ایات را بگذاریم کنار هم برای مومن حقیقی شدن.
ایا ما مومن حقیقی هستیم؟
البته ایات دیگری هم برای رزق کریم هست اینجا این چهار ایه بررسی شد.
ایه زیر هم درباره مومنین حقیقی هست در سلوک خیلی براش شرح نوشته شده.مثلا امام خمینی ره هم براش شرح نوشته اند.
وَٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَهَاجَرُواْ وَجَٰهَدُواْ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ وَٱلَّذِینَ ءَاوَواْ وَّنَصَرُوٓاْ أُوْلَـٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ حَقࣰّاۚ لَّهُم مَّغۡفِرَةࣱ وَرِزۡقࣱ کَرِیمࣱ
و کسانى که ایمان آوردند و هجرت کردند و در راه خدا جهاد نمودند و آنان که مهاجران را پناه دادند و یارى کردند، اینانند که مؤمنان واقعى اند، براى آنان آمرزش و رزق نیکو و فراوانى است
تو راه خدا برو به روح قران عمل کند خداوند توی قفس هم رزق را می رساند:
یَـٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ إِنَّمَا ٱلۡمُشۡرِکُونَ نَجَسࣱ فَلَا یَقۡرَبُواْ ٱلۡمَسۡجِدَ ٱلۡحَرَامَ بَعۡدَ عَامِهِمۡ هَٰذَاۚ وَإِنۡ خِفۡتُمۡ عَیۡلَةࣰ فَسَوۡفَ یُغۡنِیکُمُ ٱللَّهُ مِن فَضۡلِهِۦٓ إِن شَآءَۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَلِیمٌ حَکِیمࣱ
اى اهل ایمان! جز این نیست که مشرکان پلیدند؛ پس نباید بعد از امسال به مسجدالحرام نزدیک شوند؛ و اگر [به سبب قطع رابطه با آنان و تعطیل شدن داد و ستد با ایشان] از بى نوایى و تنگدستى مى ترسید، خدا اگر بخواهد شما را به زودى از فضل و احسانش بى نیاز مى کند؛ یقیناً خدا دانا و حکیم است. 28 توبه
ممکن است بگویند مشارکت کم شده.
مشارکت کم نشده این فرایند تخلیص است. تخلیص که شود هی تعداد کمتر میشود
انقلاب حضرت موسی ع به فرماندهی طالوت عملیات خالص سازی انجام شد:
فَلَمَّا فَصَلَ طَالُوتُ بِٱلۡجُنُودِ قَالَ إِنَّ ٱللَّهَ مُبۡتَلِیکُم بِنَهَرࣲ فَمَن شَرِبَ مِنۡهُ فَلَیۡسَ مِنِّی وَمَن لَّمۡ یَطۡعَمۡهُ فَإِنَّهُۥ مِنِّیٓ إِلَّا مَنِ ٱغۡتَرَفَ غُرۡفَةَۢ بِیَدِهِۦۚ فَشَرِبُواْ مِنۡهُ إِلَّا قَلِیلࣰا مِّنۡهُمۡۚ فَلَمَّا جَاوَزَهُۥ هُوَ وَٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ مَعَهُۥ قَالُواْ لَا طَاقَةَ لَنَا ٱلۡیَوۡمَ بِجَالُوتَ وَجُنُودِهِۦۚ قَالَ ٱلَّذِینَ یَظُنُّونَ أَنَّهُم مُّلَٰقُواْ ٱللَّهِ کَم مِّن فِئَةࣲ قَلِیلَةٍ غَلَبَتۡ فِئَةࣰ کَثِیرَةَۢ بِإِذۡنِ ٱللَّهِۗ وَٱللَّهُ مَعَ ٱلصَّـٰبِرِینَ
پس زمانى که طالوت با سپاهیان [براى جنگ با دشمن از شهر] بیرون رفت، گفت: بى تردید خدا شما را به وسیلۀ نهر آبى آزمایش مى کند؛ پس هر که [به هنگام تشنگى] از آن [سیر] بنوشد، از من نیست و هر که از آن نخورد، از من است، مگر کسى که با دستش کفى آب برگیرد [که او نه از من است و نه مردود از سپاه] پس جز اندکى از آنان همگى از آن نوشیدند و زمانى که او و کسانى که با او ایمان آورده بودند از نهر گذشتند، [گروهى از آنان] گفتند: ما را امروز قدرت مقابله با جالوت و سپاهیانش نیست ولى کسانى که یقین داشتند که دیدارکنندۀ خدایند، گفتند: چه بسا گروه اندکى که به توفیق خدا بر گروه بسیارى پیروز شدند، و خدا باشکیبایان است ۲۴۹ بقره
نکته هشت و نه و ده تفسیر نور رو ببینیم:
انقلابى بودن مهم نیست، انقلابى ماندن مهم است. در این ماجرا شعاردهنده بسیار بود، ولى آنان که در آزمایشات موفق شدند، اندک بودند. «إِلاّٰ قَلِیلاً مِنْهُمْ»
ایمان به معاد و وعدههاى الهى، توانایى ایستادگى در برابر سختىها و مشکلات را ایجاد مىکند. «مُلاٰقُوا اَللّٰهِ»
ایمان، درجاتى دارد. بااینکه گروهى همراه با طالوت بودند و به او ایمان داشتند و از نوشیدن آب هم گذشتند؛ «آمَنُوا مَعَهُ» ولى هر مؤمنى رزمنده نیست، تنها مؤمنانى رزمنده هستند که به لقاء اللّه ایمان داشته باشند. «یَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاٰقُوا اَللّٰهِ»
در اینده باز هم تخلیص می شود.
یه دونه خالص خالص مثل حاج قاسم برای چند نسل کافی است.
خروجی انقلاب پیامبر ص یه دونه امام علی ع برای عالم بس است.
مشارکت همه باشد خوب است اما خالص سازی تعداد را کم می کند:
وَلِیُمَحِّصَ ٱللَّهُ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَیَمۡحَقَ ٱلۡکَٰفِرِینَ
و [نیز این پیروزى ها و ناکامى ها] براى آن است که کسانى را که [از روى حقیقت] ایمان آورده اند [از عیوب و آلودگى ها] تصفیه و پاک کند، و کافران را نابود نماید.۱۴۱ آل عمران
بعد از حاج قاسم چقدر همه متحد شدند و خوب بود.
نه. خوب نبود باید حادثه هواپیمای اوکراینی پیش بیاد خالص سازی شود.
به زور کسی را نمی شود تغییر داد. و باید قلبی تغییر کند.
خداوند هم طرفدار ازادی هست.
وَلَوۡ شَآءَ رَبُّکَ لَأٓمَنَ مَن فِی ٱلۡأَرۡضِ کُلُّهُمۡ جَمِیعًاۚ أَفَأَنتَ تُکۡرِهُ ٱلنَّاسَ حَتَّىٰ یَکُونُواْ مُؤۡمِنِینَ
اگر پروردگارت مى خواست یقیناً همۀ کسانى که روى زمین اند [اجباراً] ایمان مى آوردند؛ [اى پیامبر! در حالى که خدا از بندگانش ایمان اجبارى نخواسته] پس آیا تو مردم را وادار مى کنى تا به اجبار مؤمن شوند؟!
مومن تقلیدی زوری به درد نمی خورد.
امام حسین ع هم چراغ را خاموش می کند تا هر که می خواهد برود برود. و هر که می خواهد بماند بماند ازادانه بماند.
به کلمه ابلاغ در ایات زیر نگاه کنیم.
وظیفه ما انتخاب کردن برای دیگران نیست.
وظیفه ما روشن کردن و تبیین کردن برای رسیدن دیگران به انتخاب درست است. باید خودش برسد.
وَأَطِیعُواْ ٱللَّهَ وَأَطِیعُواْ ٱلرَّسُولَ وَٱحۡذَرُواْۚ فَإِن تَوَلَّیۡتُمۡ فَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّمَا عَلَىٰ رَسُولِنَا ٱلۡبَلَٰغُ ٱلۡمُبِینُ
و از خدا اطاعت کنید و از پیامبر فرمان برید، و [از مخالفت با خدا و پیامبر] بپرهیزید، پس اگر روى گردانید [سزاوار کیفر مى شوید]، و بدانید که بر عهدۀ پیامبر ما فقط رساندن آشکارِ [پیام وحى] است. ۹۲ مایده
نکته یک و شش تفسیر نور
فرمانهاى حکومتى رسول خدا صلى الله علیه و آله همانند فرمانهاى الهى، اطاعتش واجب است. «أَطِیعُوا اَللّٰهَ وَ أَطِیعُوا اَلرَّسُولَ» (تکرار کلمهى «أَطِیعُوا» ، نشانهى دو نوع دستور مىباشد؛ دستورات ثابت الهى و دستورات حکومتى پیامبر صلى الله علیه و آله)
وظیفهى پیامبر، تنها ابلاغ رسالت است، نه اجبار و تحمیل. «أَنَّمٰا عَلىٰ رَسُولِنَا اَلْبَلاٰغُ اَلْمُبِینُ»
ولایت پیامبر باید باشد اما با روشنگری. باید بی ولایت ها یی رو که شکست خوردند نشان داد مثلا انقلاب مصر
مَّا عَلَى ٱلرَّسُولِ إِلَّا ٱلۡبَلَٰغُۗ وَٱللَّهُ یَعۡلَمُ مَا تُبۡدُونَ وَمَا تَکۡتُمُونَ
بر عهدۀ پیامبر جز رساندن [پیام خدا] نیست و خدا آنچه را آشکار مى کنید و آنچه را پنهان مى دارید، مى داند.۹۹ مایده
وَإِن مَّا نُرِیَنَّکَ بَعۡضَ ٱلَّذِی نَعِدُهُمۡ أَوۡ نَتَوَفَّیَنَّکَ فَإِنَّمَا عَلَیۡکَ ٱلۡبَلَٰغُ وَعَلَیۡنَا ٱلۡحِسَابُ
و اگر پاره اى از عذاب ها را که به منکران وعده مى دهیم به تو نشان دهیم [مى بینى که بسیار سخت و دردناک است] یا اگر تو را [پیش از فرا رسیدن آن عذاب ها] قبض روح کنیم [در قیامت عذابشان را خواهى دید؛ در هر صورت] تنها وظیفۀ تو ابلاغ [وحى] است و حسابرسى، فقط بر عهده ماست.۴۰ رعد
ازادمرد باشید یعنی طبق فطرت الهی عمل کنید نه طبق طبیعت زمینی.
کار ما همین است کنار زدن حجاب طبیعت زمینی و برقراری عدالت با فطرت الهی.
پس ازادی حجاب؟ نه دیگه آزادی تو باعث میشود آزادی من سلب بشه.
امام زمان عج هم عقل و هم سلاح دارد
عقل برای رساندن به انتخاب ازادانه. سلاح برای از میان بردن کسانی که مانع ازادی می شوند و نمی گذارند اسلام ناب بیان شود.
اذا قام قائمنا وضع یده علی رؤوس العباد فجمع به عقولهم و اکمل به اخلاقهم» بحار ج ۵۲ ص ۳۳۶.
براساس این روایت، عقول و افکار مردم متمرکز و شکوفا و اخلاق آنان کامل می شود.
- ۰۳/۰۴/۲۷
ممنون از وقتی که گذاشتید.