شنگول العلما

اینجا دفترچه خاطرات نیست کتاب است. وبلاگ دوم صوتهای مذهبی آدرسش اینه: arefanehha.blog.ir

شنگول العلما

اینجا دفترچه خاطرات نیست کتاب است. وبلاگ دوم صوتهای مذهبی آدرسش اینه: arefanehha.blog.ir

نظرات موافق تشویقند و نظرات مخالف افزایش دانش من یا شما.

۳۱
ارديبهشت

 


دریافت
مدت زمان: 55 ثانیه

  • شنگول العلما
۰۱
فروردين

به نظر شخصی من کلمه امنیه در فارسی به احتمال قوی ترجمه اش می شود آرمان.
آرمان یعنی هدف متعالی.
هدفی که بلند است و راه رسیدن به آن هدف سخت است اما شدنی.
آرزو بیشتر برای اهداف خوب نرسیدنی استفاده می شود.
آرزو ترجمه دقیقی به نظر نمی رسد.
مثلا در ترجمه زیر هم دقت کنیم نوشته شده آرزو جلویش در پرانتز توضیح آمده است. با توضیحاتش می شود همون آرمان.
ترجمه ایت الله مکارم:
وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِکَ مِن رَّسُولٍ وَلَا نَبِیٍّ إِلَّا إِذَا تَمَنَّىٰ أَلْقَى الشَّیْطَانُ فِی أُمْنِیَّتِهِ فَیَنسَخُ اللَّهُ مَا یُلْقِی الشَّیْطَانُ ثُمَّ یُحْکِمُ اللَّهُ آیَاتِهِ وَاللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ
هیچ پیامبری را پیش از تو نفرستادیم مگر اینکه هرگاه آرزو میکرد (و طرحی برای پیشبرد اهداف الهی خود میریخت)، شیطان القائاتی در آن میکرد؛ امّا خداوند القائات شیطان را از میان میبرد، سپس آیات خود را استحکام میبخشید؛ و خداوند علیم و حکیم است
سوره الحج آیه 52
حضرت یوسف ع هم اول خواب می بیند آرمان را در خواب می بیند و بعد حرکت را از چاه شروع می کند تا به آن برسد.
از کارهای اصلی شیطان چیست؟ اغوا
اضلال یعنی گمراهی و اغوا یعنی گم هدفی.
یکی هدفش مشهد است اما راه های فرعی زیادی می رود این گمراه است.
یکی اصلا نمی خواد به مشهد برود. این می شود گم هدفی. اغوا.
قَالَ فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ
  (ابلیس) گفت: پس به عزّتت سوگند، که حتماً همه آنان را اغوا می کنم
سوره ص آیه 82
اگر در آیات بالا دقت کنیم متوجه می شیم که پیامبران در ابتدا آرمان داشتند و برنامه ای برای رسیدن آن.
و شیطان هم اغوا و .....
دو نقطه مقابل هم.
گاهی ما آرمان کنار واقعیت نداریم فقط واقعیت داریم.
عقل و وحی نداریم عقل خالی خالی داریم.
واقعیت بدون آرمان و عقل بدون وحی اشتباهه.
پیامبر (ص) خودش آرمان است. که مثل پیامبر (ص) بشیم. برای همین از کلمه اسوه استفاده شده است.
لَّقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِّمَن کَانَ یَرْجُو اللَّهَ وَالْیَوْمَ الْآخِرَ وَذَکَرَ اللَّهَ کَثِیرًا
  بیقین برای شما در (روش) فرستاده خدا، (الگویی برای) پیروی نیکوست برای کسانی که امید به خدا و روز بازپسین دارند و خدا را بسیار یاد میکنند.
سوره احزاب آیه 21
آیا ما می توانیم پیامبر ص بشیم؟ نه.
اما باید هر چقدر می تونیم نزدیک بشیم.
آیا ما می توانیم طبق آرمان انقلاب، جامعه مهدوی بسازیم؟ نه، عین خود امام زمان عج. اما تا اونجا که می تونیم باید نزدیک بشیم.
نمونه اش اربعین است. همه حول امام هرچه دارند پای امام حسین ع می ریزند نگران دزدی و ...‌ نیستند. فقیر و غنی و دکتر و مهندس کنار همند. مثل صف نماز جماعت که همه کنار هم می ایستند. دکتر عارش نمی آید که برای کارگر چایی بیاورد و دکتری هم می کند .
هم دکتری می کند هم فخر ندارد که بهتر است.
از خیلی ها می شونیم ای بابا پیامبر (ص) کجا و ما کجا. جامعه مهدوی کجا و ما کجا.
این حرف اشتباهه این حرف یعنی بی آرمان بودن، اسوه نداشتن.
من کجا و پیامبر (ص) کجا؟ یعنی پیامبر (ص) را جلوی چشم نگذاشتیم هی خود را به او نزدیک کنیم.
ما باید هی به قله نگاه کنیم و از پایین کوه بالا بیاییم. اگر همه ی نگاهمان به اطراف باشد یعنی هی به دامنه نگاه کنیم حرکت نمی کنیم می گیم تا همین جا بس است ما نمی توانیم.
ما باید آرمان های انقلاب، آرمان پیامبر (ص)  و علی (ع) شدن، آرمان جامعه مهدوی (عج) را هی نگاه کنیم حرکت کنیم به سمتش. اگر ظرفیت هایش را فراهم نکنیم می شود آرزو. یعنی بالاخره یک حرکتی، برنامه ای داشته باشیم و به قله هم نگاه کنیم.
اگر وزنه ای را یکبار زدی باز هم می توانی. اما باید با وزنه های کوچک شروع کرد تا به وزنه ی بالا رسید.
اگر وزنه ی اربعین را زدیم وزنه مهدوی هم می توانیم بزنیم حول امام. پس فرهنگ اربعین مهم است.
اگر وزنه ی هسته ای زدیم وزنه ی دیگر صنایع هم می  توانیم.

در خطبه نهج البلاغه آخر خطبه که خصوصیات متعالی یک برادر دینی گفته می شود این طور آمده است:
فَعَلَیْکُمْ بِهَذِهِ الْخَلَائِقِ فَالْزَمُوهَا وَ تَنَافَسُوا فِیهَا، فَإِنْ لَمْ تَسْتَطِیعُوهَا، فَاعْلَمُوا أَنَّ أَخْذَ الْقَلِیلِ خَیْرٌ مِنْ تَرْکِ الْکَثِیر.
پس بر شما باد روى آوردن به اینگونه از ارزش هاى اخلاقى، و با یکدیگر در کسب آنها رقابت کنید، و اگر نتوانستید، بدانید که به دست آوردن برخى از آن ارزش هاى اخلاقى بهتر از رها کردن همه است.
ارزش های اخلاقی این خطبه بسیار متعالی است.
اگر من از سلوک و سالک می گویم و خودم شاید آن طور که باید نیستم. این آرمان است. آرمان سالک شدن.
آرمان جامعه مهدوی یک قدم است آرمان بلندتر هم داریم آرمان جهان مهدوی.
خیلی ها انقلاب اسلامی را کوچک می بینند چون از بالا نگاه نمی کنند فقط در مادیات و مقایسه ساختمان و کالا و .... هستند.
چین هدفش چیست؟ می گوید من قدرت اقتصادی برتر می خواهم بشوم حتی روی میز کار رئیس جمهور امریکا تلفن همراه من باشد.
ما چی می گیم؟ ما چین اسلامی یا ژاپن اسلامی نمی خواهیم باشیم.
وقتی می گویم ابرقدرتیم خیلی ها مسخره می کنند. اما ما ابرقدرتیم چون آنچه که ما می خواهیم در همه جا باشد آرمان های انقلاب است، تفکر اسلامی است. یعنی ارمان ما این است که اسناد بالادستی سازمان ملل را بنویسیم. یعنی توحیدی بنویسیم. حالا اینکار را قطعا امام زمان عج خواهند کرد اما دلیل ندارد ما آرمان نداشته باشیم.
ما آمریکا را می خواهیم کنار بزنیم که مانع برداشته شود و همه آزادانه با توحید آشنا شوند. ...لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کله .....سه بار در قرآن است.
کسانی که ارمان ندارند هی دنبال سازش با این و آن هستند عقل بدون وحی.
عقل کنار وحی می گه باطل نابود شدنی است ممکن است صد سال یا خیلی بیشتر یا کمتر باشد اما نابودشدنی است.
دعای حضرت موسی ع برای نابودی فرعون چهل سال بعد اجابت شد. در طول این مدت استقامت لازم بود.
قَالَ قَدْ أُجِیبَت دَّعْوَتُکُمَا فَاسْتَقِیمَا وَلَا تَتَّبِعَانِّ سَبِیلَ الَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ
فرمود: دعای شما پذیرفته شد استقامت به خرج دهید؛ و از راه (و رسم) کسانی که نمیدانند، تبعیت نکنید
سوره یونس آیه 89
(  امام صادق علیه السلام فرمود: فاصله ی بین نفرین موسی ع و غرق فرعون، چهل سال بود. تفسیر نورالثقلین)
بالاخره باطل نابود می شود.
وَقُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ کَانَ زَهُوقًا
  و بگو: حق آمد، و باطل نابود شد؛ چرا که باطل نابود شدنی است
سوره اسراء آیه 81
پس با استکبار مبارزه کن طبق وعده الهی نابود می شود اگر چه سالها طول بکشد چنانچه شوروی نابود شد. هیچ کس فکر نمی گرد روزی شوری نابود شود.
استقامت قبل از انقلاب داریم و از ان سخت تر استقامت بعد از انقلاب.

عقل بدون وحی می گوید سازش کن ما هم مثل بقیه از کنارش یه چیزی بخوریم.
مثلا یکی از همین کشورهای عربی اطراف بشویم.
اما واقعیت.
اما واقعیت اینه که ما در داخل خودمون هم مشکلاتی داریم اما دلیل نمی شه آرمان را کنار بگذاریم و برای حلش تلاش نکنیم.

دو نوع نگاه است.
واقعیت یعنی دیدن مثبت و منفی کنار هم.
واقعیت یعنی اینکه در خودرو و بانک و خام فروشی و .... مشکلات هست  اما محاسبات دیگری هم در کار هست.
واقعیت یعنی دانستن ضریب جینی، شاخصه توسعه انسانی (شاخصه امید به زندگی، شاخصه تحصیل و درامد ناخالص ملی و....) مثلا این شاخصه در جمهوری اسلامی نسبت به پهلوی حدود شصت پله بالا رفته.
یکی مقایسه با قبل هست یکی مقایسه در جهان است در کنارش مثلا جنگ و تحریم و اینکه چه حزبی بیشتر با رای مردم روی کار است غربگرا یا انقلابی و ... رو در نظر گرفتن.
حالا مثلا شاخصه امید به زندگی خودش خودکشی و سرطان و .... باید بررسی بشه.
، شاخصه بهداشت ( سرطان و خودکشی و دسترسی و اب و برق و ...) شاخصه تولید علم و مقالات که بسیار بالاست نسبت به جهان، مثلا سال هشتاد و هشت رشد علمی یازده برابر جهان بوده است.( به گزارش آی اس آی) مثلا در بعضی رشته ها مثل فضا و فیزیک چهل دو پله صعود بوده و در رده های اول قرار گرفتیم.
شاخصه ثبت اختراع  جزء ده کشور هستیم. از لحاظ تولید انرژی رتبه هشت.
مثلا در تولید سیمان و صادرات فولاد رتبه ده دارد. تولید انواع موشکهای بالستیک و کروز و همچنین رتبه چهار پهباد، امنیت رو در یکی از ناامن ترین مناطق، امن کرده است.(برگرفته از کتاب صعود چهل ساله)
و...‌. در مقایسه با جهان و اما در کنارش، ترکیب واقعیت و آرمانگرایی.
اصلا انسان بدون امنیت نمی تواند قدم از قدم بردارد.

نگاه اشتباه: ترکیب واقعیت و خودتحقیری.
خودتحقیر مثل صفحه حوادث روزنامه است. خودتحقیر، واقعیت را، مثبت و منفی را کنار هم نمی بیند. منفی را می بیند و بزرگ می کند و جار می زند. یک چیز گران شده را می گیرد و جار می زند و چیزهای ثابت را نمی بیند.
دنبال یه خودکشی اعدام، اشتباه مسول، اختلاس و بالا رفتن قیمت یک کالایی چیزی هست جار بزنه. همه جا رو پر کنه. اسمش را هم عدالت می گذارد.
ریشه بسیاری از این خودتحقیری ها نه بهانه عدالت است و نه دلایل دیگر.
دلیل اصلی حب دنیاست.
خودتحقیرهایی داریم عجیب. خودتحقیر مذهبی داریم خود تحقیر داریم طرفدار شاه خودتحقیر داریم ضد آخوند و نمازخوان (نه اقامه کننده نماز البته) خودتحقیر داریم نرم افزار ایرانی نصب نمی کند و تلویزیون ایران را نمی بیند و .‌‌‌‌‌‌....
یعنی تمام راههایی که می شود یک ذره او را براه آورد می بندد.
برای ارزیابی عدالت این همه شاخصه داریم اون وقت اصلا یک نفر که هیچ اطلاعی نداره می آد می گه ما بدبختیم.
عدالت یعنی اعتدال.
رهبر را نگاه کنیم. اول نکات مثبت را می گوید بعد انتقاد و اگر نقد مسول هم باشد با کنایه بدون اسم است. حالا گوش شنوا نیست مربوط به اداب ولایتمداری است که شاید بعدا توفیق شرحش آمد.
اما من به اینها کار ندارم. من چیز دیگری می خواهم بگویم. حتی خدمات متقابل ایران و اسلام شهید مطهری را هم نمی خواهم بگویم که در دوره ساسانی (حکمرانی موبدان زرشتی بوده و دو چیز آن موقع مهم بوده خون و مالکیت. آنچنان که در دوره ساسانی ازدواج با محارم بوده است برای حفظ خون و مالکیت و ....) و از چه افتضاحی با ظهور اسلام به کجا رسیدیم.
از کتابهای شهید مطهری و حجت الاسلام راجی (صعود چهل ساله) که بگذریم، حالا می خواهم حرفی بالاتر بزنم از صادرات انقلاب اسلامی و گام دوم انقلاب.

برای اینکه جایگاه انقلاب اسلامی مشخص شود، جایگاه تفکر اسلامی را باید ببینیم.
یک زمانی رنسانس در کار بود و کمونیسم.
کمونیسم ترکیب سه تفکر مادیگرا ( مارکس و فرید و داروین) و جهان را فرا گرفته بود.
جدایی دین از دنیا همه جا را گرفته بود.
اسلام آمد گفت دین و دنیا با هم می شود. سیاست ما عین دیانت ماست.
اینه تحول جهان.
کوته فکر به ساختمان های خوشکل کشورهای عربی و رفاه فکر می کند و می گوید ببین ما چقدر بدبختیم.
بصیر می گوید ما کمونیسم را کنار زدیم. یک تفکری که غول شده بود را کنار زدیم.
ممکن است بگویند برو بابا دلت خوش است تفکر ما کجا می تونه این قدر مهم باشه.
مهم است تفکر ما مکتب امام خمینی ره و در ادامه اش مکتب حاج قاسم مهم است.
این را از واژه جهاد کبیر می گویم.
کبیر با اکبر چه فرقی دارد. پراید در مقابل دوچرخه اکبر است اما تریلی کبیر است.
ایات جهاد کبیر را ببینیم:
وَلَوْ شِئْنَا لَبَعَثْنَا فِی کُلِّ قَرْیَةٍ نَّذِیرًا
و اگر میخواستیم، در هر شهر و دیاری بیم دهنده ای برمی انگیختیم (ولی این کار لزومی نداشت).
سوره الفرقان آیه 51
فَلَا تُطِعِ الْکَافِرِینَ وَجَاهِدْهُم بِهِ جِهَادًا کَبِیرًا
بنابر این از کافران اطاعت مکن، و بوسیله آن ]= قرآن[ با آنان جهاد بزرگی بنما
سوره الفرقان آیه 52
حالا تفسیر نمونه را ببینیم:
بدون شک منظور از جهاد در این مورد جهاد فکری و فرهنگی و تبلیغاتی است ، نه جهاد مسلحانه ، چرا که این سوره مکی است و می دانیم دستور جهاد مسلحانه در مکه نازل نشده بود.
و به گفته مرحوم طبرسی در مجمع البیان این آیه دلیل روشنی است بر اینکه جهاد فکری و تبلیغاتی در برابر وسوسه های گمراهان و دشمنان حق از بزرگترین جهادها است ، و حتی ممکن است حدیث معروف پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ): رجعنا من الجهاد الاصغر الی الجهاد الاکبر: ما از جهاد کوچک به سوی جهاد بزرگ بازگشتیم اشاره به همین جهاد و عظمت کار دانشمندان و علما در تبلیغ دین باشد.(پایان)
پس یکی از کارهای مهم ما اینه که تفکر اسلامیمان روی میز آمریکا باشد.
ابتدا خودسازی بعد جامعه سازی بعد تمدن سازی.

ما که برای بستن یک لانه جاسوسی آمریکا در ایران دچار مشکل بودیم الان تفکرمون رفته تا یمن و لبنان و حزب الله شده و  اونها دارند بیخ گوش اسرائیل موشک می اندازند و مبارزه می کنند.
ما روی میز آمریکا تفکرمون رو گذاشتیم.
ابرقدرتی یعنی این.
خودمون بنابر مصالحی مستقیم نیستیم.
اما تفکرمون حزب الله درست کرده دارد مبارزه می کند
تفکر اربعین را تا می توانند جلوی نشرش را می گیرند هیچ جا نمی گذارند خبرش پخش شود.
چون نمونه کوچک جامعه مهدوی است که جهان تشنه ی آن است.
مدل اربعین در زمان پیامبر ص بود.
مهاجرین و انصار.
اگر کل سال اربعین شود. همه مهاجرین و انصار شوند. همه سال مثل ماه رمضان، مراقب گناه نکردن باشیم می ریم به سمت جامعه مهدوی شدن.
حالا چرا در واقعیت خودمون مشکلات داریم. چون از آرمان فاصله گرفتیم و چون تفکر اسلامی کمرنگ شده است.

###################

  • شنگول العلما
۱۸
اسفند

خواستم در مورد انتخابات و مسایل روز بنویسم وقت نمی شه. وقتی تیترها رو می نویسم که بنویسم، می بینم خیلی طولانی می شه.
چرا وقت نمی کنم چون دو دستم مشغوله. یک دست در کار و یک دست فرزند و یک دست هم در گوش دادن به صوتهای آزمون معلمی. می تونم در حین کار گوش کنم اما نمی رسم بخونم. البته سه دست شد که اشکال ندارد کاری لست که شده.
به خودم نگاه می کنم قبول نمی شم به فضل خدا نگاه می کنم قبول می شم ان شاءالله.
منابع آزمون رو که می بینم، یک نفر با اعتقاد بخونه یک انقلابی کار درست می شود. اما چرا معلم انقلابی زیاد وارد آموزش و پرورش نمی شه؟ چون تستی می خوانند نه برای فهمیدن و عمل کردن.
یکی از کتابهای بسیار زیبایی که گوش دادم کتاب (روایت سوم) از منابع آزمون معلمی بود 
این کتاب، جنگ را به دوره های مختلف تقسیم می کنه و علل شکست و پیروزی رو می گه و ربطش می ده به امروزمون. بسیار جالب بود. 
مخصوصا قسمت شرح حال شهید علم الهدی و از اون باحال تر، مادر شهید علم الهدی. انصافا من که به گرد پای مادر شهید علم الهدی (خانم جزایری) هم نمی رسم. اصلا این خانم یک کوه بود.
کتاب را توصیه می کنم بخوانید صوت این قسمت کتاب رو که درباره مادر شهید است در اون یکی وبلاگم (عارفانه ها) گذاشتم.
مطالب زیادی در ذهنم است مثل زوج درمانی قسمت سوم، اسلام آمریکایی و ....
اما از اونجا که وقت نمی کنم بنویسم تا بعد از ازمون، یک مطلب مال سال نود و پنج را می گذارم. آن روزهایی که کوتاه و طنز می نوشتم. 
چون کنیم:
همراه تنی چند از شاگردانم وارد یک مجلس شدم. همگان پیش پای من بلند شدندی و احترام زیاد کردندی. اما عدّه‌ای از صوفیان در گوشه‌ی مجلس بودند که خود را به ندیدن زدند و به احترام ما بلند نشدند.

با شاگردان در گوشه‌ای نشستیم. یکی گفت: استاد شنگول‌العلما چون کنیم؟ چیزی بگویید تا دلمان شاد شود.

به دیوار اشاره کردم و گفتم: آنجا یک ترک است. بیایید همه به آن ترک بخندیم.

با دیدن ترک همگان خندیدند و شادی بسیار کردندی.

یکی دیگر از شاگردان که ترک دیوار به آن زیبایی را ندیده بود و حواسش همچنان در پی صوفیان بود گفت: گویا صوفیان احترام گذاشتن نمی‌دانند.

من: این نقص است که توقع داری همه به تو احترام گذارند.

شاگرد: از چه رو؟

من: من احب ان یتمثل له الرجال قیاما فلیتبوأ مقعده من النار. هر که دوست دارد مردم در برابرش بایستند جایگاه خود را در آتش قرار داده. (نصایح پیامبر(ص) به ابوذر، مکارم‌الاخلاق)

شاگرد: استاد عجب نصیحت ارزشمندی گفتید. بگذارید پیراهن خود را جری دهم و ره کوی و برزن پیش گیرم.

من: آیا منظورت از جری، تام و جری می‌باشد؟

شاگرد: خیر. منظورم از جر، پاره کردن بودندی.

من: این را مکن. چون در زمان‌های آینده لباس پاره پوره مُد خواهد شد.

شاگرد: باشد. جر نمی‌دهم.

یکی دیگر از شاگردان گفت: شاید آن صوفیان استاد ما را نمی‌شناسند.

من: چه بهتر که نشناسند. گم‌نامی بسی بهتر است.

شاگرد: از چه رو؟

من: محبوب‌ترین بندگان نزد خداوند پرهیزگاران گم‌‌نامند همانان که هرگاه غایب شوند کسی جویایشان نمی‌شود و وقتی حضور دارند ناشناخته‌اند. آنان پیشوایان هدایتند و چراغ‌های دانش. (کنزالعمال5947)

شاگرد: استاد من نیز گم‌نامی را بسیار دوست دارم. گاهی شبانه به صفحات مجازی مردم می‌روم و برای آنانی که کامنت(نظر) ندارند و از جهت کامنتی فقیرند، به صورت ناشناس نظر می‌گذارم.

من: عجب.

دقایقی چند در آن مجلس ماندیم و همگی بیرون رفتیم.

موقع خروج متوجه شدم یکی از شاگردان شلوار جینی زاغارت با کفشی اسپورت و آنتیک پوشیده است که توجه همگان را جلب کند

من: تِلْکَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُها لِلَّذینَ لا یُریدُونَ عُلُوًّا فِی الْأَرْضِ وَ لا فَساداً وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقینَ (قصص83) آن سراى آخرت را براى کسانى قرار مى‏دهیم که در زمین خواستار برترى و فساد نیستند، و فرجام‏[خوش‏] از آنِ پرهیزگاران است. (قصص83) در مجمع‌البیان در توضیح این آیه از امیرمؤمنان على(ع) گفته شده: ان لرجل لیعجبه ان یکون شراک نعله اجود من شراک نعل صاحبه فیدخل تحتها!: گاه مى‌شود که انسان از این لذت می‌برد که بند کفش او از بند کفش دوستش بهتر باشد و به خاطر همین داخل تحت این آیه مى‌شود، (چرا که این هم شاخه کوچکى از برتری‌جوئى است !)

بعد از شنیدن این حدیث، او متحول شد و لباسی چون همه‌ی مردم پوشید.

 جهیزیه گران جهت در آوردن چشم فامیل، ماشین شاسی بلند جهت بریدن کف دوستان ، عروسی آنچنانی جهت پز جلوی جمع و ریاست طلبی و بندکفش بهتر حتی و ...
 همه نمونه هایی از خودبرتربینی می تواند باشد.

  • شنگول العلما
۲۳
دی

تا اینجا در مطلب قبل زوج درمانی چند مطلب گفته شد:
اساس سلوک با نماز هست یعنی برای اینکه ببینیم چقدر سالکیم ببینیم نمازمون چطوره؟ انتخاب عالِم و استاد بر اساس میزان خشوع در نماز. نمونه آیت الله بهجت ره که با نمازخواندنش انسان ها را پرواز می داد.
اساس زوج درمانی با نمازه. هرچه نماز بهتر شود همه چیز بهتر می شود همسرداری بچه داری، مردم داری و .... با توجه به سوره معارج که از دائمون در نماز برسیم به حافظون در نماز.
این مطلب قبل بود حالا باز این موضوع نماز رو بسط بدیم برای تثبیت بیشتر. و کمی اینکه چطوری در نماز مفاهیم رو بریزیم که به عنوان تمرین در هر قاعده گفته می شه.
ایه نماز وسط ایات طلاق چی کار می کنه؟
آیه ۲۳۷ بقره با این عبارت شروع می شه و ان طلقتموهن.... آیه بعد چیه؟
حَافِظُوا عَلَى الصَّلَوَاتِ وَالصَّلَاةِ الْوُسْطَىٰ وَقُومُوا لِلَّهِ قَانِتِینَ
  بر نمازها و نماز میانه مواظبت کنید، و خاضعانه برای خدا به پا خیزید.
سوره البقره آیه 238

دوباره چی اومد؟ حافظون.
حالا مثلا نماز چطوری رابطه زن و شوهر رو خوب می کنه؟
نماز یک نوع تمرین حضور قلب هست موقع عصبانیت این نماز می اد کمک. یادش می اید در حضور خداست و جواب داد را با داد نمی دهد.
مبحث قوه شناسی هم مطرح شد.
قبل از ورود به نماز (حنیف) گفته می شود .
آیه زیر مستحبه قبل از نماز بگیم. که چی؟
که حواسمون باشه داریم با کی صحبت می کنیم  و حنیف هم توش هست.
إِنِّی وَجَّهْتُ وَجْهِیَ لِلَّذِی فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ حَنِیفًا وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِکِینَ
  من از روی اخلاص، پاکدلانه روی خود را به سوی کسی گردانیدم که آسمانها و زمین را پدید آورده است؛ و من از مشرکان نیستم.
سوره انعام آیه 79
به خودت بیا و دقت کن داری با کی صحبت می کنی ای شنگول العلما.
تفسیر نور:  حَنیف از حنف، به معنای خالص وبی انحراف، وگرایش به راه حقّ ومستقیم است

حنیف یعنی متعادل. تعادل در قوای باطن و تعادل در مزاج که لازمه تعادل در قواست.
چشم و گوش هم در نماز می رود تحت مدیریت و بالاتر خیال و غضب و شهوت هم می رود تحت مدیریت عقل و قلب.
در نتیجه در زمان دعوای زن و شوهری، به جای صحبت با غصب یا صحبت با قوه شهوت با عقل صحبت می کنیم.
می بینید که با نماز الکی و تند و آخر وقت این نتیجه حاصل نمی شه.
حتما باید حافظون در نماز باشیم.

اذان توجه دادن واقامه قوای آفاقی است و
اقامه توجه دادن و اقامه ی قوای انفسی است.

ایاک نعبد یعنی چی؟ نعبد یعنی ما.
خانه زمین و خانه خدا کجاست؟ مسجد.
خانه بدن کجاست؟ قلب.
نعبد یعنی ما عبودیت می کنیم.
ما یعنی ما نمازگزاران مسجد به امامت امام عادل.
یا یعنی ما همه عالم به امامت امام عادل امام زمان عج
ما تمام اعضای بدن به امامت امام عادل قلب.
خب یک نمونه ریختن معنی رو برای مثال بگوییم. معانی بیشتر باید به کتاب های آداب الصلاة  امام خمینی ره آمیزجوادآقا و ....مراجعه کرد.
در رکوع چند تا فکر می توان کرد؟
فکر در معنی رکوع فکر در ذکر رکوع فکر در معانی ای که بزرگان گفته اند و فکر در علمی که خود کشف کردیم.
می شود چند بار ذکر رکوع را گفت و هربار قلب را به یک معتی توجه داد. البته ذکر رکوع معمولا فرد است یک و سه و پنج و ....
فکر در معنی رکوع:
قسمتی از حدیث:
تأویل کشیدن گردنت در رکوع نیز این است که با خود گویى : اگر گردنم را بزنى باز به تو ایمان دارم..[بحار الأنوار : 84/254/52 .]
این معنی رو روزی چندین بار با خود گفتن انسان را شجاع می کند. ان شاءالله.
فکر در معنی ذکر: سبحان ربی العظیم و بحمده.
فکر در بیان بزرگان: رکوع یعنی توحید صفاتی. نفی صفات از خود و بعد از عالم.
هر خوبی هر کس دارد از اوست از رب العظیم.
و آخر ریختن معانی ای که خود کشف کردیم. مثلا می توان بعد از ذکر رکوع گفت شکرا لله یا دیگر اذکار که معانی اش را کشف کردیم. این هم تنوع در نماز ایجاد می کند و از حالت عادت خارج می شود هم تثبیت علم جدید در خود‌.

دوم بیان شد قاعده صفر. یعنی زندگی در زمان حال،
و همچنین گفته شد اصلاح نیت ازدواج. (هدف از ازدواج ریاضت نفس است و تقرب)
معمولا ازدواج بر اساس لذت نفس منجر به مشکلات فراوان می شود
لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِی کَبَدٍ
  براستی که انسان را در رنج آفریده ایم.
سوره البلد آیه 4
پس، ازدواج بر اساس ریاضت نفس درست است.
ریاضت یعنی ورزش. برای ورزش جسم می روند باشگاه و برای ریاضت روح عبادات و جهاد و ازدواج و ....

قوه شناسی و عدالت در زمان مناسب هم گفته شد.
ما در چه قوه ای هستیم چی کار کنیم؟ همسر در چه قوه ای هست به تعادل برسانیم.(خودش یک کتاب می شود با توضیحات بیشتر)
مثلا همسر از اذیت بچه ها، عصبی است الان وقت استدلال نیست. باید اول قوه غضب به تعادل برسد و قوه عقل حکمران شود بعد صحبت کنیم. زمان صحبت در زمان تعادل قواست.
شیطان شناسی و راه حل های کلی.(خودش یک کتاب است)
و اینکه فرد مقابل ما، عملش بد است خودش بد نیست.
این نزغ است مربوط به من نیست مربوط به او نیست. تکرار (این نزغ است) با خود در زمان حمله فکر بد به خود یا قضاوت همسر.
این نزغ است این نزغ است.
اینکار کمک می کند هیچ وقت کینه برادر مومن و همسر و .... را به دل نگیریم. اگر می گیریم تمرین نکردیم.

و نقش بازی مثبت (فتحلم و یا تباکی و فعاشروهن و ...) خود را به صبر زدن، خود را به گریه زدن و ... تکنیک تثبیت صفت خوب است.
مثلا حتی خود را به زهد زدن هم داریم. و (تزهد) در روح می نشیند چرا؟ چون در فطرت ما هست. البته با ریا قاطی نشه.
ریا یعنی تزهد برای مردم اشتباه است.
اما تزهد و خود را به زهد زدن برای خدا درست است و خوب.

آنچه که در فطرت وجود دارد وقتی وانمود کنیم آخر کار می نشیند در روح.
روانشناس ها از این مطلب تلقین کج استفاده می کنند تلقین باید مطابق با فطرت باشد نه هر تلقینی.
مطلب طولانی بود اما هر کدوم از قسمت ها مثلا قوه شناسی یا شیطان شناسی برای خودش یک کتاب است و خیلی خیلی مختصر گفته شد. که همین محتصر خیلی طولانی شد.
اینها بیان شد و موارد دیگر
در کنار همه یک تمرین هم بود. تمرین برای تثبیت است وگرنه دو روز بعد فراموش می شود.
اساس ذکر بر اساس فکر لطیف برای تثبیت و ملکه شدن است وگرنه در بحران می پرد با مرگ می پرد.
تثبیت صفت، خوب شده باشد در اوج عصبانیت انسان خودکنترلی (تقوا) می کند. وگرنه یکی یا هر دو زوج داد می زدند و کار به جای باریک می کشد.
حالا ادامه.

تا کنون بیشتر روی کنترل قوه غضب تمرکز شد و گذشت که بسیار مهم است و ریشه لسیاری اختلافها در زوج درمانی.اما حالا کنترل شهوت. کنترل شهوت یعنی کنترل می خوام می خوام.

صفات متقین:
إِنِ اسْتَصْعَبَتْ عَلَیْهِ نَفْسُهُ فِیمَا تَکْرَهُ لَمْ یُعْطِهَا سُؤْلَهَا فِیمَا تُحِبُّ؛ قُرَّةُ عَیْنِهِ فِیمَا لَا یَزُولُ وَ زَهَادَتُهُ فِیمَا لَا یَبْقَى؛
اگر نفسش در طلب چیزى ناخوشایند سرکشى کند، پاى مى فشرد تا خواهشش را برنیاورد. شادمانى دلش، چیزى است که پایدار است و پرهیزش، از چیزى که نمى پاید.
تمرکز روی باقیات و نه روی فانیات.
تمرکز روی مسجد(روح) نه تمرکز روی رستوران(جسم)
نه اینکه هیچ وقت رستوران نریم. بلکه تمرکز را می گویم.

این شیوه ها برای مجرد هم کاربرد دارد اما کمتر برایش پیش می اید. اما برای متاهل خیلی بیشتر پیش می آد چون میدان وسیع تره. بچه یک جور همسر، یک جور، خانواده همسر و خود یک جور، در کنار اینها مسولیت ها و کار و ... همه باید رعایت شود لذا دائم درگیر  غضب و شهوت و ... می شود و باید به تعادل برساند.

قاعده دوازده:( ضد زدن)
ضد زدن راهی است برای کنترل شهوت. برای می خوام می خوام نکردن.

ضد هوای نفس عمل کردن.

وَ کَانَ إِذَا بَدَهَهُ أَمْرَانِ یَنْظُرُ أَیُّهُمَا أَقْرَبُ إِلَى الْهَوَى، [فَخَالَفَهُ] فَیُخَالِفُهُ. اگر بر سر دو راهى دو کار قرار مى گرفت، مى اندیشید که کدام یک با خواسته نفس نزدیک تر است با آن مخالفت مى کرد.حکمت ۲۸۹گر در خواستگاری پدر دختر گفت من نذاشتم تو دلش آب تکون بخوره این یعنی دختر نازپروده این یعنی با کوچکترین مشکلات به فکر طلاق می افتد. یا زودرنج و قهرقهرو.

این حدیث زیر برای سالک است شاید نتوان برای همه توصیه کرد شاید.
مَنْ أَکَلَ مَا یَشْتَهِی وَ لَبِسَ مَا یَشْتَهِی وَ رَکِبَ مَا یَشْتَهِی لَمْ یَنْظُرِ اَللَّهُ إِلَیْهِ حَتَّى یَنْزِعَ أَوْ یَتْرُکَ.
هر کس هر چه دلش خواست بخورد و هر چه دوست داشت بپوشد و هر چه از مرکبها نظرش را گرفت سوار شود، خداوند با نظر لطف آمیز به او ننگرد تا او به مرگ اندر شود یا آن کارها را وانهد.تحف العقول عن آل الرسول صلی ال، ج 2، ص 38
حرام که جای خود دارد حدیث بالا را در حلال بگیریم.  کسی که عادت کرد هر چی خواست فراهم بشه. بعد از ازدواج تحمل خانه کوچک همسر با درآمد کم یا مثلا کمتر گوشت خوردن و ..‌‌. نمی تواند تحمل کند. چون او قبل از ازدواج قوه شهوت را افسار نزده. در نتیجه هی غر می زند هی غر می زند. چرا خونه کوچیکه چرا کارت زیاده چرا درآمد کمه چرا و چرا.
چرا غذات بده خونه تمیز نیست و ....
در بعد سیاسی هم می ریزد. چرا برجام نشد چرا دولت اون جوریه کلا منتظره یک اتفاق بد در مملکت بیفتد هی غر بزند جار بزند ناله کند، درامدم کمه و .‌.
اینها همان شهوتی هست که در کنترل عقل قرار نگرفته. هی به شهواتش فکر کرده شهوت شکم، شهوت راحتی و رفاه، شهوت کار آسون و .... عقل، اسیر شهوت شده.
از کسی که عقلش اسیر شهوت شده تحلیل های سیاسی درست انتطار نداشته باشیم.
یه جوری تحلیل سیاسی می کنه که به شهوتش بخوره. نه یه جوری تحلیل می کنه که عدالت باشه.
حکمت ۲۱۱ نهج البلاغه:
وَ قَدْ خَاطَرَ مَنِ اسْتَغْنَى بِرَأْیِهِ،
وَ الصَّبْرُ یُنَاضِلُ الْحِدْثَانَ، وَ الْجَزَعُ مِنْ أَعْوَانِ الزَّمَانِ، وَ أَشْرَفُ الْغِنَى تَرْکُ الْمُنَى، وَ کَمْ مِنْ عَقْلٍ أَسِیرٍ تَحْتَ [عِنْدَ] هَوَى أَمِیرٍ
و آن که تنها با رأى خود ساخت خود را به مخاطره انداخت،
و شکیبایى دور کننده سختیهاى روزگار است
و ناشکیبایى زمان را بر فرسودن آدمى یار،
و گرامیترین بى نیازى وانهادن آرزوهاست
و بسا خرد که اسیر فرمان هواست،

غر یعنی ناشکری وضع را خرابتر می کند.
الْجَزَعُ مِنْ أَعْوَانِ الزَّمَانِ
انسان می تواند کار کند و شاکر باشد
می تواند کار کند و غر بزند
می تواند مصیبت داشته باشد و شاکر باشد.
می تواند مصیبت داشته باشد و جزع و فزع کند.
در هر دو حالت انسان مصیبت را می کشد. اما یکی مصیبت می کشد و اجر می برد دیگری مصیبت می کشد و ثواب نمی برد.
ظرف ها را می شورد خانه را تمیز می کند (این صدقه است)  بعد غر می زند و باطلش می کند منت می گذارد و باطلش می کند
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تُبْطِلُوا صَدَقَاتِکُم بِالْمَنِّ وَالْأَذَىٰ کَالَّذِی یُنفِقُ مَالَهُ رِئَاءَ النَّاسِ وَلَا یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ .....
  ای کسانی که ایمان آورده اید، صدقه های خود را با منّت و آزار، باطل مکنید، مانند کسی که مالش را برای خودنمایی به مردم، انفاق میکند و به خدا و روز بازپسین ایمان ندارد.....
سوره البقره آیه 264
حالا مرد نفقه می دهد بعد به رو می اره یا غر می زند و .... این هم یک نوع باطل کردن است یا دائم می گوید کارم سخته وای ووی و ....
باید مراقب باشیم ملکوت عمل خراب نشود و فقط پوسته بماند. پوسته در قبر به درد نمی خورد.

##############

  • شنگول العلما
۱۲
دی

نقد یعنی بیان مثبت و منفی کنار هم با تقدم مثبت.

اول با مثبت شروع کنیم یعنی تقدم امر به معروف (مثبت) بر نهی از منکر (منفی)

کار اساسی برای حجاب یعنی نمازخوان بشود و با کیفیت خوب نماز بخواند و خود نماز حجاب را درست کند:

فَخَلَفَ مِن بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضَاعُوا الصَّلَاةَ وَاتَّبَعُوا الشَّهَوَاتِ فَسَوْفَ یَلْقَوْنَ غَیًّا
 امّا پس از آنان، فرزندان ناشایسته ای روی کار آمدند که نماز را تباه کردند، و از شهوات پیروی نمودند؛ و بزودی (مجازات) گمراهی خود را خواهند دید
سوره مریم آیه 59

نکته سه تفسیر نور: 3- نماز، سدّی است میان انسان و شهوتها و اگر این سدّ شکسته شود، پیروی از شهوتها برای انسان آسان میشود. اضاعوا الصلوة واتّبعوا الشهوات

ضایع کردن نماز، غیر از نخواندن و ترک آن است کسی که نماز میخواند، ولی بدون رعایت شرایط آن یا با تأخیر، چنین کسی نماز را ضایع کرده و آن را سبک شمرده است(87)
در روایتی میخوانیم: همین که حضرت رسولصلی الله علیه وآله این آیه را تلاوت میفرمودند، منقلب شده، فرمودند: بعد از 60 سال، گروهی نماز را ضایع خواهند کرد.(88)
اگر این سخن در اوایل سال اوّل هجری گفته شده باشد، سال 60 همان سال شهادت امام حسین علیه السلام و سال به قدرت رسیدن یزید است

87) بحار، ج11، ص72.
88) تفسیر نمونه

شاهد دوم: تقدم تواصوا بالحق (مثبت) بر تواصوا بالصبر (منفی)

إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِی خُسْرٍ
  که واقعاً انسان دستخوش زیان است؛
سوره العصر آیه 2

إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ
 مگر کسانی که ایمان آورده و اعمال صالح انجام دادهاند، و یکدیگر را به حق سفارش کرده و یکدیگر را به شکیبایی و استقامت توصیه نمودهاند
سوره العصر آیه 3

اگر این تقدم رعایت نشه و نقدمون تولید ناامیدی کند یعنی کمک به تقویت کفران و کفر:

یَا بَنِیَّ اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِن یُوسُفَ وَأَخِیهِ وَلَا تَیْأَسُوا مِن رَّوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لَا یَیْأَسُ مِن رَّوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْکَافِرُونَ
 پسرانم بروید، و از یوسف و برادرش جستجو کنید؛ و از رحمت خدا مأیوس نشوید؛ که تنها گروه کافران، از رحمت خدا مأیوس میشوند
سوره یوسف آیه 87

تحسّس جستجوی چیزی از راه حس است تجسّس به جستجو کردن در مورد بدیها و تحسس به جستجو کردن در مورد خوبیها گفته میشود. (تفسیر نور)

تحسس جمهوری اسلامی فراموش نشود.

تجسس کشورهای کفر هم فراموش نشود قاب رسانه ی غربی فقط قاب خوبی هاست آنچنان که عاشق غرب و شرق تولید می کند. در حالی که تجسس کنیم آنها نقاط ضعف زیاد دارند. 

وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ
 و اگر مؤمن هستید، سستی نکنید و غمگین مباشید که شما برترید.
سوره آل عمران آیه 139

إِن یَمْسَسْکُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِّثْلُهُ وَتِلْکَ الْأَیَّامُ نُدَاوِلُهَا بَیْنَ النَّاسِ وَلِیَعْلَمَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَیَتَّخِذَ مِنکُمْ شُهَدَاءَ وَاللَّهُ لَا یُحِبُّ الظَّالِمِینَ
 اگر (در جنگ احد) به شما جراحتی میرسد، پس قطعاً به گروه کفّار نیز (در جنگ بدر) زخمی همانند آن رسیده است و ما روزها(ی شکست و پیروزی) را در میان مردم میگردانیم تا خداوند (با امتحان) کسانی را که ایمان آوردهاند، معلوم دارد و از شما گواهانی (بر دیگران) بگ یرد و خداوند ستمگران را دوست نمیدارد. (گرچه گاهی به ظاهر پیروز شوند)
سوره آل عمران آیه 140

البته که باید بیشتر و بهتر مسول برای معیشت تلاش کند. اما

 

در مقابل این حرف که جمهوری اسلامی زندگی مردم را نابود کرده پاسخ زیر داده شد. البته سیستم رو بشه درست کنیم باید بکنیم. اما اصل و روح سیستم محوری نیست، تقوا محوری است.

این شعر  قبلا اینجا گذاشته شد باز گذاشته می شود:

 

 

و در اخر عکس پروفایلم:

 

  • شنگول العلما
۲۸
آذر

درسته یه مقداری زیاد پدرم در اومد اما بالاخره دختر دومم یعنی بهار خانم تشریف اوردن به این دنیا.
بیمه رو چند مدت قبلش درست کرد که هزینه های سونوگرافی کم بشه.
 وسعت کار هم داد یعنی رزق زیادتر شد و افراد جدیدی به همکاران اضافه شد.
هزینه زایمان هم خودش جور کرد. چند روز قبلش هزینه اش رو خداوند واریز کرد.

أَأَنتُمْ تَخْلُقُونَهُ أَمْ نَحْنُ الْخَالِقُونَ
  آیا شما آن را خلق میکنید یا ما آفریننده ایم؟
سوره الواقعه آیه 59
و 

وَأْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلَاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَیْهَا لَا نَسْأَلُکَ رِزْقًا نَّحْنُ نَرْزُقُکَ وَالْعَاقِبَةُ لِلتَّقْوَىٰ
 خانواده خود را به نماز فرمان ده؛ و بر انجام آن شکیبا باش از تو روزی نمیخواهیم؛ (بلکه) ما به تو روزی میدهیم؛ و عاقبت نیک برای تقواست
سوره طه آیه 132

و اما 
فکر می کنم در سخت ترین قسمت زندگی ام هستم. از لحاظ فشار روانی بین قولهایی که برای ساخت تابلو می دهم و باید سر موقع تحویل بدهم

اوف بعهدکم آیه ۴۰ بقره
 و باری که خانواده روی دوش من می گذارد.
بار قول و بار خانواده هر کدام از یک طرف شنگول العلما را می کشد و من را در سکوت می برد.

در وضعیت جنگی و بسیار سختی ام الحمدلله ^_^

به این فکر می کنم که کارگاهم از گوشه حیاط برود بالای پشت بام یا کشف کنم چطوری علمای بزرگ سه ساعت در روز می خوابیدند.^_^

پوشکی که الان می خرم سایز شش هست که زین پس سایز یک هم باید بخرم.
یک و شش. البته قسمت ششمون داره کمرنگ می شه. 

 بین این شلوغی ها باید بگویم ارحنا یا بلال.
اما موج های دنیا، گاهی نمازم را خراب می کند.
معلوم می شود که هنوز دریا نشده ام که موج کوتاه دنیا در نماز، اذیتم می کند.

ممکنه بگید چرا اسم دختر دوم رو گذاشتم بهار. بهار که اسم مذهبی نیست الان بهتون ثابت می کنم که بهار اسم مذهبیه‌. از اون مذهبی های اصل هم هست. کمی صبر کنید.

من اصلا تربیت بچه بلد نیستم هرچند که تلاش می کنم
مثلا استاد وافی و استاد تراشیون و استاد پناهیان برای تربیت گوش دهم اما در عمل باید بتوان پیاده کرد. و خیلی عوامل از دست من خارج است و گاهی خارج می شود. 

کنترل خود ساعت سه نصف شب در حالی فرزند می خواد از لباسشویی بره بالا به عنوان فتح کوه کوچک، کار سختی است.

 هم موانعی بیرونی برای تربیت هست و گاهی درونی. امیدی به خودم ندارم امیدم به خداست که یخرج الحی من المیت. میت منظور خودم هستم. از این میت ان شاءالله دو فرزند صالح بماند.
اسم های دخترهام رو اینجا می گم بیست سال دیگه با پسرتون خواستید بیاید خواستگاری بدونید گدومه ^_^. اون موقع منم می بینید می فهمید ادعا طبق طبق عمل خالی خالی یعنی چه. آهِ ! مِن قِلَّةِ الزّادِ ، و طُولِ الطَّریقِ ، و بُعدِ السَّفَرِ ، و عَظیمِ المَورِدِ.
این بنده ناوارد مثل حافظ بچه محلمون نیستم که بگم برید خودتون شعر رو کشف کنید. ایه اش رو می نویسم کنار شعرهام. 
بی جنبه هم خودتون هستید.

 فعلا با یک شعر طنز شروع کنیم:
این بار من یکبارگی در عاشقی پیچیده ام
این بار من یکبارگی در کار خود زائیده ام
دنیا پدر در اورد اما رضای حق ببین
من خود به چشم خویشتن بابای خود را دیده ام^_^ 
اول از همه شعر کارت عروسی ام رو می ذارم. از اونجا که هم شعر گفتن رو توی سربازی یاد گرفتم و هم طراحی بلد بودم و هم اینکه می خواستم یه جوری بفهمونم که رقص و اهنگ نداریم شعر زیر رو توی کارت عروسی گفتم و گنجاندم. و به هر که می دادیم کمی لبخند می زد و می گفت این اولین کارتی هست که متنش رو می خونیم.*_*
بقیه کارتها دو کبوتر و لانه عشق و اینهاست نمی خوانیم.

 هر چند در عمل خیلی موفق اجرا نشد. اما تا حدودی تونستم اجراش کنم. به همون اندازه ای که نشد اجرا کنم شب اول عروسی دندون درد گرفتم ^_^.
تبسم اسم مستعار هست. کپی این شعر روی کارت عروسی بدون ذکر نام شاعر مجاز است ^_^. 
جای اسمهای ما اسم های خودتون رو بذارید وزنش خراب شد درستش کنید.

ازدواج  محسن و یارش تبسم توی تالار
گر شما آیید دارد شور و شادی های بسیار
تمبک ما میز تالار است  و دف بشقاب داداش
دی جی ما دایی و عامو بود با صوت خش دار 
کادو لطفا بنز و ماکسیما نیارید جا نداریم
چک به اسم حامل و داماد باشد ای هوادار
هم کباب ما کمی نیم پز بود هم کنجه نصفه
ما صفا داریم اما روی میز و آن شب تار 
عکس و فیلم ما نگیرید و دل ما خوش کنید 
عکس ما در قاب قلب خود ز بیگانه نگه دار 31 نور 
نوکر سیبیل باباتم ولی ما خسته ایم
ما دو تا را بعد این جشن خفن تنها گذار (این بیت، آخر کار حذف شد و در کارت نیامد که می آمد بهتر بود. و گناه کمتر) 
شهوت دنیا فنایی آخرت خیر و ابقی (14 آل عمران )
رقص و آهنگ غنا غافل کند ما را ز یار( 6 لقمان )
روزی ما دست یار و یار ما رزاق عالم (60 عنکبوت )
ای عذب با ازدواج و اتق اله رو به دیدار (32 و 33 نور)
یک دعای خیرتان بهتر ز دنیا و خزائن 
یار حجت باشی و در انتظار یار بیدار (105 توبه،  9 صف)


الان چند ماهی می شه تقریبا یه کم مثل بچه ادم می خوابیم البته یه کم، نه دو کم و نه سه کم، فقط یه کم، که بهار خانوم تشریف آوردن. امیدوارم ایشون مثل اوشون با خواب ما مشکل نداشته باشند، بذارند ما مانند بقیه انسان ها بخوابیم. البته اولش معمولا که نمی شه.

بعضی از دکترهای زنان و زایمان هستند که صبر ندارند ، اهل ریسک نیستند، حوصله نظارت ندارند تا بچه کامل کامل بشه. بچه رو زود به دنیا می اورند بچه مشکل گوارشی می گیرد شیر مادر نمی خورد بدخواب می شود و .‌‌‌‌‌‌‌‌‌.... و پدر پدر و مادر بچه در می آد تا خواب و .... درست شود و گاهی عوارضی تا همیشه می ماند.

فرزندها رو نذر کردم، مثل مادر حضرت مریم (س) که فرزندش مریم ( س)رو نذر کرد.

فرزند اول به اسم ریحانه نذر حضرت فاطمه س. این شعر تقدیم به حضرت فاطمه س با تاکید بر صفت ریحانه ی حضرت. پشت در بیمارستان قبل از تولد ریحانه خانم سروده شده:

هر کس مقرب می شود رَوح و ریحان می شود(۸۸ و ۸۹ واقعه)
جنت شود در جنتان جان می شود جان می شود(۴۶رحمان)
پیراهن یوسف چه سان بینا کند چشم پدر
چون روح روحانی شود هر چیز درمان می شود
بوی اویس از راه دور چون می رسد اندر مشام(حدیث از سوی یمن بوی خدا می شونم)
هر کس که عاشق می شود بویی ز جانان می شود
پیش خدا چون خوش بود بوی دهان روزه دار(خُلُوفُ فَمِ اَلصَّائِمِ أَفْضَلُ عِنْدَ اَللَّهِ مِنْ رَائِحَةِ اَلْمِسْکِ ثواب الاعمال ج ۲ ص ۵۱)
ماذا جزای صبر عشق؟ خود جملگی کان می شود
از عاشقی بگذر همی خود عشق شو خود عشق شو
حائل نباشد در میان آن کس که او آن می شود
ریحانه شو ریحانه شو خود بوی عشق او بده
هو هو کن ای محسن که هو در جام مستان می شود
در زیارتنامه امام حسین ع آمده:
السَّلامُ عَلَیک أَیها الصِّدّیقُ الطَّیبُ الطّاهِرُ، الزَّکی الْحَبیبُ الْمُقَرَّبُ وَابْنُ رَیحانَةِ رَسُولِ اللّٰهِ....

اما شعر بهار خانوم. فرزند دوم، نذر امام زمان عج است. تقدیم به امام زمان عج با توجه به صفت بهار ایشون.
  در زیارتنامه امام زمان(عج) می خوانیم: «السَّلَامُ عَلَى رَبِیعِ الْأَنَامِ وَ نَضْرَةِ الْأَیَّام» یعنی سلام بر بهار مردمان و خرمی روزگاران.

بهاری شو بهاری شو بهار مردمان را جو
من روحانی خود را شکوفا کن برای او
من حیوانی خود را بکش با زهد ای دوست
که اول شرط در ندبه تخلی از همه جز هو
چه گویم من چه جویم من که وجه اله ببینم من
مگو من من بگو او او که او اید در آن سو
مباش ان سان که قائم ترک شد در خوی بازاری(۱۱ جمعه)
ثواب ذکر در بازار چه می داند هوس خو
به بوی عطر پیغمبر تحلی کن همه اخلاق را
تو چون ایه تجلی کن چو رو اندر میان مو
برای قایم عالم قیامت کن قیامت کن
بگو یا هو بگو یا هو فقط در عشق شو با او
افوض امر خود بالکل به یارت جان جانها
که یار یار باشی و ببینی نور ماه خوب رو
تخلی و تحلی و تجلی را بجو محسن ((۱۵۱ بقره)
که دنیا ساعتی باشد بهار آخرت پنجاه کو (۴ معراج)

فَانظُرْ إِلَىٰ آثَارِ رَحْمَتِ اللَّهِ کَیْفَ یُحْیِی الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا إِنَّ ذَٰلِکَ لَمُحْیِی الْمَوْتَىٰ وَهُوَ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ
پس (ای بشر دیده باز کن و) آثار رحمت (نامنتهای) الهی را مشاهده کن که چگونه زمین را پس از مرگ (و دستبرد خزان باز به نفس باد بهار) زنده میگرداندمحققا همان خداست که مردگان را هم (پس از مرگ) باز زنده میکند و او بر همه امور عالم تواناست
سوره الروم آیه 50

در زمان سربازی نگهبان که می شدم خیلی سخت می گذشت. نه ادمی، نه کتابی، نه موبایلی و نه هیچی. سکوت محض در یکجای تاریک نگهبانی و فشار خواب.
من برای نگهبانی چی کار می کردم؟
شعر می گفتم شعر گفتن رو فقط با یک کتاب سیروس شمیسا با کمک دوست اصفهانی ام یاد گرفتم حدود هفتاد شعر در همان زمان سربازی گفتم و الان هر ده سال یه دونه شعر می گم.^_^
حالا یکی از اون هفتاد شعر سربازی را می خواهم اینجا بگویم.
در شب شعر یکبار خواندم همه مسخره کردند گفتند قبلا مولوی و حافظ، اینها رو گفته. از قضا من هم در دل شعرهای انها را مسخره می کردم نه سر داشت و نه ته. نه قافیه و وزن. اسمش هم شعر نو و سپید و ... بود ^_^:
بریم سراغ شعر:
مست توام عود توام بویی خوش از جود توام 
دیوانه از بود توام پیوسته نابود توام
بیمار دیدار توام شب ها به اقرار توام
باقی بماند سود تو  در کار در سود توام
ای در همه احوال ما دریاب استیصال ما
بزم حلالی دار کن در تار در پود توام
معشوق موجود جهان موجود مشهود جهان 
در هر مکان در لامکان در بحر موجود توام
دردم فزون کن یا مکن درمان کنون کن یا مکن 
خوشحال می خواهم تو را جویای خشنود توام
هیچی چو من در شعر خود گوید تخلص با چه رو 
من مخلص نام توام گم نام مفقود توام
التماس دعا ^_^.

  • شنگول العلما
۰۲
آذر

مشکل امروز ما فقط یهود صهیون نیست.
مشکل یهود صهیون و مسلمانان یهودی و مشرکان جهان هستند.
مسلمانان یهودی ایرانی و مسلمانان یهودی منطقه و مشرکان جهان.
حضرت موسی ع،  سامری را  نکشت. حصر خانگی کرد. چرا؟ چون ...وَأُشْرِبُوا فِی قُلُوبِهِمُ الْعِجْلَ ...۹۳ بقره.
اگر جامعه بصیر بود،  حب پول  و طلا توی قلبشون نبود، شاید حضرت موسی ع سامری را اعدام می کرد نه حصر خانگی.

حالا ما هم در چنین فضایی هستیم که هی باید تبیین کنیم. برای مقابله با تفکر غربگرایی و جا نیافتدن زهد و ساده زیستی.
زهد هنوز جا نیافتاده. اولین شرط دعای ندبه هنوز جا نیافتاده، که با کم و زیاد شدن مرغ و گوشت و ....دچار صف های طولانی می شیم.

برای سامری هایی که امروز داریم و نمی تونیم اعدام کنیم چون (عجل) داریم.
بنی اسرائیل با (عجل) دچار غضب و ذلت شد.
إِنَّ الَّذِینَ اتَّخَذُوا الْعِجْلَ سَیَنَالُهُمْ غَضَبٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَذِلَّةٌ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَکَذَٰلِکَ نَجْزِی الْمُفْتَرِینَ
کسانی که گوساله را (معبود خود) قرار دادند، بزودی خشم پروردگارشان، و ذلّت در زندگی دنیا به آنها میرسد؛ و اینچنین، کسانی را که (بر خدا) افترا میبندند، کیفر می دهیم
سوره اعراف آیه 152
توی عجل طلا به کار رفته بود و صدا هم می داد. شاید بتوان گفت زمانی (برجام) (عجل) بود هم توش پول بود و هم صدا می داد.
ما نتوانستیم (عجل) رو بندازیم توی دریا.
برجام رو پاره کنیم یا بندازیمش توی دریا. طبق آیه زیر عمل نشد:
وَإِمَّا تَخَافَنَّ مِن قَوْمٍ خِیَانَةً فَانبِذْ إِلَیْهِمْ عَلَىٰ سَوَاءٍ إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْخَائِنِینَ
و هرگاه (با ظهور نشانه هایی،) از خیانت گروهی بیم داشته باشی (که عهد خود را شکسته، حمله غافلگیرانه کنند)، بطور عادلانه به آنها اعلام کن که پیمانشان لغو شده است؛ زیرا خداوند، خائنان را دوست نمیدارد
سوره انفال آیه 58
هنوز هم نتونستیم بندازیم توی دریا.
باهاش بازی بازی می کنیم، چون سامری ها هستند و تفکر سامری.
فقط سامری نیست. فقط وجهه اش نیست. تفکر سامری هست.
عجل یعنی گوساله یعنی آن چیزهایی که توش پول هست و خوش صدا هست ولی بت بی خاصیت هست.
خب پس حالا که نتونستیم ، پس خودمون خودمون را می کشیم به عنوان توبه.
نتیجه این شد فتنه حجاب  و دیگر فتنه هاو خودمون خودمون رو کشتیم.
وَإِذْ قَالَ مُوسَىٰ لِقَوْمِهِ یَا قَوْمِ إِنَّکُمْ ظَلَمْتُمْ أَنفُسَکُم بِاتِّخَاذِکُمُ الْعِجْلَ فَتُوبُوا إِلَىٰ بَارِئِکُمْ فَاقْتُلُوا أَنفُسَکُمْ ذَٰلِکُمْ خَیْرٌ لَّکُمْ عِندَ بَارِئِکُمْ فَتَابَ عَلَیْکُمْ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ
و زمانی را که موسی به قوم خود گفت: ای قوم من شما با انتخاب گوساله (برای پرستش) به خود ستم کردید پس توبه کنید؛ و به سوی خالق خود باز گردید و خود را (=یکدیگر را) به قتل برسانید این کار، برای شما در پیشگاه پروردگارتان بهتر است سپس خداوند توبه شما را پذیرفت؛ زیرا که او توبه پذیر و رحیم است
سوره البقره آیه 54
امنیت به خطر افتاد و دیدیم این باید منجر به توبه عمومی شود.

مسلمانان محمدی کم هم که باشند پیروزند:
.....قَالَ الَّذِینَ یَظُنُّونَ أَنَّهُم مُّلَاقُو اللَّهِ کَم مِّن فِئَةٍ قَلِیلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً کَثِیرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِینَ
  امّا آنها که اعتقاد داشتند خدا را ملاقات خواهند کرد (و به روز قیامت ایمان داشتند) گفتند: چه بسا گروهی اندک که با اذن خدا بر گروهی بسیار پیروز شدند و خداوند با صابران (و استقامتکنندگان) است
سوره البقره آیه 249

ویژگی مسلمان محمدی که می گوید گروه کم بر گروه زیاد پیروز می شه چیه؟یَظُنُّونَ أَنَّهُم مُّلَاقُو اللَّهِ. زندگی با یاد مرگ.
ویژگی مسلمان یهودی چیه؟  قَوْمًا غَضِبَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ قَدْ یَئِسُوا مِنَ الْآخِرَةِ کَمَا یَئِسَ الْکُفَّارُ....
سوره الممتحنه آیه 13
ناامیدی از آخرت. زندگی بدون یاد مرگ.

اما خب همه با هم باید مسلمانی کنیم نه همه بی هم: کلمه جمیعا می توانست در آیه زیر نباشد اما هست. جمیعا یعنی هر کس در خانه مسلمان باشد، نه. همه با هم مسلمان باشیم.
وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا وَلَا تَفَرَّقُوا....
و همگی به ریسمان خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید ...
سوره آل عمران آیه 103
یعنی همه ایران و همه منطقه و همه جهان علیه اشغائیل.
هر کشوری در جهان باید بفهمد که حکومتش با رابطه با اشغائیل، پول را بر انسانیت ترجیح می دهد. تا آمادگی حکومت جهانی را پیدا کنند.
دو ایه زیر رو با هم مقایسه کنیم در یک ایه مسولیت اجتماعی قبل از ایمان آمده. اما در چند ایه بعد، مسولیت اجتماعی بعد از ایمان آمده، که اخر ایه گفته شده صالحین.
(مسولیت اجتماعی = امر به معروف و نهی از منکر)
شاید بتوان این طور گفت: مردم جهان علیه اشغائیل اقدام کنند و حکومتهایشان را امر به معروف و نهی از منکر کنند طبق فطرت انسانی شان. تا زمینه برای ظهور ایمان فراهم شود.
صالحین که آمدند، اول ایمان بعد امر به معروف و نهی از منکر. باز هم امر به معروف و نهی از منکر یعنی نظارت، مردمی و همگانی است یعنی حکومت مردمی. حالا این دو ایه را در سوره آل عمران ببینیم:
ایمان بعد از امر به معروف و نهی از منکر:
کُنتُمْ خَیْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَوْ آمَنَ أَهْلُ الْکِتَابِ لَکَانَ خَیْرًا لَّهُم مِّنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَأَکْثَرُهُمُ الْفَاسِقُونَ
  شما بهترین امتی هستید که برای مردم پدیدار شده اید: به کار پسندیده فرمان میدهید، و از کار ناپسند بازمیدارید، و به خدا ایمان دارید. و اگر اهل کتاب ایمان آورده بودند قطعاً برایشان بهتر بود؛ برخی از آنان مؤمنند و(لی) بیشترشان نافرمانند..
سوره آل عمران آیه 110

ایمان قبل از امر به معروف و نهی از منکر در صالحین آخر آیه. صالحین امده نه الذین عمل الصالحات. صالحین یعنی تثبیت بیشتر.

یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ وَیَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ وَیُسَارِعُونَ فِی الْخَیْرَاتِ وَأُولَٰئِکَ مِنَ الصَّالِحِینَ
  به خدا و روز قیامت ایمان دارند؛ و به کار پسندیده فرمان میدهند و از کار ناپسند باز میدارند؛ و در کارهای نیک شتاب میکنند، و آنان از شایستگانند..
سوره آل عمران آیه 114
اما ادامه:
توبه دسته جمعی:
( فَتُوبُوا إِلَىٰ بَارِئِکُمْ فَاقْتُلُوا أَنفُسَکُمْ ذَٰلِکُمْ خَیْرٌ لَّکُمْ عِندَ بَارِئِکُمْ فَتَابَ عَلَیْکُمْ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ)
این فتنه ها برای توبه دسته جمعی بود.
وقتی امنیت زیاد به خطر می افتد یعنی بفهم  و شاکر باش و نواقص رو هم سعی کن برطرف کن. نه اینکه برانداز باش یا ولایت فقیه را بزن. یعنی امر به معروف و نهی از منکر را بالاتر ببریم.

چطوری می شه  قرآن خواند ولی از توش مرگ بر آمریکا و مرگ بر اشغائیل در نیاد نمی دونم.
از کمی قبل از فلسطین ببینیم:
می گن فلانی شانس نداشت گیر ترامپ افتاد الان یکی دیگه هست. بریم سراغ مذاکره سازشی.
آیا کسی هست که شک داشته باشد آمریکا و اشغائیل ظالم هست؟

در قرآن آمده (ترکنوا).

وَلَا تَرْکَنُوا إِلَى الَّذِینَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّکُمُ النَّارُ وَمَا لَکُم مِّن دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِیَاءَ ثُمَّ لَا تُنصَرُونَ
و به ستمگران تمایل و تکیه نکنید که آتشِ (عذاب) شما را فرامیگیرد و (در این صورت) برای شما در برابر خداوند، هیچ دوست و سرپرستی نیست، پس (ازهیچ ناحیه ای) مورد کمک قرار نخواهید گرفت
سوره هود آیه 113

تفسیر نمونه: مفهوم ((رکون )) - ((رکون )) از ماده ((رکن )) به معنی ستون و دیواره هائی است که ساختمان یا اشیاء دیگر را بر سر پا می دارد، و سپس به معنی اعتماد و تکیه کردن بر چیزی به کار رفته است .
گرچه مفسران معانی بسیاری برای این کلمه در ذیل آیه آورده اند، ولی همه یا غالب آنها به یک مفهوم جامع و کلی باز می گردد، مثلا بعضی آنرا به معنی تمایل و بعضی به معنی ((همکاری )) و بعضی به معنی ((اظهار رضایت )) یا ((دوستی )) و بعضی به معنی ((خیر خواهی و اطاعت )) ذکر کرده اند که همه اینها در مفهوم جامع اتکاء و اعتماد و وابستگی جمع است .

خدواند در حرام شفا قرار نمی دهد.

این حرف که رئیس جمهور عوض شد می شه مذاکره کرد یعنی معنای مرگ بر آمریکا برای ما روشن نیست.

معنای مرگ بر آمریکا و مرگ بر اشغائیل یا ....
به معنای مرگ بر دولت آمریکا نیست.
به معنای مرگ بر سیاست های آمریکا هم نیست.
به معنای مرگ بر مردم آمریکا هم نیست.
پس به معنای مرگ بر کیه؟
به معنای مرگ بر امت آمریکا و امت اشغائیل است.
فرق امت و ناس چیه؟
امت یک گروه یا جمعیت با اهداف خاص است. در حالی که ناس عمومی هست.
مثلا ایه زیر می گوید یک امت بیاید برای امر به معروف و نهی از منکر:
وَلْتَکُن مِّنکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَیَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ وَأُولَٰئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ
و از میان شما باید گروهی باشند که (دیگران را) به خیر دعوت نمایند و امربه معروف و نهی از منکر کنند و آنها همان رستگارانند.
سوره آل عمران آیه 104
از دیگر تفاوتهای امت با قوم و ناس اینه که شاید بتوان گفت امت مرز نداره.
مثلا اون استاد دانشگاهی که در ایران یک جوری توئیت می زنه که اشغائیل می اد از توئیت هاش استفاده می کنه، شاید جزء امت اشغائیل محشور بشه.
یا اون فقیه نما که آمریکا از صحبت هاش برای فتنه استفاده می کند شاید جزء امت آمریکا حساب بشه.

الإمامُ علیٌّ علیه السلام :الرّاضی بِفِعلِ قومٍ کالدّاخِلِ فیهِ مَعَهُم ، و عَلى کُلِّ داخِلٍ فی باطِلٍ إثمانِ : إثمُ العَمَلِ بِهِ ، و إثمُ الرِّضا بِهِ.
على علیه السلام :هر که به کردار عده اى راضى باشد، مانند کسى است که همراه آنان، آن کار را انجام داده باشد و هر کس به کردار باطلى دست زند او را دو گناه باشد: گناه به جا آوردن آن و گناه راضى بودن به آن. نهج البلاغه حکمت ۱۵۴
اما آیه:
رَبِّ إِنَّهُنَّ أَضْلَلْنَ کَثِیرًا مِّنَ النَّاسِ فَمَن تَبِعَنِی فَإِنَّهُ مِنِّی وَمَنْ عَصَانِی فَإِنَّکَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ
پروردگارا همانا بت ها بسیاری از مردم را گمراه کرده اند، پس هر که مرا پیروی کند، قطعا او از من است و هر کس با من مخالفت کند، همانا تو بخشنده ی مهربانی
سوره ابراهیم آیه 36
هر کس از حضرت ابراهیم ع پیروی کند از اوست.فَمَن تَبِعَنِی فَإِنَّهُ مِنِّی
حالا از این طرف امت اسلام مردم ایران نیستند. پیروان پیامبر ص، امت پیامبر ص هستند.

ممکنه کسی مسلمان ایرانی باشد ولی جزء امت یهود صهیون یا نصارای آمریکایی محشور بشه.

از اولین چیزهایی که در صورت ادای نادرست ما را از دین خارج می کند کیفیت نماز است:
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم با یاران خود نماز خواند سپس در میان گروهی از یاران خود در مسجد نشست. مردی وارد مسجد و مشغول خواندن نماز شد، ولی رکوع و سجودش را صحیح و به طور کامل انجام نمی داد. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
نَقَرَ کنَقْرِ الْغُرَابِ لَئِنْ مَاتَ هَذَا وَ هَکذَا صَلَاتُهُ، لَیمُوتَنَّ عَلَی غَیرِ دِینِی[1]
مانند کلاغ نوک به زمین زد: اگر بدین حال بمیرد و نمازش چنین باشد، بر غیر دین من مرده است.[2]
کافى، ج 3، ص 238؛ چهل حدیث، ص 31، حدیث 12

از اذکار مستحبت بعد از صلوات تشهد نماز:
و تَقَبَّلْ شَفَاعَتَهُ فِی أُمَّتِهِ وَ ارْفَعْ دَرَجَتَهُ.
ان شاءالله که ما هم جزء امت پیامبر ص باشیم.

حالا چرا مرگ بر رو بلند می گیم:
چون حضرت ابراهیم ع که الگوی ماست  و اسوه است اعلام برائت می کرد. اعلام برائت خشک و خالی هم نه.
بت ها رو باید شکوند. بت ابرقدرتی و استکبار، بت دلار و .....
اعلام برائت از خودشون و از هرانچه غیرخدا معبود گرفته اند.
و اعلام دشمنی: وَبَدَا بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمُ الْعَدَاوَةُ وَالْبَغْضَاءُ أَبَدًاحَتَّىٰ تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَحْدَهُ .
این قسمت ایه یعنی ما آتش بس داریم ولی صلح با ظالم نداریم. صلح امام حسن ع و صلح حدیبیه نداریم. آتش بس امام حسن ع و آتش بس حدیبیه داریم.
مذاکره صلحی سازشی نداریم مذاکره آتش بس داریم برای چی؟ برای مبارزه دوباره.
وَمَن یُوَلِّهِمْ یَوْمَئِذٍ دُبُرَهُ إِلَّا مُتَحَرِّفًا لِّقِتَالٍ أَوْ مُتَحَیِّزًا إِلَىٰ فِئَةٍ فَقَدْ بَاءَ بِغَضَبٍ مِّنَ اللَّهِ وَمَأْوَاهُ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِیرُ
و جز آنها که کناره گیریشان برای ساز و برگ نبرد مجدّد یا پیوستن به گروه دیگری از مسلمانان باشد، هر کس در روز جنگ پشت به دشمن کند، قطعاً مورد خشم خدا قرار میگیرد و جایگاه او جهنّم است و چه بد سرانجامی است
سوره انفال آیه 16
این باید جا بیفتد. البته با کافر غیرمستکبر که مانع دینداری نیست با عدالت برخورد می کنیم لَّا یَنْهَاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِینَ لَمْ یُقَاتِلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَلَمْ یُخْرِجُوکُم مِّن دِیَارِکُمْ أَن تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَیْهِمْ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ
خداوند شما را از نیکی و عدل نسبت به کسانی که با شما به خاطر دین جنگ نکرده و شما را از خانه هایتان بیرون ننموده اند منع نمیکند. همانا خداوند عدالت پیشگان را دوست دارد.
سوره الممتحنه آیه 8

 

##########

  • شنگول العلما
۱۳
آبان

آغازگر بدحجابی در سینما رو نمی دونم کی بوده. اما به نظر شخصی خودم آغازگر بدحجابی در سینما یک فیلم دفاع مقدسی بوده. اسمش رو نمی گم اما جزء اولین فیلم ها بود. 
یک عده می رن مجلس امام حسین ع که از گناهاشون توبه کنند. این خوبه.
اما یه عده در کنار گناهانی که انجام می دن مجلس امام حسین ع هم می روند. این  دومی خطرناکه. گناه جای خود ثواب هم جای خود خطرناکه. اصل اینه: توبه از گناه و ترک گناه. نه اینکه گناه کنار ثواب.

این همون سازش با گناه و ترک امر به معروف و نهی از منکر هست این همون عادی کردن گناه است.
قوم لوط چی شد که قوم لوط شد؟
از منکرهای کوچک علنی شروع کرد. و هیچ کس هیچی نگفت.
مثلا با عرض معذرت باد معده می دادن بیرون می خندیدند. (نقل قول از استاد قاسمیان)
قوم لوط منکر رو در بوق کرد علنی انجام داد (فی نادیکم المنکر)

أَئِنَّکُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجَالَ وَتَقْطَعُونَ السَّبِیلَ وَتَأْتُونَ فِی نَادِیکُمُ الْمُنکَرَ فَمَا کَانَ جَوَابَ قَوْمِهِ إِلَّا أَن قَالُوا ائْتِنَا بِعَذَابِ اللَّهِ إِن کُنتَ مِنَ الصَّادِقِینَ
 شما به سراغ مردها میروید و راه (طبیعی زناشویی) را قطع میکنید و در مجالس خود (آشکارا و بیپرده) اعمال ناپسند انجام میدهید؟ پس قومش پاسخی ندادند جز این که گفتند: اگر تو (در ادّعای پیامبری) از راستگویانی، عذاب خدا را برای ما بیاور.
سوره العنکبوت آیه 29

 هیچ کس هیچ چیزی نگفت از اینجا شروع شد تا رفت به سمت همجنس گرایی که مجازاتش اعدام و سنگسار و اینهاست:
تفسیر نور ذیل آیه آمده:
کلمه ی نادی به معنای مجلس عمومی است در تفاسیر میخوانیم که قوم لوط از نظر ادب و اخلاق کاملاً سقوط کرده، در فساد و تباهی غرق بودند؛ به گونه ای که در مجالس عمومی، به یکدیگر سخن زشت میگفتند، قمار بازی میکردند، در حضور جمع برهنه میشدند، به رهگذران سنگ پرتاب میکردند و در حضور مردم، از خود باد معده خارج میکردند، با مسافران لواط نموده و اموالشان را میگرفتند.

و اما بعد:

خیابان با تلویزیون فرق می کند البته که هر دو باید امر به معروف و نهی از منکر بشند هر کسی در حد توان.

تلویزیون پیشانی هست همه می بینند همه ی گروه های سنی همه طیف. 


دلم به تلویزیون خوش بود که بیرون گذاشتن مو مد نیست. اما با سریال (سرزمین مادری) بدحجابی در تلویزیون آغاز شد.
بی حجاب هم حتی توش هست. دختر کم سن (شاپرک) بی حجاب، علاوه بر بدحجابها در این سریال هست.
در بیوگرافی شاپرک سن بالایی در اینترنت هست امیدوارم درست نباشد.

نمی دونم چطوری می شه جلوی پخشش رو گرفت اما یک راهش اعلام انزجار و اعتراض به روابط عمومی صدا و سیما هست.
پس لطف کنید بعد از خواندن این متن یک زنگی بزنید.
نگید مهم نیست که هست. حجاب تعریف داره وجه و کفین‌. هم ظاهر مهمه هم باطن.
گاهی می بینم در مساجد یک نفر که ریشش رو از ته ته زده در نبود امام جماعت وایساده جلو. 
زدن ریش از ته یعنی گناه. تکرار یعنی اصرار بر گناه. اصرار یعنی خارج شدن از عدالت یعنی شرط امام جماعت را ندارد.
این یک نمونه کوچک عدم رعایت ظاهر و تاثیرش در باطن بود. احکام مرز هستند خط قرمز هستند. حدود الهی هستند.
مثلا بعد از بیان احکام ارث این آیه در مورد حدود الهی آمده:
 وَمَن یَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَیَتَعَدَّ حُدُودَهُ یُدْخِلْهُ نَارًا خَالِدًا فِیهَا وَلَهُ عَذَابٌ مُّهِینٌ
 و هر کس خدا و رسولش را نافرمانی کند و از حدود الهی تجاوز نماید، خدا او را وارد آتشی میکند که همیشه در آن میماند و برای او عذابی خوارکننده است
سوره النساء آیه 14
 1- آنان که به وصیّتنامه عمل نمیکنند، یا بدهی متوفّی را نمیپردازند، یا با انکار حقّ یا ندادن سهم بعضی وارثان، سعی در تصاحب اموال میکنند، برای همیشه در عذاب و قهر الهی اند. تلک حدود اللّه.. تعدّ حدود اللّه  
پس باید مراقب حدود الهی بود.

البته بعضی حدود هشدار بیشتر هست مثل ارث چون لقمه و مال حروم و حلال مهمه مثل زنا و مسائل جنسی و حیا مهمه نزدیک نشیم

ما این آیه را داریم:

وَلَا تَقْرَبُوا الزِّنَا إِنَّهُ کَانَ فَاحِشَةً وَسَاءَ سَبِیلًا
 به زنا نزدیک نشوید، که کار زشت و راه بدی است
سوره اسراء آیه 32


این سریال کار فرهنگی خراب کنه. 
آغازگر سرایت بدحجابی به دیگر سریالها می شه جلویش را باید گرفت.

مَنْ سَنَّ سُنَّةً حَسَنَةً فَلَهُ أَجْرُهَا وَ أَجْرُ مَنْ عَمِلَ بِهَا وَمَنْ سَنَّ سنَّةً سَیِّئَةً کانَ عَلَیْهِ وِزْرَها وَ وِزْرَ مَنْ عَمِلَ بِها؛[1] کسی که سنت و روش نیکویی را بنیاد نهد، پاداش و ثواب آن سنت و کسی که به آن عمل می‌کند برای اوست، و کسی که سنت و روش بدی را بنیاد می‌نهد کیفر آن روش ناپسند و کیفر کسانی که به آن عمل می‌کنند برای او خواهد بود.

روش های دیگه برای جلوگیری از پخش: گفتن به امام جماعت و جمعه یا نماینده شهرمون. تحصن و تجمع و .... نمی دونم اما اتفاق خیلی تلخی هست. باعث می شه بقیه پررو بشن و تکرار کنند. 

در کنار این سریال مزخرف بی حیا، یک اتفاق خوب هم افتاده فیلم سینمایی کارتونی بچه زرنگ‌. خرس گنده هم خودتونید. دخترمون رو بردیم سینما اما خودمون نگاه کردیم خیلی عالی بود. دنده معکوس سوپر من و .... بود.
خیلی عالی بود. آخرش بسیار زیبا تمام شد. تشکر از سازنده اش، از چادر مادر بچه زرنگ از جا دادن مفاهیم مذهبی در کنار طنز. 

حمایتش کنید جهانی اش کنید تبلیغش کنید اگر بچه ندارید یه بچه پیدا کنید ببرید ببینتش. این پولها برسه به سازنده باز هم بسازه. تشکر.

در مورد فلسطین مطلبم هنوز تکمیل نشده وگرنه می گفتم.

من این روزها ماشینها را جریمه کتبی می کنم. 

وقتی می بینم ماشینی بی حجابی دارد صبر می کنم خالی شود بعد متن پی دی اف زیر رو داخل نامه می ذارم پشت برف پاک‌کن. 

برای اینکه نفهمد کی گذاشته. دولت گذاشته یا بسیج یا مردم. می گذارم برای اتمام حجت. نامه رو مستقیم به بدحجاب نمی دم چون مفسده داره لااقل برای من. خانم به خانم بدهد البته مشکلی نیست.

دریافت
حجم: 46.7 کیلوبایت
 

حالا که بدحجابی هست یک آموزش غض بصر هم باشد خوب است.

مادر فرزند مرده چطوری نگاه می کند. در حالی که جلویش را نگاه می کند اما نگاه نمی کند. فکرش مشغول فرزند است.

شما فکرتان در محضر خدا بودن باشد. در معنویات باشد

روی صورت تمرکز نکنید  کل اطراف فرد و فرد رو با هم ببینید.

در این حالت مثلا اگر لبش قرمز باشد شما می فهمید یک نقطه قرمز هست در صورت هست اما نمی دونید چه شکلی هست. چی هست. این رو می گن نگاه پخش.

اما برای تذکر به بدحجاب سرپایین خودش یک راهی است برای تذکر یعنی مثلا بی حجاب یا بدحجاب آمد با شمای آقا صحبت کند ممتد سر پایین باشد و نگاه به زمین. سر رو بلند نکنیم یعنی آدم باش دارم اذیت می شم.

التماس دعا

 

 

  • شنگول العلما
۱۸
مهر

 

بعضی ها ممکنه فکر کنند سلوک یعنی اینکه فقط بری یه گوشه، عرفان و ذکر.
بعضیا می رن باشگاه بدنسازی که بعد لباس تنگ بپوشند و به بقیه بگن نگاه چه بازویی هایی دارم، نه اینکه می رن باشگاه برای آمادگی برای دوره ظهور یا برای اینکه بار از دوش بقیه بردارن مثل شهید ابراهیم هادی.
بعضیا می رن سلوک که بگن نگاه ما چه اصطلاحات پیچیده ای بلدیم.
یا می رن دنبال سلوک به قصد کرامت و علوم غریبه و .... اینها مثل همون بدنسازی هستند که می خوان خودشون رو نشون بده.
به فکر خود نازله هستند.
اما سالک می خواهد مرآت (آینه) شود که خدا را نشان دهد. خلیفه الله شود.
سلوک بر همه لازم است برای زندگی کردن و سیر به سمت کمال. حالا مراتب عالیش برای خواص و مراتب پایینش برای همه.
فرق سالک با غیر سالک در چیست؟
سالک و غیر سالک در ظاهر ممکن است یک کار انجام دهند اما سالک چندین برابر افراد عادی بالا می رود چرا؟
چون او مراقبه ۲۴ ساعته دارد.
مراقبه افراد عادی یک ساعت در روز هست مثلا موقع گناه، یاد خدا می افتند و گناه نمی کنند. 
اماسالک همان کار را انجام می دهد و گناه نمی کند مثل غیرسالک اما مراقبه سالک ۲۴ ساعته است. 
یعنی در ۲۴ ساعتی که مراقبه دارد ساعاتی که گناه پیش می اد، گناه نمی کند.
لذا توبه سالک چندین برابر افراد عادی بالا برنده هست. چون پشتش مراقبه دائم هست.
از خواب و غذا خوردن و تفریح گرفته تا کار و نماز و عبادات و ..‌. همه برای خداست. 
سالک چون خود را دائم در محضر خدا می بیند تمام اعمالش جهت پیدا می کند.
به همین ترتیب نماز. نماز سالک با نماز غیرسالک فرق می کند. 
نماز سالک بیشتر او را بالا می برد تا غیرسالک. و حضور قلبش هم بیشتر است.
متن زیر از آیت الله بهجت ره است. ایشان درواقع می گویند برای حضور قلب در نماز باید سالک شویم. باید مراقبه ۲۴ ساعته داشته باشیم. این معنی تقریبا در سوره معارج هم آمده است. بعد از مداومت از نماز مراقباتی در سوره معارج مطرح می شود و می رسد به حافظون نماز. بعد از دائمون یک سری مراقبات ، بعد حافظون.
متن ایت الله بهجت ره:
یکی از عوامل حضور قلب این است که: در تمام بیست و چهار ساعت، باید حواسّ (باصره، سامعه و...) خود را کنترل کنیم؛ زیرا برای تحصیل حضور قلب، باید مقدماتی را فراهم کرد! باید در طول روز، گوش، چشم و هم چنین سایر اعضا و جوارح خود را کنترل کنیم!

مراقبه ۲۴ ساعته رو از کلمه (الا)در ۵۶ ذاریات می شود فهمید.
وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ
  و جن و انس را نیافریدم جز برای آنکه مرا بپرستند..
سوره الذاریات آیه 56
الا مهم است از این الا ۲۴ ساعت در می اد. و چون هدف خلقت مطرح شده لذا از این جهت گفته شد که سلوک برای همه است.

سالک در باشگاه عزلت تمرین می کند تا اینکه در همه حال، عمل درست رو انجام بدیم. هر چه (سبحا طویلا) بیشتر (تبتل) بیشتر اشاره به ایات هفت و هشت مزمل.

در باشگاه عزلت خواص، وزنه ها سنگین تر است و وزنه های عوام سبک تر.
ماه رمضان تمرینه برای اینکه در ماه های دیگه هم این جوری باشیم و نه فقط ماه رمضان. 
رفتن به مسجد برای این است که تمام زمین رو مسجد بگیریم و ....
تمرین در عزلت اولش ریاضت نفس است سخت است. 
سخت تلخ نیست سخت شیرین است.
بعد عشق هم می اد و از حالت ریاضت خارج می شود. نماز، اولش ریاضت نفس است بعد عشق هم  می اد ان شاءالله. اما ممکنه سالها طول بکشه.

در کلاس سلوک ثبت نام کنیم. از بیت نفس بیرون بزنیم اگر بمریم و در مراحل ابتدایی سلوک هم باشیم، باز می گن سالک مرده است و ما را بالاتر می برند ان شاءالله. (برای درک این معنی مراجعه شود به آیه ۱۰۰ نساء)

مباحث زوج درمانی بهترش در قرآن و روایات و .... موجود هست. اما بهش به عنوان درس زوج درمانی نگاه نشده یا کم نگاه شده.
 این‌ مطالب اکثرا قبلا در سلوک بیان شده اما حالا از زاویه زوج درمانی بیان می شود.
ممکن است عمل کردن به این متن چند ماه یا چند سال طول بکشه. یا تا اخر عمر. چون نیاز به تمرین دارد جوری که به قلب بنشیند.
آیا من خودم به این حرفهایی که اینجا می زنم عمل کردم؟ نه. منم در حال تمرینم. هی زمین می خورم و بلند می شوم. و شاید از شما هم ضعیف تر.
بعضی از مطالب تکراری هست اما برای اینکه یکجا جمع بشه مجدد گفته می شه اما بعضا با آیات جدید.
این متن خیلی طولانی شد. شاید اندازه یک کتاب جیبی شده. اما همه رو در یک پست نمی نویسم برای اینکه فرصت تفکر داشته باشیم. بعدا در یک پست همه رو با هم یکجا می ذارم ان شاءالله. برای اینکه یکجا با نظم باشند.
 پنج دستور سلوکی مکتب اخلاق توحیدی علامه طباطبایی که استاد فیاض بخش شرح داده اند، عبارتند از: اول نماز و دوم دایم الوضو بودن سوم انس منظم با قرآن چهارم نماز شب و پنجم سجده طولانی.
بالاخره اولینش نماز است. و دو دستور اخر دستور سالکی هست که مقداری جلو رفته است.

اما چرا نماز خیلی مهمه؟
چون در سلوک، نماز اصله. اگر سلککم رو به معنی سلوک بگیریم. از چهار تا چیزی که انسان را در سقر می اندازد اولینش نمازگزار نبودن است. 

قران پر از بسته های سلوکی است بعضی را خواهیم دید. بسته سلوکی سقر را بینیم. کاهایی که نباید بکنیم:
مَا سَلَکَکُمْ فِی سَقَرَ
چه چیز شما را روانه سقر کرد.
سوره المدثر آیه 42
قَالُوا لَمْ نَکُ مِنَ الْمُصَلِّینَ
گویند: ما از نمازگزاران نبودیم
سوره المدثر آیه 43
نماز گزار (الْمُصَلِّینَ) تعریف دارد.
تعریفش در سوره معارج است.
سه مورد دیگه رو خیلی مختصر ببینیم.
وَلَمْ نَکُ نُطْعِمُ الْمِسْکِینَ
و افراد مسکین را اطعام نمیکردیم
سوره المدثر آیه 44
مثلا یعنی خمس و زکات واجب رو ندهیم. و مثلا شاید پولدارها زکات مستحب ندهند و به جای یتیم نوازی بروند سگ نوازی و ماشین بازی و ویلابازی و ....
وَکُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخَائِضِینَ
و با اهل باطل در سخنان باطل فرو میرفتیم
سوره المدثر آیه 45
مثلا عضو کانال مجازی هست می بینه چرت می گه اما (لفت نمی ده) ترک نمی کنه. می شینه پای تحلیل شبکه های ماهواره ای یا فلان دکتر بی تقوای دانشگاهی و ...‌
مثلا اینستای فلان بازیگر رو دنبال می کنه و آنچنان در اغتشاشات تحریک می شه که می ره بسیجی ترور کنه. که نمونه اش رو دیدیم.
وَکُنَّا نُکَذِّبُ بِیَوْمِ الدِّینِ
و پیوسته روز جزا را تکذیب میکردیم
سوره المدثر آیه 46
تکدیب نظری داریم و تکذیب عملی.
نمونه تکذیب عملی، مسلمانی است که معاد را قبول دارد اما انچنان خودش را مشغول می کند که به مرگ فکر نکند.
اگر به مرگ‌ فکر کنه خب باید به نمازهاش و اعمالش و .... فکر کنه. پس چی کار می کنه؟ سراغ انواع سرگرمی ها می ره. مثلا وقت بیکاریش مشغول بازی موبایلی و یا اهنگ یا انواع تفریح و .... می شه که یهو به مرگ فکر نکنه.
اصلا طراحی های مختلف انواع بازیهای برخط ( آن لاین) و ...‌‌برای همینه. چون از مرگ می ترسند. از تنها شدن با خودشون می ترسند. ان قدر خودشون رو مشغول می کنند که به اینها فکر نکنند.
توی قبرستان موقع دفن جنازه، فکر نمی کنه خودش یه روزی باید بره. داره به ست کردن عینک آفتابی با کفشش فکر می کنه.
این سبک زندگی یعنی نمازنخواندن و خمس و زکات واجب و (زکات مستحب رو ندادن = سگ نوازی به جای یتیم نوازی و ماشین بازی و .....) و دنبال تحلیل های ماهواره ای و منافقین بودن و دایم مشغول سرگرمی بودن و به مرگ فکر نکردن انسان را می برد به سمت سقر.

اما سقر کجاست؟
و در مجمع البیان ، در ذیل آیه ((لها سبعة ابواب)) گفته است : در معنای این آیه دو قول است ، یکی روایتی است که از علی ، امیر المؤ منین (علیه السلام ) نقل شده که فرمود: جهنم که هفت در دارد بدین جهت است که هفت طبقه دارد، هر طبقه روی طبقه دیگر قرار گرفته . آنگاه برای مجسم کردن مطلب ، دستهای خود را روی هم گذاشت ، و فرمود: همین طور روی همند و خدای تعالی بهشت را همکف زمین قرار داده و آتش دوزخ را روی هم ، که از همه پایینتر ((جهنم )) است ، و طبقه دوم آن ((لظی )) و سومش ((حطمة )) و چهارمش ((سقر))و پنجمش ((جحیم )) و ششمش ((سعیر)) و هفتمش ((هاویه)) است و در روایت کلبی طبقه زیرین را هاویه و طبقه بالاتر از همه را ((جهنم)) دانسته .
پس یک نمازنخوان که سلوکش به سمت سقر است تغییر دادنش خیلی سخته.

حالا که ایات بالا را دیدیم آیات تعریف مصلین هم ببینیم. تقریبا نقطه مقابل آیات بالا:
نمازنخوان توی مشکل، داد و بیدادش بالاست. یه ذره زندگی فقیرانه بشه روی مخ همسر پیاده روی می کنه (جزوعا) الا نمازگزار.
رزق وسیع بشه به جای خیرات بیشتر، مسافرت های تفریحی بیش از حد می شه(منوعا) الا نمازگزار:
حالا تعریف نماز گزار یا همون مصلین رو ببینیم:
إِنَّ الْإِنسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا
به راستی که انسان سخت آزمند (و بیتاب) خلق شده است.
سوره المعارج آیه 19
إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا
چون صدمه ای به او رسد عجز و لابه کند..
سوره المعارج آیه 20
وَإِذَا مَسَّهُ الْخَیْرُ مَنُوعًا
و چون خیری به او رسد بخل ورزد..
سوره المعارج آیه 21
إِلَّا الْمُصَلِّینَ
غیر از نمازگزاران:
سوره المعارج آیه 22
از اینجا به بعد تعریف مصلین است:
الَّذِینَ هُمْ عَلَىٰ صَلَاتِهِمْ دَائِمُونَ
همان کسانی که بر نمازشان پایداری میکنند.
سوره المعارج آیه 23
وَالَّذِینَ فِی أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ مَّعْلُومٌ
و همانان که در اموالشان حقی معلوم است،
سوره المعارج آیه 24
لِّلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ
برای سائل و محروم.
سوره المعارج آیه 25
که در اینجا حق معلوم برای سائل و محروم به انفاق مستحب اشاره دارد.
از امام باقرعلیه السلام نیز درباره این آیه پرسیدند، فرمود: حق معلوم غیر از زکات است(تفسیر نور)
وَالَّذِینَ یُصَدِّقُونَ بِیَوْمِ الدِّینِ
و کسانی که روز جزا را باور دارند.
سوره المعارج آیه 26
تکدیب عملی ایات سقر توضیح داده شد. اینجا در مورد تصدیق قیامت آمده است.
پس تصدیق هم می شه تصدیق نظری و عملی.
نمونه تصدیق عملی مثلا شهید آوینی. تعبیر خود شهید اینه زندگی مرگ آگاهانه. 
مرگ از جهت فنا برای دل نبستن. مرگ از جهت بقا برای پویایی و فعالیت مرگ از جهت لقا برای عاشق شدن.
آیت الله بهجت پشت کنکوری عمل می کرد.
پست کنکور قیامت خودش را حس می کرد لذا عباداتش با کیفیت و فراوان
 و درس و بحث و فعالیتش هم به اون شکل.
خودمون رو پشت کنکور قیامت ببینیم. پشت کنکوری از تمام دقایق استفاده می کند. وقتش رو با با کتاب های الکی (مثلا حرف مردم پثلا فیلم بی خود) تلف نمی کنه و ...
بقیه آیات رو هم ببینیم تا بشه اصل مطلب رو بیان کرد:
وَالَّذِینَ هُم مِّنْ عَذَابِ رَبِّهِم مُّشْفِقُونَ
و آنها که از عذاب پروردگارشان بیمناکند،
سوره المعارج آیه 27
إِنَّ عَذَابَ رَبِّهِمْ غَیْرُ مَأْمُونٍ
چرا که هیچ کس از عذاب پروردگارش در امان نیست،
سوره المعارج آیه 28
مراقبات خوفی مقدم بر مراقبات شوقی.

وَالَّذِینَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ
و آنها که دامان خویش را (از بیعفّتی) حفظ میکنند،
سوره المعارج آیه 29
إِلَّا عَلَىٰ أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَیْرُ مَلُومِینَ
مگر بر همسران یا ملک یمین هایشان که در این صورت، در خور ملامت نیستند.
سوره المعارج آیه 30
فَمَنِ ابْتَغَىٰ وَرَاءَ ذَٰلِکَ فَأُولَٰئِکَ هُمُ الْعَادُونَ
پس کسانی که جز این را طلب کنند، اینان همان تجاوزگرانند.
سوره المعارج آیه 31
(کنترل شهوت و عفت ورزی)

وَالَّذِینَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ
و آنان که رعایتکننده امانتها و قراردادهای خویشند.
سوره المعارج آیه 32
ازدواج چیه؟ میثاق (۲۱ نساء) همسر و فرزند چیه؟ امانت (حدیث عنوان بصری)
همه چیز امانت است: بدن، روح، مال و .....
تا مراحل بالاتر نفی افعال با توحید افعالی در قیام نماز و نفی صفات با توحید صفاتی در رکوع و .....
تفسیر نمونه: حدیث معروف امام باقر (علیه السلام ) و امام صادق (علیه السلام ) در تفسیر آیه ((ان الله یامرکم ان تؤ دوا الامانات الی اهلها)) صریحا آمده است که ولایت و حکومت را به اهلش واگذارید.

پس امانت از امانت های عادی تا امانت های بالاتر، جمهوری اسلامی را شامل می شود.

وَالَّذِینَ هُم بِشَهَادَاتِهِمْ قَائِمُونَ
و آنان که به (ادای) شهادتهای خود قیام میکنند.
سوره المعارج آیه 33
هم شهادتهای معمولی شامل می شود هم آن شهادت اولی و (قالوا بلی) در ایه ۱۷۲ اعراف می تواند باشد.
و قائم بودن بر فطرت الهی.

وَالَّذِینَ هُمْ عَلَىٰ صَلَاتِهِمْ یُحَافِظُونَ
و آنان که بر نمازشان مراقبت دارند.
سوره المعارج آیه 34
از نماز دایم و مداومت بر نماز شروع شد پس از بیان کارهایی دوباره رسیدیم به نماز این بار به حفاظت از نماز.از مداومت نماز رسیدیم به حفاظت از نماز. (دائمون و حافظون)
أُولَٰئِکَ فِی جَنَّاتٍ مُّکْرَمُونَ
اینان در بهشتها گرامی داشته میشوند.
سوره المعارج آیه 35

پس مثلا کسی که خیانت می کند یعنی چی؟ یعنی به مرحله حفاظت از نماز نرسیده است. و نمازگزار (=مصلین) نیست.

در تفسیر نور آمده:شاید مراد از عبارتِ علی صلاتهم دائمون، ترک نکردن و مراد از علی صلاتهم یحافظون جدّی گرفتن نماز باشد.
خب پس شاید بتوان گفت:
از جسم نماز (مداومت)برسیم به روح نماز (محافظت) که بینش مراقبات سوره معارج رو باید انجام بدیم. مراقباتی مثل حق معلوم برای سایل و محروم و تصدیق قیامت و ....

 

############

  • شنگول العلما
۲۸
مرداد

راستش دیدم هی این‌مطلب می خواهد تولید سوء تفاهم کند نقد آقایان هم بهش اضاف کردم. اما اصل متن روی بانوان بود. اما خب آقایان هم کمی اضاف کردم که هی نخوام توضیح بدم.
تمرکز اصلی باید روی همسری خوب بودن باشه. نه اینکه تمرکز اصلی روی همسری خوب داشتن باشه.
چون تمرکز روی همسر خوب داشتن نتیجه می دهد نگاه به کمبود ها و مقایسه و ناشکری.
چون تغییر آدم ها خیلی خیلی سخته. قدم اول تغییر خود است.
علت خیلی از اختلاف ها اینه که به جای اینکه زیر بارون چتر بگیریم می خوایم یه کاری کنیم که ابرها رو جابه جا کنیم که بارون نیاد.
این جهان بینی در سطح کلان هم هست. یعنی به جای اینکه فکر کنیم چه کاری برای کشور بکنم؟
امنوا و عمل الصالحات
نگاه می کنه ببینه کشور چرا فلان کمبودها رو داره و کاری برای من نمی کنه. محوریت انتقادش عقده های خودش هست و نه درد مردم. صفحه مجازیش پر از خبر تلخ بدون دیدن امیدها و پیشرفت هاست. توصیه به حق کنار توصیه به صبر.
إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِی خُسْرٍ
همانا انسان در خسارت است
سوره العصر آیه 2
إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ
مگر آنان که ایمان آورده و کارهای نیک انجام داده و یکدیگر را به حق و استقامت سفارش میکنند.
سوره العصر آیه 3
ما یک تجسس داریم یک تحسس.
تفسیر نور:
تجسّس به جستجو کردن در مورد بدیها و تحسس به جستجو کردن در مورد خوبیها گفته میشود.
خب حالا
توی زندگی شخصیمون تحسس هم بکنیم.
یَا بَنِیَّ اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِن یُوسُفَ ....
سوره یوسف آیه 87
تحسس کنیم دست یوسف زهرا س، امام زمان عج در حوادث عالم ببینیم.

حضرت زینب س کاری بالاتر از تحسس انجام می دهند. زیبایی را جستجو نمی کنند. جز زیبا نمی بینند. و ما رایت الا جمیلا. جمالا نه. جمیلا. صاحب جمال. شاید بتوان گفت این همان توحید صفاتی است.

در تغییر، اول انفسکم و بعد اهلیکم.
و اهلیکم هم تغییر کرد کرد. نکرد هم نکرد. تو وظیفه خودت رو انجام بده نتیجه به ما ربطی نداره. ما مکلف به وظیفه هستیم قربة الی الله. نه مکلف به نتیجه. با تغییر خودت تعییر ایجاد کن نه از اول پایه رو بذاریم روی تعییر بقیه‌.
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنفُسَکُمْ وَأَهْلِیکُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ ....
ای کسانی که ایمان آورده اید خود و خانواده خویش را از آتشی که هیزم آن انسانها و سنگهاست نگه دارید؛ ....
سوره التحریم آیه 6
یعنی طبق آیه بالا تمرکز روی او چرا این جوریه؟ او چرا اون جوریه؟ چرا او این کار را کرد؟ و .... نذاریم.
تمرکز بذاریم روی انفسکم. بذاریم روی من چی کار کنم؟ وظیفه من در قبال این رفتارش چیه؟ و ....
تمرکز دوم هم حتی روی تغییر طرف مقابل نیست تمرکز روی انجام وظیفه است تغییر و هدایت در صراط هم کار خداست. که در سوره حمد امده است.اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ
ما را به راه راست هدایت کن..
سوره الفاتحه آیه 6
مستقیم را شاید به معنی استقامت هم بتوان گفت.
استقامت را بزنیم به ایه فَاسْتَقِمْ کَمَا أُمِرْتَ وَمَن تَابَ مَعَکَ ...سوره هود آیه 112
با این حساب استقامت من و خانواده ام در این راه کار من نیست کار اوست چون اهدنا کار اوست.

تفسیر نور ذیل آیه ۶ تحریم (..قُوا أَنفُسَکُمْ وَأَهْلِیکُمْ نَارا...) گفته شده:
در روایات میخوانیم که شیوه حفظ بستگان از آتش دوزخ، امر به معروف و نهی از منکر آنان است که اگر قبول کردند، آنان را از آتش حفظ کرده ای و اگر نپذیرفتند، تو به وظیفه ات عمل کرده ای ان اطاعوک کنت قد وقیتهم و ان عصوک قد قضیت ما علیک(5)
یعنی قو اهلیکم می شود امر به معروف و نهی از منکر. البته می توان برنامه های کوتاه و بلند برای انر به معروف و نهی از منکر ریخت صرف یک تذکر ساده نیست.

در حد چند مشاوره بیشتر انجام ندادم، چون متخصص این کار نیستم. این مطالب برگرفته تجربیات است.

خیلی از مواردی که اینجا گفته می شه در مورد مردها هم صدق می کند اما به تناسب خودش.
مثلا بعضی مردها در خرج کردن برای خانه خسیسند و میوه ضعیف می خرند یا پول می دهند با منت یا صبح دیر بلند می شند، دیر دنبال رزق می روند یا توی مغازه با حرف زدن با مغازه بغل دستی و چرخ الکی در اینترنت و ... وقت تلف می کنند و یا مدیریت مشورتی ندارند مدیریت استکباری دارند و ...‌
پس خیلی از موارد مشترک هست اما مدلش فرق می کند. شاید پست مستقلی در مورد آقایان هم نوشتم اما فعلا بریم سراغ نقد بانوان. چرا نقد بانوان چون معمولا کسی نقد نمی کنه اکثرا بانوان دست به نقد اقایون هستند.

بعضی از موارد رو از بانوان معمولی شاید انتظار نباید داشت شاید. مثلا یک بانوی خیلی مومن می تونه در مقابل عدم تشکر و عدم گفتن دوستت دارم بگه: قُلْ إِنَّ صَلَاتِی وَنُسُکِی وَمَحْیَایَ وَمَمَاتِی لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ
بگو: (در حقیقت، نماز من و (سایر) عبادات من و زندگی و مرگ من، برای خدا، پروردگار جهانیان است.)
سوره انعام آیه 162
همه برای خداست از کسی توقعی نیست. افراد عادی با نگفتن دوستت دارم دلسرد می شوند و می گن ببین دستم نمک نداشت. یعنی درجه خلوص بالا می طلبد و ممکن است بانویی در این درجه از خلوص نباشد. پس همه موارد برای همه بانوان در هر درجه از ایمان نیست. و ایمان طرف مقابل باید در نظر گرفته شود. البته این خصوصیت رو باید پرورش داد و روش کار کرد. وظیفه مرد تشکر و ابراز محبت است
و وظیفه طرف مقابل اینه که به خلوصی رسیده باشد که تشکر و ابراز محبت نباشد فرقی برایش نکند اگر می کند خلوص بالا نیست.

بعضی از خصوصیات هست که همون یه دونه ممکنه منجر به طلاق بشه. مثلا کسی که قهرقهرو هست زود هم آشتی نمی کنه و دیر می بخشه. فکر کنید زن و شوهر هر دو قهر کنن و هیچ کدوم پا پیش نذاره قهر طولانی می شه کینه زیاد و طلاق.سر یک مسئله مسخره طلاق می گیرند چون مغرورند.

بعضی خصوصیات راه تعییر رو می بنده. مثلا بانویی که انتقادپذیر نیست و هر انتقادی رو می چسبونه به دوست داشتن و دوست نداشتن کلا راه هر تغییری رو می بنده.

بعضی از خصوصیات نیاز به جهان بینی داره. یعنی یک جهان بینی درست منجر به این رفتار می شه. با بیان درست و غلط خالی اتفاق خاصی نمی افتد و ممکنه نیاز به عبادت و تفکر درست و حسابی داشته باشه. مثلا جهان بینی ریاضتی یا مقام رضا و امثالهم نیاز به سالها کار روی خود دارد.
جهان بینی ریاضتی که به هر سختی به عنوان ریاضت نگاه کنیم و حرکت به سمت کمال مطلق تحت ربوبیت رب است، واقعا انسان ساز است اما نیاز به تفکر و تفکر و نشاندن به قلب داره.لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِی کَبَدٍ
همانا ما انسان را در رنج و زحمت آفریدیم
سوره البلد آیه 4
جهان بینی ریاضتی جهان بینی ریاضتی جهان بینی ریاضتی کیبوردم گیر نکرده دارم به خودم تذکر می دم. ریاضت همان ورزش روح است.

و یک قلق گیری هم داریم یعنی قلق همه انسانها مثل هم نیست. باید مواردی که همسر حساس هست و خط قرمزشون هست در بیاریم و رعایت کنیم. ممکنه هم حساسیت بی جا باشه ولی حرام نباشه رعایت می کنیم. این فداکاری و گذشت یک طرف را می طلبد. اسمش را شاید بتوان گذاشت رحمت.

اما بهتر رعایت اعتدال است (اسمش را شاید بتوان گذاشت مودت) یعنی اینکه مثلا یک خانمی نیاز به تفریحش ده است و همسرش دو هست. خانم اقا رو مجبور نکنه بیاد تفریح. آقا هم خانم رو مجبور نکنه تفریح نره. ضمن اینکه یک حد وسط هست و با هم تفریح هایی رو می روند. تفریح بیشتر رو اونکه میل بیشتر داره با دوستان و غیره بره. قلق گیری کنترل توقع. انجام وظیفه قربة الی الله.

رحمت یعنی محبت یک طرفه و مودت یعنی محبت دو طرفه.

وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ
 و از نشانه های او آن است که از جنس خودتان همسرانی برای شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید، و میان شما و همسرانتان مودت و رحمت قرار داد؛ بیشک در این (نعمت الهی،) برای گروهی که میاندیشند نشانه های قطعی است
سوره الروم آیه 21

مواردی که گفته می شه برای نزدیک شدن به انسان کامل هست. و همه ما ها پر از نقصیم و تا انجا که می توانیم سعی کنیم به انسان کامل نزدیک شویم. پس همچین بانویی با همه خصوصیات خوب خیلی کم پیدا می شه منتها گفته می شه که بانوان بهش نزدیک بشوند به عنوان قله.

بریم سراغ بیان منفی و مثبت:
بعضی بانوان ساعت ده الی یازده صبح از خواب بلند می شوند می خواهند شروع به کار کنند وسطش هم تلفن زنگ می خوره نیم ساعت با تلفن صحبت می کنند همزمان با کار خانه، بچه رو هم می خوان بگیرند یک اوضاعی. با چنین اعصاب داغونی وقتی شوهر می اد چی کار می کنند؟ غرغر.
حرف زیادی با تلفن و .... قلب را سخت می کند:
رسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله : لا تُکثِرُوا الکلامَ بغَیرِ ذِکرِ اللّه ِ ؛فإنَّ کَثرَةَ الکلامِ بغَیرِ ذِکرِ اللّه ِ قَسوَةُ القَلبِ ، إنّ أبعَدَ الناسِ مِن اللّه ِ القَلبُ القاسی . [ الأمالی للطوسی : 3/1 . ]
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : در غیر از ذکر خدا، زیاده گویى نکنید؛ زیرا زیاده گویى در غیر ذکر خدا، موجب سختدلى مى شود و دورترین مردم از خدا، سختدل است.

بعضی بانوان تا ساعت ده الی یازده صبح عمده ی کارهای خانه و پخت غذا را انجام می دهند. یا فردا که کار زیاد دارند شب قبل‌ تدارک می بینند.
بعدش مشغول وقت گذرانی مناسب و تربیت فرزندان (ربیانی)می شوند.
...وَقُل رَّبِّ ارْحَمْهُمَا کَمَا رَبَّیَانِی صَغِیرًا
....و بگو: پروردگارا همانگونه که آنها مرا در کوچکی تربیت کردند، مشمول رحمتشان قرار ده
سوره اسراء آیه 24
وقتی شوهر می اید چه کار می کنند؟ استقبال. (حدیث استقبال در پاراگراف های بعد)
البته که وظیفه تربیت هم بر پدر است و هم بر مادر. اما اصل تربیت با مادره چون بهشت زیر قدم های مادران است. زیر پای مادران هم نیست زیر قدم ها هست. اگر قدم در راه راست باشه بهشت هم آنجاست اگر راه نادرست باشه بهشت هم نیست. این رو از حدیث معروف بهشت زیر قدم های مادران است و از کلمه ربیانی در ایه می شود استنباط کرد.

 

بعضی اقایان هم دیر سر کار می روند و از آن طرف به خانواده کمتر می رسند. وقتشون رو چند قسمت نمی کنند کار و خانواده و تفریح و عبادت. وقتشون رو یک قسمت کار و کار و کار.

امام علیه السلام در این گفتار حکیمانه براى جلوگیرى از حرص حریصان ودنیاپرستى دنیاپرستان که علاقه شدیدى به زن و فرزند خویش دارند به یکى از یاران خود چنین فرمود: «بیشترین دلمشغولى خود را به خانواده و فرزندان (وتأمین زندگى آنها) اختصاص مده، زیرا اگر آنها از دوستان خدا باشند خدا دوستان خود را تنها نمى گذارد و اگر از دشمنان خدا هستند چرا همّ خود را صرف دشمنان خدا مى کنى؟!»؛ حکمت ۳۵۲


بعضی بانوان بی هدف چپ و راست خانه مادرشون هستند.
بعضی بانوان برای زندگی هدف گذاری دارند. مهمانی خانه مادر و .... چند ساعت است. مهمانی از صبح تا شب نیست.
فَإِذَا فَرَغْتَ فَانصَبْ
پس هنگامی که از کار مهمّی فارغ میشوی به مهم دیگری پرداز،
سوره الشرح آیه 7
وَإِلَىٰ رَبِّکَ فَارْغَب
و به سوی پروردگارت توجّه کن
سوره الشرح آیه 8
مهمانی دوره ای هم می ذارند. رفت و امد با پولدار خوشگذران دل را سخت می کند.
رسول خدا(صلى الله علیه وآله) فرموده است:.... وَمُجالَسَةُ الْموْتى، فقیلَ لَهُ: یا رسولَ الله، وَمَا الْمَوْتى؟ قال: کُلُّ غَنِىٍّ مُتْرَف; چهار چیز دل را مى میراند:...... چهارمی: و همنشینى با مردگان; عرض شد: اى رسول خدا منظور از مردگان چیست؟ فرمود: هر توانگر خوش گذران».(2)خصال باب الاربعه.

 

بعضی اقایان رفیق باز می شوند. بدون خانواده در حالی که در حدیث داریم:

قالَ رَسُولُ اللهِ – صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِه - : جُلُوسُ المَرءِ عِندَ عِیالِهِ أحَبُّ إلَی اللَّهِ مِنِ اعْتِکافٍ فی مَسجِدی هذا.

«تنبیه الخواطر، ج 2، ص 122»

پیامبر اکرم - صلی الله علیه و آله - فرمود: نشستن مرد پیش زن و فرزندنش، نزد خداوند محبوب تر است از اعتکاف در این مسجد من.


بعضی بانوان وقتی شوهر از نظر مالی ضعیف است با غر زدن به جای روحیه دادن، تحقیرش می کنند.
مال نعمت است اما کمال نیست. کمال متصل به جان است نه جسم.
بعضی بر کم داشتن شوهر صبر می کنند.
انسانی که در کم داشتن شاکر است یک انسان عادی نیست حکیم است حکیم طبق آیه زیر:
وَلَقَدْ آتَیْنَا لُقْمَانَ الْحِکْمَةَ أَنِ اشْکُرْ لِلَّهِ وَمَن یَشْکُرْ فَإِنَّمَا یَشْکُرُ لِنَفْسِهِ وَمَن کَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ حَمِیدٌ
و به راستی، لقمان را حکمت دادیم که: خدا را سپاس بگزار و هر که سپاس بگزارد، تنها برای خود سپاس میگزارد؛ و هر کس کفران کند، در حقیقت، خدا بینیاز ستوده است.
سوره لقمان آیه 12
چقدر شکر مهم است که قبل از ایمان آمده در ایه زیر:
مَّا یَفْعَلُ اللَّهُ بِعَذَابِکُمْ إِن شَکَرْتُمْ وَآمَنتُمْ وَکَانَ اللَّهُ شَاکِرًا عَلِیمًا
اگر سپاس بدارید و ایمان آورید، خدا میخواهد با عذاب شما چه کند؟ و خدا همواره سپاسپذیر (=حقشناس) داناست.
سوره النساء آیه 147

بعضی بانوان با کمبود سیب و گیلاس در خانه غرغرشان بالا می رود بعضی بانوان زهرایی اند. تلاش شوهر را می بینند. و با وجود همه کمبودها می گویند:
حضرت فاطمه علیهاالسلام : یا أباالحَسَنِ! إنّی لأَستَحیی مِن إلهی أن اُکَلِّفَ نَفسَکَ مالاتَقدِرُ عَلَیهِ ؛ [ بحار الأنوار ، ج 43 ، ص 59 .]
حضرت فاطمه علیهاالسلام :اى على! من از پروردگارم شرم دارم که چیزى از تو درخواست کنم که توان برآوردن آن را نداشته باشى .

روش شاکر شدن:
در مادیات نگاه به پایین دست، در معنویات نگاه به بالادست کنیم. اینو تقریبا همه می دانند. اما دانستن با عمل کردن دو تاست.
مثل سیگاری که می داند سیگار بد است اما می کشد.
نکته دوم برای شاکر شدن: هنر نیمه پر لیوان دیدن مهم است.
ما می توانیم مدام به داشته هایمان فکر کنیم و شاکر باشیم یا مدام به نداشته هایمان فکر کنیم و غرغر کنیم.
شما می توانید به بدخوابی بچه نگاه کنید یا به سالم بودنش. یک انگشتش کم بود چقدر سخت بود!
می توانید به کار زیاد شوهر نگاه کنید می توانید به کار داشتنش نگاه کنید چقدر ادم های بیکار هستند در آرزوی کار و .....
وَ جَاءَ رَجُلٌ إِلَى رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فَقَالَ إِنَّ لِی زَوْجَةً إِذَا دَخَلْتُ تَلَقَّتْنِی وَ إِذَا خَرَجْتُ شَیَّعَتْنِی وَ إِذَا رَأَتْنِی مَهْمُوماً قَالَتْ مَا یُهِمُّکَ إِنْ کُنْتَ تَهْتَمُّ لِرِزْقِکَ فَقَدْ تَکَفَّلَ بِهِ غَیْرُکَ وَ إِنْ کُنْتَ تَهْتَمُّ بِأَمْرِ آخِرَتِکَ فَزَادَکَ اَللَّهُ هَمّاً فَقَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ بَشِّرْهَا بِالْجَنَّةِ وَ قُلْ لَهَا إِنَّکِ عَامِلَةٌ مِنْ عُمَّالِ اَللَّهِ وَ لَکِ فِی کُلِّ یَوْمٍ أَجْرُ سَبْعِینَ شَهِیداً وَ فِی رِوَایَةٍ أَنَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عُمَّالاً وَ هَذِهِ مِنْ عُمَّالِهِ لَهَا نِصْفُ أَجْرِ اَلشَّهِیدِ .
مردى نزد رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله و سلّم آمد و عرض کرد:من همسرى دارم که هرگاه به خانه مى‌روم به استقبال من مى‌آید و هرگاه بیرون مى‌روم مرا بدرقه مى‌کند و هرگاه مرا اندوهگین ببیند مى‌گوید:چه چیز تو را اندوهگین ساخته‌؟اگر براى روزى خود ناراحتى،که کسى غیر از تو عهده‌دار آن است و اگر نگران آخرت خود هستى که خداوند غم تو را افزون کند.رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله و سلّم فرمود:او را به بهشت بشارت بده و به او بگو:تو یکى از کارگزاران خدایى و در هرروز پاداش هفتاد شهید از آن تو خواهد بود و در روایت دیگر این‌گونه آمده: خداوند عز و جل کارگزارانى دارد و این زن از آن‌هاست و نصف پاداش شهید را دارد. مکارم الاخلاق ج ۱ ص ۲۰۰.
بسم الله این حدیث و این راه شهادت. بانوانی که شهادت می خواهند این حدیث و این شما.

 

بعضی آقایان می خواهند خانواده را به زور زاهد کنند. زهد مستحب است زوری نمی شود باید زمینه اش هم باشد وگرنه نتیجه عکس می دهد. اجبار در مستحبات نداریم.

در خطبه ۲۰۹ نهج البلاغه که زیاده روی در زهد شده بود بدون داشتن ظرفیت آمده است:

قسمتی از خطبه:

....على (ع) گفت: او را نزد من بیاورید. چون بیاوردندش، فرمود: اى دشمن حقیر خویش، شیطان ناپاک خواهد که تو را گمراه کند. آیا به زن و فرزندت ترحم نمى کنى پندارى که خدا چیزهاى نیکو و پاکیزه را بر تو حلال کرده ولى نمى خواهد که از آنها بهره مند گردى تو در نزد خدا از آنچه پندارى پست تر هستى....

جهاد مرد دل کندن از مال است. بعد از شش ایه توحیدی ابتدای سوره حدید ردر آیه هفت حدید نتیجه گیری می شود حالا که همه‌چیز مال خداست انفاق کن. بکن از خودت تعلق و حب مال را‌

بعضی بانوان صبور هستند مقابل غیرت شوهر و مقابل اخلاق بد شوهر.
این کار سخت است برای همین اسم جهاد روش گذاشتن. جهاد هر کسی فرق می کند. جهاد یعنی جهد و کار سخت.
اصبغ بن نباته» که از یاران خاص حضرت على(علیه السلام) است از آن حضرت نقل مى کند که فرمود: «کَتَبَ اللهُ الْجِهَادَ عَلَى الرِّجَالِ وَ النِّسَاءِ فَجِهادُ الرَّجُلِ بَذْلُ مَالِهِ وَ نَفْسِهِ حَتّى یُقْتَلَ فِی سَبِیلِ اللهِ وَ جِهادُ الْمَرْأَةِ أنْ تَصْبِرَ عَلَى ما رَأَى مِنْ أَذَى زَوْجِهَا وَ غَیْرَتِهِ»(1)؛ (خداوند، جهاد را بر مردان و زنان واجب کرده است. جهاد مرد در این است که مال و جان خود را انفاق کند تا آنجا که در راه خدا شهید شود و جهاد زن در این است که در برابر آزارى که از شوهرش مى بیند و در برابر تعصب ها و حساسیت هاى او صبر پیشه کند). کافی ج ۵ ص۹.

 


بعضی بانوان قهرقهرو هستند با اشتباهات کوچک هم قهر می کنند. ادم از اینها می ترسه.‌مدام باید مراقب باشیم که کاری نکنیم بهش بر بخورد و قهر کند. کافی است دو درجه صدای شما بالا رود قهر می کنند قهر کردنی.

 

بعضی آقایان کوه غرور هستند. قهر می کنند حاضر نیستند من خود را زیر پا بگذارند و بگویند اشتباه کردم. تکبر بی جا. 


امام صادق(ع) فرمود: «دو برادر اگر با یکدیگر قطع ارتباط کنند، یکى از آنها مورد لعنت خواهد بود و ممکن است گاهى هر دو نفر مستحق عقوبت باشند. معتب گفت: قربانت گردم، ظالم باید عقوبت گردد، پس مظلوم چرا. فرمود: براى این‌که او هم راضى نمى‌‌‏شود اصلاح کند و از سخن گفتن با او خوددارى مى‏کند.
از پدرم شنیدم فرمود: هر گاه دو نفر با هم نزاع کردند، یکى از آنها باید عذرخواهى کند و مظلوم نزد رفیقش برود و (حتی با دروغی مصلحت­آمیز) بگوید من ظالم هستم و با این سخن با هم بار دیگر رفت و آمد کنند و خداوند خود حاکم عادلى است و داد مظلوم را از ظالم خواهد گرفت». کافی ج۲ص۳۵۴
بعضی بانوان دنبال عفو خدا هستند پس زیاد عفو می کنند.
.... وَلْیَعْفُوا وَلْیَصْفَحُوا أَلَا تُحِبُّونَ أَن یَغْفِرَ اللَّهُ لَکُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ
.... و باید عفو کنند و گذشت نمایند.. مگر دوست ندارید که خدا بر شما ببخشاید؟ و خدا آمرزنده مهربان است.
سوره النور آیه 22
هر جوری با بقیه باشیم خدا همان جور با ماست. سخت بگیریم سخت می گیرند اسان بگیریم خدا هم اسان می گیرد. حالا سخت گیری خدا واقعا سخت است. پس مراقب باشیم.
عنه صلى الله علیه و آله :لا تَطلُبوا عَثَراتِ المؤمنینَ ؛ فإنّ مَـن تَتَبّعَ عَثَراتِ أخیهِ تَتَبّعَ اللّه ُ عَثَراتِهِ ، و مَن تَتَبّعَ اللّه ُ عَثَراتِهِ یَفْضَحْهُ و لو فی جَوفِ بَیتِهِ .[الکافی : 2/355/5.]
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله :لغزشهاى مسلمانان را نجویید که هر کس لغزشهاى برادرش را پى جوید خداوند لغزشهاى او را پیگیرى مى کند و هر که را که خداوند عیبجویى کند رسوایش مى سازد هر چند در اندرون خانه خود باشد.

اینکه لغزش ها را در ذهن نگه داریم و هی در هر دعوا به روی طرف مقابل بیاریم همین بلا سر ما خواهد آمد.
بعضی بانوان راحت می بخشند. بعضی تا طرف مقابل خجالت نکشد و چند بار عذرخواهی نکند قبول نمی کنند. خجالت بدهی خجالتت می دهندها!

عدم بهره مندی از شفاعت: پیامبر خدا(ص) در سفارش به علی(ع) فرمود: هر که پوزش را نپذیرد چه پوزش خواهنده، راست بگوید یا دروغ، به شفاعت من دست نیابد. (بحارالانوار: ج 77، ص 47، حدیث3)
گناه بزرگ: امام علی(ع) می فرماید: اعظم الوزر منع قبول العذر؛ بزرگترین گناه، نپذیرفتن عذر است. (غررالحکم: شماره 3004) از این رو امام زین العابدین(ع) در دعا می فرمود: اللهم انی اعتذر الیک من مظلوم ظلم بحضرتی فلم انصره. . . و من مسیء اعتذر الی فلم اعذره؛ بارخدایا! از تو عذر می خواهم اگر در حضور من به کسی ستم شده و من یاری اش نکرده باشم. . . و کسی به من بدی کرده و عذر خواسته است و من عذرش را نپذیرفته باشم. (صحیفه السجادیه دعای 38)


بعضی بانوان کلمه دوستت دارم و تشکر بر ایشان اصل اساسی است.
من نمی گویم نباشد.
رسول اللَّه (ص): لا یشکر اللَّه من لایشکر النّاس(2) : پیامبر اکرم(ص):شکر خدا را بجانیاورده است آن که از مردم (درقبال انعامشان) تشکر نکند.دوسایل الشیعه ج۱۶ص۳۱۳.
قَوْلُ الرَّجُلِ لِلْمَرْأَةِ إِنِّی‏ أُحِبُّکِ‏ لَا یَذْهَبُ مِنْ قَلْبِهَا أَبَداً»؛[1] مردی که به همسرش بگوید دوستت دارم، چنان در قلبش می‌نشیند که هیچ‌گاه از بین نمی‌رود.کافی ج۵ص۵۶۹.
این دو حدیث رو من می دانم اما مقام بالاتر و اخلاص چیز دیگر است:
إِنَّمَا نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِیدُ مِنکُمْ جَزَاءً وَلَا شُکُورًا
ما برای خشنودی خداست که به شما میخورانیم و پاداش و سپاسی از شما نمیخواهیم.
سوره انسان آیه 9
کار برای خدا باشد توقع تشکر نیست.
.رسولُ اللّهِ صلى الله علیه و آله :إنَّ لِکُلِّ حَقٍّ حَقیقةً ، و ما بَلغَ عَبدٌ حقیقةَ الإخْلاصِ حتّى لا یُحِبَّ أنْ یُحْمَدَ على شیءٍ مِن عَمَلٍ للّهِ .
هر حقّى را حقیقتى است و بنده به حقیقت اخلاص نرسد، مگر آن گاه که دوست نداشته باشد در برابر کارى که براى خدا مى کند، تمجید و ستایش شود .۳.بحار الأنوار : ۷۲/۳۰۴/۵۱ .
شهید بهشتی روزی نزد امام آمدند. امام گفتند از بیرون که آمدید مردم چه شعاری می دادند؟ ایشان عرض کردند: همه می گفتند درود بر خمینی.
حضرت امام فرمودند: به خدا قسم اگر همه مردم با هم بگویند مرگ برخمینی به اندازه سر سوزنی برایم فرقی نمی کند.
قُلْ إِنَّ صَلَاتِی وَنُسُکِی وَمَحْیَایَ وَمَمَاتِی لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ
بگو: (در حقیقت، نماز من و (سایر) عبادات من و زندگی و مرگ من، برای خدا، پروردگار جهانیان است.)
سوره انعام آیه 162

نقد آقایان نوشتم می شود عدم ابراز محبت.

بعضی بانوان عروسی که دعوت می شوند عروسی را عزا می کنند به چه صورت؟
رنگ مو چند صد هزار ت.
لباس تکراری که حرامه فقط باید جدید باشه اگر نشد کرایه کنیم که جدید باشه.
کادو هم که طبق حداقل فلانی ها، نه توان خودمان.
بعضی بانوان عفیف و ساده و طبق رضای خدا می روند. به نیت چشم مردم هدیه نمی دهند به نیت رضای خدا و کمک به اول زندگی عروس و داماد هدیه می دهند.
هدیه ی اولی پوچ می شود اگر چه طلا باشد و هدیه ی دومی موجب تقرب می شود اگرچه نخودچی باشد.
شیخ قمی (یکی از شیوخ است نه شیخ قمی معروف) این قدر نداشت که یک کیلو میوه به ایت الله قاضی بدهد. فقط به اندازه نخودچی توان داشت. در دیدار مریض نخودچی داد‌.
(شیخ قمی هنگامی که از منزل آقای قاضی خارج شد، چند قدمی رفت و سپس برگشت و مجددا با اهل خانه که مشایعتش می‌کردند خداحافظی کرد.
بعد از آن، اهل خانواده دیدند که کنار بستر آقای قاضی کیسه‌ای نخودچی است که هدیه شیخ قمی بوده. آقای قاضی گفتند: هدیه‌ای که به مریض تقدیم می‌شود برای اظهار لطف و محبت به بیمار و آرزوی شفای اوست. نوع و مقدار هدیه هم نیست، بلکه نیت قلبی و محبت اهداکننده مهم است و این‌که وی چقدر به امور مستحبی پایبند باشد. دیدید که چگونه کامل به طرف شما برگشت و خداحافظی کرد، یا تحیات و سلامش را دیدید، او با این رفتار بهترین‌ها را برای شما آرزو کرد.)

بعضی بانوان همت اکبر را کار و درامد گذاشتند. بانوان سرپرست خانواده و مشکلات خاص و ... رو جدا کنیم. البته همان ها هم اگر کار برای خدا باشد کار برای دنیا محسوب نمی شود برای اخرت محسوب می شود.
بعضی بانوان همت اکبر را اخرت گذاشتند.
امام صادق (علیه السلام):
مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ اِبْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ سِنَانٍ وَ عَبْدِ اَلْعَزِیزِ اَلْعَبْدِیِّ عَنْ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ أَبِی یَعْفُورٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: مَنْ أَصْبَحَ وَ أَمْسَى وَ اَلدُّنْیَا أَکْبَرُ هَمِّهِ جَعَلَ اَللَّهُ تَعَالَى اَلْفَقْرَ بَیْنَ عَیْنَیْهِ وَ شَتَّتَ أَمْرَهُ وَ لَمْ یَنَلْ مِنَ اَلدُّنْیَا إِلاَّ مَا قَسَمَ اَللَّهُ لَهُ وَ مَنْ أَصْبَحَ وَ أَمْسَى وَ اَلْآخِرَةُ أَکْبَرُ هَمِّهِ جَعَلَ اَللَّهُ اَلْغِنَى فِی قَلْبِهِ وَ جَمَعَ لَهُ أَمْرَهُ.
15-امام صادق علیه السّلام فرمود:
هرکس روز را به شب رساند و بزرگترین هدفش دنیا باشد خداوند فقر و پریشانى را جلو چشمش گذارد و کارش را پریشان سازد و از دنیا به چیزى نرسد جز به آنچه که خداوند قسمت او کرده است و هرکس روز و شب را به سر برد و مهمترین هدفش آخرت باشد خداوند در دلش توانگرى و بى‌نیازى قرار دهد و کارش را مرتب بسازد(زیرا انسان هر چه از دنیا به دست آورد بر حرصش بیفزاید و نیازش زیادتر گردد.کافی ج۲ ص ۳۱۹.
همت اکبر آخرت باشد معلوم است سیر مطالعاتی و معنوی دارد دنبال این است معرفت امروزش با دیروزش یکسان نباشد. دنبال پول برای رفاه و راحتی نیست پول را می خواهد برای خرج اخرت کردن.

بعضی بانوان کنار نامحرم در اداره کار می کنند. با نامحرم روزی هشت ساعت بودن! این چه کاریه اخه. اصلا هیچ حرفی هم که نزنند همین با هم بودن چقدر مخرب است.
شایسته نیست زن و شوهر با هم بدوند دنبال دنیا و بچه هم مهد کودک. موارد استثنا به کنار.
شغل هایی هم‌ هستند که نیاز هست خود زنان به دست بگیرند مثل متخصص زنان یا معلم مدرسه دخترانه. شغل های خانگی و نخبگان و .... در جای خود فعالیت دارند. ان شغلی که به فرزند ضربه می زند، بد است. شغلت را بگذار زمانی که ضربه به فرزند نمی زند. مگر کاری مهم تر از انسان ساختن وجود دارد؟

 

بعضی آقایان هم همت اکبر را دنیا گذاشتند در کار همه نوع غفلت و دروغ و کم فروشی دارند و موقع نماز نماز نمی روند:

رِجَالٌ لَّا تُلْهِیهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَیْعٌ عَن ذِکْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِیتَاءِ الزَّکَاةِ یَخَافُونَ یَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِیهِ الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَارُ
 مردانی که هیچ تجارت و معامله ای آنان را از یاد خدا و برپاداشتن نماز و پرداخت زکات، سرگرم و مشغول نمیکند، از روزی که در آن، دلها و چشم ها دگرگون میشود بیمناکند.
سوره النور آیه 37


بعضی بانوان دنبال راحتی و رفاه هستند کمی راحتی این ها کم و زیاد بشه شروع می کنند به غرغر.
کولر خراب بشه مسافرت کم بشه خانه کوچک بشه بچه ها اذیت کنن و .... غرغر و غرغر و غرغر.
بعضی بانوان به اینها به چشم ریاضت نگاه می کنند. ریاضت هر کس فرق می کند ریاضت انسان ساز است.
جهان بینی ریاضتی تولید صبر می کند.
جهان بینی راحت طلبی تولید غرغر.
رسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله : أوَّلُ ما عُصِیَ اللّه ُ تبارکَ و تعالى بِسِتِّ خِصالٍ : حُبُّ الدُّنیا ، و حُبُّ الرِّئاسةِ، و حُبُّ الطَّعامِ ، و حُبُّ النِّساءِ ، و حُبُّ النَّومِ ، و حُبُّ الرّاحَةِ .[الخصال : 330/27.]
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : خداوند تبارک و تعالى، نخستین بار به سبب شش خصلت نافرمانى شد: دنیا دوستى، ریاست طلبى، شکم پرستى، زن دوستى، علاقه به خواب و راحت طلبى.
حب النساء منظور نامحرم و حب شهوات من النساء است مراجعه شود به ایه ۱۴ ال عمران .

وظیفه مرد البته وسعت دادن به زندگی و فراهم نمودن آسایش است.

بعضی آقایان همه کاری را در شان خود نمی دانند در حالی که پیامبر چوپان داریم و بیل زدن و کشاورزی معصومین. هر کاری که شما را بیشتر به خدا نزدیک می کند آن بهترین کار است. مدیریت بهتر است یا کارمندی؟ ان که بتوان مفید تر بود و مراقبه داشت و غفلت از یاد خدا نباشد.


 راحت طلبی منجر به تک فرزندی هم می شود.
غذای آماده و فست و فود و بازی نکردن با بچه و ... می شود.
بعضی فرزند می خواهند برای پیری و کوری
بعضی فرزند می خواهند برای نصرت امام زمان عج.


بعصی بانوان پیوسته دنبال سفر تفریخی هستند.
بعضی در سفر هم دنبال هدف خلقت و سفر زیارتی هستند و یا اینکه:
عنه صلى الله علیه و آله :إنَّ لکلِّ اُمَّةٍ سِیاحةً ، و سِیاحةُ اُمَّتی الجِهادُ فی سبیلِ اللّه ِ .[کنز العمّال : 10527 .]
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله :هر امّتى را سیاحتى است؛ و سیاحت امّت من جهاد در راه خداست. این خصوصیتی نیست که در آدم های عادی براحتی پیدا شود.


بعضی فقط خوب ها را می خواهند بخورند. بهترین برنج و بهترین گوشت چرخی گوسفندی، بهترین روغن و ....
در وسعت رزق خوب است انسان وسعت دهد و به مرد توصیه وسعت شده اما زندگی کردن مثل عامه ان چیز دیگر است به شرط پذیرش خانواده بدون زورکردن.
قسمتی از روایت امام صادق ع:
.....بعد از این نان خانه ی مرا روزبه روز از بازار بخر. نان خانه ی من نباید با نانی که در حال حاضر توده ی مردم مصرف می کنند تفاوت داشته باشد. نان خانه ی من باید بعد از این نیمی گندم باشد و نیمی جو. من بحمداللّه توانایی دارم که تا آخر سال خانه ی خود را با نان گندم به بهترین وجهی اداره کنم، ولی این کار را نمی کنم تا در پیشگاه الهی مسأله ی «اندازه گیری معیشت» را رعایت کرده باشم». [1]

[1] . «احب یرانی اللّه قد احسنت تقدیرالمعیشة» : بحارالانوار ، جلد 11، چاپ کمپانی،

 

 

##################

  • شنگول العلما