شنگول العلما

اینجا دفترچه خاطرات نیست کتاب است. وبلاگ دوم صوتهای مذهبی آدرسش اینه: arefanehha.blog.ir

شنگول العلما

اینجا دفترچه خاطرات نیست کتاب است. وبلاگ دوم صوتهای مذهبی آدرسش اینه: arefanehha.blog.ir

نظرات موافق تشویقند و نظرات مخالف افزایش دانش من یا شما.

۲۸
آذر

در ابتدا ببینیم آیت الله حایری شیرازی چی گفتن در زیر:
این مطلب از فضای مجازی گرفته شده است و منسوب به ایشونه:
🔹 آیت الله حائری شیرازی 🔹

🔸آن 6 هزار سال عبادت، کار آن دو دقیقه سجده را نکرد!🔸

*▫️چرا می گوییم «جِهادُ المَرأَةِ حُسنُ التَّبَعُّلِ» (جهاد زن، خوب شوهرداری کردن است)؟ چرا نمی‌گوییم جهاد مرد هم خوب زن داری کردنش است؟!*

▫️ابلیس 6000 سال عبادت کرد. وقتی به او گفتند سجده بر آدم بکن، نکرد. اگر سجده بر آدم کرده بود، این 6000 سالش هم مقبول واقع می‌شد. پس دو نوع عبادت داریم: «عبادت 6000 ساله» و «عبادت سجده بر آدم».

▫️شما مردها می‌دانید اطاعتی که خانم‌ها از شما می‌کنند، از نوع چه عبادتی است؟ و وظایفی که شما نسبت به همسرتان انجام می‌دهید، از نوع چه عبادتی است؟ شما می‌گویید ما طبق آیهٔ (الرجال قوامون علی النساء)، #قوّام هستیم و او تحت قیمومیت ما است. اما می‌دانید اطاعت زن از چه سنخ عبادتی است و کارهای شما از چه نوع عبادتی است؟

▫️انجام وظایف مرد نسبت به همسرش، از نوع عبادت 6000 ساله است! چرا؟ چون همراه با #آقایی است، همراه با #عزت است. اما اطاعت زن از شوهر، از نوع «سجده بر آدم» است، چون همراهش #پا_گذاشتن_روی_عزت است. این اطاعت، بسیار تلخ است! تلخی‌اش مثل تیر باران شدن در جهاد است. مثل شمشیر خوردن در جهاد است. همان ثواب‌هایی که مرد در حین تیر خوردن و قطعه قطعه شدن، در جهاد می‌برد، خداوند برای زن در خانه گذاشته است! نمی‌شود بدون سختی، این ثواب را به زن بدهند. به همین دلیل، اطاعت زن، جهاد است اما حکمرانی شما در خانه، جهاد نیست! اگر زن، قوّامیت مرد را پذیرفت، مانند ملائکه می‌شود که سجده بر آدم را پذیرفتند.

▫️زنها خیال می‌کنند خدا رعایتشان نکرده است. اشتباه می‌کنند! خدا سجده بر آدمش را داد به زن ها! عبادت معمولیِ شش هزار ساله را داد به مردها. از این جهت، مردها یک عبادت از نوع «سجده بر آدم» را #بدهکارند. با نماز و روزه و حج و اینها کارشان نمی‌شود. باید به میدان جنگ بروند تا معلوم بشود منافق هستند یا مؤمن؟
شما مردها باید بروید جهاد! بروید جهاد و آنجا مخالفت با نفس بکنید تا از نوع سجده بر آدم بشود. سجده بر آدمِ زنها این است که حرف مرد را گوش کنند اما «سجده بر آدم» برای شما مردها این است که تحت فرمان رهبر بروید جلوی گلوله. یعنی تحت مدیریت رهبرتان فحش بخورید، هتک بشوید، اهانت بشوید، ذلت ببینید؛ این ذلت سجده بر آدم است.

▫️آن وقت ببین! شش هزار سال عبادت، کار دو دقیقه سجده را نکرد! این را داده‌اند به زن‌ها و آن را داده‌اند به شما! واقعاً خدای تعالی بین مرد و زن، عادلانه برخورد کرده است.

▫️چه جور شده است که خدا چنین کاری با زنها کرده است؟ چون اطمینان داشته که مؤمنه‌های آنها می‌پذیرند. خداوند می‌دانسته است که اینها جهت عاطفی دارند. این‌ها وقتی حساب می‌کنند که خدا گفته است، اطاعت می‌کنند. 

من به حرف جالب ایشون یه چیزایی اضافه می کنم:

انتقاد کردن به هر چیزی توی مملکت و هی غرغر و شاکی بودن هم راحت تره هم آدم کلی طرفدار پیدا می کنه. کلی هم تشویق الکی میشه (بعضی صفحات مجازی و گروه ها و.... شبیه صفحه حوادث روزنامه هست کلا منتظر یه چیزی بشه گیر بده از این فضا و این آدم های منفی فاصله بگیریم) اون که سخته صبر کردن و دعوت به صبر عادلانه و عمل به آیه زیر هست:

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ
 ای کسانی که ایمان آورده اید (در برابر مشکلات و هوسها) استقامت کنید و (در برابر دشمنان نیز) پایدار باشید (و دیگران را به صبر دعوت کنید) و از مرزها مراقبت کنید و از خداوند پروا داشته باشید، شاید که رستگار شوید.
سوره آل عمران آیه 200

در تفسیر نور آمده:
 امام صادق علیه السلام فرمود:   
 اصبروا علی الفرائض در برابر واجبات صبر کنید.  
 صابروا علی المصائب در برابر مشکلات صبر کنید.  
 ورابطوا علی الائمّه از پیشوایان خود دفاع کنید.223  
  رسول خداصلی الله علیه وآله فرمودند: اصبروا علی الصَلَوات الخمس وصابروا علی قتال عدوّکم بالسیف ورابطوا فی سبیل اللَّه لعلّکم تفلحون بر نمازهای شبانه روزی پایداری کنید ودر جهاد با دشمن، فعّال ودر راه خدا با یکدیگر هماهنگ باشید تا رستگار شوید.  
223) کافی، ج2، ص 81.
224) درّالمنثور، ج2، ص418.

اما به قسمت جهاد مرد اینو اضافه می کنم:

در کتاب (در منزل عشق) که لینکش جزء پست ثابته مفصل در مورد دو عزت و ذلت بانوان و یک عزت و ذلت مردان(عزیز در معنای سخت و ذلیل در معنای نفوذپذیری) صحبت شده و همچنین حد دستور دادن، خانواده دو مدیریتی اشتباه است و.... در قسمت قانون دو سکوت در ازدواج و قسمت قانتات از اصول مهم خانواده که یه صفحه
 اش رو اینجا می ذارم. 

 

دل کندن از مال برای مرد سخته پس نوعی جهاد محسوب می شه.

 
اما از اونجا که این مدل زن ها که آیت الله حایری گفتند کمند. اگر هم کم نیستند من که کم دیده ام، در نتیجه ما مردها بیایم روی خودمون بیشتر کار کنیم. که از این مدل مردها هم کمند. 
 
بهترین مدل مرد در خانواده همون حاج قاسم است. از یک طرف مهربان و خاکی و افتاده از آن طرف جایگاهش را به عنوان فرمانده قبول دارند و به حرفش گوش می دهند. 
خاکی بودن از جانب او شناخت جایگاه از طرف ما. 


هر کس حتى بر یک سخن ناگوار زن شکیبایى کند؛ خداوند او را از دوزخ رهایى بخشد و بهشت را برایش حتمى سازد، و دویست هزار حسنه برایش بنویسد، و دویست هزار گناه از او محو نماید، و دویست هزار درجه بالایش برد، و به هر موى تنش عبادت سالى برایش بنویسد. (مکارم الأخلاق، ترجمه میر باقرى، ج‏1، ص: 414)


این حرف هم که قبلا گفته ام در پست های قبلی برای تکمیل بحث باز چندباره برای تذکر به خودم تکرار میکنم: 

گاهی شما یک حرف صد در صد منطقی و مستدل می زنین اما طرف مقابل (همسر، فامیل،  همکار و...) قبول نمی کنن و می گن به حرف ما عمل کن، خب اگر حرام نیست به حرف اون عمل کن.
 ماشین ها که با هم زندگی نمی کنن ادما با هم زندگی میکنن و آدم ها هم دل دارند .
 در حدیث است المومنون هینون لینون کالجمل الانف ان قید انقاد و ان انیخ علی صخرة استناخ
مومنین نرمخو و ملایمند  .همچون شتر رام،اگر مهار شود فرمان بردار است،و اگر بر روى سنگ خوابانده شود مى‌خوابد. (نهج الفصاحه ص 782)  
که حدیث بالا مربوط به امور مباح و حلال است نه حرام. 
چون مومن در امور دین، از کوه سخت تر است:
المؤمن اصلب من الجبل الجبل یستقل منه و المومن لایستقل من دینه شی ء
مومن از کوه و صخره استقامت و صلابت بیشتری دارد و کوه را می تراشند و از جا برمی کنند اما از دین مومن کاهیده نمی شود. (کافی ج2ص241)
این عجیب نیست، مومن هم شتر رام است و هم از کوه سخت تر. 

  • شنگول العلما
۱۱
آذر

احادیث و آیاتی که برای من مهم بودند رو تبدیل به عکس نوشته کردم برای جلوی چشم. 

هر کدوم رو می توان ساعت ها بحث کرد و تفکر کرد 

انتشار با ذکر صلوات آزاد 

پذیرای احادیث و آیات و جملات مهم زندگی شما در نظرات هستم. ^_^ 

 

یک

 

دو

 

  • شنگول العلما
۱۵
مهر

اگر همسر یا فرزندت یا... قوری رو شکست و شما عصبانی شدی و سرش داد زدی، این از حب دنیاست. چرا؟ 
آیا اون دوست داشت قوری رو بشکنه؟ نه. 
آیا برنامه ریزی کرده بود بشکنه و از روی عمد بود؟ نه. 
آیا از عمد دقت نکرده بود که بشکنه؟  نه. دقتش رو کرده اما شکسته. 
حالا اگر چیزی رو نمی دونست که چطور قوری رو بگیره یادش بده مثلا با دست راست و دستگیره بگیره، اما داد نداره. 
پس چرا داد می زنیم و عصبانی می شیم؟
 چون حب دنیا داریم یعنی همون حب قوری توی دل هست. 
حالا به جای قوری،  تلویزیون و لب تاب و ماشین و خونه و... بذاریم. 
گناه تحقیر کردن و دل شکستن و غضب بی جا، خیلی از اون قوری و.... بیشتره و از نظر معنوی خیلی ما رو پایین می آره. 
حدیث زیر باعث می شود سالک خیلی خیلی دقت کنه در رفتارش:
پیامبر خدا (ص) فرمود: هر که مؤمنى را آزار کند مرا آزار کرده، و هر که مرا
آزار کند خدا را آزار کرده، و هر که خدا را آزار کند در تورات و انجیل و زبـور و
فرقان لعنت شده است. (جامع الاخبار/ 72 البحار 75 /150)

خواجه احمد غزالی وقتی شاگرداش چیزی می خریدن مثلا اسب می خریدن، یه نگاه بهشون می کرد می گفت بفروش. 
هی می خریدن هی می گفت بفروش
اما خودش همه چیز داشت
شاگردان از او علت را پرسیدند گفت:من میخ اسب رو توی طویله می زنم اما شما میخ رو در دل می زنید. 
ریشه بسیاری از غضب ها حب دنیا و حب نفس هست و باید درمان بشه.
حب دنیا مانع جهاد با اموال و حب نفس مانع جهاد با نفس است. 
حب نفس و خود رو مهم دونستن ریشه ی خیلی از مشکلاته. 
چرا به من گفتن بی سواد، چرا به من تعارف نکردن و..... 
یه ضرب المثل که جان کلام می گوید مثل زیر است: 
به اسب شاه گفتن یابو.
حب نفس باعث می شه مشکلات در حد پشه ما رو از پای در بیاورد.  برای اینکه مشکلات پشه ای ما را فلج نکند باید بی خود شد و خود را کسی ندانستن:
آن نفسی که باخودی خود تو شکار پشه‌ای
وان نفسی که بیخودی پیل شکار آیدت

آن نفسی که باخودی بسته ابر غصه‌ای
وان نفسی که بیخودی مه به کنار آیدت

من نفسانی انسان حجاب است برای من روحانی انسان. و مانع صعود می شود. 

امام خمینی ره در فرانسه به دستشویی رفتن اما دستشوییشون طول کشید. اطرافیان نگران شدند. 
بعد دیدند امام خمینی ره داشتن دستشویی می شستن.
ما ها چطور آیا تا این حد بی خود شده ایم که با درجات بالای علمی و اجتماعی و.... کارهای به ظاهر کوچک بکنیم؟ 
ابن الوقت باشیم در هر زمان به وظیفمون عمل کنیم
ابن الوقت یعنی چه؟ زندگی در حال. 
وقتی می توان در لحظات زندگی کرد که آن لحظه را باقی کنیم اگر آن لحظه فانی شود باز غصه می خوریم. 
لحظات، زمانی باقی می شوند که برای خدا باشد. کار می کنم برای رضای خدا، درس می خوانم برای رضای خدا، می خورم و می خوابم برای رضای خدا و... 
چای خوردن برای لذت بردن و چای خوردن برای خدا دو اثر متفاوت داره

اخلاص دقایق فراوان دارد. مثلا وضو بگیریم هم برای قرب به خدا و ضمنا شادابی و نشاط هم پیدا کنیم، این وضو آفت دارد  چون خودمون رو هم در نظر گرفتیم. به شادابی خود هم فکر کردیم. 
خوب دقت کنیم در زوایای قلب عمل خالص خالص برای خدا باشد. 
مقاصد دیگری که آمیخته شود به مقصد ما، آفت اخلاص است. 
یا در سلوک هم آفت در اخلاص هست که غیر از لقاء حق مقاصد دیگری داشته باشیم مثلا شوق کرامت داشتن آفت سلوک است 
حالا به بررسی خود بپردازیم در کار، در ازدواج و در درس خواندن و.... خالص خالص برای رضای خدا هست یا نه.

ادامه در ادامه 

## # # # # # # # # 

 

  • شنگول العلما
۰۱
مهر

متن های طولانی رو در چند بخش بخونید چون مطالب پیوستگی دارند طولانی می شوند ^_^ 

یکی از فتنه‌ها این است که تقصیر را بندازیم گردن هم. یا تک علتی نگاه کنیم.
فتنه‌ی تک علتی واقعا فتنه‌ی خطرناکی است.
وقتی تک علتی نگاه کنیم یعنی اینکه اگر یک فرد انقلابی روی کار بیاید همه چیز درست می‌شود در صورتی که این درست نیست. یا مثلا اگر تحریم برداشته شود و یا ما سازش کنیم همه چیز درست می‌شود. این نگاه تک علتی به گرانی چنین نتیجه‌گیری اشتباهی را هم به همراه دارد. نگاه باید نگاه چند علتی باشد و توجه اصلی به روح گرانی و بعد جسم گرانی. و حال آنکه اکثرا دنبال درست کردن جسم هستیم بدون توجه به روح گرانی.
و اکثرا هم نگاه‌های مادی. در صورتی که اصل روح گرانی است 
هم روح گرانی درست شود و هم جسم و اصالت با روح است.
همان‌طور که ما روح داریم و جسم. هر عملی یک روح دارد و یک جسم. موحدان به دلیل بصیرت و تعالی روحشان، روح اعمال را بهتر درک می‌کنند.
ممکن است کرونا بگیریم چرا؟ 
روح کرونا: گناهان ما باعث می‌شود مریض شویم و مریضی گناه‌پاک کن است یا آزمایش است، یا برای رهایی از غفلت و یاد خدا افتادن چون خدا دوستمان دارد یا ... (حالتی بین خوف و رجا)
و جسم کرونا: رعایت نکردن بهداشت، بی‌اهمیتی به سلامت خود و دیگران.
یا مثلا سیل: روح سیل: فَأَعْرَضُوا فَأَرْسَلْنا عَلَیْهِمْ سَیْلَ‏ الْعَرِمِ ...(سبا16)پس روى گردانیدند، و بر آن سیل‏[سدّ] عَرِم را روانه کردیم،...(سبا16)
یا برای رهایی از غفلت: وَ ما أَرْسَلْنا فی‏ قَرْیَةٍ مِنْ نَبِیٍّ إِلاَّ أَخَذْنا أَهْلَها بِالْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ یَضَّرَّعُونَ‏ (اعراف94) و در هیچ شهرى، پیامبرى نفرستادیم مگر آنکه مردمش را به سختى و رنج دچار کردیم تا مگر به تضرع درآیند. (اعراف94) حالتی بین خوف و رجا.
جسم سیل: ساختن خانه در بستر رودخانه یا عدم هدایت درست سیلاب‌ها و شهرسازی بدون فاضلاب مناسب و ...
حالا شما به جای کرونا انواع بیماری‌ها و به جای سیل انواع حوادث طبیعی را می‌توانید بگذارید. 
ممکن است همین سیل برای یکی گناه‌پاک کن باشد برای دیگری ارتقاء درجه برای دیگرای غفلت‌زدا. 
یک حادثه با کارکردهای متفاوت: إِنَّ الْبَلَاءَ لِلظَّالِمِ أَدَبٌ وَ لِلْمُؤْمِنِ امْتِحَانٌ وَ لِلْأَنْبِیَاءِ دَرَجَةٌ وَ لِلْأَوْلِیَاءِ کَرَامَةٌ فرمود: گرفتارى براى ستمگران موجب ادب آنها مى‏شود، و براى مؤمن آزمایش حساب مى‏گردد، و براى پیامبران موجب درجات است و براى اولیاء کرامت به حساب مى‏آید. (ایمان و کفر-ترجمه الإیمان و الکفر بحار الانوار  ج‏1 ص: 107) خودت را بیار بالا. معرفت را زیاد کن تقوایت را زیاد کن و سوار بر فتنه و بلا شو و به درجات عالی قرب الهی برس چون که بلا برای اولیا و دوستان خدا کرامت است.
مادی‌گرا فقط جنبه‌ی مادی را نگاه می‌کنند و موحدان روح اتفاق را هم می‌بینند.
حالا گرانی هم همین‌طور است: روح گرانی داریم و جسم گرانی. و حالا تو خودت را بالا بیاور و به وظیفه‌ات عمل کن و سوار گرانی شو و درجات بهشتی کسب کن. 
بعضی می‌آیند گرانی را می‌اندازند تقصیر روابط خارجی، بعضی تقصیر مجلس و دولت و بعضی مردم که در انتخابات درست گزینش نکردند و بعضی عذاب الهی می‌دانند و ....
و حال آنکه همه این‌ها ممکن است باشد. و برای همه هم، آیه و روایت وجود دارد. از این حالت تک نگاهی و تقصیر را گردن یک عامل انداختن خارج شویم و روح و جسم را ببینیم.
علت گرانی می‌تواند انواع مختلف زیر باشد:
گرانی نشانه غضب خدا:
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِذَا غَضِبَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى أُمَّةٍ وَ لَمْ یُنْزِلْ بِهَا الْعَذَابَ غَلَتْ أَسْعَارُهَا وَ قَصُرَتْ أَعْمَارُهَا وَ لَمْ تَرْبَحْ تُجَّارُهَا وَ لَمْ تَزْکُ ثِمَارُهَا وَ لَمْ تَغْزُرْ أَنْهَارُهَا وَ حُبِسَ عَنْهَا أَمْطَارُهَا وَ سُلِّطَ عَلَیْهَا أَشْرَارُهَا
رسول خدا (ص) فرمود: چون خداوند بر امتى خشم کند و عذاب بر آنان فرود نفرستد نرخ‌هاى آنان گران شود و عمرهاى آنان کوتاه و بازرگانانشان بى ‏سود و میوه ‏هاشان بى ‏برکت شود و نهرهاشان کم آب و باران به موقع نیاید و بدخواه‏ترین افراد اجتماع (اشرار) بر آنان حکومت کند. (الخصال ج‏2  ص : 360)

 اشرارها در حدیث بالا را دقت کنیم تا در احادیث بعدی توضیح داده شود


گرانی نشانه ظهور:
محمد بن مسلم گوید: شنیدم امام صادق علیه السلام مى‏فرمود: همانا پیش از آمدن حضرت قائم علیه السلام از جانب خداوند آزمایشى است؛ عرض کردم: قربانت گردم آن چیست؟ امام علیه السلام این آیه را خواند: 
وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْ‏ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ‏ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرینَ (بقره155) هر آینه بیازمائیم شما را به چیزى از ترس و گرسنگى و کاهش دادن مال‌ها و جان‌ها و میوه‏ها، و مژده ده به صبرکنندگان (بقره 155) آنگاه فرمود: ترس از سلاطین بنى فلان و گرسنگى: به واسطه گرانى نرخ‌ها، و کاهش مال: به وسیله کسادى وضع تجارت و بازار و کمى سود، و کاهش جان‌ها: به مرگهاى عمومى و سریع، و کاهش محصول: به کمى غله و زراعت و بى‏برکتى میوه‏ها. سپس فرمود: «و مژده ده به صبرکنندگان» در آن هنگام به اینکه به زودى حضرت قائم علیه السلام خروج کند. (ارشاد-ترجمه رسولى محلاتى    ج‏2    ص : 344)


گرانی تقصیر ثروتمندانی است که خمس و زکات نمی‌پردازند:
عبد اللَّه بن سنان روایت کرده است که امام صادق علیه السلام فرمود:
خداوند عزّ و جلّ، زکات را مانند نماز، واجب گردانید. و اگر چه بندگان، زکات را آشکارا پرداخت نمایند.
پرداخت زکات، بدان جهت است که خداى عزّ و جلّ، تأمین نیازمندی‌هاى فقرا را، در اموال اغنیاء، مقرّر نموده است. و مى‏دانست که اگر آن مقدار تعیین شده، ایشان را کفایت نمى‏کند، مقدار زکات را بیشتر قرار مى‏داد.
هر گونه تنگدستى که متوجّه فقرا است، به سبب خوددارى اغنیاء از پرداخت حقوق واجب بر ایشان است. (نه از جهت مقدار زکات و نارسایى آن)
(گلچین صدوق    ج‏1 ص 176)
وَ إِذا أَرَدْنا أَنْ نُهْلِکَ قَرْیَةً أَمَرْنا مُتْرَفیها فَفَسَقُوا فیها فَحَقَّ عَلَیْهَا الْقَوْلُ فَدَمَّرْناها تَدْمیراً (اسراء16) و چون بخواهیم شهرى را هلاک کنیم، خوشگذرانانش را وا مى‏داریم تا در آن به انحراف‏[و فساد] بپردازند، و در نتیجه عذاب بر آن‏[شهر] لازم گردد، پس آن را[یکسره‏] زیر و زبر کنیم. (اسراء16)


گرانی نتیجه تنظیم نبودن عرضه و تقاضا، دولت مقصر است که تنظیم نمی‌کند ما مقصریم که در کمبود جنس بیشتر خرید می‌کنیم:
حدیث کرد ما را به این پدرم «رضى» گفت که حدیث کرد ما را سعد بن عبد اللَّه از یعقوب بن یزید از صفوان بن یحیى از مسلمه حناط از حضرت صادق (ع) و در هر زمان که در شهر خوردنى و طعامى باشد غیر از آنچه یک نفر از مردمان آن را می‌خرد از برایش روا باشد که به متاع خویش زیادتى را طلب کرد زیرا که چون در شهر خوردنى غیر از آن باشد که به همه مردمان برسد خوردنى به جهت آن گران نشود و جز این نیست که گران مى‏شود هر گاه یک نفر از مردمان همه آنچه را که در شهر داخل مى‏شود بخرد. (اسرار توحید-ترجمه التوحید، ص: 430)
وقتی جنسی گران می‌شود به جای هجوم آوردن به خرید به اندازه و کم بخریم تا قیمت دوباره درست شود.
کافى- معتب گفت در مدینه گرانى شده بود حضرت صادق به من فرمود:
چقدر خوراکى داریم؟ عرض کردم ماههای فراوان ما را می‌رساند. فرمود ببر به بازار بفروش عرض کردم آقا در شهر خوراکى نیست. فرمود بفروش.
وقتى فروختم فرمود: حالا مثل مردم روزبه‌روز خریدارى کن.
فرمود: خوراک خانواده ‏ام را نصف جو و نصف گندم قرار بده. خدا می‌داند من می‌توانم که تمام خوراک آنها را گندم کنم ولى میل دارم خداوند مشاهده کند صرفه ‏جوئى و اندازه در خرج به کار برده ‏ام (البحار ج47ص60)
خب حالا احتکار و ربای فردی یا بانکی یا کم فروشی و گران‌فروشی و .... باعث بی‌برکتی می‌شود همه آیه دارد و اینکه قرض و انفاق مال را رشد می‌دهد.


حتی خوب‌ها هم گاهی مقصرند، با ترک امر به معروف و نهی از منکر. عالمانی که به مسائل، به روز ورود نمی‌کنند و عالمانی که مسائل را به گوش جاهلان نمی‌رسانند هم، مقصرند. جاهلان مقصرند که از عالمان فاصله گرفته اند. امت عملکردش بد باشد کارهای اصلی امت  دست اشرار می‌افتد. خوب‌ها هم اگر ترک امر به معروف و نهی از منکر کنند در اینکه چه کسی در رأس امت قرار گیرد، مقصرند.
وَ لَا تَتْرُکُوا الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْیَ عَنِ الْمُنْکَرِفَیُوَلِّیَ اللَّهُ أُمُورَکُمْ شِرَارَکُمْ ثُمَّ تَدْعُونَ فَلَا تُسْتَجَابُ لَکُمْ دُعَاؤُکُمْ. امر بمعروف و نهى از منکر را وامگذارید که خدا کار شما را به دست اشرارتان واگذارد بعد خوبانتان دعا کنند و مستجاب نشود (‏ بحار الأنوار ج‏74   ص : 378)
پس اینکه فلانی الان مسول است و با عملکرد بدش باعث گرانی شده است شاید من هم مقصرم. اگر من ترک امر به معروف و نهی از منکر نمی‌کردم خدا عالَم را جوری  پیش می‌برد که یک مسول باتقوا روی کار بیاید نه یک مسؤل بی‌‌تقوا.

  • شنگول العلما
۰۱
شهریور

برای دیدن یک مطلب طولانی تشریف ببرید ادامه مطلب. ^_^ 

  • شنگول العلما
۲۹
تیر

متنی کمی تا قسمتی سنگینsmiley

آیه زیر را تقریبا اکثر مردم می‌دانند و بسیاری می‌خوانند، اما راه خروج چرا برای بعضی پیدا نمی‌شود. وَ مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً (طلاق2) و هر کس از خدا تقوا پیشه کند، [خدا] براى او راه بیرون ‏شدنى قرار مى ‏دهد. (طلاق2) و ادامه که در مورد روزی بی حساب و توکل است.
یعنی می‌گوید من تقوا پیشه کرده‌ام اما باز هم مثل آهو در عسل گیر کرده‌ام.laugh و باز هم گرفتارم. پس راه خروج کجاست و کی می‌آید؟
الف: علت پیدا نشدن راه خروج این است که عقلا قبول کردیم اما قلبا نه. قالَتِ الْأَعْرابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَ لکِنْ قُولُوا أَسْلَمْنا وَ لَمَّا یَدْخُلِ الْإیمانُ فی‏ قُلُوبِکُمْ ...(حجرات13) [برخى از] بادیه ‏نشینان گفتند: «ایمان آوردیم.» بگو: «ایمان نیاورده ‏اید، لیکن بگویید: اسلام آوردیم.» و هنوز در دلهاى شما ایمان داخل نشده است‏....(حجرات13)
 ب: علت این است که گاهی شک می‌کنیم یعنی واقعا راه خروج پیدا می‌شود؟ به کلمه یرتابوا دقت کنیم. وقتی خدا فرمول می دهد که تقوا و توکل مساوی راه خروج دیگر شک نکن. و برو جلو با اموال و با جان.
 إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ یَرْتابُوا وَ جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ أُولئِکَ هُمُ الصَّادِقُونَ (حجرات15) در حقیقت، مؤمنان کسانى ‏اند که به خدا و پیامبر او گرویده و[دیگر] شک نیاورده و با مال و جانشان در راه خدا جهاد کرده ‏اند؛ اینانند که راستکردارند. (حجرات15)
ج: علت این است که اسباب را از خدا موثرتر می‌دانیم و این از ضعف توحید است. یعنی چی اسباب را موثرتر می‌دانیم؟ مثلا در را قفل می‌کنیم و فکر می‌کنیم قفل از خانه ما حفاظت می‌کند در صورتی که حافظ خداست.
از اداره یا مغازه کسب حلال داریم فکر می‌کنیم روزی ما از اداره و مغازه است درصورتی رزاق خداست.
ماسک برای جلوگیری از بیماری واگیردار می‌زنیم فکر می‌کنیم ماسک محافظ ماست در صورتی حافظ خداست.

 

هر چه خواهد آن مسبب آورد

قدرت مطلق سببها بر درد

چون سبب نبود چه ره جوید مرید

پس سبب در راه می‌باید بدید

این سببها بر نظرها پرده‌هاست

که نه هر دیدار صنعش را سزاست


پول توی بانک داریم برای روز مبادا در صورتی که توکل در در روز مبادا به درد می‌خورد.

تکیه بر تقوا و دانش در طریقت کافریست 

راهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش

اینها یعنی چی؟


یعنی با توکل زانوی اشتر ببند. یعنی قفل فرمان بزن به ماشین اما حافظ، قفل فرمان نیست، حافظ خداست.

چون خدا گفته قفل فرمان بزن ما می زنیم چون گفته با اسباب کار کن کار می کنیم وگرنه ما که می دونیم همه چیز دست مسبب الاسباب است. 

دیده‌ای باید سبب سوراخ کن

تا حجب را بر کند از بیخ و بن

تا مسبب بیند اندر لامکان

هرزه داند جهد و اکساب و دکان

از مسبب می‌رسد هر خیر و شر

نیست اسباب و وسایط ای پدر

 

کار ما این است: پرده اسباب را کنار زدن و او را دیدن. وگرنه اگر توجه و تمرکز در اسباب باشد کارمان گیر می کند به اسباب. 

 وَ قَالَ ع لَا یُصَدَّقُ إِیمَانُ عَبْدٍ حَتَّى یَکُونَ بِمَا فِی یَدِ اللَّهِ سُبْحَانَهُ أَوْثَقَ مِنْهُ بِمَا فِی یَدِهِ. على علیه السّلام فرمود: ایمان بنده هنگامى به حقیقت و صداقت مى‏رسد که آن بنده اطمینان پیدا کند آنچه در نزد خداوند است بیشتر مورد وثوق و اطمینان است تا آنچه که در دست او قرار دارد. (بحار الأنوار  ج‏64  ص314) از اسباب استفاده کن ولی اثر از اسباب نیست از مسبب‌الاسباب است.
لا موثر فی الوجود الا الله. حالا ک الله اسم کل است بیاییم جزء جزء نگاه کنیم.
لا موثر فی الرزق الا هو و نه رییس و نه کاسبی و نه ...
لا موثر فی الحفظ الا هو و نه ماسک و نه .....
لا موثر فی الخروج الا هو و نه پول و نه دکتر و نه رییس بانک و ....
لا حول و لا قوۀ الا بالله العلی العظیم

این یعنی سعی در کسب کن اما هیچ تاثیری برای مال قائل نشو. نماز شد کاسبی را رها کن با مهمانی و انفاق و با خمس و زکات مال کم نمی شود برکت می گیرد. گرانی یا ارزانی هیچ فرقی برای انسان نمی‌کند. برای آدم‌های عادی انسان نگران می‌شود اما در حال خودش هیچ تاثیری نمی‌گذارد. چون اصولا او روی لایحتسب حساب کرده است و توکل.  از دست دادی فرقی نکند به دست آوردی خوشحالی زیاد نکن. 
لِکَیْلا تَأْسَوْا عَلى‏ ما فاتَکُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاکُمْ وَ اللَّهُ لا یُحِبُّ کُلَّ مُخْتالٍ فَخُورٍ (حدید23) تا بر آنچه از دست شما رفته اندوهگین نشوید و به‏[سبب‏] آنچه به شما داده است شادمانى نکنید، و خدا هیچ خودپسند فخرفروشى را دوست ندارد: (23حدید)

  • شنگول العلما
۱۰
ارديبهشت

برگرفته از سخنرانی ها اساتید طاهرزاده و قاسمیان و مرحوم أیت الله شجاعی و آیت الله جوادی و کمی حاشیه از طرف من:

پاداش روزه دار واقعا عجیب و هیجان انگیز است.
 الصوم لی و اَنَا اَجزی به
یکی از معناهای صبر، روزه است. و در آیه سوره بقره، روزه قبل از نماز آمده است. و این مطلب اهمیت روزه را می رساند
روزه نفی خود است. نخور نبین نگو و.... 
کنار بینهایت حتی اپسیلون هم جا نمی شه
خداوند بی حد است. وقتی نفی خود کردیم و بینهایت آمد جایی برای غیر نمی ماند. 
مولوی:
پیش بی حد هرچه محدودست لاست
کل شیء غیر وجه الله فناست

عطار:
تو مباش اصلا، کمال اینست و بس
تو ز تو لا شو، وصال اینست و بس

تفسیر نور درباره روزه:
روزه ی مردمان عادّی، همان خودداری از نان و آب و همسر است، امّا در روزه خواص علاوه بر اجتناب از مفطرات، اجتناب از گناهان نیز لازم است، و روزه ی خاصّ الخاص علاوه بر اجتناب از مفطرات و پرهیز از گناهان، خالی بودن دل از غیر خداست 540
 روزه، انسان را شبیه فرشتگان میکند، فرشتگانی که از خوردن و آشامیدن و شهوت دورند. 541 
  رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمودند: هرکس ماه رمضان را برای خدا روزه بدارد، تمام گناهانش بخشیده میشود. 542 چنانکه در حدیث قدسی نیز آمده است که خداوند میفرماید: الصوم لی و اَنَا اَجزی به. روزه برای من است و من آن را پاداش میدهم 543

540) تفسیر روح البیان
541) صاحب جواهر، نقل از آیةاللَّه جوادی
542) و 4. تفسیر مراغی، ج2، ص69.
543)  
544) کافی، ج2، ص100.

########################

 

خودخواهی یعنی اینکه انسان از لذتهای نفسش خوشش بیاد. 
یعنی خودشو نفسش می گیره. 
خیلی برای انسان حجاب ایجاد می کند. 
شما غذا بخوری که لذت ببری یا غذا بخوری برای رضای خدا خیلی فرق می کند. 

اگر انسان دایم بر اساس لذت نفس حرکت کنه چی دوست دارم؟ چی لذتش بیشتره انجام بدم؟ و.... من نفسانی خود را تثبیت می کند و از من روحانی خود فاصله می گیرد.
 
حالا با هم خطبه بسیار زیبای زیر را ببینیم خطبه 289
جمله ای که به بحث مربوطه، این جمله است اما ترجمه کل خطبه ( ترجمه دشتی) گذاشته می شود:
وَ کَانَ إِذَا بَدَهَهُ أَمْرَانِ یَنْظُرُ أَیُّهُمَا أَقْرَبُ إِلَى الْهَوَى، [فَخَالَفَهُ] فَیُخَالِفُهُ

الگوى کامل انسانیّت (اخلاقى، اجتماعى، تربیتى):
و درود خدا بر او، فرمود: در گذشته برادرى دینى(1) داشتم که در چشم من بزرگ مقدار بود چون دنیاى حرام در چشم او بى ارزش مى نمود، و از شکم بارگى دور بود، پس آنچه را نمى یافت آرزو نمى کرد، و آنچه را مى یافت زیاده روى نداشت.
در بیشتر عمرش ساکت بود، امّا گاهى که لب به سخن مى گشود بر دیگر سخنوران برترى داشت، و تشنگى پرسش کنندگان را فرو مى نشاند.
به ظاهر ناتوان و مستضعف مى نمود، امّا در برخورد جدّى چونان شیر پیشه مى خروشید، یا چون مار بیابانى به حرکت در مى آمد.
تا پیش قاضى نمى رفت دلیلى مطرح نمى کرد، و کسى را که عذرى داشت سرزنش نمى کرد، تا آن که عذر او را مى شنید، از درد شکوه نمى کرد، مگر پس از تندرستى و بهبودى، آنچه عمل مى کرد مى گفت، و بدانچه عمل نمى کرد چیزى نمى گفت، اگر در سخن گفتن بر او پیشى مى گرفتند در سکوت مغلوب نمى گردید. و بر شنیدن بیشتر از سخن گفتن حریص بود.
اگر بر سر دو راهى دو کار قرار مى گرفت، مى اندیشید که کدام یک با خواسته نفس نزدیک تر است با آن مخالفت مى کرد.
پس بر شما باد روى آوردن به اینگونه از ارزش هاى اخلاقى، و با یکدیگر در کسب آنها رقابت کنید، و اگر نتوانستید، بدانید که به دست آوردن برخى از آن ارزش هاى اخلاقى بهتر از رها کردن همه است.

################

خوشکلی هم حد داره. زنان مصری که دست و ترنج رو باهم بریدند شیفته خوشکلی  نشدند بلکه حضرت یوسف علیه السلام در آنجا تجلی کرد، وگرنه همه ی مصری ها باید جذب زیبایی حضرت یوسف علیه السلام می شدند. 
حالا اگر خدا بر قلب کسی تجلی کند دیگه سختی و آسانی و تیکه ی این و آن و غذای خوب و بد و.... براش مطرح نیست 
مثل کسی که موقع تماشای فیلم می ره توی تلویزیون، هر چی صداش می زنیم نمی فهمه، کسی که خدا بر او تجلی کند همین طور می شه دیگه سختی و آسانی دنیا براش مطرح نیست
حالا ذکر گفتن برای حفظ این حالت است. 

در ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زد
عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد

2ـ قال رسول اللّه ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ: أفضل النّاس من عشق العبادة فعانقها، و أحبّها بقلبه، و با شرها بجسده، و تفرّغ لها، فهو لایبالی علی ما أصبح من الدّنیا علی عسر أم علی یسر.[2]پیامبر خدا ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ: برترین مردم کسی است که عاشق عبادت شود; پس، دست در گردن آن آویزد و از صمیم دل دوستش بدارد و با پیکر خود با آن در آمیزد و خویشتن را وقف آن گرداند; و او را باکی نباشد که دنیایش به سختی گذرد یا به آسانی.
2: الکافی: 2 / 83 / 2 و ح 3

 

#################

تا می تونید کار مومنین(نه فاسقین)  رو توجیه کنیم برای چی؟ برای اینکه غضب بی جا نکنیم. 
غضب چرا خطرناکه؟ 
 ‏‏قالَ‏‎ ‎‏رَسُولُ الله ـ صلَّی الله عَلَیهِ وَ آلِهِ ـ : «الغَضَبُ یُفسِدُ الایمانَ کَما یُفسِدُ الخَلُّ‏‎ ‎‏العَسَلَ. 
 امام صادق (علیه السلام) فرمود: «پیامبر خدا (صلّی اللّه علیه و آله) فرمودند: غضب و خشم، ایمان  را تباه می کند، آنچنانکه سِرکه عسل را.(وسائل الشیعة، ج 15، ص 358، باب 53 از ابواب جهاد نفس، ح 2؛ اصول کافی، ج 2، ص 229، باب غضب، ح 1).

 خیلی باید مراقب بود که غضب بی جا نکرد، خیلی. 
وگرنه رابطه مون با خدا خراب می شه و ایمان تباه می شه. 
توجیه کردن و خوشبین بودن به مومنین رو یاد بگیریم تا غضب بی جا نکنیم

 رسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله : اُطلُبْ لأِخِیکَ عُذرا، فَإنْ لَم تَجِدْ لَهُ عُذرا فَالتَمِسْ لَهُ عُذرا .[بحار الأنوار : 75/197/15.]
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : براى گفتار و کردارى که از برادرت سر مى زند ، عذرى بجوى و اگر نیافتى ، عذرى بتراش. 

مثلا یکی از میدان ها میدان زن و شوهری است. تا می تونید کار همسر رو توجیه کنیم تا نگاهمون به همسر رحمت باشه نه غضب. پدر و مادر که دیگه جای خود دارد و اف هم نباید گفت.
تعارف بهمون نکردن توجیه کنیم حواسش نبوده، جواب سلام نداد با خودمون بگیم یا نشیده یا فکرش درگیر کارش بوده، چیزی شکست خب هیچ کس از شکستن لذت نمی برد حواسش نبوده و چیزی شکسته شده و... 
وقتی ما توجیه کنیم از عمد نبوده و  سهو بوده خیلی در کنترل غضب موثره
خوشبینی و توجیه کردن رو تمرین کنیم تا غضب بی جا ایمان را خراب نکند.

 

#################

یک نکته بسیار زیبای روانشناسی از قرآن:
جاهل رو با جهلش مبارزه کنید و نه با خودش. 
مشکل ما اینه که وقتی یکی یه صفت بد داره کلا با خود اون آدم بد می شیم در حالی که فقط باید با اون صفتش بد بود.
 بالاخره هر کس یه بدی داره یکی غیبت، یکی خسیس و...

حتی این نکته رو برای فرزندانمون رعایت کنیم
وقتی فرزندمون کار بدی می کنه هیچ وقت بهش نگیم خیلی بدی بلکه بگیم این کارت بد بود.
با خواهرمون از جهتی (سیاسی دینی و... ) اختلاف داریم دیگه کلا اونو بد ندونیم فقط از اون جهت به خیر دعوتش کنیم. 

در انتخابات و فتنه ها و.... مراقب تهمت و اهانت و.... باشیم 

در آیه زیر کلمه السَّیِّئَةَ گناه وجود دارد نه مسی ء یعنی گناهکار. 
 با گناه شخص مبارزه کنیم نه با خود شخص. 
 
ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ السَّیِّئَةَ نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا یَصِفُونَ
 بدی را به بهترین راه و روش دفع کن، ما به آنچه توصیف میکنند آگاهتریم
سوره المومنون آیه 96

 

#################

دستورالعملی از علامه حسن زاده از کتاب برنامه ها و نامه ها

 

 

 

  • شنگول العلما
۰۴
فروردين

 

ذکر گفتن خالی آن تاثیری که باید برای سالک بگذارد نمی گذارد لذا هم باید مانع زدایی ها انجام بشه هم پشتیبانی ها. 

مانع زدایی ها رو در اصطلاح بهش می گن تخلی

پشتیبانی ها رو در اصطلاح بهش می گن تحلی

باران بر لجن زار بخوره بوی گند بلند می شه لذا باید تخلی حتما باشه 

برای آنکه آب باران در برکه بمونه و خشک نشه باید زمین مناسب باشه سایه باشه و لذا تحلی هم برای دوام مهمه. 

خیلی ها بدون تخلی و تحلی وارد ذکر می شن و به نتیجه ای هم نمی رسند و دلشون زنده نمی شود. 

قال على - علیه السلام -:
والسجود النفسانى فراغ القلب من الفانیات و الاقبال بکنه الهمة على الباقیات و خلع الکبر و الحمیة و قطع العلائق الدنیویة و التحلى بالخلائق النبویة ؛
سجده نفسانى (که روح سجده است )، رها بودن دل از امور فناپذیر و روى آوردن با تمام وجود به امور جاودان و کندن کبر و تعصب بیجا و قطع همه علایق دنیوى و آراسته شدن به اخلاق نبوى است .
(غررالحکم ، ج 2، ص 175 )

مثلا. نمونه تخلی: ما تا از حب الدنیا تخلی نشویم ذکر به کارمون نمی آد. حب دنیا راس همه خطاهاست. 

یا مثلا تا عادت نکنیم به موعظه گوش دادن مثلا روزی نیم ساعت (موقع ظرف شستن رانندگی یا خلوت و...) و علم و حکمت جدید کسب نکنیم ماندگاری به وجود نمی آد. 

فَإِنِّی أُوصِیکَ بِتَقْوَى اللَّهِ أَیْ بُنَیَّ وَ لُزُومِ أَمْرِهِ وَ عِمَارَةِ قَلْبِکَ بِذِکْرِهِ وَ الِاعْتِصَامِ بِحَبْلِهِ، وَ أَیُّ سَبَبٍ أَوْثَقُ مِنْ سَبَبٍ بَیْنَکَ وَ بَیْنَ اللَّهِ إِنْ أَنْتَ أَخَذْتَ بِهِ. أَحْیِ قَلْبَکَ بِالْمَوْعِظَةِ وَ أَمِتْهُ بِالزَّهَادَةِ وَ قَوِّهِ بِالْیَقِینِ وَ نَوِّرْهُ بِالْحِکْمَةِ وَ ذَلِّلْهُ بِذِکْرِ الْمَوْتِ وَ .. پسرم تو را سفارش مى کنم به تقواى الهى، و ملازمت امرش، و آباد کردن دل به یادش، و چنگ زدن به ریسمانش، و کدام رشته محکم تر از رشته بین تو و خداوند است اگر به آن چنگ زنى. دلت را با موعظه زنده کن، و با بى رغبتى به دنیا بمیران، آن را با یقین قوى کن و با حکمت نورانى نما، و با یاد مرگ فروتن و خوار کن، ​​​​​​.... 

نامه 31 نهج البلاغه 

حالا با این پیش زمینه برویم حرف های استاد طاهرزاده رو بشنویم همگی از جلسات شرح کتاب عرفانی جنود عقل و جهل امام خمینی ره. بسیار کتاب خوبی است 

######################################################

 

 


دریافت

 

مومن باید طمع کار باشه. 
طمع با رجا فرق دارد 
یکی از عوامل اصلی حرکت در مسیر خدا طمع فی الله است. 
واقعا معنای طمع فی الله زیباست. واقعا زیباست
(#سخنران استاد طاهرزاده) 
جلسه 44 شرح کتاب جنود عقل و جهل امام خمینی ره) 
گزیده در بالا 👆
طمع یعنی چی؟ 

گر چه وصالش نه به کوشش دهند
هر قدر ای دل که توانی بکوش (حافظ) 

 طمع یعنی کسی که چیزی نداره ولی چشمش به دیگرانه
 طمع فی الناس بسیار بد و طمع فی الله بسیار عالی. 
خدا توفیق می دهد بیاییم مسجد و خدا هم توفیق می دهد حضور قلب داشته باشیم هم توفیق کوشش هم توفیق حضور قلب از خداست. پس من هیچی ندارم اما به شدتت به خدا امیدوارم این یعنی طمع. 
ندیدن فعل خود در عین تلاش و امید داشتن به خدا بهش می گن طمع فی الله

همچنین ز آغاز قرآن تا تمام
رفض اسبابست و علت والسلام

نتیجه طمع فی الله در بیت زیر از حافظ آمده است :

دولت آن است که بی خون دل آید به کنار
ور نه با سعی و عمل باغ جنان این همه نیست

برای اثبات معجزه بودن قرآن همین که در آیه زیر با ظرافت تمام کلمه طمع به کار برده شده کافی است. 
تهجد در شب داره اما چون این تهجد رو اصلا نمی بینه طمع فی الله داره. 

تَتَجَافَىٰ جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضَاجِعِ یَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفًا وَطَمَعًا وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنفِقُونَ
 (مؤمنان، به هنگام شب،) پهلوهایشان از بسترها دور می ماند (و) پروردگارشان را از روی خوف و طمع میخوانند، و از آنچه به آنان روزی داده ایم انفاق میکنند.
سوره السجده آیه 16

 

###################

 


دریافت

آموزش ذکر گفتن از کتاب جنود عقل و جهل امام خمینی ره 
(#سخنران استاد طاهرزاده دربالا) 👆👆👆👆👆
ابتدا انسان باید در خلوت خود مثلا بین الطلوعین یا سهر و... در زمانی که اشتغال فکری کمتر است ذکر بگوید تا در قلب کم کم نفوذ کند. و قلب بیدار شود. 
بعد این ذکر در خلوت، کم کم باعث شود در همه جا یاد خدا باشد تا جایی که هیچ اشتغالی او را از یاد خدا باز ندارد.
ذکر توصیه شده امام ره لا اله الا الله است. 
 
رِجَالٌ لَّا تُلْهِیهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَیْعٌ عَن ذِکْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِیتَاءِ الزَّکَاةِ یَخَافُونَ یَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِیهِ الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَارُ
 مردانی که هیچ تجارت و معامله ای آنان را از یاد خدا و برپاداشتن نماز و پرداخت زکات، سرگرم و مشغول نمیکند، از روزی که در آن، دلها و چشم ها دگرگون میشود بیمناکند.
سوره النور آیه 37

البته  قبلا در مورد ذکر، مراحل اخلاص و توبه و تلقین گفته شده تا ذکر اثر کند  مراجعه شود به کتاب امام ره یا جلسات قبل استاد طاهرزاده. 

در کتاب دیگر مثلا  مصباح الشریعه ترجمه گیلانی ص 180 برای عزلت ده شرط گفته شده است که اول علم الحق و الباطل است الی آخر. که در پست های پایینی آمده است. 


متن زیر از علامه حسن زاده نقل شده است تحقیق در صحت متن زیر بر عهده شما چون منبع را پیدا نکردم:
 
آقای من!
در نزد اولیاء الله مجرب است که اکثار ذکر شریف «یا حیّ و یا قیّوم یا من لا اله الّا انت» موجب حیات عقل است. وقتی با خدایت خلوت کن که بدن استراحت کرده باشد و از خستگی به در آمده باشد و در حال امتلاء و اشتهاء نباشد. در آن حال با کمال حضور و مراقبت و ادب مع الله، خداوند سبحان را بدان ذکر شریف می خوانی. عدد ندارد؛ اختیار مدت با خود جنابعالی است، مثلا در حدود بیست دقیقه یا بیشتر و بهتر اینکه (تعدادش) کمتر از یک اربعین نباشد؛ بیشترین چه بهتر.»

 

#######################

 


دریافت

مقصد نهایی توکل چیست؟ 
(#سخنران استاد طاهرزاده در بالا) 👆👆👆👆👆
گزیده جلسات شرح کتاب جنود عقل و جهل امام خمینی ره 
توکل چهار رکن دارد:
 خداوند عالم است به همه چیز و جاهل نیست
قادر است به مایحتاج و ناتوان نیست 
کریم است و حکیم است و بخیل نیست 
ریوف است، از ما به ما مهربان تر است. 
باید این حقایق به ملکوت نفس برسد. ملکه شود 
دانستن کار ازش نمی آید، باید این چهار رکن رو بهش رسید که نیاز به تذکر و ذکر و خلوت و سحر دارد تا از عقل وارد قلب شود. 
مقصد نهایی توکل چیست؟ تجلی نور توحید است. 
وقتی خورشید هست با اینکه ستارگان هستند اما دیگه دیده نمی شوند. 
تجلی نور توحید باعث ندیدن کثرات می شود. 
در لباس فقر می باید سه ترک
ترک دنیا ترک عقبی ترک ترک
وقتی نور توحید بر کسی تجلی کند، نه دنیا و مشکلاتش رو می بیند نه بهشت و جهنم را می بیند، و انسان عاشق می شود. 

از توحید افعالی و صفاتی عبور می کند و می رسد به توحید ذاتی. 
در ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زد
عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد

 

#############################

 


دریافت

قصه ی ما و کرونا، همین قصه ی پادشاه و کنیزک مولوی است

واقعا چیزی از این بهتر وجود ندارد که انسان بفهمه هیچ کس کاره ای نیست جز خدا. 

هر یکی از ما مسیح عالمیست
هر الم را در کف ما مرهمیست

گر خدا خواهد نگفتند از بطر
پس خدا بنمودشان عجز بشر


هرچه کردند از علاج و از دوا
گشت رنج افزون و حاجت ناروا


از قضا سرکنگبین صفرا فزود
روغن بادام خشکی می‌نمود

(#سخنران استاد طاهرزاده در بالا) 
گزیده جلسه 41 شرح کتاب جنود عقل و جهل امام خمینی ره 
قاری استاد متولی عبدالعال 

تا خدا نخواهد دارو شفا نمی دهد. بهترین داروها و دکتر ها رو هم جمع کنیم تا خدا نخواهد نتیجه نمی دهد. 
گاهی یه چیزی که برای همه خوب جواب داده برای ما نتیجه نمی دهد. 
برای همین هیچ وقت ان شاءالله گفتن یادمون نره. 
 
وَلَا تَقُولَنَّ لِشَیْءٍ إِنِّی فَاعِلٌ ذَٰلِکَ غَدًا
 درباره ی هیچ چیز و هیچ کار، مگو که من آن را فردا انجام میدهم،
سوره الکهف آیه 23

إِلَّا أَن یَشَاءَ اللَّهُ وَاذْکُر رَّبَّکَ إِذَا نَسِیتَ وَقُلْ عَسَىٰ أَن یَهْدِیَنِ رَبِّی لِأَقْرَبَ مِنْ هَٰذَا رَشَدًا
 مگر آنکه (بگویی:) اگر خدا بخواهد. و اگر فراموش کردی (گفتن: ان شاء اللّه، همین که یادت آمد) پروردگارت را یاد کن و بگو: امید است که پروردگارم مرا به راهی که نزدیکتر است، راهنمایی کند.
سوره الکهف آیه 24

خدا یکی را که می خواهد بیشترین لطف را بهش بکنه چی بهش می ده؟ جواب در نهج البلاغه است. شرح در سخنرانی درباره علم. 

بال علم و بال عبادت دو بال است برای پرواز در آسمان معنویت است. 

 

########################

 

 


دریافت

 

از آنجا که یکی از موانع ذکر و خلوت مشکلات رزق هست به رزق از دیدگاه ملاصدرا می پردازیم. واقعا حب دنیا مانع است برای خلوت. 

استدلال زیبای ملاصدرا برای اینکه نگران ررزق نباید بود. و در آخر نتیجه گیری می کند: ترس از آینده نهایت نادانی است
(#سخنران استاد طاهرزاده دربالا) 👆👆👆👆👆
قبلا در آغوش مادر، خدا به ما رزق می داد الان هم در آغوش طبیعت، از لطف خدا رزق می رسه. 
مولوی:
نیست کسبی از توکل خوب‌تر
چیست از تسلیم خود محبوب‌تر

دیدهٔ ما چون بسی علت دروست
رو فنا کن دید خود در دید دوست

دید ما را دید او نعم العوض
یابی اندر دید او کل غرض

طفل تا گیرا و تا پویا نبود
مرکبش جز گردن بابا نبود

چون فضولی گشت و دست و پا نمود
در عنا افتاد و در کور و کبود

جانهای خلق پیش از دست و پا
می‌پریدند از وفا اندر صفا

چون بامر اهبطوا بندی شدند
حبس خشم و حرص و خرسندی شدند

ما عیال حضرتیم و شیرخواه
گفت الخلق عیال للاله

آنک او از آسمان باران دهد
هم تواند کو ز رحمت نان دهد

 

 

  • شنگول العلما
۲۰
اسفند

 

 


دریافت

 

بعضیا نمی توانند هضم کنند نماز معراج مومن است و می توان به عوالم بالا رفت! راه اثبات چیست؟ 
 از کجا بفهمیم ایمان در قلب نفوذ کرده یا نه؟ 
 نماز میزان است. همه جا. 
(#سخنران استاد محمد شجاعی ره) در بالا👆👆👆👆👆
در پنج دقیقه نماز گاهی انسان به سرعت می رود تبریز، می رود اداره، می رود بازار و .... 
خیلی ها که نمی توانند هضم کنند رسول الله در نماز عروج کرده و به  آسمان ها رفته برای اون ها همین نماز دلیل است. 
همون طور که ما به سرعت در پنج دقیقه نماز خواندنمان، می رویم بازار و اداره و....  پیامبر عوالم ملکوت را به سرعت سیر می کند.
نماز معراج مومن است حالا اگر برای ما نیست مشکل از ماست. ما باید ایمان را از صورت قلب به عمق قلب برسانیم تا بتوانیم با نماز عروج کنیم. 
اگر ما از جهت علمی خود را تقویت می کنیم این بعد علمی باید بریزد در نماز و نماز ما بهتر شود وگرنه معلوم است علم در مرحله قلب وارد نشده است. 
در تفسیر نور آمده است :
در کنار حرم امام رضاعلیه السلام خدمت علامه ی طباطبایی قدس سره رسیدم و عرض کردم: من در سالهای اول تحصیلم همین که مشغول نماز میشدم، حالت گریه و خشوع داشتم، ولی اکنون که با سواد شده ام در نماز غافلم، پس آیه انّما یخشی اللّه من عباده العلماء چه میگوید؟ ایشان فرمود: علمی که شما دارید، یک سری اطلاعات و محفوظات است، اگر علم واقعی بود، عبودیّت تو بیشتر میشد.


به این چند آیه و کلمه خشوع در آن ها دقت کنیم.

وَاسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ وَإِنَّهَا لَکَبِیرَةٌ إِلَّا عَلَى الْخَاشِعِینَ
 و از صبر و نماز یاری جویید و این کار جز برای خاشعان، گران و سنگین است
سوره البقره آیه 45

الَّذِینَ یَظُنُّونَ أَنَّهُم مُّلَاقُو رَبِّهِمْ وَأَنَّهُمْ إِلَیْهِ رَاجِعُونَ
 (خاشعان) کسانی هستند که به (قیامت و) ملاقات (با حساب) پروردگارشان و بازگشت به او ایمان دارند.
سوره البقره آیه 46


وَمِنَ النَّاسِ وَالدَّوَابِّ وَالْأَنْعَامِ مُخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ کَذَٰلِکَ إِنَّمَا یَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ غَفُورٌ
 و همچنین از مردم و جنبنده ها و چهار پایان به رنگهای گوناگون (آفریدیم)؛ از میان بندگان او تنها دانشمندان (ربّانی) خشیت الهی دارند، بیشک خداوند، عزیز و آمرزنده است
سوره فاطر آیه 28

###################

 

 


دریافت

فلسفه گفتن هفت تکبیر نماز چیست؟ 
مستحب است قبل از ورود به نماز شش تکبیر گفت و با تکبیر هفتم وارد نماز شد. 
اگر نماز معراج مومن است در این هفت تکبیر هم اسرار نهفته است منبع روایت: علل الشرایع، ص 322، باب، 30، حدیث 4.
در وضو هم اسرار نهفته است. 
در شرح وضو آمده است که اگر طبق روایت آداب وضو،  با توجه، اذکار مربوط به وضو گفته شود، از وضو فرشته خلق می شود. با توجه به آخر روایت. مراجعه شود به کتب دعا. 

پس باتوجه و با حضور قلب وضو بگیریم تا نورانیت تولید شود و این نورانیت را ببریم در نماز . 
(#سخنران استاد مروجی سبزواری در بالا) 👆👆👆👆👆

###########################################

 

 


دریافت

در عرفان دو مقام هست به نام های مقام محو (فنا) و مقام صحو (هوشیاری، بقای بعد از فنا) حالا می خواهیم این مقام را در آیه ولایت علی ع توضیح دهیم. ببینیم مقام محو و مقام صحو در نماز حضرت علی ع چقدر زیباست. 
(#سخنران استاد طاهرزاده در بالا) 👆👆👆👆👆
گزیده جلسه 33 شرح کتاب جنود عقل و جهل امام خمینی ره. 
🌷🌷🌷
هم ساقی کوثر تویی💐
هم هادی و رهبر تویی💐

هم شاه بحر آور تویی💐
هم شافع محشر تویی💐

هم نور پیغمبر تویی💐
هم عاشق داور تویی💐

هم حیدر صفدر تویی💐
شاهانه گویم یاعلی💐

 
  
محو، فنای در خداست در حالی که سالک از خلق غایب می شود
مقام صحو مقام هوشیاری است در عین فنای در حق، با چشم حق خلق را می بیند. (برای فهم این مقام حدیث قرب نوافل و حدیث قرب فرایض را سرچ (جستجو) کنید.) 
حضرت علی ع که در رکوع زکات می دهند در مقام صحو هستند یعنی در حالی که محو خدا هستند با چشم حق خلق را می بیند و به این خاطر ولایت به ایشون داده می شود. 
وگرنه کسی که در مقام محو باشد نمی تواند ولایت خلق را به عهده بگیرد. 
عارف در کثرت وحدت دارد و در وحدت کثرت و این اعتدال است. 

شهید مطهری این دو مقام را این گونه توضیح می دهد:

کتاب  آشنایی با علوم اسلامی2 (کلام ، عرفان ، حکمت عملی)  بخش دوم; عرفان  درس دهم 

در کلمات عرفا سخن از محو و صحو نیز بسیار آمده است. مقصودشان از محو این است که عارف به جایی میرسد که محو در ذات حق میگردد و از خود فانی میشود، یعنی « من » در او محو میشود، او دیگر خود را مانند دیگران « من » درک نمیکند.

اگر محو شدن به حدی برسد که آثار « من »نیز محو شود « محق » نامیده میشود. محو و محق، هر دو بالاتر از مقام غیبت است که قبلا اشاره شد. محو و محق فنا است. ولی عارف ممکن است از حالت فنا به حالت بقاء بازگردد. اما نه به این معنی که تنزل کند در حالت اول، بلکه به این معنی که بقاء بالله پیدا میکند. این حالت را که فوق حالت « محو » است « صحو » مینامند.

 

#######################

 


دریافت

 

چرا امام حسین ع وسط جنگ، نماز جماعت اقامه می کند و نه نماز فردی؟ 
اگر رهبر جامعه اسلامی مرد چی کار کنیم؟ همان کاری که در نماز جماعت می کنیم. 
(#سخنران استاد قاسمیان در بالا) 👆👆👆👆👆
در نماز جماعت یک نکته بسیار مهم دیگر هم وجود دارد. 
پیامبر(ص) فرمود: لَا صَلَاةَ إِلَّا بِفَاتِحَةِ الْکِتَابِ. نماز نمی باشد مگر با فاتحة الکتاب
 مستدرک‏ الوسائل ج : 4 ص : 158
حالا در نماز جماعت چه اتفاقی می افتد؟ 
مهم ترین قسمت نماز یعنی سوره حمد را امام جماعت می خواند و بقیه هم ساکت هستند و گوش می کنند. 
این نکته برای کسانی که اهل معنا هستند نکته های فراوان دارد.

 

  • شنگول العلما
۱۲
بهمن

گزیده کتاب معراج السعاده اثر ملا احمد نراقی 

حاشیه بر کتاب: مراقب فالو ها (دنبال کردن ها) باشیم. 
چون طبع انسان دزد است، و آنچه را مکرر از طبع دیگر می بیند اخذ می کند.
 اگر صفحات مجازی لیبرال ها رو دنبال می کنیم، کم کم افکارمان شبیه آن ها می شود. اگر منفی نگرها، اگر شکاک های به دین، اگر ناشکرها، اگر بی تقواها و اگر مومن ها، اگر با تقواها و...  را هر روز دنبال می کنیم کم کم شبیه آن ها می شویم. 
اگر فیلم های ویدیوی خانگی با حجاب بد، اگر خواننده با محتوای بد، لغو و یا غفلت و لهو و.. و اگر چشم دایم می خورد به بدحجاب و اگر صوت عالمان، اگر دوستان خوب و باتقوا و .... هر روز می بینیم و گوش می کنیم کم کم شبیه آن ها می شویم. 

پس لفت دادن (ترک کردن) آغاز سلوک الی الله است. 
وگرنه بدون اینکه بفهمیم نمازمان هی بدتر و بی توجه تر می شود چادر می شود مانتو از عالم خوشمان نمی آید و.... 

برای استفاده از معارف قرآن باید طهارت کسب کنیم پاکسازی از همه گناهان. 
 لَّا یَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ
 و جز پاکان نمیتوانند به آن دست زنند (= دست یابند) .
سوره الواقعه آیه 79

لذا نفرمود: لا یقرئه و لا یفهمه الاّ المطهّرون بلکه فرمود: لا یَمسّه الاّ المطهرون و تماس، معنای خاص دارد. چنانکه در روایت آمده است: تنها مقرّبان درگاه الهی با قرآن تماس پیدا میکنند.(تفسیر نور)


فصل دوم: مقدمات تزکیه نفس

بدان که: لازم است از برای طالب پاکی نفس از اوصاف رذیله، و آرایش آن به صفات جمیله، اجتناب از چند چیز:

اول: اجتناب از مصاحبت بدان و اشرار را لازم داند. و دوری از همنشینی صاحبان اخلاق بد را واجب شمارد، و احتراز کند از شنیدن قصه ها و حکایات ایشان، و استماع آنچه از ایشان صادر شده و سرزده. و با نیکان و صاحبان اوصاف حسنه مجالست نماید، و معاشرت ایشان را اختیار کند، و کیفیت سلوک ایشان را با خالق و خلق ملاحظه نماید. و از حکایات پیشینیان و گذشتگان از بزرگان دین و ملت و راهروان راه سعادت مطلع شود، و پیوسته استماع کیفیت احوال و افعال ایشان را نماید، زیرا که: صحبت باهر کسی مدخلیت عظیم دارد در اتصاف به اوصاف و تخلق به اخلاق او.

نار خندان باغ را خندان کند

صحبت نیکانت از نیکان کند

چون طبع انسان دزد است، و آنچه را مکرر از طبع دیگر می بیند اخذ می کند. و سراین آن است که: از برای نفس انسانی چندین قوه است، که بعضی مایل به خیرات وفضایل، و بعضی مقتضی شرور و رذایل هستند، و پیوسته این قوا با یک دیگر در مقام نزاع و جدال اند، و از برای هر یک از آنها که اندک قوتی حاصل شد و جزئی معینی به هم رسید، بر آن دیگری به همانقدر غالب می شود. و نفس را

[76]

مایل به مقتضای خودمی کند.

و شکی نیست که: مصاحبت با صاحب هر صفتی و شنیدن حکایات و افعال او واستماع قصص احوال او باعث قوت مقتضی آن صفت می شود، و به این سبب کسانی که بیشتر اوقات با هم، همنشین هستند، یا در اغلب ازمنه به جهت اجتماعی که با یکدیگردارند - مانند شاگردان یک استاد یا بندگان یک مولی و امرای یک پادشاه - غالب آن است که اخلاق ایشان «متلائمه» ، (2)و اوصاف ایشان متناسبه هستند، بلکه چنین است در اهل یک قبیله یا یک شهر.

و لیکن، چون اکثر قوای انسانیه طالب اخلاق رذیله است، انسان زودتر مایل به شرمی شود، و میل او به صفات بد آسان تر است از میل به خیرات. و از این جهت است که گفته اند: تحصیل ملکات ارجمند به منزله آن است که از نشیب به فراز روند، و کسب صفات ناپسند چنان است که از فراز به نشیب آیند. و اشارت به این است آنچه حضرت رسول - صلی الله علیه و آله و سلم - فرموده اند:

«حفت الجنة بالمکاره و حفت النار بالشهوات» (3)

یعنی:

«رسیدن به درجات بهشت به کشیدن جامهای ناگوار منوط، و دخول آتش جهنم به ارتکاب خواهشهای نفسانی مربوط است» .

این حدیث درتفسیر نمونه نیز آمده است:
تفسیر نمونه جلد 27 صفحه 29
در سخنی از امیر مؤ منان علی (علیه السلام ) می خوانیم : ان الجنة حفت بالمکاره و ان النار حفت بالشهوات : بهشت در میان ناملائمات پیچیده شده و دوزخ در لابلای شهوات .

دوم آنکه: همیشه مواظب اعمالی باشد که از آثار صفات حسنه است، و خواهی نخواهی نفس را بر افعالی وا بدارد که مقتصای صفتی است که طالب تحصیل آن، یادر صدد محافظت بقای آن است، مثل کسی که خواهد محافظت ملکه سخاوت وجودرا نماید، یا آن را تحصیل کند، باید پیوسته اموال خود را به موافق طریقه عقل و شرع به مستحقین بذل نماید، و هر وقت که میل خود را به بخل و امساک بیابد نفس خود را درمقام عتاب در آورد. و کسی که در مقام حفظ صفت شجاعت یا در صدد کسب آن باشد، باید همیشه قدم گذارد در امور هولناک و احوال خطرناک، که عقل و شرع از آنها منع نکرده باشد، و چون آثار جبن در خود مشاهده کند با خود در قهر و جنگ بوده باشد، و این به منزله ریاضت بدنیه است، که از برای دفع امراض بدن یا حفظ صحت آن به کارمی رود.

سیم آنکه: پیوسته مراقب احوال و متوجه اعمال و افعال خود باشد، و هر عملی که می خواهد کرده باشد، ابتدا در آن تامل کند، تا خلاف مقتضای حسن خلق از او سرنزند، و اگر احیانا امری از او به ظهور آمد که موافق صفات پسندیده نیست، نفس خود را تادیب کند، و در مقام تنبیه و مؤاخذه آن بر آید. به این طریق که: اول خود راسرزنش و ملامت کند، و بعد از آن متحمل اموری شود که بر او شاق و ناگوار است.

همچنان که اگر کام خود را شیرین کند به لقمه ای که نباید از آن بخورد، مذاق را تلخ سازد به روزه داشتن، و اگر غضبی بیجا از او در واقعه ای سرزند، مؤاخذه کند خود را به صبر کردن در واقعه دیگر و اشد از آن، یا خود را در معرض اهانتی در آورد که نفس راتحمل آن گران بوده باشد، و یا تلافی آن را به نذر و تصدق و امثال آن نماید.

[77]

و زنهار، که در هیچ حال از خود غافل نشود، و از جد و جهد در کسب صفات نیک یا حفظ آنها باز نماند، و اگر چه چنان داند که در اخلاق حسنه به مرتبه اعلی رسیده، زیرا که غفلت موجب کسالت است، و به سبب کسالت، فیض، [عالم قدس] منقطع می شود و ابواب فیوضات بسته می گردد.

اندر این ره می خروش و می خراش تا دم رفتن دمی غافل مباش

و از سعی و جهد «یوما فیوما» نفس را صفات تازه حاصل، و هر لحظه او را ترقی در مرتبه کمالات و صعود به معارج سعادات هم می رسد به مرتبه ای که پرده طبیعت ازپیش بصیرت او برداشته می شود، و محل اسرار ملک و ملکوت، بلکه محرم خلوت جبروت می گردد. و باید در امور دنیا و متعلقات این عاریت سرا زیاده از قدر ضرورت سعی نکند، و بیش از قدر لازم ملتفت آنها نشود، و خود را به مشقات سرمد گرفتار نسازد.

آری! چه شقاوتی از آن بالاتر، که کسی جوهر گرانمایه از عالم قدس را صرف تحصیل «خزف»(4)پاره ای چند در ظلمتکده دنیا نماید، و یوسف کنعان تجرد(5)را به بهای کلاف(6)پیره زالی فروشد. یا متاعی را که ثمنش ملک ابد باشد به ازای خشت وخاکی دهد، و سرمایه ای را که سودش پادشاهی سرمد باشد بر سر خاک و خاشاکی نهد.

چهارم آنکه: احتراز کند از آنچه باعث تحریک قوه شهویه یا غضبیه می شود. وچشم را محافظت نماید از دیدن آنچه غضب یا شهوت را به هیجان می آورد. و گوش را نگاهدارد از شنیدن آنها. و دل را ضبط کند از تصور و تخیل آنها، و بیشتر سعی در محافظت دل نماید و خیال آنها را در خاطر خود راه ندهد، زیرا که: از تصور و خیال آتش، شوق و شعله غضب تیز می گردد، آنگاه سرایت به اعضا و جوارح می کند، ومجرد دیدن یا شنیدن، بدون اینکه دل را مشغول آن کند چندان تاثیری ندارد. و کسی که این دو قوه را از هیجان محافظت ننماید، مانند کسی است که شیر درنده یا سگ دیوانه یا اسب سرکشی را رها کند، و بعد از آن خواهد که خود را از آن خلاص کند.

پنجم آنکه: فریب نفس خود را نخورد، و اعمال و افعال خود را حمل بر صحت نکند، و در طلب عیوب خود «استقصا» و سعی نماید، و به نظر دقیق در تجسس خفایای معایب خود بر آید، و چون به چیزی از آنها بر خورد، در ازاله آنها سعی کند، و بداند که هر نفسی عاشق صفات و احوال خود است، و به این جهت اعمال و افعالش در نظرش جلوه دارد، و بدون تامل و باریک بینی به عیوب خود بر

[78]

نمی خورد، بلکه اکثر مردم ازعیوب خود غافل اند، و خاری که به پای کسی رود زود می بینند، ولی شاخ درختی رادر چشم خود بر نخورند.

2. موافق، سازش با یکدیگر.3. کنز العمال، ج 3، ص 332 خ 6805. نهج البلاغه فیض الاسلام، ص 566، خطبه 175. (با اندک تفاوتی)

  • شنگول العلما