اول اخرش را بگویم بعد اولش را بگویم:
در جشن حجاب در مرکز اسلامی، خانم ها یکی یکی بغلش می کردند و گریه می کردند.
تصمیم گرفته بود از این به بعد باحجاب شود پس گریه چرا؟
این صحنه ما را یاد شب های عملیات در جبهه می اندازد.
چون با حجاب شود مبارزه اش متفاوت می شود.
ممکن است با حجاب سر کار راهش ندهند. در ادارات بهش بیشتر گیر دهدند و تاکسی سوارش نکند و ..... این وضعیت حجاب در بعضی کشورهای خارجی است.(خاطره مبلغ خارج از کشور استاد مجتهدزاده)
بترسیم از روزی که ما این چنین شویم یعنی جای منکر و معروف عوض شود.
به جای امر به معروف، نهی از معروف باب شود.
الْمُنَافِقُونَ وَالْمُنَافِقَاتُ بَعْضُهُم مِّن بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمُنکَرِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمَعْرُوفِ ....
مردان منافق و زنان منافق، همه از یک گروهند آنها امر به منکر، و نهی از معروف میکنند؛ .....
سوره التوبه آیه 67
این کاری است که شبکه های ماهواره ای و دشمنان ما می کنند و تابعان اونها در داخل و خارج، جزء اونها هستند. اگر در دل هم راضی باشند جزء اونها حساب می شوند.
نهج البلاغه:
وَ قَالَ علیهالسلام اَلرَّاضِی بِفِعْلِ قَوْمٍ کَالدَّاخِلِ فِیهِ مَعَهُمْ وَ عَلَى کُلِّ دَاخِلٍ فِی بَاطِلٍ إِثْمَانِ إِثْمُ اَلْعَمَلِ بِهِ وَ إِثْمُ اَلرِّضَى بِهِ
و درود خدا بر او، فرمود: آن کس که از کار مردمى خشنود باشد، چونان کسى است که همراه آنان بوده و هر کس که به باطلى روى آورد، دو گناه بر عهده او باشد، گناه کردار باطل، و گناه خشنودى به کار باطل. حکمت ۱۵۴.
وای به روزی که کسی بترسد چادر میراث مادرش حضرت زهرا س را بپوشد.
پس خطر، جدی است این یک بعدش است حالا ابعاد دیگر را هم خواهم گفت.
حالا که اخرش را گفتم اولش را بگویم
آیا کسی عالمی سراغ دارد که گفته باشد حجاب یک امر مستحبی است؟
ما واژه خمر به معنای روسری و مقنعه در ۳۱ نور داریم و جلباب به معنی پوشش بلند در آیه ۵۹ احزاب داریم و روایات و.... که همه می گویند حجاب واجب است.
امر به معروف و نهی از منکر هم در امور مستحب نیست در امور واجب است.
نماز یک امر فردی واجب است. با این حال چون واجب است اگر بدانیم کسی نماز نمی خواند باید بهش تذکر بدیم.
حجاب که هم امر اجتماعی و هم امر واجب است.
کارهایی که در نماز انجام می دیم تمرین ملکه شدن آن کار است و به کار گیری ان در زندگی معمولی. مثلا از مستحبات نماز بانوان کافی ۳ ص ۳۳۵ (جمعت بین قدمیها) هست یعنی در زندگی عادی هم همین طور باشند.
و یا مثل دختران شعیب راه بروند
فَجَاءَتْهُ إِحْدَاهُمَا تَمْشِی عَلَى اسْتِحْیَاءٍ ...
ناگهان یکی از آن دو (زن) به سراغ او آمد در حالی که با نهایت حیا گام برمیداشت، ...
سوره القصص آیه 25
تا حالا کسی پیدا شده بگوید حجاب بانوان در نماز مستحب است؟
آیا می شود روزه خواری حرام باشد حجاب خواری حرام نباشد؟
بریم سراغ قرآن:
جریان اصحاب سبت (اصحاب شنبه) رو می دونید؟
وَاسْأَلْهُمْ عَنِ الْقَرْیَةِ الَّتِی کَانَتْ حَاضِرَةَ الْبَحْرِ إِذْ یَعْدُونَ فِی السَّبْتِ إِذْ تَأْتِیهِمْ حِیتَانُهُمْ یَوْمَ سَبْتِهِمْ شُرَّعًا وَیَوْمَ لَا یَسْبِتُونَ لَا تَأْتِیهِمْ کَذَٰلِکَ نَبْلُوهُم بِمَا کَانُوا یَفْسُقُونَ
و (ای پیامبر) از آنان درباره ی (مردم) آن آبادی که کنار دریا بود سؤال کن آنگاه که (به قانون الهی ،) در روز شنبه تجاوز میکردند، هنگامی که روز تعطیلی (شنبه)، ماهیها (به روی آب در) کناره های دریا به نزد آنان می آمدند، و(لی) روزی که تعطیل نبودند، ماهیان آشکار نمیشدند. ما این گونه آنان را به خاطر تجاوز و فسقشان آزمایش میکردیم
سوره اعراف آیه 163
اصحابشنبه روز شنبه نباید ماهی گیری می کردند اما این قانون را دور می زدند.
تفسیر نور اینگونه توضیح می ده:
گروهی از بنی اسرائیل (مردم ایله) که در ساحل دریا زندگی میکردند، به فرمان خدا در روزهای شنبه صید ماهی برای آنها ممنوع بود
امّا در همان روز، ماهی های دلخواه آنان، حیتانهم جلوه گری بیشتری میکردند، شرّعاً و مردم را بیشتر وسوسه میکردند که این خود آزمایش الهی بود. این قوم، قانون الهی را مزوّرانه شکستند و با ساختن حوضچه های ساحلی و بستن راه فرار و خروج ماهی هایی که روزهای شنبه به آن وارد میشدند، روز یکشنبه به راحتی آنها را صید میکردند و ادّعا میکردند که از فرمان الهی تخلّف نکرده و روز شنبه صید نکرده اند.
در مقابل این فرمان دو گروه تشکیل نشد سه گروه تشکیل شد.
تفسیر نمونه این گونه سه گروه را توضیح می دهد:
((گروه اول )) که اکثریت را تشکیل می دادند، به مخالفت با این فرمان الهی برخاستند.
((گروه دوم )) که قاعدتا اقلیت کوچکی بودند، در برابر گروه اول به وظیفه امر به معروف و نهی از منکر قیام کردند.
((گروه سوم ))، ساکتان و بی طرفان بودند، که نه همگامی با گناهکاران داشتند و نه وظیفه نهی از منکر را انجام می دادند.
پس چی شد؟
بی تفاوت ها می گن ولشون کن بذار گناه کنن، نصیحت فایده نداره.
اما تذکر دهنده ها چی گفتن؟مَعْذِرَةً إِلَىٰ رَبِّکُمْ وَلَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ.
پس ما هم باید همین جمله را بگوییم.
وَإِذْ قَالَتْ أُمَّةٌ مِّنْهُمْ لِمَ تَعِظُونَ قَوْمًا اللَّهُ مُهْلِکُهُمْ أَوْ مُعَذِّبُهُمْ عَذَابًا شَدِیدًا قَالُوا مَعْذِرَةً إِلَىٰ رَبِّکُمْ وَلَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ
و (به یاد آور) زمانی که گروهی از آنان (بنی اسرائیل، به گروه دیگر که نهی از منکر میکردند) گفتند: چرا شما قومی را موعظه میکنید که خدا هلاک کننده ی ایشان است، یا عذاب کننده ی آنان بر عذابی سخت است؟ گفتند: برای آنکه عذری باشد نزد پروردگارتان و شاید آنها نیز تقوا پیشه کنند.
سوره اعراف آیه 164
خب حالا اون اصحاب سبت (اصحاب شنبه) که نهی از منکر رو کنار گذاشتن چی شد؟
فَلَمَّا نَسُوا مَا ذُکِّرُوا بِهِ أَنجَیْنَا الَّذِینَ یَنْهَوْنَ عَنِ السُّوءِ وَأَخَذْنَا الَّذِینَ ظَلَمُوا بِعَذَابٍ بَئِیسٍ بِمَا کَانُوا یَفْسُقُونَ
پس چون تذکّری را که به آنان داده شده بود فراموش کردند، کسانی را که نهی از منکر میکردند نجات دادیم و ستمگران را به سزای نافرمانی که همواره انجام میدادند، به عذابی سخت گرفتیم
سوره اعراف آیه 165
حالا عذاب انواع مختلف داره شخصی و اجتماعی، طبیعی و مصنوعی و ....
این شاهد قرآنی بود بریم سراغ شاهد روایی:
بریم سراغ استاد مطهری ببینیم در مجموعه اثار جلد ۲۷ ص ۷۳۹ چی گفتن. گزیده اش اینه:
شما اگر می خواهید بفهمید که مقام امر به معروف و نهی از منکر در اسلام چیست، این روایتی را که در کافی است و از روایات بسیار معروف و قطعی و مسلم ماست و در تمام کتب فقهی و حدیثی معتبر آمده است و مفصلترین حدیث در این باب است مطالعه کنید. من قسمتهایی از آن را برای شما می خوانم، چون همه اش مفصل است. یک قسمتش که اول حدیث هم هست این است که فرمود: در آخر الزمان، مردم ریاکاری پیدا می شوند که دائما آیه قرآن و دعا می خوانند «و یتنسکون» اظهار مقدس مآبی می کنند «حدثاء سفهاء» یک مردم تازه به دوران رسیده احمقی هم هستند. تنها چیزی که این مقدس مآب ها به آن اعتنا ندارند، امر به معروف و نهی از منکر است. «لا یوجبون امرا بمعروف و لا نهیا عن منکر الا اذا امنوا الضرر» اینها تا مطمئن نشوند که امر به معروف و نهی از منکر کوچکترین ضرری به ایشان نمی زند، به آن تن نمی دهند. «یطلبون لانفسهم الرخص و المعاذیر» دائم دنبال این هستند که یک راه فراری برای امر به معروف
صفحه ۳۰۸
و نهی از منکر پیدا کنند، یک عذری بتراشند که خوب، دیگر نمی شود، دیگر ممکن نیست. «یقبلون علی الصلوة و الصیام و ما لا یکلفهم فی نفس و لا مال» دنبال آن عبادتهایی هستند که نه به جان، نه به مال و نه به حیثیتشان ضرر می زند (مثل نماز و روزه) اما اگر وظیفه ای ضرری به جایی می زند، دیگر آن را قبول ندارند. تا آنجا که می فرماید اگر نماز هم به کار یا حیثیت یا جانشان ضرر می زد، آن را رها می کردند: «کما رفضوا اسمی الفرائض و اشرفها» همان طور که عالیترین و شریفترین فریضه ها را رها کردند، نماز را هم رها می کردند. آن عالیترین و شریفترین فریضه ها کدام است؟ «ان الامر بالمعروف و النهی عن المنکر فریضة بها تقام الفرائض» [امر به معروف و نهی از منکر]فریضه بزرگی است که سایر فرایض به وسیله آن بپا می شود. باید امر به معروف و نهی از منکر باشد تا نمازی باشد، تا زکاتی باشد، تا حجی باشد، تا خمسی باشد، تا معاملاتی باشد، تا قانونی باشد، تا اخلاقی باشد. باز قسمتی از حدیث را حذف می کنم. فرمود: «ان الامر بالمعروف و النهی عن المنکر سبیل الانبیاء» همانا امر به معروف و نهی از منکر راه همه پیامبران است «منهاج الصلحاء، بها تقام الفرائض و تامن المذاهب و تحل المکاسب و ترد المظالم و تعمر الارض» (6)[شیوه همه صالحان است]، واجبات خدا به این وسیله بپا داشته می شود، راهها به این وسیله امن می گردد، کسبها به این وسیله حلال و مظالم به این وسیله باز می گردد، زمین به این وسیله آباد می شود.
و گزیده قسمت دوم:
اگر در مقابل اسرائیل ناتوانی، ریشه اش را از چند صد سال پیش پیدا کن که امر به معروف و نهی از منکر را از میان بردی، در نتیجه دشمن بر تو مسلط شد. «و یستقیم الامر» بدین وسیله است که کارها همه بر روی اساس استواری قرار می گیرد. «فانکروا بقلوبکم و الفظوا بالسنتکم و صکوا بها جباههم و لا تخافوا فی الله لومة لائم، فان اتعظوا و الی الحق رجعوا فلا سبیل علیهم:
انما السبیل علی الذین یظلمون الناس و یبغون فی الارض بغیر الحق اولئک لهم عذاب الیم (۴۲شوری)
پس، با دلهایتان منکر و کار بد را انکار کنید و زشت بدانید، و با زبانهاى خود این مطلب را بگویید، و به شدّت بر روى آنها بزنید، و در راه خدا از سرزنش هیچ سرزنش کنندهاى مترسید. پس اگر پند گرفتند و به حقّ بازگشتند دیگر اجازۀ آزار آنها را ندارید (و راهى نیست) بلکه:
ایراد و مجازات بر کسانی است که به مردم ستم میکنند و در زمین بناحق ظلم روا میدارند؛ برای آنان عذاب دردناکی است.
متن های عربی بالا که استاد گفته اند مربوط به یک حدیث قدسی است از امام باقر علیه السلام کافی ج ۵ ص ۵۵ است.
ادامه حرف استاد مطهری:
یک فریضه ای که در اسلام چنین مقام و ارزشی را دارد، آیا می شود احتمال داد که در باره اش گفته اند اگر یک روزی دیدی اتفاقا، تصادفا، یک نیرویی، یک قدرتی داری انجام بده و اگر قدرت نداری دیگر تکلیف ساقط است؟ این «تکلیف ساقط است» یعنی اسلام ساقط است، چون امر به معروفی که اسلام برای ما معرفی می کند به منزله پایه خیمه اسلام است. چطور ممکن است که خود اسلام بگوید اگر تصادفا دیدی می توانی اسلام را نگه داری، نگه دار، اگر تصادفا دیدی نمی توانی، دیگر نمی خواهد، خیالت راحت باشد؟!
در مورد احتمال اثر هم همین طور است. بنده بروم در اتاقم بنشینم، بگویم من که احتمال اثر نمی دهم. تو حق نداری احتمال اثر بدهی یا ندهی. تو که اصلا مطالعه نداری، تو که از اوضاع خبر نداری، جریانات را نمی دانی، تو که نمی دانی راه امر به معروف و نهی از منکر چیست، تو که روانشناسی نمی دانی که برای نفوذ در بشر از چه راهی باید با روح او مواجه شود، تو که جامعه شناسی نمی دانی، تو که چیزی نمی دانی، حق نداری بگویی من احتمال اثر می دهم یا احتمال اثر نمی دهم. این است که دو رکن این اصل اساسی، قدرت و آگاهی است، و هر دو را هم باید تحصیل کرد و به دست آورد، غیر از این نمی شود.
پایان حرف استاد مطهری.
ترجمه متن کامل حدیث اینه کمی حدیث طولانیه:
فروع کافی جلد ۵، صفحه ۱۳۴
جابر گوید: امام باقر علیه السّلام فرمود: در آخر الزمان گروهى به وجود مىآیند که در بین خود از فرقهاى پیروى مىکنند که ریاکار، قارى قرآن، اهل انجام عبادات، داراى حالتى زهدگونه، تازه به دوران رسیده و سفیه و ناداناند. امر به معروف و نهى از منکر را واجب نمىدانند مگر در صورتى که از ضررى در امان باشند، براى خودشان رخصت و بهانه مىجویند، و از لغزشهاى علما و بد عملى آنها پیروى مىکنند. به نماز و روزه و چیزهایى که به جاه و مالشان لطمهاى نزند روى مىآورند، و اگر نماز و دیگر کارهایى را که انجام مىدهند نیز به مال و جانشان ضررى برساند، آن را هم همانند فریضهها و واجبات بزرگ دیگرى که ترک کردند، رها مىکنند. در واقع امر به معروف و نهى از منکر فریضه و واجب عظیم و بزرگى است که فرایض و واجبات، تنها با آنها برپا مىشود. اینجاست که غضب الهى بر این افراد تمام و کامل مىشود و همه را به کیفر خود گرفتار مىکند و نیکان را نیز در سرزمین بدکاران، و کوچکها را در سرزمین بزرگان هلاک و نابود مىکند. امر به معروف و نهى از منکر در حقیقت راه انبیا، روش روشن صالحان، و فریضهاى است بزرگ که فرایض با آن زنده و پابرجا مىشود و مسلکهاى دین با آنها (از بدعتها) در امان مىماند، تجارتها حلال مىشود، آنچه به ستم گرفته شده باز مىگردد و زمین آباد مىشود و از دشمنان انتقام گرفته مىشود و امور (دین و دنیا) به راه راست کشیده مىشود. پس، با دلهایتان منکر و کار بد را انکار کنید و زشت بدانید، و با زبانهاى خود این مطلب را بگویید، و به شدّت بر روى آنها بزنید، و در راه خدا از سرزنش هیچ سرزنش کنندهاى مترسید. پس اگر پند گرفتند و به حقّ بازگشتند دیگر اجازۀ آزار آنها را ندارید (و راهى نیست) بلکه:«ترجمه آیه: ایراد و مجازات تنها در مورد کسانى است که به مردم ستم مىکنند، و در زمین به ناحق طلب و درخواست مىکنند؛ عذابى دردناک براى اینان خواهد بود.»
در چنین موردى با بدنهایتان به جهاد با آنها بپردازید، و با دلهایتان بر آنان خشم بگیرید، بدون این که در پى تسلط بر آنان باشید، و یا مالى را به ستم بگیرید یا بخواهید با ستمگرى (و بدون عدالت) بر آنان پیروز شوید؛ این کار را بکنید تا به دستور الهى بازگردند و مشغول اطاعت و فرمانبردارى از او شوند. خداى عزّ و جلّ به شعیب پیامبر علیه السّلام وحى کرد:«من یکصد هزار نفر از قوم تو را عذاب مىکنم، چهل هزار نفر از بدهایشان و شصت هزار نفر از بهترینهایشان را. شعیب علیه السّلام عرض کرد: اى پروردگار من! اینان اشرارند، ولى نیکان به چه سبب؟ خداوند عزّ و جلّ به او وحى فرمود: با معصیتکاران کنار آمدند و به خاطر خشم و غضب من، خشمگین نشدند.
پایان حدیث.
حالا که جایگاه امر به معروف و نهی از منکر جا افتاد وظیفه ما در قبال حجاب بیشتر جا افتاد. هر منکر دیگه هم همین طوره نه فقط حجاب.
ما مکلف به وظیفه هستیم نتیجه با خداست.
اما چرا حجاب این قدر مهمه و بهترین روش چیست؟
در مورد حجاب در مطالب قبل نوشتم اکنون از زاویه دیگر می خواهم بگویم.
شهوت مثل اتش و پنبه هست. نمی شه گفت خب حالا فقط بیرون ماندن مو.
کم تعداد ترین ایمان آورندگان به خدا مال کدوم پیامبر است؟ حضرت لوط که قومش گرفتار گناه شهوت بودند.
همان طور که قبلا روند این چنین بود که از شلوار رسیدیم به ساپورت بعد مانتو جلو باز و شلوار پاره و ....
همین طور از برداشتن روسری می رسیم به قسمت های دیگر.
چرا این جوری می شه؟
چون شیطان خطوات داره یعنی گام به گام جلو می ره.
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ وَمَن یَتَّبِعْ خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ فَإِنَّهُ یَأْمُرُ بِالْفَحْشَاءِ وَالْمُنکَرِ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَرَحْمَتُهُ مَا زَکَىٰ مِنکُم مِّنْ أَحَدٍ أَبَدًا وَلَٰکِنَّ اللَّهَ یُزَکِّی مَن یَشَاءُ وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ
ای کسانی که ایمان آورده اید گام های شیطان را پیروی نکنید و هر کس پیرو گام های شیطان شود پس به درستی که او به فحشا و منکر فرمان میدهد و اگر فضل و رحمت خداوند بر شما نبود، هرگز هیچ یک از شما پاک نمیشد ولی خداوند هر کس را بخواهد پاک میسازد و خداوند شنوا و داناست
سوره النور آیه 21
شیطان یهو نمی اد به یه چادری بگه شلوار پاره بپوش. گام به گام جلو می ره. اول مانتو گشاد بعد تنگ و ...
می شه گفت پوشش بد باشه اما دست به هم نزنید؟ نمی شه دیگه. پس می ریم به سمت دوستی های دختر و پسر.
واژه اخدان در ۲۵ نساء و ۵ مائده به معنی دوستی های دختر و پسر آمده است.
و اخدان جمع هست نه مفرد یعنی به یک دوست اکتفا نمی شود می کشد به دوستی ها. یعنی متلاشی شدن خانواده.
وقتی فردی عفیف باشد با ازدواج احساس ازادی می کند.
وقتی فردی اهل اخدان و دوستی های دختر و پسر باشد با ازدواج احساس اسارت می کند چون محدود به یکی شده.
وقتی اهل دوستی ها شد یعنی بی میلی نسبت به جنس مخالف. ان وقت باید کلی قرص دارو و مصرف کند تا دچار میل شود.
بدبختی ای که الان دامن غربی ها را گرفته.
یا دچار افراط و آزار زن ها می شن یا دچار تفریط و بی میلی به زن هامی شوند.
شهوت که از کنترل در رفت رفته. همه چیز پیش می اید. آن ها آموزش جلوگیری از بچه دار شدن را در دبستان می دهند.
اگر شما در خارج نخواهید بچه تان از این آموزش ها ببیند ممکن است بچه را از شما بگیرند و بدهند به یک خانواده موفق همجنسگرا. من فکر کنم شعور الاغ و کلاغ هم به این می رسد که خانواده از مرد و زن تشکیل شده.
افتضاحات دیگه ای هم وجود داره مثل حضور همجنسگرا سر کلاس برای کشف استعداد همجنسگرایی.
خطوات یعنی همین. عده ای را از چادر می رساند به شلوار پاره عده ای دیگر را از آزاد بودن و رعایت نشدن حریم زن و مرد می رساند به همجنسگرایی و ...
حجاب یک امر عادی نیست یک تبلیغ است.
################################