چگونه نمازشب خوان شویم و خاطره نمازشب در آب
چرا نمازشب این همه تاکید روش هست و بسیار ثواب داره؟
چون برای نمازشب خواندن هم باید تنظیمات ظاهری و هم باطنی روی خودمون انجام بدیم و هم خود نماز شب ما رو اصلاح میکنه از سبک زندگی و اخلاقی گرفته تا مراتب عالی سلوک.
الْعِلْمُ یُرْشِدُکَ وَ الْعَمَلُ یَبْلَغُ بِکَ الْغایَةَ. علم تو را رهنمون می شود و عمل به هدف نهایی می رساند.غرر الحکم ج ۱، ص ۱۱۵
علم چراغ است و عمل راه رفتن زیر نور چراغ.
هم چراغ لازم هست و هم راه رفتن. راه رفتن بدون چراغ اشتباهه و چراغ رو روشن کردن و راه نرفتن هم هیچ کمکی نمیکنه و ما رو همون جایی که هستیم نگه میداره. و خود علم حجاب میشود حجاب اکبر.
امیدوارم برای خودم فقط چراغ روشن نکنم و این مطلب کمک کنه من هم راه برم.
کانُوا قَلیلاً مِنَ اللَّیْلِ ما یَهْجَعُونَ (17ذاریات) آنها کمى از شب را مىخوابیدند، (17ذاریات)
وَ بِالْأَسْحارِ هُمْ یَسْتَغْفِرُونَ (18ذاریات)
تَتَجافى جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضاجِعِ یَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفاً وَ طَمَعاً وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ (سجده16)
َامَّنْ هُوَ قانِتٌ آناءَ اللَّیْلِ ساجِداً وَ قائِماً یَحْذَرُ الْآخِرَةَ وَ یَرْجُوا رَحْمَةَ رَبِّهِ قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الَّذینَ یَعْلَمُونَ وَ الَّذینَ لا یَعْلَمُونَ إِنَّما یَتَذَکَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ (زمر9)
وَ أَقِمِ الصَّلاةَ طَرَفَیِ النَّهارِ وَ زُلَفاً مِنَ اللَّیْلِ إِنَّ الْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئاتِ ذلِکَ ذِکْرى لِلذَّاکِرینَ (114هود)
وَ الَّذینَ یَبیتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّداً وَ قِیاماً (64فرقان)
وَ مِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَکَ عَسى أَنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقاماً مَحْمُوداً (اسرا79)
کمی ارشاد القلوب بخوانیم ترجمه رضایی ج1 ص 217:
بدان اى برادر که خردمندان خداشناس سعى و کوشش میکنند در بدست آوردن رضاى خدا میبینى که تمام شب آنان به ذکر خدا سپرى میشود و کاملا لذت میبرند و در عبادت خدا زیر و رو میشوند ما بین نمازها نافله میخوانند و تسبیح پروردگار میکنند و طلب آمرزش مینمایند و دعا میخوانند و دستها را به آسمان بلند میکنند و اشک میریزند از خوف خدا و شبها را نمیخوابند مگر اندکى و آسایش نمیکنند مگر کمى پس اینان نیک مردانند این است علامت آنان.
امّا نشانه ى تو این است که در شب مانند مردار افتاده اى و روز هم عمر عزیزت را بیهوده سپرى میکنى و عذر مىآورى براى ترک نمودنت شب زندارى را به عذرهاى دروغى که میگوئى من ضعیف و ناتوان مى باشم روز زحمت فراوان داشتم و خسته شدم قدرت حرکت ندارم و مریضم. در تابستان عذرت گرمى هوا و در زمستان سردى باشد و این عذرها همه دروغى باشد
و چه بسیار انسانها که پول میگیرند براى نگهدارى و حفظ زراعت یا باغ دیگران و تمام شب را بیدار میمانند در سردى و گرمى بزرگ و اگر تو ارادهى مسافرت یا کارى از کارهاى دنیا کنى تمام شب را بیدار میمانى (فکر کنم منظورش بیدار بودن زیاد تا نصف شب پای فیلم و فوتبال و نت بوده که زمان خودشون چیز دیگه بوده) یا براى کار دیگر یا تجارت و بازرگانى آماده اى که تمام شب را بیدار بمانى.
در اینجا هیچ عذرى از عذرهاى عبادت و شب زنده دارى را نمیآورى و همینها دلیل است بر دروغ تو و ضعف یقین تو به آنچه که خدا به نیکوکاران وعده کرده از ثواب و بهشت زیرا که تو درین عذرخواهى از نفست که همیشه فرمان گناه به تو میدهد پیروى کرده ای....
نماز شب با انزجار خیر، ولی با سختی آری.
چگونه از حالت طاقت روح به وسع روح برسیم و نماز شب بخوانیم؟
ادامه در ادامه
################
نماز شب خواندن سخت است در ابتدا.
اگر سخت است باز بخوانیم اما اگر حد انزجار است نخوانیم.
چرا اول سخت است بعد راحت و ایا اصلا آسان و لذت بخش می شود؟
اگر صبور نیستی خودت را بزن به صبر. ادای صبورها را دربیار. و خصوصیات دیگر هم همین طور.
چون فطرت انسان صبر را دوست دارد به مرور با ادای صبر درآوردن، صبر می نشیند در قلب و آن وقت راحت صبر می کنیم و صبور می شویم.
ذکر هم همین است به مرور زمان ذکر می نشیند در قلب و ذاکر می شویم. چرا؟ چون فطرت الهی که در ما کاشته شده است ذکر را دوست دارد
مثلا ذکر یونسیه صد بار وقتی نشست در قلب راحت می گوییم. یا نماز جعفر طیار یا نماز امام زمان عج و ... که ذکر توشون زیاد هست. (خدایا به من هم توفیق بده)
به مرور زمان نماز شب مینشیند در قلب و نمازشبخوان می شویم.
پس، از سختی ذکر و سختی کسب فضایل اخلاقی و نماز شب و کلا معنویات نترسیم. در فطرت ما این معنویت خوابیده است. کافی است فطرت را بیدار کنیم.
وقتی بیدار شد می رسیم به بهجت و شادی.
با عبور از غفلت و انجام با زحمت می رسیم به وسعت و بعد از وسعت با تداوم و استقامت می رسیم به بهجت.
عبور از غفلت و زحمت بعد وسعت بعد بهجت، سیر سالک است.
اما یک شاخص برای نفاق داشته باشیم در مورد نماز های معمولی خودمون. اگر همیشه نمازها رو با کسالت میخونیم یکی از نشانههای نفاق هست. إِنَّ الْمُنَافِقِینَ یُخَادِعُونَ اللَّهَ وَهُوَ خَادِعُهُمْ وَإِذَا قَامُوا إِلَى الصَّلَاةِ قَامُوا کُسَالَىٰ یُرَاءُونَ النَّاسَ وَلَا یَذْکُرُونَ اللَّهَ إِلَّا قَلِیلًا(نساء142) منافقان میخواهند خدا را فریب دهند؛ در حالی که او آنها را فریب میدهد؛ و هنگامی که به نماز برمیخیزند، با کسالت برمیخیزند؛ و در برابر مردم ریا میکنند؛ و خدا را جز اندکی یاد نمی نمایند(نساء142)
نماز شب به نماز صبح اول وقت آسیب نرساند. چون در واجب قرب به خدا بیشتر است چرا؟ چون اگر بیشتر نبود واجب نمیشد.
أَقِمِ الصَّلاةَ لِدُلُوکِ الشَّمْسِ إِلى غَسَقِ اللَّیْلِ وَ قُرْآنَ الْفَجْرِ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ کانَ مَشْهُوداً (اسرا78) نماز را از زوال خورشید(هنگام ظهر) تا نهایت تاریکى شب[ نیمه شب] برپا دار؛ و همچنین قرآن فجر[ نماز صبح] را؛ چرا که قرآن فجر، مشهود(فرشتگان شب و روز) است! (اسرا78)
وقتی به فجر و شفع و وتر قسم خورده شده یعنی خیلی اهمیت دارد.
وَالْفَجْرِ به سپیده دم سوگند،(فجر1) وَلَیَالٍ عَشْرٍ(فجر2) و به شبهای دهگانه،(فجر2) وَالشَّفْعِ وَالْوَتْرِ(فجر3) و به زوج و فرد،(فجر3) وَاللَّیْلِ إِذَا یَسْرِ(فجر4) و به شب، هنگامی که (به سوی روشنایی روز) حرکت میکند سوگند(فجر4) هَلْ فِی ذَٰلِکَ قَسَمٌ لِّذِی حِجْرٍ (فجر5) آیا در آنچه گفته شد، سوگند مهمّی برای صاحبان خرد نیست؟(فجر5)
برای شفع و وتر مصادیق زیادی گفته شده یکی از اونها شفع وتر نماز شب هست.
تطوع خیر یعنی خود را به رغبت زدن در خیر.
در خود ایجاد رغبت کردن.
و ترساندن خود هم خوب است. خوفا و طمعا
این کار چه امکانی را برای روح ایجاد می کند؟
روح از حالت طاقت به حالت وسع می رسد. شاید این کار را مشارطه هم بگویند شاید. که ما در سلوک مشارطه و مراقبه و محاسبه داریم.
باید گاهی بنشینیم جدی تطوع خیر کنیم و شاید هر روز. که هر روز حضرت علی(ع) بعد از نماز میگفتند: ....أَیُّهَا النَّاسُ تَجَهَّزُوا رَحِمَکُمُ اللَّهُ فَقَدْ نُودِیَ فِیکُمْ بِالرَّحِیلِ فَمَا التَّعَرُّجُ عَلَى الدُّنْیَا بَعْدَ نِدَاءٍ فِیهَا بِالرَّحِیلِ....(امالیصدوق498) فرمود شیوه امیر المؤمنین در کوفه این بود که چون نماز عشاء را میخواند سه بار به مردم فریاد میکرد که همه میشنیدند میفرمود اى مردم بار ببندید خدا شما را رحمت کند بر شما جار کوچ کشیدند این چه روئى است که به دنیا دارید.....(خطبه204) البت در خطبه 204 وَ أَقِلُّوا الْعُرْجَةَ عَلَى الدُّنْیَا آمده. یعنی وابستگی به دنیا را کم کنید
فکر کن هر روز میگفتند یا زیاد میگفتند. شاید هم برای همین است که حافظ در شعر اولش الا یا ایها الساقی گفته:
مرا در منزل جانان چه امن عیش چون هر دم
جرس فریاد میدارد که بربندید محملها
بریم سراغ شرح تطوع:
أَیَّامًا مَّعْدُودَاتٍ فَمَن کَانَ مِنکُم مَّرِیضًا أَوْ عَلَىٰ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِّنْ أَیَّامٍ أُخَرَ وَعَلَى الَّذِینَ یُطِیقُونَهُ فِدْیَةٌ طَعَامُ مِسْکِینٍ فَمَن تَطَوَّعَ خَیْرًا فَهُوَ خَیْرٌ لَّهُ وَأَن تَصُومُوا خَیْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُمْ تَعْلَمُونَ(بقره184) چند روز معدودی را (باید روزه بدارید) و هر کس از شما بیمار یا مسافر باشد تعدادی از روزهای دیگر را (روزه بدارد) و بر کسانی که روزه برای آنها طاقتفرساست؛ لازم است کفّاره بدهند: مسکینی را اطعام کنند؛ و کسی که تطوع خیر کند، برای او بهتر است؛ و روزه داشتن برای شما بهتر است اگر بدانید(بقره184)
آیه بالا می گه روزه برای بعضی طاقت فرسات و کفاره بدهید. اما اگر تطوع خیر کنید فَمَن تَطَوَّعَ خَیْرًا از حالت طاقت به حالت وسع روح میرسید و میتونید روزه بگیرید.
در داستان هابیل و قابیل همینطوری یهو برادرکشی اتفاق نیفتاد اول تطوع شرکرد یعنی در خودش رغبت کشتن ایجاد کرد و بعد کشت:
فَطَوَّعَتْ لَهُ نَفْسُهُ قَتْلَ أَخیهِ فَقَتَلَهُ فَأَصْبَحَ مِنَ الْخاسِرینَ (مائده30) نفس سرکش، کم کم او را به کشتن برادرش ترغیب کرد؛ (سرانجام) او را کشت؛ و از زیانکاران شد. (مائده30)
مثلا تطوع خیر و یا ایجاد خوف در خود برای نمازشب می تونه اینجوری باشه (یک نمونه از نهجالبلاغه و یک نمونه هم از ارشاد القلوب که براتون در بالا گذاشتم):
ای محسن هدف خلقت مگر جز عبودیت است. این همه کارهای بیهوده نکن به عبادت برس. وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ(ذاریات56) من جنّ و انس را نیافریدم جز برای اینکه عبادتم کنند (و از این راه تکامل یابند و به من نزدیک شوند) (ذاریات56)
ای محسن وقتی از دنیا رفتی بگیر بخواب الان وقت جمع کردن توشه است. این قدر به فکر جسم دنیایی چند روزهات نباشه. کم عقلی نکن. به فکر جسم برزخیات باش که قرار بینهایت سال باهاش باشی.
...وَتَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَیْرَ الزَّادِ التَّقْوَىٰ وَاتَّقُونِ یَا أُولِی الْأَلْبَابِ... (بقره197).... و زاد و توشه تهیه کنید، که بهترین زاد و توشه، پرهیزکاری است و از من بپرهیزید ای خردمندان.... (بقره197)
ای محسن دو رکعت نماز در دل شب بهتر از دنیا و آخرت است می فهمی یعنی چی؟
ای محسن همه چیز رو باید بگذاری بروی آماده باش.
یَوْمَ لَا یَنفَعُ مَالٌ وَلَا بَنُونَ(شعراء آیه 88) در آن روز که مال و فرزندان سودی نمیبخشد،(شعراء آیه 88)
ای محسن آیا از شکر یک نعمت برآمدی؟ مثلا آیا تا حالا شکر یک چیز عجیب کردی! یک جسم عجیب نورانی گردالی هر روز می اد وسط آسمون همه جا هم روشن می شه بهش هم می گن خورشید. وَ الشَّمْسِ وَ ضُحاها (1)
به خورشید و گسترش نور آن سوگند، (1)
آیا اسم لطیف و رازق و جمیل و قیوم و حی و ... را در یک گل دیدی و شکر کردی آیا شکر انگشت اشاره ات رو کردی که اگر نبود حتی دکمه ات را هم نمی توانستی ببندی. آیا شکر کردی که اسلام داری؟
الَّذِینَ یَذْکُرُونَ اللَّهَ قِیَامًا وَقُعُودًا وَعَلَىٰ جُنُوبِهِمْ وَیَتَفَکَّرُونَ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هذا بَاطِلًا سُبْحَانَکَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ (آل عمران 191)
(خردمندان) کسانی هستند که ایستاده و نشسته و (خوابیده) بر پهلو یاد خدا میکنند و در آفرینش آسمانها و زمین اندیشه میکنند (و از عمق جان میگویند:) پروردگارا این هستی را باطل و بی هدف نیافریده ای، تو (از کار عبث) پاک و منزّهی، پس ما را از عذاب آتش نگهدار.(آل عمران 191)
آیا شکر سختی و مصیبت هایت رو کردی که فرستاده شد به عنوان گناه پاک کن یا تربیت نفس؟ زیارت عاشورا هم آخرش شکر دارد اما تو کلا دنبال بینهایت منهای هشتی؟ بینهایت نعمت را ول کردی هشت تا کمبودی را که آن هم حکمت و حتی نعمت هست نگاه میکنی؟
وَ قَلیلٌ مِنْ عِبادِیَ الشَّکُورُ (سبا13)
ای محسن این نمازهای روزت چقدر بد هست چرا توش هیچ معراجی نیست. لابد شب تمرین نماز نمی کنی؟ مگر نه این است که نماز معراج مومن است الان دقیقا چند تا نماز معراجی داشتی؟
ای محسن عجیبه که می گی من نمیتونم؟
آیا شهید احمد علی نیری از کره مریخ آمده بود با قدرتهای ماورایی. او هم از همین زمین خاکی نماز شب شروع کرد.
ای محسن شهدا با اخلاصشان عرفان عملی را نشان می دهند و تو در عرفان نظری گیر کردی.
ای محسن آن علمی که در نماز نریزد به درد نمی خورد. حجاب اکبر می شود.
ای محسن یه روز پیر می شی نمی تونی وایسی نماز بخونی باید بشینی نماز شب بخونی همه حواست هم در نماز می ره سمت دردهات. آدم باش نماز شب بخون.
وَمَن نُّعَمِّرْهُ نُنَکِّسْهُ فِی الْخَلْقِ أَفَلَا یَعْقِلُونَ( یس 68)
هر کس را طول عمر دهیم، در آفرینش واژگونه اش میکنیم (و به ناتوانی کودکی باز میگردانیم)؛ آیا اندیشه نمیکنند؟( یس 68)
ای محسن می توانی نام خدا را ببری با دو لبت و در نماز. ایا خوشبختی بالاتر از این هم وجود دارد؟ کار داری و مفیدی و مسجد هم هست. دیگه چی میخوای اصلا؟
ای محسن یک روز حساب پنجاه هزار سال است. مثل اینکه هی یادت می ره. پنجاه هزار سال پنجاه هزار سال.
تَعْرُجُ الْمَلَائِکَةُ وَالرُّوحُ إِلَیْهِ فِی یَوْمٍ کَانَ مِقْدَارُهُ خَمْسِینَ أَلْفَ سَنَةٍ(معارج 4)
فرشتگان و روح [= فرشته مقرّب خداوند] بسوی او عروج میکنند در آن روزی که مقدارش پنجاه هزار سال است(معارج 4)
تهجد فقط نماز شب نیست ذکر و فکر و دعا و قرآن هم هست و شاید اشاره به این دارد که خانم ها ایامی که نماز ندارند ایام مرخصی نیست تهجد که می توانند بکنند.
و قرآن و دعا و ذکرهای مختلف را میتوان در قیام و قنوت و سجده و رکوع نماز شب هم ریخت. مثلا دعای کمیل در قنوت یا ذکر یونسیه در سجده نماز یا قرآن در قیام:
امیر المؤمنین علیه السّلام فرمود: هر کس قرآن را در نماز و در حال ایستاده قرائت کند، براى هر حرفى که مى خواند، یک صد حسنه به او مى دهند و اگر نشسته باشد، پنجاه حسنه، و اگر در غیر نماز قرآن را با وضو بخواند، بیست و پنج حسنه دارد و اگر بدون وضو باشد ده حسنه دارد و اینکه گفتم: هر حرفى چند حسنه دارد، یعنى: المر هر کدام از الف و لام و میم و راء ده حسنه دارد. (نه همه اش ده حسنه داشته باشد) (ارشاد القلوب-ترجمه سلگى ج1 ص239)
برای تطوع خیر و ایجاد رغبت سه حدیث از بین احادیث اینجا گذاشته می شه شاید هم همه این سه حدیث رو بلد باشید اما تکرار می شه که یادآوری بشه.
سلوک بدون تهجد در شب و نماز شب نمی شود. زور بی خود نزن ای محسن. راه سلوک از خلوت شب می گذرد. حالا تو مرکب راهوار نماز شب را انتخاب میکنی یا راه سلوک را پیاده میخواهی بروی؟
اِنَّ الوُصُولَ اِلَی اللهِ عَزَّوَجَلَّ سَفَرٌ لا یُدرَکُ اِلّا بِامتطاءِ اللَّیلِ .
وصال به خداوند عزوجل سفری است که جز با مرکب راهوار شب زنده داری به دست نمی آید. (بحارالانوار، ج 78، ص379 )
دو رکعت نماز بهتر از دنیا و آخرت. انصافا یکی بهت بگه هر ماه یه میلیون می دم نماز شب بخون، می خونی. واقعا خجالت بکش محسن. حالا خداوند گفته دو رکعت در دل شب بهتر از دنیا و آخرت. عجیبه که باز می گیری می خوابی. اوهوی محسن با توام تو که می دانی دیگه چرا می خوابی؟
پیامبر صلی الله علیه و آله : الرَّکْعَتانِ فى جَوْفِ اللَّیْلِ اَحَبُّ اِلَى اللّه ِ مِنَ الدُّنْیا وَ ما فیها؛ دو رکعت نماز در دل شب، نزد خدا از دنیا و آنچه در آن است، محبوب تر است. [بحارالأنوار، ج 87 ، ص 148، ح 23]
عجیبه واقعا ادعای عشق الهی داری آن وقت با معشوق خلوت نداری ای محسن. این دو با هم جمع نمی شود. عاشق حتما با معشوق خلوت دارد.
این چه مدل عشقیه که هیچ خلوتی نیست با معشوق. لاف عشق است.
عَنِ الْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ قَالَ سَمِعْتُ مَوْلَایَ الصَّادِقَ ع یَقُولُ کَانَ فِیمَا نَاجَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ مُوسَى بْنَ عِمْرَانَ ع أَنْ قَالَ لَهُ یَا ابْنَ عِمْرَانَ کَذَبَ مَنْ زَعَمَ أَنَّهُ یُحِبُّنِی فَإِذَا جَنَّهُ اللَّیْلُ نَامَ عَنِّی أَ لَیْسَ کُلُّ مُحِبٍّ یُحِبُّ خَلْوَةَ حَبِیبِهِ هَا أَنَا ذَا یَا ابْنَ عِمْرَانَ مُطَّلِعٌ عَلَى أَحِبَّائِی إِذَا جَنَّهُمُ اللَّیْلُ حَوَّلْتُ أَبْصَارَهُمْ مِنْ قُلُوبِهِمْ وَ مَثَّلْتُ عُقُوبَتِی بَیْنَ أَعْیُنِهِمْ یُخَاطِبُونِّی عَنِ الْمُشَاهَدَةِ وَ یُکَلِّمُونِّی عَنِ الْحُضُورِ یَا ابْنَ عِمْرَانَ هَبْ لِی مِنْ قَلْبِکَ الْخُشُوعَ وَ مِنْ بَدَنِکَ الْخُضُوعَ وَ مِنْ عَیْنَیْکَ الدُّمُوعَ فِی ظُلَمِ اللَّیْلِ وَ ادْعُنِی فَإِنَّکَ تَجِدُنِی قَرِیباً مُجِیبا (أمالی الصدوق، ص: 357)
مفضل بن عمر گوید از مولایم امام صادق (ع) شنیدم میفرمود در ضمن مناجات خدا با موسى بن عمران این بود که به او فرمود اى پسر عمران دروغ گوید کسى که گمان برد مرا دوست دارد و چون شبش فرو گیرد بخوابد و یاد من نکند مگر نیست که هر دوستى خلوت با دوست را میخواهد من اى پسر عمران چون شب شود بر دوستانم متوجه شوم دیده آنها را بر دلشان نهم و کیفرم را برابر چشمان مجسم کنم و مرا مشاهده کنند و با من حضورى گفتگو نمایند اى پسر عمران از دلت بمن خشوع بده و از تنت خضوع و از دو چشمت اشک در تاریکى شب و مرا بخوان که مرا بیابى نزدیک و اجابت کن.(ترجمه کمرهای)
رفع موانع:
یکی از کارهای مهم برای نمازشب خوان شدن رفع موانع است:
صمت و جوع و سهر و عزلت و ذکر به دوام
ناتمامان جهان را کند این پنج تمام
پر حرفی زیاد روز و پر خوری مخصوصا قبل خواب و کلا غفلت از یاد خدا در روز و خواب دیر ممنوع (جایی خواندم خواب زود قبل از نیمه شب شرعی دوبرابر خواب معمولی حساب می شود.) و حب دنیا و راحتی (هدف فقط پول. هر چه حب دنیا بیشتر کوری بیشتر) و مهم تر از همه گناه ، همه موانع است:
اگر کسى دروغ بگوید، از نماز شب محروم مى گردد و چون از آن محروم گردید، روزیاش کم مى شود.( ارشاد القلوب-ترجمه سلگى ج1ص236)
حَدَّثَنَا خَالِدٌ الْعُرَنِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا هُشَیْمٌ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو سُفْیَانَ مَوْلَى مُزَیْنَةَ عَمَّنْ حَدَّثَ عَنْ سَلْمَانَ الْفَارِسِیِّ رَحِمَهُ اللَّهُ أَنَّهُ أَتَاهُ رَجُلٌ فَقَالَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ إِنِّی لَا أَقْوَى عَلَى الصَّلَاةِ بِاللَّیْلِ فَقَالَ لَا تَعْصِ اللَّهَ بِالنَّهَارِ وَ جَاءَ رَجُلٌ إِلَى أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع فَقَالَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ إِنِّی قَدْ حُرِمْتُ الصَّلَاةَ بِاللَّیْلِ فَقَالَ لَهُ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع أَنْتَ رَجُلٌ قَدْ قَیَّدَتْکَ ذُنُوبُک
از سلمان فارسى رحمة اللَّه، که مردى بنزد وى آمد و گفت که یا ابا عبد اللَّه، من در شب قوت بر نماز ندارم فرمود که در روز خدا را نافرمانى مکن و مردى بخدمت امیر المؤمنین (ع) آمد و عرض کرد که یا امیر المؤمنین (ع) من در شب از نماز محروم شده ام امیر المؤمنین (ع) باو فرمود که تو مردى هستى که گناهانت تو را مقید ساخته (در بند کرده). التوحید للصدوق، ص: 97
حالا به بهانه اینکه من خیلی گناهکارم خیلی وقتها نماز شب رو رها میکنیم. اما اگر عزم بر ترک گناه باشد خود نمازشب گناه پاک کن است. مهم این است که عزم ترک گناه در ما شکل بگیرد خود نمازشب کمک میکند.
أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- إِنَّ الْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئاتِ قَالَ صَلَاةُ الْمُؤْمِنِ بِاللَّیْلِ تَذْهَبُ بِمَا عَمِلَ مِنْ ذَنْبٍ بِالنَّهَار (ثواب الأعمال ص43)
در حدیث مرفوع از امام صادق علیه السّلام نقل شده در معنى کلام خدا که میفرماید: «إِنَّ الْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئاتِ» یعنى «کارهاى خوب گناهان را از بین میبرد» فرمود: نماز شب شخص مؤمن اثر گناه روز او را از بین میبرد.
از موانع مهم دیگر اعتماد به نفس است. ما اعتماد به حق داریم(توکل رجایی) اعتماد به نفس نداریم. توضیحات کامل قبلا داده شده لینک زیر:
سالک باید از اعتماد به نفس به کلی دست بکشد
وقت نماز شب:
اگر احتمال بیدار شدن در سحر نیست بعد از نیمه شب شرعی بخوانیم.
اما در حدیث زیر کلمه مومن صدیق خیلی جلب توجه میکند. بزرگان گفتهاند اگر تتجافی براتون سخت هست
تَتَجافى جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضاجِعِ .... (سجده19) پهلوهایشان از بسترها در دل شب دور مىشود(و بپا مىخیزند و رو به درگاه خدا مى آورند)...(سجده19) بالای سرتون نخودچی کشمش یا خرما یا.... بذارید ساعت زنگ زد بذارید دهانتون. بلکم نخودچی بیدارت کند ای محسن.
از امام باقر علیه السّلام در باره وقت نماز شب سؤال کردند، فرمود: همان وقتى است که از جدّم پیامبر صلّى اللَّه علیه و آله و سلم رسیده که فرمود: خداوند منادى اى دارد که در سحرگاهان ندا در مى دهد آیا دعاکننده اى هست، تا به او پاسخ مثبت دهم؟ آیا آمرزشخواهى هست که او را بیامرزم، آیا خواهنده اى هست، که به او ببخشم؟
سپس در ادامه فرمود: همان وقتى است که یعقوب به فرزندانش وعده داد
که براى گناهشان طلب عفو نماید و همان وقتى است که خداوند مستغفرین در آن را مدح فرموده که: وَ الْمُسْتَغْفِرِینَ بِالْأَسْحارِ
و نماز شب در آخر وقت بهتر از اول شب است، و آن وقت اجابت (دعا) است و نماز در آن هدیه مؤمن به خداست، پس هدایاى خوبى به خدایتان بدهید، تا خدا جایزه هاى بهتر به شما دهد، و بدانید که جز مؤمن صدّیق کسى بر آن مواظبت نمى کند.( ارشاد القلوب-ترجمه سلگى ج1ص : 235)
بدون زنگ ساعت هم میشه بیدار شد. عاشقها این گونه اند. آیه زیر برای بیدار شدنه اما طبق آیه باید شوق لقا و ... باشد و آیه باور قلبی:
وَ قَالَ مَنْ خَافَ أَنْ یَنَامَ عَنْ صَلَاةِ اللَّیْلِ فَلْیَقْرَأْ عِنْدَ مَنَامِهِ قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ یُوحى إِلَیَّ أَنَّما إِلهُکُمْ إِلهٌ واحِدٌ فَمَنْ کانَ یَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلًا صالِحاً وَ لا یُشْرِکْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَداً وَ یَقُولُ اللَّهُمَّ أَنْبِهْنِی لِأَحَبِّ السَّاعَاتِ إِلَیْکَ أَدْعُوکَ فَتُجِیبُنِی وَ أَسْأَلُکَ فَتُعْطِینِی وَ أَسْتَغْفِرُکَ فَتَغْفِرُ لِی وَ تَقُولُ اللَّهُمَّ ابْعَثْنِی مِنْ مَضْجَعِی لِذِکْرِکَ وَ شُکْرِکَ وَ صَلَوَاتِکَ وَ اسْتِغْفَارِکَ وَ تِلَاوَةِ کِتَابِکَ وَ حُسْنِ عِبَادَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِین. (إرشاد القلوب ج1 ص91)
امام صادق علیه السّلام فرمود: هر کس که بترسد که براى نماز شب بیدار نشود، این آیه را بخواند، تا هر وقت از شب که بخواهد بیدار شود:
قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ یُوحى إِلَیَّ أَنَّما إِلهُکُمْ إِلهٌ واحِدٌ فَمَنْ کانَ یَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلًا صالِحاً وَ لا یُشْرِکْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَداً (6فصلت) بگو: من فقط بشرى هستم مثل شما، به من وحى مىشود که تنها معبودتان معبود یگانه است، پس هر که به لقاى پروردگارش امید دارد، باید کارى شایسته انجام دهد و هیچ کس را در عبادت پروردگارش شریک نکند! (6فصلت) و بگوید: خدایا مرا آگاه کن تا ساعات خواندن تو را دوست بدارم و تو به من جواب دهى و از تو بخواهم و به من عطا کنى و استغفار کنم و تو بپذیرى خدایا مرا از بسترم برانگیز تا ذکرت گویم و سپاس و نماز و استغفارت را به جاى آرم و قرآنت را تلاوت کنم و به درستى تو را بندگى نمایم، اى ارحم الرّاحمین.
در حدیث بالا خدا بیدار میکند یعنی توفیق از اوست نه تو و هدف لقا نه برای افزایش رزق دنیوی. به نماز شب رنگ عشق و الهی بزنیم نه رنگ دنیایی برای زیبایی چهره و رزق و ....
که اصل اخلاص است.
اما حدیث بعد. حتما با نیت نماز شب بخوابیم:
وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قَالَ لَهُ زَیْدٌ الشَّحَّامُ إِنِّی سَمِعْتُکَ تَقُولُ نِیَّةُ الْمُؤْمِنِ خَیْرٌ مِنْ عَمَلِهِ فَکَیْفَ تَکُونُ النِّیَّةُ خَیْراً مِنَ الْعَمَلِ قَالَ لِأَنَّ الْعَمَلَ إِنَّمَا کَانَ رِئَاءَ الْمَخْلُوقِینَ وَ النِّیَّةَ خَالِصَةٌ لِرَبِّ الْعَالَمِینَ فَیُعْطِی عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى النِّیَّةِ مَا لَا یُعْطِی عَلَى الْعَمَلِ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّ الْعَبْدَ لَیَنْوِی مِنْ نَهَارِهِ أَنْ یُصَلِّیَ بِاللَّیْلِ فَتَغْلِبُهُ عَیْنُهُ فَیَنَامُ فَیُثْبِتُ اللَّهُ لَهُ صَلَاتَهُ وَ یَکْتُبُ نَفَسَهُ تَسْبِیحاً وَ یَجْعَلُ نَوْمَهُ صَدَقَةً
از حضرت صادق علیه السّلام نقل کرده که زید شحام به حضرت عرضه داشت من از شما شنیدهام که فرمودى نیت مؤمن از عملش بهتر است چطور مىشود که نیت عمل از خود عمل بهتر باشد؟ فرمود از این نظر که عمل انسان امکان دارد ریائى و بمنظور جلب توجه مردم باشد ولى نیت که امر قلبى است و ریاء بردار نیست فقط براى خدا و از جهت ارتباط دل با او است خداى مهربان هم در مقابل این نیت و تصمیم قلبى ثواب و پاداشى باو عنایت میفرماید که این پاداش را خود عمل و پیکره آن ندارد و حضرت بعنوان مثل و نمونه فرمود مثلا بنده مؤمن در روز تصمیم میگیرد که سحرگاه از خواب برخیزد و نماز شب بخواند اتفاقا خواب عمیق او را فرا گرفت و موفق نشد خداوند مهربان در برابر این تصمیم و نیت ثواب نماز شب و تهجد را باو عنایت فرموده و تنفسش را تسبیح و خوابش را صدقه و انفاق بحساب مى آورد (بحار الأنوار ج67 ص: 185)
معمولا فرشته ها میآن بیدار میکنند اما ما باز میخوابیم:
و فرمود: از خوردن غذا در صبحگاهان (و سحرى) براى روزه، و در روزها، به خواب قیلوله براى شب زنده دارى، کمک بگیرید.
و کسى که همه شب را بخوابد (و قسمتى از آن را به عبادت نپردازد) شیطان در گوشش بول مى کند و در قیامت، فقیر و محتاج وارد محشر مىشود.
هر کس فرشته اى بر او موکّل است که دو بار در شب او را از خواب بیدار مى کند، و به او مى گوید: اى بنده خدا براى یاد خدا از خواب برخیز، پس اگر برنخاست، در مرتبه سوم، شیطان در گوشش بول مى کند. ( ارشاد القلوب-ترجمه سلگى ج1 233 )
از نشانههای بول شیطان در گوش اینه که به بعضیا هر چی معارف میگیم و یک موضوع معرفتی توضیح میدیم نمیفهمه که نمیفهمه. ما معمولا میگیم انگار مغز خر خورده اما در اصل شیطان در گوشش بول کرده.
نماز شب گوش قلب بازکن است.
اما از نکات دیگر:
بنا بر نمازشب خواندن است اگر نشد قضای نماز شب به جا آوریم. و بهترین وقت قضا بین الطلوعین هست بین خودمون یواشکی میگم:
مفضل بن عمر میگوید به امام صادق علیه السلام عرض کردم: نماز شب من فوت میشود و من بعد از نماز صبح آن را قضا میکنم؟ حضرت فرمودند: اشکالی ندارد، ولی آن را برای خانواده ات آشکار نکن، چون آن را سنّت میپندارند و در این صورت عمل به گفتار خداوند: المستغفرین بالاسحار را ابطال میکند. تفسیر نور و مستدرک، حدیث 3259.
- خداوند- تبارک و تعالى- از بنده اى که نماز شب را در روز قضا مى کند، [به نزد] فرشتگانش مباهات مى ورزد و مى فرماید: اى فرشتگان من به بنده ام بنگرید، نمازى را که بر او واجب نکرده ام، قضا مىکند، شما را گواه مى گیرم که من او را آمرزیدم (پیام پیامبر ترجمه فارسى ص :697)
روش افزایش کیفیت نماز شب:
زید بن علىّ بن الحسین از پدرانش علیهم السّلام از پیغمبر خدا صلّى اللَّه علیه و اله و سلّم روایت کند که فرموده: دو رکعت نماز مختصر با تفکّر بهتر است از یک شب به عبادت ایستادن (ثواب الاعمال-ترجمه غفارى ص103)
بالاخره یک مقدار تفسیر حمد و آداب الصلاه و اسرار الصلاه بخوانیم که به تفکرمون کمک کند.
در احادیث قبلی گفته شد وَ مِنْ بَدَنِکَ الْخُضُوعَ وَ مِنْ عَیْنَیْکَ الدُّمُوعَ... در حدیث خلوت با معشوق.
اشک در نماز شب با خون شهید برابری میکند:
قسمتی از حدیث:
عن الثمالی عن علیّ بن الحسین علیهما السّلام قال: ما من قطرة أحبّ إلى اللَّه عزّ و جلّ من قطرتین قطرة دم فی سبیل اللَّه، و قطرة دمعة فی سواد اللّیل لا یرید بها العبد إلّا اللَّه عزّ و جلّ. (مستدرک الوسائل 2/ 244 البحار 100/ 10)
از ثمالى از على بن الحسین (ع) نقل شده که فرمود: هیچ قطرهاى نزد خدا محبوبتر از دو قطره نیست: قطره خونى که در راه خدا ریخته شود، و قطره اشکى که در تاریکى شب از چشم بندهاى براى خاطر خدا جارى گردد.
اگر اشکتون نمیآد به لینک زیر مراجعه کنید این متن رو مدتها قبل نوشتم و هر از گاهی بهش چیزی اضافه کردم برای رهایی از عجب و برای اشک:
چطور سالک الی الله خود را بهتر نداند
و در آخر گرفتن بهانه از خود:
بهانه: خوابم کمه الان بدنم به خواب احتیاج داره. از لحاظ بدنی کم می آرم.
جواب:اینا الکی اکثرا به جز موارد استثنایی.
ما که از خوابمون بزنیم نه تنها باعث خواب آلودگی نمی شه. بلکه نیرویی می گیریم و کارها با نیروی بهتری انجام می شه در روز.
دو عبارت در احادیث زیر هست:
مُطَّرَدِةُ الدّاءِ عَنِ الْجَسَدِ
مُصَحَّةٌ لِلْبَدَنِ
علی ـ علیه السلام ـ فرمود:
«قِیامُ اللَّیْلِ مُصَحَّةٌ لِلْبَدَنِ وَ مَرْضاةٌ لِلرَّبِّ عَزَّوَجَلَّ وَ تَعَرُّضٌ لِلرَّحْمَةِ وَ تَمَسُّکٌ بِاَخْلاقِ النَّبیّینَ»؛بحار الانوار، ج 10، ص 90.
نماز شب بدن را به سلامت میآورد و موجب رضای خداوند بزرگ است و انسان مورد رحمت خداوند قرار میگیرد و انسان به سبب نماز شب، به اخلاق انبیای الهی تمسک میجوید.
رسول اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمود:
«عَلَیْکُمْ بِقِیامُ اللَّیْلِ فَاِنَّهُ دَابُ الصّالِحینَ قَبْلَکُمْ وَ اَنَّ قِیامَ اللَّیْلِ قُرْبَةٌ اِلَی اللهِ وَ تَکْفیرُ السَّیِّئاتُ وَ مُنْهاة عَنِ الاِثْمِ وَ مُطَّرَدِةُ الدّاءِ عَنِ الْجَسَدِ»؛
بر شما باد که در دل شب برای نماز شب بپا خیزید. پس به درستی که کار و مرام صالحان پیش از شما، نماز شب بود و همانا قیام در دل شب، قرب به خداوند را همراه دارد و گناهان را محو میکند و سیئات را پاک مینماید و بلاها را از جسم بیرون میفرستد. . همان، ج 62، ص 267
تو با این همه کار و گرفتاری اصلا نمی رسی.
جواب: کارت که از رهبر جامعه پیامبر ص سنگین تر که نیست، هست؟ قرآن به پیامبر ص می گوید چون کار روزت سنگینه شب تهجد کن. هر چه بیشتر بهتر.
کارت زیاده در روز. پس شب حتما تهجد کن.
إِنَّ لَکَ فِی النَّهَارِ سَبْحًا طَوِیلًا (مزمل7) (و) تو را، در روز، آمد و شدی دراز است.(مزمل7) وَاذْکُرِ اسْمَ رَبِّکَ وَتَبَتَّلْ إِلَیْهِ تَبْتِیلًا(مزمل8) و نام پروردگار خود را یاد کن و تنها به او بپرداز.(مرمل8)
هر چه کار روز سنگین تر هست باید خلوت شب بیشتر باشد. کار بیشتر یعنی غفلت در روز بیشتر پس جبران در شب بیشتر.
بهانه: تو از گرفتاری ها و مصیبت های من خبر نداری.
جواب: وضع شمو از حضرت زینب س که سخت تر نبود، بود؟
از برخی تاریخ نگاران نقل شده که می نویسند: «تهجد و شب زنده داری زینب علیهاالسلام در تمام مدت عمرش، حتی شب یازدهم محرم، ترک نشد. از حضرت سجاد علیه السلام روایت شده که فرمود: در آن شب عمه ام زینب را دیدم در جامه نماز نشسته و مشغول عبادت است.
و روی عن زین العابدین علیه السّلام أنّه قال: رأیتها تلک اللیلة تصلّی من جلوس. (عوالم العلوم ؛ ج 11 , ص 954)
بهانه: رزقم کمه و نگران رزقمم باید خوب بخوایم تا خوب کار کنم و اینا:
مردى نزد امام صادق (ع) آمد و از تنگدستى شکایت کرد و در شکایت خود افراط نمود تا جایى که نزدیک بود اظهار گرسنگى کند. امام صادق (ع) به او فرمود: اى مرد، آیا نماز شب مىخوانى؟ آن مرد گفت: آرى. امام (ع) به یکى از یاران خود روى کرد و فرمود: دروغ مى گوید کسى که مى پندارد نماز شب مى خواند و روز گرسنه مى ماند، زیرا خداوند بزرگ در برابر نماز شب، قوت روز او را ضامن شده است. (ثواب الاعمال-ترجمه انصارى ص : 83)
کلید فقر چشم به دست خلق داشتن است و سوال از خلق است.
سوال از خلق متفاوت است: از ماشین کسی را خواستن تا بچه را روی دوش پدر و مادر خود گذاشتن و ....
المسألة مفتاح الفقر.
سؤال از خلق و خواستن چیزى از ایشان کلید فقر و پریشانى است یعنى هرگاه کسى با وجود عدم احتیاج سؤال کند و چیزى از مردم خواهد این معنى باعث این شود که فقیر و پریشان گردد و محتاج بطلب شود پس گوئیا آن کلیدى است که به آن در پریشانى بر روى این کس باز شود (شرح آقا جمال الدین خوانسارى بر غرر الحکم، ج1، ص: 256)
دو کشتی را در نظر بگیرید
یکی به سمت حضرت مهدی(عج) میرود
یکی به سمت آمریکا.
یا به تعبیری
یکی به سمت آخرت
یکی به سمت دنیا.
اینکه در کدام کشتی خدمت به خلق کنی و نمازشب بخوانی مهم است کشتی نظام اسلامی یا کشتی طاغوت.
و اما حالا ببینیم داستانی از حاج قاسم در مورد نماز شب یک شهیدی در آب:
حسین یوسف الهی عارف شهیدی است که حاج قاسم کنارش دفن شده است در خاطره زیر حسین منظور حسین یوسف الهی است:
در سال 1362 بعد از عملیات خیبر، لشکر ثارالله در محور شلمچه مستقر شد. بین مواضع رزمندگان اسلام و دشمن حدود چهار کیلومتر آب فاصله بود و رزمندگان برای شناسایی مواضع دشمن میبایست از آن عبور کنند. یک شب که با موساییپور و صادقی که هر دو لباس غواصی داشتند و غواصی میکردند، به شناسایی رفته بودیم، آنها از ما جدا شدند و به جلو رفتند. بعد از مدتی که تأخیر کردند، فکر کردیم کار شناساییشان طول کشیده، لذا منتظرشان ماندیم، وقتی تأخیرشان طولانی شد فهمیدیم برایشان اتفاقی افتاده است. با قایق به جلو رفتیم. هرچه گشتیم اثری از آنها نبود. وقتی کاملاً از پیدا کردنشان ناامید شدیم و فرصت زیادی هم برای مراجعت نداشتیم بدون آنها به عقب برگشتیم. حسین یوسف الهی با دیدن قایق ما به جلو آمد. وقتی ماجرا را برای او تعریف کردم، خیلی از این قضیه ناراحت شد. شهادت بچهها یک مصیبت بود و اسارتشان مصیبتی دیگر و آن مصیبت این بود که منطقه با اسارت بچهها لو میرفت و دیگر امکان عملیات نبود. حسین سعی کرد هر طور شده خبری از بچهها بگیرد. او ما را برای پیدا کردن بچهها به اطراف فرستاد ولی همه دست خالی برگشتیم.
حسین به خاطر حساسیت موضوع با «حاج قاسم سلیمانی» فرمانده لشکر تماس گرفت و او را در جریان این قضیه گذاشت. حاج قاسم هم خودش را سریعاً به جلو رساند و با حسین به داخل سنگری رفت و مشغول صحبت شدند، وقتی بیرون آمدند حسین را خیلی ناراحت دیدم، پرسیدم: چی شد؟ گفت: حاجی میگوید چون بچهها لباس غواصی داشتهاند، احتمال اسارتشان زیاد است؛ لذا ما باید زود قرارگاه مرکزی را خبر کنیم. پرسیدم: میخواهی چه کار کنی؟ گفت: هیچ، من به قرارگاه خبر نمیدهم. گفتم: حاجی ناراحت میشود. گفت: من امشب تکلیف لشکر و این دو نفر را روشن میکنم و فردا میگویم برای آنها چه اتفاقی افتاده است. بعد از اینکه حاج قاسم رفت، باز بچهها با دوربین همه جا را نگاه کردند و تا جایی که امکان داشت جلو رفتند، ولی فایدهای نداشت.
صبح روز بعد که در محوطه مقر بودیم، حسین را دیدم که با خوشحالی به من میگفت: «هم اکبر موساییپور را دیدم و هم صادقی را.» پرسیدم: «کجا هستند؟» گفت: «جایی نیستند. دیشب آنها را در خواب دیدم که هر دو آمدند. اکبر جلو بود و حسین پشت سر او.» بعد گفت: «چهره اکبر خیلی نورانیتر بود. میدانی چرا؟» گفتم: «نه.» گفت: «اکبر اگر توی آب هم بود نماز شبش ترک نمیشد؛ ولی حسین اینطور نبود. نماز شب میخواند، ولی اگر خسته بود نمیخواند، دلیل دیگرش هم این بود که اکبر نامزد داشت و به تکلیفش که ازدواج بود عمل کرده بود. ولی صادقی مجرد مانده بود.» بعد گفت: «دیشب اکبر توی خواب به من گفت: ناراحت نباشید عراقیها ما را نگرفتند، ما برمیگردیم.» پرسیدم: «اگر اسیر نشدهاند چطور برمیگردند؟» گفت: «احتمالاً شهید شدهاند و جنازههایشان را آب میآورد.» پرسیدم: «حالا کی میآیند؟» گفت: «یکی شب دوازدهم و دیگری شب سیزدهم.» پرسیدم: «مطمئن هستی؟» گفت: «خاطرت جمع باشد.»
- ۰۱/۱۰/۲۶
خداقوت
اگر تا قبل از ۴۰ سالگی به «یستغفرون بالاسحار» عادت نکنیم، دیگه فوقالعاده سخت میشه!
خدا همتش رو به همهمون بده انشاءالله...