شنگول العلما

اینجا دفترچه خاطرات نیست کتاب است. وبلاگ دوم صوتهای مذهبی آدرسش اینه: arefanehha.blog.ir

شنگول العلما

اینجا دفترچه خاطرات نیست کتاب است. وبلاگ دوم صوتهای مذهبی آدرسش اینه: arefanehha.blog.ir

نظرات موافق تشویقند و نظرات مخالف افزایش دانش من یا شما.

بایگانی
۱۳
آبان

آغازگر بدحجابی در سینما رو نمی دونم کی بوده. اما به نظر شخصی خودم آغازگر بدحجابی در سینما یک فیلم دفاع مقدسی بوده. اسمش رو نمی گم اما جزء اولین فیلم ها بود. 
یک عده می رن مجلس امام حسین ع که از گناهاشون توبه کنند. این خوبه.
اما یه عده در کنار گناهانی که انجام می دن مجلس امام حسین ع هم می روند. این  دومی خطرناکه. گناه جای خود ثواب هم جای خود خطرناکه. اصل اینه: توبه از گناه و ترک گناه. نه اینکه گناه کنار ثواب.

این همون سازش با گناه و ترک امر به معروف و نهی از منکر هست این همون عادی کردن گناه است.
قوم لوط چی شد که قوم لوط شد؟
از منکرهای کوچک علنی شروع کرد. و هیچ کس هیچی نگفت.
مثلا با عرض معذرت باد معده می دادن بیرون می خندیدند. (نقل قول از استاد قاسمیان)
قوم لوط منکر رو در بوق کرد علنی انجام داد (فی نادیکم المنکر)

أَئِنَّکُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجَالَ وَتَقْطَعُونَ السَّبِیلَ وَتَأْتُونَ فِی نَادِیکُمُ الْمُنکَرَ فَمَا کَانَ جَوَابَ قَوْمِهِ إِلَّا أَن قَالُوا ائْتِنَا بِعَذَابِ اللَّهِ إِن کُنتَ مِنَ الصَّادِقِینَ
 شما به سراغ مردها میروید و راه (طبیعی زناشویی) را قطع میکنید و در مجالس خود (آشکارا و بیپرده) اعمال ناپسند انجام میدهید؟ پس قومش پاسخی ندادند جز این که گفتند: اگر تو (در ادّعای پیامبری) از راستگویانی، عذاب خدا را برای ما بیاور.
سوره العنکبوت آیه 29

 هیچ کس هیچ چیزی نگفت از اینجا شروع شد تا رفت به سمت همجنس گرایی که مجازاتش اعدام و سنگسار و اینهاست:
تفسیر نور ذیل آیه آمده:
کلمه ی نادی به معنای مجلس عمومی است در تفاسیر میخوانیم که قوم لوط از نظر ادب و اخلاق کاملاً سقوط کرده، در فساد و تباهی غرق بودند؛ به گونه ای که در مجالس عمومی، به یکدیگر سخن زشت میگفتند، قمار بازی میکردند، در حضور جمع برهنه میشدند، به رهگذران سنگ پرتاب میکردند و در حضور مردم، از خود باد معده خارج میکردند، با مسافران لواط نموده و اموالشان را میگرفتند.

و اما بعد:

خیابان با تلویزیون فرق می کند البته که هر دو باید امر به معروف و نهی از منکر بشند هر کسی در حد توان.

تلویزیون پیشانی هست همه می بینند همه ی گروه های سنی همه طیف. 


دلم به تلویزیون خوش بود که بیرون گذاشتن مو مد نیست. اما با سریال (سرزمین مادری) بدحجابی در تلویزیون آغاز شد.
بی حجاب هم حتی توش هست. دختر کم سن (شاپرک) بی حجاب، علاوه بر بدحجابها در این سریال هست.
در بیوگرافی شاپرک سن بالایی در اینترنت هست امیدوارم درست نباشد.

نمی دونم چطوری می شه جلوی پخشش رو گرفت اما یک راهش اعلام انزجار و اعتراض به روابط عمومی صدا و سیما هست.
پس لطف کنید بعد از خواندن این متن یک زنگی بزنید.
نگید مهم نیست که هست. حجاب تعریف داره وجه و کفین‌. هم ظاهر مهمه هم باطن.
گاهی می بینم در مساجد یک نفر که ریشش رو از ته ته زده در نبود امام جماعت وایساده جلو. 
زدن ریش از ته یعنی گناه. تکرار یعنی اصرار بر گناه. اصرار یعنی خارج شدن از عدالت یعنی شرط امام جماعت را ندارد.
این یک نمونه کوچک عدم رعایت ظاهر و تاثیرش در باطن بود. احکام مرز هستند خط قرمز هستند. حدود الهی هستند.
مثلا بعد از بیان احکام ارث این آیه در مورد حدود الهی آمده:
 وَمَن یَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَیَتَعَدَّ حُدُودَهُ یُدْخِلْهُ نَارًا خَالِدًا فِیهَا وَلَهُ عَذَابٌ مُّهِینٌ
 و هر کس خدا و رسولش را نافرمانی کند و از حدود الهی تجاوز نماید، خدا او را وارد آتشی میکند که همیشه در آن میماند و برای او عذابی خوارکننده است
سوره النساء آیه 14
 1- آنان که به وصیّتنامه عمل نمیکنند، یا بدهی متوفّی را نمیپردازند، یا با انکار حقّ یا ندادن سهم بعضی وارثان، سعی در تصاحب اموال میکنند، برای همیشه در عذاب و قهر الهی اند. تلک حدود اللّه.. تعدّ حدود اللّه  
پس باید مراقب حدود الهی بود.

البته بعضی حدود هشدار بیشتر هست مثل ارث چون لقمه و مال حروم و حلال مهمه مثل زنا و مسائل جنسی و حیا مهمه نزدیک نشیم

ما این آیه را داریم:

وَلَا تَقْرَبُوا الزِّنَا إِنَّهُ کَانَ فَاحِشَةً وَسَاءَ سَبِیلًا
 به زنا نزدیک نشوید، که کار زشت و راه بدی است
سوره اسراء آیه 32


این سریال کار فرهنگی خراب کنه. 
آغازگر سرایت بدحجابی به دیگر سریالها می شه جلویش را باید گرفت.

مَنْ سَنَّ سُنَّةً حَسَنَةً فَلَهُ أَجْرُهَا وَ أَجْرُ مَنْ عَمِلَ بِهَا وَمَنْ سَنَّ سنَّةً سَیِّئَةً کانَ عَلَیْهِ وِزْرَها وَ وِزْرَ مَنْ عَمِلَ بِها؛[1] کسی که سنت و روش نیکویی را بنیاد نهد، پاداش و ثواب آن سنت و کسی که به آن عمل می‌کند برای اوست، و کسی که سنت و روش بدی را بنیاد می‌نهد کیفر آن روش ناپسند و کیفر کسانی که به آن عمل می‌کنند برای او خواهد بود.

روش های دیگه برای جلوگیری از پخش: گفتن به امام جماعت و جمعه یا نماینده شهرمون. تحصن و تجمع و .... نمی دونم اما اتفاق خیلی تلخی هست. باعث می شه بقیه پررو بشن و تکرار کنند. 

در کنار این سریال مزخرف بی حیا، یک اتفاق خوب هم افتاده فیلم سینمایی کارتونی بچه زرنگ‌. خرس گنده هم خودتونید. دخترمون رو بردیم سینما اما خودمون نگاه کردیم خیلی عالی بود. دنده معکوس سوپر من و .... بود.
خیلی عالی بود. آخرش بسیار زیبا تمام شد. تشکر از سازنده اش، از چادر مادر بچه زرنگ از جا دادن مفاهیم مذهبی در کنار طنز. 

حمایتش کنید جهانی اش کنید تبلیغش کنید اگر بچه ندارید یه بچه پیدا کنید ببرید ببینتش. این پولها برسه به سازنده باز هم بسازه. تشکر.

در مورد فلسطین مطلبم هنوز تکمیل نشده وگرنه می گفتم.

من این روزها ماشینها را جریمه کتبی می کنم. 

وقتی می بینم ماشینی بی حجابی دارد صبر می کنم خالی شود بعد متن پی دی اف زیر رو داخل نامه می ذارم پشت برف پاک‌کن. 

برای اینکه نفهمد کی گذاشته. دولت گذاشته یا بسیج یا مردم. می گذارم برای اتمام حجت. نامه رو مستقیم به بدحجاب نمی دم چون مفسده داره لااقل برای من. خانم به خانم بدهد البته مشکلی نیست.

دریافت
حجم: 46.7 کیلوبایت
 

حالا که بدحجابی هست یک آموزش غض بصر هم باشد خوب است.

مادر فرزند مرده چطوری نگاه می کند. در حالی که جلویش را نگاه می کند اما نگاه نمی کند. فکرش مشغول فرزند است.

شما فکرتان در محضر خدا بودن باشد. در معنویات باشد

روی صورت تمرکز نکنید  کل اطراف فرد و فرد رو با هم ببینید.

در این حالت مثلا اگر لبش قرمز باشد شما می فهمید یک نقطه قرمز هست در صورت هست اما نمی دونید چه شکلی هست. چی هست. این رو می گن نگاه پخش.

اما برای تذکر به بدحجاب سرپایین خودش یک راهی است برای تذکر یعنی مثلا بی حجاب یا بدحجاب آمد با شمای آقا صحبت کند ممتد سر پایین باشد و نگاه به زمین. سر رو بلند نکنیم یعنی آدم باش دارم اذیت می شم.

التماس دعا

 

 

  • شنگول العلما
۱۸
مهر

 

بعضی ها ممکنه فکر کنند سلوک یعنی اینکه فقط بری یه گوشه، عرفان و ذکر.
بعضیا می رن باشگاه بدنسازی که بعد لباس تنگ بپوشند و به بقیه بگن نگاه چه بازویی هایی دارم، نه اینکه می رن باشگاه برای آمادگی برای دوره ظهور یا برای اینکه بار از دوش بقیه بردارن مثل شهید ابراهیم هادی.
بعضیا می رن سلوک که بگن نگاه ما چه اصطلاحات پیچیده ای بلدیم.
یا می رن دنبال سلوک به قصد کرامت و علوم غریبه و .... اینها مثل همون بدنسازی هستند که می خوان خودشون رو نشون بده.
به فکر خود نازله هستند.
اما سالک می خواهد مرآت (آینه) شود که خدا را نشان دهد. خلیفه الله شود.
سلوک بر همه لازم است برای زندگی کردن و سیر به سمت کمال. حالا مراتب عالیش برای خواص و مراتب پایینش برای همه.
فرق سالک با غیر سالک در چیست؟
سالک و غیر سالک در ظاهر ممکن است یک کار انجام دهند اما سالک چندین برابر افراد عادی بالا می رود چرا؟
چون او مراقبه ۲۴ ساعته دارد.
مراقبه افراد عادی یک ساعت در روز هست مثلا موقع گناه، یاد خدا می افتند و گناه نمی کنند. 
اماسالک همان کار را انجام می دهد و گناه نمی کند مثل غیرسالک اما مراقبه سالک ۲۴ ساعته است. 
یعنی در ۲۴ ساعتی که مراقبه دارد ساعاتی که گناه پیش می اد، گناه نمی کند.
لذا توبه سالک چندین برابر افراد عادی بالا برنده هست. چون پشتش مراقبه دائم هست.
از خواب و غذا خوردن و تفریح گرفته تا کار و نماز و عبادات و ..‌. همه برای خداست. 
سالک چون خود را دائم در محضر خدا می بیند تمام اعمالش جهت پیدا می کند.
به همین ترتیب نماز. نماز سالک با نماز غیرسالک فرق می کند. 
نماز سالک بیشتر او را بالا می برد تا غیرسالک. و حضور قلبش هم بیشتر است.
متن زیر از آیت الله بهجت ره است. ایشان درواقع می گویند برای حضور قلب در نماز باید سالک شویم. باید مراقبه ۲۴ ساعته داشته باشیم. این معنی تقریبا در سوره معارج هم آمده است. بعد از مداومت از نماز مراقباتی در سوره معارج مطرح می شود و می رسد به حافظون نماز. بعد از دائمون یک سری مراقبات ، بعد حافظون.
متن ایت الله بهجت ره:
یکی از عوامل حضور قلب این است که: در تمام بیست و چهار ساعت، باید حواسّ (باصره، سامعه و...) خود را کنترل کنیم؛ زیرا برای تحصیل حضور قلب، باید مقدماتی را فراهم کرد! باید در طول روز، گوش، چشم و هم چنین سایر اعضا و جوارح خود را کنترل کنیم!

مراقبه ۲۴ ساعته رو از کلمه (الا)در ۵۶ ذاریات می شود فهمید.
وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ
  و جن و انس را نیافریدم جز برای آنکه مرا بپرستند..
سوره الذاریات آیه 56
الا مهم است از این الا ۲۴ ساعت در می اد. و چون هدف خلقت مطرح شده لذا از این جهت گفته شد که سلوک برای همه است.

سالک در باشگاه عزلت تمرین می کند تا اینکه در همه حال، عمل درست رو انجام بدیم. هر چه (سبحا طویلا) بیشتر (تبتل) بیشتر اشاره به ایات هفت و هشت مزمل.

در باشگاه عزلت خواص، وزنه ها سنگین تر است و وزنه های عوام سبک تر.
ماه رمضان تمرینه برای اینکه در ماه های دیگه هم این جوری باشیم و نه فقط ماه رمضان. 
رفتن به مسجد برای این است که تمام زمین رو مسجد بگیریم و ....
تمرین در عزلت اولش ریاضت نفس است سخت است. 
سخت تلخ نیست سخت شیرین است.
بعد عشق هم می اد و از حالت ریاضت خارج می شود. نماز، اولش ریاضت نفس است بعد عشق هم  می اد ان شاءالله. اما ممکنه سالها طول بکشه.

در کلاس سلوک ثبت نام کنیم. از بیت نفس بیرون بزنیم اگر بمریم و در مراحل ابتدایی سلوک هم باشیم، باز می گن سالک مرده است و ما را بالاتر می برند ان شاءالله. (برای درک این معنی مراجعه شود به آیه ۱۰۰ نساء)

مباحث زوج درمانی بهترش در قرآن و روایات و .... موجود هست. اما بهش به عنوان درس زوج درمانی نگاه نشده یا کم نگاه شده.
 این‌ مطالب اکثرا قبلا در سلوک بیان شده اما حالا از زاویه زوج درمانی بیان می شود.
ممکن است عمل کردن به این متن چند ماه یا چند سال طول بکشه. یا تا اخر عمر. چون نیاز به تمرین دارد جوری که به قلب بنشیند.
آیا من خودم به این حرفهایی که اینجا می زنم عمل کردم؟ نه. منم در حال تمرینم. هی زمین می خورم و بلند می شوم. و شاید از شما هم ضعیف تر.
بعضی از مطالب تکراری هست اما برای اینکه یکجا جمع بشه مجدد گفته می شه اما بعضا با آیات جدید.
این متن خیلی طولانی شد. شاید اندازه یک کتاب جیبی شده. اما همه رو در یک پست نمی نویسم برای اینکه فرصت تفکر داشته باشیم. بعدا در یک پست همه رو با هم یکجا می ذارم ان شاءالله. برای اینکه یکجا با نظم باشند.
 پنج دستور سلوکی مکتب اخلاق توحیدی علامه طباطبایی که استاد فیاض بخش شرح داده اند، عبارتند از: اول نماز و دوم دایم الوضو بودن سوم انس منظم با قرآن چهارم نماز شب و پنجم سجده طولانی.
بالاخره اولینش نماز است. و دو دستور اخر دستور سالکی هست که مقداری جلو رفته است.

اما چرا نماز خیلی مهمه؟
چون در سلوک، نماز اصله. اگر سلککم رو به معنی سلوک بگیریم. از چهار تا چیزی که انسان را در سقر می اندازد اولینش نمازگزار نبودن است. 

قران پر از بسته های سلوکی است بعضی را خواهیم دید. بسته سلوکی سقر را بینیم. کاهایی که نباید بکنیم:
مَا سَلَکَکُمْ فِی سَقَرَ
چه چیز شما را روانه سقر کرد.
سوره المدثر آیه 42
قَالُوا لَمْ نَکُ مِنَ الْمُصَلِّینَ
گویند: ما از نمازگزاران نبودیم
سوره المدثر آیه 43
نماز گزار (الْمُصَلِّینَ) تعریف دارد.
تعریفش در سوره معارج است.
سه مورد دیگه رو خیلی مختصر ببینیم.
وَلَمْ نَکُ نُطْعِمُ الْمِسْکِینَ
و افراد مسکین را اطعام نمیکردیم
سوره المدثر آیه 44
مثلا یعنی خمس و زکات واجب رو ندهیم. و مثلا شاید پولدارها زکات مستحب ندهند و به جای یتیم نوازی بروند سگ نوازی و ماشین بازی و ویلابازی و ....
وَکُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخَائِضِینَ
و با اهل باطل در سخنان باطل فرو میرفتیم
سوره المدثر آیه 45
مثلا عضو کانال مجازی هست می بینه چرت می گه اما (لفت نمی ده) ترک نمی کنه. می شینه پای تحلیل شبکه های ماهواره ای یا فلان دکتر بی تقوای دانشگاهی و ...‌
مثلا اینستای فلان بازیگر رو دنبال می کنه و آنچنان در اغتشاشات تحریک می شه که می ره بسیجی ترور کنه. که نمونه اش رو دیدیم.
وَکُنَّا نُکَذِّبُ بِیَوْمِ الدِّینِ
و پیوسته روز جزا را تکذیب میکردیم
سوره المدثر آیه 46
تکدیب نظری داریم و تکذیب عملی.
نمونه تکذیب عملی، مسلمانی است که معاد را قبول دارد اما انچنان خودش را مشغول می کند که به مرگ فکر نکند.
اگر به مرگ‌ فکر کنه خب باید به نمازهاش و اعمالش و .... فکر کنه. پس چی کار می کنه؟ سراغ انواع سرگرمی ها می ره. مثلا وقت بیکاریش مشغول بازی موبایلی و یا اهنگ یا انواع تفریح و .... می شه که یهو به مرگ فکر نکنه.
اصلا طراحی های مختلف انواع بازیهای برخط ( آن لاین) و ...‌‌برای همینه. چون از مرگ می ترسند. از تنها شدن با خودشون می ترسند. ان قدر خودشون رو مشغول می کنند که به اینها فکر نکنند.
توی قبرستان موقع دفن جنازه، فکر نمی کنه خودش یه روزی باید بره. داره به ست کردن عینک آفتابی با کفشش فکر می کنه.
این سبک زندگی یعنی نمازنخواندن و خمس و زکات واجب و (زکات مستحب رو ندادن = سگ نوازی به جای یتیم نوازی و ماشین بازی و .....) و دنبال تحلیل های ماهواره ای و منافقین بودن و دایم مشغول سرگرمی بودن و به مرگ فکر نکردن انسان را می برد به سمت سقر.

اما سقر کجاست؟
و در مجمع البیان ، در ذیل آیه ((لها سبعة ابواب)) گفته است : در معنای این آیه دو قول است ، یکی روایتی است که از علی ، امیر المؤ منین (علیه السلام ) نقل شده که فرمود: جهنم که هفت در دارد بدین جهت است که هفت طبقه دارد، هر طبقه روی طبقه دیگر قرار گرفته . آنگاه برای مجسم کردن مطلب ، دستهای خود را روی هم گذاشت ، و فرمود: همین طور روی همند و خدای تعالی بهشت را همکف زمین قرار داده و آتش دوزخ را روی هم ، که از همه پایینتر ((جهنم )) است ، و طبقه دوم آن ((لظی )) و سومش ((حطمة )) و چهارمش ((سقر))و پنجمش ((جحیم )) و ششمش ((سعیر)) و هفتمش ((هاویه)) است و در روایت کلبی طبقه زیرین را هاویه و طبقه بالاتر از همه را ((جهنم)) دانسته .
پس یک نمازنخوان که سلوکش به سمت سقر است تغییر دادنش خیلی سخته.

حالا که ایات بالا را دیدیم آیات تعریف مصلین هم ببینیم. تقریبا نقطه مقابل آیات بالا:
نمازنخوان توی مشکل، داد و بیدادش بالاست. یه ذره زندگی فقیرانه بشه روی مخ همسر پیاده روی می کنه (جزوعا) الا نمازگزار.
رزق وسیع بشه به جای خیرات بیشتر، مسافرت های تفریحی بیش از حد می شه(منوعا) الا نمازگزار:
حالا تعریف نماز گزار یا همون مصلین رو ببینیم:
إِنَّ الْإِنسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا
به راستی که انسان سخت آزمند (و بیتاب) خلق شده است.
سوره المعارج آیه 19
إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا
چون صدمه ای به او رسد عجز و لابه کند..
سوره المعارج آیه 20
وَإِذَا مَسَّهُ الْخَیْرُ مَنُوعًا
و چون خیری به او رسد بخل ورزد..
سوره المعارج آیه 21
إِلَّا الْمُصَلِّینَ
غیر از نمازگزاران:
سوره المعارج آیه 22
از اینجا به بعد تعریف مصلین است:
الَّذِینَ هُمْ عَلَىٰ صَلَاتِهِمْ دَائِمُونَ
همان کسانی که بر نمازشان پایداری میکنند.
سوره المعارج آیه 23
وَالَّذِینَ فِی أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ مَّعْلُومٌ
و همانان که در اموالشان حقی معلوم است،
سوره المعارج آیه 24
لِّلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ
برای سائل و محروم.
سوره المعارج آیه 25
که در اینجا حق معلوم برای سائل و محروم به انفاق مستحب اشاره دارد.
از امام باقرعلیه السلام نیز درباره این آیه پرسیدند، فرمود: حق معلوم غیر از زکات است(تفسیر نور)
وَالَّذِینَ یُصَدِّقُونَ بِیَوْمِ الدِّینِ
و کسانی که روز جزا را باور دارند.
سوره المعارج آیه 26
تکدیب عملی ایات سقر توضیح داده شد. اینجا در مورد تصدیق قیامت آمده است.
پس تصدیق هم می شه تصدیق نظری و عملی.
نمونه تصدیق عملی مثلا شهید آوینی. تعبیر خود شهید اینه زندگی مرگ آگاهانه. 
مرگ از جهت فنا برای دل نبستن. مرگ از جهت بقا برای پویایی و فعالیت مرگ از جهت لقا برای عاشق شدن.
آیت الله بهجت پشت کنکوری عمل می کرد.
پست کنکور قیامت خودش را حس می کرد لذا عباداتش با کیفیت و فراوان
 و درس و بحث و فعالیتش هم به اون شکل.
خودمون رو پشت کنکور قیامت ببینیم. پشت کنکوری از تمام دقایق استفاده می کند. وقتش رو با با کتاب های الکی (مثلا حرف مردم پثلا فیلم بی خود) تلف نمی کنه و ...
بقیه آیات رو هم ببینیم تا بشه اصل مطلب رو بیان کرد:
وَالَّذِینَ هُم مِّنْ عَذَابِ رَبِّهِم مُّشْفِقُونَ
و آنها که از عذاب پروردگارشان بیمناکند،
سوره المعارج آیه 27
إِنَّ عَذَابَ رَبِّهِمْ غَیْرُ مَأْمُونٍ
چرا که هیچ کس از عذاب پروردگارش در امان نیست،
سوره المعارج آیه 28
مراقبات خوفی مقدم بر مراقبات شوقی.

وَالَّذِینَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ
و آنها که دامان خویش را (از بیعفّتی) حفظ میکنند،
سوره المعارج آیه 29
إِلَّا عَلَىٰ أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَیْرُ مَلُومِینَ
مگر بر همسران یا ملک یمین هایشان که در این صورت، در خور ملامت نیستند.
سوره المعارج آیه 30
فَمَنِ ابْتَغَىٰ وَرَاءَ ذَٰلِکَ فَأُولَٰئِکَ هُمُ الْعَادُونَ
پس کسانی که جز این را طلب کنند، اینان همان تجاوزگرانند.
سوره المعارج آیه 31
(کنترل شهوت و عفت ورزی)

وَالَّذِینَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ
و آنان که رعایتکننده امانتها و قراردادهای خویشند.
سوره المعارج آیه 32
ازدواج چیه؟ میثاق (۲۱ نساء) همسر و فرزند چیه؟ امانت (حدیث عنوان بصری)
همه چیز امانت است: بدن، روح، مال و .....
تا مراحل بالاتر نفی افعال با توحید افعالی در قیام نماز و نفی صفات با توحید صفاتی در رکوع و .....
تفسیر نمونه: حدیث معروف امام باقر (علیه السلام ) و امام صادق (علیه السلام ) در تفسیر آیه ((ان الله یامرکم ان تؤ دوا الامانات الی اهلها)) صریحا آمده است که ولایت و حکومت را به اهلش واگذارید.

پس امانت از امانت های عادی تا امانت های بالاتر، جمهوری اسلامی را شامل می شود.

وَالَّذِینَ هُم بِشَهَادَاتِهِمْ قَائِمُونَ
و آنان که به (ادای) شهادتهای خود قیام میکنند.
سوره المعارج آیه 33
هم شهادتهای معمولی شامل می شود هم آن شهادت اولی و (قالوا بلی) در ایه ۱۷۲ اعراف می تواند باشد.
و قائم بودن بر فطرت الهی.

وَالَّذِینَ هُمْ عَلَىٰ صَلَاتِهِمْ یُحَافِظُونَ
و آنان که بر نمازشان مراقبت دارند.
سوره المعارج آیه 34
از نماز دایم و مداومت بر نماز شروع شد پس از بیان کارهایی دوباره رسیدیم به نماز این بار به حفاظت از نماز.از مداومت نماز رسیدیم به حفاظت از نماز. (دائمون و حافظون)
أُولَٰئِکَ فِی جَنَّاتٍ مُّکْرَمُونَ
اینان در بهشتها گرامی داشته میشوند.
سوره المعارج آیه 35

پس مثلا کسی که خیانت می کند یعنی چی؟ یعنی به مرحله حفاظت از نماز نرسیده است. و نمازگزار (=مصلین) نیست.

در تفسیر نور آمده:شاید مراد از عبارتِ علی صلاتهم دائمون، ترک نکردن و مراد از علی صلاتهم یحافظون جدّی گرفتن نماز باشد.
خب پس شاید بتوان گفت:
از جسم نماز (مداومت)برسیم به روح نماز (محافظت) که بینش مراقبات سوره معارج رو باید انجام بدیم. مراقباتی مثل حق معلوم برای سایل و محروم و تصدیق قیامت و ....

 

############

  • شنگول العلما
۲۸
مرداد

راستش دیدم هی این‌مطلب می خواهد تولید سوء تفاهم کند نقد آقایان هم بهش اضاف کردم. اما اصل متن روی بانوان بود. اما خب آقایان هم کمی اضاف کردم که هی نخوام توضیح بدم.
تمرکز اصلی باید روی همسری خوب بودن باشه. نه اینکه تمرکز اصلی روی همسری خوب داشتن باشه.
چون تمرکز روی همسر خوب داشتن نتیجه می دهد نگاه به کمبود ها و مقایسه و ناشکری.
چون تغییر آدم ها خیلی خیلی سخته. قدم اول تغییر خود است.
علت خیلی از اختلاف ها اینه که به جای اینکه زیر بارون چتر بگیریم می خوایم یه کاری کنیم که ابرها رو جابه جا کنیم که بارون نیاد.
این جهان بینی در سطح کلان هم هست. یعنی به جای اینکه فکر کنیم چه کاری برای کشور بکنم؟
امنوا و عمل الصالحات
نگاه می کنه ببینه کشور چرا فلان کمبودها رو داره و کاری برای من نمی کنه. محوریت انتقادش عقده های خودش هست و نه درد مردم. صفحه مجازیش پر از خبر تلخ بدون دیدن امیدها و پیشرفت هاست. توصیه به حق کنار توصیه به صبر.
إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِی خُسْرٍ
همانا انسان در خسارت است
سوره العصر آیه 2
إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ
مگر آنان که ایمان آورده و کارهای نیک انجام داده و یکدیگر را به حق و استقامت سفارش میکنند.
سوره العصر آیه 3
ما یک تجسس داریم یک تحسس.
تفسیر نور:
تجسّس به جستجو کردن در مورد بدیها و تحسس به جستجو کردن در مورد خوبیها گفته میشود.
خب حالا
توی زندگی شخصیمون تحسس هم بکنیم.
یَا بَنِیَّ اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِن یُوسُفَ ....
سوره یوسف آیه 87
تحسس کنیم دست یوسف زهرا س، امام زمان عج در حوادث عالم ببینیم.

حضرت زینب س کاری بالاتر از تحسس انجام می دهند. زیبایی را جستجو نمی کنند. جز زیبا نمی بینند. و ما رایت الا جمیلا. جمالا نه. جمیلا. صاحب جمال. شاید بتوان گفت این همان توحید صفاتی است.

در تغییر، اول انفسکم و بعد اهلیکم.
و اهلیکم هم تغییر کرد کرد. نکرد هم نکرد. تو وظیفه خودت رو انجام بده نتیجه به ما ربطی نداره. ما مکلف به وظیفه هستیم قربة الی الله. نه مکلف به نتیجه. با تغییر خودت تعییر ایجاد کن نه از اول پایه رو بذاریم روی تعییر بقیه‌.
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنفُسَکُمْ وَأَهْلِیکُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ ....
ای کسانی که ایمان آورده اید خود و خانواده خویش را از آتشی که هیزم آن انسانها و سنگهاست نگه دارید؛ ....
سوره التحریم آیه 6
یعنی طبق آیه بالا تمرکز روی او چرا این جوریه؟ او چرا اون جوریه؟ چرا او این کار را کرد؟ و .... نذاریم.
تمرکز بذاریم روی انفسکم. بذاریم روی من چی کار کنم؟ وظیفه من در قبال این رفتارش چیه؟ و ....
تمرکز دوم هم حتی روی تغییر طرف مقابل نیست تمرکز روی انجام وظیفه است تغییر و هدایت در صراط هم کار خداست. که در سوره حمد امده است.اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ
ما را به راه راست هدایت کن..
سوره الفاتحه آیه 6
مستقیم را شاید به معنی استقامت هم بتوان گفت.
استقامت را بزنیم به ایه فَاسْتَقِمْ کَمَا أُمِرْتَ وَمَن تَابَ مَعَکَ ...سوره هود آیه 112
با این حساب استقامت من و خانواده ام در این راه کار من نیست کار اوست چون اهدنا کار اوست.

تفسیر نور ذیل آیه ۶ تحریم (..قُوا أَنفُسَکُمْ وَأَهْلِیکُمْ نَارا...) گفته شده:
در روایات میخوانیم که شیوه حفظ بستگان از آتش دوزخ، امر به معروف و نهی از منکر آنان است که اگر قبول کردند، آنان را از آتش حفظ کرده ای و اگر نپذیرفتند، تو به وظیفه ات عمل کرده ای ان اطاعوک کنت قد وقیتهم و ان عصوک قد قضیت ما علیک(5)
یعنی قو اهلیکم می شود امر به معروف و نهی از منکر. البته می توان برنامه های کوتاه و بلند برای انر به معروف و نهی از منکر ریخت صرف یک تذکر ساده نیست.

در حد چند مشاوره بیشتر انجام ندادم، چون متخصص این کار نیستم. این مطالب برگرفته تجربیات است.

خیلی از مواردی که اینجا گفته می شه در مورد مردها هم صدق می کند اما به تناسب خودش.
مثلا بعضی مردها در خرج کردن برای خانه خسیسند و میوه ضعیف می خرند یا پول می دهند با منت یا صبح دیر بلند می شند، دیر دنبال رزق می روند یا توی مغازه با حرف زدن با مغازه بغل دستی و چرخ الکی در اینترنت و ... وقت تلف می کنند و یا مدیریت مشورتی ندارند مدیریت استکباری دارند و ...‌
پس خیلی از موارد مشترک هست اما مدلش فرق می کند. شاید پست مستقلی در مورد آقایان هم نوشتم اما فعلا بریم سراغ نقد بانوان. چرا نقد بانوان چون معمولا کسی نقد نمی کنه اکثرا بانوان دست به نقد اقایون هستند.

بعضی از موارد رو از بانوان معمولی شاید انتظار نباید داشت شاید. مثلا یک بانوی خیلی مومن می تونه در مقابل عدم تشکر و عدم گفتن دوستت دارم بگه: قُلْ إِنَّ صَلَاتِی وَنُسُکِی وَمَحْیَایَ وَمَمَاتِی لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ
بگو: (در حقیقت، نماز من و (سایر) عبادات من و زندگی و مرگ من، برای خدا، پروردگار جهانیان است.)
سوره انعام آیه 162
همه برای خداست از کسی توقعی نیست. افراد عادی با نگفتن دوستت دارم دلسرد می شوند و می گن ببین دستم نمک نداشت. یعنی درجه خلوص بالا می طلبد و ممکن است بانویی در این درجه از خلوص نباشد. پس همه موارد برای همه بانوان در هر درجه از ایمان نیست. و ایمان طرف مقابل باید در نظر گرفته شود. البته این خصوصیت رو باید پرورش داد و روش کار کرد. وظیفه مرد تشکر و ابراز محبت است
و وظیفه طرف مقابل اینه که به خلوصی رسیده باشد که تشکر و ابراز محبت نباشد فرقی برایش نکند اگر می کند خلوص بالا نیست.

بعضی از خصوصیات هست که همون یه دونه ممکنه منجر به طلاق بشه. مثلا کسی که قهرقهرو هست زود هم آشتی نمی کنه و دیر می بخشه. فکر کنید زن و شوهر هر دو قهر کنن و هیچ کدوم پا پیش نذاره قهر طولانی می شه کینه زیاد و طلاق.سر یک مسئله مسخره طلاق می گیرند چون مغرورند.

بعضی خصوصیات راه تعییر رو می بنده. مثلا بانویی که انتقادپذیر نیست و هر انتقادی رو می چسبونه به دوست داشتن و دوست نداشتن کلا راه هر تغییری رو می بنده.

بعضی از خصوصیات نیاز به جهان بینی داره. یعنی یک جهان بینی درست منجر به این رفتار می شه. با بیان درست و غلط خالی اتفاق خاصی نمی افتد و ممکنه نیاز به عبادت و تفکر درست و حسابی داشته باشه. مثلا جهان بینی ریاضتی یا مقام رضا و امثالهم نیاز به سالها کار روی خود دارد.
جهان بینی ریاضتی که به هر سختی به عنوان ریاضت نگاه کنیم و حرکت به سمت کمال مطلق تحت ربوبیت رب است، واقعا انسان ساز است اما نیاز به تفکر و تفکر و نشاندن به قلب داره.لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِی کَبَدٍ
همانا ما انسان را در رنج و زحمت آفریدیم
سوره البلد آیه 4
جهان بینی ریاضتی جهان بینی ریاضتی جهان بینی ریاضتی کیبوردم گیر نکرده دارم به خودم تذکر می دم. ریاضت همان ورزش روح است.

و یک قلق گیری هم داریم یعنی قلق همه انسانها مثل هم نیست. باید مواردی که همسر حساس هست و خط قرمزشون هست در بیاریم و رعایت کنیم. ممکنه هم حساسیت بی جا باشه ولی حرام نباشه رعایت می کنیم. این فداکاری و گذشت یک طرف را می طلبد. اسمش را شاید بتوان گذاشت رحمت.

اما بهتر رعایت اعتدال است (اسمش را شاید بتوان گذاشت مودت) یعنی اینکه مثلا یک خانمی نیاز به تفریحش ده است و همسرش دو هست. خانم اقا رو مجبور نکنه بیاد تفریح. آقا هم خانم رو مجبور نکنه تفریح نره. ضمن اینکه یک حد وسط هست و با هم تفریح هایی رو می روند. تفریح بیشتر رو اونکه میل بیشتر داره با دوستان و غیره بره. قلق گیری کنترل توقع. انجام وظیفه قربة الی الله.

رحمت یعنی محبت یک طرفه و مودت یعنی محبت دو طرفه.

وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ
 و از نشانه های او آن است که از جنس خودتان همسرانی برای شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید، و میان شما و همسرانتان مودت و رحمت قرار داد؛ بیشک در این (نعمت الهی،) برای گروهی که میاندیشند نشانه های قطعی است
سوره الروم آیه 21

مواردی که گفته می شه برای نزدیک شدن به انسان کامل هست. و همه ما ها پر از نقصیم و تا انجا که می توانیم سعی کنیم به انسان کامل نزدیک شویم. پس همچین بانویی با همه خصوصیات خوب خیلی کم پیدا می شه منتها گفته می شه که بانوان بهش نزدیک بشوند به عنوان قله.

بریم سراغ بیان منفی و مثبت:
بعضی بانوان ساعت ده الی یازده صبح از خواب بلند می شوند می خواهند شروع به کار کنند وسطش هم تلفن زنگ می خوره نیم ساعت با تلفن صحبت می کنند همزمان با کار خانه، بچه رو هم می خوان بگیرند یک اوضاعی. با چنین اعصاب داغونی وقتی شوهر می اد چی کار می کنند؟ غرغر.
حرف زیادی با تلفن و .... قلب را سخت می کند:
رسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله : لا تُکثِرُوا الکلامَ بغَیرِ ذِکرِ اللّه ِ ؛فإنَّ کَثرَةَ الکلامِ بغَیرِ ذِکرِ اللّه ِ قَسوَةُ القَلبِ ، إنّ أبعَدَ الناسِ مِن اللّه ِ القَلبُ القاسی . [ الأمالی للطوسی : 3/1 . ]
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : در غیر از ذکر خدا، زیاده گویى نکنید؛ زیرا زیاده گویى در غیر ذکر خدا، موجب سختدلى مى شود و دورترین مردم از خدا، سختدل است.

بعضی بانوان تا ساعت ده الی یازده صبح عمده ی کارهای خانه و پخت غذا را انجام می دهند. یا فردا که کار زیاد دارند شب قبل‌ تدارک می بینند.
بعدش مشغول وقت گذرانی مناسب و تربیت فرزندان (ربیانی)می شوند.
...وَقُل رَّبِّ ارْحَمْهُمَا کَمَا رَبَّیَانِی صَغِیرًا
....و بگو: پروردگارا همانگونه که آنها مرا در کوچکی تربیت کردند، مشمول رحمتشان قرار ده
سوره اسراء آیه 24
وقتی شوهر می اید چه کار می کنند؟ استقبال. (حدیث استقبال در پاراگراف های بعد)
البته که وظیفه تربیت هم بر پدر است و هم بر مادر. اما اصل تربیت با مادره چون بهشت زیر قدم های مادران است. زیر پای مادران هم نیست زیر قدم ها هست. اگر قدم در راه راست باشه بهشت هم آنجاست اگر راه نادرست باشه بهشت هم نیست. این رو از حدیث معروف بهشت زیر قدم های مادران است و از کلمه ربیانی در ایه می شود استنباط کرد.

 

بعضی اقایان هم دیر سر کار می روند و از آن طرف به خانواده کمتر می رسند. وقتشون رو چند قسمت نمی کنند کار و خانواده و تفریح و عبادت. وقتشون رو یک قسمت کار و کار و کار.

امام علیه السلام در این گفتار حکیمانه براى جلوگیرى از حرص حریصان ودنیاپرستى دنیاپرستان که علاقه شدیدى به زن و فرزند خویش دارند به یکى از یاران خود چنین فرمود: «بیشترین دلمشغولى خود را به خانواده و فرزندان (وتأمین زندگى آنها) اختصاص مده، زیرا اگر آنها از دوستان خدا باشند خدا دوستان خود را تنها نمى گذارد و اگر از دشمنان خدا هستند چرا همّ خود را صرف دشمنان خدا مى کنى؟!»؛ حکمت ۳۵۲


بعضی بانوان بی هدف چپ و راست خانه مادرشون هستند.
بعضی بانوان برای زندگی هدف گذاری دارند. مهمانی خانه مادر و .... چند ساعت است. مهمانی از صبح تا شب نیست.
فَإِذَا فَرَغْتَ فَانصَبْ
پس هنگامی که از کار مهمّی فارغ میشوی به مهم دیگری پرداز،
سوره الشرح آیه 7
وَإِلَىٰ رَبِّکَ فَارْغَب
و به سوی پروردگارت توجّه کن
سوره الشرح آیه 8
مهمانی دوره ای هم می ذارند. رفت و امد با پولدار خوشگذران دل را سخت می کند.
رسول خدا(صلى الله علیه وآله) فرموده است:.... وَمُجالَسَةُ الْموْتى، فقیلَ لَهُ: یا رسولَ الله، وَمَا الْمَوْتى؟ قال: کُلُّ غَنِىٍّ مُتْرَف; چهار چیز دل را مى میراند:...... چهارمی: و همنشینى با مردگان; عرض شد: اى رسول خدا منظور از مردگان چیست؟ فرمود: هر توانگر خوش گذران».(2)خصال باب الاربعه.

 

بعضی اقایان رفیق باز می شوند. بدون خانواده در حالی که در حدیث داریم:

قالَ رَسُولُ اللهِ – صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِه - : جُلُوسُ المَرءِ عِندَ عِیالِهِ أحَبُّ إلَی اللَّهِ مِنِ اعْتِکافٍ فی مَسجِدی هذا.

«تنبیه الخواطر، ج 2، ص 122»

پیامبر اکرم - صلی الله علیه و آله - فرمود: نشستن مرد پیش زن و فرزندنش، نزد خداوند محبوب تر است از اعتکاف در این مسجد من.


بعضی بانوان وقتی شوهر از نظر مالی ضعیف است با غر زدن به جای روحیه دادن، تحقیرش می کنند.
مال نعمت است اما کمال نیست. کمال متصل به جان است نه جسم.
بعضی بر کم داشتن شوهر صبر می کنند.
انسانی که در کم داشتن شاکر است یک انسان عادی نیست حکیم است حکیم طبق آیه زیر:
وَلَقَدْ آتَیْنَا لُقْمَانَ الْحِکْمَةَ أَنِ اشْکُرْ لِلَّهِ وَمَن یَشْکُرْ فَإِنَّمَا یَشْکُرُ لِنَفْسِهِ وَمَن کَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ حَمِیدٌ
و به راستی، لقمان را حکمت دادیم که: خدا را سپاس بگزار و هر که سپاس بگزارد، تنها برای خود سپاس میگزارد؛ و هر کس کفران کند، در حقیقت، خدا بینیاز ستوده است.
سوره لقمان آیه 12
چقدر شکر مهم است که قبل از ایمان آمده در ایه زیر:
مَّا یَفْعَلُ اللَّهُ بِعَذَابِکُمْ إِن شَکَرْتُمْ وَآمَنتُمْ وَکَانَ اللَّهُ شَاکِرًا عَلِیمًا
اگر سپاس بدارید و ایمان آورید، خدا میخواهد با عذاب شما چه کند؟ و خدا همواره سپاسپذیر (=حقشناس) داناست.
سوره النساء آیه 147

بعضی بانوان با کمبود سیب و گیلاس در خانه غرغرشان بالا می رود بعضی بانوان زهرایی اند. تلاش شوهر را می بینند. و با وجود همه کمبودها می گویند:
حضرت فاطمه علیهاالسلام : یا أباالحَسَنِ! إنّی لأَستَحیی مِن إلهی أن اُکَلِّفَ نَفسَکَ مالاتَقدِرُ عَلَیهِ ؛ [ بحار الأنوار ، ج 43 ، ص 59 .]
حضرت فاطمه علیهاالسلام :اى على! من از پروردگارم شرم دارم که چیزى از تو درخواست کنم که توان برآوردن آن را نداشته باشى .

روش شاکر شدن:
در مادیات نگاه به پایین دست، در معنویات نگاه به بالادست کنیم. اینو تقریبا همه می دانند. اما دانستن با عمل کردن دو تاست.
مثل سیگاری که می داند سیگار بد است اما می کشد.
نکته دوم برای شاکر شدن: هنر نیمه پر لیوان دیدن مهم است.
ما می توانیم مدام به داشته هایمان فکر کنیم و شاکر باشیم یا مدام به نداشته هایمان فکر کنیم و غرغر کنیم.
شما می توانید به بدخوابی بچه نگاه کنید یا به سالم بودنش. یک انگشتش کم بود چقدر سخت بود!
می توانید به کار زیاد شوهر نگاه کنید می توانید به کار داشتنش نگاه کنید چقدر ادم های بیکار هستند در آرزوی کار و .....
وَ جَاءَ رَجُلٌ إِلَى رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فَقَالَ إِنَّ لِی زَوْجَةً إِذَا دَخَلْتُ تَلَقَّتْنِی وَ إِذَا خَرَجْتُ شَیَّعَتْنِی وَ إِذَا رَأَتْنِی مَهْمُوماً قَالَتْ مَا یُهِمُّکَ إِنْ کُنْتَ تَهْتَمُّ لِرِزْقِکَ فَقَدْ تَکَفَّلَ بِهِ غَیْرُکَ وَ إِنْ کُنْتَ تَهْتَمُّ بِأَمْرِ آخِرَتِکَ فَزَادَکَ اَللَّهُ هَمّاً فَقَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ بَشِّرْهَا بِالْجَنَّةِ وَ قُلْ لَهَا إِنَّکِ عَامِلَةٌ مِنْ عُمَّالِ اَللَّهِ وَ لَکِ فِی کُلِّ یَوْمٍ أَجْرُ سَبْعِینَ شَهِیداً وَ فِی رِوَایَةٍ أَنَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عُمَّالاً وَ هَذِهِ مِنْ عُمَّالِهِ لَهَا نِصْفُ أَجْرِ اَلشَّهِیدِ .
مردى نزد رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله و سلّم آمد و عرض کرد:من همسرى دارم که هرگاه به خانه مى‌روم به استقبال من مى‌آید و هرگاه بیرون مى‌روم مرا بدرقه مى‌کند و هرگاه مرا اندوهگین ببیند مى‌گوید:چه چیز تو را اندوهگین ساخته‌؟اگر براى روزى خود ناراحتى،که کسى غیر از تو عهده‌دار آن است و اگر نگران آخرت خود هستى که خداوند غم تو را افزون کند.رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله و سلّم فرمود:او را به بهشت بشارت بده و به او بگو:تو یکى از کارگزاران خدایى و در هرروز پاداش هفتاد شهید از آن تو خواهد بود و در روایت دیگر این‌گونه آمده: خداوند عز و جل کارگزارانى دارد و این زن از آن‌هاست و نصف پاداش شهید را دارد. مکارم الاخلاق ج ۱ ص ۲۰۰.
بسم الله این حدیث و این راه شهادت. بانوانی که شهادت می خواهند این حدیث و این شما.

 

بعضی آقایان می خواهند خانواده را به زور زاهد کنند. زهد مستحب است زوری نمی شود باید زمینه اش هم باشد وگرنه نتیجه عکس می دهد. اجبار در مستحبات نداریم.

در خطبه ۲۰۹ نهج البلاغه که زیاده روی در زهد شده بود بدون داشتن ظرفیت آمده است:

قسمتی از خطبه:

....على (ع) گفت: او را نزد من بیاورید. چون بیاوردندش، فرمود: اى دشمن حقیر خویش، شیطان ناپاک خواهد که تو را گمراه کند. آیا به زن و فرزندت ترحم نمى کنى پندارى که خدا چیزهاى نیکو و پاکیزه را بر تو حلال کرده ولى نمى خواهد که از آنها بهره مند گردى تو در نزد خدا از آنچه پندارى پست تر هستى....

جهاد مرد دل کندن از مال است. بعد از شش ایه توحیدی ابتدای سوره حدید ردر آیه هفت حدید نتیجه گیری می شود حالا که همه‌چیز مال خداست انفاق کن. بکن از خودت تعلق و حب مال را‌

بعضی بانوان صبور هستند مقابل غیرت شوهر و مقابل اخلاق بد شوهر.
این کار سخت است برای همین اسم جهاد روش گذاشتن. جهاد هر کسی فرق می کند. جهاد یعنی جهد و کار سخت.
اصبغ بن نباته» که از یاران خاص حضرت على(علیه السلام) است از آن حضرت نقل مى کند که فرمود: «کَتَبَ اللهُ الْجِهَادَ عَلَى الرِّجَالِ وَ النِّسَاءِ فَجِهادُ الرَّجُلِ بَذْلُ مَالِهِ وَ نَفْسِهِ حَتّى یُقْتَلَ فِی سَبِیلِ اللهِ وَ جِهادُ الْمَرْأَةِ أنْ تَصْبِرَ عَلَى ما رَأَى مِنْ أَذَى زَوْجِهَا وَ غَیْرَتِهِ»(1)؛ (خداوند، جهاد را بر مردان و زنان واجب کرده است. جهاد مرد در این است که مال و جان خود را انفاق کند تا آنجا که در راه خدا شهید شود و جهاد زن در این است که در برابر آزارى که از شوهرش مى بیند و در برابر تعصب ها و حساسیت هاى او صبر پیشه کند). کافی ج ۵ ص۹.

 


بعضی بانوان قهرقهرو هستند با اشتباهات کوچک هم قهر می کنند. ادم از اینها می ترسه.‌مدام باید مراقب باشیم که کاری نکنیم بهش بر بخورد و قهر کند. کافی است دو درجه صدای شما بالا رود قهر می کنند قهر کردنی.

 

بعضی آقایان کوه غرور هستند. قهر می کنند حاضر نیستند من خود را زیر پا بگذارند و بگویند اشتباه کردم. تکبر بی جا. 


امام صادق(ع) فرمود: «دو برادر اگر با یکدیگر قطع ارتباط کنند، یکى از آنها مورد لعنت خواهد بود و ممکن است گاهى هر دو نفر مستحق عقوبت باشند. معتب گفت: قربانت گردم، ظالم باید عقوبت گردد، پس مظلوم چرا. فرمود: براى این‌که او هم راضى نمى‌‌‏شود اصلاح کند و از سخن گفتن با او خوددارى مى‏کند.
از پدرم شنیدم فرمود: هر گاه دو نفر با هم نزاع کردند، یکى از آنها باید عذرخواهى کند و مظلوم نزد رفیقش برود و (حتی با دروغی مصلحت­آمیز) بگوید من ظالم هستم و با این سخن با هم بار دیگر رفت و آمد کنند و خداوند خود حاکم عادلى است و داد مظلوم را از ظالم خواهد گرفت». کافی ج۲ص۳۵۴
بعضی بانوان دنبال عفو خدا هستند پس زیاد عفو می کنند.
.... وَلْیَعْفُوا وَلْیَصْفَحُوا أَلَا تُحِبُّونَ أَن یَغْفِرَ اللَّهُ لَکُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ
.... و باید عفو کنند و گذشت نمایند.. مگر دوست ندارید که خدا بر شما ببخشاید؟ و خدا آمرزنده مهربان است.
سوره النور آیه 22
هر جوری با بقیه باشیم خدا همان جور با ماست. سخت بگیریم سخت می گیرند اسان بگیریم خدا هم اسان می گیرد. حالا سخت گیری خدا واقعا سخت است. پس مراقب باشیم.
عنه صلى الله علیه و آله :لا تَطلُبوا عَثَراتِ المؤمنینَ ؛ فإنّ مَـن تَتَبّعَ عَثَراتِ أخیهِ تَتَبّعَ اللّه ُ عَثَراتِهِ ، و مَن تَتَبّعَ اللّه ُ عَثَراتِهِ یَفْضَحْهُ و لو فی جَوفِ بَیتِهِ .[الکافی : 2/355/5.]
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله :لغزشهاى مسلمانان را نجویید که هر کس لغزشهاى برادرش را پى جوید خداوند لغزشهاى او را پیگیرى مى کند و هر که را که خداوند عیبجویى کند رسوایش مى سازد هر چند در اندرون خانه خود باشد.

اینکه لغزش ها را در ذهن نگه داریم و هی در هر دعوا به روی طرف مقابل بیاریم همین بلا سر ما خواهد آمد.
بعضی بانوان راحت می بخشند. بعضی تا طرف مقابل خجالت نکشد و چند بار عذرخواهی نکند قبول نمی کنند. خجالت بدهی خجالتت می دهندها!

عدم بهره مندی از شفاعت: پیامبر خدا(ص) در سفارش به علی(ع) فرمود: هر که پوزش را نپذیرد چه پوزش خواهنده، راست بگوید یا دروغ، به شفاعت من دست نیابد. (بحارالانوار: ج 77، ص 47، حدیث3)
گناه بزرگ: امام علی(ع) می فرماید: اعظم الوزر منع قبول العذر؛ بزرگترین گناه، نپذیرفتن عذر است. (غررالحکم: شماره 3004) از این رو امام زین العابدین(ع) در دعا می فرمود: اللهم انی اعتذر الیک من مظلوم ظلم بحضرتی فلم انصره. . . و من مسیء اعتذر الی فلم اعذره؛ بارخدایا! از تو عذر می خواهم اگر در حضور من به کسی ستم شده و من یاری اش نکرده باشم. . . و کسی به من بدی کرده و عذر خواسته است و من عذرش را نپذیرفته باشم. (صحیفه السجادیه دعای 38)


بعضی بانوان کلمه دوستت دارم و تشکر بر ایشان اصل اساسی است.
من نمی گویم نباشد.
رسول اللَّه (ص): لا یشکر اللَّه من لایشکر النّاس(2) : پیامبر اکرم(ص):شکر خدا را بجانیاورده است آن که از مردم (درقبال انعامشان) تشکر نکند.دوسایل الشیعه ج۱۶ص۳۱۳.
قَوْلُ الرَّجُلِ لِلْمَرْأَةِ إِنِّی‏ أُحِبُّکِ‏ لَا یَذْهَبُ مِنْ قَلْبِهَا أَبَداً»؛[1] مردی که به همسرش بگوید دوستت دارم، چنان در قلبش می‌نشیند که هیچ‌گاه از بین نمی‌رود.کافی ج۵ص۵۶۹.
این دو حدیث رو من می دانم اما مقام بالاتر و اخلاص چیز دیگر است:
إِنَّمَا نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِیدُ مِنکُمْ جَزَاءً وَلَا شُکُورًا
ما برای خشنودی خداست که به شما میخورانیم و پاداش و سپاسی از شما نمیخواهیم.
سوره انسان آیه 9
کار برای خدا باشد توقع تشکر نیست.
.رسولُ اللّهِ صلى الله علیه و آله :إنَّ لِکُلِّ حَقٍّ حَقیقةً ، و ما بَلغَ عَبدٌ حقیقةَ الإخْلاصِ حتّى لا یُحِبَّ أنْ یُحْمَدَ على شیءٍ مِن عَمَلٍ للّهِ .
هر حقّى را حقیقتى است و بنده به حقیقت اخلاص نرسد، مگر آن گاه که دوست نداشته باشد در برابر کارى که براى خدا مى کند، تمجید و ستایش شود .۳.بحار الأنوار : ۷۲/۳۰۴/۵۱ .
شهید بهشتی روزی نزد امام آمدند. امام گفتند از بیرون که آمدید مردم چه شعاری می دادند؟ ایشان عرض کردند: همه می گفتند درود بر خمینی.
حضرت امام فرمودند: به خدا قسم اگر همه مردم با هم بگویند مرگ برخمینی به اندازه سر سوزنی برایم فرقی نمی کند.
قُلْ إِنَّ صَلَاتِی وَنُسُکِی وَمَحْیَایَ وَمَمَاتِی لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ
بگو: (در حقیقت، نماز من و (سایر) عبادات من و زندگی و مرگ من، برای خدا، پروردگار جهانیان است.)
سوره انعام آیه 162

نقد آقایان نوشتم می شود عدم ابراز محبت.

بعضی بانوان عروسی که دعوت می شوند عروسی را عزا می کنند به چه صورت؟
رنگ مو چند صد هزار ت.
لباس تکراری که حرامه فقط باید جدید باشه اگر نشد کرایه کنیم که جدید باشه.
کادو هم که طبق حداقل فلانی ها، نه توان خودمان.
بعضی بانوان عفیف و ساده و طبق رضای خدا می روند. به نیت چشم مردم هدیه نمی دهند به نیت رضای خدا و کمک به اول زندگی عروس و داماد هدیه می دهند.
هدیه ی اولی پوچ می شود اگر چه طلا باشد و هدیه ی دومی موجب تقرب می شود اگرچه نخودچی باشد.
شیخ قمی (یکی از شیوخ است نه شیخ قمی معروف) این قدر نداشت که یک کیلو میوه به ایت الله قاضی بدهد. فقط به اندازه نخودچی توان داشت. در دیدار مریض نخودچی داد‌.
(شیخ قمی هنگامی که از منزل آقای قاضی خارج شد، چند قدمی رفت و سپس برگشت و مجددا با اهل خانه که مشایعتش می‌کردند خداحافظی کرد.
بعد از آن، اهل خانواده دیدند که کنار بستر آقای قاضی کیسه‌ای نخودچی است که هدیه شیخ قمی بوده. آقای قاضی گفتند: هدیه‌ای که به مریض تقدیم می‌شود برای اظهار لطف و محبت به بیمار و آرزوی شفای اوست. نوع و مقدار هدیه هم نیست، بلکه نیت قلبی و محبت اهداکننده مهم است و این‌که وی چقدر به امور مستحبی پایبند باشد. دیدید که چگونه کامل به طرف شما برگشت و خداحافظی کرد، یا تحیات و سلامش را دیدید، او با این رفتار بهترین‌ها را برای شما آرزو کرد.)

بعضی بانوان همت اکبر را کار و درامد گذاشتند. بانوان سرپرست خانواده و مشکلات خاص و ... رو جدا کنیم. البته همان ها هم اگر کار برای خدا باشد کار برای دنیا محسوب نمی شود برای اخرت محسوب می شود.
بعضی بانوان همت اکبر را اخرت گذاشتند.
امام صادق (علیه السلام):
مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ اِبْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ سِنَانٍ وَ عَبْدِ اَلْعَزِیزِ اَلْعَبْدِیِّ عَنْ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ أَبِی یَعْفُورٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: مَنْ أَصْبَحَ وَ أَمْسَى وَ اَلدُّنْیَا أَکْبَرُ هَمِّهِ جَعَلَ اَللَّهُ تَعَالَى اَلْفَقْرَ بَیْنَ عَیْنَیْهِ وَ شَتَّتَ أَمْرَهُ وَ لَمْ یَنَلْ مِنَ اَلدُّنْیَا إِلاَّ مَا قَسَمَ اَللَّهُ لَهُ وَ مَنْ أَصْبَحَ وَ أَمْسَى وَ اَلْآخِرَةُ أَکْبَرُ هَمِّهِ جَعَلَ اَللَّهُ اَلْغِنَى فِی قَلْبِهِ وَ جَمَعَ لَهُ أَمْرَهُ.
15-امام صادق علیه السّلام فرمود:
هرکس روز را به شب رساند و بزرگترین هدفش دنیا باشد خداوند فقر و پریشانى را جلو چشمش گذارد و کارش را پریشان سازد و از دنیا به چیزى نرسد جز به آنچه که خداوند قسمت او کرده است و هرکس روز و شب را به سر برد و مهمترین هدفش آخرت باشد خداوند در دلش توانگرى و بى‌نیازى قرار دهد و کارش را مرتب بسازد(زیرا انسان هر چه از دنیا به دست آورد بر حرصش بیفزاید و نیازش زیادتر گردد.کافی ج۲ ص ۳۱۹.
همت اکبر آخرت باشد معلوم است سیر مطالعاتی و معنوی دارد دنبال این است معرفت امروزش با دیروزش یکسان نباشد. دنبال پول برای رفاه و راحتی نیست پول را می خواهد برای خرج اخرت کردن.

بعضی بانوان کنار نامحرم در اداره کار می کنند. با نامحرم روزی هشت ساعت بودن! این چه کاریه اخه. اصلا هیچ حرفی هم که نزنند همین با هم بودن چقدر مخرب است.
شایسته نیست زن و شوهر با هم بدوند دنبال دنیا و بچه هم مهد کودک. موارد استثنا به کنار.
شغل هایی هم‌ هستند که نیاز هست خود زنان به دست بگیرند مثل متخصص زنان یا معلم مدرسه دخترانه. شغل های خانگی و نخبگان و .... در جای خود فعالیت دارند. ان شغلی که به فرزند ضربه می زند، بد است. شغلت را بگذار زمانی که ضربه به فرزند نمی زند. مگر کاری مهم تر از انسان ساختن وجود دارد؟

 

بعضی آقایان هم همت اکبر را دنیا گذاشتند در کار همه نوع غفلت و دروغ و کم فروشی دارند و موقع نماز نماز نمی روند:

رِجَالٌ لَّا تُلْهِیهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَیْعٌ عَن ذِکْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِیتَاءِ الزَّکَاةِ یَخَافُونَ یَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِیهِ الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَارُ
 مردانی که هیچ تجارت و معامله ای آنان را از یاد خدا و برپاداشتن نماز و پرداخت زکات، سرگرم و مشغول نمیکند، از روزی که در آن، دلها و چشم ها دگرگون میشود بیمناکند.
سوره النور آیه 37


بعضی بانوان دنبال راحتی و رفاه هستند کمی راحتی این ها کم و زیاد بشه شروع می کنند به غرغر.
کولر خراب بشه مسافرت کم بشه خانه کوچک بشه بچه ها اذیت کنن و .... غرغر و غرغر و غرغر.
بعضی بانوان به اینها به چشم ریاضت نگاه می کنند. ریاضت هر کس فرق می کند ریاضت انسان ساز است.
جهان بینی ریاضتی تولید صبر می کند.
جهان بینی راحت طلبی تولید غرغر.
رسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله : أوَّلُ ما عُصِیَ اللّه ُ تبارکَ و تعالى بِسِتِّ خِصالٍ : حُبُّ الدُّنیا ، و حُبُّ الرِّئاسةِ، و حُبُّ الطَّعامِ ، و حُبُّ النِّساءِ ، و حُبُّ النَّومِ ، و حُبُّ الرّاحَةِ .[الخصال : 330/27.]
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : خداوند تبارک و تعالى، نخستین بار به سبب شش خصلت نافرمانى شد: دنیا دوستى، ریاست طلبى، شکم پرستى، زن دوستى، علاقه به خواب و راحت طلبى.
حب النساء منظور نامحرم و حب شهوات من النساء است مراجعه شود به ایه ۱۴ ال عمران .

وظیفه مرد البته وسعت دادن به زندگی و فراهم نمودن آسایش است.

بعضی آقایان همه کاری را در شان خود نمی دانند در حالی که پیامبر چوپان داریم و بیل زدن و کشاورزی معصومین. هر کاری که شما را بیشتر به خدا نزدیک می کند آن بهترین کار است. مدیریت بهتر است یا کارمندی؟ ان که بتوان مفید تر بود و مراقبه داشت و غفلت از یاد خدا نباشد.


 راحت طلبی منجر به تک فرزندی هم می شود.
غذای آماده و فست و فود و بازی نکردن با بچه و ... می شود.
بعضی فرزند می خواهند برای پیری و کوری
بعضی فرزند می خواهند برای نصرت امام زمان عج.


بعصی بانوان پیوسته دنبال سفر تفریخی هستند.
بعضی در سفر هم دنبال هدف خلقت و سفر زیارتی هستند و یا اینکه:
عنه صلى الله علیه و آله :إنَّ لکلِّ اُمَّةٍ سِیاحةً ، و سِیاحةُ اُمَّتی الجِهادُ فی سبیلِ اللّه ِ .[کنز العمّال : 10527 .]
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله :هر امّتى را سیاحتى است؛ و سیاحت امّت من جهاد در راه خداست. این خصوصیتی نیست که در آدم های عادی براحتی پیدا شود.


بعضی فقط خوب ها را می خواهند بخورند. بهترین برنج و بهترین گوشت چرخی گوسفندی، بهترین روغن و ....
در وسعت رزق خوب است انسان وسعت دهد و به مرد توصیه وسعت شده اما زندگی کردن مثل عامه ان چیز دیگر است به شرط پذیرش خانواده بدون زورکردن.
قسمتی از روایت امام صادق ع:
.....بعد از این نان خانه ی مرا روزبه روز از بازار بخر. نان خانه ی من نباید با نانی که در حال حاضر توده ی مردم مصرف می کنند تفاوت داشته باشد. نان خانه ی من باید بعد از این نیمی گندم باشد و نیمی جو. من بحمداللّه توانایی دارم که تا آخر سال خانه ی خود را با نان گندم به بهترین وجهی اداره کنم، ولی این کار را نمی کنم تا در پیشگاه الهی مسأله ی «اندازه گیری معیشت» را رعایت کرده باشم». [1]

[1] . «احب یرانی اللّه قد احسنت تقدیرالمعیشة» : بحارالانوار ، جلد 11، چاپ کمپانی،

 

 

##################

  • شنگول العلما
۳۰
تیر

 

اول معنای تفسیر و تاویل و جری و تطبیق رو ببینیم.
تفسیر» از ریشه «فَسَرَ الأَمْرَ» به معناى أوْضحه و کشف عنه (آشکار نمودن) گرفته شده، از این رو در تعریف تفسیر گفته اند: تفسیر برگرفتنِ نقاب از چهره اَلفاظِ مشکله است. همچنین «تأویل»، از ریشه «اَوْل» گرفته شده، لذا تأویل به معنى اِرجاع دادن مى باشد، و زمانی به کار مى رود که گفتار یا کردارى مایه شبهه، و یا موجب حیرت و سرگردانى شده باشد. لذا تأویل گر در جهت رفع شبهه اقدام نموده، ظاهر شبهه انگیزِ آن گفتار یا کردار را به جایگاه اصلى خود (وجه صحیح آن) باز مى گرداند.


جَرْی‌ و انطباق‌ (تطبیق‌)، اصطلاحی‌ در دانش‌ تفسیر برگرفته‌ از روایات‌ امامان‌ شیعه‌. «جَرْی‌» در لغت‌ به‌ معنای‌ جریان‌ داشتن‌ و جاری‌ شدن‌ است‌ (ابن‌فارس‌؛ ابن‌منظور، ذیل‌ مادّه‌) و به‌ عنوان‌ اصطلاحی‌ قرآنی‌، نخستین‌بار در تفسیرالمیزان‌ به‌ کار رفته‌ است‌.این‌ اصطلاح‌، برگرفته‌ از نصوص‌ و روایاتی‌ است‌ که‌ در زمینه ‌ همگانی‌ و همیشگی‌ بودن‌ آیات‌ قرآن‌ وارد شده‌ و تعبیر جَرْی‌ در آنها به‌ کار رفته‌ است‌ (برای‌ نمونه‌ رجوع کنید به صفار قمی‌، ص‌ 196؛ عیاشی‌، ج‌ 1، ص‌ 85؛ نیز رجوع کنید به طباطبائی‌، 1390ـ 1394، ج‌ 1، ص‌ 42، ج‌ 3، ص‌ 73). اصطلاحِ جَرْی‌ بدین‌ معناست‌ که‌ گستره ‌ شمول‌ قرآن‌ از نظر انطباق‌ بر مصادیق‌، بسیار وسیع‌ است‌ و به‌ موارد نزول‌ آیات‌ اختصاص‌ ندارد، بلکه‌ در هر موردی‌ که‌ با مورد نزول‌ از نظر ملاک‌ و مناط‌ یکسان‌ باشد، جاری‌ می‌شود. لذا بنیاد و پیشینه ‌ این‌ اصطلاح‌ را می‌توان‌ حتی‌ در این‌ تعبیر مفسران‌ و اصولیان‌ شیعه‌ و اهل‌سنّت‌ یافت‌ که‌ عمومیت‌ الفاظ‌ را بر سبب‌ خاص‌ نزول‌ آیه‌ مقدّم‌ می‌دانند ( رجوع کند به طباطبائی‌، 1390ـ 1394، ج‌ 1، ص‌ 42؛ اوسی‌، ص‌ 218؛ نیز رجوع کنید به طباطبائی‌، 1350 ش‌، ص‌ 42). بر این‌ اساس‌ جَرْی‌، همانند کاربرد متداول‌ مَثَلها، منطبق‌ ساختن‌ آیه‌ بر بعضی‌ از مصادیق‌ خارج‌ از موردِ نزول‌ است‌ (طباطبائی‌، 1390ـ1394، ج‌ 3، ص‌ 67؛ اوسی‌، ص‌ 219)

اول از همه ایات رو انسان به خودش تطبیق دهد.
مثلا تا می گن منافق به ذهنمون خارج نشینان طاغوتی نیاد. شاید من هم درجاتی از نفاق داشته باشم.
إِنَّ الْمُنَافِقِینَ یُخَادِعُونَ اللَّهَ وَهُوَ خَادِعُهُمْ وَإِذَا قَامُوا إِلَى الصَّلَاةِ قَامُوا کُسَالَىٰ یُرَاءُونَ النَّاسَ وَلَا یَذْکُرُونَ اللَّهَ إِلَّا قَلِیلًا
 همانا منافقان با خدا مکر و حیله میکنند در حالی که خداوند (به کیفر عملشان) با آنان مکر میکند. و هرگاه به نماز برخیزند با کسالت برخیزند، آن هم برای خودنمایی به مردم و خدا را جز اندکی یاد نمیکنند.
سوره النساء آیه 142

مثلا از نشانه های نفاق نماز با کسالت هست. از نشانه های نفاق ذکر قلیل هست. ذکر قلیل مثلا تمام روز مشغول دنیا بودن و فقط موقع نماز یاد خدا کردن، آن هم بدون حضور قلب درست و حسابی‌. در حالی برای رهایی از حالت نفاق باید ذکر کثیر داشت. (مراقبه)
یا مثلا نمونه ذکر قلیل در علم روانشانسی به جای قرآن و معراج السعاده و.... بریم سراغ فلان غربگرا
در سیاست به جای سوره ممتحنه و ...بریم سراغ چرچیل و ....
 در سلوک به جای ایت الله قاضی و ملاحسینقلی همدانی بریم سراغ بودا و یوگا و ....
 در انقلاب به جای رفتن سراغ انقلاب موسی ع و پیامبر ص  و ...بریم سراغ انقلاب فرانسه و ....
اینها همه یعنی ذکر قلیل.
ذکر کثیر یعنی ریختن معارف در همه ابعاد و حوادث زندگی. ذکر قلیل یعنی معارف فقط به درد گوشه عزلت و اینها می خورد.

البته عبرت گرفتن و بررسی علوم مختلف از شرق و غرب اشکال نداره اما برای کسی که میزان دستش هست یعنی با قرآن و حدیث و ... قوی شده بعد برود ان علوم دیگر را بررسی کند، جواب دهد و ....
ذهن خالی برود سراغ غرب، غربگرا می شه برود سراغ شرق، شرقگرا می شه. در حالی که ما می گیم نه غربی و نه شرقی.
باید ذهن پر باشد از معارف بعدش غرب و شرق را بررسی کنیم. حتی سراغ علوم فنی و مهندسی و .... را هم با ذهن پر باید رفت که به علت و معلول از جنس بیگ بنگ نرسیم. به علت و معلول از جنس حرکت جوهری ملاصدرا برسیم.
وَیَوْمَ نَبْعَثُ فِی کُلِّ أُمَّةٍ شَهِیدًا عَلَیْهِم مِّنْ أَنفُسِهِمْ وَجِئْنَا بِکَ شَهِیدًا عَلَىٰ هَٰؤُلَاءِ وَنَزَّلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ تِبْیَانًا لِّکُلِّ شَیْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَىٰ لِلْمُسْلِمِینَ
 و (یاد کن) روزی را که در هر امّتی، شاهدی بر آنان از خودشان برانگیزیم و تو را بر آنان گواه آوریم و بر تو این کتاب را نازل کردیم که روشنگر هر چیز است و مایه ی هدایت و رحمت و بشارت برای مسلمانان است
سوره النحل آیه 89
 
نکته چهار تفسیر نور: قرآن کتابی جامع برای بیان همه نیازهای جامعه است تبیاناً لکلّ شیء
 
اما یک عده هستند این رو قبول ندارند وقتی می گیم فلان پروفسور گفته، می گن به به و چه چه. وَإِذَا ذُکِرَ الَّذِینَ مِن دُونِهِ إِذَا هُمْ یَسْتَبْشِرُونَ.
وقتی می گیم بهترش رو قرآن و حدیث گفته اشْمَأَزَّتْ قُلُوبُ می گن برو بابا ولمون کن.
وَإِذَا ذُکِرَ اللَّهُ وَحْدَهُ اشْمَأَزَّتْ قُلُوبُ الَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ وَإِذَا ذُکِرَ الَّذِینَ مِن دُونِهِ إِذَا هُمْ یَسْتَبْشِرُونَ
 و هرگاه خداوند به تنهایی یاد شود، دلهای کسانی که به آخرت ایمان ندارند متنفّر میشود، ولی هرگاه از غیر او یاد شود، بیدرنگ شادمان میشوند.
سوره الزمر آیه 45


اما بحث اصلی.
 بحث در حدیث زیر هست. تفسیر المیزان ج ۵ص۷:
امت اسلام شبیه ترین امت ها به بنی اسرائیل است ، رسول خدا (صلی الله علیه و آله ) نیز فرموده است : (( بنی اسرائیل داخل سوراخ هیچ سوسماری نشدند مگر آن که شما نیز داخل آن خواهید شد ))

حالا بنشینیم انقلاب حضرت موسی ع را بررسی کنیم تطبیق دهیم به انقلاب خودمان و نقاط ضعف و راه حل را در بیاریم.
من چند تطبیق می دهم که از نگاه خودم هست. ممکنه نگاه های دیگری هم باشد در کنارش. و البته نگاه های غلط هم هست.


توضیح زیر قبلا ذیل ایه ۷۸ نساء در مطالب قبل گفته شد. اما تکرار می کنم ذیل آیه ۱۳۱ اعراف.
که تکرار در سلوک برای نشاندن در قلب لازمه. سالک از تکرار و مرور معارف خسته نمی شود. چون معارف زبانی به درد نمی خورد معارف باید قلبی بشود.

مشکل که پیش می اد می گن این مال آخونداست، مال نظامه، مال رهبری، مال حزب اللهی و بسیج و ... است
گشایش پیش می اد می گن ببین این مال تعامل با غربه یا اینو پایه هاش رو شاه گذاشت و .....
گرفتاری پیش می اد. اما برای چی؟لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُونَ.

وَلَقَدْ أَخَذْنَا آلَ فِرْعَوْنَ بِالسِّنِینَ وَنَقْصٍ مِّنَ الثَّمَرَاتِ لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُونَ
 و ما نزدیکان فرعون (و قوم او) را به خشکسالی و کمبود میوه ها گرفتار کردیم، شاید متذکر گردند
سوره اعراف آیه 130
به تنها دلیلی که توجه نمی کنیم. لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُونَ. همه اش دنبال یک مقصر خاص و اشکالات مدیریتی و .... هستیم. باشه. دنبال آن ها هم باش. علت های ظاهری را پیگیر باش اما علت باطنی و اصلی لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُونَ را هم پی بگیریم.

فَإِذَا جَاءَتْهُمُ الْحَسَنَةُ قَالُوا لَنَا هَٰذِهِ وَإِن تُصِبْهُمْ سَیِّئَةٌ یَطَّیَّرُوا بِمُوسَىٰ وَمَن مَّعَهُ أَلَا إِنَّمَا طَائِرُهُمْ عِندَ اللَّهِ وَلَٰکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لَا یَعْلَمُونَ
 (اما آنها نه تنها پند نگرفتند، بلکه) هنگامی که نیکی (و نعمت) به آنها میرسید، میگفتند: بخاطر خود ماست ولی موقعی که بدی (و بلا) به آنها میرسید، میگفتند: از شومی موسی و کسان اوست آگاه باشید سرچشمه همه اینها، نزد خداست؛ ولی بیشتر آنها نمیدانند
سوره اعراف آیه 131
 تفسیر المیزان:
حال یا به زبان حالشان و یا با زبان ظاهرشان و این اقوال و اعتراض ها از فردی مسلمان ، نوظهور نیست ، برای اینکه موسی (علیه السلام ) هم با اعتراض هائی نظیر آن از ناحیه بنی اسرائیل روبرو شده بود و قرآن کریم آن را چنین حکایت می کند: (( فاذا جاءتهم الحسنة قالوا لنا هذه و ان تصبهم سیئه یطیروا بموسی و من معه الا انما طائرهم عند الله و لکن اکثرهم لا یعلمون )) ، و این منطق غلط، از سایر امت ها در مورد پیامبرانشان نیز روایت شده ، پس امت اسلام هم در پیمودن این روش نادرست و رفتار غلط با پیامبرشان از سایر امت ها کوتاه نیامدند و قرآن کریم هم درباره تشابه همه امت ها فرموده : (( تشابهت قلوبهم )) .
و امت اسلام شبیه ترین امت ها به بنی اسرائیل است ، رسول خدا (صلی الله علیه و آله ) نیز فرموده است : (( بنی اسرائیل داخل سوراخ هیچ سوسماری نشدند مگر آن که شما نیز داخل آن خواهید شد )) .پایان.


مشکلات انقلاب حضرت موسی ع مشکلات انقلاب ما هم هست. برای همین در جای جای قرآن داستان حضرت موسی ع امده است.

#############

  • شنگول العلما
۱۷
تیر

این متن و مراحلش،  نظریه شخصی است و ممکنه دیگران نظرات دیگه ای داشته باشند.
ترتیب مراحل دقیقا این طور نیست ممکنه کمی پس و پیش باشه. و ممکن کسی روی خودش کار کرده باشه و بعضی مراحل براش پیش نیاد و پرش داشته باشه.

مرحله اول به دل نشستن عشق هست.
در دوران خواستگاری و نامزدی و اینها، طرف مقابل به دل می نشیند.
و این به دل نشستن و عشق و عاشقی هم آسان به نظر می رسه (که عشق آسان نمود اول)
تصور ابتدایی ما از عشق همون تصور از فیلم و رمان هست که وقتی دو نفر بهم رسیدند دیگه پایان فیلمه و یک عمر کنار هم خوشبخت زندگی می کنند. اما( که عشق اسان نمود اول ولی افتاد مشکلها)

اتفاقی یک نفر به دل یک نفر دیگه نمی نشینه.
به دل نشستن هم با زیبایی فرق می کنه.
ممکنه یکی خیلی زیبا باشه به دل ادم هم ننشینه. ممکنه زیبایی معمولی داشته باشه به دل بشینه.
عشق هایی کز پی رنگی بود
عشق نبود عاقبت ننگی بود
اما روند به دل نشستن به صورت معمول این طوری هست:
الْخَبِیثَاتُ لِلْخَبِیثِینَ وَالْخَبِیثُونَ لِلْخَبِیثَاتِ وَالطَّیِّبَاتُ لِلطَّیِّبِینَ وَالطَّیِّبُونَ لِلطَّیِّبَاتِ أُولَٰئِکَ مُبَرَّءُونَ مِمَّا یَقُولُونَ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ کَرِیمٌ
 زنان ناپاک از آن مردان ناپاکند، و مردان ناپاک نیز به زنان ناپاک تعلّق دارند؛ و زنان پاک از آن مردان پاک، و مردان پاک از آن زنان پاکند اینان از نسبتهای ناروایی که (ناپاکان) به آنان میدهند مبرّا هستند؛ و برای آنان آمرزش (الهی) و روزی پرارزشی است
سوره النور آیه 26

اکثرا این طوریه اما ازمایش الهی برای افراد، متفاوت هست و ممکن است ازمایش های خاص شویم با همسران متفاوت.

عقل طبیعی ایمانی می شه حدیث زیر:
أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: قُلْتُ لَهُ مَا اَلْعَقْلُ قَالَ مَا عُبِدَ بِهِ اَلرَّحْمَنُ وَ اُکْتُسِبَ بِهِ اَلْجِنَانُ..‌‌..
شخصى از امام ششم علیه السلام پرسید عقل چیست‌؟ فرمود چیزیست که بوسیله آن خدا پرستش شود و بهشت بدست آید.....
الکافی  ,  جلد۱  ,  صفحه۱۱  

اما حکمت خداوند گاهی اقتضا می کند که:
إِذَا أَرَادَ اللَّهُ أَمْراً سَلَبَ الْعِبَادَ عُقُولَهُمْ فَأَنْفَذَ أَمْرَهُ وَ تَمَّتْ إِرَادَتُهُ فَإِذَا أَنْفَذَ أَمْرَهُ رَدَّ إِلَى کُلِّ ذِی عَقْلٍ عَقْلَهُ فَیَقُولُ کَیْفَ ذَا وَ مِنْ أَیْنَ ذَا»
آن‌گاه که خدا انجام کارى را خواهد، خرد را از بندگانش بردارد و کارش را عملى سازد و خواسته‌اش به اتمام رسد و وقتی کارش را به انجام رسانید خرد هر صاحب خرد را به او برگرداند، پس او خواهد گفت: چگونه این طور شد؟ و از کجا شد؟».
ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول عن آل الرسول(ص)، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ص 442، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1404ق.

اما فقط این شکلی هم نیست این مدلی هم ممکنه باشه البته:
کَم مِن عَقلٍ أسیرٍ تَحتَ هَوى أمیرٍ ! [نهج البلاغة : الحکمة 211 ]
امام على علیه السلام : بسا خردى که اسیر هوسى چیره است.

عقل اسیر هوا می شود. و تصمیم گیرنده هوای نفس.

زن زندگی ازادی فکر می کند به دل نشستن فقط با زیبایی های ظاهری ممکن است.  اون به دل نشستن نیست. فتنه و فریب هست. به دل نشستن مجموع جسم و روح با هم هست با اصالت روح و راهش هم ایه زیر:
إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَٰنُ وُدًّا
 مسلّماً کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند، خداوند رحمان محبّتی برای آنان در دلها قرار میدهد
سوره مریم آیه 96
همسر خوب می خوایم باید میزان ایمان و عمل صالح بالا برود.

مرحله تنهایی:
شب اول ازدواج من این طوری بود که دندونم درد گرفته بود دستم تا ارنج توی دهنم بود و حتی تا کتف. و دنبال اون دندون بی شعور می گشتم.
 ببعی در حیاط یک کله بع بع می کرد و خانواده رو صدا می زد.
یه خواهر کوچولو
اسمش آبجی ببعو
مامان باباش مهربون
خونش چه خوش رنگ و بو
همسر من هم از فراق خانواده گریان بود^_^
اما شب اول ازدواج حضرت علی ع و حضرت زهرا س چطور بود؟
وقتی در شب ازدواج، حضرت علی(ع) حضرت زهرا(س) را نگران و گریان می بیند و علت را جویا می شود، حضرت در پاسخ می فرماید: «تَفَکرتُ فِی حَالی و أمْری عِندَ ذَهابِ عُمرِی و نُزُولی فِی قَبرِی فَشَبَّهتُ دُخُولی فِی فِراشِی بِمَنزِلِی کدُخُولِی إلَی لَحَدِی وَ قَبرِی فَأُشِدُک اللهَ إنْ قُمتَ إلی الصَّلاةِ فَنَعبُدُ اللهَ تَعالَی هَذِه اللَّیلَةُ...؛ در پیرامون حال و رفتار خویش فکر کردم، به یاد پایان عمر خویش و منزلگاه دیگر به نام قبر افتادم که امروز از خانه پدر به خانه شما منتقل شدم و روزی دیگر از اینجا به طرف قبر و قیامت خواهم رفت؛ در این آغازین لحظه های زندگی تو را به خدا سوگند می دهم بیا به نماز بایستیم تا با هم در این شب خدا را عبادت کنیم».[7]
غایة المرام، البازلی شافعی، ص 295؛ احقاق الحق، همان، ج 4، ص 481.
ازدواج آغاز تنهایی است.
آغاز مسولیت های جدید و میدان ازمایش وسیع و جدید.
 
مرحله بعد، مرحله بیرون ریزی صفات بد خود انسان و همسرش هست. اما از انجا که معمولا بدی رو در دیگران بهتر می بینیم به بدی های خودمون کمتر توجه می کنیم. بیشتر می ریم توی نخ بدی های دیگران و همسر و ....

....واللَّهُ مُخْرِجٌ مَّا کُنتُمْ تَکْتُمُونَ
 ....و خداوند آنچه را مخفی میداشتید، آشکار میسازد.
سوره البقره آیه 72

خداوند با فتنه ی اخیر بی حجاب ها را بیرون ریخت.

یعنی یک سری بی حجاب بالقوه وجود داشتند و این فتنه باعث برون ریزی این ها و بالفعل شدنشان شد.

در ازدواج هم که میدان وسیع تری است( مادر همسر، خواهر و برادر همسر و خود همسر با تربیت متفاوت و فامیل همسر و هزاران جوایز نقدی دیگر وجود دارد)
 با انواع امتحان و حوادث روزگار خصوصیات بد انسان و همسرش بیرون می ریزد. قبل از ازدواج ادم فکر می کند چقدر خوب و باتقواست. بعد از ازدواج متوجه می شود این همه خصوصیات بد در من بود و نمی دانستم.

بعضی صبر ندارند و به جای اصلاح زود به طلاق می رسند و این علت بعضی طلاق های زودرس هست.

اوائل ازدواج معمولا مقداری عقب گرد داریم. این عقب گرد برای دودیدن و پریدن است و نه برای سر جای خود ماندن.
برای پریدن از نهر اب اول باید کمی عقب گرد کرد و بعد دوید. شما با ازدواج باید از روی خود بپرید.
عاشقی گر زین سر و گر زان سر است
عاقبت ما را بدان سر رهبر است
بعضی وقتها یک همسر از روی خود می پرد و دیگری نمی پرد و اینجا کار کمی سخت می شود. یک نفر می افتد در سیکل صبر و اگر خوب صبر کند می رسد به رضا و ....
و اگر نکند دعوا می شود. اما بالاخره کار سخت است.

پس مرحله بعد می رسد به ذکر یونسیه.
وَذَا النُّونِ إِذ ذَّهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَن لَّن نَّقْدِرَ عَلَیْهِ فَنَادَىٰ فِی الظُّلُمَاتِ أَن لَّا إِلَٰهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنتُ مِنَ الظَّالِمِینَ
 و ذاالنون ( یونس) را (به یاد آور) در آن هنگام که خشمگین (از میان قوم خود) رفت؛ و چنین میپنداشت که ما بر او تنگ نخواهیم گرفت؛ (امّا موقعی که در کام نهنگ فرو رفت،) در آن ظلمتها(ی متراکم) صدا زد: (خداوندا) جز تو معبودی نیست منزّهی تو من از ستمکاران بودم
سوره انبیاء آیه 87

زود ازدواج رو رها نکن. یونس ع ترک اولی داشت زود قومش را ترک کرد. در این ظلمات مشکلات ازدواج ذکر یونسیه بگوییم.
و آنگاه مشغول عیوب خویش شویم.

طُوبی لِمَن شَغَلَهُ عَیبُهُ عَن عُیوبِ الناس.».
(ابن ابی الحدید، ج 20، ص 296)
خوشا به حال کسی که توجه به عیبش او را از توجه به عیبهای مردم باز دارد.

مرحله بعد اصلاح همسر:
البته باید برای اصلاح همسر تلاش کرد اما معمولا خیلی کم اتفاق می افتد. بیشتر باید پذیرش باشد و کمتر نق زدن و و بیشتر شکر کردن.
حالت ناشکری با فکر کردن به نداشته ها به وجود می اید. و حالت شکر با فکر کردن به داشته ها. (این جمله مهم است) تفکر در داشته ها رو می گم.
 ##################

  • شنگول العلما
۰۳
تیر

بنا رو بسته بودم که کاری که نتونم برم مسجد قبول نکنم.
سر هر کاری می رفتم اول می گفتم من وسط کار می رم مسجد شما قبول می کنی؟ می گفتن نه.
اذیت هم شدم
انتقاد هم‌ می شد که با یک فرزند، بیکاری فرض ندارد هر کاری شد برو.
اما بالاخره بعد از مدتها صبر، بین اون همه ادم رفتم پیش یه تابلوسازی که حافظ قرآن بود و رشته علوم قرانی خوانده بود.
عجیب بود واقعا.
کارگری پیش یک تابلوساز حافظ قرآن. ^_^.
من که هنوز باور نمی شه.
و با هم وسط کار مسجد می رفتیم.
دیگه نگران نماز نبودم بالای داربست هم که بودیم اگر مسجد در دسترس نبود، باز نماز اول وقت سرجاش بود.
خوانندگان وبلاگ فکر می کنند من استاد محسن هستم در حالی که من اوس محسن هستم^_^.
البته هنوز هم حب دنیای بقیه و گاهی خودم برای مسجدم مزاحمت ایجاد می کنه.  

وقتی به چیزی شناخته شدیم پذیرش بیشتر می شه. ذَٰلِکَ أَدْنَىٰ أَن یُعْرَفْنَ فَلَا یُؤْذَیْنَ....
کسی به عفت و پاکدامنی شناخته شد توی عروسی بهش نمی گن  پاشو برقص. چون شناخته شده هست.
اما کسی که پاکدامن هست و کمی شل می زنه بهش پیشنهاد می شه.
یکبار برخورد خشنی کردم با کسی که خواننده زن گذاشته بود دیگه کسی جلوی من خواننده زن نمی ذاره. درواقع جراتش رو ندارن^_^.
در مواردی هم شل زدم اون ها هم شل برخورد می کنند.
وقتی وسط مهمونی می گم من با اجازه رفتم مسجد. می گن این این جوریه دیگه یه مقداری کم داره.
درواقع من بدون مسجد کم دارم. خدا رو کم دارم. نماز در مسجد نباشد راه نفسم بسته می شود. هوای روحانی ام کم می شود.

خانه می خوایم بخریم یا اجاره کنیم چی مهمه؟ میزان دسترسی به مسجد.  
و مسجدش هم خوب باشه.
پیش فرض نماز، مسجد هست. ایاک اعبد نیست ایاک نعبد هست یعنی فعل جمع است. یعنی نماز در مسجد اصله. (یکی از وجوه ایه)

انچه انقلاب را به پیروزی رساند شبکه سازی مردمی در مسجد بود. و آنچه حفظ می کند هم همان است هیچ تغییری نکرده است.
اعلامیه امام خودش پا نداشت همه جا برود. می امد در مساجد و همه جا می رفت.
این ایه را زیاد شنیدیم همان ایه ای که پیامبر ص پیر کرد و ما را هم پیر می کند:
فَاسْتَقِمْ کَمَا أُمِرْتَ وَمَن تَابَ مَعَکَ وَلَا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ
 پس (ای پیامبر) همان گونه که مأمور شده ای، استوار باش و (نیز) هر کس که با تو، به سوی خدا آمده است، و سرکشی نکنید که او به آنچه میکنید بیناست
سوره هود آیه 112
اون مدلی که امر شده (نه دلبخواهی) و همه با هم نه همه بی هم استقامت کنید.
چند ایه بعد از این ایه در مورد نماز است.
یعنی چی؟ کسی که توی نماز شل بزنه نمی تونه مقابل کفار محکم بایسته.
امام خمینی ره که شاه را بیرون کرد و مقابل  امریکا محکم ایستاد و مقابل صدام و نخست وزیر روسیه هیبت امام می گیرتش.
 برای این است که فَاسْتَقِمْ کَمَا أُمِرْتَ را با چند ایه بعدش دید. چند ایه بعد در مورد نماز است. برای همین امام خمینی ره اداب الصلاه و اسرار الصلاه نوشت.

نکته سوم از تفسیر نور:
 3- نماز، قوّت قلب مؤمنان است چون در آیات گذشته، فرمان به استقامت و عدم اعتماد به ظالمان مطرح شد و این امور نیاز به روحیّه ی بالا دارد، لذا در این آیه (۱۱۴هود)، خداوند امر به تقویت روح با اهرم نماز میفرماید. فاستقم.. و اقم الصلاة.

کارکرد اول مسجد اقامه نماز و افزایش ایمان
با نماز و دعا و سخنرانی و .... است. اما مسجد عالی مسجدی مدل مسجد مستند عابدان کهنز هست.
مسجد، بسیجش محله را مراقبت می کند.
کلاسهای تابستانی اش یا ورزشی اش، بچه ها را می اورد پای کار.
امام جماعتش مشکلات مختلف را حل می کند. مشکلات خانوادگی و مشکلات مالی با خمس و زکات و صندوق مسجد و ....
جلوی مسجد مغازه  باشد بهتر است که از اجاره اش تامین هزینه ها انجام شود.

به جای اینکه روی تک تک افراد اداره و کارخونه و .... کار کنیم که درست کار کنند مسجد و نمازخونه اش را قوی کنیم.

گاهی فکر می کنم به جای اینکه بریم صدها کتاب روانشناسی بخوانیم که فرزند خوب تحویل جامعه بدیم یک کار مهم انجام بدیم کاری کنیم که نمازخوان شود.
نمازخوان نه.
اقامه کننده نماز مدل اداب الصلاه.
درواقع کاری کنیم مسجدی شود.
وَأْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلَاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَیْهَا لَا نَسْأَلُکَ رِزْقًا نَّحْنُ نَرْزُقُکَ وَالْعَاقِبَةُ لِلتَّقْوَىٰ
 و خانواده ات را به نماز فرمان ده و بر آن پایدار باش ما از تو روزی نمیخواهیم، (بلکه) ما تو را روزی میدهیم، و سرانجام (نیکو) برای (اهل) تقوا است
سوره طه آیه 132
نماز مثل اسپرین می مونه. خودش درد رو تشخیص می ده می ره درمانش می کنه.
کدوم ایه می گه نماز اسپرین است ایه زیر:

 وَأَقِمِ الصَّلَاةَ طَرَفَیِ النَّهَارِ وَزُلَفًا مِّنَ اللَّیْلِ إِنَّ الْحَسَنَاتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئَاتِ ذَٰلِکَ ذِکْرَىٰ لِلذَّاکِرِینَ
 و نماز را در دو طرف روز و اوایل شب بپادار، (زیرا) بدرستی که کارهای نیکو (همچون نماز)، بدیها را محو میکند، این (فرمان)، تذکّری است برای اهل ذکر.
سوره هود آیه 114
یعنی نماز یه مدل حسنه ای است که مثل اسپرین می ره درد رو (سیئات) تشخیص می ده درمان می کنه.

##################

  • شنگول العلما
۲۴
خرداد

قبلا گفته شد که حکومت دولتی درونش رشد نیست. حکومتی مردمی درونش رشد هست.
یعنی لیقوم الرسول (حکومت) بالقسط اصل نیست. اصل لیقوم الناس بالقسط هست. یعنی حکومت زمینه قیام به قسط ناس را فراهم کند. امام زمان عج ظهور کند که مردم قسط رو به پا کنند.

مردم پتانسیل حضور امام زمان عج رو داشته باشند و فراهم کنند که بعد از ظهور قسط را حول ولایت امام برپا کنند.
 لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنزَلْنَا الْحَدِیدَ فِیهِ بَأْسٌ شَدِیدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِیَعْلَمَ اللَّهُ مَن یَنصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَیْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِیٌّ عَزِیزٌ
 ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم، و با آنها کتاب (آسمانی) و میزان (شناسایی حقّ از باطل و قوانین عادلانه) نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند؛ و آهن را نازل کردیم که در آن نیروی شدید و منافعی برای مردم است، تا خداوند بداند چه کسی او و رسولانش را یاری میکند بیآنکه او را ببینند؛ خداوند قوّی و شکستناپذیر است
سوره الحدید آیه 25

حالا شباهت هایی که بین حکومت  و خانواده وجود داره رو نگاه کنیم.
شباهت به معنای مثل اون بودن نیست. شباهت رو به این معنی بگیریم که یعنی نمونه کوچک تر و همچنین خانواده ها پایه های حکومت.

اگر در سوره نور دقت کرده باشیم، از وسط مباحث خانواده ناگهان می ره سمت مسایل رهبری جامعه.
این یعنی چی؟
یعنی آنکه ولایت پدر و احترام مادر و اجازه گرفتن را در خانواده فهمیده باشه می تونه زمینه مهمی بشه که ولایت امام معصوم و ولایت فقیه و..... رو هم درک کنه.
به کلمه اجازه در دو ایه سوره نور دقت کنیم:
اجازه در خانواده:
وَإِذَا بَلَغَ الْأَطْفَالُ مِنکُمُ الْحُلُمَ فَلْیَسْتَأْذِنُوا کَمَا اسْتَأْذَنَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ کَذَٰلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمْ آیَاتِهِ وَاللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ
 و هنگامی که اطفال شما به سنّ بلوغ رسند باید اجازه بگیرند، همان گونه که اشخاصی که پیش از آنان بودند اجازه میگرفتند؛ اینچنین خداوند آیاتش را برای شما بیان میکند، و خدا دانا و حکیم است
سوره النور آیه 59
  اجازه گرفتن از رهبر الهی در چند ایه بعد همین سوره:
إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَإِذَا کَانُوا مَعَهُ عَلَىٰ أَمْرٍ جَامِعٍ لَّمْ یَذْهَبُوا حَتَّىٰ یَسْتَأْذِنُوهُ إِنَّ الَّذِینَ یَسْتَأْذِنُونَکَ أُولَٰئِکَ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ فَإِذَا اسْتَأْذَنُوکَ لِبَعْضِ شَأْنِهِمْ فَأْذَن لِّمَن شِئْتَ مِنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمُ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ
 مؤمنان واقعی کسانی هستند که به خدا و رسولش ایمان آورده اند و هنگامی که در کار مهمّی (امر جامع) با او باشند، بی اجازه او جایی نمیروند؛ کسانی که از تو اجازه میگیرند، براستی به خدا و پیامبرش ایمان آورده اند در این صورت، هر گاه برای بعضی کارهای مهمّ خود از تو اجازه بخواهند، به هر یک از آنان که میخواهی (و صلاح میبینی) اجازه ده، و برایشان از خدا آمرزش بخواه که خداوند آمرزنده و مهربان است
سوره النور آیه 62
امر جامع در تفسیر نمونه اینگونه امده:
منظور از ((امر جامع )) هر کار مهمی است که اجتماع مردم در آن لازم است و تعاون و همکاریشان ضرورت دارد، خواه مساءله مهم مشورتی باشد، خواه مطلبی پیرامون جهاد و مبارزه با دشمن ، و خواه نماز جمعه در شرائط فوق العاده ، و مانند آن.

پس برای امر جامع خانواده هم باید روشی ارائه شده باشه.

بعضی جاها هم نباید اجازه گرفت.

بریم از رهبر الهی اجازه بگیریم ایا من با مال و جانم در راه دین جهاد کنم؟
خب اجازه نمی خواد. برو جهاد کن دیگه
لَا یَسْتَأْذِنُکَ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ أَن یُجَاهِدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ وَاللَّهُ عَلِیمٌ بِالْمُتَّقِینَ
  کسانی که به خدا و روز بازپسین ایمان دارند، در جهاد با مال و جانشان از تو عذر و اجازه نمیخواهند، و خدا به (حال) تقواپیشگان داناست.
سوره التوبه آیه 44
 
ما یک نمونه اجازه داریم. اجازه بنیامین از پدرش: بنیامین که احتمالا زن و بچه دارد برای سفر  از پدرش، اجازه اش را می گیرند:
فَلَمَّا رَجَعُوا إِلَىٰ أَبِیهِمْ قَالُوا یَا أَبَانَا مُنِعَ مِنَّا الْکَیْلُ فَأَرْسِلْ مَعَنَا أَخَانَا نَکْتَلْ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ
 پس چون به سوی پدر خود باز گشتند، گفتند: ای پدر پیمانه (برای نوبت دیگر) از ما منع شد، پس برادرمان (بنیامین) را با ما بفرست تا سهمیه و پیمانه خود را بگیریم و ما حتما نگهبان او خواهیم بود.
سوره یوسف آیه 63

#بعدی

خب بریم سراغ نماز:
وَأْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلَاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَیْهَا لَا نَسْأَلُکَ رِزْقًا نَّحْنُ نَرْزُقُکَ وَالْعَاقِبَةُ لِلتَّقْوَىٰ
 و خانواده ات را به نماز فرمان ده و بر آن پایدار باش ما از تو روزی نمیخواهیم، (بلکه) ما تو را روزی میدهیم، و سرانجام (نیکو) برای (اهل) تقوا است
سوره طه آیه 132
تمرکز اصلی پدر روی نماز است و رزق دست خداست.
خیلی سخته که پدر به خانواده این را بفهماند یعنی فهماندن چند بیت زیر کار بسیار سختی است مخصوصا برای ذهن های مهندسی طور:
دیده‌‌ ای باید سَبَب سوراخ کُن
تا حُجُب را بَر کَنَد از بیخ و بُن
تا مُسَبِب بیند اَنْدَر لامَکان
هَرزِه دانَد جَهْد و اِکْساب و دُکان
از مُسَبّب می‌رَسَد هر خیر و شَر
نیست اَسْباب و وَسایِط ای پدر

اما در حکومت، تمرکز اصلی پس از رسیدن به قدرت، نماز:
الَّذِینَ إِن مَّکَّنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّکَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنکَرِ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ
 کسانی که اگر آنان را در زمین به قدرت رسانیم، نماز بر پا میدارند و زکات میدهند و (دیگران را) به خوبیها دعوت میکنند و از بدیها بازمیدارند؛ و پایان همه ی امور برای خداست
سوره الحج آیه 41

اما یک شباهت دیگر:
قسمت واصطبر آیه بالا (وَاصْطَبِرْ عَلَیْهَا)  که باید پدر و کنارش مادر انجام دهد را شاید با فاستقم ایه پایین بتوان با هم دید:
فَاسْتَقِمْ کَمَا أُمِرْتَ وَمَن تَابَ مَعَکَ وَلَا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ
 پس همانگونه که فرمان یافته ای، استقامت کن؛ و همچنین کسانی که با تو بسوی خدا آمدهاند (باید استقامت کنند) و طغیان نکنید، که خداوند آنچه را انجام میدهید میبیند
سوره هود آیه 112

پدر خانواده صبر و پایداری زیاد کند بر نماز و بداند و جابیاندازد رزق دست خداست.
پدر جامعه استقامت کند و جا بیاندازد رزق دست خداست و اقتصاد مقاومتی.

قسمت من تاب معک پیر می کند.

پدر بخواهد با کم بسازد می سازد اما خانواده هم استقامت کنند همراهی کنند پیر می کند ادم را. رهبر استقامت کند و من تاب معک پیر می کند.

 اهل ایمان خودشون رو از جهنم حفظ کنند و اهلشان را:
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنفُسَکُمْ وَأَهْلِیکُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ عَلَیْهَا مَلَائِکَةٌ غِلَاظٌ شِدَادٌ لَّا یَعْصُونَ اللَّهَ مَا أَمَرَهُمْ وَیَفْعَلُونَ مَا یُؤْمَرُونَ
 ای کسانی که ایمان آورده اید خود و خانواده خویش را از آتشی که هیزم آن انسانها و سنگهاست نگه دارید؛ آتشی که فرشتگانی بر آن گمارده شده که خشن و سختگیرند و هرگز فرمان خدا را مخالفت نمیکنند و آنچه را فرمان داده شده اند (به طور کامل) اجرا مینمایند
سوره التحریم آیه 6

پیامبر ص و علی ع پدران امت، اهلشان را حفظ می کنند. ما باید اجابت کنیم:
 یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَجِیبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاکُمْ لِمَا یُحْیِیکُمْ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَیْهِ تُحْشَرُونَ
 ای کسانی که ایمان آوردهاید دعوت خدا و پیامبر را اجابت کنید هنگامی که شما را به سوی چیزی میخواند که شما را حیات میبخشد و بدانید خداوند میان انسان و قلب او حایل میشود، و همه شما (در قیامت) نزد او گردآوری میشوید
سوره انفال آیه 24


اطاعت از شوهر در امور معروف در حدیث زیر:
اسمعن یا هولاء اُبایعکنّ علی ألّا تشرکن فی اللَّه شیئاً و لا تسرقن و لا تزنین و لا تقتلن أولادکنّ و لا تأتین ببهتانٍ تفترینه بین أیدیکنّ و أرجلکنّ و لا تعصین بعولتکنّ فی معروف، اقررتنّ؟ قلن: نعم؛[3]کافی، ج 5، ص 526، حدیث 2؛ وسائل الشیعه، ج 20، ص 210، کتاب نکاح، مقدمات النکاح، باب 817، حدیث 1.
ای زنان حاضر بشنوید، من با شما بیعت می کنم بر اینکه چیزی را شریک خدا قرار ندهید، دزدی نکنید، زنا نکنید، فرزندان خود را نکشید و به بهتان و افترا فرزند حاصل از رابطه نامشروع را بر شوهرتان نبندید و در کارهای معروف از شوهرتان سرپیچی نکنید. آیا بر این موارد اقرار می کنید؟ گفتند: آری.»

اطاعت از رهبر الهی در امور معروف:
یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ إِذَا جَاءَکَ الْمُؤْمِنَاتُ یُبَایِعْنَکَ عَلَىٰ أَن لَّا یُشْرِکْنَ بِاللَّهِ شَیْئًا وَلَا یَسْرِقْنَ وَلَا یَزْنِینَ وَلَا یَقْتُلْنَ أَوْلَادَهُنَّ وَلَا یَأْتِینَ بِبُهْتَانٍ یَفْتَرِینَهُ بَیْنَ أَیْدِیهِنَّ وَأَرْجُلِهِنَّ وَلَا یَعْصِینَکَ فِی مَعْرُوفٍ فَبَایِعْهُنَّ وَاسْتَغْفِرْ لَهُنَّ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ
 ای پیامبر هنگامی که زنان مؤمن نزد تو آیند و با تو بیعت کنند که چیزی را شریک خدا قرار ندهند، دزدی و زنا نکنند، فرزندان خود را نکشند، تهمت و افترایی پیش دست و پای خود نیاورند و در هیچ کار شایسته ای (معروف) مخالفت فرمان تو نکنند، با آنها بیعت کن و برای آنان از درگاه خداوند آمرزش بطلب که خداوند آمرزنده و مهربان است
سوره الممتحنه آیه 12
شرحش شاید بعدا.

و اما ادامه:
در روایت زیر زنان، نرم مقابل همسر و نفوذناپذیر مقابل خانواده اش (پیش نیاز مدیریت واحد)
 ....فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص أَ لَا أُخْبِرُکُمْ بِخَیْرِ نِسَائِکُمْ قَالُوا بَلَى یَا رَسُولَ اللَّهِ فَأَخْبِرْنَا قَالَ إِنَّ مِنْ خَیْرِ نِسَائِکُمُ الْوَلُودَ الْوَدُودَ السَّتِیرَةَ الْعَفِیفَةَ الْعَزِیزَةَ فِی أَهْلِهَا الذَّلِیلَةَ مَعَ بَعْلِهَا الْمُتَبَرِّجَةَ مَعَ زَوْجِهَا الْحَصَانَ مَعَ غَیْرِهِ الَّتِی تَسْمَعُ قَوْلَهُ وَ تُطِیعُ أَمْرَهُ وَ......پس رسول خدا (ص) فرمودند: آیا برایتان بگویم بهترین زنان شما کدامند؟ اصحاب عرض کردند بفرمائید، حضرت فرمود: از بهترین زنان شما آن زنى است که پر فرزند و مهربان، پوشیده و پاکدامن بوده و مقابل خانواده خود عزیز(نفوذناپذیر) و مقابل شوهر ذلیل(رام و نفوذپذیر) باشد،....
عزیز و ذلیل عربی با فارسی فرق دارد.

در این آیه زیر  نرمی مقابل مومنان و نفوذ ناپذیری مقابل کافران:
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا مَن یَرْتَدَّ مِنکُمْ عَن دِینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَیُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْکَافِرِینَ یُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَلَا یَخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ ذَٰلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتِیهِ مَن یَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ
 ای کسانی که ایمان آورده اید هر کس از شما، از آیین خود بازگردد، (به خدا زیانی نمیرساند؛ خداوند جمعیّتی را می آورد که آنها را دوست دارد و آنان (نیز) او را دوست دارند، در برابر مؤمنان متواضع، و در برابر کافران سرسخت و نیرومندند؛ آنها در راه خدا جهاد میکنند، و از سرزنش هیچ ملامتگری هراسی ندارند. این، فضل خداست که به هر کس بخواهد (و شایسته ببیند) میدهد؛ و (فضل) خدا وسیع، و خداوند داناست
سوره المائده آیه 54


اطاعت نکردن از پدر و مادر در شرک:
وَوَصَّیْنَا الْإِنسَانَ بِوَالِدَیْهِ حُسْنًا وَإِن جَاهَدَاکَ لِتُشْرِکَ بِی مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ فَلَا تُطِعْهُمَا إِلَیَّ مَرْجِعُکُمْ فَأُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ
  و به انسان سفارش کردیم که به پدر و مادر خود نیکی کند، و(لی) اگر آنها با تو درکوشند تا چیزی را که بدان علم نداری با من شریک گردانی، از ایشان اطاعت مکن. سرانجامتان به سوی من است، و شما را از (حقیقت) آنچه انجام میدادید باخبر خواهم کرد..
سوره العنکبوت آیه 8

اطاعت نکردن از احبار و رهبان بدون وجه شرعی بدون وصل به خدا:
اتَّخَذُوا أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَابًا مِّن دُونِ اللَّهِ وَالْمَسِیحَ ابْنَ مَرْیَمَ وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِیَعْبُدُوا إِلَٰهًا وَاحِدًا لَّا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ سُبْحَانَهُ عَمَّا یُشْرِکُونَ
 (اهل کتاب،) دانشمندان و راهبانِ خود و مسیح فرزند مریم را به جای خداوند به خدائی گرفتند، در حالی که دستور نداشتند جز خدای یکتا را که معبودی جز او نیست بپرستند. خداوند از هر چه برای او شریک میپندارند، منزّه است
سوره التوبه آیه 31


عفو و صفح و غفران در خانواده:
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّ مِنْ أَزْوَاجِکُمْ وَأَوْلَادِکُمْ عَدُوًّا لَّکُمْ فَاحْذَرُوهُمْ وَإِن تَعْفُوا وَتَصْفَحُوا وَتَغْفِرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ
 ای کسانی که ایمان آورده اید بعضی از همسران و فرزندانتان دشمنان شما هستند، از آنها برحذر باشید؛ و اگر عفو کنید و چشم بپوشید و ببخشید، (خدا شما را میبخشد)؛ چرا که خداوند بخشنده و مهربان است
سوره التغابن آیه 14

تفسیر نور: عفو به معنای گذشت و صفح به معنای ترک سرزنش و مغفرت به معنای از یاد بردن و به فراموشی سپردن است و این سه امر (عفو و صفح و مغفرت) سه گام در برخورد با خطاهای دیگران و از جمله همسر و فرزند است.
تفسیر نور:
در تمام قرآن، هیچ کجا کلمات عفو و صفح و مغفرت، پشت سر هم نیامده است، جز در مورد زندگی خانوادگی با همسر و فرزند. یعنی حتی در موردی که هم فکری نیست و باید از آنان بر حذر بود، باز هم عفو و صفح و مغفرت را باید مراعات کرد.

عفو و صفح در اجتماع:
فَبِمَا نَقْضِهِم مِّیثَاقَهُمْ لَعَنَّاهُمْ وَجَعَلْنَا قُلُوبَهُمْ قَاسِیَةً یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَن مَّوَاضِعِهِ وَنَسُوا حَظًّا مِّمَّا ذُکِّرُوا بِهِ وَلَا تَزَالُ تَطَّلِعُ عَلَىٰ خَائِنَةٍ مِّنْهُمْ إِلَّا قَلِیلًا مِّنْهُمْ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاصْفَحْ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ
 ولی بخاطر پیمانشکنی، آنها را از رحمت خویش دور ساختیم؛ و دلهای آنان را سخت و سنگین نمودیم؛ سخنان (خدا) را از موردش تحریف میکنند؛ و بخشی از آنچه را به آنها گوشزد شده بود، فراموش کردند؛ و هر زمان، از خیانتی (تازه) از آنها آگاه میشوی، مگر عده کمی از آنان؛ ولی از آنها درگذر و صرفنظر کن، که خداوند نیکوکاران را دوست میدارد
سوره المائده آیه 13
ایه بالا را کوتاه بگم یعنی مثلا گاهی ندید نگرفتن باعث می شه بره جزء منافقین و در کانال های اون طرف ابی پیداش بشه.
 و با ندید گرفتن او را در حلقه خودمون نگه می داریم اما کار هم زیاد دستش نمی دیم مثلا ممکنه حتی در فلان نهاد هم باشه‌.

عفو و صفح در حکومت است اما غفران نیست چرا؟

شاید چون اینجا حق الناس و بیت المال است و باید جوری مسولیت بدیم با توجه به سابقه که این دو پایمال نشه. مثلا معاونتی است زیر نظر مدیری باتقوا که در حلقه بماند.

جمله زیر رو ندید بگیرید چون نه اطلاع دقیقی دارم و نه اشرافی به موضوع. اما ممکن است چنین فردی رو بفرستند مجمع تشخیص مصلحت ممکن است‌ در حد یک امکان نگاه کنید. کسی باید این حرف را بزند که می داند و نه من بی خبر.

از یک حدی هم که خیانت گذشت، اخراج می شود و یا حصر می شود مثل سامری در زمان موسی ع یا اعدام و ...

جعل مودة و رحمه بین همسران:
وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ
 و از نشانه های او اینکه همسرانی از جنس خودتان برای شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید، و در میانتان مودّت و رحمت قرار داد؛ در این نشانه هایی است برای گروهی که تفکّر میکنند
سوره الروم آیه 21


پیامبر مظهر رحمت و درخواست مودت با قربی (اهل بیت):

وَمَا أَرْسَلْنَاکَ إِلَّا رَحْمَةً لِّلْعَالَمِینَ
 ما تو را جز برای رحمت جهانیان نفرستادیم
سوره انبیاء آیه 107

 ذَٰلِکَ الَّذِی یُبَشِّرُ اللَّهُ عِبَادَهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ قُل لَّا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَىٰ وَمَن یَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَّزِدْ لَهُ فِیهَا حُسْنًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَکُورٌ
 این همان چیزی است که خداوند بندگانش را که ایمان آورده و اعمال صالح انجام دادهاند به آن نوید میدهد بگو: من هیچ پاداشی از شما بر رسالتم درخواست نمیکنم جز دوستداشتن نزدیکانم ( اهل بیتم) ؛ و هر کس کار نیکی انجام دهد ، بر نیکی اش میافزاییم؛ چرا که خداوند آمرزنده و سپاسگزار است
سوره الشوری آیه 23

طلب استعفار پدر برای فرزند و رهبر برای جامعه:
قَالُوا یَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا کُنَّا خَاطِئِینَ
 گفتند: پدر از خدا آمرزش گناهان ما را بخواه، که ما خطاکار بودیم
سوره یوسف آیه 97

وَمَا أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلَّا لِیُطَاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذ ظَّلَمُوا أَنفُسَهُمْ جَاءُوکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَّحِیمًا
 ما هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر برای این که به فرمان خدا، از وی اطاعت شود. و اگر این مخالفان، هنگامی که به خود ستم میکردند (و فرمانهای خدا را زیر پا میگذاردند)، به نزد تو میآمدند؛ و از خدا طلب آمرزش میکردند؛ و پیامبر هم برای آنها استغفار میکرد؛ خدا را توبه پذیر و مهربان مییافتند.
سوره النساء آیه 64

مدیریت واحد در کنار مشورت:
الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ ... (۳۴نساء)

در زیر کلمه عزتموا نیست عزمت هست. مفرد یعنی بعد از مشورت یک نفر تصمیم می گیرد. دو رهبر نداریم یکی داریم دو امام همزمان نداریم امام حسن ع امام اول است بعد امام حسین ع. دو تایی با هم امام باشند نمی شود.

فَبِمَا رَحْمَةٍ مِّنَ اللَّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ کُنتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لَانفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِی الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَوَکِّلِینَ
 به (برکت) رحمت الهی، در برابر آنان ( مردم) نرم (و مهربان) شدی و اگر خشن و سنگدل بودی، از اطراف تو، پراکنده میشدند. پس آنها را ببخش و برای آنها آمرزش بطلب و در کارها، با آنان مشورت کن اما هنگامی که تصمیم گرفتی، (قاطع باش و) بر خدا توکل کن زیرا خداوند متوکلان را دوست دارد.
سوره آل عمران آیه 159

در نماز همسران کنار هم نمی شود نماز بخوانند. مرد جلوتر باشد.
در نماز جماعت امام جماعت جلو.
این به معنای بهتر بودن مرد نیست چون بهتر بودن به انجام بهتر وظیفه در مسولیت و تقواست
....انَّ أَکْرَمَکُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ ...
سوره الحجرات آیه 13

جایگاه مادر که بهشت زیر قدم هایش است و تربیت بیشتر به عهده اش است، احیا کننده فرزند. احیای معنوی فرزند یعنی احیای تمام بشریت:
...وَمَنْ أَحْیَاهَا فَکَأَنَّمَا أَحْیَا النَّاسَ جَمِیعًا ...
سوره المائده آیه 32

و رسول احیاگر مردم:
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَجِیبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاکُمْ لِمَا یُحْیِیکُمْ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَیْهِ تُحْشَرُونَ
 ای کسانی که ایمان آوردهاید دعوت خدا و پیامبر را اجابت کنید هنگامی که شما را به سوی چیزی میخواند که شما را حیات میبخشد و بدانید خداوند میان انسان و قلب او حایل میشود، و همه شما (در قیامت) نزد او گردآوری میشوید
سوره انفال آیه 24

همسران مایه آرامش:
وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ
 و از نشانه های او اینکه همسرانی از جنس خودتان برای شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید، و در میانتان مودّت و رحمت قرار داد؛ در این نشانه هایی است برای گروهی که تفکّر میکنند
سوره الروم آیه 21
تسکنوا بین همسران سر ریز می شه بین فرزندان.

رسول مایه ارامش:
ثُمَّ أَنزَلَ اللَّهُ سَکِینَتَهُ عَلَىٰ رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِینَ وَأَنزَلَ جُنُودًا لَّمْ تَرَوْهَا وَعَذَّبَ الَّذِینَ کَفَرُوا وَذَٰلِکَ جَزَاءُ الْکَافِرِینَ
 سپس خداوند سکینه خود را بر پیامبرش و بر مؤمنان نازل کرد؛ و لشکرهایی فرستاد که شما نمیدیدید؛ و کافران را مجازات کرد؛ و این است جزای کافران
سوره التوبه آیه 26
تزکیه رسول سر ریز می شه در جامعه.
تزکیه و توکل امام خمینی ره سر ریز شد در سربازانش.

نفقه مرد به زن رو به عنوان انفاق بگیریم. انفاق واجب. باعث دل کندن از مال و تزکیه می شه.
الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ وَبِمَا أَنفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ ....
سوره النساء آیه 34
 

انفاق واجب در دین خمس و زکات:
خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَکِّیهِم بِهَا وَصَلِّ عَلَیْهِمْ إِنَّ صَلَاتَکَ سَکَنٌ لَّهُمْ وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ
 از اموال آنها صدقه ای (بعنوان زکات) بگیر، تا بوسیله آن، آنها را پاک سازی و پرورش دهی و (به هنگام گرفتن زکات،) به آنها دعا کن؛ که دعای تو، مایه آرامش آنهاست؛ و خداوند شنوا و داناست
سوره التوبه آیه 103

 

بال خاکساری فرزند مقابل والدین به خاطر ربیانی. هرچه ربیانی بیشتر احترام بیشتر.
وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَقُل رَّبِّ ارْحَمْهُمَا کَمَا رَبَّیَانِی صَغِیرًا
 و بالهای تواضع خویش را از محبّت و لطف، در برابر آنان فرود آر و بگو: پروردگارا همانگونه که آنها مرا در کوچکی تربیت کردند، مشمول رحمتشان قرار ده
سوره اسراء آیه 24

تسلیم کامل و صلوات در ایه زیر:
إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیِّ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِیمًا
 خدا و فرشتگانش بر پیامبر درود میفرستد؛ ای کسانی که ایمان آورده اید، بر او درود فرستید و سلام گویید و کاملاً تسلیم (فرمان او) باشید.
سوره احزاب آیه 56

در بعضی خانواده ها چهار فرزند هیچ کدوم شبیه هم نمی شوند و سر یک سفره به خاطر اختلافات به زور جمع می شوند.
و گاهی جمع نمی شوند.
 حالا رهبر الهی جامعه چقدر سخت است این همه فرزند  با انواع مختلف تفکر را سر سفره دین و نظام اسلامی کنار هم نگه دارد

البته این متن می تونه ادامه داشته باشه اما تا اینجا به ذهن من خطور کرد.

 

  • شنگول العلما
۱۵
خرداد


سالک واقعی یعنی سلوک با همون چیزهایی که هست و داره. اگر خداوند رب است یعنی مالک مدبر. پس هیچ اتفاقی اتفاقی نیست.

در تفسیر منسوب به امام عسکری آمده که عبد الله بن یحیی بر امیر مؤمنان وارد شد. نزد امام صندلی ای بود و امام او را به نشستن بر آن فراخواند. عبدالله نشست که صندلی کج شد و او افتاد و سرش به شدت شکست به نحوی که استخوان جمجمه آشکار شد و دردش غیر قابل تحمل بود. امام دستور داد زخم را شستشو دادند و دست بر زخم کشید و از آب دهان بر آن مالید و به برکت امام زخم فوری خوب شد. عبدالله از امام پرسید به چه گناه مستحق این بلا شدم ؟ امام فرمود به خاطر این که هنگام نشستن "بسم الله الرحمن الرحیم" بر زبان نراندی. خدا تو را به این بلا گرفتار کرد تا از تقصیر در این امر مورد خواست خدا که ترک کردی، پاک کند . آیا نمی دانی که رسول خدا مرا از خدا خبر داد که فرمود:
هر امر مهمی که با "بسم الله الرحمن الرحیم" شروع نشود، ابتر و ناقص می باشد. (3)
3. بحار الانوار ،مجلسی، ج73، ص305(به نقل از تفسیر منسوب به امام عسکری) ، بیروت.
عبد الله بن یحیی از یاران عادی امام نبود از یاران ویژه امام علی ع بود. و از استادی شنیدم جزء شرطة  الخمیس بوده.
روایت بالا یک جسم (ظاهر) داره یک روح (باطن)
جسمش صندلی ای نامناسب.
روحش نگفتن بسم الله.
نگفتن بسم الله باعث می شه پایه های صندلی استحکامشون کم بشه و بشکنه.
نگو نمی شه. چطور نماز باران ابرها را به حرکت در می اورد چطور؟

همه سنگ ها مثل هم نیستند.
بعضی از سنگها از خوف خدا از کوه می افتند:
ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُکُم مِّن بَعْدِ ذَٰلِکَ فَهِیَ کَالْحِجَارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً وَإِنَّ مِنَ الْحِجَارَةِ لَمَا یَتَفَجَّرُ مِنْهُ الْأَنْهَارُ وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا یَشَّقَّقُ فَیَخْرُجُ مِنْهُ الْمَاءُ وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا یَهْبِطُ مِنْ خَشْیَةِ اللَّهِ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ
 سپس دلهای شما بعد از این واقعه سخت شد؛ همچون سنگ، یا سختتر چرا که پاره ای از سنگها میشکافد، و از آن نهرها جاری میشود؛ و پارهای از آنها شکاف برمیدارد ، و آب از آن تراوش میکند؛ و پاره ای از خوف خدا (از فراز کوه) به زیر می افتد؛ (اما دلهای شما، نه از خوف خدا میتپد، و نه سرچشمه علم و دانش و عواطف انسانی است) و خداوند از اعمال شما غافل نیست
سوره البقره آیه 74

ستون حنانه از دوری پیامبر ص ناله می کند و ...
همه عالم شعور دارد.  


اگر آدم عادی بسم الله نگوید ممکن است هیچ اتفاقی براش نیافتد.
 اما کسی که می گوید سالکم. یا می خوام یار امام زمان عج باشم یا شیعه واقعی باشم و .... مثل همه باهاشون رفتار نمی شه.
بسم الله نگوید کارش به مشکل می خوره.
یک مذهبی یک مقدار مویش بیرون باشد تنبیه می شود اما غیرمذهبی کشف حجاب هم کند چند بار با حوادث مختلف بهش تذکر می دن اما بعد از  اتمام حجت ، رها می شه.(استدراج)

حالا بریم سراغ شاهد قرآنی:
اصحاب سبت امتحان خاص شده اند.
وَاسْأَلْهُمْ عَنِ الْقَرْیَةِ الَّتِی کَانَتْ حَاضِرَةَ الْبَحْرِ إِذْ یَعْدُونَ فِی السَّبْتِ إِذْ تَأْتِیهِمْ حِیتَانُهُمْ یَوْمَ سَبْتِهِمْ شُرَّعًا وَیَوْمَ لَا یَسْبِتُونَ لَا تَأْتِیهِمْ کَذَٰلِکَ نَبْلُوهُم بِمَا کَانُوا یَفْسُقُونَ
 و (ای پیامبر) از آنان دربارهی (مردم) آن آبادی که کنار دریا بود سؤال کن آنگاه که (به قانون،) در روز شنبه تجاوز میکردند، هنگامی که روز تعطیلی (شنبه)، ماهیها (به روی آب در) کنارههای دریا به نزد آنان میآمدند، و(لی) روزی که تعطیل نبودند، ماهیان آشکار نمیشدند. ما این گونه آنان را به خاطر تجاوز و فسقشان آزمایش میکردیم
سوره اعراف آیه 163
ادم با خودش فکر می کنه این چه مدل امتحانیه که روز شنبه ماهی گیری نکنند و دقیقا همان روز شنبه ماهی ها بیشتر می ایند. اخر ایه توضیح این طور آمده:کَذَٰلِکَ نَبْلُوهُم بِمَا کَانُوا یَفْسُقُونَ
به خاطر فسق، این جوری امتحان شده اند.
پس امتحان عجیب کرونا از جهان هم نتیجه اعمال گذشته ی ماست. علت ظاهری اش اینه که از خفاش یا دست ساخته بشر. علت باطنی اعمال گذشته ما.
پس امتحان های خاص هر کس در زندگی  نتیجه اعمال گذشته یا خصوصیات گذشته او است و ....


لغزش ها هم همین طور. همه، همه جا نمی لغزند. ان عده ای که در جنگ احد لغزیدند به خاطر چی بود؟اسْتَزَلَّهُمُ الشَّیْطَانُ بِبَعْضِ مَا کَسَبُوا.
شیطان سوار چی شد؟ سوار ببعض ما کسبوا.

 إِنَّ الَّذِینَ تَوَلَّوْا مِنکُمْ یَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ إِنَّمَا اسْتَزَلَّهُمُ الشَّیْطَانُ بِبَعْضِ مَا کَسَبُوا وَلَقَدْ عَفَا اللَّهُ عَنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ حَلِیمٌ
  روزی که دو گروه (در اُحد) با هم رویاروی شدند، کسانی که از میان شما (به دشمن) پشت کردند، در حقیقت جز این نبود که به سبب پاره ای از آنچه (از گناه) حاصل کرده بودند، شیطان آنان را بلغزانید.. و قطعاً خدا از ایشان درگذشت؛ زیرا خدا آمرزگار بردبار است.
سوره آل عمران آیه 155

بریم سراغ حضرت یونس ع:
جسم کار این بود که قرعه انداختن و حضرت یونس ع را به دریا انداختند
اما روحش چی بود؟ ترک اولای ترک قومش.
پس اگر حضرت یونس ع زود ترک قوم نمی کرد قرعه کشی هم یه چیز دیگه می شد.
پس قرعه کشی هم اتفاقی نیست.
اصلا چیزی به نام شانس نداریم. به جای شانس اسمش را بگذاریم فضل.
وقتی در قرعه کشی کسی برنده شد یا وضعش بهتر شد شانس نیاورده. فضل آورده. یعنی یا خصلت خوبی در خود پرورش داده مثلا کریم بودن یا بیداری سحر یا نماز اول وقت و .... این جوری فضل را به خود جذب کرده. شانس نداریم.
علامه طباطبایی فضل خدا را کسب کرد و از یک ادم با هوش معمولی تبدیل شد به فیلسوف:
(در اوایل تحصیل که به صرف و نحو اشتغال داشتم، علاقهٔ زیادی به ادامه تحصیل نداشتم و از این رو هر چه می‌خواندم، نمی‌فهمیدم و چهار سال به همین نحو گذراندم. پس از آن یک باره عنایت خدایی دامن گیرم شده عوضم کرد و در خود یک نوع شیفتگی و بیتابی نسبت به تحصیل کمال، حس نمودم. )
هوش علت ظاهری و اخلاص علت باطنی.
اخلاص که بالا رود هوش را هم بالا می برد.


فَسَاهَمَ فَکَانَ مِنَ الْمُدْحَضِینَ
 پس یونس با مسافران کشتی قرعه انداخت و از بازندگان شد.
سوره الصافات آیه 141

وَذَا النُّونِ إِذ ذَّهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَن لَّن نَّقْدِرَ عَلَیْهِ فَنَادَىٰ فِی الظُّلُمَاتِ أَن لَّا إِلَٰهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنتُ مِنَ الظَّالِمِینَ
 و ذاالنون (= یونس) را (به یاد آور) در آن هنگام که خشمگین (از میان قوم خود) رفت؛ و چنین میپنداشت که ما بر او تنگ نخواهیم گرفت؛ (امّا موقعی که در کام نهنگ فرو رفت،) در آن ظلمتها(ی متراکم) صدا زد: (خداوندا) جز تو معبودی نیست منزّهی تو من از ستمکاران بودم
سوره انبیاء آیه 87

حالا حضرت یونس اگر بصیرت نداشت می گفت وای چرا این جوری شد چه شانس بدی داشتم قرعه به نام من افتاد. لعنت به این شانس و قرعه.
اما او بصیر است روح را می بیند می گوید
لَّا إِلَٰهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنتُ مِنَ الظَّالِمِینَ.

حالا این روایت و ایه رو بریزیم در تمام زندگی و حوادث:

بارها گفته ام و به اشکال مختلف اثبات کردم که گرانی جسم دارد که می شه مسول و مدیر و عرضه و تقاضا و ....
یک روح دارد که می شه تقوا طبق ایه ۹۶ اعراف و ۶۶ مائده و آیه ۲ و۳ طلاق....
و اصالت با روح است.
هم جسم رعایت شود هم روح. اما اصالت با روح است.

کشور ما یک کشور عادی نیست. یک کشور اسلامی است یا لااقل ادعای اسلام دارد. اسلام کنار معارف، کنار حجت ها و شهدایی که هی می ایند و هشدار می دهند با اعمالشان و وصیت هایشان.
پس ما که تقوا رعایت نکنیم گرانی می اد اما مثلا فلان کشور اروپایی رعایت نکند ممکن است گرانی نیاد‌.
اما در همان غرب هم مذهبی داریم و غیرمذهبی و خدا با انها متفاوت برخورد می کند.

چون کشور ما ادعای شیعه علی ع دارد پس ما هم درواقع حکم عبدالله بن یحیی را داریم بین کشورها. حجت هم که هر از گاهی می رسد مثل حاج قاسم و حججی و شهدای اخیر فتنه و ...

حالا مثلا اگر لاستیک ماشین پنچر شد ادم می گوید لعنت به کسی که اینجا خرده شیشه انداخت.
اما بصیر باشد می گوید:
لَّا إِلَٰهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنتُ مِنَ الظَّالِمِینَ.
امروز نماز صبحم رو دیر خواندم خداوند هم وقتم رو تلف کرد با پنچری.

فرزند خردسال می خورد زمین و دستش اسیب می بیند.
تشر به بچه می زنیم مراقب باش خب.
بصیر می گوید  لَّا إِلَٰهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنتُ مِنَ الظَّالِمِینَ
امروز مثلا فلان گناه کردم این اتفاق افتاد.
بچه معصوم که گناه نمی کند که عذاب شود. لابد ما گناهی کردیم که بلا سر او می آید.


عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ قَالَ: أَمَا إِنَّهُ لَیْسَ مِنْ عِرْقٍ یَضْرِبُ وَ لاَ نَکْبَةٍ وَ لاَ صُدَاعٍ وَ لاَ مَرَضٍ إِلاَّ بِذَنْبٍ وَ ذَلِکَ قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِی کِتَابِهِ وَ مٰا أَصٰابَکُمْ مِنْ مُصِیبَةٍ فَبِمٰا کَسَبَتْ أَیْدِیکُمْ وَ یَعْفُوا عَنْ کَثِیرٍ ثُمَّ قَالَ وَ مَا یَعْفُو اَللَّهُ أَکْثَرُ مِمَّا یَأْخُذُ بِهِ .
از امام ششم(علیه السّلام):هیچ تب و نکبت و سر دردى و بیمارى‌اى پیش نمى‌آید مگر از گناه چنان که خداوند میفرماید:(هر مصیبتى که بسرتان آید از اعمالى است که کسب کرده‌اید و تازه خداوند از بسیارى از آنها صرف نظر میکند شورى/۲۹)و آنچه خدا میبخشد و ندیده میگیرد بیشتر است از آنچه را که بدان انتقام میکشد.

البته حوادث فقط از گناه نیست. گاهی تمرین مربی است برای ورزیده شدن و ....
بلا انواع دارد ترفیعی، تنبیهی، تنزیهی و یا ترکیبی و ...
مثلا شما باید ابتدا مدتی وزنه فقر بزنی تا بتوانی مسول فلان جا بشی و به فکر همه.

باید کودک بدخواب داشته باشی تا عادت کنی به کم خوابی که
 کَانُوا قَلِیلًا مِّنَ اللَّیْلِ مَا یَهْجَعُونَ
 آنها کمی از شب را میخوابیدند،
سوره الذاریات آیه 17
در نماز مستحبی مثل نماز شب شرط قبله نیست پس با کودک روی پا یا در بغل هم‌ می شود نماز شب خواند. شاید هم بشود گفت از گناهان گذشتیمان باشد که قدرت عبادت باحال با این مدل کودک گرفته شده است.
مثلا حب دنیا در دل باشد شیرینی عبادت گرفته می شود با کودک بدخواب.
 یا مثلا ما رفلاکس و شیرخشک می بینیم اما اذیت شیاطین، کودک را بدخواب می کند که باید زیاد در خانه قرآن بخوانیم.
قران نخواندن یا کم خواندن در خانه نتیجه می دهد رفت و امد شیاطین نتیجه می دهد کودک بدخواب.
 باید قران خواند تا خانه محل عبور فرشته ها شود یا بلند اذان بگیم در خانه.
یا حیوان خانگی  در خانه بگذاریم که شیطان مشغول ان شود و نه اینکه سگ داشته باشیم که فرشته ها را دور کند.
دعوا هم در این خانه ها بیشتر است. چون  شیطان فکر شیطانی هم با خود می اورد.
ما نمی دانیم کودک بدخواب برای نمازشب خوان شدن ماست یا گناهان ما یا غیره پس بهترین حالت حالت خوف و رجاست.
از خود من کودک بدخواب حال ها گرفته است.

در مقابل تفکر یونسی ع ( توحید ربوبی) تفکر یهودی هم داریم:

وَقَالَتِ الْیَهُودُ یَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَیْدِیهِمْ وَلُعِنُوا بِمَا قَالُوا بَلْ یَدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ یُنفِقُ کَیْفَ یَشَاءُ وَلَیَزِیدَنَّ کَثِیرًا مِّنْهُم مَّا أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ طُغْیَانًا وَکُفْرًا وَأَلْقَیْنَا بَیْنَهُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ إِلَىٰ یَوْمِ الْقِیَامَةِ کُلَّمَا أَوْقَدُوا نَارًا لِّلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللَّهُ وَیَسْعَوْنَ فِی الْأَرْضِ فَسَادًا وَاللَّهُ لَا یُحِبُّ الْمُفْسِدِینَ
 و یهود گفتند: دست خدا (با زنجیر) بسته است دستهایشان بسته باد و بخاطر این سخن، از رحمت (الهی) دور شوند بلکه هر دو دست (قدرت) او، گشاده است؛ هرگونه بخواهد، میبخشد ولی این آیات، که از طرف پروردگارت بر تو نازل شده، بر طغیان و کفر بسیاری از آنها می افزاید. و ما در میان آنها تا روز قیامت عداوت و دشمنی افکندیم هر زمان آتش جنگی افروختند، خداوند آن را خاموش ساخت؛ و برای فساد در زمین، تلاش میکنند؛ و خداوند، مفسدان را دوست ندارد.
سوره المائده آیه 64
 
امام صادق علیه السلام در توضیح این آیه فرمود: عقیده ی یهود این بود که خداوند بعد از آفرینش، از تدبیر امور کناره گیری کرده است و چیزی را کم یا زیاد نمیکند. قد فرغ من الامر فلایزید و لاینقص. 138  
 138) تفسیر نورالثقلین و توحید صدوق،
 
مسلمان با تفکر یهودی هم وجود دارد.
قبول دارد خدا خالق است اما خداوند رب است را نه. رب به معنی مالک مدبر.
نمونه های تفکر یهودی: هی خودم خودم می کند. دود چراغ خوردم عالم شدم. خودم کار کردم زحمت کشیدم پولدار شدم(تفکر قارونی) شانس آوردم فلانطور شد و ....

مثلا فکر می کند خرم شهر را خدا ازاد نکرد یا مثلا فکر می کند خداوند هواپیمای اوکراینی را نیانداخت و .....
 خداوند هر دو دستش باز است:
یَدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ
خداوند فقط قهر نمی کند. در قهرش هم لطف است. یعنی قهر می کند که برگردیم نه اینکه قهر می کند چون عصبانی است.

و بعد دیگر ذکر یونسیه.
مقابل تفکر یونسی ع تفکر شیطانی هم هست:
قَالَ فَبِمَا أَغْوَیْتَنِی لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَکَ الْمُسْتَقِیمَ
 گفت: اکنون که مرا گمراه ساختی، من بر سر راه مستقیم تو، در برابر آنها کمین می کنم
سوره اعراف آیه 16

به جای اینکه بگوید من ظالمم می گوید خدایا تو ظالمی. تو گمراهم کردی.
خدایا چرا من؟ تفکر خطرناک شیطانی است.
خدایی که علیم است جهل ندارد کریم است بخل ندارد حکیم است کار بیهوده ندارد و هزاران اسم جوشن کبیر (چرا من) ندارد. الحمدلله که من دارد‌.

خداوند پاداش کافر گناهکار را در همین دنیا می دهد. پاداش شیطان با ان همه عبادت، مهلت دادن تا روز قیامت است.
پاداش کافر خوب ممکن است راحتی در دنیا باشد. همین جا تسویه می کنند که لازم‌ نباشد ان دنیا تسویه کنند.
مومن گناهکار هم همین دنیا اذیت می کنند تا دیگر لازم نباشد در جهنم اذیت شود که انجا سخت تر است.

 

پس همه عالم شعور دارد، همه اتفاقات نتیجه اعمال گذشته ماست. همه چیز حساب شده است حساب های روحانی. برگ از درخت هم حساب شده می افتد. پس نتیجه می دهد ذکر یونسیه برای سالک

ذکر یونسیه را استاد فیاض بخش می گوید با عدد خاص باید تحت نظر استاد باشد اما بدون عدد خاص و قربتا الی الله خوب است.

برای اینکه فکر نکنیم استاد و اینها مثلا دکان و عرفان بازی است یک حدیث ببینیم:
أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ یَقُولُ: اَلْمُؤْمِنُ أَخُو اَلْمُؤْمِنِ کَالْجَسَدِ اَلْوَاحِدِ إِنِ اِشْتَکَى شَیْئاً مِنْهُ وَجَدَ أَلَمَ ذَلِکَ فِی سَائِرِ جَسَدِهِ وَ أَرْوَاحُهُمَا مِنْ رُوحٍ وَاحِدَةٍ وَ إِنَّ رُوحَ اَلْمُؤْمِنِ لَأَشَدُّ اِتِّصَالاً بِرُوحِ اَللَّهِ مِنِ اِتِّصَالِ شُعَاعِ  اَلشَّمْسِ بِهَا.
امام صادق علیه السّلام میفرمود: مؤمن برادر مؤمن است، مانند یک پیکرى که هر گاه عضوى از آن دردمند شود، اعضاء دیگر هم احساس درد کنند، و روحهاى آنها نیز از یک روحست، و همانا روح مؤمن پیوستگیش بروح خدا از پیوستگى پرتو خورشید بخورشید بیشتر است. : الکافی ج ۲، ص ۱۶۶


راه رو که باشیم و راه مقداری طی شود خداوند خود استاد می رساند. مهم این است به یقینیاتمون عمل کنیم.

در اخر، نامه ایت الله ملکی تبریزی رو بخوانیم. عمل به این نامه برای همه افراد نیست. در ان اشاره به ذکر یونسیه شده. این نامه رمزگونه هست و باز تذکر می دهم برای همه نیست برای شاگردش که مقاماتی را طی کرده گفته است.
توضیح ابتدایی قبل از نامه زیر، اینکه مزاج ها انواع دارد گاهی فردی باید کمتر بخورد یا بیشتر یا کمتر بخوابد و یا بیشتر. هر کسی حال خود را بهتر می داند.
اما خود عبادت های زیاد، قوای ملکیه را می اورد تحت قوای ملکوتیه به تعبیر امام خمینی ره و سالک دستش بازتر می شود.

شخصا یاد مرگ را در فاصله بین دو سجده می ریزم. در کنترل شهوات بسیار موثر است.
فاصله بین دو سجده را از کجا می گویم:
امیرمؤمنان علی علیه السلام راز سجده های نماز را اشاراتِ به این آیه (۵۵ طه) دانسته و فرموده اند: معنی سجده ی اوّل آن است که خدایا من در آغاز از این خاک بودم، هنگامی که سر از سجده برمیداری اشاره به آن دارد که تو مرا از خاک  آفریدی سجده ی دوّم این مفهوم را میرساند که تو مرا به خاک برمیگردانی، و بلند شدن از آن، یعنی تو بار دیگر در قیامت مرا از خاک زنده خواهی کرد.(تفسیر نور)
در خود سجده تمرکز روی توحید ذاتی خوب است ان طور که اداب الصلاه امام خمینی ره توضیح می دهند.

اما میرزا جواداقا ملکی یاد مرگ وسیع تری را در این نامه ذکر کرده اند.

این نامه  یک مقدار خیلی زیادی از توان من بالاتر است اما به عنوان یک قله می شود بهش فکر کرد که شرایطش و زمینه اش فراهم شود تا به توفیق الهی سالها بعد بتوان بهش رسید.
یا لااقل با خواندنش متوجه می شوم که کلا هیچ کاری نمی کنم در مقابل ان عبادتها و ان اخلاص علمای قدیم.

شرایط اولیه عزلت، در ده شرط عزلت از مصباح الشریعه قبلا در همین وبلاگ گفته شده.
شاید نباید مطالب این چنینی را در وبلاگ بگذارم.
پس قبلش می گویم این مطلب مثبت هجده است. نه مثبت هجده های معمولی. مثبت هجده قرانی. در مثبت هجده قرانی آتَیْنَاهُ حُکْمًا وَعِلْمًا است با مثبت هجده های معمولی پایین فیلم ها فرق دارد.
وَلَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ آتَیْنَاهُ حُکْمًا وَعِلْمًا وَکَذَٰلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ
 و هنگامی که به بلوغ و قوّت رسید، ما حکم و علم به او دادیم؛ و اینچنین نیکوکاران را پاداش میدهیم
سوره یوسف آیه 22

 

######################

  • شنگول العلما
۱۴
خرداد

تقریبا حدود بیست سالی هست که وبلاگ می نویسم.

فضای وبلاگ و بلاگ بیان متفاوت هست. بلاگ بیان (اینجا) همه از من بهتر و عالم تر و فرهیخته تر.

اما وبلاگ همه سنین و همه مدل تفکر توشه و انسان های عادی و معمولی اش بیشتره.

از این حدودا بیست سال نوشتن، تقریبا پانزده سال رو به شکل زیر نوشتم. این متن مال حدودا ده سال پیش هست. اسمم به جای شنگول العلما ، آقای جوگیر بود. و چون مجرد بودم اکثر طنزها با ازدواج و خواستگاری و اینها می ساختم و گنجاندن یک نکته تفسیری کوتاه در اون طنز. و همیشه پر از شکلک. اما شکلک ها عادی خود بلاگفا.

به یاد گذشته ها و پیش زمینه متن بعد که در مورد ذکر یونسیه هست. 


همین طور که نشسته بودم یه پیامک اشتباهی برام اومد
پیامک این بود: به عجیجم بگو قهر بسه بیا خونه.indecision
به دلیل اهمیت بنیان خانواده، عجیج اگه این متن رو می‌خونی برو خونه نگرانت شدن.frown
این‌قدر این پیام رو کپی کنید تا برسه به دست عجیج.
بعد از دقایقی دوباره یه پیامک دیگه اومد بهش گفتی؟
من: سعیم رو کردم. به قول خانه سبز قهر کردین ولی حرف بزنین
او: تو دیگه چی می‌گی مشنگ؟!indecision
من: من مشنگ، دوست عجیج نیستم. من آقای جوگیر هستم.
او: جدی! شما جوگیر العلما حکیم البلاگفا هستین؟
من: البته من کوچکتر از اونی هستم که بزرگتر باشم اما من آقای جوگیر هستم.angel
او: ببخشید اشتباهی گرفتم. زندگیمون به هم ریخته. داشتیم زندگیمون رو می‌کردیم و اشتباهی هم نکردیم، نمی‌دونم چرا خدا بر ما غضب کرده.
من: خدا بر کسی غضب نمی‌کنه شما خودتون مورد غضب واقع شدین.
او: یعنی چی؟
من: در سوره حمد بعد از صِراطَ الَّذینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ طبق روال آیه باید گفته می‌شد غیر الغضبت علیهم ولااضللتهم. اما گفته شده غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَ لاَ الضَّالِّینَ چرا؟ چون از جانب خدا فقط نعمت می‌رسه پس گفته شده انعمت علیهم. اما غضب، کیفر اعمال خودمون هست و غضب ابتدایی نیست. لذا گفته شده مَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَ لاَ الضَّالِّینَ. نعمت ابتدایی و پاداشی هست اما غضب ابتدایی نیست و فقط کیفری هست.
او: آقوی جوگیر خواهرم خیلی دلش می‌خواد باهاتون صحبت کنه. الان بهتون زنگ می‌زنه
دریم دیم دریم دیم دریم دیم.
صدای زنگ موبایلمه نخندیدن.laugh
من: سلام.
خواهرش: سلام.
بعد، یه سکوت سنگین بینمون برقرار شد. با خودم گفتم لابد حرفاش یاد رفته. برای اینکه با افکارش بیشتر آشنا بشم گفتم: راستش من دوست دارم با افکار دخترای امروزی بیشتر آشنا بشم. یه سوال بپرسم؟
خواهرش: بفرمایید.
من: فرض کنید من اومدم خواستگاریتون بعد....
چی شد.
چرا این‌ جوری تندتند نفس می‌کشی.
گفتم فرض کن. فقط یه فرض هست
آروم باش.
می‌گم آروم باش. ای بابا
کسی اونجا نیست به اورژرانش خبر بده
نفس بکش.
بیـــــــــــــب
 ای بابا اینم مرُد.frown
تحمل شوق وصال منو نداشت. laughبرای شادی آن مرحومه در مورد سوره حمد یه نکته می‌گم ثوابش برسه به روحش.
در سوره حمد از اولش تا نستعین فَاذْکُرُونی‏   هست و از اهدنا تا آخر  أَذْکُرْکُم‏. ‏
فَاذْکُرُونی‏ أَذْکُرْکُمْ‏ وَ اشْکُرُوا لی‏ وَ لا تَکْفُرُونِ ( بقره152) پس مرا یاد کنید، تا شما را یاد کنم؛ و شکرانه ‏ام را به جاى آرید؛ و با من ناسپاسى نکنید. (152)
 

 

 

  • شنگول العلما
۳۰
ارديبهشت

 نمی شه برای همه زندگی ها نسخه واحد پیچید.

 مثالها ممکن است برای یک زندگی قابل اجرا باشد برای زندگی دیگر قابل اجرا نباشد.
مثلا کسی که تسلیم یک حدیثی (از احادیث حق شخصی نه حق الناس و ....) از پیامبر ص نمی شود. نمی شه به زور مجبورش کرد طبق حدیث عمل کند.

چون حقیقت عبودیت که در حدیث عنوان بصری آمده در طرف مقابل نیست. در نتیجه گاهی فقط باید گذشت کرد.

 

اَلْمَسْأَلَةُ مِفْتَاحُ اَلْفَقْر
نیاز از کسی خواستن، کلید تنگدستى است.
غرر الحکم و درر الکلم، ج 1، ص 473

نقطه مقابل حدیث  بالا چشم به دست خالق داشتنه که بهش می گن توکل. توکل رو نمی شه به کسی داد. انسان باید روی خودش کار کنه تا توکل رو ملکه کنه. یعنی علم توکل تبدیل بشه به ملکه توکل.

عَلِیُّ بْنُ اَلْحُسَیْنِ عَلَیْهِمَا اَلسَّلاَمُ : رَأَیْتُ اَلْخَیْرَ کُلَّهُ قَدِ اِجْتَمَعَ فِی قَطْعِ  اَلطَّمَعِ عَمَّا فِی أَیْدِی اَلنَّاسِ . الکافی ج ۲، ص ۳۲۰
 على بن الحسین علیهما السّلام فرمود: من تمامى خیر و سعادت را دیدم گرد آمده در اینکه باید طمع از هر چه در دست مردم است برید.

اینکه چشم انسان به دست خلق باشد حتی پدر و مادر خود یا پدر و مادر همسر یا .... یعنی هنوز قطع طمع نشده؟
چرا پدر همسر که پولداره به ما کمک نمی کنه؟ یعنی چشمت به دست خلقه.
چرا من حالم بد هست مادر همسر یا ....بهم سر نمی زنن یعنی قطع طمع انجام نشده.

قدیم ها کارت بانکی پدرم دستم بود بدون گفتن از کارتش برمی داشتم می نوشتم بعد پول به دستم می امد می دادم و پدر هم‌می دانست.
این یک نوع فرهنگ دیگه هست با بالایی قاطی نشه. بعضیا این زمینه براشون فراهمه بعضی هم نیست اما کلا قطع طمع اصله
قطع طمع رو از پول تو جیبی نگرفتن یاد گرفتم. معرق کاری می کردم به جای پول تو جیبی و می فروختم.

رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ : مَلْعُونٌ مَنْ أَلْقَى کَلَّهُ عَلَى اَلنَّاسِ.
رسول خدا صلّى اللّه علیه و اله فرمود: کسى که بار خود را بر دوش مردم بیفکند، ملعون است. (الکافی ج ۵، ص ۷۲)
خانم ها بدانند که مرد آژانس نیست. خانم خونه می تونه جوری تنظیم کنه که با تاکسی و اتوبوس بره برگرده می تونه هم یه جوری بره خانه ی مادرش که کلا مرد آژانسش بشه.
بره برسونه بعد شب هم دیر بشه بره بیاره. یا یه جوری از اسنپ استفاده کنه که همسر بگه خرجش بالاست خودم می برم می ارم.

چرا از یک پدر و مادر دلسوز و فداکار یک فرزند پرتوقع لوس پررو بیرون می آد؟
مادر دلسوزی که هر چی فرزند می خواد براش می اره و فراهم می کنه و خیلی بهش رسیدگی می کنه یک مادر دلسوز تربیت نمی کنه یک مادر پرتوقع تربیت می کنه که دستور می ده و بقیه باید به حرفش گوش کنن.

پدری که آژانس فرزندش می شه فرزند ازدواج کنه توقع داره شوهرش آژانسش بشه.

از بزرگترین کمک های پدر و مادر به فرزند کمک نکردن هست در چهارچوب خاص.
قدیما چرا فرزندان زیاد بودند و خوب هم تربیت می شدند چون دیگه کسی در همه جا بهشون کمک نمی کرد خودشون روی پای خود ایستادن رو یاد می گرفتن.

بریم حدیث ببینیم:
حدیث آمده است نقل به مضمون: پیامبر(ص): من بهشت را برای شما تضمین می‌کنم به شرط اینکه چیزی از کسی نخواهید و هیچ‌گاه سوال نکنید. ... و این چنین شد که از آن به بعد حتی سر سفره اگر کسی به آب نزدیکتر بود از او درخواست نمی‌کرد و خود بلند می‌شد و آب می‌نوشید.
([1]  من لا یحضره الفقیه- ترجمه غفارى، ج‏2، ص: 382


اینکه پدر به فرزند بگوید موبایلم رو بیار یا خانم چای بیار اشتباه است. چون این دستور است.
مردی که همسر پر توقع و دستور ده دارد در دست زن اسیر است اسیر و همچنین برعکسش.

مسولیت دادن به فرزند یک کار درست است و دستور دادن کار نادرست.
 یک دایره می شه کشید مسولیت های خانه را بنویسیم نان خریدن، ظرف شستن و غیره دایره بچرخه روی هر کی افتاد مسولیت با اوست. مسولیت چرخشی.
البته مسولیت متناسب با جنس اولویته. و کنارش تنوع.

از این احادیث شاید بشه گفت سوال و درخواست هم باعث فقر مادی و هم فقر معنوی می شه.
سوال فقط به معنای درخواست پول نیست. سوال به معنای تقاضا هست.
پیاده کردن سوال می شه انداختن بار خود بر دوش دیگران.
تمرین سوال نکردن و دستور ندادن باید داشته باشیم.

اینکه زن بره سر کار بعد بچه داری رو بندازه گردن مادرش. این یعنی بار انداختن روی دوش دیگران.
حالا کسی شرایط خاص داره بحثش جداست.

حدیث ببینیم:
در یکی از مسافرتها در منزلی فرود آمدیم. همه متفرق شدند برای اینکه تجدید وضویی کنند و آماده نماز بشوند. دیدیم که پیغمبر اکرم بعد از آنکه از مرکب پایین آمد، طرفی را گرفت و رفت. مقداری که دور شد، ناگهان برگشت. اصحاب با خود فکر می کنند که پیغمبر اکرم برای ما چه بازگشت؟ آیا از تصمیم اینکه امروز اینجا بمانیم منصرف شده است؟ همه منتظرند ببینند آیا فرمان می دهند که حرکت کنید برویم. ولی می بینند پیامبر چیزی نمی گوید. تا به مرکبش می رسد. بعد، از آن خورجین یا توبره روی آن، زانو بند شتر را در می آورد، زانوی شترش را می بندد و دوباره به همان طرف راه می افتد. اصحاب با تعجب گفتند: پیامبر برای چنین کاری آمدی؟ ! این که کار کوچکی بود! اگر از آنجا صدا می زد: آی فلان کس! برو زانوی شتر مرا ببند، همه با سر می دویدند. گفتند: یا رسول الله! می خواستید به ما امر بفرمایید. به هر کدام ما امر می فرمودید، با کمال افتخار این کار را انجام می داد. ببینید سخن، در چه موقع و در چه محل و چقدر عالی است! فرمود: «لا یستعن احدکم من غیره و لو بقضمة من سواک » تا می توانید در کارها از دیگران کمک نگیرید و لو برای خواستن یک مسواک. آن کاری را که خودت می توانی انجام بدهی، خودت انجام بده.

 نمی گوید کمک نگیر و از دیگران استمداد نکن و لو در کاری که نمی توانی انجام بدهی، نه، آنجا جای استمداد است. مجموعه آثار شهید مطهری جلد ۱۶.

پیامبر ص کارهای همسران رو تقسیم کردند بیرون از منزل با مرد درون منزل با زن.
حالا زن یک جوری وقت کشی کند با خانه مادر رفتن با تلفن با شبکه اجتماعی با حتی درس خواندن زیادی که مقداری بار داخل خانه بیفتد روی دوش مرد هر روز و پیوسته این یعنی تقسیم پیامبر ص رو قبول نکردن.

اینکه حضرت علی ع عدس پاک می کردن یعنی مرد  کار خانه از دستش بر می آد انجام دهد اما علی ع را فرض کنیم از جنگ برگشته بگوییم خب عدس مسولیت شما بود این هم عدس های امروز.

یک فرهنگ اینه که زن و شوهر بدوند دنبال دنیا که بچه ها راحت باشن در اینده.
یک فرهنگ اینه که مرد کار کند و زن هم قناعت کند.
خداوند مثل پازل خانواده را در هم گیر انداخته. یکی فعالیت اصلی اش کار بیرون خانه و یکی حسن التبعل و با تربیت فرزند بهشت زیرپایش.


ابووائل می گوید : روزی من و ابوذر به زیارت سلمان رفتیم و برای ناهار نزد او ماندیم .
موقع غذا که شد ، سلمان مقداری نان جو و نمک برایمان آورد و به ما تعارف کرد که بخوریم .
ابوذر گفت : اگر با این نان و نمک مقداری سعتر - گیاهی خوشبو - می بود ، بهتر بود و ما بیشتر لذت می بردیم .
سلمان از نزد ما بلند شد و بیرون رفت و بعد از چند لحظه با مقداری ازهمان سبزی که ابوذر خواسته بود ، برگشت .
وقتی غذا تمام شد ، ابوذر گفت : خدا را شکر که به ما قناعت بخشید !
سلمان گفت : ای ابوذر ! اگر به روزی خود قانع بودی ، آفتابه من به رهن نمی رفت .
معلوم شد سلمان برای این که به درخواست ما جامه عمل بپوشاند ، آفتابه خودرا نزد سبزی فروش به رهن گذاشته و مقداری سبزی برای ما تهیه کرده بودتا بعدا پول آن را بدهد . (1)
1 ) بحارالانوار ، ج 22 ، ص 384

در کنار حدیث بالا، تحمیل نکردن زهد و .... در نظر بگیریم.

به مرد می گویند به زندگی وسعت دهد در حد توان 

به زن هم می گویند قناعت کند در حد توان.

حالا این محتوا رو بریزیم در سطح وسیعتر یعنی حکومت داری با رعایت حدود و شرایطش. که البته ظرایف زیاد دارد و تفاوت ها رو هم با دقت باید لحاظ کنیم که کلا بحثی دیگر است.

  • شنگول العلما